شکوفههای پرتقال، امتحان و نگرانیهای ما برای فرزندان
🔸به هر کس میگویم ما در حیاطمان درخت پرتقال داریم، باور نمیکند. درختی که نکاشتیمش. احتمالاً من یا خواهرم وقتی کوچک بودیم، از سر تفنن، تخم پرتقالی را پرت کردهایم توی باغچه.
یادم هست سالها طول کشید تا بزرگ شد. درخت هلو و درخت سیب و گلابی و انجیری که مامان کاشتهبود طی این سالها خشک شدند اما درخت پرتقال ماند و یک سال، با شگفتی دیدیدم شکوفه کرد. چه شکوفههای معطری. اینجا وسط وسط تهران.
🔸درخت پرتقال دوست من است. از پنجرهی خانهام نگاهش میکنم و با او حرف میزنم. پاییز پارسال که شروع کرد به برگریز، غمگین شدم. کف حیاط پر از برگهای خشکیدهاش بود. دقت کردم و دیدم معدود پرتقالهای تهران مثل پرتقال قشنگ حیاط مدرسهی باران هم همینطور شدهاند. فکر کردم لابد آلودگی هوا خدمتشان رسیده.🥹….
🔸اما حالا درخت پرتقال شکوفه کرده. گلهای سفید ستارهای دارند باز میشوند و برگهای سبز هم. و من خیلی خوشحالم. قربان صدقهی درخت میروم و پرندههایی که میآیند برای لانهساختن.
با این کم آبی، یادم نمیرود مراقبش باشم.
🔸میایستم و نگاهش میکنم. به یاد دخترم و تمام بچهها میافتم. همه شان درختان پرتقال ما هستند. حضور تک به تکشان پر از شگفتی و برکت است. حتی اگر در کنار تمام خوبیهایشان، بیدقت، سر بههوا، لجباز، پرتوقع، تنبل، زباندراز، ….😅😂هم باشند. اما من، نباید مأیوس بشوم و تبر بردارم برای قطع امید . باید یادم باشد، رشد بچهها و تبدیلشدنشان به مردان و زنان مستقل و متکیبهنفس، «فرآیند»ی طولانی و مداوم و دشوار است. خیلی خیلی بیشتر از نمرهی عربی و ریاضی و علوم و رتبهی کنکور، نهادینهشدن پشتکار، ایجاد علاقه و برنامهریزی اهمیتدارد و این که بهامید خدا زمانی باور کنند، تجربیات تلخ و شیرین بزرگترها، میتواند برای آنها هم مفید باشد.
🔸به شکوفهها نگاه میکنم و زنبورهای عسل. نمیدانم در این شهر دودزده، کجا را مأمن خود کردهاند. اما اگر اینها توانستهاند در شرایط سخت دوام بیاورند، حتماً من و شما و فرزندانمان هم میتوانیم شکوفا شویم.
🔸امتحانهای بچهها نزدیک است و همینطور کنکور. خیلی از دوستان نگران هستند و با من صحبت میکنند. میفهممشان. دختر من هم باید انتخاب رشته کند و میدانم دلواپس این نوجوانان نازنین در این شرایط بیثبات بودن، یعنی چه. اما روزنامهنگاری یادم داده، با چشم عقاب دنیا و مردم را ببینم. من فهمیدهام، پیشرفت، ساختن مسیر است، یاد گرفتن پشتکار و هدفگذاری دقیق. پیشرفت، نمرهی بیست ریاضی توی کارنامه نیست که چهار روز بعد هیچ چیز یادمان نباشد یا قبول شدن در رشتهی پرطرفداری که دوستش نداریم. پیشرفت، تلاش مستمر است برای درک جهان و شناختن خود و عملیکردن آرزوها.
🔸به برگهای تازهرسته و بازیشان با نسیم نگاه میکنم و آرزو میکنم بهجای فشار بر بچهها، مسیر را صاف کنیم و الگوهای مناسبی را نشانشان بدهیم تا خودشان بتوانند تصویر زیبایی از خودشان در ده سال آینده را بسازند و بهطرفش بروند.
پانوشت: کاش میتوانستم عطر شکوفههای پرتقال را برایتان بفرستم♥️🙏🏻.
#امید
#فرزندپروری
#درخت_پرتقال
#ریحانه_قاسمرشیدی
#ریاضی
#انتخاب_رشته
#اضطراب
#مادر
#کودک
#نوجوان
#رتبهی_کنکور
#نمره
@farhangkoodak
راستی عکسها را از سایتهای خارجی برداشتهام. 😅
🔸به هر کس میگویم ما در حیاطمان درخت پرتقال داریم، باور نمیکند. درختی که نکاشتیمش. احتمالاً من یا خواهرم وقتی کوچک بودیم، از سر تفنن، تخم پرتقالی را پرت کردهایم توی باغچه.
یادم هست سالها طول کشید تا بزرگ شد. درخت هلو و درخت سیب و گلابی و انجیری که مامان کاشتهبود طی این سالها خشک شدند اما درخت پرتقال ماند و یک سال، با شگفتی دیدیدم شکوفه کرد. چه شکوفههای معطری. اینجا وسط وسط تهران.
🔸درخت پرتقال دوست من است. از پنجرهی خانهام نگاهش میکنم و با او حرف میزنم. پاییز پارسال که شروع کرد به برگریز، غمگین شدم. کف حیاط پر از برگهای خشکیدهاش بود. دقت کردم و دیدم معدود پرتقالهای تهران مثل پرتقال قشنگ حیاط مدرسهی باران هم همینطور شدهاند. فکر کردم لابد آلودگی هوا خدمتشان رسیده.🥹….
🔸اما حالا درخت پرتقال شکوفه کرده. گلهای سفید ستارهای دارند باز میشوند و برگهای سبز هم. و من خیلی خوشحالم. قربان صدقهی درخت میروم و پرندههایی که میآیند برای لانهساختن.
با این کم آبی، یادم نمیرود مراقبش باشم.
🔸میایستم و نگاهش میکنم. به یاد دخترم و تمام بچهها میافتم. همه شان درختان پرتقال ما هستند. حضور تک به تکشان پر از شگفتی و برکت است. حتی اگر در کنار تمام خوبیهایشان، بیدقت، سر بههوا، لجباز، پرتوقع، تنبل، زباندراز، ….😅😂هم باشند. اما من، نباید مأیوس بشوم و تبر بردارم برای قطع امید . باید یادم باشد، رشد بچهها و تبدیلشدنشان به مردان و زنان مستقل و متکیبهنفس، «فرآیند»ی طولانی و مداوم و دشوار است. خیلی خیلی بیشتر از نمرهی عربی و ریاضی و علوم و رتبهی کنکور، نهادینهشدن پشتکار، ایجاد علاقه و برنامهریزی اهمیتدارد و این که بهامید خدا زمانی باور کنند، تجربیات تلخ و شیرین بزرگترها، میتواند برای آنها هم مفید باشد.
🔸به شکوفهها نگاه میکنم و زنبورهای عسل. نمیدانم در این شهر دودزده، کجا را مأمن خود کردهاند. اما اگر اینها توانستهاند در شرایط سخت دوام بیاورند، حتماً من و شما و فرزندانمان هم میتوانیم شکوفا شویم.
🔸امتحانهای بچهها نزدیک است و همینطور کنکور. خیلی از دوستان نگران هستند و با من صحبت میکنند. میفهممشان. دختر من هم باید انتخاب رشته کند و میدانم دلواپس این نوجوانان نازنین در این شرایط بیثبات بودن، یعنی چه. اما روزنامهنگاری یادم داده، با چشم عقاب دنیا و مردم را ببینم. من فهمیدهام، پیشرفت، ساختن مسیر است، یاد گرفتن پشتکار و هدفگذاری دقیق. پیشرفت، نمرهی بیست ریاضی توی کارنامه نیست که چهار روز بعد هیچ چیز یادمان نباشد یا قبول شدن در رشتهی پرطرفداری که دوستش نداریم. پیشرفت، تلاش مستمر است برای درک جهان و شناختن خود و عملیکردن آرزوها.
🔸به برگهای تازهرسته و بازیشان با نسیم نگاه میکنم و آرزو میکنم بهجای فشار بر بچهها، مسیر را صاف کنیم و الگوهای مناسبی را نشانشان بدهیم تا خودشان بتوانند تصویر زیبایی از خودشان در ده سال آینده را بسازند و بهطرفش بروند.
پانوشت: کاش میتوانستم عطر شکوفههای پرتقال را برایتان بفرستم♥️🙏🏻.
#امید
#فرزندپروری
#درخت_پرتقال
#ریحانه_قاسمرشیدی
#ریاضی
#انتخاب_رشته
#اضطراب
#مادر
#کودک
#نوجوان
#رتبهی_کنکور
#نمره
@farhangkoodak
راستی عکسها را از سایتهای خارجی برداشتهام. 😅