همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت
آنچه در خواب نشد چشمِ من و «فکرِ» تو بود.
✍ #سعدی
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
آنچه در خواب نشد چشمِ من و «فکرِ» تو بود.
✍ #سعدی
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#نکتههای_ویرایشی؛
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«مژگان»
نام زیبا و دخترانهی «مژگان»
با نگر به بندواژههای(حروف) «ژ» و «گ» سددرسد پارسی است.
«مژگان» نام آمیخته از «مژه+ گان»(پسوند) است.
«گان» پسوندی است که به پایان واژه افزوده میشود و نشان بستگی(نسبت) و زاب(صفت) است.
👸🏻«مژگان»"به چم موهای پلک چشم است،
در ادبسار(ادبیات)، سرودهها و راز و نیاز دلدادگان به چم تیر و پیکان چشمان دلبر است
که از کرشمههای دلبر(معشوق) به سینهی دلدار(عاشق) مینشیند.
«تیر مژگان» نیز کنایه از نگاه گیرای دلبر به دلداده است.
👁 «مژگان» در بیشتر سرودههای بزرگان،
به چم «تیرِ نگاه زیبارویان» به دلباختگان آمده است.
-چو کاوس کی روی خسرو بدید
سرشکش ز «مژگان» به رخ برچکید
-ببارید پیران ز «مژگان» سرشک
تن پیلسم درگذشت از پزشک
-گرفتند مر یکدگر را کنار
پر از درد و «مژگان» چو ابر بهار
-ز بهرام چندی سخن راندند
همی آب «مژگان» برافشاندند.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
-گوزن از حسرت این چشم چالاک
ز «مژگان» زهر پالاید نه تریاک.
#نظامی_گنجوی.
-تیر «مژگان» و کمان ابرویش
عاشقان را عید قربان میکند.
استاد سخن: #سعدی
- گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش
خاکروب در میخانه کنم «مژگان» را.
#رند_شیراز_حافظ.
-گرچه رنگ آشتی خط بر عذارش ریختهست
میچکد زهر عتاب از تیغ «مژگانش» هنوز
#صائب_تبریزی.
-دیده وا کردن قیام و بستن «مژگان» قعود
در تماشایت سراپا طاعتم از چشم خویش.
#بیدل_دهلوی.
#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«مژگان»
نام زیبا و دخترانهی «مژگان»
با نگر به بندواژههای(حروف) «ژ» و «گ» سددرسد پارسی است.
«مژگان» نام آمیخته از «مژه+ گان»(پسوند) است.
«گان» پسوندی است که به پایان واژه افزوده میشود و نشان بستگی(نسبت) و زاب(صفت) است.
👸🏻«مژگان»"به چم موهای پلک چشم است،
در ادبسار(ادبیات)، سرودهها و راز و نیاز دلدادگان به چم تیر و پیکان چشمان دلبر است
که از کرشمههای دلبر(معشوق) به سینهی دلدار(عاشق) مینشیند.
«تیر مژگان» نیز کنایه از نگاه گیرای دلبر به دلداده است.
👁 «مژگان» در بیشتر سرودههای بزرگان،
به چم «تیرِ نگاه زیبارویان» به دلباختگان آمده است.
-چو کاوس کی روی خسرو بدید
سرشکش ز «مژگان» به رخ برچکید
-ببارید پیران ز «مژگان» سرشک
تن پیلسم درگذشت از پزشک
-گرفتند مر یکدگر را کنار
پر از درد و «مژگان» چو ابر بهار
-ز بهرام چندی سخن راندند
همی آب «مژگان» برافشاندند.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
-گوزن از حسرت این چشم چالاک
ز «مژگان» زهر پالاید نه تریاک.
#نظامی_گنجوی.
-تیر «مژگان» و کمان ابرویش
عاشقان را عید قربان میکند.
استاد سخن: #سعدی
- گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش
خاکروب در میخانه کنم «مژگان» را.
#رند_شیراز_حافظ.
-گرچه رنگ آشتی خط بر عذارش ریختهست
میچکد زهر عتاب از تیغ «مژگانش» هنوز
#صائب_تبریزی.
-دیده وا کردن قیام و بستن «مژگان» قعود
در تماشایت سراپا طاعتم از چشم خویش.
#بیدل_دهلوی.
#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🔍#نکتههای_ویرایشی:
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«فردین» و «فروردین»
«فروردین» نامی دخترانه و «فردین» نامی پسرانه و دگرگون شدهی «فروردین» به «فرودین» و سپس «فردین» است.
«فردین» و «فروردین» به چم(معنی) نگهبان پارسایی و پاکی در آیین زرتشت و یگانه است.
«فروردین»، روز نوزدهم از ماههای خورشیدی نیز هست.
برای شناخت نام «فردین»نیازمند شناخت واژهی «فروردین» هستیم.
🌳«پیشینه»:
یکی از گمانزدها دربارهی پیشینهی «فروردین»
و «فردین» این است که در زبان پهلوی «فَرَوَرتَن»، برگرفته از پارسی باستان «فَرَوَرتینام» و چندینهی مادینهی(جمع مونث) واژهی «فَرَوَرتی» و به چم «فََروَردهای پاکان» و «فَرَوَهَرهای پارسایان» است.
در اینجا «ین» نشان بستگی(علامت نسبت) نیست.
یکی دیگر از گمانها این است که این نام برگرفته از نام «فََروَهَر» (روان درگذشتگان) بود.
و بر پایهی دیدگاه دیگری، «فروردین»
در آغاز «پَروردین» بود که به «فروردین» دگردیس شد. مانند پارس و فارس، پیروز و فیروز. «پروردین» نیز به چم ماه پرورش گلها و گیاهان و درختان است.
🕊در افسانههای ایران باستان، «فروردین» نام فرشتهای است که تدبیر بهشت را در دست دارد.
👓نگاهی به پیشینهی ادبی:
گرفت از ماه «فروردین» جهان فر
چو فردوس برین شد هفت کشور
#عنصری.
وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند
خاصه اکنون که بهار آمد و «فروردین» است
استاد سخن: #سعدی
📖 این نام در شاهنامهی فردوسی به گونهی «فرودین» آمده است:
چنان تا بیامد مه «فرودین»
بیاراست گلبرگ روی زمین
چو بودی سر سال نو «فرودین»
که رخشان بدی در دل از هور دین
دی و «فرودینَت» خجسته بواد
درِ هر بدی بر تو بسته بواد.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
#نام_پسرانه_ایرانی.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
آرمان «هر ایرانی نژاده» پالایش زبان پارسی
و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«فردین» و «فروردین»
«فروردین» نامی دخترانه و «فردین» نامی پسرانه و دگرگون شدهی «فروردین» به «فرودین» و سپس «فردین» است.
«فردین» و «فروردین» به چم(معنی) نگهبان پارسایی و پاکی در آیین زرتشت و یگانه است.
«فروردین»، روز نوزدهم از ماههای خورشیدی نیز هست.
برای شناخت نام «فردین»نیازمند شناخت واژهی «فروردین» هستیم.
🌳«پیشینه»:
یکی از گمانزدها دربارهی پیشینهی «فروردین»
و «فردین» این است که در زبان پهلوی «فَرَوَرتَن»، برگرفته از پارسی باستان «فَرَوَرتینام» و چندینهی مادینهی(جمع مونث) واژهی «فَرَوَرتی» و به چم «فََروَردهای پاکان» و «فَرَوَهَرهای پارسایان» است.
در اینجا «ین» نشان بستگی(علامت نسبت) نیست.
یکی دیگر از گمانها این است که این نام برگرفته از نام «فََروَهَر» (روان درگذشتگان) بود.
و بر پایهی دیدگاه دیگری، «فروردین»
در آغاز «پَروردین» بود که به «فروردین» دگردیس شد. مانند پارس و فارس، پیروز و فیروز. «پروردین» نیز به چم ماه پرورش گلها و گیاهان و درختان است.
🕊در افسانههای ایران باستان، «فروردین» نام فرشتهای است که تدبیر بهشت را در دست دارد.
👓نگاهی به پیشینهی ادبی:
گرفت از ماه «فروردین» جهان فر
چو فردوس برین شد هفت کشور
#عنصری.
وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند
خاصه اکنون که بهار آمد و «فروردین» است
استاد سخن: #سعدی
📖 این نام در شاهنامهی فردوسی به گونهی «فرودین» آمده است:
چنان تا بیامد مه «فرودین»
بیاراست گلبرگ روی زمین
چو بودی سر سال نو «فرودین»
که رخشان بدی در دل از هور دین
دی و «فرودینَت» خجسته بواد
درِ هر بدی بر تو بسته بواد.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
#نام_پسرانه_ایرانی.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
آرمان «هر ایرانی نژاده» پالایش زبان پارسی
و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#نکتههای_ویرایشی؛
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«پانیذ»
«پانیذ» یک واژهی ایرانی است که،
امروز برای نامگذاری دختران بهکار میرود.
🍰«پانیذ» به چم غَند پیاپی(قند مکرر)، شکرسرخ و گونهای آردینه(حلوا) است که از شکر، روغن، بادام تلخ و خاز(خمیر) آماده میشود.
شکر سرخ(پانیذ)، کاربرد درمانی دارد.
این واژه را «پانیز»، «پانید»و «بانیذ»
نیز مینویسند.
«فانیذ» تازی شده(معرب) آن است.
🍯«پانیذ» در ادبسار ایران نیز به چم شکر و شیرینی بهکار رفته است:
ز بنگاه حاتم یکی نیکمرد
طلب ده درم سنگ، «فانیذ» کرد.
استاد سخن: #سعدی.
چو دیدش سپهدار هاماوران
پیاده شدش پیش با مهتران
از ایوان سالار تا پیش در
همه در و «یاغوت» و «پانیذ» و زر
بزرین طبقها فروریختند
به سر مشک و عنبر فروبیختند.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«پانیذ»
«پانیذ» یک واژهی ایرانی است که،
امروز برای نامگذاری دختران بهکار میرود.
🍰«پانیذ» به چم غَند پیاپی(قند مکرر)، شکرسرخ و گونهای آردینه(حلوا) است که از شکر، روغن، بادام تلخ و خاز(خمیر) آماده میشود.
شکر سرخ(پانیذ)، کاربرد درمانی دارد.
این واژه را «پانیز»، «پانید»و «بانیذ»
نیز مینویسند.
«فانیذ» تازی شده(معرب) آن است.
🍯«پانیذ» در ادبسار ایران نیز به چم شکر و شیرینی بهکار رفته است:
ز بنگاه حاتم یکی نیکمرد
طلب ده درم سنگ، «فانیذ» کرد.
استاد سخن: #سعدی.
چو دیدش سپهدار هاماوران
پیاده شدش پیش با مهتران
از ایوان سالار تا پیش در
همه در و «یاغوت» و «پانیذ» و زر
بزرین طبقها فروریختند
به سر مشک و عنبر فروبیختند.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#آشنایی_با_نامهای_ایرانی؛
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«پارسا»
«پارسا»؛ نامی پارسی، پسرانه و خوشآوا است.
«پارسا» به چم «پرهیزگار، دیندار، دوری کننده از گناه، دانشمند، پاکدامن، دانا و وارسته» است.
برخی گفتهاند: «پارس» را میتوان گونهی دیگری از «پاس» به چم «نگاهبان و نگهدارنده» دانست.
این نام همچنین آمیخته از (پارس+ ا) و به چم ایرانی و مردمان سرزمین «پارس» است.
نام پسرانهی «پارسان» نیز آمیخته از «پارس+ان» (پسوند همبستگی) و به چم «پارسایان،» «پاکان، درستکرداران و مردم» سرزمین «پارس» است.
📜پارسا در ادبسار ایران به دو چم «دانشمند و خداترس» آمده است:
خوبان پارسیگو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت پیران «پارسا» را.
#رند_شیراز_حافظ.
خردمند با مردم «پارسا»
چو جایی سخن راند از پادشا
همه سخته باید که راند سخن
که گفتار نیکو نگردد کهن.
#فردوسی_بزرگ.
بپرسید از آن ترجمان پادشا
که ای مرد روشن دل «پارسا.»
#فردوسی_بزرگ.
که ای برتر از دانش «پارسا»
جهاندار و بر پادشا پادشا.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
«پارسا» باش و نسبت از خود کن
«پارسا»زادگی» ادب نبود.
استاد سخن: #سعدی.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«پارسا»
«پارسا»؛ نامی پارسی، پسرانه و خوشآوا است.
«پارسا» به چم «پرهیزگار، دیندار، دوری کننده از گناه، دانشمند، پاکدامن، دانا و وارسته» است.
برخی گفتهاند: «پارس» را میتوان گونهی دیگری از «پاس» به چم «نگاهبان و نگهدارنده» دانست.
این نام همچنین آمیخته از (پارس+ ا) و به چم ایرانی و مردمان سرزمین «پارس» است.
نام پسرانهی «پارسان» نیز آمیخته از «پارس+ان» (پسوند همبستگی) و به چم «پارسایان،» «پاکان، درستکرداران و مردم» سرزمین «پارس» است.
📜پارسا در ادبسار ایران به دو چم «دانشمند و خداترس» آمده است:
خوبان پارسیگو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت پیران «پارسا» را.
#رند_شیراز_حافظ.
خردمند با مردم «پارسا»
چو جایی سخن راند از پادشا
همه سخته باید که راند سخن
که گفتار نیکو نگردد کهن.
#فردوسی_بزرگ.
بپرسید از آن ترجمان پادشا
که ای مرد روشن دل «پارسا.»
#فردوسی_بزرگ.
که ای برتر از دانش «پارسا»
جهاندار و بر پادشا پادشا.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
«پارسا» باش و نسبت از خود کن
«پارسا»زادگی» ادب نبود.
استاد سخن: #سعدی.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#نکتههای_ویرایشی؛
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«هنگامه»
نام دخترانه و ایرانی «هنگامه» به وارون(برخلاف) این گمان که نام آمیخته(مرکب) از «هنگام+ه» (پسوند مادینگی تازی) است،
نامی ساده است.
🍀«هنگامه» به چَـم(معنی)، «گاه، زمان، غوغا و هیاهو، گیر و دار، بلوا، پیکار، واژهای برای ستایش، شورش و آشوب، شگفتانگیز، انبوه مردم و بازارگرمی» کردن است.
⏰ واژهی «هَنگام» در پارسی باستان نیز به چم «گاه و زمان» بود.
واگویش(تلفظ) این واژه در زبان اَرمنی «اَنـْگَم» است.
🗣 واژهی «هنگامه» در فرهنگ پارسیِ ایران بیشتر به چم «هیاهو و بازارگرمی» است:
نگیرد خردمند روشن ضمیر
زبان بند دشمن ز «هنگامه» گیر.
#سعدی.
مرغ به «هنگام» زد نعرهی هنگامهگیر
کز همه کاری صبوح خوش تر «هنگام» صبح.
#خاقانی.
جهان بر رهگذر «هنگامه» کردهست
تو بگذر زآنکه این «هنگامه» سرد است.
#عطار.
اشارت کرد خسرو کای جوانمرد
بگو گرم و مکن «هنگامه» را سرد
#نظامی
📚واژهی "«هنگامه»" در شاهنامه #فردوسی_بزرگ، به چم «گاه و زمان» است:
به «هنگامهی» بازگشتن ز راه
همانا نکردی به لشکر نگاه
چو «هنگامهی» رفتن آید فراز
زمانه نگردد به پرهیز باز
چو «هنگامهی» زادن آمد پدید
یکی دختر آمد ز ماه آفرید.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
👧🏻 نامهای دخترانه و ایرانی «مَهکامه، شادکامه، چکامه، آپامه، بهکامه و کامه» با نام «هنگامه» هماهنگی آوایی دارند.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش»
پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«هنگامه»
نام دخترانه و ایرانی «هنگامه» به وارون(برخلاف) این گمان که نام آمیخته(مرکب) از «هنگام+ه» (پسوند مادینگی تازی) است،
نامی ساده است.
🍀«هنگامه» به چَـم(معنی)، «گاه، زمان، غوغا و هیاهو، گیر و دار، بلوا، پیکار، واژهای برای ستایش، شورش و آشوب، شگفتانگیز، انبوه مردم و بازارگرمی» کردن است.
⏰ واژهی «هَنگام» در پارسی باستان نیز به چم «گاه و زمان» بود.
واگویش(تلفظ) این واژه در زبان اَرمنی «اَنـْگَم» است.
🗣 واژهی «هنگامه» در فرهنگ پارسیِ ایران بیشتر به چم «هیاهو و بازارگرمی» است:
نگیرد خردمند روشن ضمیر
زبان بند دشمن ز «هنگامه» گیر.
#سعدی.
مرغ به «هنگام» زد نعرهی هنگامهگیر
کز همه کاری صبوح خوش تر «هنگام» صبح.
#خاقانی.
جهان بر رهگذر «هنگامه» کردهست
تو بگذر زآنکه این «هنگامه» سرد است.
#عطار.
اشارت کرد خسرو کای جوانمرد
بگو گرم و مکن «هنگامه» را سرد
#نظامی
📚واژهی "«هنگامه»" در شاهنامه #فردوسی_بزرگ، به چم «گاه و زمان» است:
به «هنگامهی» بازگشتن ز راه
همانا نکردی به لشکر نگاه
چو «هنگامهی» رفتن آید فراز
زمانه نگردد به پرهیز باز
چو «هنگامهی» زادن آمد پدید
یکی دختر آمد ز ماه آفرید.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
👧🏻 نامهای دخترانه و ایرانی «مَهکامه، شادکامه، چکامه، آپامه، بهکامه و کامه» با نام «هنگامه» هماهنگی آوایی دارند.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش»
پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍#نکتههای_ویرایشی:
کسی را ز ترکان نباشد خرد
کز اندیشه خویش رامش برد.
----**
که ترکان بدیدن پریچهرهاند
بجنگ اندرون پاک بیبهرهاند.!
#پردیسی_بزرگ.
میغ چون ترکی آشفته، که تیر اندازد
برق تیر است مر او را مگرو رخش کمان.
(از لغت فرس برگ۲۱۵.)
وفا ناید از ترک هرگز پدید
وز ایرانیان جز وفا کس ندید.
(#گرشاسبنامه.)
ترکان رهی و بنده من بودند
من تن چگونه بنده ترکان کنم.
#ناصرخسرو.
ما خود ز تو این چشم نداریم از ایراک
ترکی تو و هرگز نبود ترک وفادار.
#سنایی.
خونم همی خوری که ترا دوستم بلی
ترک این چنین کند که خورد خون بدوستی.
#خاقانی.
آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می برد
ترک از خراسان آمده ست از پارس یغما میبرد.
#سعدی.
|| کنایه ای دلخواه از معشوق و غلام باشد. (برهان.)
معشوقان را ترک گویند.
(از انجمن آرا)
(از آنندراج ) به مانک معشوق.
(غیاث اللغات) معشوق.
(ناظم الاطباء.) معشوق بی باک و نامهربان. (فرهنگ رشیدی)
غلامان و کنیزان ترک نژاد زیبا بودند بدین ساختار ترک به مانک دلربا وزیباروی بکار رفته است.
(حاشیه برهان چاپ معین.)
کنیزی یا غلامی زیبا از ترکان .
ترک من بر دل من کامروا گشت و رواست
از همه ترکان چون ترک من امروز کجاست.
فرخی (دیوان برگ۲۱)
ای ترک من امروز نگویی بکجایی
تا کس بفرستیم و بخوانیم و بیایی.
منوچهری.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
کسی را ز ترکان نباشد خرد
کز اندیشه خویش رامش برد.
----**
که ترکان بدیدن پریچهرهاند
بجنگ اندرون پاک بیبهرهاند.!
#پردیسی_بزرگ.
میغ چون ترکی آشفته، که تیر اندازد
برق تیر است مر او را مگرو رخش کمان.
(از لغت فرس برگ۲۱۵.)
وفا ناید از ترک هرگز پدید
وز ایرانیان جز وفا کس ندید.
(#گرشاسبنامه.)
ترکان رهی و بنده من بودند
من تن چگونه بنده ترکان کنم.
#ناصرخسرو.
ما خود ز تو این چشم نداریم از ایراک
ترکی تو و هرگز نبود ترک وفادار.
#سنایی.
خونم همی خوری که ترا دوستم بلی
ترک این چنین کند که خورد خون بدوستی.
#خاقانی.
آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می برد
ترک از خراسان آمده ست از پارس یغما میبرد.
#سعدی.
|| کنایه ای دلخواه از معشوق و غلام باشد. (برهان.)
معشوقان را ترک گویند.
(از انجمن آرا)
(از آنندراج ) به مانک معشوق.
(غیاث اللغات) معشوق.
(ناظم الاطباء.) معشوق بی باک و نامهربان. (فرهنگ رشیدی)
غلامان و کنیزان ترک نژاد زیبا بودند بدین ساختار ترک به مانک دلربا وزیباروی بکار رفته است.
(حاشیه برهان چاپ معین.)
کنیزی یا غلامی زیبا از ترکان .
ترک من بر دل من کامروا گشت و رواست
از همه ترکان چون ترک من امروز کجاست.
فرخی (دیوان برگ۲۱)
ای ترک من امروز نگویی بکجایی
تا کس بفرستیم و بخوانیم و بیایی.
منوچهری.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚 📖 🖌
📚 📖 🖍
🌱 یکم #اردیبهشت_ماه برابر با:
🖌📖 روز بزرگداشت؛
خداوندگار ادب و شهسوار سخن،
«#سعدی_بزرگ» و جاودانه،
🖍📖 روز پرواز فرزند سرافراز؛
«ملکالشعرای بهار»
سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید.
🖊📖 روز پرواز فرزند آب و آیینه؛
«سهراب سپهری»، فرزند آب و خرد و روشنی را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی؛
👳♂استاد سخن: #سعدی_بزرگ،
👨⚕ فرزند سربلند ایران: #ملکالشعرای_بهار.
👨⚖فرزند آب و آیینه: #سهراب_سپهری؛
🖌📖دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🌲 استاد سخن: #سعدی_بزرگ.
🖍📖امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است.
🌳 #بهار
🖊📖 پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد.
🪴 #سهراب_سپهری
#چکامه_پارسی؛
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚 📖 🖍
🌱 یکم #اردیبهشت_ماه برابر با:
🖌📖 روز بزرگداشت؛
خداوندگار ادب و شهسوار سخن،
«#سعدی_بزرگ» و جاودانه،
🖍📖 روز پرواز فرزند سرافراز؛
«ملکالشعرای بهار»
سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید.
🖊📖 روز پرواز فرزند آب و آیینه؛
«سهراب سپهری»، فرزند آب و خرد و روشنی را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی؛
👳♂استاد سخن: #سعدی_بزرگ،
👨⚕ فرزند سربلند ایران: #ملکالشعرای_بهار.
👨⚖فرزند آب و آیینه: #سهراب_سپهری؛
🖌📖دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🌲 استاد سخن: #سعدی_بزرگ.
🖍📖امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است.
🌳 #بهار
🖊📖 پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد.
🪴 #سهراب_سپهری
#چکامه_پارسی؛
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
روز بزرگداشت استاد سخن #سعدی_بزرگ.
از بادهی دیوان تو دیوانه منم
نزد تو ز افسون سخن دم نزنم
از بُوی گلستان تو مهران شده مست
شیدای تو اَم، «سعدی» شیرینسخنم!
سروده به پارسی✍:
#سیــاه_منـصـور.
یکم اردیبهشت، روز بزگداشت بهار و #سعدی_بزرگ شیرازی گرامی باد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
از بادهی دیوان تو دیوانه منم
نزد تو ز افسون سخن دم نزنم
از بُوی گلستان تو مهران شده مست
شیدای تو اَم، «سعدی» شیرینسخنم!
سروده به پارسی✍:
#سیــاه_منـصـور.
یکم اردیبهشت، روز بزگداشت بهار و #سعدی_بزرگ شیرازی گرامی باد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#پندآموز:
اگرچه دل به کسی داد، جانِ ماست هنوز
به جانِ او که دلم بر سرِ وفاست هنوز ...
#سعدی
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
اگرچه دل به کسی داد، جانِ ماست هنوز
به جانِ او که دلم بر سرِ وفاست هنوز ...
#سعدی
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#سعدی_گلستان_بخش_هشتم(در آداب سخن گفتن.)
پنجه با شیر زدن و مشت با شمشیر،
کار خردمندان نیست.
جنگ و زورآوری مکن با مست
پیش سرپنجه در بغل نه دست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
پنجه با شیر زدن و مشت با شمشیر،
کار خردمندان نیست.
جنگ و زورآوری مکن با مست
پیش سرپنجه در بغل نه دست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#زیباییهای_زبان_پارسی :
بسیاری از واژگان فارسی هستند که امروزه
ديگر بهکار نمیروند، و هستند و در گذشته
هم بودند و در نوشتار کهن جايگاه ويژهی
خود را داشتند.
اگر در فرهنگستانها خواندن رسانهها
(روزنامه، هفته نامه و ماهنامه ها)،
بیشتر و بالاتر برود،
بهجای «واژهسازی»، «واژهيابی» گسترش یابد،
و گنجينههايی از واژگان نژاده و ایرانیِ پارسی پیدا خواهد شد که هم بسیار خوش اهنگاند
و هم بسیاری از اين واژگانی که ساخته میشود، زیباترند.
برای نمونه به چندی از اين واژگان و کاربرد
آنها در سرودهها و نوشتههای کهن نمار(اشاره) میشود تا خودتان داوری بفرمایید و ببینيد
آن که از یاد رفتهاند زيباتر است
يا آنکه امروزه بهرهبرداری میکنيم:
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔆 ۱- رهنامه= نقشه گیتاشناسی(جغرافيا.)
ز خاقان بپرسيد کاين شهر کيست
به «رهنامه» در، نام اين شهر چيست ؟
#نظامی.
🔆 ۲- گرمابه زدن= حمام رفتن.
گرمابه زد و لباس پوشيد
آرام گرفت و باده نوشيد
#نظامی.
🔆 ۳- خموشانه= حقالسکوت.
خواجه امير را «خموشانه» داد
و زبان گويای او را ساکت کرد.
تاريخ اولجايتو
سد ِ دگر به «خموشانه» میدهم رشوت
نه بهر من، ز برای خدای را زنهار.
#انوری
🔆 ۴- پُرسه= تعزيت.
وارث ديگر ندارم ای محبتپيشگان
چون بميرم پُرسهی پروانه و بلبل کنيد
#سالک يزدی.
🔆 ۵- خشکبند= پانسمان.
جراحان را حاضر گردانيد
تاجراحات را «خشکبند» کردند.
#تاريخ ابن بیبی، ص ۱۹۹
🔆 ۶- شبخانه= آسايشگاه فقرا در شب. جايی که بزرگان و شاهان برای تنگدستان میساختند تا شب را در آنجا بهسر برند.
بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت
شب از بهر درويش «شبخانه» ساخت.
#سعدی
🔆 ۷- زاده= سن و سال
مردی جوان و «زاد»ش، زير چهل وليکن
سنگين چو سنگ پيری، ديرينه و معمر
#فرخی
🔆 ۸- دوده= آل، تبار
همه مرز ايران پر از دشمن است
به هر «دوده»ای ماتم و شيون است
#فردوسی_بزرگ.
🔆 ۹- آژير= آگاه، هوشيار
سپه را نگهدار و «آژير »باش
شب و روز با ترکش و تير باش
#فردوسی_بزرگ.
🔆 ۱۰- آسمانه= سقف اتاق
تا همی آسمان توانی ديد
آسمان بين و «آسمانه» مبين
#عماره.
🔆 ۱۱- بريزيدن= ريزريز شدن، متلاشی شدن
آن مردگان در آن چهار ديوار بماندند
ساليان بسيار و جمله «بريزيدند» و خاک شدند.
ترجمهی تفسير #طبری.
🔆 ۱۲- جنابه= همزاد، دوقلو، دو کودک که به يکبار از مادر زاده شوند.
دوقلو واژهای ترکی است و درآمیخته از:
«دوق، دوغ، دُغ» به چم زادن و «لو» که؛
نشانه وابستگی در تُرکی است.
جای اندوه بسيار است که رسانههای گروهی گسترده و نامآور امروز هم به نادرستی واژهی «دو» را شمارگان فارسی «۲» میپندارند
و بر پایه آن واژگان سهقلو ، چهارقلو ، پنجقلو،
و ... را هم میسازند.!
قصه چه کنم که در ره عشق
با محنت و غم «جنابه» زاديم.
⚠️ نوشتن به:#پارسی_پاک.
به✍: #سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
بسیاری از واژگان فارسی هستند که امروزه
ديگر بهکار نمیروند، و هستند و در گذشته
هم بودند و در نوشتار کهن جايگاه ويژهی
خود را داشتند.
اگر در فرهنگستانها خواندن رسانهها
(روزنامه، هفته نامه و ماهنامه ها)،
بیشتر و بالاتر برود،
بهجای «واژهسازی»، «واژهيابی» گسترش یابد،
و گنجينههايی از واژگان نژاده و ایرانیِ پارسی پیدا خواهد شد که هم بسیار خوش اهنگاند
و هم بسیاری از اين واژگانی که ساخته میشود، زیباترند.
برای نمونه به چندی از اين واژگان و کاربرد
آنها در سرودهها و نوشتههای کهن نمار(اشاره) میشود تا خودتان داوری بفرمایید و ببینيد
آن که از یاد رفتهاند زيباتر است
يا آنکه امروزه بهرهبرداری میکنيم:
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔆 ۱- رهنامه= نقشه گیتاشناسی(جغرافيا.)
ز خاقان بپرسيد کاين شهر کيست
به «رهنامه» در، نام اين شهر چيست ؟
#نظامی.
🔆 ۲- گرمابه زدن= حمام رفتن.
گرمابه زد و لباس پوشيد
آرام گرفت و باده نوشيد
#نظامی.
🔆 ۳- خموشانه= حقالسکوت.
خواجه امير را «خموشانه» داد
و زبان گويای او را ساکت کرد.
تاريخ اولجايتو
سد ِ دگر به «خموشانه» میدهم رشوت
نه بهر من، ز برای خدای را زنهار.
#انوری
🔆 ۴- پُرسه= تعزيت.
وارث ديگر ندارم ای محبتپيشگان
چون بميرم پُرسهی پروانه و بلبل کنيد
#سالک يزدی.
🔆 ۵- خشکبند= پانسمان.
جراحان را حاضر گردانيد
تاجراحات را «خشکبند» کردند.
#تاريخ ابن بیبی، ص ۱۹۹
🔆 ۶- شبخانه= آسايشگاه فقرا در شب. جايی که بزرگان و شاهان برای تنگدستان میساختند تا شب را در آنجا بهسر برند.
بنا کرد و نان داد و لشکر نواخت
شب از بهر درويش «شبخانه» ساخت.
#سعدی
🔆 ۷- زاده= سن و سال
مردی جوان و «زاد»ش، زير چهل وليکن
سنگين چو سنگ پيری، ديرينه و معمر
#فرخی
🔆 ۸- دوده= آل، تبار
همه مرز ايران پر از دشمن است
به هر «دوده»ای ماتم و شيون است
#فردوسی_بزرگ.
🔆 ۹- آژير= آگاه، هوشيار
سپه را نگهدار و «آژير »باش
شب و روز با ترکش و تير باش
#فردوسی_بزرگ.
🔆 ۱۰- آسمانه= سقف اتاق
تا همی آسمان توانی ديد
آسمان بين و «آسمانه» مبين
#عماره.
🔆 ۱۱- بريزيدن= ريزريز شدن، متلاشی شدن
آن مردگان در آن چهار ديوار بماندند
ساليان بسيار و جمله «بريزيدند» و خاک شدند.
ترجمهی تفسير #طبری.
🔆 ۱۲- جنابه= همزاد، دوقلو، دو کودک که به يکبار از مادر زاده شوند.
دوقلو واژهای ترکی است و درآمیخته از:
«دوق، دوغ، دُغ» به چم زادن و «لو» که؛
نشانه وابستگی در تُرکی است.
جای اندوه بسيار است که رسانههای گروهی گسترده و نامآور امروز هم به نادرستی واژهی «دو» را شمارگان فارسی «۲» میپندارند
و بر پایه آن واژگان سهقلو ، چهارقلو ، پنجقلو،
و ... را هم میسازند.!
قصه چه کنم که در ره عشق
با محنت و غم «جنابه» زاديم.
⚠️ نوشتن به:#پارسی_پاک.
به✍: #سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#واژگان_پارسی:
#بخش_چهارسد_و_سی_و_هشتم:
۴۳۸
⚠️#فرزندان_ایران:
نخستین سازندگان کاخ زبان فارسی،
که سرایندگان سدهی چهارم کوچاری و فرارفت میباشند،
بنیادی نهادهاند که از آن پس،
هرکس دیگر آمدهاست،
بر روی آن دیواری و بامی ساخته و آن پی دیرین را ویران نکردهاست....!
گاهی برخی بزرگان ما شیرینکاری کردهاند؛
مانند#سعدی، در نظم کمتر و در نثر بیشتر، واژگان تازه از زبان تازی گرفتهاست،
و هرآینه به بزرگان هیچ خرده نمیتوان گرفت. کسی که به پایهی سعدی برسد و در آسمان بلندِ سخنپردازی پرواز کند،
از وی پذیرفته است.
#فردوسی نیز، تا اندازهای، مانند سعدی است
و بلکه ازآنسویتر افتاده و برخی واژهها را در سخن خود به کار برده که از زبان(های) باستانی ایرانی گرفتهاست
و در زمانهی وی به کار نمیرفته،
آنهم از این روی بوده که فردوسی برگردان یا نوشتارهای پهلویِ خداینامه را به چکامه و سروده آوردهاست.!
🖍برگرفته از: #سعید_نفیسی. مقالهٔ «آئین فارسینویسی»، در: پژوهشهای ایرانشناسی، ناموارهی دکتر #محمود_افشار، تهران: بنیاد.
۱- بجای واژه تازی «اقصی نقاط دنیا»
میتوان واژه پارسی «سرتاسر جهان» را بکار برد.
۲- بجای واژه بیگانه انگلیسی «تِم»
میتوان واژه پارسی«زمینه، مایه» را بکار برد.
۳- به جای واژه تازی «متفق»
میتوان واژگان پارسی «همدست، همسو، هم اندیشه» را بکار برد.
۴- بجای واژه تازی «مستجاب الدعوه»
می توان واژه پارسی «برآورهکام» را بکار برد.
۵- بجای واژه تازی «ماخذ»
میتوان واژگان پارسی «بُن، بُنمایه، ریشه، سرچشمه» را بکار برد.
۶- بجای واژه تازی «مُصِر»
میتوان واژه پارسی «پافشاری» را بکار برد.
۷- بجای واژه تازی «کافی»
میتوان واژگان پارسی «بسنده، بایسته، بس» را بکار برد.
۸- بجای واژه بیگانه «دسیسه»
میتوان واژگان پارسی «ترفند- نیرنگ»
را بکار برد.
۹- بجای واژه تازی «معصیت»
میتوان واژگان پارسی «گناه، گناهکاری» را بکار برد.
۱۰- به جای واژه تازی «حرص»
میتوان واژگان پارسی «آز، فزونخواهی» را بکار برد.
۱۱- به جای واژه تازی «تعجب»
میتوان واژگان پارسی«شگفت داشتن، شگفتی» را بکار برد.
۱۲- بجای واژه تازی «جد، جده»
میتوان واژگان پارسی «پدر بزرگ، نیاکان» را بکار برد.
۱۳- بجای واژه تازی «ادویه»
میتوان واژگان پارسی «داروها، چاشنی، بوی افزا» را بکار برد.
۱۴- بجای واژه بیگانه «مُلَیَن»
می توان واژگان پارسی «نرم کننده، نرم گرداننده، نرمشدهنده» را بکار برد .
۱۵- بجای واژه تازی«جمعاً»
می توان واژه پارسی «روویهمرفته» را بکار برد.
۱۶- به جای واژه تازی «مرتبط»
میتوان واژگان پارسی «پیوسته، درپیوند» را بکار برد.
۱۷- بجای واژه ناهمگون پارسی و تازیِ
«روز بخیر»
میتوان واژه پارسی «روزخوش» را بکار برد .
۱۸- بجای واژه بیگانه «آتو»
میتوان واژه پارسی «شاهبرگ» را بکار برد.
۱۹- بجای واژه تازی «عامیانه»
میتوان واژه پارسی «تودگانه، همگانی» را بکار برد.
۲۰- واژگان پارسی «الگو، انگاره، برنامه، نمودار»
بجای واژگان تازی «طرح، نقشه»
⚠️پارسیگویی دشمنی با زبانهای دیگر نیست تازه این که،
کوششی خردمندانه برای پاسداری از زبان کشور ما است.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
@FARZANDAN_PARSI.
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_چهارسد_و_سی_و_هشتم:
۴۳۸
⚠️#فرزندان_ایران:
نخستین سازندگان کاخ زبان فارسی،
که سرایندگان سدهی چهارم کوچاری و فرارفت میباشند،
بنیادی نهادهاند که از آن پس،
هرکس دیگر آمدهاست،
بر روی آن دیواری و بامی ساخته و آن پی دیرین را ویران نکردهاست....!
گاهی برخی بزرگان ما شیرینکاری کردهاند؛
مانند#سعدی، در نظم کمتر و در نثر بیشتر، واژگان تازه از زبان تازی گرفتهاست،
و هرآینه به بزرگان هیچ خرده نمیتوان گرفت. کسی که به پایهی سعدی برسد و در آسمان بلندِ سخنپردازی پرواز کند،
از وی پذیرفته است.
#فردوسی نیز، تا اندازهای، مانند سعدی است
و بلکه ازآنسویتر افتاده و برخی واژهها را در سخن خود به کار برده که از زبان(های) باستانی ایرانی گرفتهاست
و در زمانهی وی به کار نمیرفته،
آنهم از این روی بوده که فردوسی برگردان یا نوشتارهای پهلویِ خداینامه را به چکامه و سروده آوردهاست.!
🖍برگرفته از: #سعید_نفیسی. مقالهٔ «آئین فارسینویسی»، در: پژوهشهای ایرانشناسی، ناموارهی دکتر #محمود_افشار، تهران: بنیاد.
۱- بجای واژه تازی «اقصی نقاط دنیا»
میتوان واژه پارسی «سرتاسر جهان» را بکار برد.
۲- بجای واژه بیگانه انگلیسی «تِم»
میتوان واژه پارسی«زمینه، مایه» را بکار برد.
۳- به جای واژه تازی «متفق»
میتوان واژگان پارسی «همدست، همسو، هم اندیشه» را بکار برد.
۴- بجای واژه تازی «مستجاب الدعوه»
می توان واژه پارسی «برآورهکام» را بکار برد.
۵- بجای واژه تازی «ماخذ»
میتوان واژگان پارسی «بُن، بُنمایه، ریشه، سرچشمه» را بکار برد.
۶- بجای واژه تازی «مُصِر»
میتوان واژه پارسی «پافشاری» را بکار برد.
۷- بجای واژه تازی «کافی»
میتوان واژگان پارسی «بسنده، بایسته، بس» را بکار برد.
۸- بجای واژه بیگانه «دسیسه»
میتوان واژگان پارسی «ترفند- نیرنگ»
را بکار برد.
۹- بجای واژه تازی «معصیت»
میتوان واژگان پارسی «گناه، گناهکاری» را بکار برد.
۱۰- به جای واژه تازی «حرص»
میتوان واژگان پارسی «آز، فزونخواهی» را بکار برد.
۱۱- به جای واژه تازی «تعجب»
میتوان واژگان پارسی«شگفت داشتن، شگفتی» را بکار برد.
۱۲- بجای واژه تازی «جد، جده»
میتوان واژگان پارسی «پدر بزرگ، نیاکان» را بکار برد.
۱۳- بجای واژه تازی «ادویه»
میتوان واژگان پارسی «داروها، چاشنی، بوی افزا» را بکار برد.
۱۴- بجای واژه بیگانه «مُلَیَن»
می توان واژگان پارسی «نرم کننده، نرم گرداننده، نرمشدهنده» را بکار برد .
۱۵- بجای واژه تازی«جمعاً»
می توان واژه پارسی «روویهمرفته» را بکار برد.
۱۶- به جای واژه تازی «مرتبط»
میتوان واژگان پارسی «پیوسته، درپیوند» را بکار برد.
۱۷- بجای واژه ناهمگون پارسی و تازیِ
«روز بخیر»
میتوان واژه پارسی «روزخوش» را بکار برد .
۱۸- بجای واژه بیگانه «آتو»
میتوان واژه پارسی «شاهبرگ» را بکار برد.
۱۹- بجای واژه تازی «عامیانه»
میتوان واژه پارسی «تودگانه، همگانی» را بکار برد.
۲۰- واژگان پارسی «الگو، انگاره، برنامه، نمودار»
بجای واژگان تازی «طرح، نقشه»
⚠️پارسیگویی دشمنی با زبانهای دیگر نیست تازه این که،
کوششی خردمندانه برای پاسداری از زبان کشور ما است.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
@FARZANDAN_PARSI.
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅