سرای فرزندان ایران.
5.04K subscribers
5.02K photos
1.55K videos
57 files
575 links
🖍📖#زبان_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#پارسی_سخن_بگوییم، #زیبا_بنویسیم.
زبان پارسی، یکی از زیباترین زبان های‌جهان ست،
این 💎زیبای سخت جان را پاس بداریم.
🦅ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.
Download Telegram
در اوستا و کتابهای پهلوی چندین نوع #دیو داریم: دیو آز، نیاز، خشم، رشک، ننگ، کین، نمام، دوروی، نا پاکدین، ناشکری

خوب پس نمی توانیم بگوییم که اینها ساکنان اولیه سرزمین ایران بودند، خیر.
پیش از آمدن ایرانیان به فلات ایران تمدن عیلامی ها و دیگر اقوام لولوبی ها، میتانی ها و ... را داشتیم و دکتر #ذبیح_الله_صفا از تپوران و کادوسیان و آماردها هم نام می برد. کشفیات گیرشمن هم نشان داده که این اقوام غیر ایرانی خیلی هم متمدن بودند و آریایی ها چیزهای زیادی از آنها آموختند.
خوب حالا برویم روی #واژه_شناسی که موضوع مورد علاقه من است.
واژه #"مجنون" در عربی از ریشه "جن" می آید. این ریشه در اصل یعنی "پنهان". جن چون از نظر ها پنهان است نامش جن است. "جنین" و "جنت" و "مجنون" هر سه از یک ریشه اند : وجه مشترکشان این است که از نظر پنهان هستند. مجنون چون سر به بیابان نهاده بود و از نظر ها دور شده بود او را "مجنون" می گفتند. البته شما ممکن است بگویید "مجنون" یعنی "جن زده یا دیوانه" . من می گویم بله درست است. اما یادمان باشد که #عربی یک #زبان_دینامیک است یک لغت باید شمول معنایی داشته باشد و شامل معنی های دیگر هم باشد. مجنون چون سر به بیابان نهاد و از نظرها دور شد کارش عاقلانه نبود . هر دو معنی با هم هستند.
واژه alienation (بیگانگی) را که دوست فرهیخته مان ذکر کردند از واژه alius لاتین به معنی " دیگر" می آید و نیز alienus به معنی " مال دیگری" است از آن فعل alienare ساخته می شود که alienation به معنی "بیگانگی از خود یا از دیگران " از آن ساخته می شود.
واژه "دیوانه" با "دیو" هم ریشه است . هر دو از ریشه dei به معنی درخشیدن می آیند که توضیح دادم.
اما "دیوار" هیچ ربطی به "دیو" ندارد و از دو جزء ساخته شده:
dega-va:ra

همان طوری که در کتاب #علی_نورایی آمده dega یعنی ساختن از خاک رس و ریشه var همان wer 3 هندواروپایی به معنی محافظت کردن و پوشاندن است. لغت paru-zana فارسی باستان به معنی شهر کوچک یا برزن از آن ساحته شده که paru همان "پر" یا "زیاد" است و zana یعنی مرد. پس تحت اللفظ یعنی پر از مردان یا دارای مردان زیاد.
این واژه در اصل #مادی است چون در فارسی باستان به جای z باید d می داست. همچنین vardana فارسی باستان که در اوستا vareza:na می شود به همین معنی شهر کوچک یا برزن است.
@farzandan_parsi
#واژه_شناسی_گوسفند 🐏🌿 🐑🌾

#پارسی باستان: گائوسپنتا
#پارسی پهلوی: گوسپنت
#پارسی نوین: گوسفند

واژه "گوسفند" که "گوسپند" هم گفته می شود از دو بخش زیر ساخته شده است:

🟡 #گو:
که ریخت دیگری از واژه "گاو" است.
خود واژه گاو هم به چم "روان و زنده" است که،
با واژگان زیر هم خانواده می باش:

گیاه (زنده)
گیتی (جهان زنده)
گیو (سرزنده و نیرومند)
گیومرث (مرد نیرومند)

هم اکنون در بسیاری از زبان‌های بومی ایران مانند: #لری و #گیلکی و ...
"گاو🐄" را همان "گو"🐂 می گویند.

هم تباران اروپایی ما نیز همین واژه را به کار می برند:

#انگلیسی: cow
#آلمانی: kuh
#سوئدی: ko
#ارمنی: kov
#لهستانی: krowa
#روسی: korova
ُرُوات: krava

🟣 #سپند:
به چم #مقدس است؛ هرچند گمان می رود که خود واژه "مقدس" هم از واژه پارسی "مغدیس" به چم موبد زرتشتی گرفته شده باشد.

@farzandan_parsi
#زیبایی‌های_زبان_پارسی.


#واژه_شناسی
#پتیاره

واژه‌یِ پتیاره به چم (معنای)زشت، زشت‌کار، بَد، بَدکار، دشمنی است.

برخی از دوستان "ه" پایانیِ واژه‌ی پتیاره را مادینه‌ساز،می‌پندارند که،
تازی‌شده است و بر این باورند این واژه را به زنان روسپی می‌گویند که نادرست است.

چرا که "پتیار" کوتاه‌ شده‌یِ واژه‌یِ "پتیاره" است.

مانندِ؛ واژه "کین" که کوتاه‌شده‌یِ واژه "کینه" است.
در #اوستا "پئی تیار" برای زاب(صفتی) برای اهریمن و دیوان آمده و یکبار هم برای فروزه (صفت) اسکندر مقدونی آمده،
مانند:
جهان بر آن جنگ نظّاره بود
که آن اژدها زشت، #پتیاره بود.

همه پیش فرمانش بیچاره‌اند
که با شورش و جنگ و #پتیاره‌اند

همی رفت باید کزین چاره نیست
مرا بدتر از مرگ پ#تیاره نیست.

دو #پتیاره زین‌گونه بی‌جان شدند
ز تیغ یَل سام بریان شدند.
#فردوسی_بزرگ.

🟢 بر این پایه "پتیاره" واژه‌ای پارسی است
و پیوندی با زبان تازی ندارد.

♦️این واژه در پارسیِ پهلویِ ساسانی پتیارَگ بوده است.

@farzandan_parsi.
#واژه_شناسی؛
🌺 ناهار و ناشتا

«ناهار و ناشتا»
بر بنیاد «ناف- آهار و ناف- آشتیا»
به مانک «خوراک» هسته‌ای میانی بوده است.
در سانسکریت هم واژه‌ی برابر«ناهار»
بدین مانک است.
واژه تازی «نهار»
(نح-حارٌ، سمت گرما، روز)
با «ناهار» پارسی یکی نیست.
«چاشت» در بنیاد «چَه- آشتیا» است،
به مانک خوراکیِ خُرد.، یا «کوچک»‌

#بززگمهر_صالحی.

💡@Farzandan_parsi.💡
بازآمد
الهه
#درود: گرامیان،
🌝ایوار خوش،

اندکی به فرهنگ بزرگ ايران زمين بپردازیم.
«#واژه_شناسی»
🔷واژه‌ی«جعفر» چیست.؟
آیا واژه‌ی «جعفر» با دروغهای اَرب ستایان اَرَبی هست؟،
🔷واژه‌ی «جعفر» اَرَبی شده‌ی
واژه‌ی ایرانی «جاه فَر» هست.
مانند: واژه‌ی(جایزه که از دو واژه‌ی جا،جاه، جای+ زه) ساخته شده است.
🔷جای زه= بهترین پایگاه، بهترین جایگاه، خوب.
🔷جافَر، جاه فَر(جعفر) به مانیک فَر و شکوه،
بزرگی و روشنایی است.
🔷تازیان به پستان شتر (که ارزنده ترین جای شترهست) جعفر گویند.

🌳پاینده #ایران_سرافراز.
#ما روشنای زیبای سپیده دَم تاریخیم.🌷

خاک پای فرهنگ سُتوار ایران:

«آرتاباز»

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Didi Ke Rosva Shod Delam ( ahaang.com )
Jahan
🌳درود گرامیان؛

پسین آدینه بر شما خوش بادا:

«#واژه شناسی»
واژه‌ی «اظطراب» چیست.؟
«اظطراب» ارَبی شده‌ی واژه‌ی ایرانی
و خرَدمندانه‌ی «اَستَر آب» است که در زبان انگلیسی «استرس» شده است.
پس «astar ,ab» چیست.؟
«اَستَر» چارپایی است که مادرش «مادیان» و پدرش «خر» می‌باشد.

در پارسی «یابو و غاتر» (واژه‌ی سغدی)،
«اَستَر» هنگامی که  خودش را  در آب می بیند  بسیار «آشفته و سراسیمه» می‌شود چون مانند اَسپ بنیادمندی و فَرکانمندی (اصالت) ندارد.

از ترس دیدن خودش در آب روی دو پای بلند می‌شود و سخت می هراسد چنانکه از خوید(عرق) خیس می‌شود.

رفتار و هراس و آشفنگی«اَستر وآب» به زبان اَرَبی رفته و«اظطراب» شده است.

ما 🌞روشنای زیبای سپیده دَم تاریخیم.

خاک پای فرهنگ بلند ایران. 🍀🌷🌺
«"آرتاباز»


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
         🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Edameye Saz Va Avaz Shekasteh Jamed Daran Foroud Be Mahoor
Mohammadreza Shajarian
اندڪے از زبان خردمندانہ ایرانیان،

«#واژه_شناسی

1_ اڪبر و تڪبیر از ڪجا آمدہ است.؟

واژه‌ی«اَبَر» abar،
برگرفتہ از«اَپَرَڪ» در زبان پهلوے است ڪہ در پارسی«ابَرڪ» و «اَبره» گفتہ می‌شود.

واژه‌ی«اَپَرَڪ» بہ زبان آرامے رفتہ و«اڪپر» بہ مانے وآرِشِ(بزرگ شدہ) است.

این واژہ از راہ یمن بہ زبان تازے رفتہ و«اڪبر» شدہ است.
اَبَرینش نیز«تڪبیر» شدہ است.🌹


2_ واژه‌ی«عزیز، معزز و....!»
از ڪجا آمدہ ست؟

واژه‌ی«اَزیز» بہ مانے و آرِشِ گرامے، گرام، از زبان ایرانی(پهلوے) از راہ یمن بہ زبان تازی  راہ یافتہ است و با واڪ«ع» نوشتہ می‌شود ڪہ نادرست است.

مانند نانو ڪہ تازیان«نعنا» گویند.


«ما روشناے زیبایِ سپیدہ دَمِ تاریخیم» 🌷

پایندہ ایران سرافراز 🌷




آرِش= پیام، آوردہ معنی= مانیڪ، مانی= تازیان این واژه‌ے ایرانے را  با افزودن«ع» «معنی» ڪرده‌اند.

خاڪ پاے فرهنگ سُتوار ایران
«#آرتاباز🍀


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Audio
استاد شجریان:

اے غم برو، و گرنہ بہ میخانه‌ات ڪِشم.!!🍷🍷🍷

درود گرامیان
پسین آدینہ خوش.🌷

#واژه_شناسی.

«خَرقان» چیست؟

از واژه‌ے خَرقان، هیچ مانیڪی(مانے، معنے) بدست نمی‌آید زیرا از پارسی‌ خردمندانہ بہ فارسے ستَروَن و نازا و بے چَمے دگرش یافت.

هرچند ڪہ این واژگان بی‌چم و مانے، دشمنان ایران بویژہ ‌بیگانگان و جهان‌وتنی‌ها را بیشتر خوش آید و بہ دستاویز اینڪہ زبان، باید مردمے و روان و ڪوچہ بازارے و همیشہ در فرگشت باشد با زبان خردمندانہ ایرانے دشمنے می‌ڪنند.

هرچند ڪہ ما میدانیم آنها با ایران گرامیتر از جان دشمن هستند!!
روستاهاے گوناگونے در ایران ڪهن خوارگان نام داشتند بہ چم زمین‌هاے پست و هموار.
این نام در زمانهایے در اینجاے نام‌ها بہ خوارقان و خرقان درآمد و دربارہ شهرے ڪہ امروزہ آذرشهر نام گرفتہ نیز بہ دهِ خوارگان(روستاے زمین‌هاے هموار) در شڪل دهخوارقان ماند ڪہ امروزہ بہ آذرشهر نام گرفت.
باری،
نام راستین و پارسے خَرقان«خورگان» هست،
خور= خورشید
گان= جایگاه»
خورگان= جایگاہ فراوانے خورشید.

«ما روشناے زیباے سپیدہ دَمِ تاریخیم»🙏🌷🌷

خاڪ پاے فرهنگ ستوار ایران
#آرتاباز

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
چرا نباید به‌ پارسی‌زبانان افغانستان، بگوییم افغان؟

#واژه‌_شناسی
#پان_افغانیسم.
با مهر
و
با ادب؛
همرهان گرامی رووز خوش.
نژاد همه‌ی ما یکی ست و از یک گِل سِرشته شده‌ایم.
🚨بدبختانه!
دشمنان ما يگانگی و یک‌پارچگی ما را برنمی‌تابند و به شيوه‌های گووناگوون دست‌بکار شده‌اند.
از پیشوازی و ناآگاهی ما بیشترین بهره‌برداری را می‌کنند.
نا گفته نماند که برخی از ما نیز دانسته و نادانسته«آب به‌ آسیاب» این دشمنان پلید می‌ریزیم.!!!!

ب‌ه :
#سیــاه_منـصـور.

@FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅