👌👌👌👌
#خوب_هميشه_زيباست
اگر حق با شماست، به خشمگین شدن نیازی نیست؛
و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید!
صبوری با خانواده عشق است،
صبوری با دیگران احترام است،
صبوری با خود اعتماد به نفس است
وصبوری در راه خدا، ایمان است.
اندیشیدن به گذشته اندوه،
و اندیشیدن به آینده هراس می آورد؛
به حال بیاندیش تا لذت را به ارمغان آورد.
در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛
زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمیماند؛
اما آنچه خوب است، همیشه زیباست.
🍁 @ferdosmahale 💯 🍁
#خوب_هميشه_زيباست
اگر حق با شماست، به خشمگین شدن نیازی نیست؛
و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید!
صبوری با خانواده عشق است،
صبوری با دیگران احترام است،
صبوری با خود اعتماد به نفس است
وصبوری در راه خدا، ایمان است.
اندیشیدن به گذشته اندوه،
و اندیشیدن به آینده هراس می آورد؛
به حال بیاندیش تا لذت را به ارمغان آورد.
در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛
زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمیماند؛
اما آنچه خوب است، همیشه زیباست.
🍁 @ferdosmahale 💯 🍁
🔔#اسرار شاد زيستن
🔢 چند نكته اي كه بايد به آن توجه داشته باشيم تا زندگي #شاد و بانشاطي رو تجربه كنيم:
1️⃣ در حال زندگي كنيم
🔻زندگی کردن در لحظه بدين معنی است که با تمام حواس خود، #هشیار و آگاه به زمان حال باشیم و #مضطرب و نگران #آینده نباشیم
️2_ در #گذشته زندگي نكنيم
🔻دسته اي از افراد هستند كه دائما به گذشته توجه دارند. این افراد مدام به مرور اتفاقات ناراحتکننده و خاطرات غمانگیز میپردازند در نتيجه#موفقیتها در نظرشان معنا ندارد و تنها به شکست و ناکامی توجه و تفکر میکنند
🔻چنین افرادی دچار اختلال خلقی و #زود رنجی، بیحوصلگی و #غم دائم هستند که نظم #خواب، تغذیه و زندگیشان به هم خورده و دست و دلشان به تلاش و پویایی نمیرود، از این رو #تمایلات فردی شان كم شده و بهطور کلی افت و خیز در سراسر #زندگی شان حاکم است
3️⃣ از کاه، کوه نسازید
🔻آیا #عادت دارید مشکلات را اغراق آمیز جلوه دهید؟ اگـر الان بیکار هستید این بدین مفهوم نیست که هیچگاه قادر نخواهید بود شغـلـی بـیابید. و اگـر #شـرکــتتان از رونق افتاده بدین مفهوم نیست که به پایان خط رسیدهاید
🔻بـه خـاطـر داشته باشید که بسیاری از افراد دیگر در شرایط بسیار بدتری نسبت به شما قرار دارند
🔻 از منظر دیگری به #مشکلات بنگرید و از خـود سـؤال کـنـیـد بـدتـرین اتـفاقی که میتوانست برای شما روی دهد چه میتوانست باشد؟ آیا میتوانم آن را حل کنم؟
4️⃣ به نقاط مثبت خود توجه كنيم
🔻به جنبه های مثبت توجه بیشتری داشته باشید تا با تکیه برآنها توان و #انرژی بیشتری برای مقابله با جنبه های منفی پیدا کنید
🔻نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را #خوب، #توانا و #با ارزش بدانیم
🔻لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای #تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
🔻لیستی از افکار #منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
5️⃣ هدفمند زندگي كنيم
🔻زندگی #هدفمند یعنی برای زندگی خود هدف هایی را تعیین كنید و با برنامه ریزی مناسب از تمام نیروی خود برای رسیدن به هدف ها استفاده کنید.
6️⃣برنامه ریزی
🔻یک برنامه هفتگی میتواند به شما کمک زیادی کند زیرا وقتی میدانید قرار است در طول هفت روزی که در پیش رو دارید چه کارهایی را انجام دهید.
🌈@ferdows18 💯
فردوس بهشت محلات تهران 🌈
🔢 چند نكته اي كه بايد به آن توجه داشته باشيم تا زندگي #شاد و بانشاطي رو تجربه كنيم:
1️⃣ در حال زندگي كنيم
🔻زندگی کردن در لحظه بدين معنی است که با تمام حواس خود، #هشیار و آگاه به زمان حال باشیم و #مضطرب و نگران #آینده نباشیم
️2_ در #گذشته زندگي نكنيم
🔻دسته اي از افراد هستند كه دائما به گذشته توجه دارند. این افراد مدام به مرور اتفاقات ناراحتکننده و خاطرات غمانگیز میپردازند در نتيجه#موفقیتها در نظرشان معنا ندارد و تنها به شکست و ناکامی توجه و تفکر میکنند
🔻چنین افرادی دچار اختلال خلقی و #زود رنجی، بیحوصلگی و #غم دائم هستند که نظم #خواب، تغذیه و زندگیشان به هم خورده و دست و دلشان به تلاش و پویایی نمیرود، از این رو #تمایلات فردی شان كم شده و بهطور کلی افت و خیز در سراسر #زندگی شان حاکم است
3️⃣ از کاه، کوه نسازید
🔻آیا #عادت دارید مشکلات را اغراق آمیز جلوه دهید؟ اگـر الان بیکار هستید این بدین مفهوم نیست که هیچگاه قادر نخواهید بود شغـلـی بـیابید. و اگـر #شـرکــتتان از رونق افتاده بدین مفهوم نیست که به پایان خط رسیدهاید
🔻بـه خـاطـر داشته باشید که بسیاری از افراد دیگر در شرایط بسیار بدتری نسبت به شما قرار دارند
🔻 از منظر دیگری به #مشکلات بنگرید و از خـود سـؤال کـنـیـد بـدتـرین اتـفاقی که میتوانست برای شما روی دهد چه میتوانست باشد؟ آیا میتوانم آن را حل کنم؟
4️⃣ به نقاط مثبت خود توجه كنيم
🔻به جنبه های مثبت توجه بیشتری داشته باشید تا با تکیه برآنها توان و #انرژی بیشتری برای مقابله با جنبه های منفی پیدا کنید
🔻نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را #خوب، #توانا و #با ارزش بدانیم
🔻لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای #تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
🔻لیستی از افکار #منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
5️⃣ هدفمند زندگي كنيم
🔻زندگی #هدفمند یعنی برای زندگی خود هدف هایی را تعیین كنید و با برنامه ریزی مناسب از تمام نیروی خود برای رسیدن به هدف ها استفاده کنید.
6️⃣برنامه ریزی
🔻یک برنامه هفتگی میتواند به شما کمک زیادی کند زیرا وقتی میدانید قرار است در طول هفت روزی که در پیش رو دارید چه کارهایی را انجام دهید.
🌈@ferdows18 💯
فردوس بهشت محلات تهران 🌈
﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #شانزدهم
مامان #جهیزیه_ام را توی یکی از دو اتاق خانه جا داد. دیگر #چادر از سر زهرا و شهیده نیفتاد...
ایوب خیلی #مراعات می کرد.
وقتی می فهمید از این اتاق می خواهند بروند آن اتاق، #چشم_هایش را می بست و می گفت:
_ "بیایید رد شوید نگاهتان نمی کنم."
حالا غیر از آقا جون و مامان، رضا و زهرا و شهیده هم شیفته اش شده بودند و حتی او را از من بیشتر دوست داشتند.
صدایش می کردند:
"داداش ایوب"
خواستم ساکتشان کنم که دیدم ایوب نشسته کنار دیوار و بچه ها دورش نشسته اند.
ایوب می خواند:
_ "یک حاجی بود، یک گربه داشت."
بچه ها دست می زدند و از خنده ریسه می رفتند.
و ایوب باز می خواند..
کار مامان شده بود گوش تیز کردن،.. صدای بق بق #یا_کریم را که می شنید، بلند می شد و بی سر و صدا از روی پنجره #پرشان_میداد.
#وانتی_ها که می رسیدند سر کوچه، قبل از اینکه توی بلندگو هایشان داد بکشند:
"آهن پاره، لوازم برقی...."
مامان خودش را به آنها می رساند می گفت:
_مریض داریم و آنها را چند کوچه بالاتر می فرستاد.
برای بچه های محله هم #علامت گذاشته بود.
همیشه توی کوچه #شلوغ بود.
وقتی مامان دستمالی را از پنجره آویزان می کرد، بچه ها #می_فهمیدند حال ایوب #خوب است و می توانند سر و صدا کنند.
#دستمال را که برمی داشت، یعنی ایوب خوابیده یا حالش خوب نیست
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
#ادامه_دارد
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #شانزدهم
مامان #جهیزیه_ام را توی یکی از دو اتاق خانه جا داد. دیگر #چادر از سر زهرا و شهیده نیفتاد...
ایوب خیلی #مراعات می کرد.
وقتی می فهمید از این اتاق می خواهند بروند آن اتاق، #چشم_هایش را می بست و می گفت:
_ "بیایید رد شوید نگاهتان نمی کنم."
حالا غیر از آقا جون و مامان، رضا و زهرا و شهیده هم شیفته اش شده بودند و حتی او را از من بیشتر دوست داشتند.
صدایش می کردند:
"داداش ایوب"
خواستم ساکتشان کنم که دیدم ایوب نشسته کنار دیوار و بچه ها دورش نشسته اند.
ایوب می خواند:
_ "یک حاجی بود، یک گربه داشت."
بچه ها دست می زدند و از خنده ریسه می رفتند.
و ایوب باز می خواند..
کار مامان شده بود گوش تیز کردن،.. صدای بق بق #یا_کریم را که می شنید، بلند می شد و بی سر و صدا از روی پنجره #پرشان_میداد.
#وانتی_ها که می رسیدند سر کوچه، قبل از اینکه توی بلندگو هایشان داد بکشند:
"آهن پاره، لوازم برقی...."
مامان خودش را به آنها می رساند می گفت:
_مریض داریم و آنها را چند کوچه بالاتر می فرستاد.
برای بچه های محله هم #علامت گذاشته بود.
همیشه توی کوچه #شلوغ بود.
وقتی مامان دستمالی را از پنجره آویزان می کرد، بچه ها #می_فهمیدند حال ایوب #خوب است و می توانند سر و صدا کنند.
#دستمال را که برمی داشت، یعنی ایوب خوابیده یا حالش خوب نیست
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
#ادامه_دارد