Forwarded from اطلاع رسانی موسسه مادران امروز (مام)
کودک و فرهنگ
Photo
چند جانشین برای "نه" گفتن به کودک
بهجای "نه" گفتن به کودک، میتوانید از جانشینهای زیر استفاده کنید:
- اطلاعات را در اختیار کودک قرار دهید.
برای مثال به جای "نه تو نمیتوانی الان بروی."
حقیقت را بگویید:
"پنج دقیقه دیگه میخواهیم شام بخوریم."
با این آگاهی، کودک ممکن است به خود بگوید: "حدس میزنم که حالا نمیتوانم بروم."
- احساس کودک را بپذیرید.
کودک(در پارک): من نمیخواهم حالا به خانه بروم. نمیشود بازهم بمانیم؟
به جای: "نه مجبوریم حالا برویم."
میتوانی. بگویید: "من میدانم خیلی دوست داری اینجا بمانی و بازی کنی، رفتن از جایی که آدم بهش خوش میگذره خیلی سخت است."
- مشکل را توصیف کنید.
کودک میگوید: "مامان میتوانی من را الان بیرون ببری؟"
به جای اینکه بگویید: "نه نمیتوانم، تو باید صبر کنی." میتوانید بگویید: "من دلم میخواهد تو را بیرون ببرم، اما تعمیرکار نیم ساعت دیگر میآید."
- اگر امکان دارد، "بله" را جانشین کنید.
برای مثال کودک میگوید: "میتوانم الان بروم بیرون بازی کنم؟"
بهجای: "نه الان نمیتوانی." ، "بله" را جانشین کنید.
"بله، بعد از اینکه ناهار خوردی و کمی استراحت کردی."
- برای فکر کردن، به خود وقت بدهید.
کودک میگوید: "میتوانم امشب در خانهی آتوسااینا بخوابم؟"
بهجای زود جواب دادن، میتوانید بگویید:
"بگذار در موردش فکر کنم."
گردآورنده: نگین نابت
منبع:
کتاب "به بچهها گفتن، از بچهها شنیدن، ج ۱"/ آدل فابر، الین مازلیش/فاطمه عباسی/دایره
#موسسه_مادران_امروز #نه_گفتن_را_تمرین_کنیم #احساسات_کودکان #بازی_کردن
بهجای "نه" گفتن به کودک، میتوانید از جانشینهای زیر استفاده کنید:
- اطلاعات را در اختیار کودک قرار دهید.
برای مثال به جای "نه تو نمیتوانی الان بروی."
حقیقت را بگویید:
"پنج دقیقه دیگه میخواهیم شام بخوریم."
با این آگاهی، کودک ممکن است به خود بگوید: "حدس میزنم که حالا نمیتوانم بروم."
- احساس کودک را بپذیرید.
کودک(در پارک): من نمیخواهم حالا به خانه بروم. نمیشود بازهم بمانیم؟
به جای: "نه مجبوریم حالا برویم."
میتوانی. بگویید: "من میدانم خیلی دوست داری اینجا بمانی و بازی کنی، رفتن از جایی که آدم بهش خوش میگذره خیلی سخت است."
- مشکل را توصیف کنید.
کودک میگوید: "مامان میتوانی من را الان بیرون ببری؟"
به جای اینکه بگویید: "نه نمیتوانم، تو باید صبر کنی." میتوانید بگویید: "من دلم میخواهد تو را بیرون ببرم، اما تعمیرکار نیم ساعت دیگر میآید."
- اگر امکان دارد، "بله" را جانشین کنید.
برای مثال کودک میگوید: "میتوانم الان بروم بیرون بازی کنم؟"
بهجای: "نه الان نمیتوانی." ، "بله" را جانشین کنید.
"بله، بعد از اینکه ناهار خوردی و کمی استراحت کردی."
- برای فکر کردن، به خود وقت بدهید.
کودک میگوید: "میتوانم امشب در خانهی آتوسااینا بخوابم؟"
بهجای زود جواب دادن، میتوانید بگویید:
"بگذار در موردش فکر کنم."
گردآورنده: نگین نابت
منبع:
کتاب "به بچهها گفتن، از بچهها شنیدن، ج ۱"/ آدل فابر، الین مازلیش/فاطمه عباسی/دایره
#موسسه_مادران_امروز #نه_گفتن_را_تمرین_کنیم #احساسات_کودکان #بازی_کردن
Forwarded from اطلاع رسانی موسسه مادران امروز (مام)
کودک و فرهنگ
Photo
صحبت کردن با کودکان دربارهی احساسات و فکرهای منفیشان
- اگر کودک ناراحت وعصبانی است، شرایطی را فراهم کنید که در مورد احساسی که تجربه کردهاست با شما صحبت کند.
- وقتی احساسات منفی در کودک سرکوب شود، تبدیل به فکرهای منفی میشود، برای مثال کودکی که از دست دوستش ناراحت است و دراین باره حرفی نمیزند، فکرهایی مثل اینکه "او من را دوست ندارد."، "به من توجه نمیکند." و ... از ذهنش میگذرد.
- گاهی در بین فکرهای منفی، افکار خودسرزنشگر وجود دارد، مانند "من مقصرم که با من حرف نمیزند."، یا "من دوست خوبی برای او نبودم."
- گاهی در میان فکرهای منفی، افکار نادرستی نیز وجود دارد که باید به شیوه صحیح اصلاح شود، مانند اینکه ممکن است به خودش بگوید: "چون من زیبا و جذاب نیستم، به من توجه نمیکند." برای همین تلاش میکند که برای زیبا شدن، تغییراتی در جسم و ظاهر خودش ایجاد کند تا دوست داشتنیتر شود.
- برای صحبت کردن دربارهی احساسات منفی فرزندتان از قضاوت، نصحیتکردن و دادن راه حل به او خودداری کنید و هرگز او را از گفتن احساسات منفیاش پشیمان نکنید، برای مثال وقتی میگوید: "از دست دوستم عصبانیم و با هم دعوا کردیم." لازم است به او اجازه بدهید که حرفش را کامل بیان کند و در این احساس با او همدلی کنید.
- بعد از شنیدن احساسات و افکار منفی فرزندتان، محبت خود را از او دریغ نکنید و به او نشان دهید که تحت هر شرایطی او را دوست دارید، همراهش هستید و به احساسات او احترام میگذارید.
یادداشتی از نگین نابت، کارشناس موسسه مادران امروز
#موسسه_مادران_امروز #صحبت_کردن_با_کودکان
#افکار_منفی #احساسات_کودکان
- اگر کودک ناراحت وعصبانی است، شرایطی را فراهم کنید که در مورد احساسی که تجربه کردهاست با شما صحبت کند.
- وقتی احساسات منفی در کودک سرکوب شود، تبدیل به فکرهای منفی میشود، برای مثال کودکی که از دست دوستش ناراحت است و دراین باره حرفی نمیزند، فکرهایی مثل اینکه "او من را دوست ندارد."، "به من توجه نمیکند." و ... از ذهنش میگذرد.
- گاهی در بین فکرهای منفی، افکار خودسرزنشگر وجود دارد، مانند "من مقصرم که با من حرف نمیزند."، یا "من دوست خوبی برای او نبودم."
- گاهی در میان فکرهای منفی، افکار نادرستی نیز وجود دارد که باید به شیوه صحیح اصلاح شود، مانند اینکه ممکن است به خودش بگوید: "چون من زیبا و جذاب نیستم، به من توجه نمیکند." برای همین تلاش میکند که برای زیبا شدن، تغییراتی در جسم و ظاهر خودش ایجاد کند تا دوست داشتنیتر شود.
- برای صحبت کردن دربارهی احساسات منفی فرزندتان از قضاوت، نصحیتکردن و دادن راه حل به او خودداری کنید و هرگز او را از گفتن احساسات منفیاش پشیمان نکنید، برای مثال وقتی میگوید: "از دست دوستم عصبانیم و با هم دعوا کردیم." لازم است به او اجازه بدهید که حرفش را کامل بیان کند و در این احساس با او همدلی کنید.
- بعد از شنیدن احساسات و افکار منفی فرزندتان، محبت خود را از او دریغ نکنید و به او نشان دهید که تحت هر شرایطی او را دوست دارید، همراهش هستید و به احساسات او احترام میگذارید.
یادداشتی از نگین نابت، کارشناس موسسه مادران امروز
#موسسه_مادران_امروز #صحبت_کردن_با_کودکان
#افکار_منفی #احساسات_کودکان