کتابها از ما انسانهای بهتری میسازند.
بخش اول
شیوهای برای اثبات گزاره در ریاضی، رشتهی اول من، وجود دارد که به آن برهان خلف میگویند. در این روش، ابتدا با عکس خواستهی مسئله موافقت میکنند و سپس نشان میدهند که چنین فرضی به تناقض و نتایج غیرمنطقی میرسد.
امروز از راه برهان خلف ثابت میکنم، مطالعه ما را از درک نکردن دیگران نجات میدهد.
بیایید فرض کنیم که من و خانوادهام کتاب نمیخوانیم. نتیجهاش میشود بیاطلاعی ما از سبکهای مختلف زندگی، گوناگونی افراد و فرهنگها، آشنا نبودن با چالشهایی که هر روز برای تعداد زیادی از افراد رخ میدهد.
ما ساکنان تنهای جزیرهای خواهیم بود که معدود انسانهای شبیه خودمان ساکنش هستند. درک ما از جهان، محدود بهتجربههای خودمان و آنها خواهد شد. بهتدریج، خود را صاحب کمالات و سایرین را دارای ویژگیهای منفی خواهیم دانست. تنهایی اینطوریست. انسان را دچار توهم میکند و فاصلهی ما را از بشریت بیشتر.
ما از میان هزاران موقعیت و احساسات ناشی از آنها، تعداد انگشتشماری را تجربهخواهیم کرد و درعینحال، خود را دانای کل خواهیم دید. طبیعیست که درک دیگری و شرایطی که در آن قرار گرفته برایمان غیرممکن میشود. شبیه قهرمان داستانک کتاب زبان دههی شصت میشویم؛ دختر ثروتمندی که فکر میکرد خدمتکارها، باغبانها و رانندههای خانوادههای فقیر هم مثل خودشان فقیرند!
خب، شاید بپرسید چه اشکالی دارد؟
وقتی از درک دیگران عاجز میشویم، نمیتوانیم آنها را دوست بداریم. دیوار و مرزی بین خودمان و آنها میکشیم و آنوقت است که هر کار دیگری، میتواند باعث رنجش و کینهی ما شود. نمیگویم جنگ شروع میشود. ممکن است درظاهر چیزی نباشد ولی در دنیای درونمان در جنگیم. با همکار، با همسایه، با فامیل، با همشهری، با تمام دنیا.
کتابها به ما سعهی صدر میبخشند. مهربانمان میکنند. نشانمان میدهند تفاوتهایمان با سایر انسانها بسیار بسیار کم است و با وجود تمام تفاوتهای ظاهری، باهم برابریم.
زندگی در کدام کهکشان فکری خوشایندتر است؛ شادی و صلح و پذیرش یا جنگ و کینه و نفهمیدن دیگران؟!
ما با مطالعه، دنیا را از ابعادی جدید میفهمیم.
در پستهای بعد، تجربههایم و گوشهای از آنچه را در جلسات همخوانی با کودکان و بزرگسالان آموختم، برایتان خواهم نوشت.
ریحانه قاسمرشیدی
#کتاب
#کتابخوانی
#مطالعه_کنیم
#مطالعه_کتاب
#صلح
#صلح_درون
#شادی
#شادی_حق_ماست
@farhangkoodak
بخش اول
شیوهای برای اثبات گزاره در ریاضی، رشتهی اول من، وجود دارد که به آن برهان خلف میگویند. در این روش، ابتدا با عکس خواستهی مسئله موافقت میکنند و سپس نشان میدهند که چنین فرضی به تناقض و نتایج غیرمنطقی میرسد.
امروز از راه برهان خلف ثابت میکنم، مطالعه ما را از درک نکردن دیگران نجات میدهد.
بیایید فرض کنیم که من و خانوادهام کتاب نمیخوانیم. نتیجهاش میشود بیاطلاعی ما از سبکهای مختلف زندگی، گوناگونی افراد و فرهنگها، آشنا نبودن با چالشهایی که هر روز برای تعداد زیادی از افراد رخ میدهد.
ما ساکنان تنهای جزیرهای خواهیم بود که معدود انسانهای شبیه خودمان ساکنش هستند. درک ما از جهان، محدود بهتجربههای خودمان و آنها خواهد شد. بهتدریج، خود را صاحب کمالات و سایرین را دارای ویژگیهای منفی خواهیم دانست. تنهایی اینطوریست. انسان را دچار توهم میکند و فاصلهی ما را از بشریت بیشتر.
ما از میان هزاران موقعیت و احساسات ناشی از آنها، تعداد انگشتشماری را تجربهخواهیم کرد و درعینحال، خود را دانای کل خواهیم دید. طبیعیست که درک دیگری و شرایطی که در آن قرار گرفته برایمان غیرممکن میشود. شبیه قهرمان داستانک کتاب زبان دههی شصت میشویم؛ دختر ثروتمندی که فکر میکرد خدمتکارها، باغبانها و رانندههای خانوادههای فقیر هم مثل خودشان فقیرند!
خب، شاید بپرسید چه اشکالی دارد؟
وقتی از درک دیگران عاجز میشویم، نمیتوانیم آنها را دوست بداریم. دیوار و مرزی بین خودمان و آنها میکشیم و آنوقت است که هر کار دیگری، میتواند باعث رنجش و کینهی ما شود. نمیگویم جنگ شروع میشود. ممکن است درظاهر چیزی نباشد ولی در دنیای درونمان در جنگیم. با همکار، با همسایه، با فامیل، با همشهری، با تمام دنیا.
کتابها به ما سعهی صدر میبخشند. مهربانمان میکنند. نشانمان میدهند تفاوتهایمان با سایر انسانها بسیار بسیار کم است و با وجود تمام تفاوتهای ظاهری، باهم برابریم.
زندگی در کدام کهکشان فکری خوشایندتر است؛ شادی و صلح و پذیرش یا جنگ و کینه و نفهمیدن دیگران؟!
ما با مطالعه، دنیا را از ابعادی جدید میفهمیم.
در پستهای بعد، تجربههایم و گوشهای از آنچه را در جلسات همخوانی با کودکان و بزرگسالان آموختم، برایتان خواهم نوشت.
ریحانه قاسمرشیدی
#کتاب
#کتابخوانی
#مطالعه_کنیم
#مطالعه_کتاب
#صلح
#صلح_درون
#شادی
#شادی_حق_ماست
@farhangkoodak