Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی،
#شاهنامه
بخش (۱۰۴)
پادشاهی: #گرشاسپ
بخش (۵)
من و رخش و کوپال و برگستوان
همانا ندارند با من توان
بگفت این و از جای برکرد رخش
به زخمی سواری همی کرد پخش
ز ترکان طلایه بسی بد براه
رسید اندر ایشان یل صف پناه
برآویخت با نامداران جنگ
یکی گرزهٔ گاو پیکر به چنگ
دلیران توران برآویختند
سرانجام از رزم بگریختند
نهادند سر سوی افراسیاب
همه دل پر از خون و دیده پر آب
بگفتند وی را همه بیش و کم
سپهبد شد از کار ایشان دژم
بفرمود تا نزد او شد قلون
ز ترکان دلیری گوی پرفسون
بدو گفت بگزین ز لشکر سوار
وز ایدر برو تا در کوهسار
دلیر و خردمند و هشیار باش
به پاس اندرون نیز بیدار باش
که ایرانیان مردمی ریمنند
همی ناگهان بر طلایه زنند
برون آمد از نزد خسرو قلون
به پیش اندرون مردم رهنمون
سر راه بر نامداران ببست
به مردان جنگی و پیلان مست
وزان روی رستم دلیر و گزین
بپیمود زی شاه ایران زمین
یکی میل ره تا به البرز کوه
یکی جایگه دید برنا شکوه
درختان بسیار و آب روان
نشستنگه مردم نوجوان
یکی تخت بنهاده نزدیک آب
برو ریخته مشک ناب و گلاب
جوانی به کردار تابنده ماه
نشسته بران تخت بر سایهگاه
رده برکشیده بسی پهلوان
به رسم بزرگان کمر بر میان
بیاراسته مجلسی شاهوار
بسان بهشتی به رنگ و نگار
چو دیدند مر پهلوان را به راه
پذیره شدندش ازان سایهگاه
که ما میزبانیم و مهمان ما
فرود آی ایدر به فرمان ما
بدان تا همه دست شادی بریم
به یاد رخ نامور می خوریم
تهمتن بدیشان چنین گفت باز
که ای نامداران گردن فراز
مرا رفت باید به البرز کوه
به کاری که بسیار دارد شکوه
نباید به بالین سر و دست ناز
که پیشست بسیار رنج دراز
سر تخت ایران ابی شهریار
مرا باده خوردن نیاید به کار
نشانی دهیدم سوی کیقباد
کسی کز شما دارد او را به یاد
سر آن دلیران زبان برگشاد
که دارم نشانی من از کیقباد
گر آیی فرود و خوری نان ما
بیفروزی از روی خود جان ما
بگوییم یکسر نشان قباد
که او را چگونست رستم و نهاد
تهمتن ز رخش اندر آمد چو باد
چو بشنید از وی نشان قباد
بیامد دمان تا لب رودبار
نشستند در زیر آن سایهدار
جوان از بر تخت خود برنشست
گرفته یکی دست رستم به دست
به دست دگر جام پر باده کرد
وزو یاد مردان آزاده کرد
دگر جام بر دست رستم سپرد
بدو گفت کای نامبردار و گرد
بپرسیدی از من نشان قباد
تو این نام را از که داری به یاد
بدو گفت رستم که از پهلوان
پیام آوریدم به روشن روان
سر تخت ایران بیاراستند
بزرگان به شاهی ورا خواستند
پدرم آن گزین یلان سر به سر
که خوانند او را همی زال زر
مرا گفت رو تا به البرز کوه
قباد دلاور ببین با گروه
به شاهی برو آفرین کن یکی
نباید که سازی درنگ اندکی
بگویش که گردان ترا خواستند
به شادی جهانی بیاراستند
نشان ار توانی و دانی مرا
دهی و به شاهی رسانی ورا
ز گفتار رستم دلیر جوان
بخندید و گفتش که ای پهلوان
ز تخم فریدون منم کیقباد
پدر بر پدر نام دارم به یاد
چو بشنید رستم فرو برد سر
به خدمت فرود آمد از تخت زر
که ای خسرو خسروان جهان
پناه بزرگان و پشت مهان
سر تخت ایران به کام تو باد
تن ژنده پیلان به دام تو باد
نشست تو بر تخت شاهنشهی
همت سرکشی باد و هم فرهی
درودی رسانم به شاه جهان
ز زال گزین آن یل پهلوان
اگر شاه فرمان دهد بنده را
که بگشایم از بند گوینده را
قباد دلاور برآمد ز جای
ز گفتار رستم دل و هوش و رای
تهمتن همانگه زبان برگشاد
پیام سپهدار ایران بداد
سخن چون به گوش سپهبد رسید
ز شادی دل اندر برش برطپید
بیازید جامی لبالب نبید
بیاد تهمتن به دم درکشید
تهمتن همیدون یکی جام می
بخورد آفرین کرد بر جان کی
برآمد خروش از دل زیر و بم
فراوان شده شادی اندوه کم
شهنشه چنین گفت با پهلوان
که خوابی بدیدم به روشن روان
که از سوی ایران دو باز سپید
یکی تاج رخشان به کردار شید
خرامان و نازان شدندی برم
نهادندی آن تاج را بر سرم
چو بیدار گشتم شدم پرامید
ازان تاج رخشان و باز سپید
بیاراستم مجلسی شاهوار
برین سان که بینی بدین مرغزار
تهمتن مرا شد چو باز سپید
ز تاج بزرگان رسیدم نوید
تهمتن چو بشنید از خواب شاه
ز باز و ز تاج فروزان چو ماه
چنین گفت با شاه کنداوران
نشانست خوابت ز پیغمبران
کنون خیز تا سوی ایران شویم
به یاری به نزد دلیران شویم
قباد اندر آمد چو آتش ز جای
ببور نبرد اندر آورد پای
کمر برمیان بست رستم چو باد
بیامد گرازان پس کیقباد
شب و روز از تاختن نغنوید
چنین تا به نزد طلایه رسید.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی،
#شاهنامه
بخش (۱۰۴)
پادشاهی: #گرشاسپ
بخش (۵)
من و رخش و کوپال و برگستوان
همانا ندارند با من توان
بگفت این و از جای برکرد رخش
به زخمی سواری همی کرد پخش
ز ترکان طلایه بسی بد براه
رسید اندر ایشان یل صف پناه
برآویخت با نامداران جنگ
یکی گرزهٔ گاو پیکر به چنگ
دلیران توران برآویختند
سرانجام از رزم بگریختند
نهادند سر سوی افراسیاب
همه دل پر از خون و دیده پر آب
بگفتند وی را همه بیش و کم
سپهبد شد از کار ایشان دژم
بفرمود تا نزد او شد قلون
ز ترکان دلیری گوی پرفسون
بدو گفت بگزین ز لشکر سوار
وز ایدر برو تا در کوهسار
دلیر و خردمند و هشیار باش
به پاس اندرون نیز بیدار باش
که ایرانیان مردمی ریمنند
همی ناگهان بر طلایه زنند
برون آمد از نزد خسرو قلون
به پیش اندرون مردم رهنمون
سر راه بر نامداران ببست
به مردان جنگی و پیلان مست
وزان روی رستم دلیر و گزین
بپیمود زی شاه ایران زمین
یکی میل ره تا به البرز کوه
یکی جایگه دید برنا شکوه
درختان بسیار و آب روان
نشستنگه مردم نوجوان
یکی تخت بنهاده نزدیک آب
برو ریخته مشک ناب و گلاب
جوانی به کردار تابنده ماه
نشسته بران تخت بر سایهگاه
رده برکشیده بسی پهلوان
به رسم بزرگان کمر بر میان
بیاراسته مجلسی شاهوار
بسان بهشتی به رنگ و نگار
چو دیدند مر پهلوان را به راه
پذیره شدندش ازان سایهگاه
که ما میزبانیم و مهمان ما
فرود آی ایدر به فرمان ما
بدان تا همه دست شادی بریم
به یاد رخ نامور می خوریم
تهمتن بدیشان چنین گفت باز
که ای نامداران گردن فراز
مرا رفت باید به البرز کوه
به کاری که بسیار دارد شکوه
نباید به بالین سر و دست ناز
که پیشست بسیار رنج دراز
سر تخت ایران ابی شهریار
مرا باده خوردن نیاید به کار
نشانی دهیدم سوی کیقباد
کسی کز شما دارد او را به یاد
سر آن دلیران زبان برگشاد
که دارم نشانی من از کیقباد
گر آیی فرود و خوری نان ما
بیفروزی از روی خود جان ما
بگوییم یکسر نشان قباد
که او را چگونست رستم و نهاد
تهمتن ز رخش اندر آمد چو باد
چو بشنید از وی نشان قباد
بیامد دمان تا لب رودبار
نشستند در زیر آن سایهدار
جوان از بر تخت خود برنشست
گرفته یکی دست رستم به دست
به دست دگر جام پر باده کرد
وزو یاد مردان آزاده کرد
دگر جام بر دست رستم سپرد
بدو گفت کای نامبردار و گرد
بپرسیدی از من نشان قباد
تو این نام را از که داری به یاد
بدو گفت رستم که از پهلوان
پیام آوریدم به روشن روان
سر تخت ایران بیاراستند
بزرگان به شاهی ورا خواستند
پدرم آن گزین یلان سر به سر
که خوانند او را همی زال زر
مرا گفت رو تا به البرز کوه
قباد دلاور ببین با گروه
به شاهی برو آفرین کن یکی
نباید که سازی درنگ اندکی
بگویش که گردان ترا خواستند
به شادی جهانی بیاراستند
نشان ار توانی و دانی مرا
دهی و به شاهی رسانی ورا
ز گفتار رستم دلیر جوان
بخندید و گفتش که ای پهلوان
ز تخم فریدون منم کیقباد
پدر بر پدر نام دارم به یاد
چو بشنید رستم فرو برد سر
به خدمت فرود آمد از تخت زر
که ای خسرو خسروان جهان
پناه بزرگان و پشت مهان
سر تخت ایران به کام تو باد
تن ژنده پیلان به دام تو باد
نشست تو بر تخت شاهنشهی
همت سرکشی باد و هم فرهی
درودی رسانم به شاه جهان
ز زال گزین آن یل پهلوان
اگر شاه فرمان دهد بنده را
که بگشایم از بند گوینده را
قباد دلاور برآمد ز جای
ز گفتار رستم دل و هوش و رای
تهمتن همانگه زبان برگشاد
پیام سپهدار ایران بداد
سخن چون به گوش سپهبد رسید
ز شادی دل اندر برش برطپید
بیازید جامی لبالب نبید
بیاد تهمتن به دم درکشید
تهمتن همیدون یکی جام می
بخورد آفرین کرد بر جان کی
برآمد خروش از دل زیر و بم
فراوان شده شادی اندوه کم
شهنشه چنین گفت با پهلوان
که خوابی بدیدم به روشن روان
که از سوی ایران دو باز سپید
یکی تاج رخشان به کردار شید
خرامان و نازان شدندی برم
نهادندی آن تاج را بر سرم
چو بیدار گشتم شدم پرامید
ازان تاج رخشان و باز سپید
بیاراستم مجلسی شاهوار
برین سان که بینی بدین مرغزار
تهمتن مرا شد چو باز سپید
ز تاج بزرگان رسیدم نوید
تهمتن چو بشنید از خواب شاه
ز باز و ز تاج فروزان چو ماه
چنین گفت با شاه کنداوران
نشانست خوابت ز پیغمبران
کنون خیز تا سوی ایران شویم
به یاری به نزد دلیران شویم
قباد اندر آمد چو آتش ز جای
ببور نبرد اندر آورد پای
کمر برمیان بست رستم چو باد
بیامد گرازان پس کیقباد
شب و روز از تاختن نغنوید
چنین تا به نزد طلایه رسید.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمایی از سخنرانی «اورتایلی» نویسنده، سرشناس کشور ترکیه که دربارهی
«#فردوسی_بزرگ، و شاهنامه» میگوید.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
«#فردوسی_بزرگ، و شاهنامه» میگوید.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#واژگان_پارسی؛
#بخش_سیسد_و_پنجاه_و_نهم:
۳۵۹
❗️#فرزندان_ایران.!
شایسته است به بازشناسی زبان وفرهنگ شکوهمند پارسی و با بکارگیری واژگان زیبای آن بپردازیم،
بزرگترين آسيب به پارسیگرايى هنگامی ست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا، پُر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد،
كه همراه با دلسردی و دلزدگى مىشوند
و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم كوچه و بازار مىگردد.
بابکار بردن واژگان پارسی وزدایش واژگان تازی و بیگانه.
زبان وفرهنگ پارسی این زیبای سخت جان را،
جانی دوباره خواهیم بخشید.
❗️از این پس.!
۱- واژه پارسی «نگارگری»
بجای واژه تازی «نقاشی»
۲- واژه پارسی «گونیا»
بجای واژه تازی «نقاله»
۳- واژه پارسی «سیم»
بجای واژه تازی «نقره»
۴- واژه پارسی «سیمین»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نقره ای»
۵- واژگان پارسی «نگار»
بجای واژه تازی «نقش»
۶- واژه پارسی «دست داشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نقش داشتن»
۷- واژگان پارسی «رهنامه، نگاره»
بجای واژه تازی «نقشه»
۸- واژه پارسی «کاستی»
بجای واژه تازی «نقص»
۹- واژگان پارسی «آسیبگاه، جایآسیبپذیر»
بجای واژه تازی «نقطه ضعف»
۱۰- واژه پارسی «گرانیکا»
بجای واژگان تازی «نقطه مرکزی، نقطه ثقل»
۱۱- واژه پارسی «چرخشگاه»
بجای واژه تازی «نقطه عطف»
۱۲- واژه پارسی «کاستی»
بجای واژه تازی «نقیصه»
۱۳- واژگان پارسی «دیدگاه، نگرش»
بجای واژه تازی «نقطه نظر»
۱۴- واژگان پارسی «بازگفت، بازگویی، گَزَک»
بجای واژه تازی «نقل»
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_سیسد_و_پنجاه_و_نهم:
۳۵۹
❗️#فرزندان_ایران.!
شایسته است به بازشناسی زبان وفرهنگ شکوهمند پارسی و با بکارگیری واژگان زیبای آن بپردازیم،
بزرگترين آسيب به پارسیگرايى هنگامی ست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا، پُر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد،
كه همراه با دلسردی و دلزدگى مىشوند
و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم كوچه و بازار مىگردد.
بابکار بردن واژگان پارسی وزدایش واژگان تازی و بیگانه.
زبان وفرهنگ پارسی این زیبای سخت جان را،
جانی دوباره خواهیم بخشید.
❗️از این پس.!
۱- واژه پارسی «نگارگری»
بجای واژه تازی «نقاشی»
۲- واژه پارسی «گونیا»
بجای واژه تازی «نقاله»
۳- واژه پارسی «سیم»
بجای واژه تازی «نقره»
۴- واژه پارسی «سیمین»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نقره ای»
۵- واژگان پارسی «نگار»
بجای واژه تازی «نقش»
۶- واژه پارسی «دست داشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نقش داشتن»
۷- واژگان پارسی «رهنامه، نگاره»
بجای واژه تازی «نقشه»
۸- واژه پارسی «کاستی»
بجای واژه تازی «نقص»
۹- واژگان پارسی «آسیبگاه، جایآسیبپذیر»
بجای واژه تازی «نقطه ضعف»
۱۰- واژه پارسی «گرانیکا»
بجای واژگان تازی «نقطه مرکزی، نقطه ثقل»
۱۱- واژه پارسی «چرخشگاه»
بجای واژه تازی «نقطه عطف»
۱۲- واژه پارسی «کاستی»
بجای واژه تازی «نقیصه»
۱۳- واژگان پارسی «دیدگاه، نگرش»
بجای واژه تازی «نقطه نظر»
۱۴- واژگان پارسی «بازگفت، بازگویی، گَزَک»
بجای واژه تازی «نقل»
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ترانه لُری و آهنگ آن یکی از کهنترین ترانه های لُری است.
آنچه که مایه آن شده است که این ترانه را ترانه سرای با نازکبین و کاردانش بِسُراید این بوده است،
هنگامی که مَردم لُر کریم خان زند در شیراز از محمد خان قاجار شکست می خورند و سران دودمان و بویژه لطفعلی خان زند کشته میشوند برخی از این مردمان که بیشتر زن و بچه بودهاند از شیراز کوچ می کنند و به لرستان میآیند و پناه میآورند به مردمان لرستان. ترانه سرا با دیدن بچههای این دودمان که دیدن جنگ و خونریزی و کشته شدن پدران و مادران و مردان و زنان بودهاند و راه درازی را پیمودهاند و خسته و کوفته و غمگین و افسرده هستند،
این ترانه را می سراید.
کچکله شیرازی ینی= ای بچه کوچک که از شیراز می آیی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
آنچه که مایه آن شده است که این ترانه را ترانه سرای با نازکبین و کاردانش بِسُراید این بوده است،
هنگامی که مَردم لُر کریم خان زند در شیراز از محمد خان قاجار شکست می خورند و سران دودمان و بویژه لطفعلی خان زند کشته میشوند برخی از این مردمان که بیشتر زن و بچه بودهاند از شیراز کوچ می کنند و به لرستان میآیند و پناه میآورند به مردمان لرستان. ترانه سرا با دیدن بچههای این دودمان که دیدن جنگ و خونریزی و کشته شدن پدران و مادران و مردان و زنان بودهاند و راه درازی را پیمودهاند و خسته و کوفته و غمگین و افسرده هستند،
این ترانه را می سراید.
کچکله شیرازی ینی= ای بچه کوچک که از شیراز می آیی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به 🔆روزِ پیروز و فرخ روز:
«#باد_واتا» از 🌔 ماه #دی
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنی.
۳۷۵۹ / ۱۰ /۱۶
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🔆 روز پنج شنبه: #اورمزد_شید
به 🔆 روز 16 #دی 🌔 ماه
به سالِ 1400 🔆خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۶
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با 🔆 06 🌔 #ژانویه
🌲به سال 2022 💒 ترسايى.🎄
2022 / 01 / 06
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
#باد، #هوا
🟣 مایه بنیادین زندگی 🌬💨💨
بکوشید تا گوهران هر چهار
بدارید پاکیزه و بی غبار.
ز #باد لطیف و ز #آب روان
ز رخشنده #آتش، ز #خاک گران
پروردگارا:
راستی و مهر، 💧آب و آبادانی
و 🍀سرسبزی را به سرزمین من بازگردان.
گل #بادرنگ_بویه نماد باد ایزد است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔷امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به 🔆روزِ پیروز و فرخ روز:
«#باد_واتا» از 🌔 ماه #دی
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنی.
۳۷۵۹ / ۱۰ /۱۶
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🔆 روز پنج شنبه: #اورمزد_شید
به 🔆 روز 16 #دی 🌔 ماه
به سالِ 1400 🔆خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۶
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با 🔆 06 🌔 #ژانویه
🌲به سال 2022 💒 ترسايى.🎄
2022 / 01 / 06
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
#باد، #هوا
🟣 مایه بنیادین زندگی 🌬💨💨
بکوشید تا گوهران هر چهار
بدارید پاکیزه و بی غبار.
ز #باد لطیف و ز #آب روان
ز رخشنده #آتش، ز #خاک گران
پروردگارا:
راستی و مهر، 💧آب و آبادانی
و 🍀سرسبزی را به سرزمین من بازگردان.
گل #بادرنگ_بویه نماد باد ایزد است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🌲❄🌾🌦🍂⛈🧙♂️🌧⛄️
☃️🌾🌨🍂🌤❄️⛈
🌾⛄🍂❄🌨
🍊❄🌱🌦
☃️🌦❄️ ۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۶
❄️💨
🌞
در این بامدادِ سردِ زمستان
چشمتان میزبان خورشید.
بامداد که میآید.!
سردرگُم نشویم،
هنگامی که نمیتوانیم خودمان را
با کدامین روندِ زندگی هماهنگ کنیم.؟
چون در برخورد آب با سنگ،
بیگمان آب پیروز میگردد.
زیرا آب روان است.!
و همواره پیگیر رفتن میباشد.
اگر خوب بنگریم خواهیم دید.!
که تندآبهایی که در روندِ رودها و دریاهای،
خروشان و با گذشت روزگار اندک اندک
لبهها و پَستیبلندیها را شُستِه و فرسایش میدهد و کرانهها را دگرگونیهایی پدید میآورد،
زیبا و زیباتر میگرداند.
زندگی ما همچون روندِ رودخانههاست،
با گذشتن از رفتار و کردارِ ناخواسته و نادرستِ دیگران،
چهره زیبایی به زندگی و روزگار خویش ببخشاییم.
امید است که در
زمستان بِهگُل بنشینید.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
❄️
☃️🌨
❄🍃🌤
🍊🍂 ❄️⛈
🌲🌼☃️🌞❄️
🧙♀️🌾🧙♂️❄🌦❄️
🦢🌾🌧🍂☃️🍂⛈💦❄
☃️🌾🌨🍂🌤❄️⛈
🌾⛄🍂❄🌨
🍊❄🌱🌦
☃️🌦❄️ ۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۶
❄️💨
🌞
در این بامدادِ سردِ زمستان
چشمتان میزبان خورشید.
بامداد که میآید.!
سردرگُم نشویم،
هنگامی که نمیتوانیم خودمان را
با کدامین روندِ زندگی هماهنگ کنیم.؟
چون در برخورد آب با سنگ،
بیگمان آب پیروز میگردد.
زیرا آب روان است.!
و همواره پیگیر رفتن میباشد.
اگر خوب بنگریم خواهیم دید.!
که تندآبهایی که در روندِ رودها و دریاهای،
خروشان و با گذشت روزگار اندک اندک
لبهها و پَستیبلندیها را شُستِه و فرسایش میدهد و کرانهها را دگرگونیهایی پدید میآورد،
زیبا و زیباتر میگرداند.
زندگی ما همچون روندِ رودخانههاست،
با گذشتن از رفتار و کردارِ ناخواسته و نادرستِ دیگران،
چهره زیبایی به زندگی و روزگار خویش ببخشاییم.
امید است که در
زمستان بِهگُل بنشینید.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
❄️
☃️🌨
❄🍃🌤
🍊🍂 ❄️⛈
🌲🌼☃️🌞❄️
🧙♀️🌾🧙♂️❄🌦❄️
🦢🌾🌧🍂☃️🍂⛈💦❄
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهباز و آشیانه سازی.
شهبازی، دارد برای خودش آشیانه میسازد..!
چه کارشناسانه ساختمانی برای خودش میسازد.!
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
شهبازی، دارد برای خودش آشیانه میسازد..!
چه کارشناسانه ساختمانی برای خودش میسازد.!
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی؛
#شاهنامه،
بخش (۱۰۵)
پادشاهی #گرشاسپ:
بخش (۵)
قلون دلاور شد آگه ز کار
چو آتش بیامد سوی کارزار
شهنشاه ایران چو زان گونه دید
برابر همی خواست صف برکشید
تهمتن بدو گفت کای شهریار
ترا رزم جستن نیاید بکار
من و رخش و کوپال و برگستوان
همانا ندارند با من توان
بگفت این و از جای برکرد رخش
به زخمی سواری همی کرد پخش
قلون دید دیوی بجسته ز بند
به دست اندرون گرز و بر زین کمند
بر او حمله آورد مانند باد
بزد نیزه و بند جوشن گشاد
تهمتن بزد دست و نیزه گرفت
قلون از دلیریش مانده شگفت
ستد نیزه از دست او نامدار
بغرید چون تندر از کوهسار
بزد نیزه و برگرفتش ز زین
نهاد آن بن نیزه را بر زمین
قلون گشت چون مرغ با بابزن
بدیدند لشکر همه تن به تن
هزیمت شد از وی سپاه قلون
به یکبارگی بخت بد را زبون
تهمتن گذشت از طلایه سوار
بیامد شتابان سوی کوهسار
کجا بُد چمنزار و آب روان
فرود آمد آن جایگه پهلوان
چنین تا شب تیره آمد فراز
تهمتن همی کرد هرگونه ساز
از آرایش جامهی پهلوی
همان تاج و هم بارهی خسروی
چو شب تیره شد پهلو پیشبین
برآراست باشاه ایران زمین
به نزدیک زال آوریدش به شب
به آمد شدن هیچ نگشاد لب
نشستند یک هفته با رای زن
شدند اندران موبدان انجمن
بهشتم بیاراست پس تخت آج
برآویختند از بر آج تاج.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی؛
#شاهنامه،
بخش (۱۰۵)
پادشاهی #گرشاسپ:
بخش (۵)
قلون دلاور شد آگه ز کار
چو آتش بیامد سوی کارزار
شهنشاه ایران چو زان گونه دید
برابر همی خواست صف برکشید
تهمتن بدو گفت کای شهریار
ترا رزم جستن نیاید بکار
من و رخش و کوپال و برگستوان
همانا ندارند با من توان
بگفت این و از جای برکرد رخش
به زخمی سواری همی کرد پخش
قلون دید دیوی بجسته ز بند
به دست اندرون گرز و بر زین کمند
بر او حمله آورد مانند باد
بزد نیزه و بند جوشن گشاد
تهمتن بزد دست و نیزه گرفت
قلون از دلیریش مانده شگفت
ستد نیزه از دست او نامدار
بغرید چون تندر از کوهسار
بزد نیزه و برگرفتش ز زین
نهاد آن بن نیزه را بر زمین
قلون گشت چون مرغ با بابزن
بدیدند لشکر همه تن به تن
هزیمت شد از وی سپاه قلون
به یکبارگی بخت بد را زبون
تهمتن گذشت از طلایه سوار
بیامد شتابان سوی کوهسار
کجا بُد چمنزار و آب روان
فرود آمد آن جایگه پهلوان
چنین تا شب تیره آمد فراز
تهمتن همی کرد هرگونه ساز
از آرایش جامهی پهلوی
همان تاج و هم بارهی خسروی
چو شب تیره شد پهلو پیشبین
برآراست باشاه ایران زمین
به نزدیک زال آوریدش به شب
به آمد شدن هیچ نگشاد لب
نشستند یک هفته با رای زن
شدند اندران موبدان انجمن
بهشتم بیاراست پس تخت آج
برآویختند از بر آج تاج.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥👆آهنگ بی همتایی از هنرمندبرتر آهنگهای
کوردی.
گورانی زُوُر خُوَش،(مریم بوکانی)
برگردان به پارسی: (ترانهای بسیار زیبا)
هنرمند روانشاد «#حسن_زیرک»
از شنیدن این ترانه شاد باشید.
🎼 این آهنگ هفتاد و سه سال پیش با دستگاه ساده «گرامافون» در کرمانشاه ساخته شده است و نشان از برتری آهنگهای کوردی میباشد.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
کوردی.
گورانی زُوُر خُوَش،(مریم بوکانی)
برگردان به پارسی: (ترانهای بسیار زیبا)
هنرمند روانشاد «#حسن_زیرک»
از شنیدن این ترانه شاد باشید.
🎼 این آهنگ هفتاد و سه سال پیش با دستگاه ساده «گرامافون» در کرمانشاه ساخته شده است و نشان از برتری آهنگهای کوردی میباشد.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#زیباییهای_زبان_پارسی؛
🌺 واژگان پارسی در زبان تازی:
داب= از پارسی داب، خیم.
دَأثا= از پارسی داه، دادا، کنیزی که بچه ها را بزرگ کند و پرورش دهد.
دؤ دؤ= از پارسی داده، روزه چهاردهم هر ماه
داحوُل= از پارسی داهول، داخول، داخُل، دام شکار آهو.
دار از پارسی دار= آبادانی و درخت، کَد= خانه، مانند کدبانو، خانه، سرای.
دارسین،دارصین= از پارسی دارچین.
دارشیشغان درختی بسیار بزرگ.
دارفُلفل= از پارسی دار پلپل.
داشِن از پارسی دَشَن جامه ای که نه پوشیده شده و یا خانه ای که کسی در آن نه زیسته پارسی دَستلاف، پولی که یکم ماه یا سال بکسی داده می شود، پاداش، مزد.
داغ= از پارسی داغ، نشانه، پایه، فِتَن (شکل و شمایل)،واژه ی سراغاز هر رویه ی نَسک(کتاب.)
داما= از پارسی بازی دام، شترنگی که سدتا خانه و مهره های سنگی دارد.
داماد= از پارسی داماد.
داموق= از پارسی دَمگان، بسیار داغ(کوره ی آهنگری.)
داناج= از پارسی دانا
دانَجَ= از پارسی دانِه
دانَج اَبروج= از پارسی دانه ی اَمرود، اَنچُوچَک، درختی که دانه ی آن خوردنی است.
دنباله دارد
💥✍بزرگمهرصالحی
📚 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌺 واژگان پارسی در زبان تازی:
داب= از پارسی داب، خیم.
دَأثا= از پارسی داه، دادا، کنیزی که بچه ها را بزرگ کند و پرورش دهد.
دؤ دؤ= از پارسی داده، روزه چهاردهم هر ماه
داحوُل= از پارسی داهول، داخول، داخُل، دام شکار آهو.
دار از پارسی دار= آبادانی و درخت، کَد= خانه، مانند کدبانو، خانه، سرای.
دارسین،دارصین= از پارسی دارچین.
دارشیشغان درختی بسیار بزرگ.
دارفُلفل= از پارسی دار پلپل.
داشِن از پارسی دَشَن جامه ای که نه پوشیده شده و یا خانه ای که کسی در آن نه زیسته پارسی دَستلاف، پولی که یکم ماه یا سال بکسی داده می شود، پاداش، مزد.
داغ= از پارسی داغ، نشانه، پایه، فِتَن (شکل و شمایل)،واژه ی سراغاز هر رویه ی نَسک(کتاب.)
داما= از پارسی بازی دام، شترنگی که سدتا خانه و مهره های سنگی دارد.
داماد= از پارسی داماد.
داموق= از پارسی دَمگان، بسیار داغ(کوره ی آهنگری.)
داناج= از پارسی دانا
دانَجَ= از پارسی دانِه
دانَج اَبروج= از پارسی دانه ی اَمرود، اَنچُوچَک، درختی که دانه ی آن خوردنی است.
دنباله دارد
💥✍بزرگمهرصالحی
📚 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹قسەی خەڵک تەواو بوونی بۆ نیە
چۆنت پێخۆشە ژیان بەڕێوە ببە.!
زبانزدی هست که میگوید:
(به حرف مردم باشه باید زندگی نکنی.!)
هرگونه رفتارکنی مردم یجور پشت سرت سخن میگویند پس؛ «آنگونه زندگی کن که خودت میپسندی.»
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
چۆنت پێخۆشە ژیان بەڕێوە ببە.!
زبانزدی هست که میگوید:
(به حرف مردم باشه باید زندگی نکنی.!)
هرگونه رفتارکنی مردم یجور پشت سرت سخن میگویند پس؛ «آنگونه زندگی کن که خودت میپسندی.»
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
آموزشِ گفتاری و درست نویسی؛ (۱-۱۴)
کارواژه(فعل) در گفتاری و درست نویسی:
آوردن (اُوُردن)
آوردم، آوردی، آورد، آوردیم، آوردید، آوردن
میآوردم، میآوردی، میآورد، میآوردیم، میآوردید، میآوردند.
نیُوُردم، نیُوُردی، نیُوُرد، نیُوُردیم، نیُوُردین، نیُوُردن.
میآورم، میآوری، میآورد، میآوریم، میآورید، میآورند.
بیاورم، بیاوری، بیاورد، بیاوریم، بیاورید، بیاورند.
نیاورم، نیاوری، نیاورد، نیاوریم، نیاورید، نیاورند.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.
🟣#سرای_فرزندان_ایران؛ جایی برای آموختن روشِ درست زبان پارسی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
کارواژه(فعل) در گفتاری و درست نویسی:
آوردن (اُوُردن)
آوردم، آوردی، آورد، آوردیم، آوردید، آوردن
میآوردم، میآوردی، میآورد، میآوردیم، میآوردید، میآوردند.
نیُوُردم، نیُوُردی، نیُوُرد، نیُوُردیم، نیُوُردین، نیُوُردن.
میآورم، میآوری، میآورد، میآوریم، میآورید، میآورند.
بیاورم، بیاوری، بیاورد، بیاوریم، بیاورید، بیاورند.
نیاورم، نیاوری، نیاورد، نیاوریم، نیاورید، نیاورند.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.
🟣#سرای_فرزندان_ایران؛ جایی برای آموختن روشِ درست زبان پارسی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢به 🔆روزِ پیروز و فرخ 🔆روز:
«#دی_به_دین»از 🌔ماه#دی
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ /۱۰ / ۱۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
⚪️ برابر با 🔆 روز آدینه: #ناهید_شید
به 🔆 روز ۱۷ #دی🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰🌞خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🔴 برابر با 🔆 روز 07 #ژانویه
🌲به سال 2022 💒 ترسايى.🎄
2022 / 01 / 07
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
❄️#جشن_دیگان.
🔥#دی_به_دین,
🟣(سرآغاز پیدایش) «بینش، وژدان.»
سرچشمه دین و دینداری
دانش و آگاهی ست.
آفریدگار دین (وجدان آگاه)را پاس بداریم.
__🏝🎖🏝__
بهشتِ روان ست وژدانِ پاک
هزارانِ آواز خوان، بر ستاک
ندای درون را هرآنکس شنید
مِیِ اِشغ جاوید را سر کشید.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🥀 گل #شنبلیله نماد دی بدین ایزد است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔷امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢به 🔆روزِ پیروز و فرخ 🔆روز:
«#دی_به_دین»از 🌔ماه#دی
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ /۱۰ / ۱۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
⚪️ برابر با 🔆 روز آدینه: #ناهید_شید
به 🔆 روز ۱۷ #دی🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰🌞خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🔴 برابر با 🔆 روز 07 #ژانویه
🌲به سال 2022 💒 ترسايى.🎄
2022 / 01 / 07
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
❄️#جشن_دیگان.
🔥#دی_به_دین,
🟣(سرآغاز پیدایش) «بینش، وژدان.»
سرچشمه دین و دینداری
دانش و آگاهی ست.
آفریدگار دین (وجدان آگاه)را پاس بداریم.
__🏝🎖🏝__
بهشتِ روان ست وژدانِ پاک
هزارانِ آواز خوان، بر ستاک
ندای درون را هرآنکس شنید
مِیِ اِشغ جاوید را سر کشید.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🥀 گل #شنبلیله نماد دی بدین ایزد است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🌲❄🌾🌦🍂⛈🧙♂️🌧⛄️
☃️🌾🌨🍂🌤❄️⛈
🌾⛄🍂❄🌨
🍊❄🌱🌦
☃️🌦❄️ ۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۷
❄️💨
🌞
در این بامدادِ سردِ زمستان
چشمتان میزبان خورشید.
روزی دیگر با برآمدن بامدادی،
زیبا و هوایی پاک و آسمانی آبی آغاز گردید.
آفتاب آیینهگردانِ آسمان راه میپیماید،
و هر بامداد در آیینه جادویی آسمان.
چشم زمین را بسوی خود میکِشاند.
جهان را روشن کرده و تیرگی را از او دور میدارد.
زندگی همچون روشنایی و تابشِ زیبای آفتاب،
گرم و خوشایند است.
زندگی همچون بامداد آغازِ آشِغی ست.
پایانی ست برای خوابیدن و آغازی،
برای بیداری.
در بامداد روزهای زندگی روان میشوند.
همچون آفتاب گرم باشیم و بی دریغ بتابیم. ....!
امید است که در
زمستان بِهگُل بنشینید.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
❄️
☃️🌨
❄🍃🌤
🍊🍂 ❄️⛈
🌲🌼☃️🌞❄️
🧙♀️🌾🧙♂️❄🌦❄️
🦢🌾🌧🍂☃️🍂⛈💦❄
☃️🌾🌨🍂🌤❄️⛈
🌾⛄🍂❄🌨
🍊❄🌱🌦
☃️🌦❄️ ۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۷
❄️💨
🌞
در این بامدادِ سردِ زمستان
چشمتان میزبان خورشید.
روزی دیگر با برآمدن بامدادی،
زیبا و هوایی پاک و آسمانی آبی آغاز گردید.
آفتاب آیینهگردانِ آسمان راه میپیماید،
و هر بامداد در آیینه جادویی آسمان.
چشم زمین را بسوی خود میکِشاند.
جهان را روشن کرده و تیرگی را از او دور میدارد.
زندگی همچون روشنایی و تابشِ زیبای آفتاب،
گرم و خوشایند است.
زندگی همچون بامداد آغازِ آشِغی ست.
پایانی ست برای خوابیدن و آغازی،
برای بیداری.
در بامداد روزهای زندگی روان میشوند.
همچون آفتاب گرم باشیم و بی دریغ بتابیم. ....!
امید است که در
زمستان بِهگُل بنشینید.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
❄️
☃️🌨
❄🍃🌤
🍊🍂 ❄️⛈
🌲🌼☃️🌞❄️
🧙♀️🌾🧙♂️❄🌦❄️
🦢🌾🌧🍂☃️🍂⛈💦❄
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نهنگ گوژپشت یک جانور پُرجُنب و جوش است
و بیشتر به روی آب میپَرَد و خود را به آب میاندازد.
خوراک آنها بیشتر کریل و ماهیان ریز است. نهنگهای گوژپشت در زمستانها تنها از چربی که در تَنِ خود اندوختهاند میخورند.
اندازهی بالغ این نهنگها ۱۱ تا ۱۶ متر است.
پیکر آنها کوتاه و دُرُشت است.
شیارهای زیر روی پوست آنان از نهنگهای دیگر پهنتر و گودتر است.
رنگ این نهنگ در پشت و پهلوهای پیکر سیاه و گاهی با رگههایی بور است.
اندازه سر به تن با افزایش سالهای زندگی بیشتر میشود.
خوراک این نهنگها از ماهیها و سختپوستان و نرمتنان است.
گاهی ۲ یا ۳ نهنگ باهم دیده میشوند
و گاهی گَلههای ۱۲ تا ۲۰ تایی نیز دیده شده است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
و بیشتر به روی آب میپَرَد و خود را به آب میاندازد.
خوراک آنها بیشتر کریل و ماهیان ریز است. نهنگهای گوژپشت در زمستانها تنها از چربی که در تَنِ خود اندوختهاند میخورند.
اندازهی بالغ این نهنگها ۱۱ تا ۱۶ متر است.
پیکر آنها کوتاه و دُرُشت است.
شیارهای زیر روی پوست آنان از نهنگهای دیگر پهنتر و گودتر است.
رنگ این نهنگ در پشت و پهلوهای پیکر سیاه و گاهی با رگههایی بور است.
اندازه سر به تن با افزایش سالهای زندگی بیشتر میشود.
خوراک این نهنگها از ماهیها و سختپوستان و نرمتنان است.
گاهی ۲ یا ۳ نهنگ باهم دیده میشوند
و گاهی گَلههای ۱۲ تا ۲۰ تایی نیز دیده شده است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
واژگانی که با اندک دگرگونی از پارسیِ میانی
در گفتار و نوشتار امروزی ما، روان و ساده میشوند.
ماهیک به چمِ ماهی
ماهیک خُردک به چمِ بچه ماهی
چاروک به چمِ آهک(ساروج)
پوستیک به چمِ پوسیده
دَشن به چمِ دست راست
هوچیهرک. به چمِ. خوبچهره(هو=خوب)
پات دید به چمِ پدید
وی شاستی به چمِ بیشترین
هاندیشیتن به چمِ. اندیشیدن
کفچک به چمِ کفچه(غاشغ)
چکوچ به چمِ چکش
آفریتن به چمِ آفریدن
آشناک به چمِ آشنا
آپدان به چمِ آبدان
ترانک به چمِ ترانه. (تر و تازه)
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
در گفتار و نوشتار امروزی ما، روان و ساده میشوند.
ماهیک به چمِ ماهی
ماهیک خُردک به چمِ بچه ماهی
چاروک به چمِ آهک(ساروج)
پوستیک به چمِ پوسیده
دَشن به چمِ دست راست
هوچیهرک. به چمِ. خوبچهره(هو=خوب)
پات دید به چمِ پدید
وی شاستی به چمِ بیشترین
هاندیشیتن به چمِ. اندیشیدن
کفچک به چمِ کفچه(غاشغ)
چکوچ به چمِ چکش
آفریتن به چمِ آفریدن
آشناک به چمِ آشنا
آپدان به چمِ آبدان
ترانک به چمِ ترانه. (تر و تازه)
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#نکتههای_ویرایشی:
واژهیِ«سیر» یک واژهیِ ایرانی است،
که دارایِ پنج مانی میباشد:
۱- «سیر»، که در برابر گرسنه بکار میرود.
نه پیل و نه تخت و نه بار و بنه
بِنانی تو سیری هم گرسنه
#فردوسی_بزرگ.
۲- «سیر»، که به چمِ آب و هوا است،
در ساختهایی مانندِ گرمسیر، سردسیر.
۳- «سیر»، که به چمِ پُررَنگ است،
در ساختِ سبزِ سیر.
۴- «سیر»، که نام گیاهی است،
مانندِ پیاز.
۵-«سیر»، که در کاربردِ اندازه بکار میرود.
هر «سیر»، ۷۵ گِرَم است.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
واژهیِ«سیر» یک واژهیِ ایرانی است،
که دارایِ پنج مانی میباشد:
۱- «سیر»، که در برابر گرسنه بکار میرود.
نه پیل و نه تخت و نه بار و بنه
بِنانی تو سیری هم گرسنه
#فردوسی_بزرگ.
۲- «سیر»، که به چمِ آب و هوا است،
در ساختهایی مانندِ گرمسیر، سردسیر.
۳- «سیر»، که به چمِ پُررَنگ است،
در ساختِ سبزِ سیر.
۴- «سیر»، که نام گیاهی است،
مانندِ پیاز.
۵-«سیر»، که در کاربردِ اندازه بکار میرود.
هر «سیر»، ۷۵ گِرَم است.
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅