Forwarded from سرای فرزندان ایران. (🦅 شهباز 🦅)
امروز☀️🕊☀️
🔹 به روز فیروز و فرخ
فروردین ایزد روز از:
ماه امرداد سال ۳۷۵۷ زرتشتی
🔸 برابر با:
سه شنبه ۱۵ امرداد ۱۳۹۸ خورشیدی
🔹 ۵ اوت ۲۰۱۹ زایشی
#درود_بر_فروهر_پاک
#نیکان_و_پارسایان☘🍃
@farzandan_parsi
🔹 به روز فیروز و فرخ
فروردین ایزد روز از:
ماه امرداد سال ۳۷۵۷ زرتشتی
🔸 برابر با:
سه شنبه ۱۵ امرداد ۱۳۹۸ خورشیدی
🔹 ۵ اوت ۲۰۱۹ زایشی
#درود_بر_فروهر_پاک
#نیکان_و_پارسایان☘🍃
@farzandan_parsi
💐🌿🍃🌺🍃🌼🐀
🌿🍋🌺🐠
🍃🍓🌱
🌺🌲
🍀
🌹 ۱۳۹۸/۱۲/۲
بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:
#درود_بر_شما و
#بهبامداد_بهرویشجوانهها_بهسرایشترانهها.
دانههای سپید و بلورین برف درآمیخته با
چکههای باران بر یال کوهساران،
بوسه و بازتاب خورشید بر آنان چشمانداز
بسیار زیبایی را پدید آورده است.
چشم پرستوهای شاد که با ناز و بیپروا
در آسمان پرواز میکنند و
آشیان در کلبههای چوبی و
کُنجِ ایوانهای روشن میسازند
را نوازش میدهد.
مَه رویانِ ماه پیشانی،
بامدادتان نیکو.
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
🍃
🐟🌹
🌲🌦🍃
🌿🌺🐛🌻
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞
🌿🍋🌺🐠
🍃🍓🌱
🌺🌲
🍀
🌹 ۱۳۹۸/۱۲/۲
بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:
#درود_بر_شما و
#بهبامداد_بهرویشجوانهها_بهسرایشترانهها.
دانههای سپید و بلورین برف درآمیخته با
چکههای باران بر یال کوهساران،
بوسه و بازتاب خورشید بر آنان چشمانداز
بسیار زیبایی را پدید آورده است.
چشم پرستوهای شاد که با ناز و بیپروا
در آسمان پرواز میکنند و
آشیان در کلبههای چوبی و
کُنجِ ایوانهای روشن میسازند
را نوازش میدهد.
مَه رویانِ ماه پیشانی،
بامدادتان نیکو.
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
🍃
🐟🌹
🌲🌦🍃
🌿🌺🐛🌻
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (🌲Siahmansoor🌲)
صبح است، دمی بر می گلرنگ زنیم
وین شیشهٔ ناموننگ برسنگ زنیم
دست از اَمَلِ درازِ خود باز کشیم
در زلفِ دراز و دامنشِ چنگ زنیم.
#خیام
#درود_به_پیشگاهتان
#دوشنبه_همراه_با_رویش_مهروشــکوه
وین شیشهٔ ناموننگ برسنگ زنیم
دست از اَمَلِ درازِ خود باز کشیم
در زلفِ دراز و دامنشِ چنگ زنیم.
#خیام
#درود_به_پیشگاهتان
#دوشنبه_همراه_با_رویش_مهروشــکوه
#درود،
با سرکوب زبان و فرهنگ ایرانی در بیش از هزار سال،
بسیاری را گمان براین است که درسد بزرگی از واژگان ایرانی (فارسی) از فرهنگ اَرب (عرب) هست،
با اینهمه یورش ویرانگر باز میتوان گفت که ریشهی درسد بزرگی از زبان اَرَبی، از واژگان ایرانی است،
[[ جاوید نام پروفسور حسابی میفرمایند از واکهای زبان ایرانی میتوان بیش از «دویست ملیون» واژه ساخت.
و این توانایی در زبان اَرَبی کمتر از
«یکمیلیون و هفتسد هزار» واژه میباشد.!!!!]]
کوشش میشود یاری زبان ایرانی به زبان اَرَبی ( عربی) در یک رشته نوشتار پیشکش دوستداران گردد.
[مانند واژهی «قاضی»، که از ریشه ی واژهی ایرانی«کاتیک» «گَزیک» گرفته شده است.
پس آنچه در زبان اَرَبی با واژهی قاضی ساخته شدهاند ریشهی ایرانی دارند]
یاری واژگان ایرانی به فرهنگ و ادب اَرَبی،
«بخش چهل و یکم» 🍀🌹
١_ دُهانَج= از واژه ی ایرانی «دو کوهان، شتر دوکوهان» گرفته و ساخته شده است.
٢_ دَهبَرج= "" "" «دَه پَرَک _ دَه پَر»
٣_دَهلیزی= "" "" «دِهلیزی» (سَخُن یاوه، گفتار تَهی از خرَد)
۴ _ دَهنَج= "" "" «دَهنه» (از سنگهای گرانبها، زَنگار کانی)
۵ _ دَیابیج= «دیباها»
۶_ دَیاوین= "" "" «دیوانها، نوشتارها، دیپ ها»
٧_ دیباج = "" "" «دیبا، دیباه»
(شکستی دُمِ مار و خَستی سَرَش_ به دیبا، بپوشید خواهی سَرَش؟؟ «پردیسی»)
٨_ دیانَة _ دیانت= "" "" «دینداری»
٩_ دیباجَة= "" "" «نرم چهره، پَرَند رخسار»
١٠_ دیباجَة الکتاب= "" "" «دیباچه ی کتاب، پیشگفتار ماتیکان»
(واژهی دیباچه،
از «دیپ» پهلوی گرفته شده است که،
چَم آن«متن، نوشتار» است و دیباچه، همان نوشته ی کوتاه هست که در آغاز کتاب مینویسند.
کتاب نیز از واژهی «کَتهَ» اوستایی گرفته شده است که کتیبه و کتاب و مکتوب و آنچه در دستور زبان اَرَبی،
از بُن واژهی«کَتَه» ساخته شده اند ریشهی ایرانی دارند.
پس، هم دیباچه و هم کتاب از ریشه ی زبان ایرانی هستند.)
۱۱ _دَیبَق="" "" «دِیبَه، دَیبَه، دیبا»
١٢_ دَیدَبان= "" "" « دیدبان، نگهبان»
☘ در این رشته نوشتارها بسیاری از واژگان ایرانی که ریشه یابی نشده اند نیامده است،
درزمان ویرایش که در آینده انجام خواهدیافت، آنها افزوده خواهند شد.
مانند واژه ی «سلاح» که از واژه ی ایرانی«سناه» گرفته شده است و یا واژهی«صنعت» که از «سندایش» گرفته شده است و در جای خود ویچار (واخیده / واکاوی) میگردد و.....!!!
پاینده ایران سرافراز 🌷
گردآورنده «#آرتاباز»
دنباله دارد.
💡👈@Farzandan_parsi.💡
با سرکوب زبان و فرهنگ ایرانی در بیش از هزار سال،
بسیاری را گمان براین است که درسد بزرگی از واژگان ایرانی (فارسی) از فرهنگ اَرب (عرب) هست،
با اینهمه یورش ویرانگر باز میتوان گفت که ریشهی درسد بزرگی از زبان اَرَبی، از واژگان ایرانی است،
[[ جاوید نام پروفسور حسابی میفرمایند از واکهای زبان ایرانی میتوان بیش از «دویست ملیون» واژه ساخت.
و این توانایی در زبان اَرَبی کمتر از
«یکمیلیون و هفتسد هزار» واژه میباشد.!!!!]]
کوشش میشود یاری زبان ایرانی به زبان اَرَبی ( عربی) در یک رشته نوشتار پیشکش دوستداران گردد.
[مانند واژهی «قاضی»، که از ریشه ی واژهی ایرانی«کاتیک» «گَزیک» گرفته شده است.
پس آنچه در زبان اَرَبی با واژهی قاضی ساخته شدهاند ریشهی ایرانی دارند]
یاری واژگان ایرانی به فرهنگ و ادب اَرَبی،
«بخش چهل و یکم» 🍀🌹
١_ دُهانَج= از واژه ی ایرانی «دو کوهان، شتر دوکوهان» گرفته و ساخته شده است.
٢_ دَهبَرج= "" "" «دَه پَرَک _ دَه پَر»
٣_دَهلیزی= "" "" «دِهلیزی» (سَخُن یاوه، گفتار تَهی از خرَد)
۴ _ دَهنَج= "" "" «دَهنه» (از سنگهای گرانبها، زَنگار کانی)
۵ _ دَیابیج= «دیباها»
۶_ دَیاوین= "" "" «دیوانها، نوشتارها، دیپ ها»
٧_ دیباج = "" "" «دیبا، دیباه»
(شکستی دُمِ مار و خَستی سَرَش_ به دیبا، بپوشید خواهی سَرَش؟؟ «پردیسی»)
٨_ دیانَة _ دیانت= "" "" «دینداری»
٩_ دیباجَة= "" "" «نرم چهره، پَرَند رخسار»
١٠_ دیباجَة الکتاب= "" "" «دیباچه ی کتاب، پیشگفتار ماتیکان»
(واژهی دیباچه،
از «دیپ» پهلوی گرفته شده است که،
چَم آن«متن، نوشتار» است و دیباچه، همان نوشته ی کوتاه هست که در آغاز کتاب مینویسند.
کتاب نیز از واژهی «کَتهَ» اوستایی گرفته شده است که کتیبه و کتاب و مکتوب و آنچه در دستور زبان اَرَبی،
از بُن واژهی«کَتَه» ساخته شده اند ریشهی ایرانی دارند.
پس، هم دیباچه و هم کتاب از ریشه ی زبان ایرانی هستند.)
۱۱ _دَیبَق="" "" «دِیبَه، دَیبَه، دیبا»
١٢_ دَیدَبان= "" "" « دیدبان، نگهبان»
☘ در این رشته نوشتارها بسیاری از واژگان ایرانی که ریشه یابی نشده اند نیامده است،
درزمان ویرایش که در آینده انجام خواهدیافت، آنها افزوده خواهند شد.
مانند واژه ی «سلاح» که از واژه ی ایرانی«سناه» گرفته شده است و یا واژهی«صنعت» که از «سندایش» گرفته شده است و در جای خود ویچار (واخیده / واکاوی) میگردد و.....!!!
پاینده ایران سرافراز 🌷
گردآورنده «#آرتاباز»
دنباله دارد.
💡👈@Farzandan_parsi.💡
#نکتههای_ویرایشی؛
نایکسانی «درود و سلام»
پرسش: چه هنگام به کسی درود میفرستیم؟
پاسخ:هنگامی که کار یا سخن کسی را به پسندیم به او آفرین میگوییم.
♻️پس درود دربردارندهی «اِشغ و مهر» شماست برای آن کس.
و فرستادن درود بر کسی به چم فرستادن بهترین «آرزوهاست» که در یک واژه چکیده شده است. ...
❗️«سلام»:
«سلام» از ریشه«سلم» به چم سر فرود آوردن
و به چم «تسلیم» که واژهای تازی ست،
در برابر کس دیگری است .
«سلام» از فرهنگ تازی بَرگرفته شده
و «برای آن فرهنگ که پیوسته در جنگ و خونریزی بودند.
دربردارندهی این پیام بودکه من جنگی باشما ندارم.»
و بادافره«ثواب»« سلام» هم از اینجاست که،
دست کم سرفرود میآوری وتندرست میمانی!!!
🔸 پس«سلام» از ترس و ناتوانی سرچشمه میگیرد و هیچ پیام مهرآمیزی ندارد.
✅«#درود» از روی #اِشغ_و_مهر است .....
کنون شما برگزینید با دوستانتان
با {#اِشغ_و_نگاه_مهرآمیز} روبرو میشوید
یا با #خواری__ترس_و_ناتوانی؟ !!!!
#پس: «درود» بر همه ایرانیان دوستدار فرهنگ و ادب و ایران....
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
نایکسانی «درود و سلام»
پرسش: چه هنگام به کسی درود میفرستیم؟
پاسخ:هنگامی که کار یا سخن کسی را به پسندیم به او آفرین میگوییم.
♻️پس درود دربردارندهی «اِشغ و مهر» شماست برای آن کس.
و فرستادن درود بر کسی به چم فرستادن بهترین «آرزوهاست» که در یک واژه چکیده شده است. ...
❗️«سلام»:
«سلام» از ریشه«سلم» به چم سر فرود آوردن
و به چم «تسلیم» که واژهای تازی ست،
در برابر کس دیگری است .
«سلام» از فرهنگ تازی بَرگرفته شده
و «برای آن فرهنگ که پیوسته در جنگ و خونریزی بودند.
دربردارندهی این پیام بودکه من جنگی باشما ندارم.»
و بادافره«ثواب»« سلام» هم از اینجاست که،
دست کم سرفرود میآوری وتندرست میمانی!!!
🔸 پس«سلام» از ترس و ناتوانی سرچشمه میگیرد و هیچ پیام مهرآمیزی ندارد.
✅«#درود» از روی #اِشغ_و_مهر است .....
کنون شما برگزینید با دوستانتان
با {#اِشغ_و_نگاه_مهرآمیز} روبرو میشوید
یا با #خواری__ترس_و_ناتوانی؟ !!!!
#پس: «درود» بر همه ایرانیان دوستدار فرهنگ و ادب و ایران....
#زبان_و_فرهنگ_پارسی_را_درست_بیاموزیم.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#درود_گرامیان:
اندکی دربارهی جشن زادیاد(تولد) و آیینهای فَرُخباد گفتن و شادیانه دادن آن برای ایرانیان،
آیا ایرانیان باید در جشن زادیاد (تولد)، افروزه (شمع) جشن زادیاد را خاموش کنند.؟؟
بربنیاد داشتههای تاریخی، ایرانیان با بازهی (فاصله ی) چند هزار ساله از دیگر ملتها،
از نخستین مردم جهان هستند که دارای شاروندی (تمدن)، فرهنگ و سنگ نوشته و خَت بودند.
ایرانیان جشن #زادیاد_زایچه_زادروز_زادمان_هاتینار_اَژات ( تولد) را بسیار گرامی میداشتند.
و همیشه برای زادیاد جشن میساختند.
از سویی دیگر، ایرانیان به «آتش» ارژ مینهادند.
١- برای گرمایش و پخت و پز خوراک
٢- برای پرتو افکنی و روشنی بخشی
١- ایرانیان برای نگهداری آتش(چون آتشزنهای مانند کبریت و....نبود.) آتشکدهها ساختند و پرستارانی برای نگهداری آتش گماردند و مردم نیز در خانههای خود ابزار «آتشبَر» داشتند که از آتشکدهها آتش میگرفتند و به خانههای خود میبردند.
(مانند نیاز به پمپ بنزین کنونی برای اتومبیل ها)
پرستاری از آتش، همان «نگهبانی و نگهداری»
از آتش است و نه پرستش و نیایش آتش،
که به دروغ بر ایرانیان بستند.
« مپندار که آتش پرستان بُدند
پرستنده ی پاک یزدان بودند»
(#پردیسی_بزرگ.)
٢- پرتو و روشنایی آتش،
ایرانیان به روشنایی بسیار ارژ می نهادند.
آنها همچنان که تاریکی را مادر نادانی و بیخِرَدی و پلیدی و پَتیارهگی و تاریک اندیشی و سیهروزی و تلخ بختی می دانستند.
روشنایی را مایهی راستی و درستی و شادی و نیکی و دانش نیک اندیشی و روشن نگری و سپید بختی به شمار می آوردند.
روشن نمودن شَمالِه(شمع) در جشن زادیاد،
همانا آرزوی سپید بختی و بهروزی و نیک زیوی برای جشن گیرنده است.
که در میانهی جشن افروزه ها را روشن می کنند تا روشنایی را پیشکشی نمایند و «هرگز آن را خاموش نمی کنند» زیرا خاموش نمودن سِپَندار (شمع) بگونهای کم ارژی و ریشخند به باورهای بسیار پسندیده و سپنتهی(مقدس) نیاکانمان است.
ایرانیان همچنان و تا کنون « آیینه شَمدان» را برای اَروس پیشکش نموده و در جشن اَروسی پیشاپیش اَروس روشنایی(شمع، لامپا، افروزه و...) میبَرَند و این بدان روی هست که برای اَروس و داماد روشن بختی آرزو دارند.
شوربختانه این جشن فرخنده و ارزشمند از ایران و بگونهای نارسا به اروپا رفت و گویا برای پیشگیری از آتش سوزی و بی آنکه کمترین نگرشی به فرزان(فلسفه ی) روشن نمودن افروزه در فرهنگ ايرانیان،
آن روشناییِ امید بخش را خاموش میکنند
و همین باور نادرست دوباره به ایرانی که پس از تازش تازیان.! بسیاری از فرهنگ بزرگ و زیبای خود را از دست داد،
برگشت و شوربختانه اکنون افروزهها را با شور و شادی و فریاد و هیاهو خاموش نموده و بی آنکه بدانیم چه میکنیم، جشن میگیریم.
شایسته است افروزهها را در کنار کاک(کیک)
و نه روی آن روشن نموده و بادست افشانی و پایکوبی و خوردن شیرینیِ کاک بگذاریم افروزهها خودشان خاموش شوند و هرگز روشناییِ امید بخش که پیامدار زندگانی روشن هست را خاموش نکنیم.
خاموش نمودنِ افروزه و کشتن روشنایی،
رهآوردِ زشتِ اروپاییان و نکوهیدنِ فرهنگ بزرگ ایرانیان است،
«ما روشنای زیبای سپیده دَمِ تاریخیم.» ☘🌿☘🌿🌹
پاینده ایران سرافراز. 🌷
٨٧٨۴ / ۱ / ۲۲
١٣٩٨ العربی
کمترین«آرتاباز.»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
اندکی دربارهی جشن زادیاد(تولد) و آیینهای فَرُخباد گفتن و شادیانه دادن آن برای ایرانیان،
آیا ایرانیان باید در جشن زادیاد (تولد)، افروزه (شمع) جشن زادیاد را خاموش کنند.؟؟
بربنیاد داشتههای تاریخی، ایرانیان با بازهی (فاصله ی) چند هزار ساله از دیگر ملتها،
از نخستین مردم جهان هستند که دارای شاروندی (تمدن)، فرهنگ و سنگ نوشته و خَت بودند.
ایرانیان جشن #زادیاد_زایچه_زادروز_زادمان_هاتینار_اَژات ( تولد) را بسیار گرامی میداشتند.
و همیشه برای زادیاد جشن میساختند.
از سویی دیگر، ایرانیان به «آتش» ارژ مینهادند.
١- برای گرمایش و پخت و پز خوراک
٢- برای پرتو افکنی و روشنی بخشی
١- ایرانیان برای نگهداری آتش(چون آتشزنهای مانند کبریت و....نبود.) آتشکدهها ساختند و پرستارانی برای نگهداری آتش گماردند و مردم نیز در خانههای خود ابزار «آتشبَر» داشتند که از آتشکدهها آتش میگرفتند و به خانههای خود میبردند.
(مانند نیاز به پمپ بنزین کنونی برای اتومبیل ها)
پرستاری از آتش، همان «نگهبانی و نگهداری»
از آتش است و نه پرستش و نیایش آتش،
که به دروغ بر ایرانیان بستند.
« مپندار که آتش پرستان بُدند
پرستنده ی پاک یزدان بودند»
(#پردیسی_بزرگ.)
٢- پرتو و روشنایی آتش،
ایرانیان به روشنایی بسیار ارژ می نهادند.
آنها همچنان که تاریکی را مادر نادانی و بیخِرَدی و پلیدی و پَتیارهگی و تاریک اندیشی و سیهروزی و تلخ بختی می دانستند.
روشنایی را مایهی راستی و درستی و شادی و نیکی و دانش نیک اندیشی و روشن نگری و سپید بختی به شمار می آوردند.
روشن نمودن شَمالِه(شمع) در جشن زادیاد،
همانا آرزوی سپید بختی و بهروزی و نیک زیوی برای جشن گیرنده است.
که در میانهی جشن افروزه ها را روشن می کنند تا روشنایی را پیشکشی نمایند و «هرگز آن را خاموش نمی کنند» زیرا خاموش نمودن سِپَندار (شمع) بگونهای کم ارژی و ریشخند به باورهای بسیار پسندیده و سپنتهی(مقدس) نیاکانمان است.
ایرانیان همچنان و تا کنون « آیینه شَمدان» را برای اَروس پیشکش نموده و در جشن اَروسی پیشاپیش اَروس روشنایی(شمع، لامپا، افروزه و...) میبَرَند و این بدان روی هست که برای اَروس و داماد روشن بختی آرزو دارند.
شوربختانه این جشن فرخنده و ارزشمند از ایران و بگونهای نارسا به اروپا رفت و گویا برای پیشگیری از آتش سوزی و بی آنکه کمترین نگرشی به فرزان(فلسفه ی) روشن نمودن افروزه در فرهنگ ايرانیان،
آن روشناییِ امید بخش را خاموش میکنند
و همین باور نادرست دوباره به ایرانی که پس از تازش تازیان.! بسیاری از فرهنگ بزرگ و زیبای خود را از دست داد،
برگشت و شوربختانه اکنون افروزهها را با شور و شادی و فریاد و هیاهو خاموش نموده و بی آنکه بدانیم چه میکنیم، جشن میگیریم.
شایسته است افروزهها را در کنار کاک(کیک)
و نه روی آن روشن نموده و بادست افشانی و پایکوبی و خوردن شیرینیِ کاک بگذاریم افروزهها خودشان خاموش شوند و هرگز روشناییِ امید بخش که پیامدار زندگانی روشن هست را خاموش نکنیم.
خاموش نمودنِ افروزه و کشتن روشنایی،
رهآوردِ زشتِ اروپاییان و نکوهیدنِ فرهنگ بزرگ ایرانیان است،
«ما روشنای زیبای سپیده دَمِ تاریخیم.» ☘🌿☘🌿🌹
پاینده ایران سرافراز. 🌷
٨٧٨۴ / ۱ / ۲۲
١٣٩٨ العربی
کمترین«آرتاباز.»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Telegram
attach 📎
1392.saeed,rahman
07.2tar
#درود؛ هم میهنان:
زندگیتان خوش و روزگار بشگفته بادا؛ 🌹
اکنون که در آستانهی نوگشت سال ۸۷۸۷ ایرانی (کیومرسی، ۱۴۰۱ العربی ) هستیم شایسته است واژهی
«عید» را واکاوی نماییم.
«واژه شناسی»
همه گمان داشتیم که واژهی«عید» اَرَبی است زیرا با پیش واک«ع» نوشته شده و از آن در زبان اَرَبی واژگانی چون ( اعیاد، مواعید، موعود، وعده، و....) ساخته شده است.
ولی راست چیست.؟
واژهی«عِیْد.»
از واژهی«اِیْد» eyd، اوستایی است که در پهلوی به یَد، یَس، یَسن، یسنا، جشن.،
دگر دیسیده شده است.
(تازیان با گذاردن واک«ع» بسیاری از واژگان ایرانی را تازی نمودند.
مانند: نانو که به نعنا، جافَر که به جعفر. جابه.
که به جعبه، و. بسیاری واژگان دیگر. .....!
اِید، همانا نزد نیاکان دوووووررررر ما جشن و شادی است.
نوروز بر همگان فرخنده باد،
سال خوشی برای خودمان بسازیم.
«ما روشنای زیبایِ سپیده دَمِ تاریخیم.» 🍀🌹
پاینده ایران سرافراز 🌷
خاک پای فرهنگ سُتوار ایران.
«آرتاباز»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
زندگیتان خوش و روزگار بشگفته بادا؛ 🌹
اکنون که در آستانهی نوگشت سال ۸۷۸۷ ایرانی (کیومرسی، ۱۴۰۱ العربی ) هستیم شایسته است واژهی
«عید» را واکاوی نماییم.
«واژه شناسی»
همه گمان داشتیم که واژهی«عید» اَرَبی است زیرا با پیش واک«ع» نوشته شده و از آن در زبان اَرَبی واژگانی چون ( اعیاد، مواعید، موعود، وعده، و....) ساخته شده است.
ولی راست چیست.؟
واژهی«عِیْد.»
از واژهی«اِیْد» eyd، اوستایی است که در پهلوی به یَد، یَس، یَسن، یسنا، جشن.،
دگر دیسیده شده است.
(تازیان با گذاردن واک«ع» بسیاری از واژگان ایرانی را تازی نمودند.
مانند: نانو که به نعنا، جافَر که به جعفر. جابه.
که به جعبه، و. بسیاری واژگان دیگر. .....!
اِید، همانا نزد نیاکان دوووووررررر ما جشن و شادی است.
نوروز بر همگان فرخنده باد،
سال خوشی برای خودمان بسازیم.
«ما روشنای زیبایِ سپیده دَمِ تاریخیم.» 🍀🌹
پاینده ایران سرافراز 🌷
خاک پای فرهنگ سُتوار ایران.
«آرتاباز»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
بازآمد
الهه
#درود: گرامیان،
🌝ایوار خوش،
اندکی به فرهنگ بزرگ ايران زمين بپردازیم.
«#واژه_شناسی»
🔷واژهی«جعفر» چیست.؟
آیا واژهی «جعفر» با دروغهای اَرب ستایان اَرَبی هست؟،
🔷واژهی «جعفر» اَرَبی شدهی
واژهی ایرانی «جاه فَر» هست.
مانند: واژهی(جایزه که از دو واژهی جا،جاه، جای+ زه) ساخته شده است.
🔷جای زه= بهترین پایگاه، بهترین جایگاه، خوب.
🔷جافَر، جاه فَر(جعفر) به مانیک فَر و شکوه،
بزرگی و روشنایی است.
🔷تازیان به پستان شتر (که ارزنده ترین جای شترهست) جعفر گویند.
🌳پاینده #ایران_سرافراز.
#ما روشنای زیبای سپیده دَم تاریخیم.🌷
خاک پای فرهنگ سُتوار ایران:
«آرتاباز»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌝ایوار خوش،
اندکی به فرهنگ بزرگ ايران زمين بپردازیم.
«#واژه_شناسی»
🔷واژهی«جعفر» چیست.؟
آیا واژهی «جعفر» با دروغهای اَرب ستایان اَرَبی هست؟،
🔷واژهی «جعفر» اَرَبی شدهی
واژهی ایرانی «جاه فَر» هست.
مانند: واژهی(جایزه که از دو واژهی جا،جاه، جای+ زه) ساخته شده است.
🔷جای زه= بهترین پایگاه، بهترین جایگاه، خوب.
🔷جافَر، جاه فَر(جعفر) به مانیک فَر و شکوه،
بزرگی و روشنایی است.
🔷تازیان به پستان شتر (که ارزنده ترین جای شترهست) جعفر گویند.
🌳پاینده #ایران_سرافراز.
#ما روشنای زیبای سپیده دَم تاریخیم.🌷
خاک پای فرهنگ سُتوار ایران:
«آرتاباز»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾