کانال فردوس
524 subscribers
46.4K photos
11.9K videos
236 files
1.58K links
https://t.me/ferdows18


کانال فرهنگی ؛اجتماعی ؛ اقتصادی؛ خبری و سیاسی محله فردوس.(حسینی و فردوس)
بهشت محله های تهران.
سازنده علی تفرشی اینستا گرام ali.tafreshi

ارتباط با ادمین
@alit123456789
Download Telegram
📛 #هشـــــدار


🔴 چندی است کلیپ هایی از آخوندی به اسم حسن آقامیری در فضای مجازی منتشر شده که تفاسیری سوال برانگیز از اسلام ارائه میکند و از این رو، در صدر شبکه های ضدانقلاب قرار می گیرد. این شخص چه کسی است؟ چه افکاری دارد و نقد آرا و گفته هایش؟ 👇👇

⛔️ در کلیپی گفته: دختری موهاشو گذاشته بیرون. بعد خدا اونو 1000سال از مو آویزون میکنه .بعد تشنه بشه بهش زقوم میدن!! میشه عاشق خدایی شد که اینجور عذاب میکنه؟ اگه خدا اینجوریه که داعشی ها آدمای خوبی هستن!

#پاسخ: ظاهرا برای این روحانی نما، وحی جدیدی آمده است. #توجیه گناه و #جلوه بخشیدن به آن، اولین خبط وی است. در کدام آیه قرآن یا کدام روایت آمده که بخاطر #مهربانی خدا، انسان مجاز است #گناه کند؟!!! مبنای این فرد آنست که عذاب خدا، مسبب دین گریزی است!! #حجاب، نص صریح قرآن است و #اصرار بر بی حجابی، گناهی کبیره است و خداوند خود فرموده: «ثم كان عاقبة الذين أساءوا السوءي أن كذبوا بآيات الله» (روم، آيه 10)؛ اصرار بر یک #گناه (هرچند کوچک)، فرد را به #تکذیب آیات الهی میکشاند. پس این عقیده باطلی است که خداوند بخاطر دو تار مو، کسی را عذاب نمیکند! بخاطر یک غیبت، کسی جهنمی نمی شود! بخاطر یک دروغ، کسی را عذاب نخواهند کرد و..
👈خداوند از گناهان صغیره، نهی فرموده چرا که اصرار بر گناهان کوچک، به گناهان و معصیت های بزرگ می رسد. 👌خداوند خود در قرآن فرموده: او را خوفا و طمعا، بپرستیم. (اعراف56) یعنی نه ترس مطلق و نه امید مطلق. #خوف افراطی یا #امید افراطی، هر دو باطلند.
ضمنا این روایت پیامبر(ص) از شب معراج است که زنی را دیدند که به موهایش آویزان شده بود، و مغز سرش می جوشید و آن زنی بود که موهایش را از مردان نامحرم نمی پوشانید. ( عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 10 و 11)

⛔️ گفته است: اصلا نگران نباشید، همه انسانها به بهشت می روند/عذاب قیامت تهمت ناروایی به خداوند است!!😳
#پاسخ: معاذالله از این همه جهل و انکار. آیه آیه قرآن، وصف و وعده عذاب کسانی است که به کفر و تکذیب خداوند پرداخته اند. آیات متعددی در قرآن (۲۹ نحل، ۱۰ تغابن، ۱۷ حشر، ۲۳ جن) بر خلود برخی گناهکاران در جهنم دلالت دارد. خداوند خود در قرآن، بارها تاکید کرده که جهنم را از مجرمان و پیروان شیطان پر خواهد کرد. (ص85، جن13) انکار عذاب قیامت، #افترا به قرآن، انکار اصل اساسی دین یعنی #معاد و تکذیب نص مبین #قرآن است.

⛔️ گفته: ولایت فقیه ضد ندارد چرا الکی میگید ضد ولایت فقیه!!؟
#پاسخ: ضدانقلاب و دشمنان نظام اسلامی، دشمنان علنی شیعه، ضدولایت فقیه نیستند؟! آیا انکار یک حقیقت، نشانه جهل و پرت گویی نیست؟!☹️

⛔️ گفته: اهل بیت گفتن از هم تعریف نکنید چون فرعون میشیم؟!!
#پاسخ: منبع این حرف کجاست؟ کدام اهلبیت چنین سخنی گفته؟! این طرز فکر #وهابیت است که با این حقه ها، راه آشنایی با معارف و ذکر فضائل اهلبیت(ع) را سد کنند. چرا باید محاسن و فضایل اهلبیت و علما و اولیای خدا را نگوییم؟! آنچه مذموم است تملق است و نه ذکر فضایل. قرآن به ما یاد داده که گاه خودمان هم میتوانیم از یکدیگر و محاسن خویش، سخن بگوییم. 😊 وقتی یوسف نبی(ع) در وصف خویش به فرمانروای مصر میگوید: إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ (یوسف، 55) پس چه جای این اراجیف؟😏

اینکه هزینه سایت و صفحات متعدد و نشر کلیپ های حرفه ای این فرد از کجا تامین میشود، هنوز مشخص نیست.

🔴 و در آخر! متاسفانه چند سالی است برخی روحانی نماها بروز یافته اند که برای خوشامد افراد کمتر متدین و حتی لاقیدها، بجای #تبیین صحیح اسلام، بجای #اصلاح رفتارهای غلط و ضداسلامی، به #عقب_نشینی از اصول اسلامی، تفسیر به رای و #تحریف های سخیف از قرآن و اسلام دست زنند. کاری که علمای یهود و احبار نصاری، با دین پیامبر خود کردند و بارها در قرآن، مورد #لعن خدا قرار گرفته اند. بدا به حال افرادی که برای دنیای دیگران، آخرت خویش را می فروشند.
#حسن_آقا_میری

🍁 @ferdosmahale 💯 🍁
بہ ما خـــورده نگیرید؛
ڪہ چـــرا اینقدر از #حجاب میگوییم...

بہ ازاے هـــر زینـــب؛
ما #عبــــاس_ها داده ایم...
در جبهہ ها!!!

🍁@ferdows18 💯
فردوس بهشت محلات تهران🍁
💌داستان واقعیِ
💟 #عــاشــقـانـہای_بــراےتو

🌹قــسـمـت پانزدهم
( #اسیر_و_زخمی)

رنگ سفیدش سرخ سرخ شده بود ... اولین بار بود که من رو با #حجاب می دید ...

مادرم و بقیه توی خونه منتظر ما بودند ... پدرم تا خونه ساکت بود ...
عادت نداشت جلوی راننده یا خدمتکارها خشمش رو نشون بده ... .

وقتی رسیدیم همه متحیر بودند ...
هیچ کس حرفی نمی زد که یهو پدرم محکم زد توی گوشم ...
با #عصبانیت تمام روسری رو از روی سرم چنگ زد ...
چنان چنگ زد که با روسری، موهام رو هم با ضرب، توی مشتش کشید ...
تعادلم رو از دست داد و پرت شدم ... پوست سرم آتش گرفته بود ... .

هنوز به خودم نیومده بودم که #کتک_مفصلی خوردم ...
مادرم سعی کرد جلوی پدرم رو بگیره اما برادرم مانعش شد ... .

اون قدر من رو زد که خودش خسته شد ...
به زحمت می تونستم نفس بکشم ...
دنده هام درد می کرد، می سوخت و تیر می کشید ...
تمام بدنم کبود شده بود ...
صدای نفس کشیدنم شبیه ناله و زوزه شده بود ...
حتی قدرت گریه کردن نداشتم ... .


بیشتر از یک روز توی اون حالت، کف اتاقم افتاده بودم ...
کسی سراغم نمی اومد ...
خودم هم توان حرکت نداشتم ...
تا اینکه پای راست من شکسته بود ...
کتف چپم در رفته بود ...
ساق چپم ترک برداشته بود ...

چشم چپم از شدت ورم باز نمی شد
و گوشه ابروم پاره شده بود ... .😱

اما توی اون حال فقط می تونستم به یه چیز فکر کنم ...
امیرحسین،
بارها، امروز من رو تجربه کرده بود ...
#اسیر
#کتک_خورده
#زخمی و تنها ...
چشم به دری که شاید باز بشه و کسی به دادت برسه

حدود دو ماه بیمارستان بستری بودم ... هیچ کس ملاقاتم نیومد ...‼️
نمی دونستم خوشحال باشم یا ناراحت ...
حتی اجازه خارج شدن از اتاق رو نداشتم .
دو ماه تمام،
#حبس توی یه اتاق ...
ماه اول که بدتر بود ...
تنها، زندانی روی یک تخت...

ادامه دارد...


🍁@ferdows18 💯
فردوس بهشت محلات تهران🍁
💌داستان واقعیِ
💟 #عــاشــقـانـہای_بــراےتو

🌹قــسـمـت هفدهم
( زندگی در ایران)

به عنوان #طلبه توی #مکتب پذیرش شدم ...
از #مسلمان_بودن
فقط و فقط #حجاب
نخوردن #شراب
و #دست_دادن با مردها رو بلد بودم ... .

همه با #ظرافت و #آرامش
باهام برخورد می کردن ... 🌸🍃

اینقدر خوب بودن که هیچ سختی ای به نظرم ناراحت کننده نبود ... .

#سفید و #سیاه و #زرد و ...
همه برام یکی شده بود ...

#مفاهیم_اسلام
قدم به قدم برام #جذاب می شد ... .

تنها بچه اشراف زاده و مارکدار اونجا بودم ...
کهنه ترین وسایل من، از شیک ترین وسایل بقیه، شیک تر بود ...

اما حالا داشتم با #شهریه_کم_طلبگی زندگی می کردم ... 👏👏

اکثر بچه ها از طرف خانواده ساپورت مالی می شدن
و این شهریه بیشتر کمک خرج کتاب و دفترشون بود ...
ولی برای من، نه ... .😌

با همه #سختی_ها
از راهی که اومده بودم و انتخابی که کرده بودم #خوشحال_بودم ... .😊

دو سال بعد ...
من دیگه اون آدم قبل نبودم ...
اون آدم #مغرورپولدارمارکدار ... ‼️

آدمی که به هیچی غیر از خودش فکر نمی کرد و به همه دنیا و آدم هاش از بالا به پایین نگاه می کرد ...

تغییر کرده بود ...
اونقدر #عوض شده بودم که بچه های قدیمی گاهی به روم میاوردن ... .

کم کم، #خواستگاری_ها هم شروع شد ...
اوایل #طلبه های_غیرایرانی ...
اما به همین جا ختم نمی شد ...
توی #مکتب دائم #جلسه و کلاس و مراسم بود ...
تا چشم خانم ها بهم می افتاد یاد پسر و برادر و بقیه اقوام می افتادن ... .
هر #خواستگاری که می اومد، فقط در حد #اسم بود ...
تا مطرح می شد
#خاطرات_امیرحسین جلوی چشمم زنده می شد ...❤️
چند سال گذشته بود
اما #احساس من #تغییری نکرده بود.

همه رو ندید رد می کردم ...
یکی از اساتید کلی باهام صحبت کرد تا بالاخره راضی شدم حداقل ببینم شون ...
حق داشت ...
زمان زیادی می گذشت ...
شاید #امیرحسینم ازدواج کرده بود و یه گوشه سرش به زندگی گرم بود ...
اون که خبر نداشت، من این همه راه رو دنبالش اومده بودم ... .

رفتم #حرم و #توسل کردم ...

ادامه دارد....


🍁 @ferdows18 💯 🍁
فردوس بهشت محلات تهران
📚قسمت پنجم مدافع عشق📚



ڪار نشریه به خوبـےتمام شدودوستےمن با فاطمه سادات خواهرتو شروع...
آنقدر مهربان و صبور

ڪه براحتـےمیشداو را دوست داشت.
حرف هایش راجب #تومراهر روزڪنجڪاوترمیڪرد.
همین حرفها به رفت و آمدهایم سمت حوزه مهر

پایان زد.
گاهی تماس تلفنـےداشتیم و بعضـےوقتها هم بیرون میرفتیم تا بشود سوژه جدیدعڪسهای من...
#چادرش جلوه خاصی داشت درڪادر تصاویر.
ڪم ڪم متوجه شدم خانواده نسبتا پرجمعیتـےهستید.
علـےاکبر،سجاد،علـےاصغر،فاطمه و زینچ با مادر و پدر عزیزی ڪه در چندبرخورد ڪوتاه توانسته بودم از نزدیڪ ببینمشان.
#توبرادر بزر ـگتری و مابقی طبق نامشان از توڪوچڪتر....
نام پدرت حسین و مادرت زهرا
حتـےاین چینش اسمها برایم عجیب بود.
تورادیگرندیدم و فقط چند جمله ای بود ڪه فاطمه هی بین حرفهایش از تو میگـفت.
دوستـےما روز به روز محڪم ترمیشدودر این فاصله خبر اردوی#راهیان_نورت به گوشم رسید...
_ فاطمه سادات؟
_ جانم؟..
_ توام میری؟...
_ ڪجا؟
_ اممم...باداداشت... راهیان نور؟...
_ اره! ما چند ساله ڪه میریم.
با دودلی و کمی من من میگویم:
_ میشه منم بیام؟
چشمانش برق میزند...
_ دوستداری بیای؟
_ آ ره... خیلـے...
_چراڪه نشه!.. فقط...
گووشه چادرش را میڪشم...
_ فقط چی؟
نگاه معناداری به سرتا پایم میڪند...
_ باید چادر سرڪنـے.
سرڪج میڪنم،ابرو بالامیندازم..
_ مگه حجابم بده؟؟؟
_ نه!ڪے ـگفته بده؟!...اما جایـےڪه ما میریم حرمت خاصـےداره!در اصل رفتن اونها بخاطرهمین سیاهـےبوده...حفظ این ...
وڪناری از چادرش را بادست سمتم میگیرد
دوست داشتم هرطور شده همراهشان شوم. حال وهوایشان رادوست داشتم.
زند گـےشان بوی غریب و آشنایـےاز
محبت میداد...
محبتـےڪه من در زند گـےام دنبالش میگشم؛حاال اینجاست... دربین همین افراد.
قرار شد در این سفر بشوم عڪاس اختصاصـےخواهر و برادری ڪه مهرشان عجیب به دلم نشسته بود.
تصمیمم را گرفتم...
#حجاب_میڪنم_قربه_الی_الله



🦋 @ferdows18  💯
#استفاده‌از‌ماسک‌راهی‌به‌سوی‌کاهش‌کرونا🦋
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿



✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #پنجاه_ویک


توی بیمارستان دکتر که صورت رنگ پریده ام را دید،..
اجازه نداد حرف بزنم، با دست اشاره کرد به نیمکت بنشینم.

- "آرام باشید خانم...حال ایشان....."

چادرم را توی مشتم فشردم و هق هق کردم.

+"به من دروغ نگو، #هجده_سال است دارم می بینم هر روز ایوب #آب می شود. هر روز #درد می کشد. می بینم که هر روز #می میرد و زنده می شود. می دانم که ایوب #رفته است....."

گردنم را کج کردم و آرام پرسیدم:
_"رفته؟"

دکتر سرش را پایین انداخت و سرد خانه را نشان داد.
توی بغل زهرا وا رفتم.

چقدر راحت پرسیدم:
_ "ایوب رفته؟"

امکان نداشت ایوب برای عملیاتی به جبهه نرود...
و من پشت سرش نماز حاجت نخوانم. سر سجادت زار نزنم که برگردد.

از فکر #زندگی_بدون_ایوب مو به تنم سیخ می شد. ایوب چه فکری درباره من می کرد؟

فکر می کرد از آهنم؟...
فکر می کرد اگر آب شدنش را تحمل کنم نبودنش هم برایم ساده است؟...

چی فکر می کرد که آن روز وسط شوخی هایمان درباره مرگ گفت:

"حواست باشد بلند بلند گریه نکنی، سر وصدا راه نیاندازی، یک وقت وسط گریه و زاری هایت حجابت کنار نرود، #حجاب #هدی، حجاب #خواهر هایم، کسی #صدای آن ها را #نشنود.
مواظب باش #به_اندازه #مراسم بگیرید، به اندازه #گریه کنید."

زهرا آخرین قطره های آب قند را هم داد بخوردم.

صدای داد و بیداد محمد حسین را می شنیدم.

با لباس خاکی و شلوار پاره و خونی جلوی پرستارها ایستاده بود.

خواستم بلند شوم، زهرا دستم را گرفت و کمک کرد.

محمد حسین آمد جلو...
صورت خیس من و زهرا را که دید،
اخم کرد.

_"مامان....بابا کجاست؟"


به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
💪#دختران_انقلاب وارد میدان میشوند

📣مدافعان #حجاب_زینبی به پا خیزید

📢#اجتماع_بزرگ دختران و بانوان تهرانی به مناسب میلاد حضرت زینب کبری(س)

✌️«به نام زن برای ایران »
❤️و برای بانوان عفیفش
🌷و شهیدانش
🇮🇷و پرچمش

📌همراه با دلجویی از بانوانی که در آشوب های اخیر به #چادرشان هتک حرمت شد

📌زمان:#پنجشنبه_۱۰_آذرماه ساعت۱۵
📌مکان:#ورزشگاه بزرگ شهید شیرودی

✌️با همخوانی سرود حماسی #سلام_فرمانده و رفیق شهید

❤️باحضور و حمایت خانواده های شهیدان و میهمانان ویژه که اسامی آن ها به زودی اعلام خواهد شد

✌️چهره شهر را تغییر میدهیم

#پا_به_پای_زینب_میمانیم


🍂 @ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران🍂
🌹 #وصیت_شهید

🌿 #حجاب

تمامی خواهرانم
به پهلوی شڪسته فاطمه (س) قسمتان
میدهم ڪه
حجاب❤️
حجاب❤️
حجاب❤️
را رعایت کنید.

🌸 #شهید #حمید_رستمی 🌸


🍂 @ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران🍂
[🕊•••
#کلام_شهید

تکلیفِ
ما این است که از
نــاموس شیعــه
دفاع کنیم و جان خود را
در این راه بدهیم...


حجاب خون بهای شهیدان...
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#حجاب

❄️@ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران❄️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سرود سلام یا زهرا با ریتم سلام فرمانده . در مورد عفاف و حجابه . خیلی قشنگههه😍😍حتمااا ببینید

#حجاب
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار


❄️@ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران❄️
🍃🌺 🌺🍃

               ﷽

💔

دیگر کمتر کسےست که نداند چقدر به #حجاب حساس بودی...
نداند که گفته‌ای آن دنیا یقه بی‌ #حجاب ها را میگیری...
نداند که مروجان بی حجابی (بخوانید حجاب استایل ها) هم در نگاه تو، کمتر از بی حجاب ها نبودند...

ما تلاش کردیم هر جایی دستمان می رسید صدایت را برسانیم
تا در غربال آخرالزمان، افراد بیشتری راه درست را با صحبت های شما پیدا کنند
خودت اثر بده

پ.ن: شهید در مصاحبه ای بیان کرده اند که آن دنیا یقه بی حجابها و مروجان بی حجابی را خواهد گرفت...

#شهید_جواد_محمدی
فدایی عمه جان


🍁🍂🍁@ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران🍁🍂🍁