سرای فرزندان ایران.
5.04K subscribers
5.02K photos
1.55K videos
57 files
575 links
🖍📖#زبان_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#پارسی_سخن_بگوییم، #زیبا_بنویسیم.
زبان پارسی، یکی از زیباترین زبان های‌جهان ست،
این 💎زیبای سخت جان را پاس بداریم.
🦅ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.
Download Telegram
 نم نم باران بوارسته دیشب دانه دانه 
      
(دیشب نم نم بارون می‌بارید)

 می گلنارِ وعده بده بو بیه امی خانه
 (گلنار من ،قول داده بود که بیاد پیشم)

 هی رایا فاندرستم ،چوومَ به در دبستم   
(همش چشم به راه بودم،چشام به در بود)

 اینتیظاری بَکِشِم،آخَر گلنارَ نیدم
(کلی منتظر موندم،آخرشم گلنار رو ندیدم)

 می چووم سیفیدا بوسته،
وارش می سر فو وسته تکه تکه دانه

(چشام به راه سفید شد،زیر بارون خیسِ خیس شدم)

 تی وسی گرفتارَ بوم،
جِ زندگی آوارَ بوم ،بیه بیشیم بخانه

(گرفتار تو شدم ، زندگیم به هم ریخته ، بیا پیش من  یا بیا خونه من)

 اوی گُل آفتاب تِرِ میرم،
گلنار چومان اسیرم 
   

 (طلوع افتاب برات میمیرم، اسیر چشمای گنارمم)

 وارش بوگو دِ نباره،
تا بیه بیرون می ستاره

(به بارون بگو دیگه نباره، تا ستاره من بیرون بیاد)
 
 ای شب ای دسته گُل چیناما،
می گلنارَ مویا زنما

(یه شب یه دسته گل میچینم ، میزنم به موهای گلنارم)

 باز امِ خانه وَر نیشینم،
من گُل پامچال ترِ چینم

(بازم کنار خونمون میشینم، واست گل پامچال میچینم)

 دِ نیگیر بهانه، دِ نیگیر بهانه
(دیگه بهونه نگیر، دیگه بهونه نگیر.)
#ترانه:#ناصر_مسعودی.
#خواننده:#ناصر_مسعودی.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌



#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش: (۲۶۹)


داستان اکوان دیو:
برگ ۱


تو بر کردگار روان و خرد
ستایش گزین تا چه اندر خورد

ببین ای خردمند روشن‌روان
که چون باید اوو را ستوودن توان

همه دانش ما به بیچارگی ست
به بیچارگان بر بباید گریست

تو خستوو شو آن را که هست و یکی‌ست
روان و خرد را جزین راه نیست

ابا فلسفه‌دان بسیار گووی
بپوویم براهی که گوویی مپووی

تو را هرچ بر چشم سر بگذرد
نگنجد همی در دلت با خرد

سخن هرچ بایست توحید نیست
بنا گفتن و گفتن او یکی ست

تو گر سخته‌ای شو سخن سخته‌گووی
نیاید به بن هرگز این گفت و گووی

بیک دم زدن رستی از جان و تن
همی بس بزرگ آیدت خویشتن

همی بگذرد بر تو ایام تو
سرای جز این باشد آرام تو

نخست از جهان آفرین یاد کن
پرستش برین یاد بنیاد کن

کزووی ست گردون گردان بپای
هم اوی ست بر نیک و بد رهنمای

جهان پر شگفت ست چون بنگری
ندارد کسی آلت داوری

که جانت شگفت ست و تن هم شگفت
نخست از خود اندازه باید گرفت

دگر آنک این گرد گردان سپهر
همی نو نمایدت هر رووز چهر

نباشی بدین گفته همداستان
که دهقان همی گوید از باستان

خردمند کین داستان بشنود
بدانش گراید بدین نگرود

ولیکن چو معنیش یادآوری
شود رام و کوته کند داوری

تو بشنو ز گفتار دهقان پیر
گر ایدونک باشد سخن دلپذیر

سخن‌گووی دهقان چنین کرد یاد
که یک رووز کیخسرو از بامداد

بیاراست گلشن بسان بهار
بزرگان نشستند با شهریار

چو گوودرز و چون رستم و گستهم
چو برزین گرشاسپ از تخم جم

چو گیو و چو رهام کار آزمای
چو گرگین و خراد فرخنده رای

چو از رووز یک ساعت اندر گذشت
بیامد بدرگاه چوپان ز دشت

که گوری پدید آمد اندر گله
چو شیری که از بند گردد یله

همان رنگ خوورشید دارد درست
سپهرش بزر آب گوویی بشست

یکی برکشیده خط از یال اووی
ز مشک سیه تا بدنبال اووی

سمندی بزرگست گوویی بجای
ورا چار گرزست آن دست و پای

یکی نره شیرست گویی دژم
همی بفگند یال اسپان ز هم

بدانست خسرو که آن نیست گوور
که برنگذرد گوور ز اسپی بزوور

برستم چنین گفت کین رنج نیز
به پیگار بر خویشتن سنج نیز

برو خویشتن را نگه‌دار ازوی
مگر باشد آهرمن کینه‌جوی

چنین گفت رستم که با بخت تو
نترسد پرستنده‌ی تخت تو

نه دیو و نه شیر و نه نر اژدها
ز شمشیر تیزم نیابد رها

برون شد بنخچیر چون نره شیر
کمندی بدست اژدهایی بزیر

بدشتی کجا داشت چووپان گله
وز آن سوو گذر داشت گوور یله

سه روزش همی جست در مرغزار
همی کرد بر گرد اسپان شکار

چهارم بدیدش گرازان بدشت
چو باد شمالی بروو بر گذشت

درخشنده زرین یکی باره بود
بچرم اندرون زشت پتیاره بود

برانگیخت رخش دلاور ز جای
چو تنگ اندر آمد دگر شد برای

چنین گفت کین را نباید فگند
بباید گرفتن بخم کمند

نشایدش کردن بخنجر تباه
بدین سانش زنده برم نزد شاه

بینداخت رستم کیانی کمند
همی خواست کرد سرش را ببند

چو گور دلاور کمندش بدید
شد از چشم او در زمان ناپدید

بدانست رستم که آن نیست گوور
ابا اوو کنوون چاره باید نه زوور

جز اکوان دیو این نشاید بدن
ببایستش از باد تیغی زدن

بشمشیر باید کنوون چاره کرد
دواندین خوون بران چرم زرد

ز دانا شنیدم که این جای اووست
که گفتند بستاند از گوور پووست

همانگه پدید آمد از دشت باز
سپهبد برانگیخت آن تند تاز

کمان را بزه کرد و از باد اسپ
بینداخت تیری چو آذر گشسپ

همان کو کمان کیان درکشید
دگر باره شد گور ازو ناپدید.


🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
     ب‌ه :
      #سیــاه_منـصـور

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
         
🍃🌹🍃

         🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
         
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
       «#زامیاد_ایزد» 🐏 و فروردین 🌖ماه
            به سال ۳۷۶۱  مزدیسنی.

    ۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۸
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖

🟡 برابر با🌞رووز #دوشنبه: #مه_شید:
        به☀️رووز ۲۸ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
            به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.

   ۲۵۸۲ / ۰۱ / ۲۸
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝

⚪️ برابر با 🌞رووز #دوشنبه: #مه_شید:
        به 🌞 رووز ۲۸ 🌔 ماه 🐏#فروردین
             به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.

  ۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۸
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖

🔴 برابر با 🌞 رووز. MONDAY 17:
🌔ماه #APRIL 🌲به سال 2023💒 ترسایی.

2023 / 04 / 17
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖


🌳 🌦 💨 🌿 🌍 #زامیاد، 🌏 #زمین.

    🧚‍♀ نماد سپنتا آرمیتی 🧚‍♀

خار را باید به جان خرید
              تا گلها شکوفا گردند.🌿

        نیک اندیشی،
بن مایه ی سرشت ایرانیان است🌱
🌏زمین ستودنی و سپندینه است.🌏

🥀گل #بانو_اسپرغم (ریحان)
            نماد زامیاد ایزد است.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
         🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۸

بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان‌ نیکو.

گاهی از کسی یا کسانی دل‌گیر می‌شویم؛
سخت نگیریم:
چون زندگی بر ما سخت‌تر خواهد شد.
به یاد داشته باشیم که هر آنچه را که،
ما درست می‌پنداریم؛
خوشایند است.؟
گاهی گفتن سخنی
و یا انجام کاری که چندان خوشایند نیست.!
در جای خودش بهتر می‌نماید.!
پس هر چیزی که سَر دارد،
مغز ندارد.!
مانند چوب کبریت؛
که اگر بر روی زبری کشیده شود
آتش می‌گیرد و می‌تواند بسیار ویرانگر باشد.
پس: از گفتن سخنان آزاردهنده
که روان را می‌آزارد بپرهیزیم.

باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.

🖍ب‌ه :
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🗓 #رووزشمار_ایرانی:

☀️ رووز #دوشنبه.= #مه_شید؛
  ۲۸ 🐟فروردین 🌖ماه #زامیاد_رووز_زمین.

🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی ۲۸ / ۰۱ / ۱۴۰۲ 
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....

🔻روویدادهای امرووز؛🔻

🗓 برای امرووز هیچ روویدادی نیست.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#زیبا‌یی‌های_زبان_پارسی:

✦ واژه‌های پارسی در زبان تازی؛
سُخ= از پارسی سَختَن(وزن)، دوازده من.
سَخت= از پارسی سَخت، پوست بُز پرداخته(چرم شده)، انبان(کیسه‌ی چرمی.)
سَختچی(عراقی)= از پارسی ساخته‌چی(نیرنگ زده) گَربَز(گرگ در پوست بز) ساخته‌گر(کسی که چیزی ساخته باشد.)
سَخته= از پارسی ساختن، نیرنگ، کلاه‌برداری.
سَختیان= از پارسی سَختیان، چرم پوست بُز.
سَختیت= از پارسی سخت، سفت، استوار.
سُخّر= از پارسی سَخیر، از گیاهان خراسانی، دارویی تلخ برای شکمبه(معده) و تب.

سَداب، سذاب= از پارسی سُداب، از گیاهان دارویی که بهره‌های بسیاری در دردهای گوارشی و بچه‌اندازی (سقط جنین) دارد
سُدَّر= از پارسی سر دَر، قایم‌باشک بچه‌ها.
سِدر= از پارسی سدر، درخت سدر.
سَدَق= از پارسی سده.
سِدِلّی= از پارسی سِه دِلِهِ(سه گَتَک، سه اتاقه)، سه گنبد.
سَذاب، سُذاب= از پارسی سُداب، از گیاهان دارویی و بسیار بدبو.
دنباله دارد.

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی.
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا.
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ.

🖍ب‌ه : #بزرگمهر_صالحی


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#واژگان_پارسی:
#بخش_چهارسد_و_نود_و_پنجم؛

۴۹۵


⚠️#فرزندان_ایران؛
برای پشتیبانی از پارسی گویی پیام های ما را به دوستان تان بفرستید یا همرسانی کنید.
پارسی گویی جایگزین‌شدن واژگان پارسی، بجای واژگان تازی و بیگانه است.
از سویی دیگر واژگان پارسی دارای ریشه و شالوده‌ای ژرف و پرچمار(پرمعنی) در تاریخ
و آفریده‌های اندیشمندان، چامه‌سُرایان(شاعران) و فرهیختگان ما دارد.
این ویژگی‌ها ما را بر این می‌دارد که
در گفت و گو و سخنان‌مان بسیار ریزبین، ریزاندیش و خویش‌کار(موظف) باشیم.
تنها بس که در هفته یک تا ده واژه را یاد بگیریم
و بیازماییم.
این نخستین گام از بازپس‌گیری فرهنگ کهن ایران‌شهری؛
پاسداشت بزرگانی مانند استادِ سخنِ توس و پاسخوَری در برابر هوده‌ی شهروندی است.
در جایی که واژه‌هایی زشت،
دوست‌نداشتنی و خودساخته با پروپاگاندای(=آگاهداد‌های یک سویه/هرز فرارسان) رسانه‌ای در پس اندیشه‌ی مردمان تپانده شده است.

⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«روزگاران، هاسر*»
بجای واژه تازی «ادوار»

۲- واژگان پارسی«دین‌ها، کیش‌ها»
بجای واژه تازی «ادیان»

۳- واژه پارسی«ویرایش»
بجای واژه بیگانه انگلیسی «ادیت»

۴- واژگان پارسی«آزار، رنج»
بجای واژه تازی «اذّیت»

۵- واژه پارسی«زمین‌ها»
بجای واژه تازی «اراضی»

۶- واژگان پارسی«نمایش، نشان‌دادن»
بجای واژه تازی «ارائه»

۷- واژگان پارسی«چهلم، چله»
بجای واژه اَربی «اربعین»

۸- واژگان پارسی«پیوستگی، پیوند»
بجای واژگان تازی «اتصال، ارتباط»

۹- واژگان پارسی«بازگشت، واپس‌گرایی»
بجای واژه تازی «ارتجاع»

۱۰- واژگان پارسی«لرزش، لرزیدن، لرزه»
بجای واژه تازی «ارتعاش»

۱۱- واژگان پارسی«بلندی، بلندا»
بجای واژه تازی «ارتفاع»

۱۲- واژگان پارسی«بیابان، دشت»
بجای واژه «تازی صحرا.»

🖍ب‌ه ؛
#سیــاه_منـصـور.

*هاسر= واژه ای ست پارسی پهلوی
بجای واژگان تازی "عصر، دُوره"


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
         
🍃🌹🍃

         🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
         
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
       «#مانتره_سپند» 🐏 و فروردین 🌖ماه
            به سال ۳۷۶۱  مزدیسنی.

    ۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖

🟡 برابر با🌞رووز #سه‌شنبه: #بهرام_شید:
        به☀️رووز ۲۹ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
            به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.

   ۲۵۸۲ / ۰۱ / ۲۹
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝

⚪️ برابر با 🌞رووز #سه‌شنبه: #بهرام_شید:
        به 🌞 رووز ۲۹ 🌔 ماه 🐏#فروردین
             به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.

  ۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖

🔴 برابر با 🌞 رووز. TUESDAY 18:
🌔ماه #APRIL 🌲به سال 2023💒 ترسایی.

2023 / 04 / 18
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖


🌳 🌦 💨 🌿 🌍 🔥#مانتره_سپند🔥
(سخنان رشد دهنده و افزاینده گاتها)

کسی که شبِ تار، یارِ تو بود
       به دریای غم ، غمگسارِ تو بود

سپیده دمِ بختت از روزگار
       کنارش نشین و سپاسش بدار.
          🖌#داتیس_مهرابیان.

🥀 گل #کرکم  (زعفران)
        نماد مانتره سپند است.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
         🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۲۹

بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان‌ نیکو.

جدایی همواره تلخ است
و ناخوشایند.!
از دست دادن کسانی که زهر دارند
و به دووست‌شان ارج نمی‌گذارند.
«یا اینکه از رووی نیرنگ و دوروویی
آدمی را دووست دارند و آن را ارجمند می‌دارند
سوودمند است نه زیانبار.!!»
پس اگر کسی ارزش شما را نمی‌داند؛
ینی اینکه به شما ارج نمی‌گذارد
و ارزش با هم بودن را درنمی‌یابد.!!
به خویشتن ارج بگذارید و با کسی که؛
ارج می‌گذارد دووست باشید
و ارزش آنان را بدانید.

باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.

🖍ب‌ه :
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🗓 #رووزشمار_ایرانی:

☀️ رووز #سه‌شنبه.= #بهرام_شید؛
  ۲۹ 🐟فروردین 🌖ماه #مانتره_سپند_گفتارنیک.

🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی ۲۹ / ۰۱ / ۱۴۰۲ 
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....

🔻روویدادهای امرووز؛🔻

🗓 روز ارتش و نیروی زمینی بر همگان گرامی‌باد.



📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
به رنج غربت تـن داده ام،که از میهن دور افتاده‌ام
تـا دورم از خـاک میـهن ،رنج است و غم همدم من

نـدارم یـاری هـموطـن، که در غربت داند حال من
بـاشد بــلای غـریـبـی،نـا کـامـی و بــی نـصـیبی

هـر شـب از جـدایی مـینـالم، نپرسد کـس حالم
ایـن جـا دل نـگیـرد آرامـی، چـو مــرغی در دامی

میـــهن ای بـهشــت امیــدم،امیـــد جــاویــدم
بـی تــو از جــهان بـیـزارم،بـه غـــمها یـارم مـن

بــا یــاد تـو هر جـا شتـابم، تـا از تـو یابم خبـری
چون قبله ای هر جا سر آرم ، سوی تو دارم نظـری.




#ترانه: #ابوالقاسم_حالت.
#خواننده: #بنان.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🔍#نکته‌های_ویرایشی.

به جای واژه‌ی بیگانه‌ی«حرکت» بگوییم «جنبش»/«تکان»/«راه افتادن.»

حرکت= جنبش، جنبیدن، راه‌افتادن، تكان، انگیخته‌شدن، پویش، جُنبه[نشانه هایی که رفتار وات‌ها(حرف‌ها) را می‌نمایاند: زبَر، زیر، پیش و...]
بی‌حرکت= بی‌جنبش، آرام.
محرک= جنباننده، جنبش‌انگیز، جنبش‌گر، رانه، برانگیزنده، انگیزه، انگیزا.
متحرک= جنبنده، جنبشمند، جنبان، جنباننده، پوینده، پویا، ورزنده.
حرکت ارادی= جنبش به‌خواست، جنبش خواستی.
حرکت غیر ارادی= جنبش اَخواستی(ناخواسته.)
حرکت انتقالی= جنبش جابه‌جایی.
حرکت جوهری= جنبش گوهری[از اندیشه های‌فرزانی(فلسفی) ایرانی.]
حرکت چشم و ابرو= غنج.
حرکت دادن= جنباندن.
حرکت سماوی= جنبش آسمانی.
حرکت کردن= جنبیدن.
حرکت مذبوحانه = کوش بیهوده.
حرکت نفسانی= کنش روانی.
حرکت وضعی= جنبش به خود، خویش‌روشی.
سریع‌الحرکت= زودرو.

💥نمونه:
کاروان حرکت کرد= کاروان راه افتاد.

وقتی که رسیدیم، دیگر حرکت نمی‌کرد= هنگامی/زمانی که رسیدیم، دیگر تکان نمی‌خورد.

با این حرکت عمومی نمی‌توان مقابله کرد= با این جنبش مردمی نمی‌توان رویارویی کرد.

هر متحرکی را محرکی هست= هر جنبنده‌ای را جنباننده‌ای هست.

گذاشتن حرکت‌های فتحه و کسره و ضمه روی حروف= گذاشتن جُنبه‌های زبَر و زیر و پیش روی وات‌ها.

از تو حرکت، از خدا برکت= از تو پویایی، از خدا فراوانی.

#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک‌اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌



#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۲۷۰)


داستان اکوان دیو:
برگ ۲


همی تاخت اسپ اندران پهن دشت
چو سه روز و سه شب بروو بر گذشت

ببش گرفت آرزوو هم بنان
سر از خواب بر کوهه‌ی زین زنان

چو بگرفتش از آب روشن شتاب
به پیش آمدش چشمه‌ی چون گلاب

فروود آمد و رخش را آب داد
هم از ماندگی چشم را خواب داد

کمندش ببازووی و ببر بیان
بپووشیده و تنگ بسته میان

ز زین کیانیش بگشاد تنگ
به بالین نهاد آن جناغ خدنگ

چراگاه رخش آمد و جای خواب
نمدزین برافگند بر پیش آب

بدان جایگه خفت و خوابش ربوود
که از رنج وز تاختن مانده بوود

چو اکوانش از دوور خفته بدید
یکی باد شد تا بر اوو رسید

زمین گرد ببرید و برداشتش
ز هاموون بگردوون برافراشتش

غمی شد تهمتن چو بیدار شد
سر پر خرد پر ز پیکار شد

چو رستم بجنبید بر خویشتن
بدوو گفت اکوان که ای پیلتن

یکی آرزوو کن که تا از هوا
کجات آید افگندن اکنوون هوا

سووی آبت اندازم ار سوی کووه
کجا خواهی افتاد دور از گرووه

چو رستم بگفتار اوو بنگرید
هوا در کف دیو واژونه دید

چنین گفت با خویشتن پیلتن
که بد نام‌بردار هر انجمن

گر اندازدم گفت بر کووهسار
تن و استخوانم نیاید بکار

به دریا به آید که اندازدم
کفن سینه‌ی ماهیان سازدم

وگر گوویم اوو را بدریا فگن
بکووه افگند بدگهر اهرمن

همه واژگونه بوود کار دیو
که فریادرس باد گیهان خدیو

چنین داد پاسخ که دانای چین
یکی داستانی زدست اندرین

که در آب هر کو بر آیدش هووش
به مینوو روانش نبیند سرووش

بزاری هم ایدر بماند بجای
خرامش نیاید بدیگر سرای

بکووه‌ام بینداز تا ببر و شیر
ببینند چنگال مرد دلیر

ز رستم چو بشنید اکوان دیو
برآورد بر سووی دریا غریو

بجایی بخواهم فگندنت گفت
که اندر دو گیتی بمانی نهفت

بدریای ژرف اندر انداختش
ز کینه خور ماهیان ساختش

همان کز هوا سوی دریا رسید
سبک تیغ تیز از میان برکشید

نهنگان که کردند آهنگ اووی
ببودند سرگشته از چنگ اووی

بدست چپ و پای کرد آشناه
بدیگر ز دشمن همی جست راه

بکارش نیامد زمانی درنگ
چنین باشد آن کوو بوود مرد جنگ

اگر ماندی کس بمردی بپای
پی اوو زمانه نبردی ز جای

ولیکن چنین ست گردنده دهر
گهی نوش یابند ازوو گاه زهر

ز دریا بمردی به یکسوو کشید
برآمد به هاموون و خشکی بدید

ستایش گرفت آفریننده را
رهانیده از بد تن بنده را

برآسوود و بگشاد بند میان
بر چشمه بنهاد ببر بیان

کمند و سلیحش چو بفگند نم
زره را بپووشید شیر دژم

بدان چشمه آمد کجا خفته بوود
بر آن دیو بدگووهر آشفته بوود

نبود رخش رخشان بران مرغزار
جهانجووی شد تند با رووزگار

برآشفت و برداشت زین و لگام
بشد بر پی رخش تا گاه شام

پیاده همی رفت جوویان شکار
به پیش اندر آمد یکی مرغزار

همه بیشه و آبهای روان
بهر جای دراج و قمری نوان

گله‌دار اسپان افراسیاب
به بیشه درون سر نهاده بخواب

دمان رخش بر مادیانان چو دیو
میان گله برکشیده غریو

چو رستم بدیدش کیانی کمند
بیفگند و سرش اندر آمد به بند

بمالیدش از گرد و زین برنهاد
ز یزدان نیکی دهش کرد یاد

لگامش بسر بر زد و برنشست
بران تیز شمشیر بنهاد دست

گله هر کجا دید یکسر براند
بشمشیر بر نام یزدان بخواند

گله‌دار چون بانگ اسپان شنید
سرآسیمه از خواب سر بر کشید.

🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
     ب‌ه :
      #سیــاه_منـصـور

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
         
🍃🌹🍃

         🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
         
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
       «#انارام_ایزد» 🐏 و فروردین 🌖ماه
            به سال ۳۷۶۱  مزدیسنی.

    ۱۴۰۲ / ۰۱ / ۳۰
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖

🟡 برابر با🌞رووز #چهارشنبه: #تیر_شید:
        به☀️رووز ۳۰ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
            به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.

   ۲۵۸۲ / ۰۱ / ۳۰
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝

⚪️ برابر با 🌞رووز #چهارشنبه: #تیر_شید:
        به 🌞 رووز ۳۰ 🌔 ماه 🐏#فروردین
             به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.

  ۱۴۰۲ / ۰۱ / ۳۰
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖

🔴 برابر با 🌞 رووز. WEDNESDAY 19:
🌔ماه #APRIL 🌲به سال 2023💒 ترسایی.

2023 / 04 / 19
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖


🌳 🌦 💨 🌿 🌍 #انارام_ایزد
    #رامش و #آرامش_بیکران🌺

اهورامزدا این سرزمین را
از دروغ و خشکسالی دور بدارد.
                      🏝🎖🏝

درود نور میچرخد به کیهان
     مدارش بر مدار عشق حیران

انارام جهان پندار نیک است
  به بزم نیک رندان"می"بچرخان.
       🖌#داتیس_مهرابیان.

🌺 گل #مروارید_شیران
(مرو اردشیران)نماد انارام ایزد است.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
         🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۳۰

بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان‌ نیکو.

هر چه زندگی شادتری داشته باشیم
درهای بهروزی بیشتری به زندگی گشوده می‌شود
و از زیستن خود بیشتر کامروا می‌شویم.
تنها خودمان می‌توانیم روند زندگی را بهبود
ببخشیم یا آن را بدتر کنیم.!
چون تواناترین نیروی بیروونی نمی‌تواند
روند زندگی کسی را دگرگوون کند.!
پس زندگی کنیم به شیوه‌ای که دووست داریم. .....

باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.

🖍ب‌ه :
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🗓 #رووزشمار_ایرانی:

☀️ رووز #چهارشنبه.= #تیر_شید؛
  ۳۰ 🐟فروردین 🌖ماه #انارام_ایزد_فروغ_و_روشنی.

🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی ۳۰ / ۰۱ / ۱۴۰۲ 
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....

🔻روویدادهای امرووز؛🔻

🗓 برای امرووز هیچ روویدادی نیست.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
قسم وه ای زه نه ای که واه مه نکرده وفا تو منه اسیر کردی و نیی مه ای سیا چال قسم وه چشات قسم وه تار زلفات قسم قسم وه چشات قسم وه تار زلفات قسم.

قسم وه ای زه نه ای که واه مه نکرده وفا تو منه اسیر کردی و نیی مه ای سیا چال تو منه اسیر کردی و نیی مه ای سیا چال قسم وه ای حال پریشون بار غصه و دردم قسم وه ای حال پریشون بار غصه و دردم تا جون دارم ده ایه دونیا وه دنبالت می کردم تا جون دارم ده ایه دونیا وه دنبالت می کردم قسم وه چشات قسم وه تار زلفات قسم قسم وه چشات قسم وه تار زلفات قسم.

قسم وه عشق پاک شیرین و فرهاد قسم قسم وه عشق پاک شیرین و فرهاد قسم تو منه اسیر کردی و نیی مه ای سیا چال تو منه اسیر کردی و نیی مه ای سیا چال قسم وه اشک سرد اه یتیمو قسم قسم وه اشک سرد اه یتیمو قسم تا جون دارم ده ایه دونیا وه دنبالت می کردم تا جون دارم ده ایه دونیا وه دنبالت می کردم قسم وه چشات قسم وه تار زلفات قسم قسم وه چشات قسم وه تار زلفات قسم.

قسم وه ای زه نه ای که واه مه نکرده وفا تو منه اسیر کردی و نیی مه ای سیا چال تو منه اسیر کردی و نیی مه ای سیا چال قسم وه ای حال پریشون بار غصه و دردم قسم وه ای حال پریشون بار غصه و دردم تا جون دارم ده ایه دونیا وه دنبالت می کردم تا جون دارم ده ایه دونیا وه دنبالت می کردم قسم وه چشات قسم وه تار زلفات قسم قسم وه چشات قسم وه تار زلفات قسم.

#ترانه: #ببمی_لُری.
#خواننده: #سعید_شهروز.



📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
آمدن سامانه بارشی تازه به کشور.!

🌦 تا روز آدینه بارش‌های رگباری همراه با آذرخش و وزش تندباد گذرا در استان‌های هرمزگان، فارس، نیمه جنوبی کرمان و سیستان و بلوچستان و بلندی‌های البرز میانی، پیش‌بینی شده است.

سامانه بارشی تازه‌ای به کشور می‌‌آید
که در روزهای آینده آدینه و شنبه در استان‌ها در شمال‌غرب و غرب کشور خواهد آمد و با رگبار و آذرخش و وزش تندباد زوودگذر همراه می‌شود.

💨 وزش تندباد در بخش شمال‌شرق کشور به ویژه در شمال سیستان و بلوچستان و جاهایی از زابل مایه خیزش گردوخاک و توفان شن، کاهش دید و کاهش چگونگی هوا می‌شود.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥چرا ساخت راهروی(کریدور)زنگ‌زور به زیان ایران است.؟

♦️راهکار کارشناسان برای ستیزه با آن چیست.
؟
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
پس از چندی شاه برای گسترش دین به‌سووی سیستان رفت و وختی به آنجا رسید رستم شاه نیمرووز به همراه زال به پیشوازش رفتند و اوو را به زابل بردند و اوو دو سال مهمان آن‌ها بود.
در هر جا شهریاران آگاه می‌شدند که گشتاسپ با پسرش چه کرده،
از فرمان او دست می‌کشیدند و سپاه ایران هم از فرمان شاه دست کشید و پراکنده می‌شد.
وختی پیام به گوش ارجاسپ رسید،
آماده تازش شد و کسی به نام ستوه را فرستاد تا از ایران برای او پیام ببرد که سپاهیان و لشکر ایران در چه‌گونه‌اند.
وختی دانست پیام‌هادرست است به‌سوی ایران تاخت.
در این بخش فردوسی می‌گووید تا اینجا سخنان درست بود
و اینک خودم دنباله داستان را پی می‌گیرم و سپس از ستایش محمود غزنوی می‌گووید:
وختی ارجاسپ آگاهی یافت که گشتاسپ با سپاهیانش به سیستان رفته است،
دستور داد تا پسرش کهرم با سپاهیانش به بلخ برود و آتش‌پرستان را بکشد و کاخ گشتاسپ را به آتش بکشد و اگر اسفندیار را دربند دید او را بکشد و گفت:
من نیز از پس تو می‌آیم.
کهرم پذیرفت.
وختی لهراسپ شنید که کهرم به بلخ آمده است آغاز به رازونیاز باخدا کرد و سپس خفتان جنگ پوشید و به‌سوی میدان جنگ رفت.
همه از او رم می‌کردند.
کهرم گفت:
یکی‌یکی با او نجنگید بلکه همگی باهم بر سرش بریزید.
وختی لهراسپ در میان آن‌ها ماند،
نام خدا را بر زبان آورد،
تیری به او خورد و به زمین افتاد و تنش را پاره‌پاره کردند.
می‌پنداشتند اوو جوانی است وختی کلاهخودش را برداشتند،
دانستند که موهایش سپید است.
کهرم گفت:
اوو لهراسپ است که در بلخ به پرستش یزدان می‌پرداخت.
سپس ترکان همه‌ی موبدان مانند هیربد را کشتند و آتش زردشت از خون آن‌ها خاموش شد.
گشتاسپ زن هوشمندی داشت که درجا پوشش ترکان را پوشید و راه سیستان را پیش گرفت و نزد گشتاسپ رفت
و داستان کشته شدن لهراسپ و دربند شدن دخترانش هما و به‌آفرید را گفت.
شاه بزرگان را فراخواند و داستان را بازگفت و سپاهیان را گرد کرد.
رستم یک روز با او همراهی کرد و به او گفت:
ای شهریار زمین جهان همین است نه فرزند و نه پدر هیچ‌کدام تا همیشه نمی‌ماند پس شاه روی رستم را بوسید و با اوو بدروود گفت.
وختی ارجاسپ شنید که سپاه گشتاسپ آمد،
نیرووی بیشتری از تووران آورد.
گشتاسپ در راست فرشیدورد
و در چپ نستور را نهاد و خود در دل سپاه ایستاد.
ارجاسپ کندر را در راست و کهرم را در چپ نهاد و خود در دل سپاه ایستاد.
جنگ سختی آغاز شد و سه روز به درازا کشیده شد.
فرشیدورد در جنگ با کهرم به ‌سختی زخمی شد و از ایرانیان بسیاری کشته شدند.
گشتاسپ سی‌وهشت پسر داشت که همگی کشته شدند و او از غم مرگ آن‌ها نگران بود و تاج‌وتخت نزدش خوار شد.
سرانجام ناچار به گریز شد تا به کوهی رسید که پر از گیاه بود
و درونش چشمه آب و آسیایی بود پس با گردانش وارد آن کوه شد، از راهی که تنها خودش می‌دانست و وختی ارجاسپ به آنجا رسید چیزی نیافت.
شاه جاماسپ را پیش خواند و خواست تا بخت اوو را ببیند،
جاماسپ گفت:
اگر بند از اسفندیار بگشایی او به تو کمک خواهد کرد . شاه گفت:
همان زمان که او را دربند کردم پشیمان شدم این بار اگر او را ببینم تاج‌وتخت را به او می‌بخشم.
سپس پرسید:
چه کسی می‌خواهد نزد او برود.؟
جاماسپ گفت:
خودم می‌روم.
پس با پوشش تورانیان به بیرون کوه رفت و از میان آنان به‌سوی دژ گنبدان شتافت.
وختی به اسفندیار رسید پیام پدرش را به او داد.
اسفندیار گفت:
ندیدی شاه با من چه کرد.؟
به‌راستی‌که گرزم فرزند اوست.
این‌همه برایش جنگیدم و رنج بردم اما او مرا به بند کشید.
جاماسپ گفت:
راست می‌گوویی ارجاسپ ، لهراسپ را کشته است و بسیاری از موبدان مانند هیربد را نیز سربریده است.
اسفندیار گفت:
پسرش باید انتقام بگیرد.
جاماسپ گفت:
خواهرانت اسیرشده‌اند.
اسفندیار گفت:
آیا تاکنون که دربند بودم آن‌ها یادی از من کردند.؟
جاماسپ گفت:
پدرت در کوهی دربند است و ترکان آنجا را گرفته‌اند و سی‌وهشت تن از برادرانت را کشته‌اند.
اسفندیار پاسخ داد:
این برادران هیچ‌کدام به شاه نگفتند
که اسفندیار چه گناهی کرده است.؟
جاماسپ نگران و خشمگین گفت:
فرشیدورد را که دوست داشتی
و همیشه همراهت بود و همیشه گرزم را نفرین می‌کرد ، زخمی کرده‌اند و در بستر مرگ است و می‌گوید:
خدایا جان مرا نگیر تا یک‌بار دیگر اسفندیار را ببینم.

🖍ب‌ه :
#سیــاه_منـصـور.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾