🔍#نکتههای_ویرایشی:
#مجید
«بلیت» (Billet) یک واژهی فرانسوی است
و نباید آن را به شیوهی تازیان«بلیط» نوشت.
همچنین میتوان جایگزین پارسی آن را بهکار برد:
بلیت= پَته، گذرانه، پروانک
(واژهی آریایی«پَته» در سانسکریت به گونهی patra و به چم «کارت، کاغذ، برگه، نامه» آمده است.)
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید
«بلیت» (Billet) یک واژهی فرانسوی است
و نباید آن را به شیوهی تازیان«بلیط» نوشت.
همچنین میتوان جایگزین پارسی آن را بهکار برد:
بلیت= پَته، گذرانه، پروانک
(واژهی آریایی«پَته» در سانسکریت به گونهی patra و به چم «کارت، کاغذ، برگه، نامه» آمده است.)
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍 #نکتههای_ویرایشی:
#مجید؛
بهجای واژهی بیگانهی «تحرک» بگوییم «جنبوجوش»/«جنبش»/«پویایی».
تحرک= جنبش، جنبیدن، پویندگی، جنبوجوشکردن، پویش، پویایی.
تحریک= برانگیختن، انگیزش، جنباندن، شوراندن.
تحریک شدن= انگیزیدن، برانگیخته شدن، برانگیختن.
تحریک کردن= انگیختن، برانگیختن.
تحریک کننده= برانگیزاننده.
عدم تحرک = نا روانی.
متحرک شدن= جنبیدن.
متحرکه= جنبنده.
نامتحرک= نا روان.
💥نمونه:
خواجه نصیر طوسی هولاگو را تحریک كرد كه بغداد را فتح كند= خواجه نصیر توسی هولاگو را بر انگیخت كه بغداد را بگیرد.
این چیزا خیلی تحریککنندهاند= این چیزها خیلی بر انگیزانندهاند.
از تنبلی افتاده یه جا، اصلا ً تحرّكی نداره= از تنبلی افتاده یه جا، هیچ جنبوجوشی نداره.
این شیئ بلاتحرک است = این چیز بی جنبش است/جنبندگی ندارد/ایستاده است/ایستاست.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید؛
بهجای واژهی بیگانهی «تحرک» بگوییم «جنبوجوش»/«جنبش»/«پویایی».
تحرک= جنبش، جنبیدن، پویندگی، جنبوجوشکردن، پویش، پویایی.
تحریک= برانگیختن، انگیزش، جنباندن، شوراندن.
تحریک شدن= انگیزیدن، برانگیخته شدن، برانگیختن.
تحریک کردن= انگیختن، برانگیختن.
تحریک کننده= برانگیزاننده.
عدم تحرک = نا روانی.
متحرک شدن= جنبیدن.
متحرکه= جنبنده.
نامتحرک= نا روان.
💥نمونه:
خواجه نصیر طوسی هولاگو را تحریک كرد كه بغداد را فتح كند= خواجه نصیر توسی هولاگو را بر انگیخت كه بغداد را بگیرد.
این چیزا خیلی تحریککنندهاند= این چیزها خیلی بر انگیزانندهاند.
از تنبلی افتاده یه جا، اصلا ً تحرّكی نداره= از تنبلی افتاده یه جا، هیچ جنبوجوشی نداره.
این شیئ بلاتحرک است = این چیز بی جنبش است/جنبندگی ندارد/ایستاده است/ایستاست.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی.
به جای واژهی بیگانهی«حرکت» بگوییم «جنبش»/«تکان»/«راه افتادن.»
حرکت= جنبش، جنبیدن، راهافتادن، تكان، انگیختهشدن، پویش، جُنبه[نشانه هایی که رفتار واتها(حرفها) را مینمایاند: زبَر، زیر، پیش و...]
بیحرکت= بیجنبش، آرام.
محرک= جنباننده، جنبشانگیز، جنبشگر، رانه، برانگیزنده، انگیزه، انگیزا.
متحرک= جنبنده، جنبشمند، جنبان، جنباننده، پوینده، پویا، ورزنده.
حرکت ارادی= جنبش بهخواست، جنبش خواستی.
حرکت غیر ارادی= جنبش اَخواستی(ناخواسته.)
حرکت انتقالی= جنبش جابهجایی.
حرکت جوهری= جنبش گوهری[از اندیشه هایفرزانی(فلسفی) ایرانی.]
حرکت چشم و ابرو= غنج.
حرکت دادن= جنباندن.
حرکت سماوی= جنبش آسمانی.
حرکت کردن= جنبیدن.
حرکت مذبوحانه = کوش بیهوده.
حرکت نفسانی= کنش روانی.
حرکت وضعی= جنبش به خود، خویشروشی.
سریعالحرکت= زودرو.
💥نمونه:
کاروان حرکت کرد= کاروان راه افتاد.
وقتی که رسیدیم، دیگر حرکت نمیکرد= هنگامی/زمانی که رسیدیم، دیگر تکان نمیخورد.
با این حرکت عمومی نمیتوان مقابله کرد= با این جنبش مردمی نمیتوان رویارویی کرد.
هر متحرکی را محرکی هست= هر جنبندهای را جنبانندهای هست.
گذاشتن حرکتهای فتحه و کسره و ضمه روی حروف= گذاشتن جُنبههای زبَر و زیر و پیش روی واتها.
از تو حرکت، از خدا برکت= از تو پویایی، از خدا فراوانی.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
به جای واژهی بیگانهی«حرکت» بگوییم «جنبش»/«تکان»/«راه افتادن.»
حرکت= جنبش، جنبیدن، راهافتادن، تكان، انگیختهشدن، پویش، جُنبه[نشانه هایی که رفتار واتها(حرفها) را مینمایاند: زبَر، زیر، پیش و...]
بیحرکت= بیجنبش، آرام.
محرک= جنباننده، جنبشانگیز، جنبشگر، رانه، برانگیزنده، انگیزه، انگیزا.
متحرک= جنبنده، جنبشمند، جنبان، جنباننده، پوینده، پویا، ورزنده.
حرکت ارادی= جنبش بهخواست، جنبش خواستی.
حرکت غیر ارادی= جنبش اَخواستی(ناخواسته.)
حرکت انتقالی= جنبش جابهجایی.
حرکت جوهری= جنبش گوهری[از اندیشه هایفرزانی(فلسفی) ایرانی.]
حرکت چشم و ابرو= غنج.
حرکت دادن= جنباندن.
حرکت سماوی= جنبش آسمانی.
حرکت کردن= جنبیدن.
حرکت مذبوحانه = کوش بیهوده.
حرکت نفسانی= کنش روانی.
حرکت وضعی= جنبش به خود، خویشروشی.
سریعالحرکت= زودرو.
💥نمونه:
کاروان حرکت کرد= کاروان راه افتاد.
وقتی که رسیدیم، دیگر حرکت نمیکرد= هنگامی/زمانی که رسیدیم، دیگر تکان نمیخورد.
با این حرکت عمومی نمیتوان مقابله کرد= با این جنبش مردمی نمیتوان رویارویی کرد.
هر متحرکی را محرکی هست= هر جنبندهای را جنبانندهای هست.
گذاشتن حرکتهای فتحه و کسره و ضمه روی حروف= گذاشتن جُنبههای زبَر و زیر و پیش روی واتها.
از تو حرکت، از خدا برکت= از تو پویایی، از خدا فراوانی.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی.
برابر پارسی«وصف» و واژگان همریشهی آن آورده میشود:
توصیف= ستودن، ستای
توصیف کردن= سُتودن.
وصف= ستایش، ارج، فروزه، نِگیزش، ستودن.
وصف کردن= شناساندن، ستودن.
وصفی= فروزهای، ستایهای.
وصاف= ستاینده.
وصافی= ستایندگی.
زایدالوصف= چشمگیر، افزون ستایه، بیش از اندازه.
مع الوصف= (ساختهی پارسیگویان)، با این همه، با آن که، با این که
موصوف= نهادهشده، ستودهشده، ستوده، ستایششده، ستایشانگیز، پسندیده، فروزینه.
چه شعرها که در وصف معشوق نسرود=
چه چکامهها که در ستایش دلبر نسرود.
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
برابر پارسی«وصف» و واژگان همریشهی آن آورده میشود:
توصیف= ستودن، ستای
توصیف کردن= سُتودن.
وصف= ستایش، ارج، فروزه، نِگیزش، ستودن.
وصف کردن= شناساندن، ستودن.
وصفی= فروزهای، ستایهای.
وصاف= ستاینده.
وصافی= ستایندگی.
زایدالوصف= چشمگیر، افزون ستایه، بیش از اندازه.
مع الوصف= (ساختهی پارسیگویان)، با این همه، با آن که، با این که
موصوف= نهادهشده، ستودهشده، ستوده، ستایششده، ستایشانگیز، پسندیده، فروزینه.
چه شعرها که در وصف معشوق نسرود=
چه چکامهها که در ستایش دلبر نسرود.
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#نکتههای_ویرایشی:
بهجای اینکه بگوییم؛
ادلهی اربعه عبارت اند از: کتاب، سنت، اجماع و قیاس
میتوانیم بگوییم:
فرنودهای چهارگانه چنیناند: نسک، روش، همرایی و همسنجی.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
بهجای اینکه بگوییم؛
ادلهی اربعه عبارت اند از: کتاب، سنت، اجماع و قیاس
میتوانیم بگوییم:
فرنودهای چهارگانه چنیناند: نسک، روش، همرایی و همسنجی.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍 #نکتههای_ویرایشی:
📕به جای واژهی بیگانهی«مساوی»
📗بگوییم «برابر، همتراز، یكسان»
مساوی= برابر، یکسان، یکاندازه، همارز، پایاپای، هَمتای، سربِهسر.
مساوات= برابری، همترازی، هَمتاکی، سربِهسری.
تساوی= برابری، همانندی، همسانی، یکسانی، برابرسازی.
تسویه حساب= شمارترازی، هَمتاوی.
💥نمونه:
انسانها با هم مساویاند=
آدمیان با هم برابرند.
انسانها در محضر خدا با هم مساویاند=
مردمان در پیشگاه خدا یكساناند.
او در علم مساوی من است=
او در دانش همتراز من است.
ما طالب مساوات حقوق و عدالتیم=
ما خواستار یکسزایی و دادگری هستیم.
اعتقاد به تساوی بین زن و مرد=
باور به برابری مبان زن و مرد.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📕به جای واژهی بیگانهی«مساوی»
📗بگوییم «برابر، همتراز، یكسان»
مساوی= برابر، یکسان، یکاندازه، همارز، پایاپای، هَمتای، سربِهسر.
مساوات= برابری، همترازی، هَمتاکی، سربِهسری.
تساوی= برابری، همانندی، همسانی، یکسانی، برابرسازی.
تسویه حساب= شمارترازی، هَمتاوی.
💥نمونه:
انسانها با هم مساویاند=
آدمیان با هم برابرند.
انسانها در محضر خدا با هم مساویاند=
مردمان در پیشگاه خدا یكساناند.
او در علم مساوی من است=
او در دانش همتراز من است.
ما طالب مساوات حقوق و عدالتیم=
ما خواستار یکسزایی و دادگری هستیم.
اعتقاد به تساوی بین زن و مرد=
باور به برابری مبان زن و مرد.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🔍#نکتههای_ویرایشی:
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻اَوّلاً (اَوٌلَن)= یکم، نخست
💥✍ نمونه:
🔺اولاً که این حرفِ را من نگفتهام...= نخست این که این سخن را من نگفتهام...
🔺اولاً، نمیتونم بیام= یکم بتوانم بیایم هم نمیایم.
دوماً، بتونم هم نمیام!= دوم، بتوانم هم نمیایم!
🚩دنباله دارد
گردآوری و نگارش #مجید_دری.
#پارسی_پاک #اولا.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش»پالایش
زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی؛
🔻اَوّلاً (اَوٌلَن)= یکم، نخست
💥✍ نمونه:
🔺اولاً که این حرفِ را من نگفتهام...= نخست این که این سخن را من نگفتهام...
🔺اولاً، نمیتونم بیام= یکم بتوانم بیایم هم نمیایم.
دوماً، بتونم هم نمیام!= دوم، بتوانم هم نمیایم!
🚩دنباله دارد
گردآوری و نگارش #مجید_دری.
#پارسی_پاک #اولا.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش»پالایش
زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نکتههای_ویرایشی:
واژهی 🌞«خورشید» واژهای پارسی است که؛
به زبان انگلیسی هم راه یافته است.
واژهی اوستایی«سور» نخست به «هور»
و سپس به «خور» دگردیس(تبدیل) شده است،
که با افزودهشدن«شید» که به چم «درخشان» است به گونهی«خورشید» امروزین درآمده است.
واژهی اوستایی«سور» در راهِ رفتن به زبان انگلیسی، نخست به «سون» و سپس به «سان»(Sun) دگردیس شده و در زبان انگلیسی امروزه بهکار برده میشود.
اکنون نیک درمییابیم که روز «یکشنبه»
در زبان انگلیسی چه چمی دارد.
Sunday = Sun + Day = روز خورشيد
خوب است بدانیم نامگذاری روزهای هفته در زبان انگلیسی، برداشتی از ایران باستان است
و راز بَستاری(بسته بوودن) روز یکشنبه نیز در فرنام(عنوان) «روز خورشید» در ایران باستان نهفته است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
واژهی 🌞«خورشید» واژهای پارسی است که؛
به زبان انگلیسی هم راه یافته است.
واژهی اوستایی«سور» نخست به «هور»
و سپس به «خور» دگردیس(تبدیل) شده است،
که با افزودهشدن«شید» که به چم «درخشان» است به گونهی«خورشید» امروزین درآمده است.
واژهی اوستایی«سور» در راهِ رفتن به زبان انگلیسی، نخست به «سون» و سپس به «سان»(Sun) دگردیس شده و در زبان انگلیسی امروزه بهکار برده میشود.
اکنون نیک درمییابیم که روز «یکشنبه»
در زبان انگلیسی چه چمی دارد.
Sunday = Sun + Day = روز خورشيد
خوب است بدانیم نامگذاری روزهای هفته در زبان انگلیسی، برداشتی از ایران باستان است
و راز بَستاری(بسته بوودن) روز یکشنبه نیز در فرنام(عنوان) «روز خورشید» در ایران باستان نهفته است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نکتههای_ویرایشی:
«در حالیکه» به دو چم(معنی) بهکار میرود
که زبان ما را کممایه کرده است:
1. همچنان که، در همانگاه که، همانجور که
As، While، Whilst
💥نمونه:
در حالیکه تبسم میکرد، حکم داد= همچنان که لبخند میزد، فرمان راند.
همانجور که لبخند میزد، فرمان داد.
همانگاه که لبخند میزد، فرمود.
لبخند زنان، فرمان داد.
2. با اینکه، اگرچه، گرچه.
Although، Though، Whereas، Even though
💥نمونه:
میگفت که کارش صلحآمیز است،
در حالیکه خودش هم میدانست که کذب است=
میگفت که کارش آشتیآمیز است، با اینکه خودش هم میدانست که دروغ است.
میگفت که کارش آشتیجویانه است،
گرچه خودش هم میدانست که دروغ است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارســـــی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
«در حالیکه» به دو چم(معنی) بهکار میرود
که زبان ما را کممایه کرده است:
1. همچنان که، در همانگاه که، همانجور که
As، While، Whilst
💥نمونه:
در حالیکه تبسم میکرد، حکم داد= همچنان که لبخند میزد، فرمان راند.
همانجور که لبخند میزد، فرمان داد.
همانگاه که لبخند میزد، فرمود.
لبخند زنان، فرمان داد.
2. با اینکه، اگرچه، گرچه.
Although، Though، Whereas، Even though
💥نمونه:
میگفت که کارش صلحآمیز است،
در حالیکه خودش هم میدانست که کذب است=
میگفت که کارش آشتیآمیز است، با اینکه خودش هم میدانست که دروغ است.
میگفت که کارش آشتیجویانه است،
گرچه خودش هم میدانست که دروغ است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارســـــی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نکتههای_ویرایشی:
بهجای واژهی بیگانهی «امکان» میتوان گفت:
شایش، شایندگی، شایمندی.
شاید بودن، شدن، شدنی.
دستیافتن، دستدادن.
توانایی، آسانبودن.
💥نمونه:
این کار امکان ندارد= این کار شدنی نیست، نشاید.
اگر امکان داشت= اگر شدنی بود.
اگر دست داد.
اگر شد.
امکان خرید اتومبیل بهصورت آنلاین=
شایندگی خرید خودرو بهگونهی همگاه.
شایش خرید همگاهِ خودرو.
#سعدی؛
کنونت که امکان گفتار هست= کنونت که شایش به گفتار هست.
اکنون که شایمندی، توانایی گفتن داری.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
بهجای واژهی بیگانهی «امکان» میتوان گفت:
شایش، شایندگی، شایمندی.
شاید بودن، شدن، شدنی.
دستیافتن، دستدادن.
توانایی، آسانبودن.
💥نمونه:
این کار امکان ندارد= این کار شدنی نیست، نشاید.
اگر امکان داشت= اگر شدنی بود.
اگر دست داد.
اگر شد.
امکان خرید اتومبیل بهصورت آنلاین=
شایندگی خرید خودرو بهگونهی همگاه.
شایش خرید همگاهِ خودرو.
#سعدی؛
کنونت که امکان گفتار هست= کنونت که شایش به گفتار هست.
اکنون که شایمندی، توانایی گفتن داری.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾