🎥پاسخ علیرضا زاکانی به سوال نخست در #مناظره_دوم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری
🔸دولت فعلی کاری کرد هزینه پوشک بچه میلیونی شود.
🔹بلایی به سر مردم آوردند که مردم اغلب درآمد خود را برای داشتن مسکن هزینه کنند.
🔹علاوه بر تلاش برای تامین مسکن که اشتیاق فرزندآوری را افزایش می دهد، برای تسهیل ازدواج نیز اقدام می کنیم.
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
🔸دولت فعلی کاری کرد هزینه پوشک بچه میلیونی شود.
🔹بلایی به سر مردم آوردند که مردم اغلب درآمد خود را برای داشتن مسکن هزینه کنند.
🔹علاوه بر تلاش برای تامین مسکن که اشتیاق فرزندآوری را افزایش می دهد، برای تسهیل ازدواج نیز اقدام می کنیم.
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
#انتخابات_1400
🎥نقد سید ابراهیم رئیسی به اظهارات مطرح شده در #مناظره_دوم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری
🔻مدرک تحصیلی من، معادل نیست.
🔻نسبت به هر مسئولیت که داشته ام، پاسخگو هستم.
🔻هرکسی که مسئولیتی داشته باید پاسخگو باشد و رئیس بانک مرکزی نیز باید در قبال عملکردش مسئول و پاسخگو باشد.
🔻حقوق عادلانه یکی از مسائل مهم کشور است. در برخی از مواقع 4 نفر در یک مجموعه کاری با یک عملکرد و شرح وظیفه حضور دارند اما دریافتی آنها متفاوت است.
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
🎥نقد سید ابراهیم رئیسی به اظهارات مطرح شده در #مناظره_دوم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری
🔻مدرک تحصیلی من، معادل نیست.
🔻نسبت به هر مسئولیت که داشته ام، پاسخگو هستم.
🔻هرکسی که مسئولیتی داشته باید پاسخگو باشد و رئیس بانک مرکزی نیز باید در قبال عملکردش مسئول و پاسخگو باشد.
🔻حقوق عادلانه یکی از مسائل مهم کشور است. در برخی از مواقع 4 نفر در یک مجموعه کاری با یک عملکرد و شرح وظیفه حضور دارند اما دریافتی آنها متفاوت است.
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
#انتخابات_1400
🔻همتی: مشکل بورس ربطی به بانک مرکزی ندارد
🎥 نقد عبدالناصر همتی به سخنان سایر نامزدها در سومین #مناظره انتخاباتی سیزدهمین دوره ریاست جمهوری؛
🔻طی نامه ای به رئیس جمهور و دفتر رهبری درباره ریزش #بورس هشدار دادم.
🔻آقای جلیلی میفرمایند چرا با دو سه تا کشور صحبت می کنید؟ شما اطلاعی از خارج از کشور ندارید.
🔻بدانید که دنیا بدون بحث #برجام و رفع #تحریم، با ایران کار نمیکند.
🔻لیست آن یازده نفر را به آقای رئیسی می دهم. در صورت صلاحدید اعلام کنند.
🔻همتی: مشکل بورس ربطی به بانک مرکزی ندارد
🎥 نقد عبدالناصر همتی به سخنان سایر نامزدها در سومین #مناظره انتخاباتی سیزدهمین دوره ریاست جمهوری؛
🔻طی نامه ای به رئیس جمهور و دفتر رهبری درباره ریزش #بورس هشدار دادم.
🔻آقای جلیلی میفرمایند چرا با دو سه تا کشور صحبت می کنید؟ شما اطلاعی از خارج از کشور ندارید.
🔻بدانید که دنیا بدون بحث #برجام و رفع #تحریم، با ایران کار نمیکند.
🔻لیست آن یازده نفر را به آقای رئیسی می دهم. در صورت صلاحدید اعلام کنند.
🕊💚🕊💚﷽💚🕊
💚🕊💚🕊
🕊💚🕊
💚🕊
🕊
📚 #دمشق_شهر_عشق
✍ #قسمت_دوم
🔹 بهقدری جدی شده بود که نمیفهمید چه فشاری به مچ دستم وارد میکند و با همان جدیت به جانم افتاده بود :«تو از اول با خونوادهات فرق داشتی و بهخاطر همین تفاوت در نهایت ترکشون میکردی! چه من تو زندگیات بودم چه نبودم!» و من آخرین بار خانوادهام را در محضر و سر سفره #عقد با سعد دیده بودم و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای #سوری، از دیدارشان محرومم کرده بود که شبنم اشک روی چشمانم نشست.
از سکوتم فهمیده بود در #مناظره شکستم داده که با فندک جرقهای زد و تنها یک جمله گفت :«#مبارزه یعنی این!» دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی میزد که ترسیدم.
🔹 مچم را رها کرد، شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد :«بخور!» گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک میلرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این شبنشینی #عاشقانه ندارم که خودش دست به کار شد.
در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی #بنزین حالم را به هم زد. صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده #مستانه سعد بلند شد که وحشتزده اعتراض کردم :«میخوای چیکار کنی؟»
🔹 دو شیشه بنزین و #فندک و مردی که با همه زیبایی و #عاشقیاش دلم را میترساند. خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد و من باورم نمیشد در شیشههای دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم :«برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟»
بوی تند بنزین روانیام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی میکرد، سُستی مبارزاتم را به رخم کشید :«حالا فهمیدی چرا میگفتم اونروزها بچه بازی میکردیم؟»
🔹 فندک را روی میز پرت کرد، با عصبانیت به مبل تکیه زد و با صدایی که از پس سالها انتظار برای چنین روزی برمیآمد، رجز خواند :«این موج اعتراضی که همه کشورهای عربی رو گرفته، از #تونس و #مصر و #لیبی و #یمن و #بحرین و #سوریه، با همین بنزین و فندک شروع شد؛ با حرکت یه جوون تونسی که خودش رو آتیش زد! مبارزه یعنی این!»
گونههای روشنش از هیجان گل انداخته و این حرفها بیشتر دلم را میترساند که مظلومانه نگاهش کردم و او ترسم را حس کرده بود که به سمتم خم شد، دوباره دستم را گرفت و با مهربانی همیشگیاش زمزمه کرد :«من نمیخوام خودم رو آتیش بزنم! اما مبارزه شروع شده، ما نباید ساکت بمونیم! #بن_علی یه ماه هم نتونست جلو مردم تونس وایسه و فرار کرد! #حُسنی_مبارک فقط دو هفته دووم اورد و اونم فرار کرد! از دیروز #ناتو با هواپیماهاش به لیبی حمله کرده و کار #قذافی هم دیگه تمومه!»
🔹 و میدانستم برای سرنگونی #بشّار_اسد لحظهشماری میکند و اخبار این روزهای سوریه هواییاش کرده بود که نگاهش رنگ رؤیا گرفت و آرزو کرد :«الان یه ماهه سوریه به هم ریخته، حتی اگه ناتو هم نیاد کمک، نهایتاً یکی دو ماه دیگه بشّار اسد هم فرار میکنه! حالا فکر کن ناتو یا #آمریکا وارد عمل بشه، اونوقت دودمان بشّار به باد میره!»
از آهنگ محکم کلماتش ترسم کمتر میشد، دوباره احساس مبارزه در دلم جان میگرفت و او با لبخندی فاتحانه خبر داد :«مبارزه یعنی این! اگه میخوای مبارزه کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت میتونه به #ایران ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد!»
🔹 با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانهاش فشار میداد تا از قدرتش انگیزه بگیرم و نمیدانستم از من چه میخواهد که صدایش به زیر افتاد و #عاشقانه تمنا کرد :«من میخوام برگردم سوریه...» یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمیشنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم :«پس من چی؟»
نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده میشد :«قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!» کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانهای چنگ میزدم که کودکانه پرسیدم :«هنوز که درسمون تموم نشده!» و نفهمید برای از دست ندادنش التماس میکنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید :«مردم دارن دسته دسته #کشته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟»
🔹 به هوای #عشق سعد از همه بریده بودم و او هم میخواست تنهایم بگذارد که به دست و پا زدن افتادم :«چرا منو با خودت نمیبری سوریه؟» نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید :«نازنین! ایندفعه فقط شعار و تجمع و شیشه شکستن نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، میتونی تحمل کنی؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🕊
💚🕊
🕊💚🕊
💚🕊💚🕊
💚🕊💚🕊
🕊💚🕊
💚🕊
🕊
📚 #دمشق_شهر_عشق
✍ #قسمت_دوم
🔹 بهقدری جدی شده بود که نمیفهمید چه فشاری به مچ دستم وارد میکند و با همان جدیت به جانم افتاده بود :«تو از اول با خونوادهات فرق داشتی و بهخاطر همین تفاوت در نهایت ترکشون میکردی! چه من تو زندگیات بودم چه نبودم!» و من آخرین بار خانوادهام را در محضر و سر سفره #عقد با سعد دیده بودم و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای #سوری، از دیدارشان محرومم کرده بود که شبنم اشک روی چشمانم نشست.
از سکوتم فهمیده بود در #مناظره شکستم داده که با فندک جرقهای زد و تنها یک جمله گفت :«#مبارزه یعنی این!» دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی میزد که ترسیدم.
🔹 مچم را رها کرد، شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد :«بخور!» گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک میلرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این شبنشینی #عاشقانه ندارم که خودش دست به کار شد.
در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی #بنزین حالم را به هم زد. صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده #مستانه سعد بلند شد که وحشتزده اعتراض کردم :«میخوای چیکار کنی؟»
🔹 دو شیشه بنزین و #فندک و مردی که با همه زیبایی و #عاشقیاش دلم را میترساند. خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد و من باورم نمیشد در شیشههای دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم :«برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟»
بوی تند بنزین روانیام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی میکرد، سُستی مبارزاتم را به رخم کشید :«حالا فهمیدی چرا میگفتم اونروزها بچه بازی میکردیم؟»
🔹 فندک را روی میز پرت کرد، با عصبانیت به مبل تکیه زد و با صدایی که از پس سالها انتظار برای چنین روزی برمیآمد، رجز خواند :«این موج اعتراضی که همه کشورهای عربی رو گرفته، از #تونس و #مصر و #لیبی و #یمن و #بحرین و #سوریه، با همین بنزین و فندک شروع شد؛ با حرکت یه جوون تونسی که خودش رو آتیش زد! مبارزه یعنی این!»
گونههای روشنش از هیجان گل انداخته و این حرفها بیشتر دلم را میترساند که مظلومانه نگاهش کردم و او ترسم را حس کرده بود که به سمتم خم شد، دوباره دستم را گرفت و با مهربانی همیشگیاش زمزمه کرد :«من نمیخوام خودم رو آتیش بزنم! اما مبارزه شروع شده، ما نباید ساکت بمونیم! #بن_علی یه ماه هم نتونست جلو مردم تونس وایسه و فرار کرد! #حُسنی_مبارک فقط دو هفته دووم اورد و اونم فرار کرد! از دیروز #ناتو با هواپیماهاش به لیبی حمله کرده و کار #قذافی هم دیگه تمومه!»
🔹 و میدانستم برای سرنگونی #بشّار_اسد لحظهشماری میکند و اخبار این روزهای سوریه هواییاش کرده بود که نگاهش رنگ رؤیا گرفت و آرزو کرد :«الان یه ماهه سوریه به هم ریخته، حتی اگه ناتو هم نیاد کمک، نهایتاً یکی دو ماه دیگه بشّار اسد هم فرار میکنه! حالا فکر کن ناتو یا #آمریکا وارد عمل بشه، اونوقت دودمان بشّار به باد میره!»
از آهنگ محکم کلماتش ترسم کمتر میشد، دوباره احساس مبارزه در دلم جان میگرفت و او با لبخندی فاتحانه خبر داد :«مبارزه یعنی این! اگه میخوای مبارزه کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت میتونه به #ایران ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد!»
🔹 با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانهاش فشار میداد تا از قدرتش انگیزه بگیرم و نمیدانستم از من چه میخواهد که صدایش به زیر افتاد و #عاشقانه تمنا کرد :«من میخوام برگردم سوریه...» یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمیشنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم :«پس من چی؟»
نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده میشد :«قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!» کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانهای چنگ میزدم که کودکانه پرسیدم :«هنوز که درسمون تموم نشده!» و نفهمید برای از دست ندادنش التماس میکنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید :«مردم دارن دسته دسته #کشته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟»
🔹 به هوای #عشق سعد از همه بریده بودم و او هم میخواست تنهایم بگذارد که به دست و پا زدن افتادم :«چرا منو با خودت نمیبری سوریه؟» نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید :«نازنین! ایندفعه فقط شعار و تجمع و شیشه شکستن نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، میتونی تحمل کنی؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🕊
💚🕊
🕊💚🕊
💚🕊💚🕊
⭕️🔰قرعهکشی ۴ مناظره تلویزیونی برگزار شد
📝🖌قرعهکشی ۴ مناظره با حضور نمایندگان نامزدهای ریاستجمهوری برگزار شد و صندلی هر یک از آنها در مناظرات مشخص شد که به ترتیب زیر است؛
🕹 #مناظره_دوم
🔹شماره یک قاضی زاده هاشمی
شماره سه پورمحمدی
شماره پنج پزشکیان
شماره دو قالیباف
شماره چهار زاکانی
شماره شش جلیلی
🕹 #مناظره_سوم
🔹شماره پنج قاضی زاده هاشمی
شماره شش زاکانی
شماره یک پورمحمدی
شماره دو قالیباف
شماره سه پزشکیان
شماره چهار جلیلی
🕹 #مناظره_چهارم
🔹شماره یکقالیباف
شماره سه قاضی زاده هاشمی
شماره چهار پورمحمدی
شماره شش زاکانی
شماره دو پزشکیان
شماره پنج جلیلی
🕹 #مناظره_پنجم
🔹شماره دو زاکانی
شماره پنج قالیباف
شماره سه جلیلی
شماره یک قاضی زاده هاشمی
شماره شش پزشکیان
شماره چهار پورمحمدی
📝🖌قرعهکشی ۴ مناظره با حضور نمایندگان نامزدهای ریاستجمهوری برگزار شد و صندلی هر یک از آنها در مناظرات مشخص شد که به ترتیب زیر است؛
🕹 #مناظره_دوم
🔹شماره یک قاضی زاده هاشمی
شماره سه پورمحمدی
شماره پنج پزشکیان
شماره دو قالیباف
شماره چهار زاکانی
شماره شش جلیلی
🕹 #مناظره_سوم
🔹شماره پنج قاضی زاده هاشمی
شماره شش زاکانی
شماره یک پورمحمدی
شماره دو قالیباف
شماره سه پزشکیان
شماره چهار جلیلی
🕹 #مناظره_چهارم
🔹شماره یکقالیباف
شماره سه قاضی زاده هاشمی
شماره چهار پورمحمدی
شماره شش زاکانی
شماره دو پزشکیان
شماره پنج جلیلی
🕹 #مناظره_پنجم
🔹شماره دو زاکانی
شماره پنج قالیباف
شماره سه جلیلی
شماره یک قاضی زاده هاشمی
شماره شش پزشکیان
شماره چهار پورمحمدی