🔵آیینهای جشن تیرهماه سیزدهشو تبری (مصادف با دوازدهم آبان ماه)
🔴پذیرایی ویژه شب تیرهماه سیزدهشو: در شب تیرما سیزده، خانوادهها، دوستان و خویشاوندان نزدیک، گردهم جمع میشوند و بنا بر رسم محل آجیل و میوههایی مانند انار، پرتقال، خربزه، هندوانه، ازگیل، سنجد، انگور، نیشکر، تخمه، بشتیزیک و گردو دور سفره میچینند و با هم میخورند. همچنین نان و شیرینیهای محلی همچون کماج و بادونه هم در این شب پخته و در پذیراییها استفاده میشد.
🔵آیین لالزن شو در این شب بنا بر سنت پیشینیان آیین «لالزنِ شو» یا کتک خوردن از لال برگزار میشود. نحوه انجام بازی در گذشته بدین صورت بود که سر شب چند نفر از جوانان روستا دور هم جمع میشدند، یک تن را به عنوان لال که نمیبایست حرف بزند، انتخاب میکردند و «شیش» یا چوب بلندی را به دستش میدادند. این جوانان به همراه فرد لالی که چوب بلندی در دست داشت، در روستا میگشتند و در خانههای روستایی را میکوبیدند. هنگامی صاحب خانه از در بیرون میآمد، این لال با شیش (چوب) به صاحب خانه میزد و فرار میکرد و دوستانش پشت سرش میرفتند و آوازهای محلی سر میدادند و صاحب خانه هم مقداری میوه، پول یا برنج به همراهان لال میداد.
🔴اهالی بر این باورند که لال هرکسی را بزند، آن فرد تا سال دیگر مریض نمیشود. این زدن را شگون درستی میدانند یا اگر صاحب خانه هوشیار باشد و قسمتی از چوب را میگیرد و میشکند؛ زیرا به باور آنها شگون دارد. بیشتر مواقع لال سراغ زنان نازا، افراد دمبخت، حیوانات نازا و درختان بیمیوه میرود. در هنگام زدن، کسی پادرمیانی میکند و با قول و ضمانت جلوی زدن لال را میگیرد. صاحب خانه هم ترکه چوب را در بین چوبهای سقف میگذارد و معتقد است که برکت میآورد.
🔵آواز محلی جوانان در جشن تیرماه سیزدهشو این بود :
لال اِنه لال اِنه
پار بورده امسال اِنه
پار بورده امسال اِنه
مهمانِ پارسال اِنه
سرخانِ سوار اِنه
مه مارِ برار اِنه
🔴فال گوش ایستادن زنان: یکی از آیینهای جشن تیرهماه سیزدهشو «فال گوش ایستادن زنان» بود. زنان در هنگام غروب چادر بر سر خود میکردند و در کوچه میایستادند و به نخستین سخنانی که از رهگذران کوچه میشنیدند، توجه میکردند و با خود آن را میسنجیدند. اگر حرف بدی بود برای آن متاسف میشدند و اگر هم سخن خوبی میشنیدند، آن را به فال نیک میگرفتند.
🔵ترساندن درختان بی بار : از دیگر کارهای این شب این بود که اگر درختی مثل درخت گردو، پرتقال یا آلوچه که در سال میوه نمی داد یا کم میوه می داد با تبر حمله می کردند تا آن را قطع کنند و در این میان یک نفر پادرمیانی می کرد و مانع از قطع کردن درخت می شد. این عمل به گونه ای ترساندن درخت برای بارور شدن بود.
🔴جشن و پایکوبی: جشن و پایکوبی بخش دیگری از این مراسم است که معمولا نوازندگان محلی با سورنا مینوازند و مردم به شادمانی و پایکوبی میپردازند.
🔵گردو شکستن: از آیینهای دیگر جشن تیرهما سیزدهشو که بسیار مرسوم بود،شکستن گردو بود. به باور مردم منطقه، هرکسی اگر گردویی را میشکست و مغز آن پربار و تمیز بود، عقیده داشتند که برای آن فرد خوب است و سال خوشی در انتظار است اما اگر پوچ یا خراب بود، سال آن فرد بد بود.
🔴امیری خوانی: از دیگر رسمهایی که در این شب برگزار میشد، جمع شدن اهالی روستا در یک محیط بود و در هنگام برپایی جشن تیرهماسیزده، امیریخوانی انجام میشد.
#فرهنگ_ایران #آبانگان #تیرماه_سیزده_شو.
@farzandan_parsi
🔴پذیرایی ویژه شب تیرهماه سیزدهشو: در شب تیرما سیزده، خانوادهها، دوستان و خویشاوندان نزدیک، گردهم جمع میشوند و بنا بر رسم محل آجیل و میوههایی مانند انار، پرتقال، خربزه، هندوانه، ازگیل، سنجد، انگور، نیشکر، تخمه، بشتیزیک و گردو دور سفره میچینند و با هم میخورند. همچنین نان و شیرینیهای محلی همچون کماج و بادونه هم در این شب پخته و در پذیراییها استفاده میشد.
🔵آیین لالزن شو در این شب بنا بر سنت پیشینیان آیین «لالزنِ شو» یا کتک خوردن از لال برگزار میشود. نحوه انجام بازی در گذشته بدین صورت بود که سر شب چند نفر از جوانان روستا دور هم جمع میشدند، یک تن را به عنوان لال که نمیبایست حرف بزند، انتخاب میکردند و «شیش» یا چوب بلندی را به دستش میدادند. این جوانان به همراه فرد لالی که چوب بلندی در دست داشت، در روستا میگشتند و در خانههای روستایی را میکوبیدند. هنگامی صاحب خانه از در بیرون میآمد، این لال با شیش (چوب) به صاحب خانه میزد و فرار میکرد و دوستانش پشت سرش میرفتند و آوازهای محلی سر میدادند و صاحب خانه هم مقداری میوه، پول یا برنج به همراهان لال میداد.
🔴اهالی بر این باورند که لال هرکسی را بزند، آن فرد تا سال دیگر مریض نمیشود. این زدن را شگون درستی میدانند یا اگر صاحب خانه هوشیار باشد و قسمتی از چوب را میگیرد و میشکند؛ زیرا به باور آنها شگون دارد. بیشتر مواقع لال سراغ زنان نازا، افراد دمبخت، حیوانات نازا و درختان بیمیوه میرود. در هنگام زدن، کسی پادرمیانی میکند و با قول و ضمانت جلوی زدن لال را میگیرد. صاحب خانه هم ترکه چوب را در بین چوبهای سقف میگذارد و معتقد است که برکت میآورد.
🔵آواز محلی جوانان در جشن تیرماه سیزدهشو این بود :
لال اِنه لال اِنه
پار بورده امسال اِنه
پار بورده امسال اِنه
مهمانِ پارسال اِنه
سرخانِ سوار اِنه
مه مارِ برار اِنه
🔴فال گوش ایستادن زنان: یکی از آیینهای جشن تیرهماه سیزدهشو «فال گوش ایستادن زنان» بود. زنان در هنگام غروب چادر بر سر خود میکردند و در کوچه میایستادند و به نخستین سخنانی که از رهگذران کوچه میشنیدند، توجه میکردند و با خود آن را میسنجیدند. اگر حرف بدی بود برای آن متاسف میشدند و اگر هم سخن خوبی میشنیدند، آن را به فال نیک میگرفتند.
🔵ترساندن درختان بی بار : از دیگر کارهای این شب این بود که اگر درختی مثل درخت گردو، پرتقال یا آلوچه که در سال میوه نمی داد یا کم میوه می داد با تبر حمله می کردند تا آن را قطع کنند و در این میان یک نفر پادرمیانی می کرد و مانع از قطع کردن درخت می شد. این عمل به گونه ای ترساندن درخت برای بارور شدن بود.
🔴جشن و پایکوبی: جشن و پایکوبی بخش دیگری از این مراسم است که معمولا نوازندگان محلی با سورنا مینوازند و مردم به شادمانی و پایکوبی میپردازند.
🔵گردو شکستن: از آیینهای دیگر جشن تیرهما سیزدهشو که بسیار مرسوم بود،شکستن گردو بود. به باور مردم منطقه، هرکسی اگر گردویی را میشکست و مغز آن پربار و تمیز بود، عقیده داشتند که برای آن فرد خوب است و سال خوشی در انتظار است اما اگر پوچ یا خراب بود، سال آن فرد بد بود.
🔴امیری خوانی: از دیگر رسمهایی که در این شب برگزار میشد، جمع شدن اهالی روستا در یک محیط بود و در هنگام برپایی جشن تیرهماسیزده، امیریخوانی انجام میشد.
#فرهنگ_ایران #آبانگان #تیرماه_سیزده_شو.
@farzandan_parsi
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (🦅 شهباز 🦅)
⬅️"تمبر"واژهای بیگانه(فرانسوی) ست.
💎"تمبر" برگهای کوچک که کنارههای آن دارای بُرشی
دندانهای ست،
که روی بستههای پستی و یا نامههای سازمانی چسبانده میشود.
♦️برای این واژه برابر(معادل) پارسی پیدا نشد.
✅تمبر یادبود "روز جهانی نوروز" که در آن پرچم کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند، دیده میشود.
❌"تمر" واژهای تازی ست به چم خرما.
⬅️"تمر" هندی میوهای بسته بندی و فرآوری شده از کشور هندوستان است که در شهر گُجَرات هند به فراوانی یافت میشود.
#فرهنگ_ایران
✍🦅 شهباز 🦅
@farzandan_parsi
💎"تمبر" برگهای کوچک که کنارههای آن دارای بُرشی
دندانهای ست،
که روی بستههای پستی و یا نامههای سازمانی چسبانده میشود.
♦️برای این واژه برابر(معادل) پارسی پیدا نشد.
✅تمبر یادبود "روز جهانی نوروز" که در آن پرچم کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند، دیده میشود.
❌"تمر" واژهای تازی ست به چم خرما.
⬅️"تمر" هندی میوهای بسته بندی و فرآوری شده از کشور هندوستان است که در شهر گُجَرات هند به فراوانی یافت میشود.
#فرهنگ_ایران
✍🦅 شهباز 🦅
@farzandan_parsi
☀️🌞☀️🌞☀️🌞☀️🌞
🌙#نگاهی_به_پیدایش_شب_چله.
در گذشتههای دور و بسیار دورتر از زمان زرتشت پیامبر،
در ایران باستان، مردمانی که با دامپروری و کشاورزی زندگی خود را میگذراندند،
با دوگانگیها و دشواریهای زیستبوم روبرو بودند.
سپیدی و سیاهی، خوبی و بدی، روشنی و تیرگی، دوستی و دشمنی، گذشت و کینه و...
برخی از این دوگانگیها بودند.
در باور آنها آنچه برای زندگیشان خوب بود نشانهی خدای خوب و آنچه برای زندگیشان زیانآور بود نشانهی خدای بد شمرده میشد.
از این رو آنها روز و روشنایی که در آن
بالندگی و کوشش بود،
دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش میافروختند تا از روشنایی پاسداری کنند.
در شبهای دراز زمستان گرد هم میآمدند و آتش میافروختند و در درازترین شب سال،
به انگیزهی اینکه از فردا دوباره روشنایی و روز درازتر خواهد شد، شادی میکردند.
در این شب میوههایی که نگهداری کرده بودند، آجیل و خوراکیهای دیگر فراهم میکردند و به پیشواز چلهی بزرگ میرفتند.
⛺️«چله» چیست؟
چلهی بزرگ از فردای یلدا آغاز شده
و تا جشن سده (چهل روز) دنباله داشت.
در چلهی بزرگ هوا بسیار سرد بود و با فرارسیدن جشن سده(۱۰ بهمن) و پایان چلهی بزرگ،
چلهی کوچک (چهل روز دوم) آغاز میشد و تا ۲۰ اسپند دنباله داشت.
در چلهی کوچک از سرمای هوا به آرامی کاسته میشد. پس از چلهی کوچک نیز آب و هوا نوید فرا رسیدن گرما،
بهار و شکفتن گلها را میداد.
🍎چرا رنگ سرخ؟
رنگ سرخ در آیین مهر، نشانهی فراز آمدن روشنایی و زایش شید(نور) است.
همچنین میوههای سرخ، میوههایی هستند که بر پایهی دانش امروز ما دارای پاداُکسایِش*(آنتیاکسیدان) فراوانند و از تن آدمی در برابر بیماریها نگهداری میکنند.
📜یکی از آیینهای شب چله از دیرباز، داستانگویی دربارهی دلاوریهای پهلوانان میهن و سربلندیهای آنان بود.
شب چله که با شادی و سرور همراه بود، تا سپیدهدم دنباله داشت تا بتوان زایش شید را پس از تاریکی و شبی سرد نگریست.
همچنین گرایش به شید و روشنایی میتواند نمادی از گرایش به آگاهی در ایرانیان باشد.
#فرهنگ_ایران
#یلدا
برداشت آزاد از نسکهای:
#از_نوروز_تا_نوروز
نویسنده #کورش_نیکنام
#گاهشماری_و_جشن_های_ایران_باستان
نویسنده #هاشم_رضی
پینوشت*: در بنمایهها برابر پارسی واژهی "آنتیاکسیدان" یافت نشد. واژهی "پاداُکسایِش" پیشنهاد ادبسار است.
@farzandan_parsi.
🌙#نگاهی_به_پیدایش_شب_چله.
در گذشتههای دور و بسیار دورتر از زمان زرتشت پیامبر،
در ایران باستان، مردمانی که با دامپروری و کشاورزی زندگی خود را میگذراندند،
با دوگانگیها و دشواریهای زیستبوم روبرو بودند.
سپیدی و سیاهی، خوبی و بدی، روشنی و تیرگی، دوستی و دشمنی، گذشت و کینه و...
برخی از این دوگانگیها بودند.
در باور آنها آنچه برای زندگیشان خوب بود نشانهی خدای خوب و آنچه برای زندگیشان زیانآور بود نشانهی خدای بد شمرده میشد.
از این رو آنها روز و روشنایی که در آن
بالندگی و کوشش بود،
دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش میافروختند تا از روشنایی پاسداری کنند.
در شبهای دراز زمستان گرد هم میآمدند و آتش میافروختند و در درازترین شب سال،
به انگیزهی اینکه از فردا دوباره روشنایی و روز درازتر خواهد شد، شادی میکردند.
در این شب میوههایی که نگهداری کرده بودند، آجیل و خوراکیهای دیگر فراهم میکردند و به پیشواز چلهی بزرگ میرفتند.
⛺️«چله» چیست؟
چلهی بزرگ از فردای یلدا آغاز شده
و تا جشن سده (چهل روز) دنباله داشت.
در چلهی بزرگ هوا بسیار سرد بود و با فرارسیدن جشن سده(۱۰ بهمن) و پایان چلهی بزرگ،
چلهی کوچک (چهل روز دوم) آغاز میشد و تا ۲۰ اسپند دنباله داشت.
در چلهی کوچک از سرمای هوا به آرامی کاسته میشد. پس از چلهی کوچک نیز آب و هوا نوید فرا رسیدن گرما،
بهار و شکفتن گلها را میداد.
🍎چرا رنگ سرخ؟
رنگ سرخ در آیین مهر، نشانهی فراز آمدن روشنایی و زایش شید(نور) است.
همچنین میوههای سرخ، میوههایی هستند که بر پایهی دانش امروز ما دارای پاداُکسایِش*(آنتیاکسیدان) فراوانند و از تن آدمی در برابر بیماریها نگهداری میکنند.
📜یکی از آیینهای شب چله از دیرباز، داستانگویی دربارهی دلاوریهای پهلوانان میهن و سربلندیهای آنان بود.
شب چله که با شادی و سرور همراه بود، تا سپیدهدم دنباله داشت تا بتوان زایش شید را پس از تاریکی و شبی سرد نگریست.
همچنین گرایش به شید و روشنایی میتواند نمادی از گرایش به آگاهی در ایرانیان باشد.
#فرهنگ_ایران
#یلدا
برداشت آزاد از نسکهای:
#از_نوروز_تا_نوروز
نویسنده #کورش_نیکنام
#گاهشماری_و_جشن_های_ایران_باستان
نویسنده #هاشم_رضی
پینوشت*: در بنمایهها برابر پارسی واژهی "آنتیاکسیدان" یافت نشد. واژهی "پاداُکسایِش" پیشنهاد ادبسار است.
@farzandan_parsi.
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
---- #ویرایش_شده ----
با ریشه های خود آشنا بشویم.
درختان تا هنگامی که ریشه در خاک دارند،
اگر آتش هم زده شوند باز هم آواره کارگاهها نمیشوند و در جایگاه راستین خود میمانند،
هر درختی که به میز، تخت، تختخواب و دیگر فرآوردههای چوبی دگرگون میشوند،
نخست از ریشهاش جدا شده و سپس به کارگاههای دُرودگری بُرده شده است.
تا از ریشه جدا نشویم از گزند رُخدادهای ناگوار دور میمانیم.
#فرهنگ_ایران
#ایران_زیبا.
---- ویرایش نشده ----
با ریشه های خود آشنا باشیم.
درختان تا زمانی که ریشه در خاک دارند حتی اگر آتش هم زده شوند باز هم آواره نمیشوند و در منزلگاه راستین خود میمانند، هر درختی که تبدیل به مبل و تخت و دیگر تولید شده های چوبی شده اول از ریشه اش جدا شده و بعد آواره کارگاه های مختلف درودگری شده است.
تا از ریشه جدا نشویم از گزند حوادث در امانیم.
#فرهنگ_ایران
#ایران_زیبا.
💡@FARZANDAN_PARSI💡
با ریشه های خود آشنا بشویم.
درختان تا هنگامی که ریشه در خاک دارند،
اگر آتش هم زده شوند باز هم آواره کارگاهها نمیشوند و در جایگاه راستین خود میمانند،
هر درختی که به میز، تخت، تختخواب و دیگر فرآوردههای چوبی دگرگون میشوند،
نخست از ریشهاش جدا شده و سپس به کارگاههای دُرودگری بُرده شده است.
تا از ریشه جدا نشویم از گزند رُخدادهای ناگوار دور میمانیم.
#فرهنگ_ایران
#ایران_زیبا.
---- ویرایش نشده ----
با ریشه های خود آشنا باشیم.
درختان تا زمانی که ریشه در خاک دارند حتی اگر آتش هم زده شوند باز هم آواره نمیشوند و در منزلگاه راستین خود میمانند، هر درختی که تبدیل به مبل و تخت و دیگر تولید شده های چوبی شده اول از ریشه اش جدا شده و بعد آواره کارگاه های مختلف درودگری شده است.
تا از ریشه جدا نشویم از گزند حوادث در امانیم.
#فرهنگ_ایران
#ایران_زیبا.
💡@FARZANDAN_PARSI💡
🕺 🍇 🍷 🍖 ☘ 💃
🔅#آشنایی_با_جشنهای_ایرانی:
💃🕺شادی و جشن و پایکوبی،
شیوهی دیرینهی زندگی ایرانیان باستان بود و اندوه، گریستن و پریشانی، ناپسند شمرده میشد.
گفته میشود ایرانیان باستان دستکم ۶۵ روز از سال جشنهای همگانی داشتند.
🍲 ماه دی یکی از ماههایی بود که جشنهای پرشماری داشت و یکی از این جشنها«سیرسور»
یا«سیرشور» بود که به گفتهی ابوریحان بیرونی و برخی دیگر از ایرانشناسان،
با سوگواری همگانی برای مرگ جمشیدشاه، پادشاه آرمانی ایران که به دست اهریمن کشته شد، پیوند داشت. نگر(توجه) داشته باشید که در روز سوگواری جمشیدشاه نیز مردم ایران آیینی داشتند که گریه و اندوه به آن راه نداشت.
🕺جشن«سیرسور» در «گوشروز» برابر با چهاردهم دی ماه (هشتم دی در گاهشمار کنونی) بود.
در بنمایهها نوشته شده: «در این روز مردم سیر میخوردند و آب انگور[*] مینوشیدند و سیر و سبزیها را با گوشت میپختند و میخوردند تا با این کار زیانهای دیو یا اهریمن را از خود دور کنند و از اندوهی که پس از کشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود، خود را برهانند.»
👑در افسانهها و همچنین داستانهای شاهنامهی فردوسی آمده است که در زمان «جمشید»
مرگ، رنج، تنگدستی، سرما و گرما از ایران رخت بربست و وی بهترین شیوه را برای بهزیستی و شادکامی مردمان پدید آورد و روز بر تخت نشستن جمشید، نوروز نامیده شد.
وی نزدیک به شِشسَد(۶۰۰) سال بر ایران فرمانروایی کرد ولی در سدههای پایانی از راستی و راه یزدان سرپیچید و ناخرسندی و شورش در کشور پدید آمد.
سپس جمشید ناگزیر از ایران گریخت و تاج و تخت به آژیدهاک(ضحاک)ماردوش رسید.
جمشید سد سال پنهان بود ولی در گوشروز از دیماه، آژیدهاک وی را در دریای چین یافت و او را به دو نیم کرد.
در این زمان جمشید ۷۰۰ساله بود.
چو این گفته شد فر یزدان ازوی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی!
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ؛
🍗شگفت آنکه در میان ایرانیان و بهویژه در این روز خوردن چربی ناپسند شمرده میشد.
همچنین خوردن سیر پخته و خام و دیگر خوراکهای ویژهی این روز، نشان از رویارویی با سرما و پیشگیری از بیماریها را دارد.
زیرا امروز سیر را گیاه تندرستی نامیدهاند.
در داستانها آمده است که خوردن گوشت پس از زمان جمشیدشاه در میان ایرانیان رواگ(رواج)یافت.
🍏امروزه انجمن خوراک ایران به پاس این رفتار هوشمندانهی ایرانیان، روز چهاردهم دی را
«روز میهنی خوراک»(روز ملی تغذیه) نام گذاشته است.
📖 در گوشروز از دیماه، به جز«سیرسور» فرستادن فرزندان به آموزشگاه و آموختن دانش و پیشه نیک شمرده میشد....
پینوشت*
آب انگور: 😉👈👈🍷
برداشت آزاد از:
#آثارالباقیه:
نویسنده: #ابوریحان_بیرونی.
تارنمای«ایرانبوم.»
#برهان_قاطع.
نویسنده: #محمدحسین_خلف_تبریزی.
#فرهنگ_نامهای_شاهنامه.
نویسنده: #منصور_رستگار_فسایی.
#دیگان #سیرسور
#فرهنگ_ایران #جمشید
تاریخ امروز به خورشیدی یکشنبه، ۰۷ فروردین ۱۴۰۱ تاریخ امروز به ترسایی و زایشی:
Sunday, March 27, 2022؛
امروز ۰۷ فروردین ۱۴۰۱ روز جهانی تیاتر میباشد.
📚📚📚📚
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅#آشنایی_با_جشنهای_ایرانی:
💃🕺شادی و جشن و پایکوبی،
شیوهی دیرینهی زندگی ایرانیان باستان بود و اندوه، گریستن و پریشانی، ناپسند شمرده میشد.
گفته میشود ایرانیان باستان دستکم ۶۵ روز از سال جشنهای همگانی داشتند.
🍲 ماه دی یکی از ماههایی بود که جشنهای پرشماری داشت و یکی از این جشنها«سیرسور»
یا«سیرشور» بود که به گفتهی ابوریحان بیرونی و برخی دیگر از ایرانشناسان،
با سوگواری همگانی برای مرگ جمشیدشاه، پادشاه آرمانی ایران که به دست اهریمن کشته شد، پیوند داشت. نگر(توجه) داشته باشید که در روز سوگواری جمشیدشاه نیز مردم ایران آیینی داشتند که گریه و اندوه به آن راه نداشت.
🕺جشن«سیرسور» در «گوشروز» برابر با چهاردهم دی ماه (هشتم دی در گاهشمار کنونی) بود.
در بنمایهها نوشته شده: «در این روز مردم سیر میخوردند و آب انگور[*] مینوشیدند و سیر و سبزیها را با گوشت میپختند و میخوردند تا با این کار زیانهای دیو یا اهریمن را از خود دور کنند و از اندوهی که پس از کشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود، خود را برهانند.»
👑در افسانهها و همچنین داستانهای شاهنامهی فردوسی آمده است که در زمان «جمشید»
مرگ، رنج، تنگدستی، سرما و گرما از ایران رخت بربست و وی بهترین شیوه را برای بهزیستی و شادکامی مردمان پدید آورد و روز بر تخت نشستن جمشید، نوروز نامیده شد.
وی نزدیک به شِشسَد(۶۰۰) سال بر ایران فرمانروایی کرد ولی در سدههای پایانی از راستی و راه یزدان سرپیچید و ناخرسندی و شورش در کشور پدید آمد.
سپس جمشید ناگزیر از ایران گریخت و تاج و تخت به آژیدهاک(ضحاک)ماردوش رسید.
جمشید سد سال پنهان بود ولی در گوشروز از دیماه، آژیدهاک وی را در دریای چین یافت و او را به دو نیم کرد.
در این زمان جمشید ۷۰۰ساله بود.
چو این گفته شد فر یزدان ازوی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی!
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ؛
🍗شگفت آنکه در میان ایرانیان و بهویژه در این روز خوردن چربی ناپسند شمرده میشد.
همچنین خوردن سیر پخته و خام و دیگر خوراکهای ویژهی این روز، نشان از رویارویی با سرما و پیشگیری از بیماریها را دارد.
زیرا امروز سیر را گیاه تندرستی نامیدهاند.
در داستانها آمده است که خوردن گوشت پس از زمان جمشیدشاه در میان ایرانیان رواگ(رواج)یافت.
🍏امروزه انجمن خوراک ایران به پاس این رفتار هوشمندانهی ایرانیان، روز چهاردهم دی را
«روز میهنی خوراک»(روز ملی تغذیه) نام گذاشته است.
📖 در گوشروز از دیماه، به جز«سیرسور» فرستادن فرزندان به آموزشگاه و آموختن دانش و پیشه نیک شمرده میشد....
پینوشت*
آب انگور: 😉👈👈🍷
برداشت آزاد از:
#آثارالباقیه:
نویسنده: #ابوریحان_بیرونی.
تارنمای«ایرانبوم.»
#برهان_قاطع.
نویسنده: #محمدحسین_خلف_تبریزی.
#فرهنگ_نامهای_شاهنامه.
نویسنده: #منصور_رستگار_فسایی.
#دیگان #سیرسور
#فرهنگ_ایران #جمشید
تاریخ امروز به خورشیدی یکشنبه، ۰۷ فروردین ۱۴۰۱ تاریخ امروز به ترسایی و زایشی:
Sunday, March 27, 2022؛
امروز ۰۷ فروردین ۱۴۰۱ روز جهانی تیاتر میباشد.
📚📚📚📚
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅هنگامی که 🌞خورشید پدید آمد.
🎋آشنایی با جشنهای ایرانی:
چلهی بزرگ، چلهی کوچک، چارچار، سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن.!
واژگان زیبا و دوستداشتنی بالا،
واژگانی هستند که برای بزرگان و سالخوردگان
ما بسیار آشنا و با دل و جان آن دلبندان آمیخته شده، ولی برای زمان ما.....
در گذشته، زمستان به چلهی بزرگ و چله کوچک بخشبندی میشد.
چلهی بزرگ از "آغاز دی تا دهم بهمن" به اندازهی چهل روز و چلهی کوچک از "یازدهم تا پایان بهمن" به اندازهی بیست روز بود و به همین شَوَند(دلیل) با نام چلهی کوچک و بزرگ نامیده میشد.
فروشُدگاه(غروب) پایانی روز چلهی بزرگ، جشن سده برگزار میشد.
مردم گرد هم میآمدند، شادی میکردند،
آتش میافروختند و میخواندند:
"سده به سده، پنجاه به نوروز"
و اینگونه آمدن چلهی کوچک را جشن میگرفتند.
این دو برادر (چلهی بزرگ و کوچک)
هشت روز(چهار روز آخر چِلهی بزرگ و چهار روز نخست چِلهی کوچک) در کنار همدیگر هستند که آن هشت روز را "چارچار" مینامند.
پس از "چارچار" نوبت به "اهمن و بهمن"، پسران پیرزن (ننه سرما) میرسد که خودی نشان دهند.
دَه روز آغاز اسپند(اسفند) را "اهمن" و ده روز دوم اسپند را "بهمن" میگویند.
در این بیست روز شاید به اندازهی بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله، کنایی بگویند:
"اهمن وبهمن، آرد كن سد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهدهی همه بامن."
تا اینجا بیست روز از اسپند به نام«اهمن و بهمن» نامگذاری شدهاند و میماند ده روز پایان اسپند که پنج روز نخست آن(بیست تا بیست و پنجم) "«سیاهبهار»" نام گرفته:
"سیاه بهار شب ببار و روز بکار"
از این سروده پیداست که در این زمان، شبها بارندگی فراوان بود و روزها کشاورزان سرگرم به کِشتوکار بودند.
پنج روز پایان اسپند هم "پیرزن" نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی، گاهی همراه با باد است و گاه از آسمان تغرسه (تگرگ) میبارد.
آنها بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و دانههای آن به زمین میريزد.!
فرستنده: #عباس_رضوی.
#فرهنگ_ایران.
#جشن_سده.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🎋آشنایی با جشنهای ایرانی:
چلهی بزرگ، چلهی کوچک، چارچار، سده، اهمن و بهمن، سیاه بهار و پیرزن.!
واژگان زیبا و دوستداشتنی بالا،
واژگانی هستند که برای بزرگان و سالخوردگان
ما بسیار آشنا و با دل و جان آن دلبندان آمیخته شده، ولی برای زمان ما.....
در گذشته، زمستان به چلهی بزرگ و چله کوچک بخشبندی میشد.
چلهی بزرگ از "آغاز دی تا دهم بهمن" به اندازهی چهل روز و چلهی کوچک از "یازدهم تا پایان بهمن" به اندازهی بیست روز بود و به همین شَوَند(دلیل) با نام چلهی کوچک و بزرگ نامیده میشد.
فروشُدگاه(غروب) پایانی روز چلهی بزرگ، جشن سده برگزار میشد.
مردم گرد هم میآمدند، شادی میکردند،
آتش میافروختند و میخواندند:
"سده به سده، پنجاه به نوروز"
و اینگونه آمدن چلهی کوچک را جشن میگرفتند.
این دو برادر (چلهی بزرگ و کوچک)
هشت روز(چهار روز آخر چِلهی بزرگ و چهار روز نخست چِلهی کوچک) در کنار همدیگر هستند که آن هشت روز را "چارچار" مینامند.
پس از "چارچار" نوبت به "اهمن و بهمن"، پسران پیرزن (ننه سرما) میرسد که خودی نشان دهند.
دَه روز آغاز اسپند(اسفند) را "اهمن" و ده روز دوم اسپند را "بهمن" میگویند.
در این بیست روز شاید به اندازهی بارندگی باشد که این دو برادر به دو چله، کنایی بگویند:
"اهمن وبهمن، آرد كن سد من
روغن بیار ده من
هیزم بکن خرمن
عهدهی همه بامن."
تا اینجا بیست روز از اسپند به نام«اهمن و بهمن» نامگذاری شدهاند و میماند ده روز پایان اسپند که پنج روز نخست آن(بیست تا بیست و پنجم) "«سیاهبهار»" نام گرفته:
"سیاه بهار شب ببار و روز بکار"
از این سروده پیداست که در این زمان، شبها بارندگی فراوان بود و روزها کشاورزان سرگرم به کِشتوکار بودند.
پنج روز پایان اسپند هم "پیرزن" نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری، گاهی آفتابی، گاهی همراه با باد است و گاه از آسمان تغرسه (تگرگ) میبارد.
آنها بر این باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده و دانههای آن به زمین میريزد.!
فرستنده: #عباس_رضوی.
#فرهنگ_ایران.
#جشن_سده.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾