Forwarded from سخنرانیها
Forwarded from سخنرانیها
Forwarded from بازاندیشی فهم معنای زندگی وعلوم وابسته
Forwarded from آرشیو درسگفتارهای دکتر سروش دباغ
Forwarded from دوستداران محمد مجتهد شبستری
@mojtahedshabestari
فایل صوتی
#سلسله #سخنرانی های استاد #شبستری
#معنای #زندگی در پنج #دین بزرگ #جهان
تمام فایل ها در بیست دو جلسه
@mojtahedshabestari
👇👇👇👇
فایل صوتی
#سلسله #سخنرانی های استاد #شبستری
#معنای #زندگی در پنج #دین بزرگ #جهان
تمام فایل ها در بیست دو جلسه
@mojtahedshabestari
👇👇👇👇
Forwarded from انديشه و عمل
💢ما دستهای هستیم كه میتوانیم خود را جهان چهارم بخوانیم. ما جزو جهان سوم هستیم و زیر بارو قدرتِ شرق و غربِ عالم نمیرویم. ولی جهان سومیها دو دستهاند: كسانی كه به ورشكستگی سیاسیِ خود اعتراف كردند و از چپ و راستِ جهان ایدئولوژی قرض میكنند؛ گروه دیگر كسانی هستند كه به اصالت خود و به اصالت زمین و آسمان خود تكیه میكنند. این دسته را ما جهان چهارم مینامیم و معتقدیم كه اینها باید دور هم جمع شوند تا در كنار هم قدرت پیدا كنند و با وحدتشان خود را از ضعف و پراكندگی جدا كنند و قدرت یابند.
🔹امام موسی صدر
کتاب ادیان در خدمت انسان
مقاله مبارز کیست
بند۲۰۰
#امام_موسی_صدر
#جهان_چهارم
#جامعه
@andishe_amal
🔹امام موسی صدر
کتاب ادیان در خدمت انسان
مقاله مبارز کیست
بند۲۰۰
#امام_موسی_صدر
#جهان_چهارم
#جامعه
@andishe_amal
💢🌍 اختصاصی/ شیخ الأزهر: دوران اجتهاد فردی سپری شده و نیازمند اجتهاد گروهی هستیم
🔸رئیس الأزهر مصر اظهار داشت: نوسازی و نوآوری از ویژگی های اختصاصی و همیشه همراه دین اسلام است و لازم است که فهرست جامعی از بزرگترین مسائل و چالش های فقهی تهیه شود و مورد بررسی قرار گیرد و مسائلی مانند جهاد، خلافت، تكفير، ولاء و برائت و ... که مبانی اعتقادی جریان ها و گروه های مسلح تکفیری را شکل می دهد باید در اولویت این فهرست باشد.
شیخ احمد الطیب در مقاله ای در یک نشریه داخلی الأزهر با عنوان «نوسازی مورد انتظار» با بیان این مطلب تصریح نمود: اجتهاد برای توضیح چنین مسائلی باید گروهی باشد و نه فردی و دوران اجتهاد فردی سپری شده و در این زمان به جهت تعدد تخصص ها و در هم تنیدگی دانش ها و مسائل علوم دیگر ممکن نیست.
🔸 شیخ الأزهر در ادامه این مطلب بیان می دارد: نوسازی مطلوب و مورد انتظار باید همزمان دو مسیر را در کنار هم بپیماید، نخست خطی که برآمده از قرآن و سنت باشد و اساس کار قرار گیرد و سپس بر این مبنا گنج های نهفته در تراث اسلامی که برخوردار از مفاهیم عصری هستند بازیابی گردد و در کنار این مسیر باید خط گشایش فکری در برابر عناصر مؤثر در پیوند میان فکری که می توان از آن برای تأسیس یک چارچوب فرهنگی کلان و مقبول و متناسب با مصالح عموم دنبال نمود تا از این رهگذر بتوان روشی برای غلبه بر بیماری مزمن و نابود کننده فرصت های نوسازی که در تقابل قدیمی سنت و تجدد شناخته می شود یافت و بجای اینکه جریان سنتی تنها به تراث متمسک شود و جریان غرابگرا بی اعتنا به مفاهیم و تراث اسلامی راه خود را رود و صدای نواندیشی دینی هم با نگرانی شنیده شود همه باهم برای کشف یا تأسیس فرمول میانه ای همراه شوند.
🔸 شیخ الأزهر در این یادداشت اختلاف میان این گرایش ها را تا زمانی که به عرصه ای برای نزاع و تنش آفرینی و اختلاف افکنی عناصر غیرمرتبط خارجی نشده طبیعی و پدیده ای مقبول عنوان می دارد و معتقد است در میان این طیف ها، جریان اصلاحگرا، معتدل و میانه رو است که شایستگی و اهلیت حقیقی بردوش کشیدن این مسئولیت خطیر را برعهده دارد و در میانه راه حل هایی چون الغای شریعت و کنارافکندن دین یا تشویه آن با تحجرگرایی می تواند نوسازی و اجتهاد دینی حقیقی را برای امت به ارمغان آورد.
🔸 لازم به ذکر است الأزهر تلاش های گوناگونی را در طول چندسال اخیر برای حفظ تأثیرگذاری خود در صحنه دینی و فکری مصر و کشورهای اسلامی دنبال می کند. این در حالی است که فشارها و مطالبات دولت مصر و برخی دول عربی حامی مصر از این نهاد و متقابلا انتقادات و تهدیدات اسلامگرایان اخوانی و سلفی، چالش های متعددی را پیش روی آن قرار داده است.
#جهان_اسلام
🔸رئیس الأزهر مصر اظهار داشت: نوسازی و نوآوری از ویژگی های اختصاصی و همیشه همراه دین اسلام است و لازم است که فهرست جامعی از بزرگترین مسائل و چالش های فقهی تهیه شود و مورد بررسی قرار گیرد و مسائلی مانند جهاد، خلافت، تكفير، ولاء و برائت و ... که مبانی اعتقادی جریان ها و گروه های مسلح تکفیری را شکل می دهد باید در اولویت این فهرست باشد.
شیخ احمد الطیب در مقاله ای در یک نشریه داخلی الأزهر با عنوان «نوسازی مورد انتظار» با بیان این مطلب تصریح نمود: اجتهاد برای توضیح چنین مسائلی باید گروهی باشد و نه فردی و دوران اجتهاد فردی سپری شده و در این زمان به جهت تعدد تخصص ها و در هم تنیدگی دانش ها و مسائل علوم دیگر ممکن نیست.
🔸 شیخ الأزهر در ادامه این مطلب بیان می دارد: نوسازی مطلوب و مورد انتظار باید همزمان دو مسیر را در کنار هم بپیماید، نخست خطی که برآمده از قرآن و سنت باشد و اساس کار قرار گیرد و سپس بر این مبنا گنج های نهفته در تراث اسلامی که برخوردار از مفاهیم عصری هستند بازیابی گردد و در کنار این مسیر باید خط گشایش فکری در برابر عناصر مؤثر در پیوند میان فکری که می توان از آن برای تأسیس یک چارچوب فرهنگی کلان و مقبول و متناسب با مصالح عموم دنبال نمود تا از این رهگذر بتوان روشی برای غلبه بر بیماری مزمن و نابود کننده فرصت های نوسازی که در تقابل قدیمی سنت و تجدد شناخته می شود یافت و بجای اینکه جریان سنتی تنها به تراث متمسک شود و جریان غرابگرا بی اعتنا به مفاهیم و تراث اسلامی راه خود را رود و صدای نواندیشی دینی هم با نگرانی شنیده شود همه باهم برای کشف یا تأسیس فرمول میانه ای همراه شوند.
🔸 شیخ الأزهر در این یادداشت اختلاف میان این گرایش ها را تا زمانی که به عرصه ای برای نزاع و تنش آفرینی و اختلاف افکنی عناصر غیرمرتبط خارجی نشده طبیعی و پدیده ای مقبول عنوان می دارد و معتقد است در میان این طیف ها، جریان اصلاحگرا، معتدل و میانه رو است که شایستگی و اهلیت حقیقی بردوش کشیدن این مسئولیت خطیر را برعهده دارد و در میانه راه حل هایی چون الغای شریعت و کنارافکندن دین یا تشویه آن با تحجرگرایی می تواند نوسازی و اجتهاد دینی حقیقی را برای امت به ارمغان آورد.
🔸 لازم به ذکر است الأزهر تلاش های گوناگونی را در طول چندسال اخیر برای حفظ تأثیرگذاری خود در صحنه دینی و فکری مصر و کشورهای اسلامی دنبال می کند. این در حالی است که فشارها و مطالبات دولت مصر و برخی دول عربی حامی مصر از این نهاد و متقابلا انتقادات و تهدیدات اسلامگرایان اخوانی و سلفی، چالش های متعددی را پیش روی آن قرار داده است.
#جهان_اسلام
Forwarded from IPA: Iranian Philosophers Association
سخنرانی استاد ارجمند جناب آقای #دکتراعوانی را در افتتاحیه کنفرانس #گفتگوی #اندیشمندان #آینده #جهان_اسلام در پرتو #ملاصدرا در پست پسین بشنوید.🔻
🆔 @IranianPhilosophers
🆔 @IranianPhilosophers
Forwarded from IPA: Iranian Philosophers Association
سخنرانی استاد ارجمند جناب آقای #دکتراعوانی را در افتتاحیه کنفرانس #گفتگوی #اندیشمندان #آینده #جهان_اسلام در پرتو #ملاصدرا در پست پسین بشنوید.🔻
🆔 @IranianPhilosophers
🆔 @IranianPhilosophers
#فیزیک_مدرن و #فاعلیت_الهی
چكيده اي از گفت و گو با جان پوکینگ #هورن استاد فیزیک ریاضی در دانشگاه #کمبریج ( حوزه تخصصی فیزیک ذرات بنیادی و كوانتوم )
🍁1- به باور من، #خدا اجازه داده است جهان به حال خود #رها شود ، اما نه تا نقطهای که تنها تبدیل به یک #خدای_ترغیب کننده شود . تصویرسازی خدا به نحوی که (تعریفی) مابین #خدای_کنترل_کننده همه چیز و #خدای_ترغیب_کننده فرآیندهای جهان باشد، ایدهای است که ارزش کار کردن بر روی آن را دارد.
🍁2- از نظر من ، #خدا در سراسر زمان، به طور جدی #دست_اندر_کار جهان است. بنابراین خدا در فرآیندهای جهان دخیل است و از آن جدا نیست .
🍁3- “ #وحدت_گرایی_دو_وجهی” تلاشی در جهت رویارویی با مشکل دائمی و حل نشده چگونگی ارتباط مغز با ماده است . این دیدگاه با نظریه دوگانهانگاری کلاسیک متفاوتت است که میگوید #دو_نوع_جوهره در جهان وجود دارد : ذهن و ماده فیزیکی . مشکل این نظریه، تشریح نحوه ارتباط این دو با یکدیگر بود .
من مطمئن هستم که ما تنها از #ماده_فیزیکی ساخته نشدهایم و همچنین مطمئنم که #واقعیت چیزی فراتر از تنها #ایدههاست . نظریه وحدتگرایی دو وجهی تلاش دارد که هم #تجربیات_ذهنی ما و هم #تجریبات_فیزیکی و مادی ما را بهطور جدی مدنظر داشته باشد.
این نظریه بیان میکند که هر دوی اینها ، بهطور ژرف با یکدیگر مرتبط و تکمیل کننده یکدیگرند، و اینکه تنها #یک_ماهیت و جوهره در جهان وجود دارد. نظریه وحدتگرایی دو وجهی به دنبال این است که از ارزشزدایی و یا فرعیسازی هر کدام از این دو وجه، دوری کند.
🍁4- به باور من ، خدا این #جهان را، این آفرینش را، آفریده است تا چیزی به #غیر_از_خود_خدا وجود داشته باشد و اجازه داده است که به حال خود باشد. اما کلیساهای شرقیی همیشه این باور را حفظ کردهاند که آفرینش مسیح به منظور به اشتراک گذاشتن حیات و نفس خدا بوده، یعنی حیات ماهیتی الهی با بشر بوده است .
🍁5- به باور من این #آفرینش و جهان جدید، دنیایی سراسر #مقدس و دینی است، که سرشار از وجود خداست.
🍁6- در #جهان فیزیکی هم مظاهر #نظم وجود دارد و هم #بی_نظمی، و این بدین معنی است که رفتارهای این سیستم به ترکیب متضادی از نظم و بینظمی وابسته است- جهان همانگونه که مردم گاهی میگویند “بر #لبه_آشفتگی” قرار دارد – در میانه دو جهان؛ یکی با چارچوبی کاملا تغییرناپذیر، که به دلیل اینکه هیچ چیز نمیتواند بطور حقیقی در آن تغییر کند، ملالانگیز و عبث است و دیگری یک جهان کاملا تصادفی که به دلیل کاملا اتفاقی بودن آن، باز هم بیحاصل است.
چیزی در این میان، در نقطه #توازن بین میزانی از #نظم و میزانی از #احتمالات و عدم قطعیتها که باعث ثمربخشی این دنیا میشود.
🍁7- یکی از #جاذبههای فریبنده در مورد جهان فیزیکی این است که به نظر میآید همیشه میتوان ساختارهای بنیادین آن را از طریق #ریاضیات، به زیبایی تشریح کرد.
برای من این نکته، #اشارهای به وجود یک #تفکر و ذهنیت (عظیم) در پشت این ساختار جهانی است، و اینکه ذهن ما نیز به نوعی با آن ذهنیت، #هماهنگ و کوک شده است.
🍁8- “ #معرفتشناسی ، نمونهای از #هستیشناسی است” آنچه که ما میدانیم ، راهنمای قابل اطمینانی از آنچه که مدنظر داریم، است. جهان ما را #گمراه نمیکند.
من جدایی مد نظر طرفداران کانت بین #پدیده (چیزهایی که ما آنها را میدانیم) و #معنویات (چیزهایی که در درون قرار دارند) را نمیپذیرم .
#واقعیت آنگونه که خود را به ما نشان میدهد، آنگونه که ما آن را میدانیم، #راهنمای قابل اطمینانی برای درک کامل ماهیت حقیقت است.
🍁8- #ایدهها، از تجربیات من به عنوان یک دانشمند پدید میآید، اما من فکر میکنم که این ایدهها در #درون_آفرینش خدا نوشته شدهاند، برای خدا این جهان خلاف دیدگاه دکارت، یک شیطان گمراه کننده نیست. ایمان به خداست که اجازه میدهد معرفتشناسی نوعی از هستیشناسی باشد.
🍁9- به نظر من برای درک دقیق الگوها و ساختارهای جهان، #علم نیازمند “منطق یاری گرفته از #مناجات” است .
من فکر میکنم که یکی از بنیادیترین تجربیات دینی، #تجربه_پرستش است.
من آدمی با تجربیات بیشمار و بسیار دینی و یا تجربیات رازگونه ژرف نیستم. اما یک نوع #برنامه_شخصی پرستش و عبادت روزانه دارم.
من فکر میکنم این #تجربیات است که به ما کمک میکند در مورد #خدا تفکر کنیم .
https://telegram.me/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
چكيده اي از گفت و گو با جان پوکینگ #هورن استاد فیزیک ریاضی در دانشگاه #کمبریج ( حوزه تخصصی فیزیک ذرات بنیادی و كوانتوم )
🍁1- به باور من، #خدا اجازه داده است جهان به حال خود #رها شود ، اما نه تا نقطهای که تنها تبدیل به یک #خدای_ترغیب کننده شود . تصویرسازی خدا به نحوی که (تعریفی) مابین #خدای_کنترل_کننده همه چیز و #خدای_ترغیب_کننده فرآیندهای جهان باشد، ایدهای است که ارزش کار کردن بر روی آن را دارد.
🍁2- از نظر من ، #خدا در سراسر زمان، به طور جدی #دست_اندر_کار جهان است. بنابراین خدا در فرآیندهای جهان دخیل است و از آن جدا نیست .
🍁3- “ #وحدت_گرایی_دو_وجهی” تلاشی در جهت رویارویی با مشکل دائمی و حل نشده چگونگی ارتباط مغز با ماده است . این دیدگاه با نظریه دوگانهانگاری کلاسیک متفاوتت است که میگوید #دو_نوع_جوهره در جهان وجود دارد : ذهن و ماده فیزیکی . مشکل این نظریه، تشریح نحوه ارتباط این دو با یکدیگر بود .
من مطمئن هستم که ما تنها از #ماده_فیزیکی ساخته نشدهایم و همچنین مطمئنم که #واقعیت چیزی فراتر از تنها #ایدههاست . نظریه وحدتگرایی دو وجهی تلاش دارد که هم #تجربیات_ذهنی ما و هم #تجریبات_فیزیکی و مادی ما را بهطور جدی مدنظر داشته باشد.
این نظریه بیان میکند که هر دوی اینها ، بهطور ژرف با یکدیگر مرتبط و تکمیل کننده یکدیگرند، و اینکه تنها #یک_ماهیت و جوهره در جهان وجود دارد. نظریه وحدتگرایی دو وجهی به دنبال این است که از ارزشزدایی و یا فرعیسازی هر کدام از این دو وجه، دوری کند.
🍁4- به باور من ، خدا این #جهان را، این آفرینش را، آفریده است تا چیزی به #غیر_از_خود_خدا وجود داشته باشد و اجازه داده است که به حال خود باشد. اما کلیساهای شرقیی همیشه این باور را حفظ کردهاند که آفرینش مسیح به منظور به اشتراک گذاشتن حیات و نفس خدا بوده، یعنی حیات ماهیتی الهی با بشر بوده است .
🍁5- به باور من این #آفرینش و جهان جدید، دنیایی سراسر #مقدس و دینی است، که سرشار از وجود خداست.
🍁6- در #جهان فیزیکی هم مظاهر #نظم وجود دارد و هم #بی_نظمی، و این بدین معنی است که رفتارهای این سیستم به ترکیب متضادی از نظم و بینظمی وابسته است- جهان همانگونه که مردم گاهی میگویند “بر #لبه_آشفتگی” قرار دارد – در میانه دو جهان؛ یکی با چارچوبی کاملا تغییرناپذیر، که به دلیل اینکه هیچ چیز نمیتواند بطور حقیقی در آن تغییر کند، ملالانگیز و عبث است و دیگری یک جهان کاملا تصادفی که به دلیل کاملا اتفاقی بودن آن، باز هم بیحاصل است.
چیزی در این میان، در نقطه #توازن بین میزانی از #نظم و میزانی از #احتمالات و عدم قطعیتها که باعث ثمربخشی این دنیا میشود.
🍁7- یکی از #جاذبههای فریبنده در مورد جهان فیزیکی این است که به نظر میآید همیشه میتوان ساختارهای بنیادین آن را از طریق #ریاضیات، به زیبایی تشریح کرد.
برای من این نکته، #اشارهای به وجود یک #تفکر و ذهنیت (عظیم) در پشت این ساختار جهانی است، و اینکه ذهن ما نیز به نوعی با آن ذهنیت، #هماهنگ و کوک شده است.
🍁8- “ #معرفتشناسی ، نمونهای از #هستیشناسی است” آنچه که ما میدانیم ، راهنمای قابل اطمینانی از آنچه که مدنظر داریم، است. جهان ما را #گمراه نمیکند.
من جدایی مد نظر طرفداران کانت بین #پدیده (چیزهایی که ما آنها را میدانیم) و #معنویات (چیزهایی که در درون قرار دارند) را نمیپذیرم .
#واقعیت آنگونه که خود را به ما نشان میدهد، آنگونه که ما آن را میدانیم، #راهنمای قابل اطمینانی برای درک کامل ماهیت حقیقت است.
🍁8- #ایدهها، از تجربیات من به عنوان یک دانشمند پدید میآید، اما من فکر میکنم که این ایدهها در #درون_آفرینش خدا نوشته شدهاند، برای خدا این جهان خلاف دیدگاه دکارت، یک شیطان گمراه کننده نیست. ایمان به خداست که اجازه میدهد معرفتشناسی نوعی از هستیشناسی باشد.
🍁9- به نظر من برای درک دقیق الگوها و ساختارهای جهان، #علم نیازمند “منطق یاری گرفته از #مناجات” است .
من فکر میکنم که یکی از بنیادیترین تجربیات دینی، #تجربه_پرستش است.
من آدمی با تجربیات بیشمار و بسیار دینی و یا تجربیات رازگونه ژرف نیستم. اما یک نوع #برنامه_شخصی پرستش و عبادت روزانه دارم.
من فکر میکنم این #تجربیات است که به ما کمک میکند در مورد #خدا تفکر کنیم .
https://telegram.me/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه - زمر ۱۸
محمد صالحی
m.salehy@gmail.com
@m_salehy
محمد صالحی
m.salehy@gmail.com
@m_salehy
Forwarded from سخنرانیها
🔊 فایل صوتی
سخنرانی دکتر #آرش_نراقی
با عنوان : #فهم #تجربه و #حیانی در #بستر #جهان_مدرن
27 شهریور 96
لینک فایل تصویری این سخنرانی
https://t.me/sokhanranihaa/9869
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
سخنرانی دکتر #آرش_نراقی
با عنوان : #فهم #تجربه و #حیانی در #بستر #جهان_مدرن
27 شهریور 96
لینک فایل تصویری این سخنرانی
https://t.me/sokhanranihaa/9869
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
Telegram
🔺اسلام سیاسی و سه گانه قدرت، عدالت و خلق معنا
🔹️دکتر محمدجواد غلام رضا کاشی، اندیشمند حوزه علوم سیاسی و جامعه شناسی و دانشیار دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه عالمه طباطبایی
🔸️وقتی هابرماس و پیتر برگر به عنوان دو چهره مهم نظریه پرداز سکولاریسم تأیید می کنند همه جا دین به عرصه سیاسی بازگشته، باید بحث را به جای دیگری منتقل کرد. ما امروز با یک سؤال دیگر مواجهیم: با بازگشت دین به عرصه سیاسی، آیا ما جهان بهتری داریم؟
🔸️سکولارها بیهوده انتظار می کشند که دین به دلیل تجربیات نامطلوب این دهه ها، از صحنه بیرون رود. چهار دهه برای پایان پیدا کردن آزمون یک پدیده تاریخی کفایت نمی کند. ا گر این مدعا درست باشد، دین داران بیشتر از سکولارها و دین ستیزها باید نگران باشند.
🔸️اسلام سیاسی جستوجوگر قدرت سیاسی، طی چهار دهه گذشته تصویر عادلانه ای از خود بروز نداده است؛ نظم عادلانه ای در یک منطقه ایجاد نکرده تا بدیلی برای نظم لیبرال یا سوسیالیستی باشد. این به دلیل اولویت خاستگاه جستجوگر قدرت در اسلام سیاسی است.
🔸️اسلام بی اعتنا به آنچه بشر امروز از آن انتظار دارد و بی اعتنا به عدالت در دنیای امروز، اسلامی است درافتاده در چاه ویل قدرت.
https://www.instagram.com/p/BcnFzeXgfjG/
🔹️دکتر محمدجواد غلام رضا کاشی، اندیشمند حوزه علوم سیاسی و جامعه شناسی و دانشیار دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه عالمه طباطبایی
🔸️وقتی هابرماس و پیتر برگر به عنوان دو چهره مهم نظریه پرداز سکولاریسم تأیید می کنند همه جا دین به عرصه سیاسی بازگشته، باید بحث را به جای دیگری منتقل کرد. ما امروز با یک سؤال دیگر مواجهیم: با بازگشت دین به عرصه سیاسی، آیا ما جهان بهتری داریم؟
🔸️سکولارها بیهوده انتظار می کشند که دین به دلیل تجربیات نامطلوب این دهه ها، از صحنه بیرون رود. چهار دهه برای پایان پیدا کردن آزمون یک پدیده تاریخی کفایت نمی کند. ا گر این مدعا درست باشد، دین داران بیشتر از سکولارها و دین ستیزها باید نگران باشند.
🔸️اسلام سیاسی جستوجوگر قدرت سیاسی، طی چهار دهه گذشته تصویر عادلانه ای از خود بروز نداده است؛ نظم عادلانه ای در یک منطقه ایجاد نکرده تا بدیلی برای نظم لیبرال یا سوسیالیستی باشد. این به دلیل اولویت خاستگاه جستجوگر قدرت در اسلام سیاسی است.
🔸️اسلام بی اعتنا به آنچه بشر امروز از آن انتظار دارد و بی اعتنا به عدالت در دنیای امروز، اسلامی است درافتاده در چاه ویل قدرت.
https://www.instagram.com/p/BcnFzeXgfjG/
Instagram
عصراندیشه
. #اسلام_سیاسی و سه گانه #قدرت، #عدالت و #خلق_معنا #دکتر_کاشی، اندیشمند حوزه #علوم_سیاسی و #جامعه_شناسی و دانشیار #دانشکده_حقوق_و_علوم_سیاسی #دانشگاه_علامه_طباطبایی 🔹️وقتی #هابرماس و #پیتر_برگر به عنوان دو چهره مهم نظریه پرداز #سکولاریسم تأیید می کنند همه…
#زندگی_به_مثابه_زیستن
👇مصاحبه با : محمد مجتهد شبستری December 18, 2017
👈موضوع صحبت ما #زندگی است و من میخواهم سؤالهایی را مطرح کنم و از شما جواب بگیرم.
😍حقیقت این است که من زندگی را #میزیم. زندگی برای من، خود به خود حاصل نیست. من زندگی را میزیم، مثل کسی که شنا میکند و احساس میکند که شنا میکند و هرگاه شنا نکند، متوقف است. تجربه من از زندگی کردن، مثل تجربه کسی است که به آب افتاده است و شنا میکند.
بنا بر این، هیچ #تعریفی از زندگی به دست نمیدهم؛ زندگی کردن #تجربه من است و من زندگی را میزیم و هر وقت که نزیم، بسیار کسل میشوم و احساس میکنم همه چیز بی معناست، اما وقتی میزیم، میزیم.
من در خارج از زندگی #معنایی جستجو نمیکنم. من به همین شکل که میزیم، این زیستن برای من معنا دارد و معنای زندگی من، در همین زیستن من است و چون احساس میکنم که زیستن من، مثل شنا کردن در یک بیکران و اقیانوسی بیکران است، زیستن من پیرامون لازم دارد، مثل آب که برای شنا کردن لازم است. بنا بر این تجربه میکنم که تنها نمیزیم بلکه می زیم با #جهان.
جهان بسیار گسترده است و برای ما معلوم نیست که #افق جهان کجاست! به نظر من، افق جهان نهایت ندارد. مفهوم این سخن آن نیست که یک هستی لا یتناهی را از اول تصور میکنم، بلکه به این معناست که مرتب افقهایی جدید کشف میشود. وقتی افقهای جدید کشف میشود، تجربه من از جهانی که با آن میزیم، این خواهد بود که زندگی، یک چیزِ افق نامحدود است و شما هر اندازه بروید، افق همچنان باز میشود.
#تجربه زندگی، چنین تجربهای است و چون چنین است، من تنها نمیزیم بلکه با یک پیرامون در محیط نامحدود از نظر افق میزیم.
👈مراد شما از «میخواهم بزیم» چیست؟ وقتی میگویید «میخواهم بزیم» یعنی چه؟ میخواهید چه کار کنید؟
😍زیستن، زیستن است. کار نیست.
من #تجربهای از خود زیستن دارم. زیستن تعقل و تعامل با زندگی نیست. اینها میتواند تشعشات زیستن باشد، یا چگونگیهای زیستن و یا متعقلانه زیستن باشد و یا با احساسات زیستن، ولی زیستن هیچ کدام از این موارد نیست.
من زندگی را #زیستنی میدانم، نه تعریف کردنی.
👈قابل #فهم چه؟ آیا زندگی، از نظر شما قابل فهم است؟
😍بله، زیستن من، برای من قابل فهم است و من همانگونه که میزیم، میفهمم که چگونه میزیم. زندگی کار و «آکت» است، مثل خوردن که میدانم میخورم و وقتی میخندم، می فهمم چه کاری انجام میدهم. یا وقتی به کسی محبت میورزم، میدانم که چه کار میکنم.
شاید بتوان گفت که زندگی، عین #فهمیدن است. زندگی من، همان لحظه به لحظه فهمیدن من است .
زندگی ، #فهم_وجودی و طرح وجودی است. زندگی، همیشه طرح دارد و طرح است.
👈نگاه جدیدی را مطرح میکنید. میخواهم بدانم شما از چه زمانی به این نگاه رسیدهاید؟
😍من از دوران #جوانی، هر وقت که میخواستند چیزی را تعریف کنند و حد ارائه بدهند، احساس میکردم قبول آن برای من سخت است و مثل این است که مرا متوقف میکند. من احساس میکردم نسبت به آن چیزهایی که میخوانم، عاصی هستم. این موجب میشد همیشه نسبت به محیط و پیرامون تعریف شده، و انسانهای تعریف شده و سیاست های تعریف شده و هر چیز تعریف شده دیگر، اساس چالش داشته باشم.
درباره همه چیز چنین بودم. از این رو، #بیقراری خاصی در زندگی من بوده است که منشأ آن، این بوده که خطها و دیوارها اذیتم میکردند.
👈دیدگاه شما درباره #زبان و زندگی چیست؟
😍حقیقت این است که بدون زبان نمیتوان زندگی کرد. زبان عبارت است از #اظهار انسان، خودش را. انسان با زبان خودش را اظهار میکند. لازم هم نیست که بنویسد، یا بگوید. انسان میتواند در درون، خودش را اظهار کند. بنا بر این، انسان بدون زبان نمیتواند زندگی کند. زبان تجلی زندگی آدم است. بنا بر این، نقش زبان در زندگی خیلی مهم است.
👈درباره #دین و زندگی چه فکر میکنید؟
😍دین همیشه ممکن است وجود داشته باشد. بنا بر این، اگر منظور از دین #عقاید تعریف شده و دستورات تعریف شده باشد که انسانها با آن زندگی کنند، من این را متناسب با آدمهایی که #عصیانهایی در درون آنها وجود دارد، نمیببینم.
اما اگر از #ایمان حرف بزنید، من قبول میکنم. ایمان، ایمان زیسته است. من بدون ایمان نمیزیم. منتها، تلقیهای مختلفی از ایمان وجود دارد. من این را مکرر گفتهام که با ایمان زیستن من؛ یعنی زیستن من در یک #طلب_دایمی. در مصاحبه «قرائت نبوی» هم این را گفتم که من در یک طلب دایمی میزیم و مرتب میخواهم افقها برای من باز شود و دلم نگران یک واقعیت نامتناهی است. این زیستن است و نمیتوانم بدون آن بزیم.
منبع
کریم فیضی، “کتاب زندگی و بس (جلد۲)“، انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۸ش
http://mahsan.rasekhoonblog.com
👇مصاحبه با : محمد مجتهد شبستری December 18, 2017
👈موضوع صحبت ما #زندگی است و من میخواهم سؤالهایی را مطرح کنم و از شما جواب بگیرم.
😍حقیقت این است که من زندگی را #میزیم. زندگی برای من، خود به خود حاصل نیست. من زندگی را میزیم، مثل کسی که شنا میکند و احساس میکند که شنا میکند و هرگاه شنا نکند، متوقف است. تجربه من از زندگی کردن، مثل تجربه کسی است که به آب افتاده است و شنا میکند.
بنا بر این، هیچ #تعریفی از زندگی به دست نمیدهم؛ زندگی کردن #تجربه من است و من زندگی را میزیم و هر وقت که نزیم، بسیار کسل میشوم و احساس میکنم همه چیز بی معناست، اما وقتی میزیم، میزیم.
من در خارج از زندگی #معنایی جستجو نمیکنم. من به همین شکل که میزیم، این زیستن برای من معنا دارد و معنای زندگی من، در همین زیستن من است و چون احساس میکنم که زیستن من، مثل شنا کردن در یک بیکران و اقیانوسی بیکران است، زیستن من پیرامون لازم دارد، مثل آب که برای شنا کردن لازم است. بنا بر این تجربه میکنم که تنها نمیزیم بلکه می زیم با #جهان.
جهان بسیار گسترده است و برای ما معلوم نیست که #افق جهان کجاست! به نظر من، افق جهان نهایت ندارد. مفهوم این سخن آن نیست که یک هستی لا یتناهی را از اول تصور میکنم، بلکه به این معناست که مرتب افقهایی جدید کشف میشود. وقتی افقهای جدید کشف میشود، تجربه من از جهانی که با آن میزیم، این خواهد بود که زندگی، یک چیزِ افق نامحدود است و شما هر اندازه بروید، افق همچنان باز میشود.
#تجربه زندگی، چنین تجربهای است و چون چنین است، من تنها نمیزیم بلکه با یک پیرامون در محیط نامحدود از نظر افق میزیم.
👈مراد شما از «میخواهم بزیم» چیست؟ وقتی میگویید «میخواهم بزیم» یعنی چه؟ میخواهید چه کار کنید؟
😍زیستن، زیستن است. کار نیست.
من #تجربهای از خود زیستن دارم. زیستن تعقل و تعامل با زندگی نیست. اینها میتواند تشعشات زیستن باشد، یا چگونگیهای زیستن و یا متعقلانه زیستن باشد و یا با احساسات زیستن، ولی زیستن هیچ کدام از این موارد نیست.
من زندگی را #زیستنی میدانم، نه تعریف کردنی.
👈قابل #فهم چه؟ آیا زندگی، از نظر شما قابل فهم است؟
😍بله، زیستن من، برای من قابل فهم است و من همانگونه که میزیم، میفهمم که چگونه میزیم. زندگی کار و «آکت» است، مثل خوردن که میدانم میخورم و وقتی میخندم، می فهمم چه کاری انجام میدهم. یا وقتی به کسی محبت میورزم، میدانم که چه کار میکنم.
شاید بتوان گفت که زندگی، عین #فهمیدن است. زندگی من، همان لحظه به لحظه فهمیدن من است .
زندگی ، #فهم_وجودی و طرح وجودی است. زندگی، همیشه طرح دارد و طرح است.
👈نگاه جدیدی را مطرح میکنید. میخواهم بدانم شما از چه زمانی به این نگاه رسیدهاید؟
😍من از دوران #جوانی، هر وقت که میخواستند چیزی را تعریف کنند و حد ارائه بدهند، احساس میکردم قبول آن برای من سخت است و مثل این است که مرا متوقف میکند. من احساس میکردم نسبت به آن چیزهایی که میخوانم، عاصی هستم. این موجب میشد همیشه نسبت به محیط و پیرامون تعریف شده، و انسانهای تعریف شده و سیاست های تعریف شده و هر چیز تعریف شده دیگر، اساس چالش داشته باشم.
درباره همه چیز چنین بودم. از این رو، #بیقراری خاصی در زندگی من بوده است که منشأ آن، این بوده که خطها و دیوارها اذیتم میکردند.
👈دیدگاه شما درباره #زبان و زندگی چیست؟
😍حقیقت این است که بدون زبان نمیتوان زندگی کرد. زبان عبارت است از #اظهار انسان، خودش را. انسان با زبان خودش را اظهار میکند. لازم هم نیست که بنویسد، یا بگوید. انسان میتواند در درون، خودش را اظهار کند. بنا بر این، انسان بدون زبان نمیتواند زندگی کند. زبان تجلی زندگی آدم است. بنا بر این، نقش زبان در زندگی خیلی مهم است.
👈درباره #دین و زندگی چه فکر میکنید؟
😍دین همیشه ممکن است وجود داشته باشد. بنا بر این، اگر منظور از دین #عقاید تعریف شده و دستورات تعریف شده باشد که انسانها با آن زندگی کنند، من این را متناسب با آدمهایی که #عصیانهایی در درون آنها وجود دارد، نمیببینم.
اما اگر از #ایمان حرف بزنید، من قبول میکنم. ایمان، ایمان زیسته است. من بدون ایمان نمیزیم. منتها، تلقیهای مختلفی از ایمان وجود دارد. من این را مکرر گفتهام که با ایمان زیستن من؛ یعنی زیستن من در یک #طلب_دایمی. در مصاحبه «قرائت نبوی» هم این را گفتم که من در یک طلب دایمی میزیم و مرتب میخواهم افقها برای من باز شود و دلم نگران یک واقعیت نامتناهی است. این زیستن است و نمیتوانم بدون آن بزیم.
منبع
کریم فیضی، “کتاب زندگی و بس (جلد۲)“، انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۸ش
http://mahsan.rasekhoonblog.com
🌺◾️ تبیین نسبت #دین و #جهان_مدرن 🔻
💠 برای ما دین داران، #زیستن_دین_مدارانه در #دنیای_مدرن به مساله ای بسیار جدی تبدیل شده است. ما هم می خواهیم دین مدار باشیم و هم جهان مدرن را داشته باشیم. با کمال تاسف باید بگوییم هنوز نوشته ای جدی(به جز نوشته های دو اندیشمند معاصر #عبدالکریم_سروش و فرزند ایشان دکتر #سروش_دباغ ) در ایران وجود ندارد که این مساله را در بطن آگاهی ما جای دهد! دلایل متعددی در این زمینه وجود دارد.
ابتدا اینکه ما هنوز درک جامعی از مفهوم #علم نداریم و گمان می کنیم که با انتقال ابزار و تکنولوژی و چند اختراع، علم داریم. در حالی که حتی آن علم و مبانی نظری آن هم در دانشگاه های ما امری وارداتی است! پیش از این در عصر ناصری #میرزا_ملکم_خان، ورود تلگراف را به ایران از نظم اروپایی قیاس می گرفت و معتقد بود که چون چنین ابزاری به راحتی وارد می شود می توان نظم اروپایی را هم وارد کرد و ایران در عرض سه ماه اندازه سه هزار سال پیش رفت می کند(کذا)!
اگرچه ملکم خان سخنش وجهی داشت و انسجام منطقی گفتارش ناظر بر اعراض از سنت بود، اما در نهایت چون میان سنت و شتاب تحولات گسست ایجاد شده بود نمی توانست موفق عمل کند. باری؛ #سروش با تبیین لایه های دین ورزی کشفی کرده است که خودش ارزش آن را می داند اما جالب است که تاکنون به این تفکیک توجه جدی نشده و فقط از سر بازیچه و هوس خوانده شده است. ما اگر می خواهیم دین ورزی خود را سامان دهیم باید قادر باشیم مفاهیم پوسیده و کهنه را از ذهن خود دور بریزیم و به جای فقه سنتی #استاتیکی، فقه پویای #دینامیکی را جایگزین آن کنیم. در غیر این صورت همانگونه که اکنون شاهد هستیم، میان ضرباهنگ تحولات جدید و سنت دینی اختلاف زمانی پیش می آید، و در حالی که جهان پیش می رود، #سنت ، زمان طولانی و کند خود را طی می کند و زمانی که پیوند سنت با وجوه حیات اجتماعی و سیاسی گسسته شود، به دنبال آن دین به عنوان یکی از اجزای سنت به آرامگاه ابدی خود بازمی گردد.
💠 ما هنوز درک نکرده ایم که در دوران پرمخاطره ای به سر می بریم و اگر در این زمینه تدبیری صورت ندهیم شرایط اسفناکی را تجربه خواهیم کرد. ما در این زمینه و برای تبیین نسبت دین و جهان مدرن به جز کوشش جدی دکتر #سروش_دباغ (فیلسوف تحلیلی_اخلاق، و روشنفکر معاصر) هیچ اندیشمند #دردمند دیگری را سراغ نداریم که به صورت جدی بخواهد این مساله را در آگاهی ما جای دهد.
💠 برای ما دین داران، #زیستن_دین_مدارانه در #دنیای_مدرن به مساله ای بسیار جدی تبدیل شده است. ما هم می خواهیم دین مدار باشیم و هم جهان مدرن را داشته باشیم. با کمال تاسف باید بگوییم هنوز نوشته ای جدی(به جز نوشته های دو اندیشمند معاصر #عبدالکریم_سروش و فرزند ایشان دکتر #سروش_دباغ ) در ایران وجود ندارد که این مساله را در بطن آگاهی ما جای دهد! دلایل متعددی در این زمینه وجود دارد.
ابتدا اینکه ما هنوز درک جامعی از مفهوم #علم نداریم و گمان می کنیم که با انتقال ابزار و تکنولوژی و چند اختراع، علم داریم. در حالی که حتی آن علم و مبانی نظری آن هم در دانشگاه های ما امری وارداتی است! پیش از این در عصر ناصری #میرزا_ملکم_خان، ورود تلگراف را به ایران از نظم اروپایی قیاس می گرفت و معتقد بود که چون چنین ابزاری به راحتی وارد می شود می توان نظم اروپایی را هم وارد کرد و ایران در عرض سه ماه اندازه سه هزار سال پیش رفت می کند(کذا)!
اگرچه ملکم خان سخنش وجهی داشت و انسجام منطقی گفتارش ناظر بر اعراض از سنت بود، اما در نهایت چون میان سنت و شتاب تحولات گسست ایجاد شده بود نمی توانست موفق عمل کند. باری؛ #سروش با تبیین لایه های دین ورزی کشفی کرده است که خودش ارزش آن را می داند اما جالب است که تاکنون به این تفکیک توجه جدی نشده و فقط از سر بازیچه و هوس خوانده شده است. ما اگر می خواهیم دین ورزی خود را سامان دهیم باید قادر باشیم مفاهیم پوسیده و کهنه را از ذهن خود دور بریزیم و به جای فقه سنتی #استاتیکی، فقه پویای #دینامیکی را جایگزین آن کنیم. در غیر این صورت همانگونه که اکنون شاهد هستیم، میان ضرباهنگ تحولات جدید و سنت دینی اختلاف زمانی پیش می آید، و در حالی که جهان پیش می رود، #سنت ، زمان طولانی و کند خود را طی می کند و زمانی که پیوند سنت با وجوه حیات اجتماعی و سیاسی گسسته شود، به دنبال آن دین به عنوان یکی از اجزای سنت به آرامگاه ابدی خود بازمی گردد.
💠 ما هنوز درک نکرده ایم که در دوران پرمخاطره ای به سر می بریم و اگر در این زمینه تدبیری صورت ندهیم شرایط اسفناکی را تجربه خواهیم کرد. ما در این زمینه و برای تبیین نسبت دین و جهان مدرن به جز کوشش جدی دکتر #سروش_دباغ (فیلسوف تحلیلی_اخلاق، و روشنفکر معاصر) هیچ اندیشمند #دردمند دیگری را سراغ نداریم که به صورت جدی بخواهد این مساله را در آگاهی ما جای دهد.
دیدگاه مصطفی ملکیان در باب زندگی
[به نظر شما در زندگی] روی هم رفته نیکی ها بیشتر از شرور است یا اینکه شرور بیشتر از نیکیها هستند؟
#مصطفی_ملکیان
من فکر می کنم خیلی به دیدگاه آدم بستگی دارد و من نمی توانم دیدگاه واحدی را بگویم. من می گویم که:
اولاً آیا #جهان است که به ما #درد و #رنج میدهد یا تلقی از ما جهان است که به ما درد و رنج می دهد؟ این یک بحث #فلسفی بسیار جدی ای است. آیا جهان به شما درد و رنج وارد می کند یا اینکه جهان معصوم است و تلقي شما از جهان است که به جهان درد و رنج وارد می کند؟
ثانیاً اینکه آیا شما به #لذت_گرایی سنجیده قائلید یا به لذت گرایی افسار گسیخته؟ اگر به لذت گرایی سنجیده قائل باشید، خیلی از درد و رنجها چون مقدمه ی بسیاری از لذت ها است از آنها انتزاع شر نمی شود اما اگر به لذت گرایی آنی قائل باشید، آن وقت هر درد و رنجی شر تلقی می شود و آن وقت در محاسبه لحاظ میشود که بالاخره شرور بیشتر اند یا نیکیها. فرض کنید من به #اپیکور قائل باشم و معتقد باشم که اکنون من درد و رنجی را می پذیرم به خاطر آنکه دو سال دیگر لذت بزرگی عایدم می شود؛ خب در اینجا این درد و رنجها را من شر تلقی نمی کنم اما اگر مثل آنتیسیس باشم و بگویم که اصلا آینده مهم نیست؛ زندگی خوش، زندگی ای است که هر آن آن بدون درد و رنج باشد، خب در اینجا هر درد و رنجی #طبیعت #شر تلقی می شود.
ثالثاً این هم که چقدر ما جهان را پر از شر و یا کمتر از شر ببینیم، تأثیر دارد. شما اگر انسانها را مجبور ببینید درد و رنج را در جهان می بینید اما شر را در جهان نمی بینید. کما اینکه آتش دست شما را می سوزاند اما شری در کار نیست چون برای آتش اراده ای قائل نیستید. هر چه انسانها را مختارتر ببینید آن وقت درد و رنج هایی را که به شما می رسد، به شر تلقی می کنید.
رابعاً اینکه آیا ما در این جهان آمده ایم که بدون #انانیت زندگی کنیم یا اینکه جهان با همین انانیت ما باید به ما درد و رنجی وارد نکند؟
اگر کسی بگوید که این جهان، جهانی است که درد و رنج هایش به خاطر آن است که نتوانسته ایم انانیت خودمان را از بین ببریم اما اگر گفته شد که بنا نیست که ما نفى انانیت کنیم و جهان خوب جهانی است که در همین جهان هم آدمهای انانیت دار هم درد و رنج نبرند، جهان را پر درد و رنج تر خواهیم دید. این همان دیدگاهی است که امروزه جان هیک از آن به این تعبیر می کند که آیا جهان، زایشگاه روح آدمی است یا آسایشگاه جسم آدمی است؟ اگر بناست که جهان آسایشگاه جسم آدمی باشد که باید بگوییم که جهان، بسیار جهان پر شری است اما اگر بناست که جهان زایشگاه #روح آدمی باشد و آن وقت می بینید که بسیاری از درد و رنجها خیر اند چرا که به زایمان روح تو کمک میکنند.
خامساً اینکه آیا آن امیالی که در ما پدید میآید، مقصرشان را هستی می دانیم یا خودمان؟ مثلا شما #میل به علم دارید و میل به ثروت هم دارید ولی این دو باهم قابل ارضاء نیست. آیا در اینجا که فرضا دو میل متعارض دارید، مقصر خودتان هستید یا هستی؟ اگر مقصر را هستی بدانید، در آن صورت شر جهان را بسیار زیاد می بینید؛ چون ما خیلی از این امیال متعارض در درونمان داریم ولی اگر بگویید تقصیر خود من است که نتوانستم فیلترینگی برای امیال خودم بگذارم و امیال متعارض را همگی با هم عمل نکنم، در اینجا خودتان را مقصر می دانید و درد و رنج جهان را شر انتزاع نمی کنید. در اینکه بالاخره روی هم رفته شر جهان بیشتر است یا خیر جهان، خیلی از #مسائل فلسفی را باید وارسی کرد و از این نظر جواب واحدی نمی توان داد.
مصاحبه حسام شوشتری با مصطفی ملکیان
[به نظر شما در زندگی] روی هم رفته نیکی ها بیشتر از شرور است یا اینکه شرور بیشتر از نیکیها هستند؟
#مصطفی_ملکیان
من فکر می کنم خیلی به دیدگاه آدم بستگی دارد و من نمی توانم دیدگاه واحدی را بگویم. من می گویم که:
اولاً آیا #جهان است که به ما #درد و #رنج میدهد یا تلقی از ما جهان است که به ما درد و رنج می دهد؟ این یک بحث #فلسفی بسیار جدی ای است. آیا جهان به شما درد و رنج وارد می کند یا اینکه جهان معصوم است و تلقي شما از جهان است که به جهان درد و رنج وارد می کند؟
ثانیاً اینکه آیا شما به #لذت_گرایی سنجیده قائلید یا به لذت گرایی افسار گسیخته؟ اگر به لذت گرایی سنجیده قائل باشید، خیلی از درد و رنجها چون مقدمه ی بسیاری از لذت ها است از آنها انتزاع شر نمی شود اما اگر به لذت گرایی آنی قائل باشید، آن وقت هر درد و رنجی شر تلقی می شود و آن وقت در محاسبه لحاظ میشود که بالاخره شرور بیشتر اند یا نیکیها. فرض کنید من به #اپیکور قائل باشم و معتقد باشم که اکنون من درد و رنجی را می پذیرم به خاطر آنکه دو سال دیگر لذت بزرگی عایدم می شود؛ خب در اینجا این درد و رنجها را من شر تلقی نمی کنم اما اگر مثل آنتیسیس باشم و بگویم که اصلا آینده مهم نیست؛ زندگی خوش، زندگی ای است که هر آن آن بدون درد و رنج باشد، خب در اینجا هر درد و رنجی #طبیعت #شر تلقی می شود.
ثالثاً این هم که چقدر ما جهان را پر از شر و یا کمتر از شر ببینیم، تأثیر دارد. شما اگر انسانها را مجبور ببینید درد و رنج را در جهان می بینید اما شر را در جهان نمی بینید. کما اینکه آتش دست شما را می سوزاند اما شری در کار نیست چون برای آتش اراده ای قائل نیستید. هر چه انسانها را مختارتر ببینید آن وقت درد و رنج هایی را که به شما می رسد، به شر تلقی می کنید.
رابعاً اینکه آیا ما در این جهان آمده ایم که بدون #انانیت زندگی کنیم یا اینکه جهان با همین انانیت ما باید به ما درد و رنجی وارد نکند؟
اگر کسی بگوید که این جهان، جهانی است که درد و رنج هایش به خاطر آن است که نتوانسته ایم انانیت خودمان را از بین ببریم اما اگر گفته شد که بنا نیست که ما نفى انانیت کنیم و جهان خوب جهانی است که در همین جهان هم آدمهای انانیت دار هم درد و رنج نبرند، جهان را پر درد و رنج تر خواهیم دید. این همان دیدگاهی است که امروزه جان هیک از آن به این تعبیر می کند که آیا جهان، زایشگاه روح آدمی است یا آسایشگاه جسم آدمی است؟ اگر بناست که جهان آسایشگاه جسم آدمی باشد که باید بگوییم که جهان، بسیار جهان پر شری است اما اگر بناست که جهان زایشگاه #روح آدمی باشد و آن وقت می بینید که بسیاری از درد و رنجها خیر اند چرا که به زایمان روح تو کمک میکنند.
خامساً اینکه آیا آن امیالی که در ما پدید میآید، مقصرشان را هستی می دانیم یا خودمان؟ مثلا شما #میل به علم دارید و میل به ثروت هم دارید ولی این دو باهم قابل ارضاء نیست. آیا در اینجا که فرضا دو میل متعارض دارید، مقصر خودتان هستید یا هستی؟ اگر مقصر را هستی بدانید، در آن صورت شر جهان را بسیار زیاد می بینید؛ چون ما خیلی از این امیال متعارض در درونمان داریم ولی اگر بگویید تقصیر خود من است که نتوانستم فیلترینگی برای امیال خودم بگذارم و امیال متعارض را همگی با هم عمل نکنم، در اینجا خودتان را مقصر می دانید و درد و رنج جهان را شر انتزاع نمی کنید. در اینکه بالاخره روی هم رفته شر جهان بیشتر است یا خیر جهان، خیلی از #مسائل فلسفی را باید وارسی کرد و از این نظر جواب واحدی نمی توان داد.
مصاحبه حسام شوشتری با مصطفی ملکیان
🔴 #پست_ویژه
#نفوذ_مرجعیت (۱)
💠 آیت الله العظمی سیستانی، پرنفوذ ترین شخصیت جهان
📝 حرف هایی شنیدنی از روزنامه فرانسوی لوموند
🗞 به گزارش شیعه نیوز، روزنامه فرانسوی «لوموند» در مطلبی به قلم «لویی ایمبر»، آیتالله العظمی سیستانی مرجع بزرگ شیعیان را، پرنفوذترین شخصیت نامید که فقدان او موجب ایجاد خلأ در #عراق خواهد شد.
🔸 لوموند نوشت: آیتالله العظمی سیستانی مراجعان خود را به سادگی در دفتر کار تقریبا خالی خود در شهر قدیمی #نجف بر روی نیمکت سادهای پذیرش میکند... و در واقع میتوان گفت که #تواضع و فروتنی وی به میزان قدرت اوست.
🔹 وی همانند و نظیری در عراق و سراسر #جهان تشیع ندارد و هاله نفوذ وی از ایران تا لبنان، از افغانستان تا هند و جنوب آسیا گسترش یافته است.
🔸 در بغداد، حاکمان از دستورها و فرامین این مذهبی کمحرف و ساکت که آشکارا اقدام به تحقیر فسادها، ناتوانیها و رذالتهای آنان میکند، اطاعت کرده و تسلیم میشوند.
✍🏼 آیتالله العظمی سیستانی در سن ۸۷ سالگی با وجود کهولت سن و پیری هنوز هم در #ایران به عنوان همسایه قدرتمند شیعه خود که قدرت شبهاستعماری در عراق دارد، نفوذ دارد.
📆 از زمانیکه اشغالگران آمریکایی از سال ۲۰۱۱ خاک عراق را ترک کردهاند، وی به سدی قوی برای جمهوری اسلامی عراق در برابر نفوذ آمریکا بر جمعیت ۲۳ میلیونی آن تبدیل شده است.
⭕️ آیتالله العظمی سیستانی هرگز اقدام به سخنرانی عمومی نمیکند و رسانهها و مطبوعات را به حضور نمیپذیرد و از طریق نزدیکانش از اخبار و تحولات مطلع شده و بدقت آنها را پیگیری میکند.
🔹 وی با پوستی خاکستری رنگ و چهرهای پوشیده از محاسن سفید و عمامهای سیاه از اولاد پیامبر روزی از این دنیا خواهد رفت و خلأ بزرگی در این کشور درگیر جنگ پدید خواهد آمد...
🔸 و این در حالیست که طلاب نجف از هماکنون در تلاش خود برای جانشینی وی هستند. شیعیان آیتالله العظمی سیستانی را دوست دارند و رهبران سنی به او احترام میگذارند و به نوعی میتوان از وی به عنوان سدی در برابر نفرت فرقهای و عطایی کمکی برای کشور عراق که در حال فرو ریختن است، نام برد.
🔴 هاله نفوذ آیتالله العظمی سیستانی از سال ۲۰۰۳ و از زمانیکه حمله آمریکا به عراق به حکومت ۳۴ ساله #صدام در این کشور پایان داد، آغاز شد.
🔹 نجف در آن زمان شهری به خاک و خون کشیده بود و روحانیون آن پس از آزار و اذیت از جانب بعثیها کانون #شیعه را ترک کرده و به شهر #قم ایران پناه آوردند و آیتالله سیستانی که تا آن زمان تحت نظارت خانگی قرار داشت هیچگونه اثری از خود منتشر نکرده بود و هیچ سخنرانی سیاسی ایراد نکرده بود اما با این وجود مرجع تقلید بسیاری از شیعیان جهان بود.
🔸 سیدعلی حسینی سیستانی از مراجع تقلید شیعه در شهر #مشهد متولد شد. وی پس از درگذشت سید عبدالاعلی سبزواری زمام #مرجعیت حوزه علمیه نجف را به دست گرفت و شروع به فرستادن اجازات، تقسیم و پخش حقوق و تدریس از روی منبر خوئی در مسجد (خضرا) کرد.
🌍 به این صورت، سیستانی شهرت زیادی در عراق، کشورهای خلیج فارس، هند، آفریقا و مخصوصا در میان قشر جوان پیدا کرد.
👈🏼 پس از جنگ سال ۲۰۰۲ آمریکا - عراق و اشغال عراق توسط آمریکا، نقش سیستانی در اوضاع عراق و اتحاد و امنیت این کشور، از اهمیت بسزایی برخوردار شد و در صدر اخبار رسانهای قرار گرفت.
📒 دو کتاب "دیدگاه های سیاسی اجتماعی آیتالله العظمی سیستانی در مسائل عراق" و "ناگفته هایی از سفر درمانی آیتالله العظمی سیستانی و بحران نجف" گوشههایی از نقش آفرینی ایشان در آن مرحله را بازگو میکند.
📰 «نیوزویک» در تحلیلی در سال ۱۳۸۸ از سید جواد شهرستانی داماد و نماینده وی در ایران و مدیر مؤسسه آلالبیت بهعنوان یکی از ۲۰ چهره با نفوذ در ایران نام برد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
#نفوذ_مرجعیت (۱)
💠 آیت الله العظمی سیستانی، پرنفوذ ترین شخصیت جهان
📝 حرف هایی شنیدنی از روزنامه فرانسوی لوموند
🗞 به گزارش شیعه نیوز، روزنامه فرانسوی «لوموند» در مطلبی به قلم «لویی ایمبر»، آیتالله العظمی سیستانی مرجع بزرگ شیعیان را، پرنفوذترین شخصیت نامید که فقدان او موجب ایجاد خلأ در #عراق خواهد شد.
🔸 لوموند نوشت: آیتالله العظمی سیستانی مراجعان خود را به سادگی در دفتر کار تقریبا خالی خود در شهر قدیمی #نجف بر روی نیمکت سادهای پذیرش میکند... و در واقع میتوان گفت که #تواضع و فروتنی وی به میزان قدرت اوست.
🔹 وی همانند و نظیری در عراق و سراسر #جهان تشیع ندارد و هاله نفوذ وی از ایران تا لبنان، از افغانستان تا هند و جنوب آسیا گسترش یافته است.
🔸 در بغداد، حاکمان از دستورها و فرامین این مذهبی کمحرف و ساکت که آشکارا اقدام به تحقیر فسادها، ناتوانیها و رذالتهای آنان میکند، اطاعت کرده و تسلیم میشوند.
✍🏼 آیتالله العظمی سیستانی در سن ۸۷ سالگی با وجود کهولت سن و پیری هنوز هم در #ایران به عنوان همسایه قدرتمند شیعه خود که قدرت شبهاستعماری در عراق دارد، نفوذ دارد.
📆 از زمانیکه اشغالگران آمریکایی از سال ۲۰۱۱ خاک عراق را ترک کردهاند، وی به سدی قوی برای جمهوری اسلامی عراق در برابر نفوذ آمریکا بر جمعیت ۲۳ میلیونی آن تبدیل شده است.
⭕️ آیتالله العظمی سیستانی هرگز اقدام به سخنرانی عمومی نمیکند و رسانهها و مطبوعات را به حضور نمیپذیرد و از طریق نزدیکانش از اخبار و تحولات مطلع شده و بدقت آنها را پیگیری میکند.
🔹 وی با پوستی خاکستری رنگ و چهرهای پوشیده از محاسن سفید و عمامهای سیاه از اولاد پیامبر روزی از این دنیا خواهد رفت و خلأ بزرگی در این کشور درگیر جنگ پدید خواهد آمد...
🔸 و این در حالیست که طلاب نجف از هماکنون در تلاش خود برای جانشینی وی هستند. شیعیان آیتالله العظمی سیستانی را دوست دارند و رهبران سنی به او احترام میگذارند و به نوعی میتوان از وی به عنوان سدی در برابر نفرت فرقهای و عطایی کمکی برای کشور عراق که در حال فرو ریختن است، نام برد.
🔴 هاله نفوذ آیتالله العظمی سیستانی از سال ۲۰۰۳ و از زمانیکه حمله آمریکا به عراق به حکومت ۳۴ ساله #صدام در این کشور پایان داد، آغاز شد.
🔹 نجف در آن زمان شهری به خاک و خون کشیده بود و روحانیون آن پس از آزار و اذیت از جانب بعثیها کانون #شیعه را ترک کرده و به شهر #قم ایران پناه آوردند و آیتالله سیستانی که تا آن زمان تحت نظارت خانگی قرار داشت هیچگونه اثری از خود منتشر نکرده بود و هیچ سخنرانی سیاسی ایراد نکرده بود اما با این وجود مرجع تقلید بسیاری از شیعیان جهان بود.
🔸 سیدعلی حسینی سیستانی از مراجع تقلید شیعه در شهر #مشهد متولد شد. وی پس از درگذشت سید عبدالاعلی سبزواری زمام #مرجعیت حوزه علمیه نجف را به دست گرفت و شروع به فرستادن اجازات، تقسیم و پخش حقوق و تدریس از روی منبر خوئی در مسجد (خضرا) کرد.
🌍 به این صورت، سیستانی شهرت زیادی در عراق، کشورهای خلیج فارس، هند، آفریقا و مخصوصا در میان قشر جوان پیدا کرد.
👈🏼 پس از جنگ سال ۲۰۰۲ آمریکا - عراق و اشغال عراق توسط آمریکا، نقش سیستانی در اوضاع عراق و اتحاد و امنیت این کشور، از اهمیت بسزایی برخوردار شد و در صدر اخبار رسانهای قرار گرفت.
📒 دو کتاب "دیدگاه های سیاسی اجتماعی آیتالله العظمی سیستانی در مسائل عراق" و "ناگفته هایی از سفر درمانی آیتالله العظمی سیستانی و بحران نجف" گوشههایی از نقش آفرینی ایشان در آن مرحله را بازگو میکند.
📰 «نیوزویک» در تحلیلی در سال ۱۳۸۸ از سید جواد شهرستانی داماد و نماینده وی در ایران و مدیر مؤسسه آلالبیت بهعنوان یکی از ۲۰ چهره با نفوذ در ایران نام برد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
Forwarded from باورهای قدیم و اندیشه های نو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◾#جواب_دادن_خدا بر اساس آن چیزی که از قرآن میفهمیم، این گونه شروع میشود که:
#اولاً تجربه تنهایی و #فردیت و اضطرار و اضطراب انسان عمق پیدا میکند و انسان کاملاً و با تمام وجود به آن تن میدهد،
#سپس انسان به تدریج در آن وضعیت با پیرامون خود یعنی #جهان احساس #خویشاوندی میکند و عضوی از جهان میشود و این همان است که محققان عرفان از آن به #تجربه_اتحاد با هستی تعبیر کردهاند.
▪️وقتی شخص خود را عضوی و جزئی از جهان تجربه میکند، در این حال گویی جهان #دریایی است که او هم #قطرهای یا موجی یا بخشی از این دریاست.
▪️از #تنهایی رها شدن همین است و #جواب خدا هم همین است.
هر چه حالت دعا عمیقتر و #طولانیتر شود، جهان #فراختر و با عظمتتر و مواجتر و رازآمیزتر تجربه میشود،
و این تجربه همان تجربه خود #خداست، در آن حد که برای انسان ممکن است.
اینگونه است که #جواب_دادن_خدا همان #ظهور خود خدا برای انسان است. در حد طاقت انسان.
▫️متن: معنای دعا در قرآن
استاد محمد مجتهد #شبستری
▫️ویدئو: سخنرانی خدا راز جهان جلسه 66
https://t.me/beshnofekrkon
#اولاً تجربه تنهایی و #فردیت و اضطرار و اضطراب انسان عمق پیدا میکند و انسان کاملاً و با تمام وجود به آن تن میدهد،
#سپس انسان به تدریج در آن وضعیت با پیرامون خود یعنی #جهان احساس #خویشاوندی میکند و عضوی از جهان میشود و این همان است که محققان عرفان از آن به #تجربه_اتحاد با هستی تعبیر کردهاند.
▪️وقتی شخص خود را عضوی و جزئی از جهان تجربه میکند، در این حال گویی جهان #دریایی است که او هم #قطرهای یا موجی یا بخشی از این دریاست.
▪️از #تنهایی رها شدن همین است و #جواب خدا هم همین است.
هر چه حالت دعا عمیقتر و #طولانیتر شود، جهان #فراختر و با عظمتتر و مواجتر و رازآمیزتر تجربه میشود،
و این تجربه همان تجربه خود #خداست، در آن حد که برای انسان ممکن است.
اینگونه است که #جواب_دادن_خدا همان #ظهور خود خدا برای انسان است. در حد طاقت انسان.
▫️متن: معنای دعا در قرآن
استاد محمد مجتهد #شبستری
▫️ویدئو: سخنرانی خدا راز جهان جلسه 66
https://t.me/beshnofekrkon