https://www.google.com/amp/s/www.didarnews.ir/fa/amp/news/156202
استاد ملکیان و ایدئولوژیک کردن سیاست!
مصاحبهٔ استاد مصطفی ملکیان را که با دیدارنیوز دیدم، یکّه خوردم!
راستش به کارگیری این نوع واژهها و عبارات برای صورتبندی امر سیاسی، هیچ نامی جز ایدئولوژیک کردن سیاست ندارد. ایدئولوژی چیزی جز سادهسازی و مطلقانگاری از پدیدههای پیچیده و نسبی نیست و این درست همان کاری است که جناب استاد در این مصاحبه در مورد سیاست انجام داده است.
اگر ایدئولوژیک کردن دین که به زندهیاد مرحوم دکتر شریعتی نسبت داده میشود، امری مذموم و با پیامدهای منفی بوده است، ایدئولوژیک کردن سیاست به طریق اُولی مذمومتر و با پیامدهای منفیتر است.
من احترام بسیار زیادی برای استاد ملکیان قائلم و به صفا و صداقت او اطمینان دارم، اما به نظرم این نوع صورتبندی از امور سیاسی به همان نقطهای میرسد که او در اوایل اتقلاب تجربه کرده و از آن اظهار پشیمانی میکند.
این انتقادات از ارادت من به استاد ملکیان چیزی نمیکاهد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
استاد ملکیان و ایدئولوژیک کردن سیاست!
مصاحبهٔ استاد مصطفی ملکیان را که با دیدارنیوز دیدم، یکّه خوردم!
راستش به کارگیری این نوع واژهها و عبارات برای صورتبندی امر سیاسی، هیچ نامی جز ایدئولوژیک کردن سیاست ندارد. ایدئولوژی چیزی جز سادهسازی و مطلقانگاری از پدیدههای پیچیده و نسبی نیست و این درست همان کاری است که جناب استاد در این مصاحبه در مورد سیاست انجام داده است.
اگر ایدئولوژیک کردن دین که به زندهیاد مرحوم دکتر شریعتی نسبت داده میشود، امری مذموم و با پیامدهای منفی بوده است، ایدئولوژیک کردن سیاست به طریق اُولی مذمومتر و با پیامدهای منفیتر است.
من احترام بسیار زیادی برای استاد ملکیان قائلم و به صفا و صداقت او اطمینان دارم، اما به نظرم این نوع صورتبندی از امور سیاسی به همان نقطهای میرسد که او در اوایل اتقلاب تجربه کرده و از آن اظهار پشیمانی میکند.
این انتقادات از ارادت من به استاد ملکیان چیزی نمیکاهد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
خون از خون رنگینتر است؟
وقتی عمربن خطاب خلیفۀ دوم بر اثر ضربۀ خنجر فیروز نهاوندی -ابولؤلؤ- وفات یافت، عبیدالله فرزند ارشد خلیفه چنان خشمگین شد که به جانِ خانوادۀ ضارب افتاد و هرمزان از سرداران ایرانی را نیز به ظن دست داشتن در قتل پدر، به ضرب شمشیر کشت.
مولاعلی از کشتن هرمزان چنان به خشم آمد که قسم یاد کرد هر گاه دستش رسد، عبیدالله را در ازای ریختن خون هرمزان ایرانی قصاص کند.
سعدبن ابیوقاص، مدتی عبیدالله را در حبس نگه داشت، اما عثمان بنعفان خلیفۀ سوم او را بخشید. هنگامی که علی به خلافت رسید، عبیدالله از ترس قصاص شدن توسط علی به معاویه پناه برد و به لشکر شامیان پیوست.
به دلیل همین سابقه بود که وقتی مولاعلی، خود ضربت خورد به فرزندانش وصیت کرد که مبادا پس از مرگش به این بهانه که امیرالمؤمنین را کشتهاند، به جان مردم بیفتند. او گفت؛ یک ضربت در برابر یک ضربت! و یا عفو، چرا که خدا عفو را دوست دارد.
علی با آنکه خلیفه بود، خون خود را رنگینتر از هیچکدام از مردم نمیدید، در روزگار ما اما خون از خون رنگینتر شده است! جانی را در برابر زخمی میگیرند و چند جان را در برابر یک جان!
در جریان ناآرامیهای سال گذشته، مرحوم روحالله عجمیان کشته شد. بابت قتل او، دو نفر اعدام و شماری از جمله دکتر حمید قرهحسنلو و همسرش به حبسهای طولانی و تبعید در زندان محکوم شدهاند!
با این همه، پدر مرحوم عجمیان به جای آنکه نسبت به این نابرابری و احقاق حقوق متهمان بخصوص متهمی مثل دکتر قرهحسنلو که شرحی دلخراش از بدرفتاری با خود و خانوادهاش داده است، حساسیت نشان دهد، خواهان شدت عمل بیشتر نسبت به متهمان بیشتر شده است! او در یک برنامۀ زندۀ تلویزیونی، حتی علی اکبر ولایتی را - احتمالاً به دلیل درخواستش برای تعدیل حکم برخی محکومان- قاتل فرزند خود معرفی کرده است!
وقتی حکومتی خون یک حامی خود را از خون هموطنان معترض، رنگینتر میبیند و حتی به سنت دیرینۀ دینیِ "یکی در مقابل یکی" آن هم در چارچوب یک کشور رضایت نمیدهد، آنگاه چطور انتظار میرود که اسرائیل خون اتباع یهودی خود را نسبت به خون مردمی بیگانه و جدا از خود، برابر ببیند و دست از کشتار بردارد؟
#احمد_زیدآبادی
وقتی عمربن خطاب خلیفۀ دوم بر اثر ضربۀ خنجر فیروز نهاوندی -ابولؤلؤ- وفات یافت، عبیدالله فرزند ارشد خلیفه چنان خشمگین شد که به جانِ خانوادۀ ضارب افتاد و هرمزان از سرداران ایرانی را نیز به ظن دست داشتن در قتل پدر، به ضرب شمشیر کشت.
مولاعلی از کشتن هرمزان چنان به خشم آمد که قسم یاد کرد هر گاه دستش رسد، عبیدالله را در ازای ریختن خون هرمزان ایرانی قصاص کند.
سعدبن ابیوقاص، مدتی عبیدالله را در حبس نگه داشت، اما عثمان بنعفان خلیفۀ سوم او را بخشید. هنگامی که علی به خلافت رسید، عبیدالله از ترس قصاص شدن توسط علی به معاویه پناه برد و به لشکر شامیان پیوست.
به دلیل همین سابقه بود که وقتی مولاعلی، خود ضربت خورد به فرزندانش وصیت کرد که مبادا پس از مرگش به این بهانه که امیرالمؤمنین را کشتهاند، به جان مردم بیفتند. او گفت؛ یک ضربت در برابر یک ضربت! و یا عفو، چرا که خدا عفو را دوست دارد.
علی با آنکه خلیفه بود، خون خود را رنگینتر از هیچکدام از مردم نمیدید، در روزگار ما اما خون از خون رنگینتر شده است! جانی را در برابر زخمی میگیرند و چند جان را در برابر یک جان!
در جریان ناآرامیهای سال گذشته، مرحوم روحالله عجمیان کشته شد. بابت قتل او، دو نفر اعدام و شماری از جمله دکتر حمید قرهحسنلو و همسرش به حبسهای طولانی و تبعید در زندان محکوم شدهاند!
با این همه، پدر مرحوم عجمیان به جای آنکه نسبت به این نابرابری و احقاق حقوق متهمان بخصوص متهمی مثل دکتر قرهحسنلو که شرحی دلخراش از بدرفتاری با خود و خانوادهاش داده است، حساسیت نشان دهد، خواهان شدت عمل بیشتر نسبت به متهمان بیشتر شده است! او در یک برنامۀ زندۀ تلویزیونی، حتی علی اکبر ولایتی را - احتمالاً به دلیل درخواستش برای تعدیل حکم برخی محکومان- قاتل فرزند خود معرفی کرده است!
وقتی حکومتی خون یک حامی خود را از خون هموطنان معترض، رنگینتر میبیند و حتی به سنت دیرینۀ دینیِ "یکی در مقابل یکی" آن هم در چارچوب یک کشور رضایت نمیدهد، آنگاه چطور انتظار میرود که اسرائیل خون اتباع یهودی خود را نسبت به خون مردمی بیگانه و جدا از خود، برابر ببیند و دست از کشتار بردارد؟
#احمد_زیدآبادی
ستایش از زیدیها به دلیل نفی تقیه؟
یک سایت منسوب به نهادهای امنیتی با افتخار از فردی نقل کرده است که: "شیعیان زیدی-حوثیها- چیزی به اسم مسامحه یا تقیه نمیشناسند!" و به همین جهت نیز "اخطار دهها کشور از جمله ایالات متحده در مورد عواقب حمله به کشتیها در دریای سرخ را نادیده گرفتهاند."
خب اگر تقیه خوب و مفید است، چرا حوثیها به دلیل عدم باور و پایبندی به آن، تلویحاً مورد ستایش قرار گرفتهاند؟ مگر عدم التزام به یک امر خوب، جای ستایش دارد؟ اما اگر تقیه بد و مضر است، پس چرا فقه شیعۀ دوازده امامی، پایبندی به آن را برای حفظ جان و مال خود و دیگران، واجب شمرده است؟ آیا منظورتان این است که "فقه امامی" امر مضر و نادرستی را واجب کرده است؟
#احمد_زیدآبادی
یک سایت منسوب به نهادهای امنیتی با افتخار از فردی نقل کرده است که: "شیعیان زیدی-حوثیها- چیزی به اسم مسامحه یا تقیه نمیشناسند!" و به همین جهت نیز "اخطار دهها کشور از جمله ایالات متحده در مورد عواقب حمله به کشتیها در دریای سرخ را نادیده گرفتهاند."
خب اگر تقیه خوب و مفید است، چرا حوثیها به دلیل عدم باور و پایبندی به آن، تلویحاً مورد ستایش قرار گرفتهاند؟ مگر عدم التزام به یک امر خوب، جای ستایش دارد؟ اما اگر تقیه بد و مضر است، پس چرا فقه شیعۀ دوازده امامی، پایبندی به آن را برای حفظ جان و مال خود و دیگران، واجب شمرده است؟ آیا منظورتان این است که "فقه امامی" امر مضر و نادرستی را واجب کرده است؟
#احمد_زیدآبادی
سیزده به در و شهادت مولا
ایرانیان حدود 14 قرن است که در کنار حفظ سنتهای ملی و تاریخی خود، هر کدام به قرائتهای مختلفی از اسلام باور پیدا کرده و با آن زیستهاند. عدم تطبیق دو تقویم خورشیدی و قمری نیز که بعضاً عیدی را با عزایی همزمان کرده، خللی در سلوک آنان پدید نیاورده است.
تجربۀ تلخ قرائتی نوظهور از اسلام در سالهای اخیر اما عدهای را به هوس انداخته است تا به زعم خود نه تنها تجربههای عمیق فکری و معنوی و اخلاقی و اجتماعی ایرانیان در طول 1400 سال گذشته را نادیده بگیرند بلکه آن را "انحرافی" در روند تطور بالندگی قوم ایرانی معرفی کنند.
در واقع این تصورات از جنس هذیان است و حاصل مثبتی ندارد که جای خود، صرفاً به گسیختگی فزایندۀ انسجام ملی و نابودی هویت ایرانی منجر میشود.
همانطور که بارها تأکید کردهام، دین امری فراملی است و همانطور که آمریکائیان و اروپائیان و روسها و مردم دیگر مناطق جهان، هر کدام طبق قرائتی خاص، آیین عیسی مسیح - جوانی یهودی از ناصره - را به عنوان مبنای رستگاری روحی خود پذیرفتهاند، مردمانی در سراسر جهان از مالزی و اندونزی در سواحل اقیانوس آرام تا مراکش در ساحل اقیانوس اطلس نیز هر کدام طبق فهم مخصوص خود، آیین محمد را دستمایۀ نجات معنوی و اخلاقی خود قرار دادهاند.
بنابراین همانطور که در مغرب عربی و مصر و ترکیه و آسیای میانه و آلبانی و آفریقا و شبه قاره و مالزی و غیره، اسلام به هیچ وجه مخل هویت ملی مردم آن مناطق نیست در ایران هم اسلام خوارزمی و فارابی و بوعلی و بیرونی و فردوسی و سهروردی و غزالی و بسطامی و خرقانی و سنایی و نیشابوری و مولوی و سعدی و حافظ و هزاران فیلسوف و دانشمند و متأله و متکلم و عارف مسلمان دیگر نه فقط منافاتی با هویت ایرانی ندارد بلکه بخش عمدۀ این هویت را تشکیل میدهد.
هر فردی که آشنایی مختصری نیز با تاریخ فکر در ایران داشته باشد، به این امر اذعان میکند، اما عدهای که گویی طبع آنان را با کینه و حسد سرشتهاند، در صدد پیوند هویت ملی با اسلام ستیزی برآمدهاند، غافل و پچه بسا آگاه(!) از آنکه عملاً ریشههای هویت ملی ایرانی را از این طریق میسوزانند و خاکستر میکنند!
فردا که روز شهادت مولاعلی است قاعدتاً نزدیک به عموم ایرانیان طبق سنتی هزاران ساله، مراسم سیزده به در را در متن طبیعت برگزار میکنند. بین اکرام و احترام علی و مراسم سیزده به در هیچگونه تعارضی نیست، اما از هم اکنون روشن است که برخی متعصبان سختکیش و نابگرای مذهبی و بعضی اسلامستیزان مدعی "هویت خالص ملی" پارهای تصویر و فیلم از صحنههای پراکندۀ واقعی یا حتی ساختگی یا آرشیوی را بهانۀ ایجاد چنددستگی در میان مردم قرار میدهند و دست در دست یکدیگر، علیه مداراجویی فرهنگی و اجتماعی غوغا میکنند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ایرانیان حدود 14 قرن است که در کنار حفظ سنتهای ملی و تاریخی خود، هر کدام به قرائتهای مختلفی از اسلام باور پیدا کرده و با آن زیستهاند. عدم تطبیق دو تقویم خورشیدی و قمری نیز که بعضاً عیدی را با عزایی همزمان کرده، خللی در سلوک آنان پدید نیاورده است.
تجربۀ تلخ قرائتی نوظهور از اسلام در سالهای اخیر اما عدهای را به هوس انداخته است تا به زعم خود نه تنها تجربههای عمیق فکری و معنوی و اخلاقی و اجتماعی ایرانیان در طول 1400 سال گذشته را نادیده بگیرند بلکه آن را "انحرافی" در روند تطور بالندگی قوم ایرانی معرفی کنند.
در واقع این تصورات از جنس هذیان است و حاصل مثبتی ندارد که جای خود، صرفاً به گسیختگی فزایندۀ انسجام ملی و نابودی هویت ایرانی منجر میشود.
همانطور که بارها تأکید کردهام، دین امری فراملی است و همانطور که آمریکائیان و اروپائیان و روسها و مردم دیگر مناطق جهان، هر کدام طبق قرائتی خاص، آیین عیسی مسیح - جوانی یهودی از ناصره - را به عنوان مبنای رستگاری روحی خود پذیرفتهاند، مردمانی در سراسر جهان از مالزی و اندونزی در سواحل اقیانوس آرام تا مراکش در ساحل اقیانوس اطلس نیز هر کدام طبق فهم مخصوص خود، آیین محمد را دستمایۀ نجات معنوی و اخلاقی خود قرار دادهاند.
بنابراین همانطور که در مغرب عربی و مصر و ترکیه و آسیای میانه و آلبانی و آفریقا و شبه قاره و مالزی و غیره، اسلام به هیچ وجه مخل هویت ملی مردم آن مناطق نیست در ایران هم اسلام خوارزمی و فارابی و بوعلی و بیرونی و فردوسی و سهروردی و غزالی و بسطامی و خرقانی و سنایی و نیشابوری و مولوی و سعدی و حافظ و هزاران فیلسوف و دانشمند و متأله و متکلم و عارف مسلمان دیگر نه فقط منافاتی با هویت ایرانی ندارد بلکه بخش عمدۀ این هویت را تشکیل میدهد.
هر فردی که آشنایی مختصری نیز با تاریخ فکر در ایران داشته باشد، به این امر اذعان میکند، اما عدهای که گویی طبع آنان را با کینه و حسد سرشتهاند، در صدد پیوند هویت ملی با اسلام ستیزی برآمدهاند، غافل و پچه بسا آگاه(!) از آنکه عملاً ریشههای هویت ملی ایرانی را از این طریق میسوزانند و خاکستر میکنند!
فردا که روز شهادت مولاعلی است قاعدتاً نزدیک به عموم ایرانیان طبق سنتی هزاران ساله، مراسم سیزده به در را در متن طبیعت برگزار میکنند. بین اکرام و احترام علی و مراسم سیزده به در هیچگونه تعارضی نیست، اما از هم اکنون روشن است که برخی متعصبان سختکیش و نابگرای مذهبی و بعضی اسلامستیزان مدعی "هویت خالص ملی" پارهای تصویر و فیلم از صحنههای پراکندۀ واقعی یا حتی ساختگی یا آرشیوی را بهانۀ ایجاد چنددستگی در میان مردم قرار میدهند و دست در دست یکدیگر، علیه مداراجویی فرهنگی و اجتماعی غوغا میکنند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
مهجوریت علی و کلامش!
در اوایل انقلاب، هنگامی که منازعه بین سازمان مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی بالا گرفت و کار به ترور و کشتار کشیده شد، افرادی از تهران به شهرستانها اعزام میشدند تا به دانشآموزان درس "منافقشناسی" بیاموزند.
طلبهای هم به شهر ما اعزام شده بود. او در توصیف "منافقان" میگفت: "بر روی توحید و نهجالبلاغه خیلی تأکید میکنند! بنابراین اگر با فردی روبرو شدید که بر این دو تأکید داشت، شبهۀ نفاق دارد!"
او به جای آنکه مثلاً بگوید؛ برداشت سازمان مجاهدین از توحید و نهجالبلاغه نادرست و غلط است، کوشید تا ذهن دانشآموزان را نسبت به اصل توحید و نهجالبلاغه بدبین سازد! از همین رو بدون هیچ شرمی اصرار کرد که از به کار بردن صفت توحیدی در وصف مفاهیم خودداری شود و برای نمونه "جهانبینی الهی" به جای "جهانبینی توحیدی" مورد استفاده قرار گیرد.
در واقع پس از گذشت بیش از چهار دهه از آن تاریخ، در برخی محافل خاص حکومتی هنوز هم استفاده از واژۀ توحید و یا استناد به نهجالبلاغه، گویی نوعی انحراف است و با بدگمانی برخورد میشود! این در حالی است که پایه و اساس اسلام توحید است و بدون باور به این اصل، ادعای مسلمانی به طور کامل پوچ و باطل و مسخره است.
خلاصه این بود که نهجالبلاغه و تعالیم آن عملاً مطرود و محذوف و مهجور شد و به جای آن انواع خرافات و جعلیات غلوآمیز که در متون روایی به "اسرائیلیات" معروف شده، توسط برخی مداحان و منبرهای فاقد دانش، مورد ترویج قرار گرفت و به روز دین و دینداری همان آورد که امروزه در سطح وسیعی شاهد آن هستیم.
لازم به یادآوری است که زندهیاد آیتالله منتظری برای مدتی از طریق رادیو، سلسله گفتارهایی را تحت نام "درسهایی از نهجالبلاغه" مطرح کرد که این درسها نیز مثل دیگر سلوک او، مورد اعتنا در امر حکومتداری قرار نگرفت.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
در اوایل انقلاب، هنگامی که منازعه بین سازمان مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی بالا گرفت و کار به ترور و کشتار کشیده شد، افرادی از تهران به شهرستانها اعزام میشدند تا به دانشآموزان درس "منافقشناسی" بیاموزند.
طلبهای هم به شهر ما اعزام شده بود. او در توصیف "منافقان" میگفت: "بر روی توحید و نهجالبلاغه خیلی تأکید میکنند! بنابراین اگر با فردی روبرو شدید که بر این دو تأکید داشت، شبهۀ نفاق دارد!"
او به جای آنکه مثلاً بگوید؛ برداشت سازمان مجاهدین از توحید و نهجالبلاغه نادرست و غلط است، کوشید تا ذهن دانشآموزان را نسبت به اصل توحید و نهجالبلاغه بدبین سازد! از همین رو بدون هیچ شرمی اصرار کرد که از به کار بردن صفت توحیدی در وصف مفاهیم خودداری شود و برای نمونه "جهانبینی الهی" به جای "جهانبینی توحیدی" مورد استفاده قرار گیرد.
در واقع پس از گذشت بیش از چهار دهه از آن تاریخ، در برخی محافل خاص حکومتی هنوز هم استفاده از واژۀ توحید و یا استناد به نهجالبلاغه، گویی نوعی انحراف است و با بدگمانی برخورد میشود! این در حالی است که پایه و اساس اسلام توحید است و بدون باور به این اصل، ادعای مسلمانی به طور کامل پوچ و باطل و مسخره است.
خلاصه این بود که نهجالبلاغه و تعالیم آن عملاً مطرود و محذوف و مهجور شد و به جای آن انواع خرافات و جعلیات غلوآمیز که در متون روایی به "اسرائیلیات" معروف شده، توسط برخی مداحان و منبرهای فاقد دانش، مورد ترویج قرار گرفت و به روز دین و دینداری همان آورد که امروزه در سطح وسیعی شاهد آن هستیم.
لازم به یادآوری است که زندهیاد آیتالله منتظری برای مدتی از طریق رادیو، سلسله گفتارهایی را تحت نام "درسهایی از نهجالبلاغه" مطرح کرد که این درسها نیز مثل دیگر سلوک او، مورد اعتنا در امر حکومتداری قرار نگرفت.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
جلو حماقت را بگیرید!
کسانی ظاهراً به بهانۀ اظهار تنفر و انزجار نسبت به اسرائیل به سمت بقاع استر و مردخای در شهر همدان کوکتل مولوتف پرتاب کردهاند.
دولت موظف به شناسایی، معرفی و مجازات عاملان این حادثه است. آثار باستانی اهل کتاب چه ربطی به دولت اسرائیل دارد؟
با روندی که این قبیل متعصبان در پیش گرفتهاند، چه بسا بعد از این خواهان حذف سورهها و آیههای مربوط به بنیاسرائیل از قرآن شوند و حتی قرآنسوزی راه بیاندازند!
مثل آن احمقی که در اروپا با ادعای مسلمانی، کتب عهد قدیم و جدید را آتش زد به خیال اینکه دل مسیحیان و یهودیان را بسوزاند! حال آنکه نامهای مقدس در عهدین و قرآن مشابه است و سوزاندن یکی مثل سوزاندن دیگری است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
کسانی ظاهراً به بهانۀ اظهار تنفر و انزجار نسبت به اسرائیل به سمت بقاع استر و مردخای در شهر همدان کوکتل مولوتف پرتاب کردهاند.
دولت موظف به شناسایی، معرفی و مجازات عاملان این حادثه است. آثار باستانی اهل کتاب چه ربطی به دولت اسرائیل دارد؟
با روندی که این قبیل متعصبان در پیش گرفتهاند، چه بسا بعد از این خواهان حذف سورهها و آیههای مربوط به بنیاسرائیل از قرآن شوند و حتی قرآنسوزی راه بیاندازند!
مثل آن احمقی که در اروپا با ادعای مسلمانی، کتب عهد قدیم و جدید را آتش زد به خیال اینکه دل مسیحیان و یهودیان را بسوزاند! حال آنکه نامهای مقدس در عهدین و قرآن مشابه است و سوزاندن یکی مثل سوزاندن دیگری است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
یادی از دکتر علی شریعتی
از همان زمانی که در سال 1366 وارد روزنامۀ اطلاعات شدم، تقریباً همه ساله در سالروز وفات زندهیاد دکتر علی شریعتی چیزی نوشتهام. این نوشتهها از شور و ارادت خالص آغاز شده و به تدریج سویۀ انتقادی به خود گرفته است. با این همه، در سالهای اخیر که قرعۀ نفرتپراکنی به نام دکتر شریعتی اصابت کرده است، همواره کوشیدهام به زعم خود جانب انصاف را نسبت به او و آثارش رعایت کنم.
کویریات او مثل آهنربا هنوز مرا به سوی خود میکشاند. اسلامیاتش نیز معجونی از نکتههای بدیع و راهگشا و خلاقانه در کنار قرائتهای ایدهآلیستی و بعضاً ستیزهجویانه از پارهای معارف دینی و تاریخ اسلام است، اجتماعیاتش دیگر واقعاً چنگی به دل نمیزند و از سکه افتاده است. این نوع داوری طبعاً به مذاق دوستداران و بخصوص بیزاران از او خوش نمیآید.
به هر حال به نظرم در مرحوم شریعتی ماندن و متوقف شدن، کارگشا نیست و کینهورزی به او نیز روزی پشیمانی به بار میآورد. این پشیمانی پیشگویی آیندههای دور نیست، تجربۀ زندۀ روزگار معاصر است. چه بزرگانی که به صرف فضای غالب، لجنمال و ملکوک شدند و چه پشیمانیها و عذرخواهیها و طلبِ بخششها که به بار آمد! چه نیکوست که آدمی در هر جهت و مسیری که گام برمیدارد، حد را نگه دارد چرا که حد، نگه دارندۀ آدمی از ارتکاب ظلم و جنایت به وقتِ سرمستیهای دیوانهوار ناشی از غلبۀ فضای مورد دلخواه است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
از همان زمانی که در سال 1366 وارد روزنامۀ اطلاعات شدم، تقریباً همه ساله در سالروز وفات زندهیاد دکتر علی شریعتی چیزی نوشتهام. این نوشتهها از شور و ارادت خالص آغاز شده و به تدریج سویۀ انتقادی به خود گرفته است. با این همه، در سالهای اخیر که قرعۀ نفرتپراکنی به نام دکتر شریعتی اصابت کرده است، همواره کوشیدهام به زعم خود جانب انصاف را نسبت به او و آثارش رعایت کنم.
کویریات او مثل آهنربا هنوز مرا به سوی خود میکشاند. اسلامیاتش نیز معجونی از نکتههای بدیع و راهگشا و خلاقانه در کنار قرائتهای ایدهآلیستی و بعضاً ستیزهجویانه از پارهای معارف دینی و تاریخ اسلام است، اجتماعیاتش دیگر واقعاً چنگی به دل نمیزند و از سکه افتاده است. این نوع داوری طبعاً به مذاق دوستداران و بخصوص بیزاران از او خوش نمیآید.
به هر حال به نظرم در مرحوم شریعتی ماندن و متوقف شدن، کارگشا نیست و کینهورزی به او نیز روزی پشیمانی به بار میآورد. این پشیمانی پیشگویی آیندههای دور نیست، تجربۀ زندۀ روزگار معاصر است. چه بزرگانی که به صرف فضای غالب، لجنمال و ملکوک شدند و چه پشیمانیها و عذرخواهیها و طلبِ بخششها که به بار آمد! چه نیکوست که آدمی در هر جهت و مسیری که گام برمیدارد، حد را نگه دارد چرا که حد، نگه دارندۀ آدمی از ارتکاب ظلم و جنایت به وقتِ سرمستیهای دیوانهوار ناشی از غلبۀ فضای مورد دلخواه است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
کانال نو اندیشی دینی کیان
با سلام از فقهای شورای نگهبان که به عنوان نگهبانان دین، در این مجموعه هستند تا قوانین بر خلاف شرع انور نباشد ، سئوالی دارم ؛ و آن اینکه : شما بر اساس چه ملاکی برخی از این آقایان را تحت عنوان کاندید ریاست جمهوری ، تائید صلاحیت کرده اید ؟ با علم به اینکه…
آن ساز و کاری که....
علیرضا زاکانی و قاضیزادۀ هاشمی آمدند کار را به زیان جبهۀ خود و به نفع رقیب به پیش بردند و سپس از گردونۀ انتخابات خارج شدند!
درست است که فرهنگ عمومی کشور آسیب دیده و در بخشهایی حتی به ابتذال کشیده شده است اما نه در آن حد که عموم یا بخش قابل توجهی از مردم این نوع گفتارهای سبک و تهاجمی و بیمحتوا و یکجانبه را آن هم از سوی یک کاندیدای ریاست جمهوری قابل قبول بدانند و تحت تأثیر آن قرار گیرند.
آن ساز و کاری که سبب آمدن و رفتن این دو نفر شد، مشکل اصلی حکمرانی در این کشور است و تا اصلاح نشود، چشمۀ امیدی نخواهد جوشید.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
علیرضا زاکانی و قاضیزادۀ هاشمی آمدند کار را به زیان جبهۀ خود و به نفع رقیب به پیش بردند و سپس از گردونۀ انتخابات خارج شدند!
درست است که فرهنگ عمومی کشور آسیب دیده و در بخشهایی حتی به ابتذال کشیده شده است اما نه در آن حد که عموم یا بخش قابل توجهی از مردم این نوع گفتارهای سبک و تهاجمی و بیمحتوا و یکجانبه را آن هم از سوی یک کاندیدای ریاست جمهوری قابل قبول بدانند و تحت تأثیر آن قرار گیرند.
آن ساز و کاری که سبب آمدن و رفتن این دو نفر شد، مشکل اصلی حکمرانی در این کشور است و تا اصلاح نشود، چشمۀ امیدی نخواهد جوشید.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
فرمول بازی!
بازی و مناسبات معمولِ قدرت، فرمول ساده و پیچیدهٔ مختص خود را دارد. فرمول سادهٔ آن، تسلط بر جمع یا جامعه به قصد کسب انواع منافع مادی و غیرمادی برای خود، نزدیکان و هواداران است و فرمول پیچیدهٔ آن نیز این منافع و تلاش برای کسب آن را در لفافهای از گزارههای اخلاقی و دینی و عاطفی پنهان کردن. ایدئولوژی در معنای مرسوم آن، به همین فرمول پیچیده گفته میشود، یعنی منفعتی غیرعام را به اسم تقوی و دلسوزی به مخاطب فروختن!
فقط رشد آگاهی عمومی، اثر ایدئولوژی را تضعیف و زایل و از مناسبات واقعی قدرت، راززدایی و پردهبرداری میکند.
تقوی در مفهوم دینی آن، از مناسبات قدرت عبور کردن و دل به خیر عموم سپردن است و این نه کاری ساده و خُرد است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بازی و مناسبات معمولِ قدرت، فرمول ساده و پیچیدهٔ مختص خود را دارد. فرمول سادهٔ آن، تسلط بر جمع یا جامعه به قصد کسب انواع منافع مادی و غیرمادی برای خود، نزدیکان و هواداران است و فرمول پیچیدهٔ آن نیز این منافع و تلاش برای کسب آن را در لفافهای از گزارههای اخلاقی و دینی و عاطفی پنهان کردن. ایدئولوژی در معنای مرسوم آن، به همین فرمول پیچیده گفته میشود، یعنی منفعتی غیرعام را به اسم تقوی و دلسوزی به مخاطب فروختن!
فقط رشد آگاهی عمومی، اثر ایدئولوژی را تضعیف و زایل و از مناسبات واقعی قدرت، راززدایی و پردهبرداری میکند.
تقوی در مفهوم دینی آن، از مناسبات قدرت عبور کردن و دل به خیر عموم سپردن است و این نه کاری ساده و خُرد است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
رو کم کنی دوجانبه؟
نیروهای برانداز که "مشروعیت" جمهوری اسلامی را به میزان مشارکت مردم در انتخابات گره زدهاند و بر همین مبنا، تمام امکانات تبلیغی و جنگ روانی خود را در جهت تحریم انتخابات بسیج کردهاند، اگر امروز مشخص شود که بیش از 50 درصد مردم در انتخابات شرکت کردهاند، حرف فردایشان چیست؟
آیا قرار است به مشروعیت نظام اعتراف کنند؟
یا اینکه نرخ مشارکت اعلام شده را تقلب و دروغ خواهند دانست؟
یا اینکه توپخانۀ تبلیغاتی خود را علیه اکثریت رأی دهنده نشانه خواهند گرفت و آنها را به جهل و حماقت و خیانت و جنایت متهم خواهند کرد؟
کسانی را میشناسم که به دلایلی کاملاً متفاوت و حتی مغایر انگیزه و هدف نیروهای برانداز ،میل و علاقهای برای شرکت در انتخابات ندارند، اما صرفاً در واکنش به نوع برخورد شبکههای مدافع تحریم و براندازی در خارج از کشور، اسب خود را برای حضور در پای صندوق رأی زین کردهاند! در واقع قصدشان این است که روی آنها را هم کم کنند!
طیف گستردهای از نیروهای حامی براندازی، در روش و عمل و زبان خود، حد و مرزهای کنش مدنی را نگاه نمیدارند و حریم و حرمت بیگناهان را میشکنند. آنها مانند برخی از همتایان داخلی خود در داخل حکومت، اصولاً نیاموختهاند که " دیگران را نباید نادیده گرفت چرا که دیگران بزرگترین چالشاند!" این جملۀ شریفِِ یک متفکر اسپانیایی است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
نیروهای برانداز که "مشروعیت" جمهوری اسلامی را به میزان مشارکت مردم در انتخابات گره زدهاند و بر همین مبنا، تمام امکانات تبلیغی و جنگ روانی خود را در جهت تحریم انتخابات بسیج کردهاند، اگر امروز مشخص شود که بیش از 50 درصد مردم در انتخابات شرکت کردهاند، حرف فردایشان چیست؟
آیا قرار است به مشروعیت نظام اعتراف کنند؟
یا اینکه نرخ مشارکت اعلام شده را تقلب و دروغ خواهند دانست؟
یا اینکه توپخانۀ تبلیغاتی خود را علیه اکثریت رأی دهنده نشانه خواهند گرفت و آنها را به جهل و حماقت و خیانت و جنایت متهم خواهند کرد؟
کسانی را میشناسم که به دلایلی کاملاً متفاوت و حتی مغایر انگیزه و هدف نیروهای برانداز ،میل و علاقهای برای شرکت در انتخابات ندارند، اما صرفاً در واکنش به نوع برخورد شبکههای مدافع تحریم و براندازی در خارج از کشور، اسب خود را برای حضور در پای صندوق رأی زین کردهاند! در واقع قصدشان این است که روی آنها را هم کم کنند!
طیف گستردهای از نیروهای حامی براندازی، در روش و عمل و زبان خود، حد و مرزهای کنش مدنی را نگاه نمیدارند و حریم و حرمت بیگناهان را میشکنند. آنها مانند برخی از همتایان داخلی خود در داخل حکومت، اصولاً نیاموختهاند که " دیگران را نباید نادیده گرفت چرا که دیگران بزرگترین چالشاند!" این جملۀ شریفِِ یک متفکر اسپانیایی است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
چارهاندیشی نمیکنید؟
اگر از منظری کاملاً حرفهای و فارغ از هر نوع ارزشگذاری به دیدگاهها و مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری نظر کنیم، بدون هیچ تردید و ابهامی، شیخ مصطفی پورمحمدی، به لحاظ آسیبشناسی مشکلات کشور، انسجام ذهنی، تسلط بر مسائل و ارائۀ راه حلهای واقعبینانه به زبانی مسلط و همهفهم، قابل قیاس با هیچکدام از دیگر کاندیداها نبود.
با این حال، چرا آراء او از آراء باطله هم عقب افتاده است؟ آیا دلیلش صرفاً سابقۀ امنیتی، نقش او در حوادث سال 67 و دور بودنش از چشم رسانهها در سالهای اخیر است؟
هر سۀ اینها قاعدتاً در میزان رأی او اثرگذار بوده است، اما آنطور که من استمزاج کردم دلیل اصلی ماجرا، رد غلیظ مهر بر پیشانی و پوتۀ سفید روی سرش بوده است!
با این حساب، روحانیت نمیخواهد برای اعتبار خود چارهاندیشی کند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
اگر از منظری کاملاً حرفهای و فارغ از هر نوع ارزشگذاری به دیدگاهها و مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری نظر کنیم، بدون هیچ تردید و ابهامی، شیخ مصطفی پورمحمدی، به لحاظ آسیبشناسی مشکلات کشور، انسجام ذهنی، تسلط بر مسائل و ارائۀ راه حلهای واقعبینانه به زبانی مسلط و همهفهم، قابل قیاس با هیچکدام از دیگر کاندیداها نبود.
با این حال، چرا آراء او از آراء باطله هم عقب افتاده است؟ آیا دلیلش صرفاً سابقۀ امنیتی، نقش او در حوادث سال 67 و دور بودنش از چشم رسانهها در سالهای اخیر است؟
هر سۀ اینها قاعدتاً در میزان رأی او اثرگذار بوده است، اما آنطور که من استمزاج کردم دلیل اصلی ماجرا، رد غلیظ مهر بر پیشانی و پوتۀ سفید روی سرش بوده است!
با این حساب، روحانیت نمیخواهد برای اعتبار خود چارهاندیشی کند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
عرفی است نه قدسی!
برخی دوستان میگویند؛ شرکت در انتخابات انگشت زدن در خون قربانیانِ حوادث خونبار سال 1401 است. این در حالی است که رأی دادن، شانش مسعود پزشکیان را بالا میبرد و رأی ندادن سبب پیروزی سعید جلیلی میشود.
حال پرسش این است که آیا فقط تمهید پیروزی پزشکیان، انگشت زدن در خون قربانیان است ولی زمینهسازی برای ریاستجمهوری جلیلی، تکریم آن جانباختگان؟
این منطق، درست شبیه برخورد برخی تندروهای داخلی با افراد مخالف و منتقد خود است که هر انتقادی از عملکردشان را به "خیانت به خون شهدا" نسبت میدهند.
انتخابات امری عرفی و مبتنی بر حسابگریهای سیاسی افراد و گروهها و اقشار مختلف است. برخی اما از موضع مذهبی و برخی نیز از موضع سکولاریستی و حتی ضدمذهبی، این پدیدۀ عرفی را قدسی میکنند. مذهبیها در قدسیسازیِ امور عرفی، دچار خلط مبحث یا عوامفریبی می شوند، اما دچار تناقض ذهنی نمیشوند، حال آنکه سکولارها و بخصوص ضدمذهبیها، با قدسیسازی از یک امر عرفی و دنیوی مثل انتخابات، نه فقط دستخوش تناقض میشوند بلکه عملاً تمام پیش فرضها و بنیانهای اعتقادی خود را نفی و ابطال میکنند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
برخی دوستان میگویند؛ شرکت در انتخابات انگشت زدن در خون قربانیانِ حوادث خونبار سال 1401 است. این در حالی است که رأی دادن، شانش مسعود پزشکیان را بالا میبرد و رأی ندادن سبب پیروزی سعید جلیلی میشود.
حال پرسش این است که آیا فقط تمهید پیروزی پزشکیان، انگشت زدن در خون قربانیان است ولی زمینهسازی برای ریاستجمهوری جلیلی، تکریم آن جانباختگان؟
این منطق، درست شبیه برخورد برخی تندروهای داخلی با افراد مخالف و منتقد خود است که هر انتقادی از عملکردشان را به "خیانت به خون شهدا" نسبت میدهند.
انتخابات امری عرفی و مبتنی بر حسابگریهای سیاسی افراد و گروهها و اقشار مختلف است. برخی اما از موضع مذهبی و برخی نیز از موضع سکولاریستی و حتی ضدمذهبی، این پدیدۀ عرفی را قدسی میکنند. مذهبیها در قدسیسازیِ امور عرفی، دچار خلط مبحث یا عوامفریبی می شوند، اما دچار تناقض ذهنی نمیشوند، حال آنکه سکولارها و بخصوص ضدمذهبیها، با قدسیسازی از یک امر عرفی و دنیوی مثل انتخابات، نه فقط دستخوش تناقض میشوند بلکه عملاً تمام پیش فرضها و بنیانهای اعتقادی خود را نفی و ابطال میکنند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
چه وحشتناک!
مرحوم مطهری در کتاب حماسۀ حسینی آورده است:
حاجی نوری - محدث نوری استاد شیخ عباس قمی - حکایت دیگری را نقل میکند که تأثرآور است و آن اینکه مردی رفت نزد مرحوم صاحب مقامع - فرزند وحید بهبهانی - گفت دیشب خواب وحشتناکی دیدم . چه خواب دیدی ؟ گفت خواب دیدم با این دندانهای خودم گوشتهای بدن امام حسین (ع) را دارم میکنم ! این مرد عالم لرزید ، سرش را پایین انداخت ، مدتی فکر کرد ، گفت شاید تو مرثیهخوان هستی ، گفت بله . فرمود بعد از این یا اساسا مرثیهخوانی را ترک کن ، و یا از کتابهای معتبر نقل کن . تو با این دروغهایت گوشت بدن امام حسین (ع) را با دندانهایت میکنی!"
چیزی از این وحشتاکتر هم هست؟ بدن حسین روزی چند بار زیر دندان تحریفگران حرفهای و غیرحرفهای پاره پاره میشود؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
مرحوم مطهری در کتاب حماسۀ حسینی آورده است:
حاجی نوری - محدث نوری استاد شیخ عباس قمی - حکایت دیگری را نقل میکند که تأثرآور است و آن اینکه مردی رفت نزد مرحوم صاحب مقامع - فرزند وحید بهبهانی - گفت دیشب خواب وحشتناکی دیدم . چه خواب دیدی ؟ گفت خواب دیدم با این دندانهای خودم گوشتهای بدن امام حسین (ع) را دارم میکنم ! این مرد عالم لرزید ، سرش را پایین انداخت ، مدتی فکر کرد ، گفت شاید تو مرثیهخوان هستی ، گفت بله . فرمود بعد از این یا اساسا مرثیهخوانی را ترک کن ، و یا از کتابهای معتبر نقل کن . تو با این دروغهایت گوشت بدن امام حسین (ع) را با دندانهایت میکنی!"
چیزی از این وحشتاکتر هم هست؟ بدن حسین روزی چند بار زیر دندان تحریفگران حرفهای و غیرحرفهای پاره پاره میشود؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
حسین به چه میاندیشید؟
حسین از لحظهای که از مدینه خارج شد تا روزی که به دشت کربلا رسید، به چیزهای بسیار زیادی اندیشیده است.
هر گامش در این سفر پرمخاطره، نیازمند تصمیمی بود که اندیشه در بارهٔ تمام جوانب آن، از طاقت و ظرفیت ذهنی بشر عادی خارج است.
او برای هر تصمیمی، باید خیلی خیلی زجر کشیده باشد زیرا فقط پای جان خودش در میان نبود، قتلعام و اسارت در انتظار فرزندان و برادران و خاندان و یاران و زنان و خواهران و دختران و کودکانش بود. ای کاش میشد حدس زد که حسین در دیدار با زهیربنقین به این مرد حامی عثمان چه گفت که او را به کلی دگرگون و همراه خود کرد.
ما پس از گذشت قرنها شاید هرگز نتوانیم او را به درستی بفهمیم، اما من به سهم خود این اندازه میفهمم که در مقابل او تا چه اندازه ناچیز و بلکه صفرم!
از این رو، او را بینهایت بزرگ میدارم و بیهمتا میدانم. این احساس چیزی نیست که از پدر و مادرم به ارث رسیده باشد، حاصل هزاران ساعت مطالعه و فکر و تأمل، بخصوص در لحظات طاقتفرسایی است که جای شرح آن اینجا نیست.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
حسین از لحظهای که از مدینه خارج شد تا روزی که به دشت کربلا رسید، به چیزهای بسیار زیادی اندیشیده است.
هر گامش در این سفر پرمخاطره، نیازمند تصمیمی بود که اندیشه در بارهٔ تمام جوانب آن، از طاقت و ظرفیت ذهنی بشر عادی خارج است.
او برای هر تصمیمی، باید خیلی خیلی زجر کشیده باشد زیرا فقط پای جان خودش در میان نبود، قتلعام و اسارت در انتظار فرزندان و برادران و خاندان و یاران و زنان و خواهران و دختران و کودکانش بود. ای کاش میشد حدس زد که حسین در دیدار با زهیربنقین به این مرد حامی عثمان چه گفت که او را به کلی دگرگون و همراه خود کرد.
ما پس از گذشت قرنها شاید هرگز نتوانیم او را به درستی بفهمیم، اما من به سهم خود این اندازه میفهمم که در مقابل او تا چه اندازه ناچیز و بلکه صفرم!
از این رو، او را بینهایت بزرگ میدارم و بیهمتا میدانم. این احساس چیزی نیست که از پدر و مادرم به ارث رسیده باشد، حاصل هزاران ساعت مطالعه و فکر و تأمل، بخصوص در لحظات طاقتفرسایی است که جای شرح آن اینجا نیست.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
فرقهگرایی ویرانگر!
برخی از فرقهگرایان متعصب و ضدملی، سخن محمدجواد ظریف در مورد لزوم مشارکت هموطنان سنیمذهب در ادارهٔ کشور را پیراهن خلیفه کرده و تبلیغات زهرآگین و وحدتشکنی را در رسانهها آغاز کردهاند!
اینان اگر تا این اندازه فرقهپرست و ضدسنی هستند، پس ادعای حمایتشان از مردم فلسطین و غزه قاعدتاً باید از روی نفاق و ریا باشد!
مگر جز این است که ساکنان غزه عموماً سنی هستند؟ آیا اگر آنان به فرض به جای غزه، در ایران زندگی میکردند و شهروند و تابع ایران میبودند، باید از حقوق سیاسیشان محروم میشدند؟ و اگر فردی از لزوم حق مشارکت آنان در ادارهٔ امور کشور حرف میزد، علیه مذهب رسمی کشور سخن گفته بود؟
متأسفانه این جماعت هیچ فهمی از اقتضائات زندگی در ملت-دولت ندارند و با فرقهگرایی افراطی خو گرفتهاند!
اگر با منطق اینان، در کشورهایی که اکثریت مردم آنان سنی و یا غیرمسلمان هستند، شیعیان و یا مسلمانان از حقوق سیاسی و شهروندی خود محروم شوند، از نظر آنها امری مباح و پذیرفته شده است؟ آیا اگر یک دولتمرد مثلاً در مصر از ضرورت مشارکت جمعیت شیعه و اعمال "تبعیض مثبت" نسبت به آنان سخن بگوید، علیه مذهب رسمی آن کشور قیام کرده است؟
این افراد با این داعیههای قشری و سخیف، عملاً نقض حقوق شیعیان در کشورهای سنی و نقض حقوق مسلمانان در کشورهای غیرمسلمان را توجیه میکنند!
تعصب فرقهای آنها هم به حدی است که وقتی برخی روشنفکران و علماء ایرانی نسبت به آواره شدن فلسطینیها و اشغال سرزمین آنان توسط اسرائیل در دههٔ 1340 معترض شده بودند، برخی از پدران اعتقادی این جماعت گفته بودند؛ چرا ما باید مدافع حق سنیها شویم؟ هر چه باشد، یهودیها که فدک را "غصب" نکردند، همین سنیها غصب کردند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
برخی از فرقهگرایان متعصب و ضدملی، سخن محمدجواد ظریف در مورد لزوم مشارکت هموطنان سنیمذهب در ادارهٔ کشور را پیراهن خلیفه کرده و تبلیغات زهرآگین و وحدتشکنی را در رسانهها آغاز کردهاند!
اینان اگر تا این اندازه فرقهپرست و ضدسنی هستند، پس ادعای حمایتشان از مردم فلسطین و غزه قاعدتاً باید از روی نفاق و ریا باشد!
مگر جز این است که ساکنان غزه عموماً سنی هستند؟ آیا اگر آنان به فرض به جای غزه، در ایران زندگی میکردند و شهروند و تابع ایران میبودند، باید از حقوق سیاسیشان محروم میشدند؟ و اگر فردی از لزوم حق مشارکت آنان در ادارهٔ امور کشور حرف میزد، علیه مذهب رسمی کشور سخن گفته بود؟
متأسفانه این جماعت هیچ فهمی از اقتضائات زندگی در ملت-دولت ندارند و با فرقهگرایی افراطی خو گرفتهاند!
اگر با منطق اینان، در کشورهایی که اکثریت مردم آنان سنی و یا غیرمسلمان هستند، شیعیان و یا مسلمانان از حقوق سیاسی و شهروندی خود محروم شوند، از نظر آنها امری مباح و پذیرفته شده است؟ آیا اگر یک دولتمرد مثلاً در مصر از ضرورت مشارکت جمعیت شیعه و اعمال "تبعیض مثبت" نسبت به آنان سخن بگوید، علیه مذهب رسمی آن کشور قیام کرده است؟
این افراد با این داعیههای قشری و سخیف، عملاً نقض حقوق شیعیان در کشورهای سنی و نقض حقوق مسلمانان در کشورهای غیرمسلمان را توجیه میکنند!
تعصب فرقهای آنها هم به حدی است که وقتی برخی روشنفکران و علماء ایرانی نسبت به آواره شدن فلسطینیها و اشغال سرزمین آنان توسط اسرائیل در دههٔ 1340 معترض شده بودند، برخی از پدران اعتقادی این جماعت گفته بودند؛ چرا ما باید مدافع حق سنیها شویم؟ هر چه باشد، یهودیها که فدک را "غصب" نکردند، همین سنیها غصب کردند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
گدایی!
این پست و مقامها از سر تا تهش به قول مولاعلی اندازهٔ آب بینی بز هم ارزش ندارد!
فضیلت واقعی آن است که در هر حالی همراه شخص باشد یعنی بخشی جدانشدنی از وجود او. آنچه جداشدنی است از جنس فضیلت نیست بخصوص پست و مقام که اغلب لغزاننده و فسادانگیز و تباهکننده است.
آدم فضیلتمند محال است در پی کسب مقامی خود را خوار سازد. خواری هم در این باره، جز اصرار و التماس و خواهش و در یک کلام گدایی نیست.
گویا خواری پیشهٔ افرادی در این کشور شده است! حقا که گدایی پول در کوی و برزن شرف دارد بر گدایی پست و مقام.
خداوند این سرزمین را از گدایان در امان نگه دارد!
اگر جای دکتر پزشکیان بودم، به هر گدایی، قاطعانه نه میگفتم حتی اگر علامهٔ دهر باشد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
این پست و مقامها از سر تا تهش به قول مولاعلی اندازهٔ آب بینی بز هم ارزش ندارد!
فضیلت واقعی آن است که در هر حالی همراه شخص باشد یعنی بخشی جدانشدنی از وجود او. آنچه جداشدنی است از جنس فضیلت نیست بخصوص پست و مقام که اغلب لغزاننده و فسادانگیز و تباهکننده است.
آدم فضیلتمند محال است در پی کسب مقامی خود را خوار سازد. خواری هم در این باره، جز اصرار و التماس و خواهش و در یک کلام گدایی نیست.
گویا خواری پیشهٔ افرادی در این کشور شده است! حقا که گدایی پول در کوی و برزن شرف دارد بر گدایی پست و مقام.
خداوند این سرزمین را از گدایان در امان نگه دارد!
اگر جای دکتر پزشکیان بودم، به هر گدایی، قاطعانه نه میگفتم حتی اگر علامهٔ دهر باشد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad