Forwarded from مصطفى دلشاد تهرانى
#درس_گفتارها
متن فایل صوتی شماره ۱۱
🕘 مدت: ۶ دقیقه و ۴۷ثانیه
⭕️قضاوتهای بخشینگرانه
یکی از آسیبهای رایج در اظهارنظرهای دینی، علمی، اجتماعی و جز اینها، اظهارنظرهای بخشینگرانه است. یعنی دیدن و دریافتن و فهمیدن جزئی از یک کل و اظهارنظر و قضاوت درباره آن کل، بر اساس همان جزء.
چنین اظهارنظرها و قضاوتها، به شدت، در معرض خطاست. دیدن یک آیه از قرآن کریم در موضوعی و ندیدن چندین و چند آیهٔ دیگر که مرتبط به آن موضوع است، اجزاء آن را مشخص میکند، گاهی قیدی در آن میزند یا تخصیصی ایجاد میکند.
توجه به یک حدیث در امری و بیتوجهی به چندین و چند حدیث مرتبط با آن، اعم از مخالف، معارض، مؤیِد و مخصِّص و مقیّدش.
شنیدن و یا خواندن جزئی از یک مطلب مفصل و اظهارنظر و قضاوت بر اساس همان مطلب ناقص.
در نهجالبلاغه در خطبهٔ شماره ۲۱۰، مطابق شمارهگذاری دکتر صبحی صالح، مطلب بسیار آموزندهای وارد شده است.
از امیرمؤمنان علی (ع) درباره حدیثهای نودرآورده و #بدعت_آمیز، پرسش شد و اینکه چرا خبرهایی که از پیامبراکرم در دست مردم است، چنین ناهمگون است و در آن این همه اختلاف دیده میشود.
امیرمؤمنان به بررسی این امر پرداخت و ابتدا به جعل حدیث و خبر و دخل و تصرف در احادیث و روایات اشاره کرد. بعد به اشتباهفهمیدن و دچار خطا و فراموشیگشتن شنونده و راوی پرداخت و سپس مطلبی فرمود که متناسب با این موضوع است:
«ُ وَ رَجُلٌ ثَالِثٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ- صلى الله عليه واله- شَيْئاً يَأْمُرُ بِهِ ثُمَّ نَهَى عَنْهُ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ أَوْ سَمِعَهُ يَنْهَى عَنْ شَيْءٍ ثُمَّ أَمَرَ بِهِ وَ هُوَ لَا يَعْلَم»
سومین شخص، کسی است که شنید پیامبر خدا(ص) به چیزی فرمان داد ولی اینکه مدتی بعد، از آن بازداشت و از آن نهی کرد، این را نشنید.
یعنی آن کس نهی و بازداشت پیامبر از آن کار را نشنید و دیگر نمیداند یا شنید که پیامبر از چیزی بازداشت و نهی کرد ولی پیامبر بعد از مدتی به آن فرمان داد و این شخص فرماندادن پیامبر را نشنیده و نمیداند.
بعد حضرت فرمودند که:
«فَحَفِظَ الْمَنْسُوخَ وَ لَمْ يَحْفَظِ النَّاسِخَ فَلَوْ يَعْلَمُ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضَهُ وَ لَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ إِذْ سَمِعُوهُ مِنْهُ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضُوه»
پس این شخص، آن مطلب #زدوده و #منسوخ را پیش خودش نگهداشته و آن مطلب زداینده و #ناسخ را نگهنداشته و فقط همان را نقل میکند.
اگر میدانست که آن سخن زدوده و نسخ شده بیگمان آن را به دور میافکند و رها میکرد.
و مسلمانها هم هنگامی که آن را از او شنیده بودند میدانستند که آن سخن، زدوده و نسخشده بیگمان آن را از او نمیپذیرفتند.
بنابراین لازم است در هر اظهارنظر و قضاوتی از بخشینگری پرهیز شود. جستوجوی لازم صورت بگیرد، پس از ملاحظه و دیدن مجموعه یک چیز، درباره آن اظهارنظر و قضاوت انجام بگیرد وگرنه اظهار نظرها و قضاوتهای ما از جنس نظردادن و حکمکردن درباره #فیل در خانه تاریک است.
داستانی که ملای روم در #مثنوی آورده که هندیها فیلی را به منطقهای اهدا کرده بودند و این فیل در خانهای نگهداشته شده بود.
شب بود و مردم عجله داشتند که بروند و این فیل را ببینند.
هر کسی رفت و دستی کشید، دست او بر جزئی و بر اندامی از فیل رسید. آنها بر اساس همان جزء و آن اندام درباره کل فیل قضاوت کردند.
پیل اندر خانۀ تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همی شد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود
اندر آن تاریکیاش کف میبسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید
آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چون پایش بسود
گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست
گفت خود این پیل چون تختی بدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید
فهم آن می کرد هر جا می شنید
از نظر گه گفتشان شد مختلف
آن یکی دالش لقب داد، این الف
در کف هر کس اگر شمعی بدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی
ان شاءالله که ما از چنین اظهار نظرها و قضاوتهایی بپرهیزیم.
#قضاوت_هاى_بخشى_نگرانه #اختلاف_حديث #ناسخ #منسوخ
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
@delshadtehrani
متن فایل صوتی شماره ۱۱
🕘 مدت: ۶ دقیقه و ۴۷ثانیه
⭕️قضاوتهای بخشینگرانه
یکی از آسیبهای رایج در اظهارنظرهای دینی، علمی، اجتماعی و جز اینها، اظهارنظرهای بخشینگرانه است. یعنی دیدن و دریافتن و فهمیدن جزئی از یک کل و اظهارنظر و قضاوت درباره آن کل، بر اساس همان جزء.
چنین اظهارنظرها و قضاوتها، به شدت، در معرض خطاست. دیدن یک آیه از قرآن کریم در موضوعی و ندیدن چندین و چند آیهٔ دیگر که مرتبط به آن موضوع است، اجزاء آن را مشخص میکند، گاهی قیدی در آن میزند یا تخصیصی ایجاد میکند.
توجه به یک حدیث در امری و بیتوجهی به چندین و چند حدیث مرتبط با آن، اعم از مخالف، معارض، مؤیِد و مخصِّص و مقیّدش.
شنیدن و یا خواندن جزئی از یک مطلب مفصل و اظهارنظر و قضاوت بر اساس همان مطلب ناقص.
در نهجالبلاغه در خطبهٔ شماره ۲۱۰، مطابق شمارهگذاری دکتر صبحی صالح، مطلب بسیار آموزندهای وارد شده است.
از امیرمؤمنان علی (ع) درباره حدیثهای نودرآورده و #بدعت_آمیز، پرسش شد و اینکه چرا خبرهایی که از پیامبراکرم در دست مردم است، چنین ناهمگون است و در آن این همه اختلاف دیده میشود.
امیرمؤمنان به بررسی این امر پرداخت و ابتدا به جعل حدیث و خبر و دخل و تصرف در احادیث و روایات اشاره کرد. بعد به اشتباهفهمیدن و دچار خطا و فراموشیگشتن شنونده و راوی پرداخت و سپس مطلبی فرمود که متناسب با این موضوع است:
«ُ وَ رَجُلٌ ثَالِثٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ- صلى الله عليه واله- شَيْئاً يَأْمُرُ بِهِ ثُمَّ نَهَى عَنْهُ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ أَوْ سَمِعَهُ يَنْهَى عَنْ شَيْءٍ ثُمَّ أَمَرَ بِهِ وَ هُوَ لَا يَعْلَم»
سومین شخص، کسی است که شنید پیامبر خدا(ص) به چیزی فرمان داد ولی اینکه مدتی بعد، از آن بازداشت و از آن نهی کرد، این را نشنید.
یعنی آن کس نهی و بازداشت پیامبر از آن کار را نشنید و دیگر نمیداند یا شنید که پیامبر از چیزی بازداشت و نهی کرد ولی پیامبر بعد از مدتی به آن فرمان داد و این شخص فرماندادن پیامبر را نشنیده و نمیداند.
بعد حضرت فرمودند که:
«فَحَفِظَ الْمَنْسُوخَ وَ لَمْ يَحْفَظِ النَّاسِخَ فَلَوْ يَعْلَمُ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضَهُ وَ لَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ إِذْ سَمِعُوهُ مِنْهُ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضُوه»
پس این شخص، آن مطلب #زدوده و #منسوخ را پیش خودش نگهداشته و آن مطلب زداینده و #ناسخ را نگهنداشته و فقط همان را نقل میکند.
اگر میدانست که آن سخن زدوده و نسخ شده بیگمان آن را به دور میافکند و رها میکرد.
و مسلمانها هم هنگامی که آن را از او شنیده بودند میدانستند که آن سخن، زدوده و نسخشده بیگمان آن را از او نمیپذیرفتند.
بنابراین لازم است در هر اظهارنظر و قضاوتی از بخشینگری پرهیز شود. جستوجوی لازم صورت بگیرد، پس از ملاحظه و دیدن مجموعه یک چیز، درباره آن اظهارنظر و قضاوت انجام بگیرد وگرنه اظهار نظرها و قضاوتهای ما از جنس نظردادن و حکمکردن درباره #فیل در خانه تاریک است.
داستانی که ملای روم در #مثنوی آورده که هندیها فیلی را به منطقهای اهدا کرده بودند و این فیل در خانهای نگهداشته شده بود.
شب بود و مردم عجله داشتند که بروند و این فیل را ببینند.
هر کسی رفت و دستی کشید، دست او بر جزئی و بر اندامی از فیل رسید. آنها بر اساس همان جزء و آن اندام درباره کل فیل قضاوت کردند.
پیل اندر خانۀ تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همی شد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود
اندر آن تاریکیاش کف میبسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید
آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چون پایش بسود
گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست
گفت خود این پیل چون تختی بدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید
فهم آن می کرد هر جا می شنید
از نظر گه گفتشان شد مختلف
آن یکی دالش لقب داد، این الف
در کف هر کس اگر شمعی بدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی
ان شاءالله که ما از چنین اظهار نظرها و قضاوتهایی بپرهیزیم.
#قضاوت_هاى_بخشى_نگرانه #اختلاف_حديث #ناسخ #منسوخ
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
@delshadtehrani