۲۰-خانواده پاگنده ها

جیل مورفی٬ترجمه مصطفی رحمان دوست ٬نشر پنجره ٬مجموعه ی ۹جلدی٬گروه سنی الف و ب ٬مناسب برای گذراندن لحطاتی شاد با سه تا شش ساله ها .بچه های سالهای اول دبستان هم این مجموعه ی داستانی خانوادگی را دوست دارند .

مجموعه ی پا گنده ها ماجراهای خانواده ای شش نفره است ؛مامان پاگنده ٬بابا پا گنده ٬لورا ٬لستر٬لوک و فیل کوچولو که همه ی ما می توانیم بخشهایی از زندگی روزمره ی خود را لا به لای صفحاتش پیدا کنیم .
در «مامان پاگنده و یک تکه کیک »مادر احساس می کند چاق شده و همه ی اعضای خانواده را مجبور می کند تا رژیم بگیرند و ورزش کنند .ولی این برنامه انقدر سخت است که حال و نایی برای کسی نمی ماند .تا این که مادر بزرگ یک کیک خانگی برایشان می فرستد و مادر ان را در گنجه می گذارد برای وقتی که مهمان داشته باشند اما بچه ها و پدرشان نمی توانند طاقت بیاورند و ان شب .‌‌‌‌...

تک تک داستانهای مجموعه جذاب و خواندنیست .به نظر من مادرها بیشتر با کتاب «ماما پاگنده به پنج دقیقه ارامش احتیاج دارد»احساس نزدیکی می کنند .

روابط و ماجراها و نحوه ی برخورد والدین با موضوعاتی که رخ می دهد ٬بسیار جالب است .همین طور خوشبختی و محبتی که در تمام صفحات موج می زند .هیچ اهمیتی ندارد که کسی ٬کاری را خراب کند ٬چون همه می دانند عاشق یکدیگرند .
نقاشی های مجموعه که توسط نویسنده کشیده شده ٬طنز امیز است .ما هنوز هم به بعضی از انها می خندیم .

امیدوارم این مجموعه برای شما هم شیرین و شادی بخش باشد.

۱-ماما پاگنده و یک‌تکه کیک
۲-ماما پاگنده به پنج دقیقه ارامش احتیاج دارد
۳-فیل کوچولو با فیل برفی دوست می شود
۴-پاگنده ها یکحا به همه ی خواسته ها یشان می رسند
۵-لوک خانه تکانی می کند
۶-بابا پاگنده کارها را به عهده می گیرد
۷-پاگنده ها در یک شب ارام
۸-لورا کیک می پزد
۹-لستر تجربه ی خوبی به دست می اورد

#خانواده پاگنده ها
#پیش دبستانی
#اغاز دبستان
#نشر پنجره
۶۶۴۱۶۹۲۷-۸

عکس های خانوادگی

گروهی از متخصصین تعلیم و تربیت معتقدند عکس های خانوادگی خود را در معرض دید فرزندانتان قرار دهید. بگذارید کودکان شما متوجه شوند که به یک خانواده تعلق دارند. در دوره خردسالی و سال های اول دبستان این احساس به آن ها اعتماد به نفس می دهد. در عین حال کمک می کند تا با پیشینه ، ابعاد و نوع ارتباط بین اعضای خانواده آشنا شوند.
مفهوم و اهمیت خانواده را می توان اینگونه با کودکان سهیم شد.

#خانواده
@koodakandonya

غذای دسته جمعی

در خانواده تان تلاش کنید سنت خوردن غذای دسته جمعی را حفظ کنید. شرایطی را فراهم کنید که تمام اعضای خانواده حداقل یک وعده غذایی را با هم بخورید. آن هم در یک محیط آرام ، دوست داشتنی و صلح آمیز .
پژوهشی در کشور اتریش خبر می دهد کودکانی که بدون حضور سایر اعضای خانواده و یا به تنهایی غذا می خورند ، بیشتر مبتلا به زخم معده ، ناراحتی های گوارشی و اختلال در خوردن مى شوند.

#خانواده
@koodakandonya

براى خانواده تان وقت بگذارید ....

در هفته ای که گذشت ما روز جهانی خانواده را داشتیم. نهادهای رسمی استراتژی ها ، اصول و یا سیاست های مهمی را مطرح کردند .
اما ما یک پیشنهاد ساده و انسانی داریم:
در هر خانواده ای که زندگی می کنیم ، می توانیم راه هایی را برای ارتباط بهتر با هم پیدا کنیم. یکی از این راه ها وقت گذاشتن براى یکدیگر است . وقت گذاشتن به این معنی که همدیگر را بشنویم ، خود را بهتر بیان کنیم، کمک بخواهیم ، کمک کنیم ، سعی کنیم همدیگر را بفهمیم، شادی و ترس هایمان را بگوییم ، به رویاهای هم توجه کنیم، به افراد خانواده مان فرصت دهیم که آرزوهای خود را داشته باشند ، کنارشان باشیم و....
امروز اعضای خانواده خود را به یک میان وعده یا عصرانه دعوت کنید...
یک مهمانی چای خوب است ...
فعلا به همین سادگی ...

#خانواده

@koodakandonya
@farhangkoodak

بچه‌ها معرفی می‌کنند؛ قسمت دوم

«جنگی که نجاتم داد» و «جنگی که بالاخره نجاتم داد» توسط خانم نورا شکوری، کلاس چهارم و عضو باشگاه کتابخوانی کودک و فرهنگ از دو سال پیش. البته سطح خواندن دخترم و خواهر گل‌شان در حد کتابخوان‌های حرفه‌ای کلاس ششم و هفتم قرار دارد.😍😍

♥️♥️نقش خانواده در کتابخوان شدن بچه‌ها، واقعاً اساسی است. امیدوارم همه‌ی ما، مثل مادر گرامی حورا حان و نورا جان، در مسیر این هدف مهم قرار داشته باشیم.

*نام کتاب* : *جنگی که نجاتم داد* — *جنگی که بالاخره نجاتم داد*
*نویسنده* : *کیمبرلی بروبیکر بردلی*
*مترجم* : *مرضیه ورشوساز*
*گروه سنی* : *۱۰+*
*تعداد جلد* : ۲ جلد
فکر کنید شما جای دختری به نام *آدا* هستین ، یه برادر کوچیکتر از خودتون به اسم *جیمی* دارید . یکی از پاهاتون *پرانتزی* هست . مادرتون به شما اجازه نمیده از خونه باید بیرون ، چون فکر می کنه شما باعث خجالت اون هستین . با شروع *جنگ جهانی دوم* بچه ها باید از لندن فرار کنند ، اما ...

*به نظرتون قراره چه اتفاقی بیفته ؟*

#انتشارات_پرتقال #جنگی_که_نجاتم_داد @porteghalpub
@marziehvarshosaz

#کتاب
#معرفی_کتاب
#کتاب_بخوانیم #باشگاه_کتابخوانی
#جنگی_که_بالاخره_نجاتم_داد #رمان
#رمان_واقعگرا
#جنگ
#جنگ_جهانی_دوم #مادر
#خانواده_موفق #باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ

@farhangkoodak

راه‌کارهایی برای مقاومت در برابر استرس

وقتی منابع، امکانات و آن‌چه در دسترس ما است، برای مدیریت بر اوضاع، کافی نیست و نمی توانیم از پس شرایط برآییم، احساس فشار یا به‌عبارتی استرس می‌کنیم.
البته استرس در موقعیت‌هایی می‌تواند ضروری و لازم باشد مثل وقتی که ما را از خطر دور می‌کند یا برای مواجهه با موضوع مهمی آماده می‌کند، اما همیشه چنین نیست و احتمال دارد استرس‌ها طوری باشد که بیش از تحمل یا توانایی ما باشد. در این صورت بعضی از اقدام‌ها می‌تواند تا حدی کمک کننده باشد. البته پیشنهادهایی که در این‌جا گفته می‌شود، نمی‌تواند مسئله را حل‌کند، بلکه زمینه را برای بهتر فکر کردن و رویارویی درست با مسئله یا موقعیت استرس‌زا فراهم می‌کند.
در ضمن فراموش نکنید که واکنش افراد نسبت به راه‌کارها و اقدام‌های پیشنهادی هم متفاوت است، پس بهتر است پیشنهادها را امتحان کنید و آن‌چه با وجودتان سازگاری بیشتری دارد، انتخاب کنید.
بعضی از پیشنهادها، به قرار زیر است.
- ارتباط‌های اجتماعی:
در موقعیت های پر‌استرس افراد نیاز به حمایت‌های اجتماعی دارند. جمع‌های کوچک خانوادگی و دوستانه را برای این منظور جدی بگیرید. در این نوع ارتباط‌ها بهتر است از انتقال خبرها یا تشدید آن‌ها خودداری شود و بیشتر به گفت‌و‌گوهای همدلانه پرداخته شود.
چنین جمع‌هایی می‌تواند حمایت کننده باشد و سبب احساس تعلق، پذیرش، دوست داشته‌شدن و مورد نیاز بودن شود.
- پرهیز از ابهام:
بهتر است تا جایی که می‌شود دنبال روشن کردن موضوع‌های استرس‌زا باشید یا در معرض اخبار متعدد و بدون مرجع مشخص قرار نگیرید.
- ورزش، پیاده‌روی و کارهای بدنی هدفمند را جدی بگیرید.
- از استفاده از کافئین و الکل خودداری کنید.
- به فکر استراحت، تغذیه و خواب کافی باشید.
- ارتباط با طبیعت می تواند در موقعیت های استرس‌زا کمک‌کننده باشد.
- گوش دادن به موسیقی و مطالعه‌ی آن‌چه دوست داریم نیز می‌تواند مقاومت ما را در برابر موقعیت‌های استرس زا بیش‌تر کند.
آبان ماه ۱۴۰۱

#موسسه_مادران_امروز
#مقاومت #استرس#حمایت_های_اجتماعی
#خانواده

استرس بزرگسالان به شکل‌های مختلف بر فرزندان اثر می‌‌گذارد. امید که با آگاهی اثرات مخرب را محدود کنیم.

@farhangkoodak

مگر ایلان ماسک دکترا دارد ؟
یا
چرا قادر به فهم و تفسیر صحیح دنیای نسل جدید نیستیم؟

🔶پرده‌ی نخست: چند روزیست که از باران درمورد علاقه‌ی دوستش به هنرپیشگی می‌شنوم و مقاومت مادر، دربرابر این خواسته.

کل دانسته‌های من در همین حد است که دوستم گفته که این شغل با چارچوب‌های ما تناسب ندارد اما چرایی‌اش را توضیح نداده.

همدیگر را می‌بینیم. سر بحث باز می‌شود و خشم کودک که شیفته‌ی جذابیت شهرت شده، فوران می‌کند. با تصور این که خانواده، مانعیست
دربرابر علایقش. راستی، اگر ما هم جای او بودیم، چنین حسی نداشتیم؟


🔶🔶پرده‌ی دوم: عبور از نوجوانی همیشه
برای والدین پردردسربوده، حالا با دو سال آموزش مجازی و تغییرات سریع اجتماعی، شرایط سخت‌تر و پیچیده‌تر شده. انگار، کاری جز چرخیدن در دنیای مجازی وجود ندارد.
از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان که کمتر روزی به بحث درباره‌ی موبایل و البته دلخوری می‌گذرد.
نتیجه؟ یکی دو روزی گوشی کنار می‌رود اما باز برمی‌گردد.

دارم می‌ترسم از آنچه بر سر ارتباط من و دخترم دارد می‌آید.


🔶🔶🔶برنامه‌های زیادی برای فرزندش دارد. فکر می‌کند با تحصیل در بهترین دانشگاه، مسیر او را برای آینده هموار می‌کند. ولی نوجوانش آنقدر که به گیم دل می‌دهد به فکر مدرسه نیست.
دیروز با ناراحتی برایم نوشته: « پسرم می‌گوید چرا نمی‌خواهی بفهمی برای نسل من همه چیز متفاوت خواهد بود. مگر ایلان ماسک، دکترا گرفته ؟»

🔴مطمینم تک‌تک شما ده‌ها مورد مشابه را می‌توانید نام ببرید. زندگی امروز خانواده‌ها پر از موقعیت‌های چالش‌برانگیز است.

تعارف نداریم. دنیا و بچه‌ها عوض شده‌اند. «اطاعت» که کلید تربیت والدین ما و سیطره‌ی آنها بر ما بود، برای نسل فرزندان ما معنا ندارد. آنها می‌خواهند قانع شوند.

پشت تمام مقاومتها و لجاجت‌ها از نظر ما که از منظر آنها فقط مطالبه‌ی حق طبیعی‌انسانی‌شان است، یک جمله قرار دارد: «اگر می‌توانی، قانعم کن!»

🔴آیا من قدرت گفتگوی منطقی را دارم؟ و فهمیده‌ام که دیگر نمی‌شود با قواعد قدیمی به نتیجه رسید؟


🔶در یکی ازالواح گلی تمدن‌های کهن بین‌النهرین، نویسنده گله کرده که جوانان نااهل و ناسپاس شده و به ارزش‌ها اهمیت نمی‌دهند.
این بزرگسال هفت هزاره‌ قبل و من، هر دو باید بپذیریم که مقاومت در برابر قواعد، ویژگی نسل جدید است. و این، من بزرگسال هستم که باید فرزندم را درک کنم، حامی‌اش باشم و صداو دلایلش را بشنوم و با منطق نظرم را بگویم و صد البته، انتظار پذیرش قطعی نداشته باشم.

🔴شاید برای بعضی از ما غم‌انگیز به‌نظر برسد اما، نوجوانان امروز به اقتدار و
احترام والدین‌ توجهی ندارد.
پس آیا نباید برای جایگاه خودم در دنیای فرزندم فکر دیگری داشته باشم؟

#خانواده
#نوجوانی
#فرزندپروری
#ریحانه_قاسم‌رشیدی

@farhangkoodak

پاسخی دیگر از یکی از همراهان

چه خوبست که درمورد ‌دغدغه‌های مشترک‌مان، با تبادل تجربیات، رشد کنیم.🙏🏻🙏🏻


«واقعا غم انگیز ، ولی اگر بتونیم پلی به دنیای فرزندانمان بزنیم و راهی برای ورود به دنیای اونها پیدا کنیم حتما بخشی از راه را ما همراهشون میشیم و بخشی دیگر بچه ها همراهی مون میکنن باید بتونیم درکشون کنیم چون این دوران گذراست درسته سخته ولی بعدش خیلی خوبه مخصوصا که بچه ها آرومتر و عاقل تر میشن .
واقعا لذت بخشه »

#فرزندپروری
#خانواده
@farhangkoodak

دعوت به صرف هیجان، غافلگیری و فراتر از آن: همخوانی رمان «سه‌بار خوش‌شانسی»

🔴 زمستان ما با همراهی دختری کلاس ششمی خواهد گذشت که با قتل همسایه‌، اتفاقات عجیبی را تجربه می‌کند.

🔴«مو» دختری که در نوزادی در توفان دوازده‌سال پیش پیدا شده یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌های رمان نوجوان در سالهای اخیر است که سرگذشتش برخلاف بسیاری از کتاب‌های واقع‌گرای فعلی، به‌دور از غم و پر از شور زندگی و انرژیست.

🔴قرار است با بچه‌ها درمورد معانی خانواده و دوستی گفتگو کنیم و این که اگر جای خانم الا بودیم برای عشق‌مان چه می‌کردیم؟


🌱نوجوانی بیشتر فرزندان ما
بدون تجربه‌ی زندگی اجتماعی می‌گذرد، امیدواریم کتاب‌ها دروازه‌ای باشند برای کسب مهارت‌های واقعی.


زمان کارگاه:
پنجشنبه‌ها
۱۴:۳۰ تا ۱۵:۴۵

محل برگزاری: گوگل میت

تسهیلگر: ریحانه قاسم‌رشیدی

برای کسب اطلاعات و ثبت‌نام به آی‌دی
@rb1105
پیام دهید.

@farhangkoodak

#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#سه_بار_خوش‌شانسی
#نشر_افق
#رمان_نوجوان
#رمان_ماجراجویی
#رمان_واقع‌گرا
#خانواده
#ار‌زشهای_زندگی
#ریحانه_قاسم‌رشیدی

سه بار خوش‌شانسی
در جستجوی مادرم، قاتل همسایه و ...

هر کتاب سفر تازه‌ایست بخصوص وقتی همسفرها نوجوانانی باشند که می‌خواهند زندگی را کشف کنند. ما با «مو» دختر کلاس ششمی اهل کارولینای شمالی همراه شده‌ایم؛ دختری که از سرراهی بودن خودش شرمنده نیست و سالهاست با اشتیاق با ارسال پیامهایی درون بطری و رها کردنش در رودخانه‌ای که در آن پیدا شده دنبال مادر طبیعی‌اش می‌گردد و روشی برای یافتن او ابداع کرده.

«سه بار خوش‌شانسی» اثر خوش‌خوان معمایی برای نوجوانان است که آنها را همزمان با طبیعت بخشی از آمریکا و شکل زندگی در شهرهای بسیار کوچک آشنا می‌کند. برای بسیاری از فرزندان ما شهری با ۱۴۸ شهروند قابل تصور نیست؛ چون در ساختمان‌های مسکونی ما اغلب بیش از بیست نفر زندگی می‌کنند.

نحوه‌ی روایت در بخش‌های ابتدایی کتاب، کمی پیچیده است اما خانواده‌ی «مو» و شکل عجیب قرارداد سه‌روزه‌ - هر کس می‌تواند برای سه روز خانه را ترک کند ولی حتماً بعد از آن باید خبر بدهد- نشان‌مان داد که جو خانه، چندان عادی نیست. نویسنده ما را به آرامی با شخصیت‌ها و رازهای‌شان آشنا می‌کند. حتی نشان‌مان می‌دهد امروز روز، عده‌ای در آمریکا به اجنه عقیده دارند.

ماجرای این برنده‌ی پنج لاکپشت پرنده و نشان نیوبری را به قول بچه‌ها اسپویل نمی‌کنم😉 . فقط بگویم که قهرمان پنهان این اثر، انسانیت و خانواده است و عشق به نیکی حتی در سخت‌ترین شرایط.

ادبیات نوجوان در دهه‌های اخیر سعی دارد، قدرت همیشگی ما در انتخاب میان خیر و شر را به نسل جدید نشان دهد. مطمینم این شکل از بیان غیرمستقیم، خیلی بیشتر از آموزش‌های مستقیم و سرراست بر ذهن‌ها و قلب‌ها تاثیر می‌گذارد.


منتظر پنجشنبه‌ای دیگر و شنیدن برداشت‌های بچه‌های دوازده و سیزده ساله‌ام هستم.

حیف می‌شود اگر از ترجمه‌ی روان اثر یاد نکنم که واقعاً حرفه‌ای و لذتبخش است. ای‌کاش، طرح جلد هم کمک می‌کرد تا فضای پرهیجان و خاص داستان بازسازی شود. ما که نتوانستیم «مو»ی دوست‌داشتنی و عجیب و غریب را اینهمه صاف و اتوکشیده، تصور کنیم.🥰


#سه‌بار_خوش‌شانسی
#رمان_نوجوان
#رمان_معمایی
#آمریکا
#خانواده
#نشر_افق
#شیلا_ترنیج
#مرجان_مهدیپور
‌#لاکپشت_پرنده
#برنده_مدال_افتخار_نیوبری
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ

@farhangkoodak

خداحافظی با «دختری که در اعماق دریا افتاد» و سلام به دنیایی که به دست دخترهای ما ساخته‌می‌شود


🍃#دختری_که_در_اعماق_دریا_افتاد با پایان غافلگیرکننده و درعین‌حال عاشقانه‌ای که معنای خانواده و تعهد به اقوام و وابستگان و پیوندهای خونی را به نوجوانان نشان‌می‌دهد، تجربه‌ی خاصی برای ما بود.



🪽مینا نه زیباست و نه هنر خاصی دارد ولی او تنها عروسی‌است که پس از صد سال می‌تواند خشم خدای دریا را پایان بخشد چون تنها دختریست که به خودش باور دارد و تسلیم سرنوشت نیست. او خودش سرنوشت را می‌سازد و برای آرامش خانواده‌ و دهکده‌اش به استقبال حوادث می‌رود.

🪷آیا علت استقبال از این اثر همین تصویری نیست که نسل جدید درصدد ساختن آن برای فردای خود است؟

ادامه در پست بعدی

#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#دختری_که_در_اعماق_دریا_افتاد
#پرفروش
#رمان_نوجوان
#کره
#خانواده
#عاشقانه
#تعهد
#احساس_مسئولیت
@farhangkoodak

«تابستان دیوانه» و عجیب‌ترین مادر تمام کتاب‌هایی که خوانده‌ایم


📚 سال‌ها و بارها نام «تابستان دیوانه» را از بچه‌ها شنیده بودم. امسال، فرصتی شد برای هم‌خوانی‌ این رمان زیبا، چندلایه و البته سنگین که داستان زندگی سه خواهر سیاهپوست هفت تا یازده‌سااه را در زمان مبارزات مدنی علیه تبعیض‌نژادی روایت می‌کند.

🍃آشنایی با فضای دوقطبی جامعه‌ی آمریکا در آن دوران و افراد مهمی مثل محمدعلی کلی و کندی که بچه‌های ما عموماً شناختی از آنها ندارند، فقط قسمت کوچکی از محاسن کتاب بود.

🍃 «تابستان دیوانه» ما را با بچه‌هایی همراه می‌کند که از ساده‌ترین موهبت کودکی محرومند: مادرشان آنها را ترک‌کرده و هفت‌ سال تمام سراغشان نرفته. حالا بچه‌ها می‌روند تا چهار هفته را با او باشند؛ با زنی که به هر موجودی شبیه است الا مادر. صحنه‌ی نخستین دیدار در فرودگاه، قلب ما را شکست. و بعدتر، او پس‌انداز بچه‌ها برای رفتن به دیزنی‌لند را گرفت و گفت که باید هزینه‌ی غذا را بدهند اشک‌مان در آمد. . او‌حتی اسم بچه‌ها را صدا نمی‌زد، بوسیدن که …. سسیل تمام وقتش را در آشپزخانه‌ی دربسته می‌گذراند تا اشعار خود را چاپ ‌کند.

💠خشم اعضای باشگاه از چنین مادری برایم قابل درک بود. حتی وقتی گفتند حقش بود به زندان بیفتد، حس‌شان را فهمیدم. اما سوال مهم را خودشان گفتند: «چرا باید به دیدن چنین مادری رفت؟ چه‌فایده‌ای دارد؟»

💠خانم ریتاویلیامز گارسیا، نویسنده‌ی معروف اثر، به این سوآل پاسخ دقیق و هوشمندانه‌ای در فصل‌های پایانی داده: شناخت او و رشد هر چهار نفر طی این سفر.

«تابستان دیوانه» هم مثل بیشتر آثار تحسین‌شده، دعوت به تجربه‌ی زندگی و کنشگریست. پیاده‌شدن از قطار لحظه‌ها و ساختن زندگی و یاد گرفتن ارزش‌های پایدار آن.
ما چهار هفته‌ی پراسترس را با دلفین و خواهرها گذراندیم. گاهی به پدر که آنها را مجبور به سفر کرده‌بود، بد و بیراه گفتیم اما در پایان فهمیدیم نتیجه‌ی چنین فرآیندی چیزی جز رشد نیست:
وقتی مادر در زمان بازداشت‌شدن ارتباطش با بچه‌ها را منکر شد تا از آنها حمایت کند و به این‌شکل برای اولین‌بار عشق خود را نشان داد و صد البته صحنه‌ی پایانی؛ وقتی بچه‌ها بدون دریافت عشق و محبتی که مستحقش بودند، داشتند برمی‌گردند و کوچکترین دختر از گیت می‌گذرد تا مادر را در آغوش بگیرد. درحالی‌که هیچ‌کدامشان محبت و علاقه را به همدیگر تجربه‌نکرده‌بودند….


💠نویسنده‌ی دانای اثر، ترتیبی داده‌بود تا مخاطب، دلیل رفتار عجیب و اعصاب‌خرد‌کن مادر را بفهمد و از گذشته‌ی دردناکش آگاه شود. تصور می‌کنم اطلاع نوجوانان از زخم‌هایی که ما در کودکی متحمل‌شده‌ایم، رابطه‌ی ما را بهتر می‌کند.

💠ما فهمیدیم زندگی در چنین شرایط عجیبی چقدر در رفتار دختر بزرگتر اثر گذاشته او را توانمند کرده. دلفین یازده‌ساله می‌توانست مراقب خواهرهایش باشد و شرایط را مدیریت کند. او بیش از تمام ما کار، بلد بود.

💠 «تابستان دیوانه» باعث‌شد تا درک بهتری از معنای خانواده داشته‌باشیم و قدردان‌تر شویم بابت داشتن والدینی که برای رفاه و آسایش و رشد فرزندان تلاش‌می‌کنند.
همین دستاورد ادبیات کودک و نوجوان، در زمانه‌ای که همه‌ی والدین، ناسپاسی فرزندان را به انحای مختلف تجربه می‌کنند، بسیار ارزشمند است.


♥️ما این اثر را با کتابخوان‌های حرفه‌ای کلاس ششمی خواندیم. اما اگر بخواهم به بچه‌های خارج از باشگاه پیشنهاد دهم، به کوچکتر از متوسطه‌ی اول توصیه نمی‌کنم.




@farhangkoodak
#تابستان_دیوانه
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#رمان_نوجوان
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#درک_تفاوت‌ها
#عشق_و_صلح
#مسئولیت‌پذیری
#مادر
#مبارزه‌ی_مدنی
#همدلی
#قدرشناسی
#انعطاف_پذیری
#انتشارات_پرتقال
#خانواده
#احترام_به_تفاوت‌ها


❤️در باشگاه کتابخوانی مجازی کودک و فرهنگ برای هشتمین سال متوالی با بچه‌های کلاس دوم و بزرگتر کتاب می‌خوانیم. ما کتاب‌ها را در خدمت زندگی بهتر و باکیفیت‌تر و صلح‌آمیزتر به خدمت‌گرفته‌ایم و منتظر فرزندان شما هم هستیم.

#موج_کوچولو ، دردهای زندگی واقعی و خیلی چیزهای دیگر


🦋خوشحالم که با بچه‌ها در حال خوانش جمعی یکی از لطیف‌ترین آثار ادبیات نوجوان هستیم.

🦋فضای رمان و روابط انسان‌ها به‌قدری با جامعه و مدارس ما فرق دارد که حتی برای دختر کلاس پنجمی‌ام هم واضح است. بچه‌های این کتاب، برخلاف بچه‌های مدارس ما، همدیگر را مسخره نمی‌کنند.

🦋البته که لوتی به‌خاطر شرایط سخت پس از مرگ مادر و افسردگی پدر، دوستی در مدرسه ندارد. اما هیچکس با کلمه یا رفتار آزارش نمی‌دهد.

🦋رشد شخصیت‌ها طی حوادث سخت بارز است. تجربه‌ی درخو‌است کمک کردن جک برای ما خیلی تکان‌دهنده بود. تصور این که تنها سرپرستت دستش بشکند، بستری شود و حتی یک تکه نان در خانه نباشد تا به خواهر مهدکودکی بدهی و مجبور شوی از صاحب بقالی درخواست خوراکی کنی😔🥹.

🦋و شناخت شغل‌ها که برای انتخاب‌های بچه‌ها خیلی لازم است و متأسفانه، هنوز کار مشخصی برایش انجام نمی‌شود.ما دیروز با #برنامه‌ریزی_شهری و #نویسندگی_آگهی‌های_تجاری آشنا شدیم.

و دیدیم که مادر نوح، شغلش را دوست ندارد اما #مسئولیت‌پذیری در قبال #خانواده باعث‌شده به آن ادامه دهد.



🌿قرار شد، دفتری برای نوشتن اسامی شغل‌ها و توضیحات مختصر آنها درست کنیم تا طی سال‌های بعد، به منبعی برای انتخاب مسیر آینده تبدیل شود و در کلاس نهم، حیران نمانیم که چه کار باید کرد.


🦋فهمیدیم متأسفانه، خشونت کلامی و رفتاری و حسادت، به‌اشکال خیلی موذیانه و نه‌چندان آشکار در مدارس دخترانه رواج دارد. پسرهای کارگاه ما، تجربه‌های متعدد دخترها از طرد و بی‌احترامی را در مدارس خود ندیده‌بودند. شاید لازم باشد، صاحبنظران این مسأله را بررسی کنند. چون، همه‌ی بچه‌ها حق دارند با #احترام ، #عشق_و_صلح زندگی کنند.


🦋#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ جایی برای آشنایی با زندگی واقعیست.
جایی که کتاب‌ها و تجربه‌های زیسته ‌در کنار هم قرار می‌گیرند تا توانایی‌های فرزندان‌مان را افزایش دهند و اعتماد به نفسشان را بالا ببرند.


#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#موج_کوچولو
#انتشارات_کتاب_چ
#مناسب_برای_یازده‌سال_به_بالا
#مهارت‌های_زندگی
#انتخاب_رشته


@farhangkoodak