﷽
#خاطراتآقارضا📕
🎖دوره کویری
🗓مهرماه سال۱۳۸۸ بود که من و آقارضا به آموزش تکاوری و دوره کویری در اصفهان رفته بودیم.
🪖در آنجا باید صد و اندی کیلومتر راه رو در طی چند روز به صورت گروهی میرفتیم.
⛔️اگه کسی داخل مسیر آسیب میدید یا قادر به حرکت نبود، همگی باید دست از حرکت میکشیدیم تا اون یه نفر اوکی بشه! چون حرکت و ایست بصورت گروهی بود.
🔥پای آقا رضا توی مسیر به خاطر پیادهروی طولانی و پوتین و... تاوَلهای شدیدی زد.
😢با اینکه راهرفتن با اون تاوَلها خیلی سخت بود ولی آقا رضا اصلاً توی مسیر حرفی نزد؛ چون کل گروه باید میایستادیم و برای بچهها هم سخت بود.
🥾وقتی به مقصد رسیدیم و آقا رضا پوتینش رو درآورد، پاهاش بدجور تاوَل زده بود!
🤯طوری که تاوَلها ترکیده بود. ولی آقارضا داخل مسیر هیچ حرفی نزد تا اینکه همگی به مقصد رسیدیم و فهمیدیم که با چه مشقّتی این راه رو طی کردهایم.
📸 پ.ن: این تصویر مربوط به دوره کویری و آموزش تکاوری سال ۱۳۸۸ در استان اصفهان میباشد.
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
#عکس_دیده_نشده
#خاطراتآقارضا📕
🎖دوره کویری
🗓مهرماه سال۱۳۸۸ بود که من و آقارضا به آموزش تکاوری و دوره کویری در اصفهان رفته بودیم.
🪖در آنجا باید صد و اندی کیلومتر راه رو در طی چند روز به صورت گروهی میرفتیم.
⛔️اگه کسی داخل مسیر آسیب میدید یا قادر به حرکت نبود، همگی باید دست از حرکت میکشیدیم تا اون یه نفر اوکی بشه! چون حرکت و ایست بصورت گروهی بود.
🔥پای آقا رضا توی مسیر به خاطر پیادهروی طولانی و پوتین و... تاوَلهای شدیدی زد.
😢با اینکه راهرفتن با اون تاوَلها خیلی سخت بود ولی آقا رضا اصلاً توی مسیر حرفی نزد؛ چون کل گروه باید میایستادیم و برای بچهها هم سخت بود.
🥾وقتی به مقصد رسیدیم و آقا رضا پوتینش رو درآورد، پاهاش بدجور تاوَل زده بود!
🤯طوری که تاوَلها ترکیده بود. ولی آقارضا داخل مسیر هیچ حرفی نزد تا اینکه همگی به مقصد رسیدیم و فهمیدیم که با چه مشقّتی این راه رو طی کردهایم.
📸 پ.ن: این تصویر مربوط به دوره کویری و آموزش تکاوری سال ۱۳۸۸ در استان اصفهان میباشد.
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
#عکس_دیده_نشده
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🎖انتقــــام
🌨صبحِ روز شانزدهم آذر سال۱۳۹۴
💣در عملیــــات آزادســــازی وادی ترک
🗺که کمربنــــد دفـــاعی الحمــــره بود،
✋شهید حاجیزاده از ناحیه دست
🩸توسط تکتیرانداز تکفیری مجروح شد
🧣ولی با بستنِ یک چفیه به دستش
🔫تیراندازیِ خودش رو با نهایــــتِ
💪شجاعت و جسارت ادامه داد تا اینکه
🥷تکتیرانداز تکفیــــریای که شهیـدان
❤️مرادخانی،صحراییوشیخالاسلامیرو
🔥هدفقراردادهبود،بهدرکواصــــلنمود.
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
❄️@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران ❄️
#خاطراتآقارضا📕
🎖انتقــــام
🌨صبحِ روز شانزدهم آذر سال۱۳۹۴
💣در عملیــــات آزادســــازی وادی ترک
🗺که کمربنــــد دفـــاعی الحمــــره بود،
✋شهید حاجیزاده از ناحیه دست
🩸توسط تکتیرانداز تکفیری مجروح شد
🧣ولی با بستنِ یک چفیه به دستش
🔫تیراندازیِ خودش رو با نهایــــتِ
💪شجاعت و جسارت ادامه داد تا اینکه
🥷تکتیرانداز تکفیــــریای که شهیـدان
❤️مرادخانی،صحراییوشیخالاسلامیرو
🔥هدفقراردادهبود،بهدرکواصــــلنمود.
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
❄️@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران ❄️
﷽
#خاطراتآقارضا📕
☀️روزی از روزهای بسیار گرم تابستان در استان کرمانشاه مأموریت بودیم. سرِ ظهر، یک دشت در منطقهای که مأموریت بودیم، آتش گرفت و نیاز به چندین نیرو برای خاموشکردن آن بود🧯🔥
🌞چون در آن موقع از سال هوا بسیار گرم و علفها همه خشک شده بود، یه آتشِ کوچک باعث آتشگرفتن کل منطقه میشد🤯🌋
🧯خلاصه با چند نفر از بچهها سریعاً کپسول اطفای حریق گرفتیم و سوار تویوتا شدیم و رفتیم. یکی از بچهها آقارضا بود🛻💚
😨هوا هم خیلی گرم بود. بعد از خاموششدن آتش، اومدیم مقرّ گردان و خیلی هم تشنه بودیم. همه شروع کردیم به خوردنِ آب یخ🚰🧊
🧐اونجا بود که متوجه شدم آقا رضا روزه هستش و شروع کردم به دعواکردن با آقارضا که تو چرا با زبون روزه اومدی؟!؛ رضا هم مثل همیشه با آرامش و متانت خاصی منو آروم کرد☺️💔
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
#خاطراتآقارضا📕
☀️روزی از روزهای بسیار گرم تابستان در استان کرمانشاه مأموریت بودیم. سرِ ظهر، یک دشت در منطقهای که مأموریت بودیم، آتش گرفت و نیاز به چندین نیرو برای خاموشکردن آن بود🧯🔥
🌞چون در آن موقع از سال هوا بسیار گرم و علفها همه خشک شده بود، یه آتشِ کوچک باعث آتشگرفتن کل منطقه میشد🤯🌋
🧯خلاصه با چند نفر از بچهها سریعاً کپسول اطفای حریق گرفتیم و سوار تویوتا شدیم و رفتیم. یکی از بچهها آقارضا بود🛻💚
😨هوا هم خیلی گرم بود. بعد از خاموششدن آتش، اومدیم مقرّ گردان و خیلی هم تشنه بودیم. همه شروع کردیم به خوردنِ آب یخ🚰🧊
🧐اونجا بود که متوجه شدم آقا رضا روزه هستش و شروع کردم به دعواکردن با آقارضا که تو چرا با زبون روزه اومدی؟!؛ رضا هم مثل همیشه با آرامش و متانت خاصی منو آروم کرد☺️💔
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
﷽
#خاطراتآقارضا📕
🕊شهیــــد حسیــــن بــــواس
🇸🇾در خانطومان سوریه شهید شده بود
😴شبی خواب دیدم در عالم بهشت
🔍همه بهدنبال شهید بواس بودیم که
🩸اثریازاودربینشهدایخانطوماننبود
☝️یکی از دوستان از آقارضا پرسیــــد
🧐پس حسین بواس کجاست؟
💙آقارضا گفت حسین بواس
👳♂جایی هست که عُرفــــا
🗓ســــالها باید تلاش کنند
🏅تا به اون درجه و مقام برسند!
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#شهید #حسین_بواس
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
#خاطراتآقارضا📕
🕊شهیــــد حسیــــن بــــواس
🇸🇾در خانطومان سوریه شهید شده بود
😴شبی خواب دیدم در عالم بهشت
🔍همه بهدنبال شهید بواس بودیم که
🩸اثریازاودربینشهدایخانطوماننبود
☝️یکی از دوستان از آقارضا پرسیــــد
🧐پس حسین بواس کجاست؟
💙آقارضا گفت حسین بواس
👳♂جایی هست که عُرفــــا
🗓ســــالها باید تلاش کنند
🏅تا به اون درجه و مقام برسند!
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#شهید #حسین_بواس
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
﷽
#خاطراتآقارضا📕
📆اوایل سال ۱۳۸۷ بود، تازه چند ماهی بود که گردان تکاوری در تیپ ۳ پیاده امامت چالوس تشکیل شده بود.
🧮تا اینکه یک مشکل مالی برای بنده پیش اومده بود. به یکی از دوستانی که خیلی صمیمی بودم با آن درمیان گذاشتم، اون موقع مقداری به پول نیاز داشتم.
🤗آن مقدار پولی که بنده نیاز داشتم بچهها جمع کرده بودند و به من داده بودند.
😊بعداز گذشت ۸ ماهی متوجه شده بودم از اون مقدار پولی که به بنده داده بودند نصفش رو آقارضا داده بود.(اون موقع همان مقدار نصف پول خیلی زیاد بود که آقارضا داده بود.)
🙂البته آقارضا اصلا چیزی نگفته بود، اون واسطهای که این مقدار پول رو از بچهها گرفته بود بعد از ۸ ماه به من گفت مبلغ زیادش را آقارضا داده بود.
🌺از همان اول آقارضا تو کارش ریا نبود و گمنام بودند☺️
📸پ.ن: این تصویر مربوط به تیپ ۳ امامت چالوس سال ۱۳۸۷ - پشت ساختمان گردان تکاوری با یه تفنگ بادی مسابقه تیراندازی میگذاشتیم.
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
#خاطراتآقارضا📕
📆اوایل سال ۱۳۸۷ بود، تازه چند ماهی بود که گردان تکاوری در تیپ ۳ پیاده امامت چالوس تشکیل شده بود.
🧮تا اینکه یک مشکل مالی برای بنده پیش اومده بود. به یکی از دوستانی که خیلی صمیمی بودم با آن درمیان گذاشتم، اون موقع مقداری به پول نیاز داشتم.
🤗آن مقدار پولی که بنده نیاز داشتم بچهها جمع کرده بودند و به من داده بودند.
😊بعداز گذشت ۸ ماهی متوجه شده بودم از اون مقدار پولی که به بنده داده بودند نصفش رو آقارضا داده بود.(اون موقع همان مقدار نصف پول خیلی زیاد بود که آقارضا داده بود.)
🙂البته آقارضا اصلا چیزی نگفته بود، اون واسطهای که این مقدار پول رو از بچهها گرفته بود بعد از ۸ ماه به من گفت مبلغ زیادش را آقارضا داده بود.
🌺از همان اول آقارضا تو کارش ریا نبود و گمنام بودند☺️
📸پ.ن: این تصویر مربوط به تیپ ۳ امامت چالوس سال ۱۳۸۷ - پشت ساختمان گردان تکاوری با یه تفنگ بادی مسابقه تیراندازی میگذاشتیم.
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
﷽
#خاطراتآقارضا📕
💪خستگی ناپذیری
🪖بنده و شهید حاجی زاده بعد از دوره عمومی همدان، اواخر سال ۱۳۸۶ به بعد در تیپ۳ پیاده امامت سپاه کربلا که مستقر در شهرستان چالوس بود، مشغول به خدمت بودیم.
💥ما برای رفتن به چالوس هر روز از آمل به سمت چالوس در حرکت بودیم.
🚌شهید حاجی زاده و شهید صحرایی به همراه چند نفری از دوستان دیگر سعی میکردند همیشه آخر، سوار اتوبوس شوند.
⛔️با توجه به اینکه اتوبوس معمولا تکمیل میشد و جایی برای نشستن نبود، سرپا می ایستادند و یا اینکه اگر ورودی و خروجی اتوبوس جا بود می نشستند.
😇شهید حاجی زاده، هیچ وقت در این رفت و آمدها خستگی از خودش نشان نمی داد...!
{لازم به ذکر هست که تمرینات سختی ازجمله تمرینات تکاوری ،تاکتیکی ، آمادگی جسمانی و البته دوره های جنگل ، عملیاتی ، گشت محور و ... را هم داشتیم.}
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید #روح_الله_صحرایی
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
#رفاقت_تا_بهشت❣
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁
#خاطراتآقارضا📕
💪خستگی ناپذیری
🪖بنده و شهید حاجی زاده بعد از دوره عمومی همدان، اواخر سال ۱۳۸۶ به بعد در تیپ۳ پیاده امامت سپاه کربلا که مستقر در شهرستان چالوس بود، مشغول به خدمت بودیم.
💥ما برای رفتن به چالوس هر روز از آمل به سمت چالوس در حرکت بودیم.
🚌شهید حاجی زاده و شهید صحرایی به همراه چند نفری از دوستان دیگر سعی میکردند همیشه آخر، سوار اتوبوس شوند.
⛔️با توجه به اینکه اتوبوس معمولا تکمیل میشد و جایی برای نشستن نبود، سرپا می ایستادند و یا اینکه اگر ورودی و خروجی اتوبوس جا بود می نشستند.
😇شهید حاجی زاده، هیچ وقت در این رفت و آمدها خستگی از خودش نشان نمی داد...!
{لازم به ذکر هست که تمرینات سختی ازجمله تمرینات تکاوری ،تاکتیکی ، آمادگی جسمانی و البته دوره های جنگل ، عملیاتی ، گشت محور و ... را هم داشتیم.}
🎙راوی: همرزم شهید
#شهید #روح_الله_صحرایی
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#انتشار_برای_اولین_بار
#رفاقت_تا_بهشت❣
🍁🍂🍁@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍁🍂🍁