This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رامشگری"رقص"زیبای دختر تاجیک برای بزرگداشت جشن نوروز در کشور تاجیکستان.
همیشه بدرخشید.
@farzandan_parsi
همیشه بدرخشید.
@farzandan_parsi
#پارسی را پاس بداریم
🍀هفتسین ایرانی
سینهای نوروزی سرسری برگزیده نشدهاند. نکتهی در خور نگرش در بارهی هفتسین باستانی و کهن، که از زمان باستان تا امروز، نیاکان ما بر خوان نوروزی مینهادند این است که هفتسین باید دارای این پنج ویژگی باشد:
۱ - نام آنها پارسی باشد
۲ - با بندواژهی(حرف) "سین" آغاز شود
۳ - دارای ریشهی گیاهی باشد
۴ - خوردنی باشد
۵ - نام آنها از واژههای آمیخته(ترکیبی) مانند سبزیپلو، سیرترشی، سیبزمینی و مانند آنها ساخته نشده باشد.
با نگرش به پنج بند بالا، میبینیم که «سیب، سیر، سماغ(۱)، سرکه، سمنو، سبزی(یا سبزه) و سنجد» همه دارای این پنج ویژگی هستند.
بر این پایه:
- سنبل(۲): نه خوراکی است و نه پارسی، تازی است.
- سکه(۳): نه خوراکی است و نه پارسی، تازی است.
- سماور(۴): نه خوراکی است و نه پارسی، روسی است.
با نگرش به آنچه آمد، در بیست وَسان(میلیون) واژهی پارسی، نمیتوان هشتمی را برای هفتسین نوروزی پیدا کرد که دارای این پنج ویژگی باشد.
در پایان باید افزود که هر یک از سینهای هفتسین نماد یکی از سپنتاهای(هفت اَبَر فرشته) کیش زرتشت هستند:
- "سیر" نماد اهورامزدا
- "سبزه" فرشتهی اردیبهشت، نماد آبهای پاک
- "سیب" فرشتهی سپندارمذ، فرشتهی زن، نماد بارداری و پرستاری
- "سنجد" فرشتهی خرداد، نماد دلبستگی
- "سرکه" فرشتهی امرداد، نماد جاودانگی
- "سمنو" فرشتهی شهریور، نماد خوار و بار
- "سماغ" فرشتهی بهمن، نماد باران
#ناصر_انقطاع
#نوروز
🚩پینوشت ادبسار:
۱. "سماغ" واژهای پارسی و برگرفته از "سماک" است و "سماق" تازیشدهی(معرب) آن است.
۲. "سنبل" واژه ای تازی است و برابر پارسی آن "خوشه" است.
۳. "سکه" واژهای تازی است و برابر پارسی آن "تَنکه"، "سِتر" یا "اِستیر" است.
۴. "سماور" واژهای روسی است و برابر پارسی آن "جوشار" یا "جوشآور" است.
🍀هفتسین ایرانی
سینهای نوروزی سرسری برگزیده نشدهاند. نکتهی در خور نگرش در بارهی هفتسین باستانی و کهن، که از زمان باستان تا امروز، نیاکان ما بر خوان نوروزی مینهادند این است که هفتسین باید دارای این پنج ویژگی باشد:
۱ - نام آنها پارسی باشد
۲ - با بندواژهی(حرف) "سین" آغاز شود
۳ - دارای ریشهی گیاهی باشد
۴ - خوردنی باشد
۵ - نام آنها از واژههای آمیخته(ترکیبی) مانند سبزیپلو، سیرترشی، سیبزمینی و مانند آنها ساخته نشده باشد.
با نگرش به پنج بند بالا، میبینیم که «سیب، سیر، سماغ(۱)، سرکه، سمنو، سبزی(یا سبزه) و سنجد» همه دارای این پنج ویژگی هستند.
بر این پایه:
- سنبل(۲): نه خوراکی است و نه پارسی، تازی است.
- سکه(۳): نه خوراکی است و نه پارسی، تازی است.
- سماور(۴): نه خوراکی است و نه پارسی، روسی است.
با نگرش به آنچه آمد، در بیست وَسان(میلیون) واژهی پارسی، نمیتوان هشتمی را برای هفتسین نوروزی پیدا کرد که دارای این پنج ویژگی باشد.
در پایان باید افزود که هر یک از سینهای هفتسین نماد یکی از سپنتاهای(هفت اَبَر فرشته) کیش زرتشت هستند:
- "سیر" نماد اهورامزدا
- "سبزه" فرشتهی اردیبهشت، نماد آبهای پاک
- "سیب" فرشتهی سپندارمذ، فرشتهی زن، نماد بارداری و پرستاری
- "سنجد" فرشتهی خرداد، نماد دلبستگی
- "سرکه" فرشتهی امرداد، نماد جاودانگی
- "سمنو" فرشتهی شهریور، نماد خوار و بار
- "سماغ" فرشتهی بهمن، نماد باران
#ناصر_انقطاع
#نوروز
🚩پینوشت ادبسار:
۱. "سماغ" واژهای پارسی و برگرفته از "سماک" است و "سماق" تازیشدهی(معرب) آن است.
۲. "سنبل" واژه ای تازی است و برابر پارسی آن "خوشه" است.
۳. "سکه" واژهای تازی است و برابر پارسی آن "تَنکه"، "سِتر" یا "اِستیر" است.
۴. "سماور" واژهای روسی است و برابر پارسی آن "جوشار" یا "جوشآور" است.
☀️🌱☀️🌱
#پارسی را پاس بداریم
سال نو آمد، سپاس ای جاودان
جان ما آسوده دار و شادمان؛
هم خـِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نو، امـّید نو بر دل نشان!
☀️ آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 بخشبندی جشنهای نوروزی
🌱☀️ جشن نوروز، جشن نوگشت سال و جشن آفرینش است. نوروز در ایران بزرگترین و باشکوهترین جشن سال شمرده میشد که با شیوهی نخستین چهارشنبهسوری به پیشواز آن میرفتند و با سیزدهبهدر با آن بدرود میگفتند؛ هرچند که سیزدهبهدر پایانبخش جشن نوروز نبود.
در ایران باستان نوروز به چندین جشن بخشبندی میشد و جشنهایی در دل نوروز برگزار میشد.
🌱☀️ بر پایهی شناختهشدهترین بخشبندی، روز نخست فروردین(اورمزد روز)، آغاز نوروز کوچک بود و ایرانیان تا روز سوم به دید و بازدید با خویشاوندان، بزرگان خانواده و شادباشگویی میپرداختند.
🌱☀️ روز سوم تا ششم نوروز، زمان برگزاری دید و بازدیدها و جشنهای همگانی و گروهی بود. به این سه روز "جشن ریپتون" نیز میگفتند. در ایران باستان "ایزد ریپتون" نگهبان گرمای نیمروز بود و جشن ریپتون برای شادمانی بازگشت او برگزار میشد. "ریپتون" به چم نیمروز و روشنایی و گرمای نیمروز است. زرتشتیان باستان، جشن ریپتون را همزمان با اورمزد روز(آغاز نوروز) برگزار میکردند.
🌱☀️ از ششم تا نهم فروردین بزرگترین جشنهای نوروزی برگزار میشدند. ششم این ماه، جشن بزرگ خوردادگان و آغاز نوروز بزرگ بود. به روز ششم فروردین، روز امید نیز گفته میشد که در آن روز ایزد یکتا سپیدبختی، نیکروزی و فراوانی سال نو را به مردم پیشکش میکرد. جشنهای شادباشنویسی در این سه روز برگزار میشد. پس از آن، زادروز زرتشت، پیامبر ایرانی نیز با این جشنها همزمان شد.
🌱☀️ روزهای نهم تا دوازدهم فروردین، زمان دیدارهای همگانی پادشاهان با مردم، گوش سپردن به نیازهای آنان و برآوردن خواستهها بود.
این زمانبندی در زمان هخامنشیان به گونهی دیگری بود. پادشاهان هخامنشی شش روز نخست نوروز را در کنار مردم بودند و پس از آن به نزدیکان خود رسیدگی میکردند. بهویژه که جشن آغاز نوروز را نیز همگانی و در تختجمشید برگزار میکردند.
🌱☀️ سیزدهم تا نوزدهم نوروز، زمان گردش در باغها، بوستانها، بهرهبردن از زیباییهای زیستبوم و پایکوبی بود. شادمانی و پایکوبی(رقص) در گردشگاهها در روز سیزدهبهدر بهجا مانده از این آیین است.
🌱☀️ روزهای نوزدهم تا بیستویکم نیز جشن فروردینگان برای شادی روان درگذشتگان برگزار میشد.
🌱☀️ جشنهای نخستین شنبه و نخستین چهارشنبهی سال(که هر دو جشن گردشگاه و همچون سیزدهبهدر بود)، جشن آبانگاه(در روز دهم فروردین و برای بارش باران)، جشن سروشگان در روز هفدهم فروردین و نیایش شاه ورهرام در بیستم این ماه، از دیگر جشنهای فروردین بودند. زرتشتیان نیز جشنهای دینی ویژه همچون نیایش پیر هریشت و جشن هیرومبا در هفتم تا یازدهم فروردین داشتند که همچنان برگزار میشود.
برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان
نویسنده: #هاشم_رضی
۲- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز
نویسنده: #محمود_روح_الامینی
۳- نوشتارهای پژوهشی #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- آثارالباقیه و التفهیم
نویسنده: #ابوریحان_بیرونی
۵- نوروزنامه
نویسنده: #خیام_نیشابوری
#پارسی را پاس بداریم
سال نو آمد، سپاس ای جاودان
جان ما آسوده دار و شادمان؛
هم خـِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نو، امـّید نو بر دل نشان!
☀️ آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 بخشبندی جشنهای نوروزی
🌱☀️ جشن نوروز، جشن نوگشت سال و جشن آفرینش است. نوروز در ایران بزرگترین و باشکوهترین جشن سال شمرده میشد که با شیوهی نخستین چهارشنبهسوری به پیشواز آن میرفتند و با سیزدهبهدر با آن بدرود میگفتند؛ هرچند که سیزدهبهدر پایانبخش جشن نوروز نبود.
در ایران باستان نوروز به چندین جشن بخشبندی میشد و جشنهایی در دل نوروز برگزار میشد.
🌱☀️ بر پایهی شناختهشدهترین بخشبندی، روز نخست فروردین(اورمزد روز)، آغاز نوروز کوچک بود و ایرانیان تا روز سوم به دید و بازدید با خویشاوندان، بزرگان خانواده و شادباشگویی میپرداختند.
🌱☀️ روز سوم تا ششم نوروز، زمان برگزاری دید و بازدیدها و جشنهای همگانی و گروهی بود. به این سه روز "جشن ریپتون" نیز میگفتند. در ایران باستان "ایزد ریپتون" نگهبان گرمای نیمروز بود و جشن ریپتون برای شادمانی بازگشت او برگزار میشد. "ریپتون" به چم نیمروز و روشنایی و گرمای نیمروز است. زرتشتیان باستان، جشن ریپتون را همزمان با اورمزد روز(آغاز نوروز) برگزار میکردند.
🌱☀️ از ششم تا نهم فروردین بزرگترین جشنهای نوروزی برگزار میشدند. ششم این ماه، جشن بزرگ خوردادگان و آغاز نوروز بزرگ بود. به روز ششم فروردین، روز امید نیز گفته میشد که در آن روز ایزد یکتا سپیدبختی، نیکروزی و فراوانی سال نو را به مردم پیشکش میکرد. جشنهای شادباشنویسی در این سه روز برگزار میشد. پس از آن، زادروز زرتشت، پیامبر ایرانی نیز با این جشنها همزمان شد.
🌱☀️ روزهای نهم تا دوازدهم فروردین، زمان دیدارهای همگانی پادشاهان با مردم، گوش سپردن به نیازهای آنان و برآوردن خواستهها بود.
این زمانبندی در زمان هخامنشیان به گونهی دیگری بود. پادشاهان هخامنشی شش روز نخست نوروز را در کنار مردم بودند و پس از آن به نزدیکان خود رسیدگی میکردند. بهویژه که جشن آغاز نوروز را نیز همگانی و در تختجمشید برگزار میکردند.
🌱☀️ سیزدهم تا نوزدهم نوروز، زمان گردش در باغها، بوستانها، بهرهبردن از زیباییهای زیستبوم و پایکوبی بود. شادمانی و پایکوبی(رقص) در گردشگاهها در روز سیزدهبهدر بهجا مانده از این آیین است.
🌱☀️ روزهای نوزدهم تا بیستویکم نیز جشن فروردینگان برای شادی روان درگذشتگان برگزار میشد.
🌱☀️ جشنهای نخستین شنبه و نخستین چهارشنبهی سال(که هر دو جشن گردشگاه و همچون سیزدهبهدر بود)، جشن آبانگاه(در روز دهم فروردین و برای بارش باران)، جشن سروشگان در روز هفدهم فروردین و نیایش شاه ورهرام در بیستم این ماه، از دیگر جشنهای فروردین بودند. زرتشتیان نیز جشنهای دینی ویژه همچون نیایش پیر هریشت و جشن هیرومبا در هفتم تا یازدهم فروردین داشتند که همچنان برگزار میشود.
برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان
نویسنده: #هاشم_رضی
۲- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز
نویسنده: #محمود_روح_الامینی
۳- نوشتارهای پژوهشی #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- آثارالباقیه و التفهیم
نویسنده: #ابوریحان_بیرونی
۵- نوروزنامه
نویسنده: #خیام_نیشابوری
واژگان پارسی
بخش بیست و سیُم؛
۲۳
فرزندان پارسی
بکار گیری این گنجینه کوچک از واژگان پارسی تا اندازه ای میتواند،
دوباره زبان شیرین و زیبای پارسی را زنده کند.
زبانی که بزرگترین نویسند وسُرایندگان
جهان بارها آنرا ستوده اند و بر این باورند که هم اکنون نیز همانند خورشید خودنمایی می کند.
زبان پارسی این زیبای سخت جان را پاس بداریم.
از این پس؛
واژگان پارسی
"بزرگان، بزرگواران"
بجای واژه تازی "اَشراف"
واژه پارسی "آگاهی یافتن"
بجای واژه تازی "اِشراف"
واژگان پارسی
"روشن شدن، درخشیدن"
بجای واژه تازی "اشراق"
واژه پارسی "پرتو"
بجای واژه تازی "اشعه"
واژه پارسی "گونه ها"
بجای واژه تازی "اَشکال"
واژگان پارسی
"چامه ها، سروده ها"
بجای واژه تازی "اشعار"
واژه پارسی "برخوردکردن"
بجای واژه تازی "اصابت"
واژه پارسی "ریشه دار"
بجای واژه تازی "اصالت"
واژگان پارسی "یاران، همراهان"
بجای واژه تازی "اَصحاب"
واژگان پارسی
"پافشاری، پایداری، پافشردن"
بجای واژه تازی "اصرار"
واژگان پارسی "سایش، ساییدن"
بجای واژه تازی "اصطکاک"
واژگان پارسی "ریشه، بُن، گوهر"
بجای واژه تازی "اصل".
✍سیاه منصور
@farzandan_parsi
بخش بیست و سیُم؛
۲۳
فرزندان پارسی
بکار گیری این گنجینه کوچک از واژگان پارسی تا اندازه ای میتواند،
دوباره زبان شیرین و زیبای پارسی را زنده کند.
زبانی که بزرگترین نویسند وسُرایندگان
جهان بارها آنرا ستوده اند و بر این باورند که هم اکنون نیز همانند خورشید خودنمایی می کند.
زبان پارسی این زیبای سخت جان را پاس بداریم.
از این پس؛
واژگان پارسی
"بزرگان، بزرگواران"
بجای واژه تازی "اَشراف"
واژه پارسی "آگاهی یافتن"
بجای واژه تازی "اِشراف"
واژگان پارسی
"روشن شدن، درخشیدن"
بجای واژه تازی "اشراق"
واژه پارسی "پرتو"
بجای واژه تازی "اشعه"
واژه پارسی "گونه ها"
بجای واژه تازی "اَشکال"
واژگان پارسی
"چامه ها، سروده ها"
بجای واژه تازی "اشعار"
واژه پارسی "برخوردکردن"
بجای واژه تازی "اصابت"
واژه پارسی "ریشه دار"
بجای واژه تازی "اصالت"
واژگان پارسی "یاران، همراهان"
بجای واژه تازی "اَصحاب"
واژگان پارسی
"پافشاری، پایداری، پافشردن"
بجای واژه تازی "اصرار"
واژگان پارسی "سایش، ساییدن"
بجای واژه تازی "اصطکاک"
واژگان پارسی "ریشه، بُن، گوهر"
بجای واژه تازی "اصل".
✍سیاه منصور
@farzandan_parsi
Negarane Mani (Mahe Asal)
Morteza Pashaei
ترانه: نگران منی
خواننده : مرتضی پاشایی
خواننده : مرتضی پاشایی
داستانهای شاهنامه
بخش سدبیست و چهارم
۱۲۴
داستان شب گذشته به اینجا رسید که؛
افراسیاب از سخنان برادر در اندیشه شد و نگرانی بدو راه یافت.
افراسیاب با خود گفت باید نامه ای به سیاوش بنویسم تا به درگاهم آید و از نزدیک چگونگی زندگی او آگاه شوم.
گرسیوز نیرنگ باز گفت اگر نامه ای بنویسی و او را به پیشگاهتان فراخوانید تنها نزد تو نخواهد آمد. بیگمان با سپاه آراسته بسوی تو روی خواهد آورد. افراسیاب به گرسیوز گفت چاره آنست که تو خود نامه نزد وی بری و دل او را نرم کنی و به برای شکار از شهر بیرون آوری و به اینجا رسانی.
گرسیوز نامه افراسیاب را به سیاوش داد و گفت شاه تو را به دربار خواسته است پَن(اما) زنهار که تنها و بی سپاه نزد او نروی، زیرا برتو خشمگین است و آهنگ کشتن تو را کرده است. ناگفته نماند که من در بازگشت خواهم کوشید که دل او را بر تو نرم کنم و به او بگویم که گامی در پادورزی (مخالفت) با او برنداشته ای.
دنباله داستان درنگی دیگر.
✍سیاه منصور
@farzandan_parsi
بخش سدبیست و چهارم
۱۲۴
داستان شب گذشته به اینجا رسید که؛
افراسیاب از سخنان برادر در اندیشه شد و نگرانی بدو راه یافت.
افراسیاب با خود گفت باید نامه ای به سیاوش بنویسم تا به درگاهم آید و از نزدیک چگونگی زندگی او آگاه شوم.
گرسیوز نیرنگ باز گفت اگر نامه ای بنویسی و او را به پیشگاهتان فراخوانید تنها نزد تو نخواهد آمد. بیگمان با سپاه آراسته بسوی تو روی خواهد آورد. افراسیاب به گرسیوز گفت چاره آنست که تو خود نامه نزد وی بری و دل او را نرم کنی و به برای شکار از شهر بیرون آوری و به اینجا رسانی.
گرسیوز نامه افراسیاب را به سیاوش داد و گفت شاه تو را به دربار خواسته است پَن(اما) زنهار که تنها و بی سپاه نزد او نروی، زیرا برتو خشمگین است و آهنگ کشتن تو را کرده است. ناگفته نماند که من در بازگشت خواهم کوشید که دل او را بر تو نرم کنم و به او بگویم که گامی در پادورزی (مخالفت) با او برنداشته ای.
دنباله داستان درنگی دیگر.
✍سیاه منصور
@farzandan_parsi
بامدادتان به مهر
پگاه تان فرخ،
"خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد."
@farzandan_parsi
پگاه تان فرخ،
"خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد."
@farzandan_parsi
#عقاب داشت از گرسنگی میمرد و نفس های آخرش را می کشید. کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه گندیدۀ آهو بودند. جغد دانا و پیری هم بالای شاخه درختی به آنها خیره شده بود.
کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می بینی به خاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد؟ اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند، حال و روزش را ببین، آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت: عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند، از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد.
از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن ....
#فرستنده پریا
کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می بینی به خاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد؟ اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند، حال و روزش را ببین، آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت: عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند، از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد.
از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن ....
#فرستنده پریا
✅ 📖 مادر | ماکسیم گورکی
کتابهایی که من میخوانم ممنوع هستند. خواندن آنها قدغن است.
چون حقایق زندگی را میگوید.
این کتابها را مخفیانه چاپ میکنند و اگر دست کسی ببینند حتما او را حبس میکنند.
میدانی چرا مادر؟
چون میخواسته است به حقیقت پی ببرد.
برشی از کتاب مادر
نوشته ماکسیم گورکی
کتابهایی که من میخوانم ممنوع هستند. خواندن آنها قدغن است.
چون حقایق زندگی را میگوید.
این کتابها را مخفیانه چاپ میکنند و اگر دست کسی ببینند حتما او را حبس میکنند.
میدانی چرا مادر؟
چون میخواسته است به حقیقت پی ببرد.
برشی از کتاب مادر
نوشته ماکسیم گورکی
بر سرزمین مهربان ما ببار باران
ببارباراڹ هیچ مگوی از این جهان پرفریب،
چرا از سرزمینم رخت بر بستی؟
گیاهان تشنه اند
ببار ای ابر باران زا، ببار
ببار باران سوختم، ببار
ببار ای باران برای آنان که خوبند
بر من نیز ببار.
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
ببارباراڹ هیچ مگوی از این جهان پرفریب،
چرا از سرزمینم رخت بر بستی؟
گیاهان تشنه اند
ببار ای ابر باران زا، ببار
ببار باران سوختم، ببار
ببار ای باران برای آنان که خوبند
بر من نیز ببار.
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
واژگان پارسی
بخش بیست و چهارم
۲۴
فرزندان پارسی؛
بزرگترین گزندی که میتواند به ساختار دلاویز آوایی ونگارشِ زبان وفرهنگ پارسی آسیب رساند زبان تازی و بیگانه است.
ایران دارای فرهنگی پویا و پیشتاز ست و زبان پارسی نیز در سخت ترین گذرگاه ها همواره از ویژگی ساختاری خویش نگهداری نموده است.
زبان پارسی دارای بافتی و ساختاری آهنگین خنیایی و گوش نواز است،
با آواهای زیبا و واژهای گرانبارِ پرمایه
چنان بردل می نشیند که در برابر ناجوانمردانه ترین تازیانه ها
وسنگین ترین توفانها پایداری نمودهاست.
پس نیاز است که از این زیبای سخت جان پاسداری ونگاهبانی کنیم.
از این پس؛
واژگان پارسی
"هرگز، هیچ وختی"
بجای واژه تازی "اصلا ً "
واژگان پارسی
"آراستن، پیرایش"
بجای واژه تازی "اصلاح"
واژگان پارسی
"پیشه، پیشه وران"
بجای واژه تازی "اصناف"
واژگان پارسی
"آواها، آوازها"
بجای واژه تازی "اصوات"
واژگان پارسی
"بنیاد، ریشه ها"
بجای واژه تازی "اصول"
واژگان پارسی "ازبُن، از پایه"
بجای واژه تازی "اصولاً "
واژگان پارسی
"ریشه دار، پُرمایه"
بجای واژه تازی "اصیل"
واژگان پارسی
"افزودن، افزایش"
بجای واژه تازی "اضافه"
واژگان پارسی
"آشفتگی، پریشانی"
بجای واژه تازی "اضطراب"
واژگان پارسی
"ازمیان رفتن، نابودی، فروپاشی"
بجای واژه تازی "اضمحلال"
واژگان پارسی "ناچار، ناگزیر"
بجای واژه تازی "اضطرار"
واژگان پارسی
"فرمانبرداری، پیروی"
بجای واژه تازی "اطاعت"
واژه پارسی "پزشگان"
بجای واژه تازی "اطباء"
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
بخش بیست و چهارم
۲۴
فرزندان پارسی؛
بزرگترین گزندی که میتواند به ساختار دلاویز آوایی ونگارشِ زبان وفرهنگ پارسی آسیب رساند زبان تازی و بیگانه است.
ایران دارای فرهنگی پویا و پیشتاز ست و زبان پارسی نیز در سخت ترین گذرگاه ها همواره از ویژگی ساختاری خویش نگهداری نموده است.
زبان پارسی دارای بافتی و ساختاری آهنگین خنیایی و گوش نواز است،
با آواهای زیبا و واژهای گرانبارِ پرمایه
چنان بردل می نشیند که در برابر ناجوانمردانه ترین تازیانه ها
وسنگین ترین توفانها پایداری نمودهاست.
پس نیاز است که از این زیبای سخت جان پاسداری ونگاهبانی کنیم.
از این پس؛
واژگان پارسی
"هرگز، هیچ وختی"
بجای واژه تازی "اصلا ً "
واژگان پارسی
"آراستن، پیرایش"
بجای واژه تازی "اصلاح"
واژگان پارسی
"پیشه، پیشه وران"
بجای واژه تازی "اصناف"
واژگان پارسی
"آواها، آوازها"
بجای واژه تازی "اصوات"
واژگان پارسی
"بنیاد، ریشه ها"
بجای واژه تازی "اصول"
واژگان پارسی "ازبُن، از پایه"
بجای واژه تازی "اصولاً "
واژگان پارسی
"ریشه دار، پُرمایه"
بجای واژه تازی "اصیل"
واژگان پارسی
"افزودن، افزایش"
بجای واژه تازی "اضافه"
واژگان پارسی
"آشفتگی، پریشانی"
بجای واژه تازی "اضطراب"
واژگان پارسی
"ازمیان رفتن، نابودی، فروپاشی"
بجای واژه تازی "اضمحلال"
واژگان پارسی "ناچار، ناگزیر"
بجای واژه تازی "اضطرار"
واژگان پارسی
"فرمانبرداری، پیروی"
بجای واژه تازی "اطاعت"
واژه پارسی "پزشگان"
بجای واژه تازی "اطباء"
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺🎼🌺
کردستان
آیین نوروزی
روستای تنگسیر
زنده نگهداشتن و پاسداشت
این جشن ها کاریست بس ارزنده
دست مریزاد مردم پاک پندار کردستان.
@farzandan_parsi
کردستان
آیین نوروزی
روستای تنگسیر
زنده نگهداشتن و پاسداشت
این جشن ها کاریست بس ارزنده
دست مریزاد مردم پاک پندار کردستان.
@farzandan_parsi
داستانهای شاهنامه
بخش سدبیست پنجم
۱۲۵
داستان گذشته به اینجا رسید که؛
گرسیوز نامه افراسیاب را به سیاوش داد و گفت شاه تو را به دربار خواسته است پَن(اما) آگاه باش که تنها و بی سپاه نزد او نروی،
زیرا برتو خشمگین است و آهنگ کشتن تو را کرده است.
ناگفته نماند که من در بازگشت خواهم کوشید که دل او را بر تو نرم کنم و به او بگویم که گامی در پادورزی (مخالفت) با او برنداشته ای.
اگر او به سخن من رام شد، کسی را نزد تو خواهم فرستاد و ترا آگاه خواهم ساخت و اگر بر همان رای خود بماند باز تو را آگاه خواهم کرد. سیاوش ازو سپاسگزاری کرد.
گرسیوز چون از شهر بیرون آمد خود را شتابان به افراسیاب رسانید و یکسره نزد برادر رفت و گفت آنچه گفتم درست است و سیاوش دیگر در فرمان تو نیست،
تا آنجا که به پیشوازی من نیامد و نزد تو نیز با سپاهیان بسیار و سازوبرگ جنگی خواهد آمد و من با شتاب پیش تو آمدم که تا کار از دست نرفته است، چاره جویی کنید.
دنباله داستان درنگی دیگر
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
بخش سدبیست پنجم
۱۲۵
داستان گذشته به اینجا رسید که؛
گرسیوز نامه افراسیاب را به سیاوش داد و گفت شاه تو را به دربار خواسته است پَن(اما) آگاه باش که تنها و بی سپاه نزد او نروی،
زیرا برتو خشمگین است و آهنگ کشتن تو را کرده است.
ناگفته نماند که من در بازگشت خواهم کوشید که دل او را بر تو نرم کنم و به او بگویم که گامی در پادورزی (مخالفت) با او برنداشته ای.
اگر او به سخن من رام شد، کسی را نزد تو خواهم فرستاد و ترا آگاه خواهم ساخت و اگر بر همان رای خود بماند باز تو را آگاه خواهم کرد. سیاوش ازو سپاسگزاری کرد.
گرسیوز چون از شهر بیرون آمد خود را شتابان به افراسیاب رسانید و یکسره نزد برادر رفت و گفت آنچه گفتم درست است و سیاوش دیگر در فرمان تو نیست،
تا آنجا که به پیشوازی من نیامد و نزد تو نیز با سپاهیان بسیار و سازوبرگ جنگی خواهد آمد و من با شتاب پیش تو آمدم که تا کار از دست نرفته است، چاره جویی کنید.
دنباله داستان درنگی دیگر
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
امید_تو محشری
@Taranehaye_Irani
@farzandan_parsi
─═ঊঈ🎶ঊঈ─═ঊঈ🎶ঊঈ
─═ঊঈ🎶ঊঈ─═ঊঈ🎶ঊঈ
سيزده بدر روز طبيعت نيست
روزهمزیستی ست در دامن پُرمهر دشتها و کوههای سربه آسمان برافراشته به شادی وپایکوبی بپردازند.
روزیست كه مهمانان و میزبان در کنار هم روزی بیادماندنی را در بیرون از خانه و کاشانه سپری میکنند.
و مردم ميروند تا بيرون از چارچوبِ دربستِ زندگی اين رخداد آیینی را جشن بگيرند.
امیدوارم این روز بر شما وخانواده گرامیتان خوش بگذرد.
✍سیاه منصور
👏👏👏👏👏👏
@farzandan_parsi
روزهمزیستی ست در دامن پُرمهر دشتها و کوههای سربه آسمان برافراشته به شادی وپایکوبی بپردازند.
روزیست كه مهمانان و میزبان در کنار هم روزی بیادماندنی را در بیرون از خانه و کاشانه سپری میکنند.
و مردم ميروند تا بيرون از چارچوبِ دربستِ زندگی اين رخداد آیینی را جشن بگيرند.
امیدوارم این روز بر شما وخانواده گرامیتان خوش بگذرد.
✍سیاه منصور
👏👏👏👏👏👏
@farzandan_parsi