سرای فرزندان ایران.
5.04K subscribers
5.02K photos
1.55K videos
57 files
575 links
🖍📖#زبان_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#پارسی_سخن_بگوییم، #زیبا_بنویسیم.
زبان پارسی، یکی از زیباترین زبان های‌جهان ست،
این 💎زیبای سخت جان را پاس بداریم.
🦅ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.
Download Telegram
#داستان‌های_شاهنامه؛

پادشاهی یزدگرد:
پادشاهی یزدگرد بیست سال بوود.
وختی یزدگرد به پادشاهی رسید به پند و اندرز پرداخت و گفت:
اگر شاه هم باشی به‌هررووی خشت بالین‌ توست.
ما از فریدون و جمشید و پرویز و کاووس که برتر نیستیم همه مردند و اینک من که فرزند نوشیروان هستم و پدرانم تاجدار بوودند تا وختی زنده هستم ریشه‌ی بدی‌ها را می‌کنم و با آن‌ها نبرد می‌کنم.
در این جهان تنها نام جاوید است که می‌ماند.
بزرگان به اوو آفرین گفتند و پادشاهی یزدگرد همچنان
دنبالهدار بوود تا به شانزدهمین سال رسید در آن زمان عمر که در میان تازیان بزرگ بوود سعد وقاص را فرمانده سپاه کرد و به جنگ یزدگرد فرستاد و بدین‌سان بخت ساسانیان تیره گشت.
وختی یزدگرد آگاه شد از هر سوو سپاه گِرد کرد و دستوور داد تا پورهرمزد رستم ریاست سپاه را به دست بگیرد.
رستم ستاره‌شناس و بیداردل و باهووش بوود.
نزد یزدگرد رفت و سرفروود آورد.
شاه اوو را ستوود و گفت:
تازیان به فرماندهی سعد وقاص به مرز ما آمدند و باید درجا از تازش تازیان پیش‌گیری کنید.
رستم پذیرفت و با سپاه به راه افتاد و پس از یک ماه جنگ در قادسی آغاز شد.
رستم که ستاره‌شناس بوود دریافت که این جنگ پایان خوشی ندارد پس نامه‌ای به برادر نوشت و در آغاز به ستایش پروردگار پرداخت و نوشت:
از گردش ستارگان دريافتم که پادشاهی روو به پایان است .
دریغ آن سر و تاج و اورنگ و تخت
دریغ آن بزرگی و آن فر و بخت
کزین پس شکست آید از تازیان
ستاره نگردد مگر بر زیان.
فرستاده‌ای از تازیان آمد و از قادسی تا رودبار را می‌خواهد و باید به آن‌ها باژ بدهیم.
از گلبوی طبری و ارمنی و ماهوی سوری همه دل به جنگ بسته‌اند.
تو لشکری گرد کن و به آذرآبادگان برو.
اگر مادر را دیدی دروود مرا به اوو بفرست و بگوو غمگین نباشد چون در سرای گذرا هرچه گنج داشته باشیم رنجمان بیشتر است.
به خدا پناه ببر و دل از این جهان گذرا بردار.
من در جنگ بدی گرفتار شدم و از آن رهایی نمی‌یابم.
اگر رووزی بر شاه رووزگار تنگ شد هووشیار ایشان باش که یادگار ساسانیان است.
دریغا که به هررووی این پادشاهی از میان می‌رود.
جهان به کسی پایدار نیست.
سپس از ایران و ترکان و تازیان نژادی درهم‌آمیخته پدید می‌آید.
دیگر نه جشن و نه رامشگری است و نه باده‌ای و خوراکشان نان کشک است و پشمینه پووشند.
بسیار نگرانم که اینک که من پهلوان سپاه شدم زمان افت ساسانیان رسید.
تیغ ما بر تازیان کارگر نیست.
ای‌کاش دانش پیش‌گوویی نداشتم.
همه بزرگانی که با من هستند گمان می‌کنند که این بیشه از پیکر تازیان پر می‌شود.
ای برادر این قادسی دخمه من است به‌هررووی تو هوای شاه را داشته باش و خود را جانباز ایشان کن.
رستم نامه را مهر زد و برای برادر فرستاد.
سپس نامه‌ای بر پرنیان سپید از سووی پور هرمزد به سعد وقاص نوشت:
در آغاز از جهان‌
دار پاک که سپهر از نیرووی آن برپاست گفت و سپس به ستایش شاه خودپرداخت و پس از نام و نشان شاه اوو پرسید و سپس گفت:
این چه‌کاری است.؟
چرا به ایران تازش کردی.؟
شاه ما پدر در پدر تاجدار است و شکووه و بزرگی فراوانی دارد .
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیده است کار
که تخت عجم را کند آرزوی
تفو باد بر چرخ گردان تفوی.
آیا شرم نمی‌کنید.؟
مردی دانا و سخنران نزد ما بفرست تا نگرش تو را بگووید.
هرچه از شاه بخواهی به تو خواهد داد.
پند مرا بپذیر و هووشمندانه رفتار کن.
#دنباله‌دار.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅

🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
     ب‌ه :
     
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌