کودک و فرهنگ
1.22K subscribers
5.22K photos
732 videos
112 files
1.43K links
تجربه های مادری روزنامه نگار و تسهیلگر فرهنگی. ریحانه قاسم رشیدی هستم .

ارتباط

@rb1105
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹سعدی‌خوانی دکتر محمدعلی موحد در جشن یکصد‌سالگی استاد. سرتاسر سخنرانی استاد در این مراسم که با همت مجلهٔ بخارا برگزار شد، درس است (+) از جمله واکنش او به تعریف و تمجیدهای سخنران‌های همایش از ایشان:
ننازم به سرمایهٔ فضل خویش
به دریوزه آورده‌ام دست پیش
خدایا به عزت که خوارم مکن
به ذُلّ گنه شرمسارم مکن
مرا شرمساری ز روی تو بس
دگر شرمسارم مکن پیش کس
@ehsanname

@farhangkoodak
#استاد_موحد
#سعدی
#بزرگداشت

باشد که فرزندان ایران استادانی همچون ایشان را بشناسند.
عمر بابرکت‌شان دراز باد؛ پیر صد ساله‌ی فرزانه‌ی ما.
آنچه از کودکی خانم دانشور آموختم

🔴دیروز، روز خیلی خوبی بود. «سووشون‌خوانی» را شروع کردیم. اعضای بزرگسال باشگاه کتابخوانی کودک و فرهنگ که همه اهل مطالعه‌اند، متفق‌القول از زیبایی روایت، ارجاعات ادبی و اشارات هوشمندانه‌ی نویسنده به آداب و رسوم قدیم می‌گفتند و نثر ساده و قدرتمند خانم نویسنده که اجازه نمی‌دهد کم‌حوصله‌ترین فرد‌ هم کتاب را کنار بگذارد.

🔵واقعاًچطور ممکن است نخستین زن داستان‌نویس ما، پس از گذشت ۵۴ سال، هنوز در اوج باشد؟

✳️یادمان باشد، زمانی که سیمین خانم دست به قلم برد-۱۳۲۲شمسی- بیشتر زنان ایران بی‌سواد بودند و اندک باسوادها، فقط سواد خواندن داشتند تا مبادا به نامحرمی نامه بنویسند.
اما خانم دانشور در این زمان، شاگرد اولی امتحان نهایی دیپلم کشور و دریافت مدرک لیسانس ادبیات فارسی از دانشگاه تهران را تجربه کرده‌بود و به ‌دلیل تسلط کامل به انگلیسی در اداره‌ی تبلیغات خارجی رادیو مشغول به کار بود.

✳️مطمئنم که اگر او‌ در خانواده‌ای دیگر متولد می‌شد، نمی‌توانست به این حد از خودشکوفایی برسد.

والدین او‌ با بقیه‌ی مردمان زمان خود فرق داشتند. تحصیلکرده و‌دلبسته به فرهنگ ایران بودند و ارزش یادگیری را می‌فهمیدند.

⭐️سیمین خانم از کودکی با سعدی و‌ حافظ و ناصرخسرو و صدالبته بیهقی ، بزرگترین نثرنویس ایران، مأنوس بود و در دوره‌ای که دیگران، ارزش دخترها را در کدبانوگری و ازدواج زودهنگام می‌دیدند، فرصت شناخت خود و پرورش استعدادهایش را داشت.

🏵️سیمین دانشور، فقط استاد دانشگاه، اولین رییس کانون نویسندگان ایران یا پرخواننده داستان‌نویس زن ایرانی نیست. نمادیست از دخترهایی که اجازه ندادند هیچ چیزی حتی عشق به همسری معروف و محبوب آنها را از فردیت بالنده‌ی خودشان جدا کند.

❤️باشد که من و شما هم فرصت یگانه‌ی پدر و‌ مادر بودن را درک کنیم و‌ بدانیم نقش یگانه‌ای در زندگی فرزندان‌مان داریم. عزت‌نفس، پشتکار و‌جسارت رو به رو شدن با وقایع را ما به آنها می‌دهیم، هدیه‌هایی بسیار مهم‌تر از ثروت یا تحصیل در فلان مدرسه‌ی برند.

♥️و اگر آنها را با بزرگان فرهنگ ایران آشنا کنیم، ولو با خواندن فقط یک بیت شعر از مولانا و حافظ و … انسانیت را برای‌شان تصویر کرده‌ایم که در کمتر دوره‌ی گرانقیمتی یافت می‌شود.

✳️راستی، گروه شبانه‌ی «سووشون‌خوانی» در حال عضوگیریست. خوشحال می‌شویم در این تجربه با دوستداران ادبیات و ایران همراه شویم. ممنون خواهم‌بود، پیام را به علاقه‌مندان برسانید.

ریحانه قاسم‌رشیدی



#سیمین_دانشور #سووشون__سیمین_دانشور #سووشون #باشگاه_کتابخوانی_مجازی #باشگاه_کتابخوانی
#کتاب
#فرزندپروری
#ایران
#حافظ
#سعدی


@farhangkoodak

تماس:
@rb1105
کودک و فرهنگ
🔹امروز فیلمی از «هما» پرنده‌ی افسانه‌ای ایران در منطقه‌ی طالقان منتشر شد که راستش را بخواهید تمام ذهنیات من را به هم ریخت. 🔸این جناب «هما»، همانی‌است که در قصه‌ها، مثل قصه‌ی حسن کچل یا تنبل احمد، پادشاه انتخاب می‌کند و نماد خوشبختی و نیکروزی است. 🔹نقشش…
و اما رد پای همای سعادت

این بار در خدمت گلستان

(قسمت دوم)


از دیروز، عده‌ای نوشته و گفته‌اند که چگونه پرنده‌ی مردارخواری در ایران به عنوان نماد خوش‌یمنی و برکت و فرخندگی انتخاب شده و به مسخره حرف‌ها زده‌ و نتیجه‌ها گرفته‌اند که بماند.

فکر می‌کنم چنین برداشت‌هایی فقط از سر نشناختن است. اگر وطنم و فرهنگ و ادبیاتش را بشناسم و بدانم که زنان و مردان بزرگی پیش از من زیسته‌ و با تجربیات حکمت‌آمیز خود به گنجینه‌ی آن افزوده‌اند، انقدر سریع و‌ بی‌محابا اظهارنظر نمی‌کنم.


توضیح را از محضر سعدی شیرازی می‌آورم که در حکایت پانزدهم باب اول گلستان به «همای» اشاره می‌کند.

🪴یکی از وزرا معزول شد و به حلقۀ درویشان درآمد. اثر برکتِ صحبتِ ایشان در او سرایت کرد و جمعیتِ خاطرش دست داد. ملک بار دیگر بر او دل خوش کرد و عمل فرمود، قبولش نیامد و گفت: معزولی به نزد خردمندان بهتر که مشغولی.

آنان که به کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند
 
  کاغذ بدریدند و قلم بشکستند
  وز دست زبان حرف‌گیران رستند
 
  ملک گفتا: هر آینه ما را خردمندی کافی باید که تدبیر مملکت را بشاید. گفت: ای ملک نشان خردمند کافی جز آن نیست که به چنین کارها تن ندهد.
 

🔸«همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
 
که استخوان خورد و جانور نیازارد»
 
 
سیه‌گوش را گفتند: تو را ملازمت صحبت شیر به چه وجه اختیار افتاد؟ گفت: تا فضله صیدش می‌خورم و از شر دشمنان در پناه صولت او زندگانی می‌کنم.
گفتندش: اکنون که به ظلّ حمایتش در آمدی و به شکر نعمتش اعتراف کردی چرا نزدیک تر نیایی تا به حلقه خاصانت در آرد و از بندگان مخلصت شمارد؟ گفت: همچنان از بطش او ایمن نیستم.
    

اگر صد سال گبر آتش فروزد
   اگر یک دم در او افتد بسوزد
    

افتد که ندیم حضرت سلطان را زر بیاید و باشد که سر برود و حکما گفته‌اند: از تلوّن طبع پادشاهان بر حذر باید بودن که وقتی به سلامی برنجند و دیگر وقت به دشنامی خلعت دهند. و آورده‌اند که ظرافت بسیار کردن هنر ندیمان است و عیب حکیمان.
 

تو بر سر قدر خویشتن باش و وقار
  بازی و ظرافت به ندیمان بگذار



#هما
#سعدی
#ایران
#گلستان
#هویت
#میراث_فرهنگی


♥️کودکان را با «ایران» آشنا کنیم.

#ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak
سعدی (راست) در باغ گل سرخ، نسخه خطی گلستان ح. ۱۶۴۵؛
نکارخانه‌ی هنر فریر، واشنگتن

@farhangkoodak
#سعدی
#گلستان
و اما اول اردیبهشت و روز بزرگداشت «سعدی»❤️

🔸اگر بپذیریم که وطن مشترک ما ایرانیان، علاوه بر خاک سرزمین‌، زبان فارسیست، آنگاه قطعاً یکی از پادشاهان ما، «سعدی» خواهد‌بود. نابغه‌ای که با نثر و شعرش، زبان امروزی ما را ساخته و با نگاهش به زندگی، عشق و معنویت، عالمی دگر درانداخته.


🔸روزگار بیشتر ما، از کودکی با او همراه بوده. بدون آن‌که بشناسیمش، جملات قصار و ابیاتش را در محاوره‌ی روزانه شنیده‌ایم و بعدها، لحظاتی را گذرانده‌ایم که هیچکس جز «شیخ اجل»، توان شرح احساس ما را نداشته.

🔸خوشبختم که در خانواده‌ای از ارادتمندان به او، عمر را به سر آورده‌ام.

🔸چشمانم را می‌بندم و پدربزرگم را می‌بینم در میانه‌ی غائله‌ی آذربایجان در دهه‌ی بیست، وقتی کتاب‌های درسی را به زبان ترکی تألیف‌کردند و منطقه در آنش می‌سوزد و خطر مرگ تهدیدش می‌کند. اما او به‌جای گریختن، در خانه‌ی زیبایش در شهر خوی که به شوروی و ترکیه و عراق بسیار نزدیکتر از تهران و اصفهان و شیراز بود، به خاله‌ام «گلستان» می‌آموزد تا فارسی ناب را یاد بگیرد.
برای‌تان بگویم که فارسی‌دانی ایشان و
سایر اعضای خانواده‌ی مادری من، از بسیاری از فارس‌زبان‌ها، بهتر بوده و هست و همین‌طور ارادت‌شان بیشتر.
آذری‌های اصیل، همواره پاسدار فرهنگ و زبان مشترک ایران‌زمین بوده‌اند.

🔸به دهه‌ی پنجاه می‌آیم، مادر جوان و زیبایم را می‌بینم که در حال آشپزی زیر لب زمزمه می‌کند:
«تا عهد تو دربستم، عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد، نقض همه پیمان‌ها
»

🔸و باز، خودم را در دوازده‌سیزده‌سالگی می‌یابم، در میان بمباران‌ها و تعطیلی مدارس که فرصتی پیدا کرده‌ام برای جستجو میان کتاب‌های خانه. در میان کشفیاتم، دفترهای شعر مادرم هم هست که با خط خوش اشعار شیخ عاشق‌پیشه را در نوجوانی برای خود گلچین کرده یا از مجلات بریده و چسبانده.
مسحور شده‌ام از عطر آن کلمات. تحمل موشک‌های صدام و ترس از مرگ و حتی آنهمه تجربه‌ی از دست دادن، با داشتن «سعدی»، آسان می‌شود.


🔸ابتدای دهه‌ی نود است. خودم مادر شده‌ام. با دختر کوچولویم، سریال «آب پریا» اثر خانم مرضیه برومند را می‌بینم. باران رحمت زندگی من، با لحنی کودکانه همراه تیتراژ می‌خواند: «برگ درختان سبز، در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار
»


🔸می‌دانم زمانه عوض شده. می‌بینم بچه‌های ما، بیش از ایرانی بودن، جهان‌وطن‌اند. و درک می‌کنم این تغییر عجیب و همه‌جایی را. اما مطمئنم، وقتی می‌توانیم خود را شهروند جهان بدانیم و در فرهنگ‌های بیگانه حل نشویم و عزت‌نفس‌مان را نبازیم و احساس بیچارگی نکنیم که داشته‌های خود را بشناسیم و قدرشان را بدانیم.
بزرگان ادبیات ما، زبان گویای فرهنگ غنی و شگفت ما هستند.
«سعدی»، فقط یکی از اعجوبه‌های ادبیات نیست. «سعدی»، شیوه‌ای از زندگی و تاب‌آوری و بالندگی در میان حملات و آشوب‌هاست. نبوغی شکفته در طلب درک و فهم جهان که نظامیه‌ی بغداد و کار گل شام و اسارت و قحطی دمشق و غربت را تجربه‌کرده و در بهار شیراز به‌ وطن بازگشته و به‌ناگاه، شکوفا شده تا عطر و بویش نسل‌های متوالی را سرمست کند.

🔸«اول اردیبهشت ماه جلالی» در خانه‌ام، میان هیاهوی تهران به «سعدی» و تمام زیبایی‌هایش فکر می‌کنم. به مردان و زنانی که با کلام او، قرن‌ها امدند و رفتند و با استادی او، به فرصت کوتاه زیستن، رنگ مهربانی زدند. خوشحالم که در سال‌های اخیر، آثار متعددی برای شناساندن بزرگان ادب، به‌ویژه سعدی به کودکان و نوجوانان منتشر شده. باشد که این ارادت و آگاهی به آیندگان هم، برسد و آنان هم این در یگانه را بشناسند و بر سر چشم نهند.

#سعدی
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#زبان_فارسی
#میراث_معنوی
#تجربه‌ی_زیسته
#هویت_ملی
#میراث_معنوی
#گلستان
#بوستان
#غزلیات_سعدی
#کلیات_سعدی
#عشق_و_صلح
#شیراز
#روز_بزرگداشت_سعدی


@farhangkoodak
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
زیبایی چیست؟



▪️سعدی می‌گوید:
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حدّ همین است سخندانی و زیبایی را

اگر کسی از سعدی سوال می‌کرد که این چیزی که تو حسن می‌نامی آیا می‌توانی تعریف کنی، معلوم نبود بتواند. این‌همه کتاب راجع به عشق (چون عشق در زیبایی است) داریم، هیچ‌کدام از قدمای ما به این فکر نیفتاده بودند که به این مسأله پاسخ بدهند، در صورتی که در مورد انواع علوم عجیب و غریب کتاب‌ها نوشته‌اند، ولی هیچ‌کدام از متفکّرینِ اسلامی به این فکر نیفتاده که به این مسأله پاسخ بدهند، که دقیقا حُسن چیست. گویا فکر می‌کرده‌اند که زیبایی یک امر ازلی و ابدی است؛ یعنی آن طور که جامعه‌شناسی و استتیک مارکسیستی امروز (و حتی استتیک بورژوازی، مثل بندِتو کروچه) معنی می‌کند که نسبیّت را در مبادیِ جمال‌شناسی تعقیب کند، قدمای ما این طور فکر نمی‌کرده‌اند. آنها فکر می‌کرده‌اند چیزی هست که زیباست برای همه و در همهٔ شرایط یکسان است. به بداهت عشق و زیبایی معتقد بوده‌اند.
تنها یک نفر را من با تمام تجسّسی که کردم پیدا کردم از فلاسفه یا باید گفت از اُدبا، چون به او می‌گویند «فیلسوف الادبا» و «ادیب الفلاسفه» یعنی ابوحیّان توحیدی که اهل فارس بوده و یکی از زنادقه معروف اسلام است می‌گویند در اسلام سه زندیق معروفند ابوالعلاء معری ابن راوندی و سومی ابوحیان توحیدی است او تنها کسی است که به این نکته توجه کرده در تمام تمدن اسلامی و این مسأله را مطرح کرده که زیبایی چیست. البته نتوانسته به آن پاسخ بدهد آیا عاطفی است یعنی برمی‌گردد به حوزهٔ عواطف یا برمی‌گردد به حوزهٔ استدلال و تعقل؟

به هر صورت قدما سعی می‌کرده‌اند جمال را تجرید کنند و برگردانند آن را به زیبایی الهی و ببرند به طرف زیبایی‌های مطلق و ازلی، یعنی کمال مطلق. یعنی هر چیز زیبا پرتوی از زیبایی ازلی دارد. به همین دلیل بعضی از صوفیه به طرف زیبایی‌های ظاهری رفته‌اند مثل اوحدالدین کرمانی (حتی به صورت منحرف آن)

مثلا حافظ می‌گوید:
لطیفه‌ای‌ست نهانی که عشق از او خیزد

اما خود کلمهٔ لطیفه هم واژه‌ای عاطفی و emotive است و مشکلی را حل نمی‌کند.

محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، جلد سوم، صص ۱۷۷_۱۷۳
#سعدی

https://www.instagram.com/shafiei_kadkani
از من چرا رنجیده‌ای
همایون شجریان
از من چرا رنجیده ای ....

آواز : همایون شجریان
آهنگساز : سعید فرجپوری
شعر : سعدی
آلبوم : ای یار من

#سعدی
#همایون_شجریان


@farhangkoodak
این‌همه لطافت و مهربانی را کجا می‌توان جست؟

«اي يار ناسامان من از من چرا رنجيده اي؟
وي درد و اي درمان من از من چرا رنجيده اي؟
اي سرو خوش بالاي من اي دلبر رعناي من
لعل لبت حلواي من از من چرا رنجيده اي؟
بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجيده اي؟
گر من بميرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگيرم دامنت از من چرا رنجيده اي؟
من سعدي درگاه تو عاشق به روي ماه تو
هستيم نيکوخواه تو از من چرا رنجيده اي؟»
«دیباچه‌ی گلستان»، بخش اول


#گلستان‌
#سعدی
#یاقوت_مستعصمی
#یونسکو


🔸اگر عمری و فراغتی باشد، خواهم کوشید تا از روی نسخه‌ی «یاقوت مستعصمی» که نزدیک‌ترین نسخه به زمان زندگی سعدیست و در سال ۱۳۸۵ در تهران منتشر شده، «گلستان» را به‌تدریج بلندخوانی کنم.

#ریحانه_قاسم‌رشیدی
تهران، ۱۴۰۳/۲/۱

@farhangkoodak
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

زندگینامه سعدی شیرازی : استاد سخن

▪️بر اساس کتاب حدیث خوش سعدی مرحوم عبدالحسین زرین کوب
▪️روز اول اردیبهشت در تقویم شمسی روز بزرگداشت مقام سعدی است.


.
🆔 @sokhanranihaa


#سعدی
#استاد_زرین‌کوب

@farhangkoodak
دعوت از علاقه‌مندان به شعر و ادب فارسی

📚در هم‌خوانی «پنج اقلیم حضور»، نوشته‌ی مرحوم داریوش شایگان با دلایل و مفهوم پیوند مردم ایران و شاعران بزرگ سرزمین‌مان آشنا می‌شویم.



🔆و در شش جلسه به کنکاش در علت پیوند و ارتباط درونی ایرانیان با قله‌های ادبیات فارسی می‌پردازیم و درک می‌کنیم چرا ما تنها ملت جهان هستیم که مزار و مقبره‌ی شعرای خود را زیارت می‌کنیم و به آنان ارادت داریم.


🌟عناوین فصل‌های کتاب به شرح زیر است:

فردوسی: زمان حماسی که فراتر از مرگ می‌رود.

خیام: لحظه‌های برق‌آسای حضور

مولوی: زمان کندن از خود با جهش‌های وجد و سماع

سعدی: زمان اجتماعی اهل ادب

حافظ: زمان شکفتگی بین ازل و ابد

زمان کارگاه: دوشنبه‌ها ساعت ۱۲:۳۰ تا ۱۴

فضای برگزاری: گوگل‌میت

تسهیلگر: ریحانه قاسم‌رشیدی

شروع: ۴ تیر


برای کسب اطلاعات بیشتر و شرایط ثبت‌نام در
@rb1105
پاسخگو هستم.

#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#بزرگسال
#پنج_اقلیم_حضور
#فردوسی
#خیام
#مولوی
#سعدی
#حافظ
#داریوش_شایگان

@farhangkoodak
Forwarded from کودک و فرهنگ
دعوت از علاقه‌مندان به شعر و ادب فارسی

📚در هم‌خوانی «پنج اقلیم حضور»، نوشته‌ی مرحوم داریوش شایگان با دلایل و مفهوم پیوند مردم ایران و شاعران بزرگ سرزمین‌مان آشنا می‌شویم.



🔆و در شش جلسه به کنکاش در علت پیوند و ارتباط درونی ایرانیان با قله‌های ادبیات فارسی می‌پردازیم و درک می‌کنیم چرا ما تنها ملت جهان هستیم که مزار و مقبره‌ی شعرای خود را زیارت می‌کنیم و به آنان ارادت داریم.


🌟عناوین فصل‌های کتاب به شرح زیر است:

فردوسی: زمان حماسی که فراتر از مرگ می‌رود.

خیام: لحظه‌های برق‌آسای حضور

مولوی: زمان کندن از خود با جهش‌های وجد و سماع

سعدی: زمان اجتماعی اهل ادب

حافظ: زمان شکفتگی بین ازل و ابد

زمان کارگاه: دوشنبه‌ها ساعت ۱۲:۳۰ تا ۱۴

فضای برگزاری: گوگل‌میت

تسهیلگر: ریحانه قاسم‌رشیدی

شروع: ۴ تیر


برای کسب اطلاعات بیشتر و شرایط ثبت‌نام در
@rb1105
پاسخگو هستم.

#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#بزرگسال
#پنج_اقلیم_حضور
#فردوسی
#خیام
#مولوی
#سعدی
#حافظ
#داریوش_شایگان

@farhangkoodak
@Shajarian_home - Sazo Avaze Esfahan (Nasime Sobh)
Mohammad Reza Shajarian
ساز و آواز بیات اصفهان
🎤 آواز: #استاد_شجریان
🎼 همنواز آواز: مجید #درخشانی (تار) ، جمشید #عندلیبی (نی)
🖋غزل از #سعدی
💿 اجرای #خصوصی فروردین 1367

🆔 @Shajarian_home
ما ساکنان سرزمین فرهنگ ایرانیم و خوشه‌چینان این مزرعه‌ی کهن

خوشبختیم که با «سعدی» درس زندگی می‌آموزیم از منظر نگاه مرحوم #داریوش_شایگان، در کتاب #پنج_اقلیم_حضور

هفته‌ی گذشته با تجارب انسانی چندسویه‌‌ی استاد سخن همراه‌شدیم. و ذره‌ای از کمال زیبایی و انسجام در آثار شیخ اجل را چشیدیم.

حیفم آمد که این حس را از دوستان دریغ کنم و توضیح دقیق نویسنده را انعکاس ندهم در پاسخ به آنان که سعدی را به دورویی و حقه‌بازی متهم می‌کنند:
«برای درک جان کلام سعدی، لازم آن است که نظام اخلاقی او را در بستر زمانه‌ی شاعر بسنجیم. در دنیای سعدی، جایگاه انسان پیشاپیش قدرت، جامعه و خدا چنان است که آدمی برای بقا و یافتن کوره‌راهی در هزارتوی حیات، گریزی ندارد مگر تمکین و تسلیم دربرابر شرایط زمانه.»

و برگ سبز من به حضور عزیزان از محضر جهاندیده‌ی شیراز:
«چو روزگار نسازد، ستیز نتوان کرد
ضرورت است که با روزگار درسازی»

#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#بزرگسال
#سعدی

@farhangkoodak


نگاره از استاد حسین بهزاد، مجموعه‌ی فرهنگی تاریخی سعدآباد
#سعدی عزیز در کتاب فارسی دهه‌ی سی



اگر کودکان ما با شاهکارهای ادبیات فارسی آشنا نشوند، چه شناختی از خود و چه نگاهی به جهان خواهند داشت؟


منبع: کتاب #یاد_شعرهای_شیرین_دبستان
اثر اکبر قره‌داغی، #انتشارات_بهجت


@farhangkoodak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️شعر سعدی
▪️کتیبه جلوخان مسجد جامع عباسی
▪️اصفهان
▪️طراحی حلزونی
▪️کتیبه خط کوفی بنایی

‏الا ای خرمند فرخنده خوی
‏هنرمند نشنیده‌ام عیب‌جوی
‏ننازم بسرمایه و فضل خویش
‏بدریوزه آورده‌ام دست پیش

‏⁧ #سعدی
‏از صفحه «گردشگری ادبی»
#شعر_شب
@sahandiranmehr
بنده‌ام گر به لطف می‌خوانی
حاکمی گر به قهر می‌رانی
 
کس نشاید که بر تو بگزینند
که تو صورت به کس نمی‌مانی

 
ندهیمت به هر که در عالم
ور تو ما را به هیچ نستانی
 
گفتم این درد عشق پنهان را
به تو گویم که هم تو درمانی
 
بازگفتم چه حاجت است به قول
که تو خود در دلی و می‌دانی
 
نفس را عقل تربیت می‌کرد
کز طبیعت عنان بگردانی
 
عشق دانی چه گفت تقوا را
پنجه با ما مکن که نتوانی
 
چه خبر دارد از حقیقت عشق
پای بند هوای نفسانی
 
خودپرستان نظر به شخص کنند
پاک بینان به صنع ربانی
 
شب قدری بود که دست دهد
عارفان را سماع روحانی
 
رقص وقتی مسلمت باشد
کآستین بر دو عالم افشانی
 
قصه عشق را نهایت نیست
صبر پیدا و درد پنهانی
 
سعدیا دیگر این حدیث مگوی
تا نگویند قصه می‌خوانی

#سعدی
@farhangkoodak

تصویر از عصرایران
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی
به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی
مرا مپرس که چونی به هر صفت که تو خواهی
مرا مگوی که چه نامی به هر لقب که تو خوانی
چنان به نظره اول ز شخص می‌ببری دل
که باز می‌نتواند گرفت نظره ثانی
تو پرده پیش گرفتی و ز اشتیاق جمالت
ز پرده‌ها به درافتاد رازهای نهانی
بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد
تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی
چو پیش خاطرم آید خیال صورت خوبت
ندانمت که چه گویم ز اختلاف معانی
مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان
که پیر داند مقدار روزگار جوانی
تو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد
ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو می‌روی به سلامت سلام من برسانی
سر از کمند تو سعدی به هیچ روی نتابد
اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی

#غزل
#سعدی
#عشق

@farhangkoodak
سر در مسجد #نصیرالملک_شیراز
عکس از #قاسم_بانشی


ای نفس اگر به دیدهٔ تحقیق بنگری
درویشی اختیار کنی بر توانگری
ای پادشاه شهر چو وقتت فرا رسد
تو نیز با گدای محلت برابری

#سعدی

@dastanenadastan