«کره» در کارگاه کتابخوانی آغاز نوجوانی
«دختری که به اعماق دریا افتاد» و ما را با جهانی خارقالعاده آشنا کرد
🔶با کتاب‌ها هیچ‌وقت زندگی تکراری نمی‌شود. شاید محدودیت‌های زندگی مانع گشت و گذار ما در جهان شود ولی کتاب‌ها، تمام مرزها و محدودیت‌ها را می‌شکنند و دری را به روی ویژگی‌های مشترک همه‌ی ما انسان‌ها باز می‌کند و یادمان می‌آورد با تمام تفاوت‌ها، چقدر شبیه هم هستیم.
🐲نوجوانان زیادی در تمام دنیا، امسال تابستان را با کتاب «دختری که به اعماق دریا افتاد» می‌گذرانند. ما هم در باشگاه مجازی آغاز نوجوانی همین کتاب را می‌خوانیم. پر از هیجان، کنش و ماجراهایی احساسی، برگرفته از افسانه‌های این سرزمینی کوچک، دور و دوست‌داشتنی.
♥️در پست بعد، کارگاه دیروز را شرح می‌دهم.
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#مناسب_برای_دوازده‌سال_به_بالا
#دختری_که_به_اعماق_دریا_افتاد
#عشق_و_صلح
#کره
#افسانه
#قصه‌های_قدیمی
https://t.me/farhangkoodak/10608
@farhangkoodak
«دختری که به اعماق دریا افتاد» و ما را با جهانی خارقالعاده آشنا کرد
🔶با کتاب‌ها هیچ‌وقت زندگی تکراری نمی‌شود. شاید محدودیت‌های زندگی مانع گشت و گذار ما در جهان شود ولی کتاب‌ها، تمام مرزها و محدودیت‌ها را می‌شکنند و دری را به روی ویژگی‌های مشترک همه‌ی ما انسان‌ها باز می‌کند و یادمان می‌آورد با تمام تفاوت‌ها، چقدر شبیه هم هستیم.
🐲نوجوانان زیادی در تمام دنیا، امسال تابستان را با کتاب «دختری که به اعماق دریا افتاد» می‌گذرانند. ما هم در باشگاه مجازی آغاز نوجوانی همین کتاب را می‌خوانیم. پر از هیجان، کنش و ماجراهایی احساسی، برگرفته از افسانه‌های این سرزمینی کوچک، دور و دوست‌داشتنی.
♥️در پست بعد، کارگاه دیروز را شرح می‌دهم.
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#مناسب_برای_دوازده‌سال_به_بالا
#دختری_که_به_اعماق_دریا_افتاد
#عشق_و_صلح
#کره
#افسانه
#قصه‌های_قدیمی
https://t.me/farhangkoodak/10608
@farhangkoodak
«کره» در کارگاه کتابخوانی آغاز نوجوانی
«دختری که به اعماق دریا افتاد» و ما را با جهانی خارقالعاده آشنا کرد
😅پیش از هرچیزی بگویم که من ساکن دنیای گذشته‌ی ادبیاتم، تولستوی و سعدی و ویل دورانت همراهان زندگی‌ام بوده و هستند اما با بچه‌ها، کاشف دنیاهای جدید شده‌ام و از این بابت خوشحالم. بماند که سال‌ها با دخترم بابت مانگا‌خوانی و دنبال‌کردن انیمه‌ها کشمکش داشتم. مقاومتی را که بالاخره فهمیدم بیهوده بوده، کنار گذاشتم و به جهانی نو رسیدم. دو ماه پیش با بچه‌ها ادبیات جدید ژاپن را تجربه کردم و حالا کره مسحورم کرده. سرزمینی جادویی و زیبا. متفاوت با کی‌دراماهای حوصله‌سربر و پر از مثلث‌های عشقی مسخره. این کتاب، متن راحت‌خوانی ندارد اما نه فقط بچه‌ها، حتی من پنجاه‌ساله‌ی کتابخوان حرفه‌ای را هم میخکوب کرده.
«دختری که به اعماق دریا افتاد» برگرفته از افسانه‌های کهن کره است با قهرمانی دختری شانزده‌ساله و شجاع . پر از خدایان و ارواح و موجودات عجیب و اتفاقات و تصمیم‌های سخت. شخصیت‌ها همه، در شرایطی پیچیده و متناقض اسیرند اما در این مرحله متوقف نمی‌مانند.
کتاب، توسط اوکسی اوه، خانمی از مهاجران نسل اول کره در آمریکا نوشته‌شده. اثر حوادث مهیج و غافلگیرکننده‌ای دارد و تصاویری چنان واقعی ارائه می‌کند که حس می‌کنی درحال تماشای فیلم هستی.
🦋عشق به خانواده، اعتماد به نیکی ذات بشر، تقدیر، شجاعت، وفاداری، مسئولیت، اعتراف به اشتباهات و جاه‌طلبی و سیاست موضوعاتی هستند که با زبانی ساده و البته مخفی بیان شده‌اند.
و البته عشق محتوم که فقط قهرمان‌ها روبان قرمز اتصال آسمانی‌اش را می‌بینند.
سنت‌ها و خدایان و افسانه‌های کره بستر این اثر هستند. خانم اوه، با نثری عاشقانه سرزمین مادری خود را تصویر کرده و ظرافت آن را شرح داده.
🪷بچه‌های عزیز کتابخوانم در این گروه، کلاس ششم تا هشتم هستند و اطلاعات‌شان درمورد اسطوره‌های این سرزمین و خدایانش متحیرم کرد.
ما درمورد شباهت فرهنگ چین و کره و ژاپن و جنگ‌ها و نفرت میان مردم سرزمین‌های همسایه حرف زدیم و شباهت قصه‌ها و اثرش بر روی احساسات مان، ما را به منبع ازلی آنها، ناخودآگاه جمعی بشر و تشابهات بی‌نهایت مان، راهنمایی کرد.
🍃یکی از بچه‌ها پرسید، پس چرا کشورها با هم جنگ می‌کنند؟ یاد تیتسو کردیم و سیاستمدارهایی مثل چرچیل که برای مردم خودشان شایسته بودند و برای مردم ما بلا. و فهمیدیم اسلحه‌فروش‌ها سود می‌کنند در منازعات و مردم عادی یا سرباز می‌شوند یا قربانیان
غیرنظامی.
🌾اگر زمانی نگران آینده‌ی جهان بودم و می‌ترسیدم از آرمان و شادی خالی شود، حالا با شناختن بچه‌های امروز، نظرم تغییر کرده.
مادرهای عزیز، دستتان درد نکند که صاحبان فردا را طوری تربیت کرده‌اید که عشق و شرافت و انسانیت را معنا می‌کنند. جهان با حضور چنین ساکنانی حتماً جای بهتری خواهد شد.
#دختری_که_به_اعماق_دریا_افتاد
#کره
#عشق_و_صلح
#رمان_نوجوان
#انتشارات_میلکان
#افسانه
#رمان_ماجراجویانه
#پرفروش
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
«دختری که به اعماق دریا افتاد» و ما را با جهانی خارقالعاده آشنا کرد
😅پیش از هرچیزی بگویم که من ساکن دنیای گذشته‌ی ادبیاتم، تولستوی و سعدی و ویل دورانت همراهان زندگی‌ام بوده و هستند اما با بچه‌ها، کاشف دنیاهای جدید شده‌ام و از این بابت خوشحالم. بماند که سال‌ها با دخترم بابت مانگا‌خوانی و دنبال‌کردن انیمه‌ها کشمکش داشتم. مقاومتی را که بالاخره فهمیدم بیهوده بوده، کنار گذاشتم و به جهانی نو رسیدم. دو ماه پیش با بچه‌ها ادبیات جدید ژاپن را تجربه کردم و حالا کره مسحورم کرده. سرزمینی جادویی و زیبا. متفاوت با کی‌دراماهای حوصله‌سربر و پر از مثلث‌های عشقی مسخره. این کتاب، متن راحت‌خوانی ندارد اما نه فقط بچه‌ها، حتی من پنجاه‌ساله‌ی کتابخوان حرفه‌ای را هم میخکوب کرده.
«دختری که به اعماق دریا افتاد» برگرفته از افسانه‌های کهن کره است با قهرمانی دختری شانزده‌ساله و شجاع . پر از خدایان و ارواح و موجودات عجیب و اتفاقات و تصمیم‌های سخت. شخصیت‌ها همه، در شرایطی پیچیده و متناقض اسیرند اما در این مرحله متوقف نمی‌مانند.
کتاب، توسط اوکسی اوه، خانمی از مهاجران نسل اول کره در آمریکا نوشته‌شده. اثر حوادث مهیج و غافلگیرکننده‌ای دارد و تصاویری چنان واقعی ارائه می‌کند که حس می‌کنی درحال تماشای فیلم هستی.
🦋عشق به خانواده، اعتماد به نیکی ذات بشر، تقدیر، شجاعت، وفاداری، مسئولیت، اعتراف به اشتباهات و جاه‌طلبی و سیاست موضوعاتی هستند که با زبانی ساده و البته مخفی بیان شده‌اند.
و البته عشق محتوم که فقط قهرمان‌ها روبان قرمز اتصال آسمانی‌اش را می‌بینند.
سنت‌ها و خدایان و افسانه‌های کره بستر این اثر هستند. خانم اوه، با نثری عاشقانه سرزمین مادری خود را تصویر کرده و ظرافت آن را شرح داده.
🪷بچه‌های عزیز کتابخوانم در این گروه، کلاس ششم تا هشتم هستند و اطلاعات‌شان درمورد اسطوره‌های این سرزمین و خدایانش متحیرم کرد.
ما درمورد شباهت فرهنگ چین و کره و ژاپن و جنگ‌ها و نفرت میان مردم سرزمین‌های همسایه حرف زدیم و شباهت قصه‌ها و اثرش بر روی احساسات مان، ما را به منبع ازلی آنها، ناخودآگاه جمعی بشر و تشابهات بی‌نهایت مان، راهنمایی کرد.
🍃یکی از بچه‌ها پرسید، پس چرا کشورها با هم جنگ می‌کنند؟ یاد تیتسو کردیم و سیاستمدارهایی مثل چرچیل که برای مردم خودشان شایسته بودند و برای مردم ما بلا. و فهمیدیم اسلحه‌فروش‌ها سود می‌کنند در منازعات و مردم عادی یا سرباز می‌شوند یا قربانیان
غیرنظامی.
🌾اگر زمانی نگران آینده‌ی جهان بودم و می‌ترسیدم از آرمان و شادی خالی شود، حالا با شناختن بچه‌های امروز، نظرم تغییر کرده.
مادرهای عزیز، دستتان درد نکند که صاحبان فردا را طوری تربیت کرده‌اید که عشق و شرافت و انسانیت را معنا می‌کنند. جهان با حضور چنین ساکنانی حتماً جای بهتری خواهد شد.
#دختری_که_به_اعماق_دریا_افتاد
#کره
#عشق_و_صلح
#رمان_نوجوان
#انتشارات_میلکان
#افسانه
#رمان_ماجراجویانه
#پرفروش
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
انتخاب رشته، شغل آینده و چیزهای مهمی که یاد گرفته‌ام
قسمت دوم
سلام به تمام دوستان و همراهان کودک و فرهنگ
🦋وقتی این کانال شروع به کار کرد، درفرزند من خردسال بود و تمرکزم بر روی این رده‌ی سنی.
حالا سال‌ها گذشته. دخترم نوجوان شده و همراه او ، من هم به دنیای او و هم‌سالانش رفته‌ام. نه فقط ادبیات‌شان را به شکل دقیق و مستمر دنبال می‌کنم، بلکه در کارگاه‌ها نیز با سیزده تا پانزده‌ساله‌ها، در تعامل هستم.
🪷می‌دانم موضوع انتخاب رشته و انتخاب شغل، دغدغه‌ی اساسی بچه‌هاست. از کلاس ششم به بعد ذهن قشنگ‌شان میان صدهاهزار سوال مختلف، مدام یک پرسش سخت را خودش می‌پرسد : «من کی هستم؟ و باید چه کاره شوم؟»
🌾اگر زمانی انتخاب‌ها محدود بود به پزشکی و مهندسی و وکالت و هرکسی با مدرک یکی از این رشته‌ها، شغل و اعتبار اجتماعی و درآمدش تضمین می‌شد، امروز دیگر از این خبرها نیست.
شرایط کشور و جهان عوض شده. بازار خیلی رشته‌ها در حال اشباع است و طولانی بودن زمان تحصیل و روند دشوار آن، رغبت بچه‌ها را از بین برده. ، حالا گرافیک و آی‌تی و معماری و رشته‌هایی از این دست خیلی مورد توجه‌اند و البته زیر شاخه‌های ریاضی‌فنی به دلیل سهولت ورود به دانشگاه و امکان مهاجرت بالاتر، طرفداران خودشان را دارند. خانواده‌ها، به میل و نظر بچه‌ها خیلی اهمیت می‌دهند و این، در جای خود بسیار ارزش دارد اما، واقعاًنوجوان پانزده‌ساله چه اطلاع دقیق درمورد بازار کار و دشواری‌های واقعی‌اش دارد؟ آنهم در شرایطی که با وجود پیشرفت در فرآیند مشاوره‌ی تحصیلی از نظر انجام تست‌های روانشناسی، هنوز ارتباطی صحیح بین مدارس و بازار کار وجود ندارد و انتخاب‌ها بر اساس داده‌های واقعی نیست.
🔆اگر در دهه‌ی شصت ، زمان انتخاب رشته‌ی من، اکثریت دخترها دغدغه‌ی معاش و کسب درآمد نداشتند، الان بچه‌ها خیلی جدی به این موضوع می‌اندیشند. البته که متأسفانه، تصاویر نادرستی از بازارکار به‌ویژه در رشته‌های هنری وجود دارد و خانواده‌ها و نوجوانان تصور می‌کنند، با چند سال تحصیل، به درآمد بالا خواهند رسید.
درحالی‌که، یادگیری هنر، سخت، زمان‌بر و گران است و پشتکار زیادی می‌طلبد و تازه، وقتی فرد، به کار، مسلط می‌شود، باید توانایی تبدیل هنر و توانایی‌اش به پول را به‌دست بیاورد و بتواند آن را به مشتری بفروشد.
اقتصاد هنر، بحث بسیار پیچیده‌ایست.
🪷 خانواده‌ها، نرخ آثار در حراج تهران را می‌شنوند و فکر می‌کنند فرستادن بچه به هنرستان، ساده‌ترین و بهترین راه است. در حالی که ماجرا، همان بیت حافظ است: « که عشق آسان نمود اول….»
🌼با توجه به تغییرات کنکور و عدم امکان تغییر رشته، بدون تکرار پایه، بررسی و شناخت دقیق رشته‌ها و بازار کار و صدالبته، توانایی‌ها و استعداد‌ها و علایق بچه‌ها، ضروریست.
♥️ بچه‌هایی که امکان و اجازه‌ی تصمیم‌گیری دارند، سطح بالاتری از مسئولیت‌پذیری را تجربه می‌کنند و حس خیلی بهتری نسبت به خودشان و والدین دارند.
🍃ذهن و روان نوجوان با ذهن و روان ما متفاوت است. آنها، دیدگاه متفاوت و برداشت دلسوزانه‌ی ما را ، مانع پیشرفت خود می‌بینند و به‌ندرت ممکن است به دلایل منطقی ما گوش دهند.
💠متأسفانه تمام شرایط به‌گونه‌ای کنار هم قرار گرفته، که نوجوان کم‌طاقت و نازپرورده‌ی ما، خیلی سریع، خودش را رو در روی ما می‌بیند.
به نظر من، ما باید مانع چنین شکافی بشویم. کنار او باشیم. کمکش کنیم تا به‌طور دقیق با نکات منفی و مثبت آشنا شود و تبعات هر انتخابی را تا حد امکان، مشاهده کند و سپس تصمیم قطعی بگیرد.
خیال‌تان جمع، اگر بهترین راه را برای‌شان انتخاب کنید ولی خودشان را در این مسیر شرکت ندهید، به رضایت خاطر نمی‌رسند و همواره من و شما را سرزنش می‌کنند.
🔹دنیا در حال تغییرات سریع و شگفت‌انگیز است. معنای شغل، طی دهه‌های بعد، بسیار فرق خواهد کرد و کسانی در بازار کار، موفق خواهند بود که در زمینه‌ای خاص، متخصص باشند. این ویژگی، جز درصورت هماهنگی میان توانایی ذاتی فرد با رشته‌ی تحصیلی ایجاد نمی‌شود.
🪽اسم و تیتر رشته اهمیت ندارد. شاید دختر من می‌تواند خیاط بسیار ماهری شود و از حرفه‌اش لذت ببرد و بدون خستگی بهترین خدمات را ارائه دهد. باور کنید خیلی بهتر از این است که گرافیست ناتوان و شکست‌خورده‌ای باشد یا وکیلی که از خودش ناراضیست.
چون تمایل بچه‌ها به رشته‌های مهارتی خیلی زیاد شده، سعی می‌کنم درمورد تفاوت فنی حرفه‌ای و کاردانش بنویسم.
#انتخاب_رشته
#هنرستان
#مسئولیت‌پذیری
#آزادی
#فرزندپروری
#نوجوان
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
۲۱ تیر ۱۴۰۳
@farhangkoodak
قسمت دوم
سلام به تمام دوستان و همراهان کودک و فرهنگ
🦋وقتی این کانال شروع به کار کرد، درفرزند من خردسال بود و تمرکزم بر روی این رده‌ی سنی.
حالا سال‌ها گذشته. دخترم نوجوان شده و همراه او ، من هم به دنیای او و هم‌سالانش رفته‌ام. نه فقط ادبیات‌شان را به شکل دقیق و مستمر دنبال می‌کنم، بلکه در کارگاه‌ها نیز با سیزده تا پانزده‌ساله‌ها، در تعامل هستم.
🪷می‌دانم موضوع انتخاب رشته و انتخاب شغل، دغدغه‌ی اساسی بچه‌هاست. از کلاس ششم به بعد ذهن قشنگ‌شان میان صدهاهزار سوال مختلف، مدام یک پرسش سخت را خودش می‌پرسد : «من کی هستم؟ و باید چه کاره شوم؟»
🌾اگر زمانی انتخاب‌ها محدود بود به پزشکی و مهندسی و وکالت و هرکسی با مدرک یکی از این رشته‌ها، شغل و اعتبار اجتماعی و درآمدش تضمین می‌شد، امروز دیگر از این خبرها نیست.
شرایط کشور و جهان عوض شده. بازار خیلی رشته‌ها در حال اشباع است و طولانی بودن زمان تحصیل و روند دشوار آن، رغبت بچه‌ها را از بین برده. ، حالا گرافیک و آی‌تی و معماری و رشته‌هایی از این دست خیلی مورد توجه‌اند و البته زیر شاخه‌های ریاضی‌فنی به دلیل سهولت ورود به دانشگاه و امکان مهاجرت بالاتر، طرفداران خودشان را دارند. خانواده‌ها، به میل و نظر بچه‌ها خیلی اهمیت می‌دهند و این، در جای خود بسیار ارزش دارد اما، واقعاًنوجوان پانزده‌ساله چه اطلاع دقیق درمورد بازار کار و دشواری‌های واقعی‌اش دارد؟ آنهم در شرایطی که با وجود پیشرفت در فرآیند مشاوره‌ی تحصیلی از نظر انجام تست‌های روانشناسی، هنوز ارتباطی صحیح بین مدارس و بازار کار وجود ندارد و انتخاب‌ها بر اساس داده‌های واقعی نیست.
🔆اگر در دهه‌ی شصت ، زمان انتخاب رشته‌ی من، اکثریت دخترها دغدغه‌ی معاش و کسب درآمد نداشتند، الان بچه‌ها خیلی جدی به این موضوع می‌اندیشند. البته که متأسفانه، تصاویر نادرستی از بازارکار به‌ویژه در رشته‌های هنری وجود دارد و خانواده‌ها و نوجوانان تصور می‌کنند، با چند سال تحصیل، به درآمد بالا خواهند رسید.
درحالی‌که، یادگیری هنر، سخت، زمان‌بر و گران است و پشتکار زیادی می‌طلبد و تازه، وقتی فرد، به کار، مسلط می‌شود، باید توانایی تبدیل هنر و توانایی‌اش به پول را به‌دست بیاورد و بتواند آن را به مشتری بفروشد.
اقتصاد هنر، بحث بسیار پیچیده‌ایست.
🪷 خانواده‌ها، نرخ آثار در حراج تهران را می‌شنوند و فکر می‌کنند فرستادن بچه به هنرستان، ساده‌ترین و بهترین راه است. در حالی که ماجرا، همان بیت حافظ است: « که عشق آسان نمود اول….»
🌼با توجه به تغییرات کنکور و عدم امکان تغییر رشته، بدون تکرار پایه، بررسی و شناخت دقیق رشته‌ها و بازار کار و صدالبته، توانایی‌ها و استعداد‌ها و علایق بچه‌ها، ضروریست.
♥️ بچه‌هایی که امکان و اجازه‌ی تصمیم‌گیری دارند، سطح بالاتری از مسئولیت‌پذیری را تجربه می‌کنند و حس خیلی بهتری نسبت به خودشان و والدین دارند.
🍃ذهن و روان نوجوان با ذهن و روان ما متفاوت است. آنها، دیدگاه متفاوت و برداشت دلسوزانه‌ی ما را ، مانع پیشرفت خود می‌بینند و به‌ندرت ممکن است به دلایل منطقی ما گوش دهند.
💠متأسفانه تمام شرایط به‌گونه‌ای کنار هم قرار گرفته، که نوجوان کم‌طاقت و نازپرورده‌ی ما، خیلی سریع، خودش را رو در روی ما می‌بیند.
به نظر من، ما باید مانع چنین شکافی بشویم. کنار او باشیم. کمکش کنیم تا به‌طور دقیق با نکات منفی و مثبت آشنا شود و تبعات هر انتخابی را تا حد امکان، مشاهده کند و سپس تصمیم قطعی بگیرد.
خیال‌تان جمع، اگر بهترین راه را برای‌شان انتخاب کنید ولی خودشان را در این مسیر شرکت ندهید، به رضایت خاطر نمی‌رسند و همواره من و شما را سرزنش می‌کنند.
🔹دنیا در حال تغییرات سریع و شگفت‌انگیز است. معنای شغل، طی دهه‌های بعد، بسیار فرق خواهد کرد و کسانی در بازار کار، موفق خواهند بود که در زمینه‌ای خاص، متخصص باشند. این ویژگی، جز درصورت هماهنگی میان توانایی ذاتی فرد با رشته‌ی تحصیلی ایجاد نمی‌شود.
🪽اسم و تیتر رشته اهمیت ندارد. شاید دختر من می‌تواند خیاط بسیار ماهری شود و از حرفه‌اش لذت ببرد و بدون خستگی بهترین خدمات را ارائه دهد. باور کنید خیلی بهتر از این است که گرافیست ناتوان و شکست‌خورده‌ای باشد یا وکیلی که از خودش ناراضیست.
چون تمایل بچه‌ها به رشته‌های مهارتی خیلی زیاد شده، سعی می‌کنم درمورد تفاوت فنی حرفه‌ای و کاردانش بنویسم.
#انتخاب_رشته
#هنرستان
#مسئولیت‌پذیری
#آزادی
#فرزندپروری
#نوجوان
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
۲۱ تیر ۱۴۰۳
@farhangkoodak
Forwarded from کودک و فرهنگ
⭐️کارگاه کتابخوانی «قصه‌ی کوچولو موچولوی نخودی»در شهرکتاب ابن‌سینا، دوشنبه پنج تیر ۱۴۰۲
#نشر_افق
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#قصه‌ی_کوچولوموچولوی_نخودی
#کتابهای_فندق
#کارگاه_حضوری
#مناسب_برای_پنج_تا_هشت_سال
@farhangkoodak
#نشر_افق
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#قصه‌ی_کوچولوموچولوی_نخودی
#کتابهای_فندق
#کارگاه_حضوری
#مناسب_برای_پنج_تا_هشت_سال
@farhangkoodak
Forwarded from کودک و فرهنگ
✳️ روز دوشنبه پنج تیر با کودکان عزیزی که به شهرکتاب ابن‌سینا آمده‌بودند به دنیای « قصه‌ی کوچولو موچولوی نخودی» رفتیم و فهمیدیم که درک ناتوانی‌ها و نقص‌ها و تفاوت‌های مان می‌تواند ما را مثل قهرمان کتاب به زندگی فوق‌العاده‌ای برساند.
🔷پنج تا هشت‌ساله‌های نازنین، با دقت کتاب تصویری را دنبال کردند و گفتند که تجربه‌های نخودی را درک می‌کنند. حتی کوچکترین‌شان هم متوجه ضعف‌های خود شده‌بودند.
🧩درست است که ما والدین سعی داریم تا آنها را در فضایی دور از مقایسه بزرگ کنیم اما به‌هرحال، این اتفاق روی می‌دهد. نکته‌ی مهم، طرز برخورد ما با این آگاهی دردناک و البته بسیار مهم است.
🔺اگر باور داشته‌باشیم، فرزندان ما قهرمانان دنیا هستند و در هوش و هنر و توانایی از همه برتر، فقط باعث شکست و چه‌بسا ناامیدی و ازبین رفتن عزت‌نفس‌شان شویم.
🌱بچه‌ها با نخودی موافق بودند که درکنار ضعف‌ها، نقاط قوتی هم در وجود همه‌ی ما هست و از آن مهم‌تر، پشتکار و ناامید نشدن و متوقع نبودن از زمین و زمان.
⭐️ساعتی به یادماندنی را به لطف والدین گرامی و با میزبانی کتابهای فندق نشر افق گذراندیم. امیدوارم که کتابخوانی و گفتگو درمورد تجربیات زیسته، بخشی از زندگی همه‌ی بچه‌ها باشد. باور کنید که این لحظات، بیش از هر چیزی به تقویت ارتباطات انسانی و خودباوری بچه‌ها خواهد انجامید.
📚نخودی طراح تمبر شده بود و بچه‌ها هم شغل‌های موردعلاقه‌ی خودشان را روی کاغذهای تمبرمانند کشیدند. امید که به تمام آرزوهای زیبای‌شان برسند.
#قصه‌ی_کوچولو_موچولوی_نخودی
#کتابهای_فندق
#نشر_افق
#دیوید_کالی
#رضی_هیرمندی
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#شهرکتاب_ابن‌سینا
#کارگاه_حضوری_کتابخوانی
@farhangkoodak
🔷پنج تا هشت‌ساله‌های نازنین، با دقت کتاب تصویری را دنبال کردند و گفتند که تجربه‌های نخودی را درک می‌کنند. حتی کوچکترین‌شان هم متوجه ضعف‌های خود شده‌بودند.
🧩درست است که ما والدین سعی داریم تا آنها را در فضایی دور از مقایسه بزرگ کنیم اما به‌هرحال، این اتفاق روی می‌دهد. نکته‌ی مهم، طرز برخورد ما با این آگاهی دردناک و البته بسیار مهم است.
🔺اگر باور داشته‌باشیم، فرزندان ما قهرمانان دنیا هستند و در هوش و هنر و توانایی از همه برتر، فقط باعث شکست و چه‌بسا ناامیدی و ازبین رفتن عزت‌نفس‌شان شویم.
🌱بچه‌ها با نخودی موافق بودند که درکنار ضعف‌ها، نقاط قوتی هم در وجود همه‌ی ما هست و از آن مهم‌تر، پشتکار و ناامید نشدن و متوقع نبودن از زمین و زمان.
⭐️ساعتی به یادماندنی را به لطف والدین گرامی و با میزبانی کتابهای فندق نشر افق گذراندیم. امیدوارم که کتابخوانی و گفتگو درمورد تجربیات زیسته، بخشی از زندگی همه‌ی بچه‌ها باشد. باور کنید که این لحظات، بیش از هر چیزی به تقویت ارتباطات انسانی و خودباوری بچه‌ها خواهد انجامید.
📚نخودی طراح تمبر شده بود و بچه‌ها هم شغل‌های موردعلاقه‌ی خودشان را روی کاغذهای تمبرمانند کشیدند. امید که به تمام آرزوهای زیبای‌شان برسند.
#قصه‌ی_کوچولو_موچولوی_نخودی
#کتابهای_فندق
#نشر_افق
#دیوید_کالی
#رضی_هیرمندی
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#شهرکتاب_ابن‌سینا
#کارگاه_حضوری_کتابخوانی
@farhangkoodak
«هابیت»؛ برای کتابخوان‌های سیزده تا شانزده سال
حماسه‌ای فانتزی در باشگاه کتابخوانی مجازی کودک و فرهنگ
🔶«روزی روزگاری یک هابیت در سوراخی توی زمین زندگی می‌کرد. نه از آن سوراخ‌های کثیف و نمور که پر از دُم کرم است و بوی لجن می‌دهد، و باز نه از آن سوراخ‌های خشک و خالی و شنی که تویش جایی برای نشستن و چیزی برای خوردن پیدا نمی‌شود؛ سوراخ، از آن سوراخ‌های هابیتی بود، و این یعنی آسایش».
🔆اگر نوجوان شما به دنیای خیالی «ارباب حلقه‌ها» علاقه‌دارد و از مبارزه و چالش و یافتن معنایی برتر لذت می‌برد، این کارگاه را پیشنهاد می‌کنیم
📚جی‌آر تالکین، استاد اسطوره‌شناسی نابغه در دل جنگ جهانی دوم با خلق دنیایی خارقالعاده و پر از موجودات و حوادث فانتزی، عشق، آزادی، دوستی، پشتکار و هر آنچه، زیستن رامعنایی دیگرگون‌گون می بخشد تصویرکرده.
💠«هابیت»، مقدمه‌ی «ارباب حلقه‌ها»ست و نسخه‌ی سینمایی آن نیز ساخته‌شده.
❤️ما با کتابخوان‌های پایه‌ی هشتم تا دهم این اثر محبوب کلاسیک را خواهیم‌خواند.
زمان: پنجشنبه‌ها ساعت ۱۴:۱۵ تا ۱۵:۳۰
شروع: ۲۸ تیر
فضای برگزاری: گوگل‌میت
کسب اطلاعات ثبت‌نام :
@rb1105
@farhangkoodak
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#نوجوان
#هابیت
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
حماسه‌ای فانتزی در باشگاه کتابخوانی مجازی کودک و فرهنگ
🔶«روزی روزگاری یک هابیت در سوراخی توی زمین زندگی می‌کرد. نه از آن سوراخ‌های کثیف و نمور که پر از دُم کرم است و بوی لجن می‌دهد، و باز نه از آن سوراخ‌های خشک و خالی و شنی که تویش جایی برای نشستن و چیزی برای خوردن پیدا نمی‌شود؛ سوراخ، از آن سوراخ‌های هابیتی بود، و این یعنی آسایش».
🔆اگر نوجوان شما به دنیای خیالی «ارباب حلقه‌ها» علاقه‌دارد و از مبارزه و چالش و یافتن معنایی برتر لذت می‌برد، این کارگاه را پیشنهاد می‌کنیم
📚جی‌آر تالکین، استاد اسطوره‌شناسی نابغه در دل جنگ جهانی دوم با خلق دنیایی خارقالعاده و پر از موجودات و حوادث فانتزی، عشق، آزادی، دوستی، پشتکار و هر آنچه، زیستن رامعنایی دیگرگون‌گون می بخشد تصویرکرده.
💠«هابیت»، مقدمه‌ی «ارباب حلقه‌ها»ست و نسخه‌ی سینمایی آن نیز ساخته‌شده.
❤️ما با کتابخوان‌های پایه‌ی هشتم تا دهم این اثر محبوب کلاسیک را خواهیم‌خواند.
زمان: پنجشنبه‌ها ساعت ۱۴:۱۵ تا ۱۵:۳۰
شروع: ۲۸ تیر
فضای برگزاری: گوگل‌میت
کسب اطلاعات ثبت‌نام :
@rb1105
@farhangkoodak
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#نوجوان
#هابیت
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
کودک و فرهنگ
المر، فیل رنگارنگ آشنا و دوست‌داشتنی، از جمله شخصیت‌های محبوب کودکان است که به خوبی موضوع تفاوت‌ها، پرورش اعتماد به نفس و خودباوری را بازتاب می‌دهد. پذیرش و ستایش تفاوت‌ها و دوستی و برقراری ارتباط با یک‌دیگر براساس این پذیرش، یکی از ارزش‌ها و مهارت‌های زندگی…
اگر مثل من در کودکی به خاطر دورگه بودن، داشتن پدری نیمه‌شنوا و داشتن ویژگی‌هایی مثل جسارت و ابراز نظر در محیطی که بچه‌ی خوب و از آن مهم‌تر، دختر خوب را کودک کم‌حرف و سربه‌زیر می‌دانست، مورد آزار قرار گرفته و همیشه خودتان را متفاوت با جمع دیده‌باشید، ارزش« المر » را به‌خوبی درک می‌کنید.
خوشحال می‌شوم اگر در کودکی به خاطر تفاوت فردی، اتفاق ناخوشایندی را تجربه‌کرده‌اید بنویسید.
با گفتگو می‌توانیم مفهوم «صلح» و پذیرش دیگری را گسترش دهیم. من مطمئنم خیلی از بچه‌ها و بزرگترهایی که من و شما را آزار می‌دادند، اصلاً متوجه رفتارشان نبودند.
#المر_فیل_رنگارنگ
#تجربه‌ی_زیسته
#صلح
#پذیرش_تفاوت‌ها
#خودباوری
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak
خوشحال می‌شوم اگر در کودکی به خاطر تفاوت فردی، اتفاق ناخوشایندی را تجربه‌کرده‌اید بنویسید.
با گفتگو می‌توانیم مفهوم «صلح» و پذیرش دیگری را گسترش دهیم. من مطمئنم خیلی از بچه‌ها و بزرگترهایی که من و شما را آزار می‌دادند، اصلاً متوجه رفتارشان نبودند.
#المر_فیل_رنگارنگ
#تجربه‌ی_زیسته
#صلح
#پذیرش_تفاوت‌ها
#خودباوری
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak
«هابیت» در باشگاه کتابخوانی نوجوان
«حماسه» و یافتن «خود»، وقتی منتظرش نیستی
در آخرین پنجشنبه‌ی تیر، «هابیت» را شروع کردیم؛ اثری که حماسه‌ی دوران مدرن نام‌گرفته و الگویی برای آثار مهمی چون «جنگ ستارگان» بوده.
راستش، من فقط فیلم‌های سینمایی این شاهکار را دیده‌بودم و برای اولین بار با نثر جذاب و طنزآمیز تالکین- استاد زبانشناسی آکسفورد- آشنا می‌شوم. برخلاف تصورم، فضای کتاب کاملاً با فیلم فرق داشت و جنبه‌ی حماسی‌اش دستکم در آغاز، بسیار کم بود.
ما درباره‌ی حماسه و این‌که در چه زمان‌هایی چنین گونه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرند صحبت کردیم. شرایط زمان خلق شاهنامه و نیاز به داشتن الگوهایی که مردم را از زندگی سخت روزمره فراتر برد، را شناختیم. تالکین هم تمام سال‌های جنگ جهانی را به خلق دنیایی که در آن، موجودات ضعیف به جنگ اژدهاها و هیولاهای اهریمنی می‌رفتند پرداخت.
درباره‌ی معنای تواضع و خودنمایی، صراحت و بیان خواسته در عین ادب به جای ساکت ماندن و منتظر فهم طرف مقابل شدن ، صحبت کردیم. و اثر راهنما و دوستان بر شناخت‌مان از توانایی‌ها و خواسته‌های پنهان را در برانگیخته‌شدن بیلبو بگینز راحت‌طلب برای پیوستن به جمع ماجراجو، دیدیم.
بچه‌های باشگاه نوجوان، کلاس هشتم تا دهم هستند و با عبور از تلاطم‌های آغاز نوجوانی، می‌توانند با دقت در مفاهیم پیچیده‌تر، مسیر آینده‌ی خود را بهتر انتخاب کنند. نکته‌ی جالب برای من این بود که باوجود مواجهه‌ی بسیار زیاد بچه‌ها با رفتارهای خودنمایانه، با مفهوم تواضع و فروتنی چندان آشنا نبودند.
امیدوارم همه‌ی ما بتوانیم همچون گاندالف، فرزندان‌مان را برای حرکت به سمت ناشناخته‌ها و کشف موقعیت‌های پنهان و خارق‌العاده‌ی زندگی تشویق کنیم.
لازم است از ترجمه‌ی روان آقای رضا علیزاده در نسخه‌ی انتشارات روزنه یاد کنم که مطالعه‌ی این اثر کوچک را لذت‌بخش می‌کند.
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#هابیت
#نوجوان
#تالکین
#حماسه
#خودشناسی
#تواضع
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#شاهنامه
#انتشارات_روزنه
#جسارت
@farhangkoodak
«حماسه» و یافتن «خود»، وقتی منتظرش نیستی
در آخرین پنجشنبه‌ی تیر، «هابیت» را شروع کردیم؛ اثری که حماسه‌ی دوران مدرن نام‌گرفته و الگویی برای آثار مهمی چون «جنگ ستارگان» بوده.
راستش، من فقط فیلم‌های سینمایی این شاهکار را دیده‌بودم و برای اولین بار با نثر جذاب و طنزآمیز تالکین- استاد زبانشناسی آکسفورد- آشنا می‌شوم. برخلاف تصورم، فضای کتاب کاملاً با فیلم فرق داشت و جنبه‌ی حماسی‌اش دستکم در آغاز، بسیار کم بود.
ما درباره‌ی حماسه و این‌که در چه زمان‌هایی چنین گونه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرند صحبت کردیم. شرایط زمان خلق شاهنامه و نیاز به داشتن الگوهایی که مردم را از زندگی سخت روزمره فراتر برد، را شناختیم. تالکین هم تمام سال‌های جنگ جهانی را به خلق دنیایی که در آن، موجودات ضعیف به جنگ اژدهاها و هیولاهای اهریمنی می‌رفتند پرداخت.
درباره‌ی معنای تواضع و خودنمایی، صراحت و بیان خواسته در عین ادب به جای ساکت ماندن و منتظر فهم طرف مقابل شدن ، صحبت کردیم. و اثر راهنما و دوستان بر شناخت‌مان از توانایی‌ها و خواسته‌های پنهان را در برانگیخته‌شدن بیلبو بگینز راحت‌طلب برای پیوستن به جمع ماجراجو، دیدیم.
بچه‌های باشگاه نوجوان، کلاس هشتم تا دهم هستند و با عبور از تلاطم‌های آغاز نوجوانی، می‌توانند با دقت در مفاهیم پیچیده‌تر، مسیر آینده‌ی خود را بهتر انتخاب کنند. نکته‌ی جالب برای من این بود که باوجود مواجهه‌ی بسیار زیاد بچه‌ها با رفتارهای خودنمایانه، با مفهوم تواضع و فروتنی چندان آشنا نبودند.
امیدوارم همه‌ی ما بتوانیم همچون گاندالف، فرزندان‌مان را برای حرکت به سمت ناشناخته‌ها و کشف موقعیت‌های پنهان و خارق‌العاده‌ی زندگی تشویق کنیم.
لازم است از ترجمه‌ی روان آقای رضا علیزاده در نسخه‌ی انتشارات روزنه یاد کنم که مطالعه‌ی این اثر کوچک را لذت‌بخش می‌کند.
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#هابیت
#نوجوان
#تالکین
#حماسه
#خودشناسی
#تواضع
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#شاهنامه
#انتشارات_روزنه
#جسارت
@farhangkoodak
سی تیر ۱۳۳۱ و ماجرایی که هنوز تمام نشده
قسمت دوم
🔹نتیجه‌ی این مناقشات، تظاهرات سراسری بود و کشته‌شدن عده‌ی زیادی و البته عقب‌نشینی شاه و بازگشت مصدق به نخست‌وزیری. بماند که سیزده ماه بعد، ورق برگشت، عملاً خون کشتگان پایمال شد. مصدق را در دادگاه نظامی محکوم کردند و سال‌ها در زندان انفرادی و پس از آن در حصر خانگی در روستای احمدآباد مستوفی نگه‌داشتند و آرزویش را برای خاکسپاری در کنار کشتگان سی تیر در قبرستان ابن‌بابویه، هرگز برآورده‌نکردند.
🔹 شاید بگویید این اتفاقات چه ربطی به امروز ما دارد. مصدق و شاه و قوام و کاشانی همه مرده و فراموش‌شده‌اند و هفتاد و دو سال از آن روز گذشته. اما به نظر من، ما هنوز از آن بزنگاه تاریخی عبور نکرده‌ایم. مسایلی که آن روز مبتلایش بودیم، همچنان سر جای خود باقی مانده.
🔹کار من سیاست و سیاست‌ورزی نبوده و نیست. از منظر کسی که با خانواده‌ها، مادران و کودکان در ارتباط است و تاریخ را دوست دارد، موضوع را بررسی می‌کنم. به‌نظر من، همان مشکلی که بین شاه و مصدق بود - عدم تفاهم، فقدان اعتماد متقابل، نبود گفتگوی سازنده برای منافع مشترک- در روابط فردی و خانوادگی ما همچنان وجود دارد.
ما به لحاظ فرهنگی، کاستی‌هایی داریم. مذاکره بلد نیستیم. همه‌ی حق را برای خودمان می‌خواهیم. شریک شدن، در ذهن و جان ما جایی ندارد. ما ساکن عصر دیجیتالیم ولی همچنان از نظر فکری در میانه‌ی نبرد اهورامزدا و اهریمن به‌سرمی‌بریم. یک‌طرف که خب طبیعتاً سمت خود ما و دوستان ماست، سفید سفید است و طرف مقابل، سیاه سیاه.
💠باور ندارید؟ مدارس‌مان را ببینید؛ آیا کسی تجربه‌ی کارگروهی واقعی را در این نهاد مهم داشته؟ چند تا از ما مادرها توانسته‌ایم با معلمان و مدیران مدرسه‌ی فرزندمان، ارتباط سازنده برای رفع مشکلات بچه‌ها داشته‌باشیم؟ اساساً آیا عضو یک تیم هستیم؟ یا در دو تیم رقیب فعالیم؟
🔹متأسفم، ولی ما همچنان تک‌رو هستیم. می‌خواهیم خودمان اول باشیم و بی‌دلیل نیست که در دنیای امروز، از همسایگان‌مان عقب‌مانده‌ایم و حسرت رفاه کشورهایی را می‌خوریم که زمانی سران‌شان آرزوی سفر به تهران را داشتند اما حداکثر در شیراز و توسط استاندار فارس پذیرفته می‌شدند.
🔹اگر می‌خواهیم زندگی بهتری داشته‌باشیم، راهش، درس گرفتن از گذشته است. مطمینم، بدون چنین دستاوردی، همچنان مجبور به تکرار تاریخ خواهیم بود و سی تیر تمام نمی‌شود.
#سی‌تیر
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#حافظه‌ی_تاریخی
#گفتگو
@farhangkoodak
قسمت دوم
🔹نتیجه‌ی این مناقشات، تظاهرات سراسری بود و کشته‌شدن عده‌ی زیادی و البته عقب‌نشینی شاه و بازگشت مصدق به نخست‌وزیری. بماند که سیزده ماه بعد، ورق برگشت، عملاً خون کشتگان پایمال شد. مصدق را در دادگاه نظامی محکوم کردند و سال‌ها در زندان انفرادی و پس از آن در حصر خانگی در روستای احمدآباد مستوفی نگه‌داشتند و آرزویش را برای خاکسپاری در کنار کشتگان سی تیر در قبرستان ابن‌بابویه، هرگز برآورده‌نکردند.
🔹 شاید بگویید این اتفاقات چه ربطی به امروز ما دارد. مصدق و شاه و قوام و کاشانی همه مرده و فراموش‌شده‌اند و هفتاد و دو سال از آن روز گذشته. اما به نظر من، ما هنوز از آن بزنگاه تاریخی عبور نکرده‌ایم. مسایلی که آن روز مبتلایش بودیم، همچنان سر جای خود باقی مانده.
🔹کار من سیاست و سیاست‌ورزی نبوده و نیست. از منظر کسی که با خانواده‌ها، مادران و کودکان در ارتباط است و تاریخ را دوست دارد، موضوع را بررسی می‌کنم. به‌نظر من، همان مشکلی که بین شاه و مصدق بود - عدم تفاهم، فقدان اعتماد متقابل، نبود گفتگوی سازنده برای منافع مشترک- در روابط فردی و خانوادگی ما همچنان وجود دارد.
ما به لحاظ فرهنگی، کاستی‌هایی داریم. مذاکره بلد نیستیم. همه‌ی حق را برای خودمان می‌خواهیم. شریک شدن، در ذهن و جان ما جایی ندارد. ما ساکن عصر دیجیتالیم ولی همچنان از نظر فکری در میانه‌ی نبرد اهورامزدا و اهریمن به‌سرمی‌بریم. یک‌طرف که خب طبیعتاً سمت خود ما و دوستان ماست، سفید سفید است و طرف مقابل، سیاه سیاه.
💠باور ندارید؟ مدارس‌مان را ببینید؛ آیا کسی تجربه‌ی کارگروهی واقعی را در این نهاد مهم داشته؟ چند تا از ما مادرها توانسته‌ایم با معلمان و مدیران مدرسه‌ی فرزندمان، ارتباط سازنده برای رفع مشکلات بچه‌ها داشته‌باشیم؟ اساساً آیا عضو یک تیم هستیم؟ یا در دو تیم رقیب فعالیم؟
🔹متأسفم، ولی ما همچنان تک‌رو هستیم. می‌خواهیم خودمان اول باشیم و بی‌دلیل نیست که در دنیای امروز، از همسایگان‌مان عقب‌مانده‌ایم و حسرت رفاه کشورهایی را می‌خوریم که زمانی سران‌شان آرزوی سفر به تهران را داشتند اما حداکثر در شیراز و توسط استاندار فارس پذیرفته می‌شدند.
🔹اگر می‌خواهیم زندگی بهتری داشته‌باشیم، راهش، درس گرفتن از گذشته است. مطمینم، بدون چنین دستاوردی، همچنان مجبور به تکرار تاریخ خواهیم بود و سی تیر تمام نمی‌شود.
#سی‌تیر
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
#حافظه‌ی_تاریخی
#گفتگو
@farhangkoodak
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حدس می‌زنید این عکس‌ها متعلق به چه برنامه‌ای باشد؟
چقدر درست گفته حافظ جان: «اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود »
🔆دقیقاً یکسال پیش، در کنار مادرها و کودکان عزیز باشگاه کتابخوانی روزی به‌یادماندنی و پر از خنده و شگفتی را گذراندیم و با شاهزاده‌خانمی آشنا شدیم که صفت «بانوی نخستین‌ها» برازنده‌‌اش است.
🌼راهنمایی می‌کنم این عمارت زیبا که اقامتگاهی تابستانی بوده و هم‌اکنون کاربری موزه‌ای دارد، در شمیران قرار گرفته.
🍃پس از بیست و هشت‌سال کار با بچه‌ها، بیش از همیشه باور دارم که فقط با شناخت گذشته و تمام چالش‌های آن است که می‌توانیم امروز را بفهمیم و به جای ناامیدی و نق زدن، برای آینده بکوشیم.
🥰امیدوارم مشغله‌های روزمره اجازه دهد تا باز با هم به تهرانگردی بپردازیم و تا جایی که می‌توانیم «امید» و «انگیزه» از گذشتگان‌مان بگیریم و به کودکان و نوجوانان عزیزمان بدهیم.
🙏🏻🙏🏻ناامیدی و اهمالکاری و بی‌تفاوتی از وجود همه، به‌ویژه فرزندان‌مان دور باد.
#گشت_شهری_مادر_و_کودک
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak
چقدر درست گفته حافظ جان: «اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود »
🔆دقیقاً یکسال پیش، در کنار مادرها و کودکان عزیز باشگاه کتابخوانی روزی به‌یادماندنی و پر از خنده و شگفتی را گذراندیم و با شاهزاده‌خانمی آشنا شدیم که صفت «بانوی نخستین‌ها» برازنده‌‌اش است.
🌼راهنمایی می‌کنم این عمارت زیبا که اقامتگاهی تابستانی بوده و هم‌اکنون کاربری موزه‌ای دارد، در شمیران قرار گرفته.
🍃پس از بیست و هشت‌سال کار با بچه‌ها، بیش از همیشه باور دارم که فقط با شناخت گذشته و تمام چالش‌های آن است که می‌توانیم امروز را بفهمیم و به جای ناامیدی و نق زدن، برای آینده بکوشیم.
🥰امیدوارم مشغله‌های روزمره اجازه دهد تا باز با هم به تهرانگردی بپردازیم و تا جایی که می‌توانیم «امید» و «انگیزه» از گذشتگان‌مان بگیریم و به کودکان و نوجوانان عزیزمان بدهیم.
🙏🏻🙏🏻ناامیدی و اهمالکاری و بی‌تفاوتی از وجود همه، به‌ویژه فرزندان‌مان دور باد.
#گشت_شهری_مادر_و_کودک
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
@farhangkoodak