چنین گفت نیچه
7.23K subscribers
388 photos
9 videos
23 files
46 links
آکادمیِ "فریدریش نیچه":
درنگیدن بر نیچه و کوششي برای بازفهمِ اندیشه‌یِ او.

برگه‌یِ اینستاگرام:
www.instagram.com/Friedrich_nietzsche_ph

رسانه‌یِ شخصیِ گرداننده:
@Pooria_mgh1844
Download Telegram
شما آنگاه كه مرا يافتيد هنوز خود را نجسته بوديد. مؤمنان همه چنين‌اند. ازين رو ايمان چنين كم‌بها ست.
اكنون شما را مي‌فرمايم كه مرا گُم كنيد و خود را بيابيد. و تنها آنگاه كه مرا انكار كرديد نزدِ شمابازخواهم آمد. ...
و نيم‌روزِ بزرگ آنگاه خواهد بود كه انسان در ميانه‌يِ راهِ خويش، ميانِ حيوان و اَبَرانسان، ايستاده باشد و رهسپاريِ خويش به شامگاه را چون برترين اميدِ خويش جشن گيرد؛ زيرا اين راهي ست به بامدادي نو.
« خدايان همگي مرده‌اند: اكنون مي‌خواهيم كه اَبَرانسان بزيد.!» اين باد آخرين خواستِ ما در نيم‌روزِ بزرگ.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
درباره‌ي فضيلتِ ايثارگر

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
به زندگيِ بهترين و باروِرترين انسان‌ها و ملت‌ها نگاه كنيد و از خود بپرسيد آيا درختي كه مي‌خواهد سرفراز و پابرجا باشد مي‌تواند با هوايِ بد و طوفان‌ها مواجه نشود؟ ...
سمّي كه موجوداتِ ضعيف را هلاك مي‌كند برايِ موجوداتِ قوي تقويت‌كننده است؛ ... و در نتيجه آن‌را سمّ نمي‌نامند.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #حکمت_شادان
قطعه‌ی ١٩

تفسير:

بايد اين نكته را در نظر داشت كه از ديدگاهِ نيچه، وجودِ سختي‌ها و ناملايمات در زندگي برايِ پيشرفت و «برتر شدن» امري ضروريست.
اساساً آدمي نمي‌تواند بدونِ تحمّلِ دشواري‌ها و رنج‌ها، به سويِ كمال حركت كند.
نيچه تقريباً در تمامِ آثارِ خويش، سعي در توضيح و بسط اين موضوع دارد و به نوعي مي‌توان اين امر را نقطه‌يِ كانونيِ فلسفه‌یِ وي دانست.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
مردمي كه از خرافات آموخته‌اند كه چيزي را به خطا پُر ارج پندارند، چون دريابند كه آن چيز گره از كارشان نمي‌گشايد و با اندك انديشه‌اي پي ببرند كه سيرِ طبيعت، منظم و هموار است، ايمانشان يكسره سست و تباه مي‌شود.
اما چون با انديشيدنِ بيشتر بياموزند كه همين نظم و همواري، خود نيرومندترين برهان بر تدبير و عقلِ اعلي است، به همان ايماني كه رهايش كرده بودند بازمي‌گردند و آن‌را بر بنيادي پايدارتر استوار توانند كرد.

#ديويد_هيوم
از كتاب: #تاريخ_طبيعي_دين
ترجمه‌ي حميد عنايت

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
هنگامي كه كسي مي‌پرسد فلسفه به چه كار مي‌آید،پاسخ باید ستیزه‌جويانه باشد، چرا كه پرسش كنايه‌آميز و نيش‌دار است.
فلسفه نه به دولت خدمت مي‌كند و نه به كليسا، كه هر دو دغدغه‌هايِ ديگري دارند. فلسفه به خدمتِ هيچ قوه‌ي مستقري درنمي‌آيد.
كارِ فلسفه «ناراحت‌كردن» است. فلسفه‌اي كه هيچ‌كس را ناراحت نكند و با هيچ‌كس ضديت نورزد فلسفه نيست.كارِ فلسفه آزردنِ حماقت است، فلسفه حماقت را به چيزي شرم‌آور تبديل مي‌كند. فلسفه كاربردي ندارد جز افشاكردنِ پستي‌هايِ انديشه در تمامي اَشكالش.
آيا جز فلسفه رشته‌اي هست كه به نقدِ تماميِ رازآميزگري‌ها، هر خاستگاه و هدفي كه داشته باشند، همت گمارد؟

#ژيل_دلوز
از كتاب: #نيچه_و_فلسفه
ترجمه‌ي عادل مشايخي

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
نگران‌ترين كسان امروز مي‌پرسند: «انسان را چگونه نگاه می‌توان داشت؟» امّا زرتشت نخستين و تنها كسي ست كه مي‌پرسد: «بر انسان چه‌گونه می‌توان چیره شد؟»...
برادران، آنچه من در انسان دوست توانم داشت اين است كه او فراشُدي‌ست و فروشُدي. و در شما نيز بسا چيزها هست كه در من مهر و اميد مي‌انگيزد.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
درباره‌يِ انسان والاتر

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
رازِ فلسفه بايد در آينده كشف گردد، زيرا در همان آغاز گُم شد.
تقدير اين بود كه فلسفه ضمنِ توسعه‌اش در طولِ تاريخ، تبهگن شود و عليه خودش برخيزد و خود فريبِ نقابش را بخورد.
انديشه به‌جايِ پيوند دادنِ زندگي فعال با تفكرِ آري‌گو، وظيفه‌يِ داوريِ زندگي را بر عهده گرفت، ارزش‌هايِ به‌ظاهر والاترش را عليهِ زندگي عَلَم كرد، زندگي را در تقابل با اين ارزش‌ها سنجيد و بالاخره آن را محدود و محكوم ساخت.

#ژيل_دلوز
از كتاب: #يك_زندگي... (نيچه)
ترجمه‌ي پيمان غلامي و ايمان گنجي

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
قدرتِ روح تنها به همان اندازه‌يِ قدرتِ تبيينش است، ژرفايِ آن تنها به آن اندازه عمق دارد، كه روح شهامت داشته باشد، خود را در تفسيرش بگستراند.

#هگل
از كتاب: #دانش_پديدارشناسي_روح
ترجمه‌ي ابراهيم ملك‌اسماعيلي

تفسير:

هگل معتقد است كه ‌«آگاهی»، در طولِ تاريخ فقط از طريقِ روبرو شدن با امورِ متضادِ خويش پرورش مي‌يابد
از ديدگاهِ او برخورد با «منفیت»، روح را از «بلاواسطگی» درآورده و اسبابِ رشد و ترفيعِ او را فراهم می‌آورد. در ضمن نباید فراموش کرد که «آگاه‌شدن» به این مسئله، یکی از مراحلِ بلوغ و ترفیعِ روح می‌باشد.
بنابراين همه‌يِ موجودات برايِ رشد و برتر شدن نياز به برخورد با امورِ متضادِ خويش را دارند. هگل اين روند را «ديالِكتيك» مي‌نامد.
اين امر، درست شبيهِ همان چيزي است كه در آراءِ نيچه، «دشمن مقدّس» نام دارد و در واقع، نيچه معتقد است كه: «آنچه مرا از پاي در نيندازد، قوي‌تر-ام مي‌سازد.»
البته، ديالكتيكِ هگل با آراءِ نيچه، تفاوت‌هايي اساسي دارد كه در پست‌هايِ آينده به اختصار بازگو خواهيم كرد.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
من از خويش پرسيده‌ام كه آيا همگيِ ارزش‌هايِ غاييِ فلسفه، اخلاق و مذهبِ پيشين را نمي‌شد با ارزش‌هايِ ناتوان‌شدگان، بيماران دماغي و بيماران عصبي مقايسه كرد: آنها، به صورت خفیف‌تر، بيانگرِ همين بيماري‌ها هستند.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #اراده‌ي_قدرت
قطعه‌ي ٤٧

تفسير:

به اعتقادِ نيچه، ارزش‌هايِ اخلاقي را بايد طبقِ نيرومندي، اراده، شجاعت و خواست زندگي تنظيم كرد.
از ديدگاهِ او، فروتني صفاتِ كساني است كه نمي‌توانند مغرور باشند؛ در واقع، اين ارزش‌ها را انسان‌هايِ مريض و ناتوان و كساني كه به قولِ نيچه: «واپس‌ماندگانِ فيزيولوژيك» هستند، بنا كرده و برايِ تسكينِ خويش، نامِ «فضیلت» بر آن نهاده‌اند.
بنابراين، كساني كه قدرتي را برايِ عرضه و نمايش ندارند، به اشتباه، «فروتن» خوانده مي‌شوند و كساني كه تواناييِ جنگيدن و نبرد ندارند، خود را «صلح‌طلب» معرفي مي‌كنند.
امّا، تمامِ اين بازي‌ها، فقط و فقط، افساري است كه ضعيفان برايِ تسكينِ روانِ آزرده‌يِ خويش، از آن بهره مي‌برند.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
نبايد مسيحيت را به زيور آراست و از پليدي‌هايش كاست، زيرا جنگي بر سرِ هلاكتِ گونه‌يِ والاترِ انساني برپا كرده، تماميِ غرايزِ بنيادينِ انسان را تارانده، از اين غرايز، بدي، و تنها بدي را باقي گذاشته و اين چنين انسانِ نيرومند را بدل به گونه‌يِ ناپسند، «انسانی پست» ساخته است.
مسيحيت از تمامِ ضعيفان، فرومايگان و ناتوانان جانبداري كرده، از تضادِ غريزه‌هايِ حفظِ خويشتن زندگي آرماني را پديد آورده و خردِ تماميِ سرشت‌هايِ قدرتمندِ معنوي را به تباهي كشانده و به انسان آموخته است تا والاترين ارزش‌هايِ معنوي را گناه، گمراهي و وسوسه بپندارد.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #دجال
قطعه‌ي ٥

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
چنین گفت نیچه
من از خويش پرسيده‌ام كه آيا همگيِ ارزش‌هايِ غاييِ فلسفه، اخلاق و مذهبِ پيشين را نمي‌شد با ارزش‌هايِ ناتوان‌شدگان، بيماران دماغي و بيماران عصبي مقايسه كرد: آنها، به صورت خفیف‌تر، بيانگرِ همين بيماري‌ها هستند. #فردریش_نیچه از كتاب: #اراده‌ي_قدرت قطعه‌ي ٤٧…
به داستانِ زندگانيِ كشيشان و فيلسوفان، و نيز هنرمندان، نگاهي بايد كرد تا ديد كه اين ناتوانانِ جنسي نبودند كه زهرآگين‌ترين سخنان را درباره‌يِ حس‌ها گفتند.
پارسايان هم نبودند؛ بلكه آناني بودند كه مي‌بايست به زور پارسايي پيشه كنند...

#فردریش_نیچه
از كتاب: #غروب_بت‌ها
ترجمه‌ي داريوش آشوري

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
هان! من به شما اَبَرانسان را مي‌آموزانم.
اَبَرانسان معنايِ زمين است. بادا كه اراده‌يِ شما بگويد: اَبَرانسان معنايِ زمين باد!
برادران، شما را سوگند مي‌دهم كه به زمين وفادار مانيد و باور نداريد آناني را كه با شما از اميدهايِ اَبَرزميني سخن مي‌گويند. اينان زهرپالاي اند، چه خود دانند يا ندانند.
اينان خوارشمارندگانِ زندگي‌اند و خود زهر نوشيده و رو به زوال، كه زمين از ايشان به ستوه است. پس بِهِل تا سرِ خويش گيرند.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
پيش‌گفتارِ زرتشت

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
آن كس كه بلد باشد هوايِ نوشته‌هايِ مرا تنفس كند، مي‌داند كه اين هوايِ بلندي‌ها، هوايي قوي است. بايد براي چنين هوايي ساخته شده باشيم، زيرا در چنين هوايي خطرِ سرماخوردگي كم نيست.
يخ در همين نزديكي و تنهايي هراس‌انگيز است، اما شگفتا كه همه چيز در پرتوي نور چنين آرام گرفته است! شگفتا كه تنفس چه آزادانه است! شگفتا كه بسياري از امور را زيرپايِ خود حس مي‌كنيم!
فلسفه تا آن‌جا كه من اكنون دريافته‌‌ام، زيستنِ داوطلبانه در يخ و كوهستان‌هايِ بلند است، يعني كندوكاو براي تماميِ امورِ بيگانه و شك‌برانگيزِ هستي و هر آنچه كه تاكنون اخلاق آن را تارانده است.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #اين_است_انسان
ترجمه‌ي دكتر سعيد فيروزآبادي

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
هر موفقيتي، هر گامي به پيش در شناخت ناشي از دليري، سختگيري بر خويشتن و پاكي با خود است... من آرمان‌ها را رد نمي‌كنم، تنها در تماس با آن‌ها دستكشي بر دست مي‌كنم...
ما با ممنوعيت‌ها می‌ستيزيم و اين نشانه‌اي از پيروزي‌ِ فلسفه‌يِ من است، زيرا تاكنون پيوسته تنها حقيقت را ممنوع دانسته‌اند.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #اين_است_انسان
ترجمه‌ي دكتر سعيد فيروزآبادي

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
به آناني كه «راه» را از من پرسيده‌اند، چنين پاسخ داده‌ام: «اين__اكنون راهِ من است. راهِ شما كدام است؟ زيرا راهِ مطلق در كار نيست.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
درباره‌يِ جانِ سنگيني

تفسير:

بايد اين نكته را در نظر داشت كه از ديدگاه نيچه، هنجارها و ارزش‌هايِ اخلاقي، فقط و فقط حاصلِ كشاكشِ قدرت‌ها در زمانه است.
اين بدان معناست كه «خوب» و «بد» مطلق در كار نيست. اين مورد در واقع، مهمترين انتقادِ نيچه نسبت به مذهب و ‌سيستم‌سازان در فلسفه است.
بنابراين، خوب و بد و ارزش‌هايِ اخلاقي را خودِ مردمان و بر اساسِ نيازِ خويش برپا كرده‌اند و اين ارزش‌ها هرگز ابدي و ازلي نيستند.
لازم به ذكر است كه نيچه، به وجودِ ارزش‌ها و هنجارها اعتقادِ كامل دارد و حتي شرطِ اصليِ پديدآمدنِ جامعه و ملت را، وجودِ آرمان و ارزش مي‌داند؛ اما معتقد است كه اين ارزش‌ها را خودِ مردم ساخته‌اند و آن‌ها را داراي منشا فرازميني نمي‌داند.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
من به شما اَبَرانسان را مي‌آموزانم. انسان چيزي‌ست كه بر او چيره مي‌بايد شد. برايِ چيره‌شدن بر او چه كرده‌اید؟
باشندگان همه تاكنون چيزي فراتر از خويش آفريده‌اند: امّا شما مي‌خواهيد فرونشستنِ اين مَدِّ بزرگ باشيد و بس؟ و به جايِ چيره‌شدن بر انسان چه بسا به حيوان بازگرديد؟
بوزينه در برابرِ انسان چي‌ست؟ چيزي خنده‌آور يا چيزي مايه‌يِ شرمِ دردناك. انسان در برابرِ اَبَرانسان همين‌گونه خواهد بود: چيزي خنده‌آور يا چيزي مايه‌يِ شرمِ دردناك.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
پيشگفتارِ زرتشت

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
با من می‌گویید: «تاب آوردن زندگی دشوار است.»
پس گردن‌فرازی‌ات در بامداد و افتادگی‌ات در شامگاه از چیست؟

#فردریش_نیچه
از کتاب: #چنین_گفت_زرتشت
ترجمه‌ی داریوش آشوری

📍عکس را باز کنید.


@fnietzsche
کلیسا بشر را ویران و کم‌توان کرد.
اما عقیده داشت که او را بهبود بخشیده است.

#فردریش_نیچه
#غروب_بت‌ها

📎تفسیر:

به عقیده‌ی نیچه، ذات و طبیعت انسان سرشار از وحشی‌گری و غرور است. اما مذهب در تلاش است تا طبیعت وی را تغییر دهد.
در واقع بشر حیوانی وحشی است که در سیرک مذهب و ارزش‌های دینی اندکی رام شده است.
حال باید از خود پرسید که آیا این سیرک توانسته است خوی حیوانی بشر را کاملا دگرگون کند؟
از نظر نیچه پاسخ این سوال منفی است، زیرا از دیدگاه منطقی نمی‌توان ذات یک موجود را تغییر داد. و این موجود همواره به دنبال فرصتی است تا امیال سرکوب‌شده‌ی خویش را به طُرُقِ مختلف بروز دهد.

📍لازم به ذکر است که این دیدگاه قبل از نیچه توسط #شوپنهاور مطرح شده بود و پس از وی نیز توسط #فروید گسترش یافت.

Join Link
🆔 @fnietzsche
آدمي را ارزش‌هايِ دروغين و كلام‌هايِ پوچ، هولناك‌ترين هيولاست!

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
درباره‌يِ كشيشان

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
🔴توضيحاتي درباره‌يِ «اَبَرانسان» نيچه:

به جرات مي‌توان گفت كه مفهومِ «اَبَرانسان»، اصلي‌ترين مفهوم در آثار نيچه و به نوعي كليدِ فهمِ فلسفه‌يِ اوست.
اَبَرانسان در واقع، شكلِ تكامل‌يافته‌يِ انسان كنوني مي‌باشد؛ البته منظور از تكامل، «تکامل داروینی» و ژنتيكي نيست، بلكه، تكامل و بلوغي است كه بايد در انديشه‌يِ انسان كنوني رخ دهد و او را به سمتِ «انسان برتر» رهنمون گردد.
مهمترين ويژگيِ ابرانسان، «آری‌گویی به زندگی» است؛ بنابراين، در وهله‌يِ نخست بايد در همه حال به زندگي و زمين، با سيمايي خندان، «آری» گويد.
در مرحله‌يِ دوم، بايد هستي را آن‌گونه كه هست، بپذيرد. اين بدان معناست كه از انسان، «اشرف مخلوقات» نسازد و اصطلاحاً در همه حال به روندِ «شدن» یا «شوند» در هستي معترف باشد؛ زيرا از ديدگاهِ نيچه، تمام موجودات در حالِ حركت به‌سويِ برتري و آفريدنِ موجودي برتر از خويش مي‌باشند. و تنها آدميان هستند كه به نوعِ خويش مغرور گشته و اصطلاحاً «سدِّ راهِ تكامل» گرديده‌اند.
در مرحله‌يِ سوم، بايد خود را به سويِ بلوغ و رشدِ جسمي و ذهني بكشاند؛ يعني هم از نظرِ جسمي و بدني و هم از نظرِ فكري و ذهني، در اوجِ قدرت قرار گيرد.
نكته‌يِ آخر اين است كه اَبَرانسان نگاهي تاريخي به جهان، اخلاق، ارزش‌ها و... دارد؛ بنابراين، ارزش‌ها و هنجارها را مطلق و ابدي ندانسته و تماميِ بايدها و نبايدهايِ اخلاقي را حاصلِ كشاكشِ قدرت و نتيجه‌يِ نيازهايِ زمانه مي‌داند. مطابق با اين اصل، اَبَرانسان، با «مطلق‌اندیشان» مي‌ستيزد.
انجامِ تماميِ مراحلِ فوق، تنها توسطِ «اراده» صورت مي‌گيرد. مفهومِ اراده، مهمترين عنصر در فلسفه‌يِ نيچه است و در كتاب مشهورِ #چنين_گفت_زرتشت مي‌گويد:
«اي اراده‌يِ من! تو هنوز ويرانگرِ همه‌يِ گورهايي!»

#آدمين
#ابرانسان

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
هنوز زمان من فرا نرسيده است. برخي پس از مرگ متولد مي‌شوند.
زماني به نهادهايي برايِ زندگي و آموزش احتياج خواهيم يافت كه موافق با نظرِ من در بابِ زندگي و آموزش است.
شايد حتي كرسي‌هايي دانشگاهي برايِ تفسيرِ #زرتشت تاسيس كنند.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #اين_است_انسان
ترجمه‌يِ سعيد فيروزآبادي

📎جالب است بدانيد كه آثارِ نيچه، پس از مرگش شهرتي جهاني يافت و ذهن تمامِ فلاسفه و انديشمندان را مشغول كرد.
#هايدگر ، درس‌گفتاري مفصل درباره‌يِ نيچه برگزار كرد؛ كه بعدها به‌صورت كتاب منتشر شد؛ #يونگ هم در درسگفتاري طولاني، به شرح انديشه‌هايِ نيچه در #چنين_گفت_زرتشت پرداخت. در اين ميان انديشمندان مذهبي و عرفا نيز بيكار ننشستند؛ به‌طوريكه #ياسپرس و #اشو كتاب‌هايِ مفصلي را به شرحِ آراءِ نيچه اختصاص دادند.
در حوزه‌يِ روان‌شناسي و روان‌كاوي نيز، انديشه‌هايِ نيچه، تاثير به‌سزايي بر #فرويد گذاشت.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche