سرای فرزندان ایران.
5.01K subscribers
4.88K photos
1.49K videos
57 files
562 links
🖍📖#زبان_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#پارسی_سخن_بگوییم، #زیبا_بنویسیم.
زبان پارسی، یکی از زیباترین زبان های‌جهان ست،
این 💎زیبای سخت جان را پاس بداریم.
🦅ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.
Download Telegram
🌲🍋🌾🎋🍏🍂🎄🌾🍎
🍏🌾🍇🍎🎋🍂
🌾🍃🍉🎋🍂
🍎🌿🌾🍈
🍂 🌿 🍑
🎋🍅
🌶 ۱۴۰۲ / ۰۵ / ۲۳

شڪفتن #خورشید_نامیرا،
بر #چشم‌تان فَرُخ بادا...

اگر یک رووز پروانه‌ای با بال‌های زیبای خویش،
در آسمان پرواز کند و اگر ابر، باد و خوورشید
آن را نبینند و اگر خود را به کِری بزنند.
و همه چیز را از یاد ببرند،!
سرانجام سروی آزاده در آن نزدیکی،
همه چیز را می‌بیند و آنان را بر ریشه‌ی خویش می‌نويسد تا در رووز مبادا گواهی دهد.

زندگی‌تان باشڪوہ و
آڪندہ از شادیهاے بی‌پایان.

🖍ب‌ہ :
#سیــاه_منـصـور.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌲
🍂
🎋🍑🍂
🌾🍇🍋🍂
🍃🍎🌾🍏🎋🍂🌶
🌲🍃🎋🍇🍂🍎🎄🍏🍂🌾
#واژگان_پارسی:
#بخش_هشتسد_و_چهل_و_ششم؛


۸۴۶

🚸
#فرزندان_ایران؛
نکته‌هایی از چگوونگی واژه‌گزینی:
#وام‌گیری= وام‌گیری برابر است با گرفتن یک واژه از زبان‌های بیگانه(که بیروون از مرزهای‌کشورمان باشد) با همان چم که در زبان کشور خودمان ایران دارد.
وام‌گيری یکی از شيوه‌های گسترش واژگان زبان‌هاست.
اگر وام‌گيری به‌گوونه‌ای سنجیده و برپايه هنجارهای روشنی باشد،
نه‌تنها به زبان آسیب نمی‌رساند،
تازه این که نیکوویی واژگان آن را نیز افزایش می‌هد.
برای زبان و ادب پارسی وام‌گيری گفتارهای نیاز است:
🔸ابزارهای اندازه‌گيری
🔸درهنگامی که در برابر یک چم نتوان در گنجينه‌ی واژگانی زبان فارسی واژه‌ی خووبی یافت،
می‌توان واژه‌ی بيگانه‌ای را به وام گرفت.
چنین واژه‌ای باید دو ويژگی داشته باشد:
۱- در زبان مادر واژه‌ای ساده باشد و اگر هم ساده نيست،
ساختار بررسی آن چنان باشد که بتوان فرایندهای واژه‌سازی فارسی را بر روی آن بکار‌گیری کرد.
۲- بیشتر کارشناسان برای دیرینگی و گستردگی بهره‌گیری از آن‌ها برابرگزینی برای چنین واژه‌هایی را نیاز ندانند.

🚨از این پس؛
۱- واژگان پارسی«شیوه‌رفتار، روش»
بجای واژه درهم‌آمیخته تازی، پارسی «طرز رفتار»

۲- واژگان پارسی«کارکرد، کردار»
بجای واژه درهم‌آمیخته تازی، پارسی «طرز کار»

۳- واژه پارسی«کار کرد»
بجای واژه درهم‌آمیخته تازی، پارسی «عمل کرد»

۴- واژگان پارسی«روش، شیوه»
بجای واژه تازی «طریقه»

۵- واژه پارسی«راه»
بجای واژه تازی «طریق»

۶- واژگان پارسی«واپس ماندن»
بجای واژه درهم‌آمیخته تازی، پارسی «عقب مانده»

۷- واژه پارسی«بادامک»
بجای واژه تازی «لوزه»

۸- واژگان پارسی«دادکاری، نيرووی کشورداری،
نيرووی فرمانروایی»
بجای واژه تازی «قوه مجریه»

۹- واژه پارسی«سرخه تاج»
بجای واژه «اکلیل»

۱۰- واژگان پارسی«فرمان پی‌گرد، پیگیری»
بجای واژه تازی «قرار تعقیب.»

🖍ب‌ہ :
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
🌲🍋🌾🎋🍏🍂🎄🌾🍎
🍏🌾🍇🍎🎋🍂
🌾🍃🍉🎋🍂
🍎🌿🌾🍈
🍂 🌿 🍑
🎋🍅
🌶 ۱۴۰۲ / ۰۵ / ۲۴

شڪفتن
#خورشید_نامیرا،
بر
#چشم‌تان فَرُخ بادا...

بامداد سرآغاز خوش‌بختی ست،
که مردمان ناامید بخت و امیدواری
خویش را آزمايش کنند.
با گذشتن بی‌پروای رووزگار هنووز هم گرووهی:
بر این باورند که سپیده‌دم بامدادی،
پشت پرده‌ای از ابرهای سیاه،
و پرده‌ی شب پوشیده و پنهان ست.
آنان باور ندارند که به تاریکی امیدی نیست.

زندگی‌تان باشڪوہ و
آڪندہ از شادیهاے بی‌پایان.

🖍ب‌ہ :
#سیــاه_منـصـور.


📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌲
🍂
🎋🍑🍂
🌾🍇🍋🍂
🍃🍎🌾🍏🎋🍂🌶
🌲🍃🎋🍇🍂🍎🎄🍏🍂🌾
#واژگان_پارسی:
#بخش_هشتسد_و_چهل_و_هفتم؛


۸۴۷

#فرزندان_ایران:
پارسی، با پیشینه‌ی ۲۶۰۰ سال نویسایی،
نه تنها از کهن‌ترین زبانهای زنده‌ی جهان است و گنجینه‌‌ای شگفت از فرهنگ و دانش جهانیان بدان آفریده شده که تواناییِ شگرفی هم در واژه‌سازی دارد__ تا آن جای که بر پایه‌ی شمارشِ استاد محمودِ حسابی،
در پارسی تنها با بهره از وندها می‌توان
بیش از ۲۲۶ هزارهزار(میلیون)واژه ساخت.

🚨 از این پس؛
۱- واژگان پارسی«آمد و شد، زفت و آمد»
بجای واژه تازی «تردد»

۲- واژگان پارسی«بُرشکاری نوشته، پنهان‌کاری»
بجای واژه بیگانه فرانسه «سانسور»

۳- واژگان پارسی«پنداشت، گمان کرد»
بجای واژه درهم‌آمیخته تازی، پارسی «فرض کرد»

۴- واژگان پارسی«آمیزش، هم‌آمیزی، درهمی»
بجای واژه تازی «اختلاط»

۵- واژگان پارسی«بررسی‌پذیر، نکووهیده»
بجای واژه تازی «قابل انتقاد»

۶- واژه پارسی«استخوان‌سینه»
بجای واژه درهم‌آمیخته تازی، پارسی «قفسه سینه»

۷- واژگان پارسی«دایه، مادر، مام»
بجای واژه بیگانه فرانسه «مامان»

۸- واژگان پارسی«بخشش،دهش، فراخ دستی»
بجای واژه تازی «جود»

۹- واژگان پارسی«دیوی گری، سرکشی»
بجای واژه تازی «شیطنت»

۱۰- واژگان پارسی«خورش، ماست»
بجای واژه بیگانه ترکیه «قاتق.»

🖍ب‌ہ :
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
🌲🍋🌾🎋🍏🍂🎄🌾🍎
🍏🌾🍇🍎🎋🍂
🌾🍃🍉🎋🍂
🍎🌿🌾🍈
🍂 🌿 🍑
🎋🍅
🌶 ۱۴۰۲ / ۰۵ / ۲۵

شڪفتن #خورشید_نامیرا،
بر #چشم‌تان فَرُخ بادا...

به گمانم بجای آدمیان ناهنجار،
بهتر بوود که درختان می‌روویدند.
ریشه درختان زمین را در برابر تووفان‌ها
و تند بادهای ویرانگر سفت و آسیب ناپذیر
می‌کند آن‌گاه هیچ کاری ویران‌کننده
از درختان سر نمی‌زد.
و درگیری میان آنان نیز هیچ ويرانی،
کُشت و کشتاری نبوود و کسی پیدا نمی‌شد
که دووست داشته باشد مردم همیشه سووگوار باشند و سرگرم سر دادن سووگ آوا.

زندگی‌تان باشڪوہ و
آڪندہ از شادیهاے بی‌پایان.

🖍ب‌ہ :
#سیــاه_منـصـور.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌲
🍂
🎋🍑🍂
🌾🍇🍋🍂
🍃🍎🌾🍏🎋🍂🌶
🌲🍃🎋🍇🍂🍎🎄🍏🍂🌾
#واژگان_پارسی:
#بخش_هشتسد_و_چهل_و_هشتم؛

۸۴۸

#فرزندان_ایران:
وام‌واژگان درون شده به زبان پارسی،
تنها کارواژه‌ها(فعل‌ها) نیستند.
فرهنگستان،
شمار بالایی از نام‌ها را هنوز نتوانسته به پارسی برابرسازی کند یا اگر برگردان کرده،
در جاهای ویژه‌ی خود مانند آموزش و پرورش،
گاهنامه‌ها و رسانه‌های گرووهی به‌کارگیری نشده اند،
از این‌روو این نام‌ها هستند که هنووز هم بسیاری‌شان دست نخورده با همان زبان بیگانه واگوویه می‌شوند.
در این درگاه هر بار چندی از واژگان بیگانه در زبان پارسی را برای برگردان به پارسیِ پاک پهرست می‌کنیم تا در جایگاه خود گوویش و خوانش شوند.

🚨 از این پس؛
۱- واژگان پارسی‌«بینشمندی، دانش، شناخت»
بجای واژه تازی «معرفت»

۲- واژگان پارسی«آزمندی، به آزآوردن»
بجای واژه تازی «تطمیع»

۳- واژگان پارسی«کژی، نادرستی»
بجای واژه تازی «خطا»

۴- واژه پارسی«نادان»
بجای واژگان تازی «ابلهه، جاهل»

۵- واژه پارسی«کووشا»
بجای واژه تازی «مجتهد»

۶- واژگان پارسی«سبُک‌سرانه، نادانی»
بجای واژه تازی «ابلهانه»

۷- واژگان پارسی«سایاگ، شیوه»
بجای واژگان تازی «سَبک، طریقه»

۸- واژه پارسی«پیل»
بجای واژه تازی «قوه»

۹- واژگان پارسی«بزرگ‌پیکر، تناور، تنوومند»
بجای واژه تازی «عظیم‌الجثه»

۱۰- واژه پارسی«پیمان»
بجای واژه تازی «قول و قرار.»

🖍ب‌ہ :
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
🌲🍋🌾🎋🍏🍂🎄🌾🍎
🍏🌾🍇🍎🎋🍂
🌾🍃🍉🎋🍂
🍎🌿🌾🍈
🍂 🌿 🍑
🎋🍅
🌶 ۱۴۰۳ / ۰۵ / ۲۶

شڪفتن
#خورشید_نامیرا،
بر
#چشم‌تان فَرُخ بادا...

برخی نا مردمان زمین‌خوار؛
و کسانی که بی‌پروا دست،
به تاراج دارایی‌های پرهامِ مردمان می‌زنند؛
در برابر چشم‌های آسمان، ابر را
در برابر چشم‌های ابر، باد را
در برابر چشم‌های باد، باران را
در برابر چشم‌های باران، خاک را ربوودند،
و سرانجام در برابر همه چشم‌ها دو چشم زنده را زنده به گوور کردند چشم‌هایی که دزدها را دیده بوودند.

زندگی‌تان باشڪوہ و
آڪندہ از شادیهاے بی‌پایان.

🖍ب‌ہ :
#سیــاه_منـصـور.


📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌲
🍂
🎋🍑🍂
🌾🍇🍋🍂
🍃🍎🌾🍏🎋🍂🌶
🌲🍃🎋🍇🍂🍎🎄🍏🍂🌾
#واژگان_پارسی:
#بخش_هشتسد_و_چهل_و_نهم؛

۸۴۹
🚸
#فرزندان_ایران؛
پارسی‌گرایان(و نه سَره‌گرایان) نیز تُهی کردن پارسی از همه‌ی وام‌واژگان را کاری درست نمی‌دانند.
تنها سخن این است که واژگان تازی را هم چونان انگلیسی،
زبانی بیگانه باید به شمار آورد.
این که فرهنگستان همه‌ی کووشش خود را در پالایش وام‌واژگانِ فرنگی گذاشته و چشم بر وام‌واژگان تازی بسته است که کاری درستی نیست.!

🚨از این پس؛
۱- واژه پارسی«درون‌مایه»
بجای واژه تازی «محتوی»

۲- واژگان پارسی«پراکنده‌شدن، پراکندگی، جدایی»
بجای واژه تازی «تفرقه»

۳- واژه پارسی«دو دورا»
بجای واژه درهم‌آمیخته پارسی، تازی «دو بعدی»

۴- واژگان پارسی«دست‌بکار، سرگرم»
بجای واژه تازی «مشغول»

۵- واژه پارسی«دوودبر»
بجای واژه بیگانه انگلیسی «اگزوز»

۶- واژگان پارسی«گذرا، ناپایدار»
بجای واژه تازی «موقت»

۷- واژگان پارسی«پرفرووغ، درخشان»
بجای واژه تازی «براق»

۸- واژه پارسی«دیرکرد»
بجای واژه تازی «تأخیر»

۹- واژگان پارسی«به‌زوور، زوورکی، ناگزیر»
بجای واژه تازی «اجباری»

۱۰- واژه پارسی«هموند»
بجای واژه تازی «عضو.»

🖍ب‌ہ :
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
🌲🍋🌾🎋🍏🍂🎄🌾🍎
🍏🌾🍇🍎🎋🍂
🌾🍃🍉🎋🍂
🍎🌿🌾🍈
🍂 🌿 🍑
🎋🍅
🌶 ۱۴۰۳ / ۰۵ / ۲۷

شڪفتن
#خورشید_نامیرا،
بر
#چشم‌تان فَرُخ بادا...

هنگامی که گیر می‌اُفتیم،
و این‌که درووغ گفتن در کسی نهادینه شده،
یا پدیده‌ای شگفت‌انگیز دیگری که؛
راستی گفتن کسی را آزار می‌دهد.
دست به درووغ گفتن می‌زند
درووغ می‌گووید پشت درووغ.
تا اینکه دیگر درووغی را به یاد نیاورد،
و هم‌چنان درووغ‌گوویی پا بر جاست.
هر درووغی که گفته می‌شود،
ایشان را به راستی بدهکار می‌کند.
دیری نمی‌پاید؛
دیر یا زوود این بدهی پرداخت خواهد شد.

زندگی‌تان باشڪوہ و
آڪندہ از شادیهاے بی‌پایان.

🖍ب‌ہ :
#سیــاه_منـصـور.


📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
        🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌲
🍂
🎋🍑🍂
🌾🍇🍋🍂
🍃🍎🌾🍏🎋🍂🌶
🌲🍃🎋🍇🍂🍎🎄🍏🍂🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌


#شاهنامه_شاهکار_گران‌سنگ_ادب_پارسی:
بخش؛ ۳۸۸

اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ. ۳۸

همی گفت هر کس که بودش خرد
که گر بی زیان اوو بما بگذرد

بدرویش بخشیم بسیار چیز
نثار و خورشها بسازیم نیز

فرستاده را بی‌کران هدیه داد
بیامد بدرگاه پیرووز و شاد

دگر نامور چون بمکران رسید
دل شاه مکران دگرگوونه دید

بر تخت او رفت و نامه بداد
بگفت از پیام آنچ بودش بیاد

سبک مر فرستاده را خوار کرد
دل انجمن پر ز تیمار کرد

بدوو گفت با شاه ایران بگووی
که نادیده بر ما فزونی مجووی

زمانه همه زیر تخت من ست
جهان روشن از فر بخت من ست

چو خوورشید تابان شود برسپهر
نخستین برین بووم تابد به مهر

همم دانش و گنج آباد هست
بزرگی و مردی و نیرووی دست

گراز من همی راه جووید رواست
که هر جانور بر زمین پادشا ست

نبندیم اگر بگذری بر تو راه
زیانی مکن بر گذر با سپاه

ور ایدونک با لشکر آیی بشهر
برین پادشاهی ترا نیست بهر

نمانم که بر بوم من بگذری
وزین مرز جایی به پی بسپری

نمانم که مانی تو پیرووزگر
و گر یابی از اختر نیک بر

برین گوونه چون شاه پاسخ شنید
ازان جایگه لشکر اندر کشید

بیامد گرازان بسووی ختن
جهاندار با نامدار انجمن

برفتند فغفور و خاقان چین
بر شاه با پووزش و آفرین

سه منزل ز چین پیش شاه آمدند
خود و نامداران براه آمدند

همه راه آباد کرده چو دست
در و دشت چون جایگاه نشست

همه بووم و بر پووشش و خوردنی
از آرایش بزم و گستردنی

چو نزدیک شاه اندر آمد سپاه
ببستند آذین به بی‌راه و راه

به دیوار دیبا برآویختند
ز بر زعفران و درم ریختند

چو با شاه فغفور گستاخ شد
بپیش اندر آمد سووی کاخ شد

بدوو گفت ما شاه را کهتریم
اگر کهتری را خود اندر خوریم

جهانی ببخت تو آباد گشت
دل دووستداران تو شاد گشت

گر ایوان ما در خور شاه نیست
گمانم که هم بتر از راه نیست

بکاخ اندر آمد سرافراز شاه
نشست از بر نامور پیشگاه

ز دینار چینی ز بهر نثار
بیاورد فغفور چین صد هزار

همی بوود بر پیش اوو بربپای
ابا مرزبانان فرخنده رای

بچین اندروون بود خسرو سه ماه
ابا نامداران ایران سپاه

پرستنده فغفور هر بامداد
همی نو بنو شاه را هدیه داد

چهارم ز چین شاه ایران براند
به مکران شد و رستم آنجا بماند

بیامد چو نزدیک مکران رسید
ز لشکر جهاندیده‌ای برگزید

بر شاه مکران فرستاد و گفت
که با شهریاران خرد باد جفت

خرووش ساز راه سپاه مرا
به خوبی بیارای گاه مرا

نگه کن که ما از کجا رفته‌ایم
نه مستیم و بیراه و نه خفته‌ایم

جهان روشن از تاج و بخت من ست
سر مهتران زیر تخت من ست

برند آنگهی دست چیز کسان
مگر من نباشم بهر کس رسان

علف چون نیابند جنگ آورند
جهان بر بداندیش تنگ آورند

ور ایدوونک گفتار من نشنوی
به خوون فراوان کس اندر شوی

همه شهر مکران تو ویران کنی
چو بر کینه آهنگ شیران کنی

فرستاده آمد پیامش بداد
نبد بر دلش جای پیغام و داد

سر بی خرد زان سخن خیره شد
به جووشید و مغزش ازان تیره شد

پراگنده لشکر همه گرد کرد
بیاراست بر دشت جای نبرد

فرستاده را گفت بر گرد و رو
بنزدیک آن بدگمان باز شو

به گوویش که از گردش تیره رووز
تو گشتی چنین شاد و گیتی فرووز

ببینی چو آیی ز ما دستبرد
بدانی که مردان کدامند و گرد

فرستاده‌ی شاه چون بازگشت
همه شهر مکران پُر آواز گشت

زمین کووه تا کووه لشکر گرفت
همه تیز و مکران سپه برگرفت

بیاورد پیلان جنگی دویست
تو گفتی که اندر زمین جای نیست

از آواز اسپان و جووش سپاه
همی ماه بر چرخ گم کرد راه

تو گفتی برآمد زمین بسمان
وگر گشت خورشید اندر نهان.

🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
     ب‌ه :
     
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌