سی تیر شما را به یاد چهچیزی میاندازد؟
خیابانی پر از غذافروشیهای سیار، موزهی ملیایران، خیابانی با کف سنگفرش و متفاوت با تمام شهر یا رویدادی غمبار؟
روز سی تیر سال ۱۳۳۱ روزی خونین در تاریخ ایران است. روزی که دو سیاستمدار کهنهکار رو در روی هم قرار گرفتند و
گروه زیادی از طرفداران دکتر مصدق در درگیریهای خیابانی توسط شهربانی کشتهشدند و سرانجام شاه برای آخرین بار در دوران حکومتش، تسلیم خواست مردم شد. بماند که یکسال و یکماه بعد، کودتا رخداد. و باز هم بماند که چطور بستهشدن فضای سیاسی کشور زندگی میلیونها ایرانی را تحتتأثیر قرار داد.
🟠بهعنوان نوهی یکی از طرفداران دکتر مصدق که با شنیدن داستان تبعید و زندان ایشان و مصایبی که بر خانواده رفته بزرگشده، تصویری سیاه از احمد قوام در ذهن داشتم.
🟠باید سالها میگذشت ، میخواندم و زندگی را تجربه میکردم تا بفهمم چرا پدربزرگم در انتهای عمرش، دیگر دنیا و افراد را سیاه و سفید نمیدید و با جوانی که در شهر کوچک زادگاهش -خوی- فعالیت سیاسی داشت، یکدنیا فرق کردهبود.
🟠صفحات تاریخ، زیباترین و هیجانانگیزترین فیلمهای دنیا هستند. پر از شخصیتهای خاکستری و اتفاقات غیرقابل پیشبینی.
🟠و حالا، من تقریبا پنجاه ساله هستم. بیشتر از سی و پنج سال از فوت پدربزرگ عزیزم میگذرد. نسل من هم، هیجانات زیادی را در عرصهی تحولات سیاسی پشت سر گذاشته. اما حالا میفهمم باید جمع جبری فعالیتهای افراد را دید، نه صرفاً یک تصمیمشان را.
🟠 احمد قوام با برگرداندن آذربایجان به ایران و بیرون کردن نیروهای شوروی خدمت بزرگی به ایران کردهاست و شاید همین کار، بتواند تعصب کور را از من نوعی دور کند.
#سی_تیر
#مصدق
#قوام
#تاریخ
#تاریخ_ایران
#آذربایجان
#ملی_شدن_صنعت_نفت
🟠کاش بتوانم با بچهها، گوشهای از تاریخ معاصر را بدون قضاوت و پیشداوری بشناسم.
#ریحانه_قاسمرشیدی
#تاریخ_برای_کودکان
@farhangkoodak
خیابانی پر از غذافروشیهای سیار، موزهی ملیایران، خیابانی با کف سنگفرش و متفاوت با تمام شهر یا رویدادی غمبار؟
روز سی تیر سال ۱۳۳۱ روزی خونین در تاریخ ایران است. روزی که دو سیاستمدار کهنهکار رو در روی هم قرار گرفتند و
گروه زیادی از طرفداران دکتر مصدق در درگیریهای خیابانی توسط شهربانی کشتهشدند و سرانجام شاه برای آخرین بار در دوران حکومتش، تسلیم خواست مردم شد. بماند که یکسال و یکماه بعد، کودتا رخداد. و باز هم بماند که چطور بستهشدن فضای سیاسی کشور زندگی میلیونها ایرانی را تحتتأثیر قرار داد.
🟠بهعنوان نوهی یکی از طرفداران دکتر مصدق که با شنیدن داستان تبعید و زندان ایشان و مصایبی که بر خانواده رفته بزرگشده، تصویری سیاه از احمد قوام در ذهن داشتم.
🟠باید سالها میگذشت ، میخواندم و زندگی را تجربه میکردم تا بفهمم چرا پدربزرگم در انتهای عمرش، دیگر دنیا و افراد را سیاه و سفید نمیدید و با جوانی که در شهر کوچک زادگاهش -خوی- فعالیت سیاسی داشت، یکدنیا فرق کردهبود.
🟠صفحات تاریخ، زیباترین و هیجانانگیزترین فیلمهای دنیا هستند. پر از شخصیتهای خاکستری و اتفاقات غیرقابل پیشبینی.
🟠و حالا، من تقریبا پنجاه ساله هستم. بیشتر از سی و پنج سال از فوت پدربزرگ عزیزم میگذرد. نسل من هم، هیجانات زیادی را در عرصهی تحولات سیاسی پشت سر گذاشته. اما حالا میفهمم باید جمع جبری فعالیتهای افراد را دید، نه صرفاً یک تصمیمشان را.
🟠 احمد قوام با برگرداندن آذربایجان به ایران و بیرون کردن نیروهای شوروی خدمت بزرگی به ایران کردهاست و شاید همین کار، بتواند تعصب کور را از من نوعی دور کند.
#سی_تیر
#مصدق
#قوام
#تاریخ
#تاریخ_ایران
#آذربایجان
#ملی_شدن_صنعت_نفت
🟠کاش بتوانم با بچهها، گوشهای از تاریخ معاصر را بدون قضاوت و پیشداوری بشناسم.
#ریحانه_قاسمرشیدی
#تاریخ_برای_کودکان
@farhangkoodak
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بر قلهی کوههای بلند، آهو بچه میزاید
شکارچی برهآهو را زخمی میکند
برو، برو من هم دنبالت بیایم
من را مثل دستمال همراهت ببر
کاش درختی بودم و در راه میایستادم
و بر سر راه تو سایه میانداختم
#تصنیف
#تصنیف_آذری
#عاشقانه
#ثمین_قربانی
#فرهنگ
#ایران
#آذربایجان
من صاحبنظر موسیقی آذری نیستم اما نمادها و اشارات این قطعه، همه در فرهنگ و طبیعت آذربایجان ریشه دارد.
و حدس میزنم باید قطعهای قدیمی باشد.
❤️آهو و زایش او نماد عشق پاک و معصومانه است و شکارچی، شاید با تیر عشق او را زخمی میکند.
❤️دستمالی که در متن اشارهشده؛ در قدیم که دستمال کاغذی نبود، افراد دستمالی پارچهای همراه داشتند و اغلب دخترها روی آن گلدوزی میکردند و بهعنوان یادگاری به معشوق- نامزد و همسر- میدادند.
جمعهتان پر از عشق.
ادبیات و موسیقی و هنر پر از تصاویر آرمانی عشق است. باید با نوجوانان درمورد فاصلهاش با واقعیت، گفتگو کنیم.
#نوجوان
@farhangkoodak
با تشکر از دوست عزیزم، فاطمه جان که در ترجمهی متن کمکم کردند.
شکارچی برهآهو را زخمی میکند
برو، برو من هم دنبالت بیایم
من را مثل دستمال همراهت ببر
کاش درختی بودم و در راه میایستادم
و بر سر راه تو سایه میانداختم
#تصنیف
#تصنیف_آذری
#عاشقانه
#ثمین_قربانی
#فرهنگ
#ایران
#آذربایجان
من صاحبنظر موسیقی آذری نیستم اما نمادها و اشارات این قطعه، همه در فرهنگ و طبیعت آذربایجان ریشه دارد.
و حدس میزنم باید قطعهای قدیمی باشد.
❤️آهو و زایش او نماد عشق پاک و معصومانه است و شکارچی، شاید با تیر عشق او را زخمی میکند.
❤️دستمالی که در متن اشارهشده؛ در قدیم که دستمال کاغذی نبود، افراد دستمالی پارچهای همراه داشتند و اغلب دخترها روی آن گلدوزی میکردند و بهعنوان یادگاری به معشوق- نامزد و همسر- میدادند.
جمعهتان پر از عشق.
ادبیات و موسیقی و هنر پر از تصاویر آرمانی عشق است. باید با نوجوانان درمورد فاصلهاش با واقعیت، گفتگو کنیم.
#نوجوان
@farhangkoodak
با تشکر از دوست عزیزم، فاطمه جان که در ترجمهی متن کمکم کردند.
Forwarded from میراث باشی
🔻پابرجایی مسجدی ۷۰۰ ساله در روستای اسنق
🔸مسجد سنگی اَسنق (داش مسجد) با قدمت دوره ایلخانی در وسط روستا، با چهار ستون سنگی ميان حياط بزرگی ساخته شده است.
این بنا شامل یک ایوان ذوزنقهای شکل است که سقف چوبی ایوان بر دو ستون سنگی یکپارچه مارپیچی با سرستونهای مقرنس و پایههای حجاری شده، استوار شده است.
🔸چند كتيبه زیبا در سردر پنجرههای مسجد و ديوار شرقی مسجد وجود دارد.
▪️این بنا در تاریخ ۸ دی ۱۳۷۸ به شمارهٔ ۲۵۴۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
▫️روستای اسنق از توابع شهر مهربان در استان آذربایجانشرقی است.
عکس: #سعید_فتوحی
#آذربایجان_شرقی #مسجد_سنگی_اسنق
instagram.com/miras_bashi
@mirasbashi
🔸مسجد سنگی اَسنق (داش مسجد) با قدمت دوره ایلخانی در وسط روستا، با چهار ستون سنگی ميان حياط بزرگی ساخته شده است.
این بنا شامل یک ایوان ذوزنقهای شکل است که سقف چوبی ایوان بر دو ستون سنگی یکپارچه مارپیچی با سرستونهای مقرنس و پایههای حجاری شده، استوار شده است.
🔸چند كتيبه زیبا در سردر پنجرههای مسجد و ديوار شرقی مسجد وجود دارد.
▪️این بنا در تاریخ ۸ دی ۱۳۷۸ به شمارهٔ ۲۵۴۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
▫️روستای اسنق از توابع شهر مهربان در استان آذربایجانشرقی است.
عکس: #سعید_فتوحی
#آذربایجان_شرقی #مسجد_سنگی_اسنق
instagram.com/miras_bashi
@mirasbashi