This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سلام بر ابراهیم» کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره ی شهید بزرگوار و مفقود الاثر [ابراهیم هادی] منتشر شده است.
این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.
شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و همانطور که از خداوند می خواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند...
ابراهیم می گفت روزی را خدا می رساند...
برکت پول مهم است،،
کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد...🥀
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#سلام_بر_ابراهیم
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#کرونا_را_شکست_میدهیم
☑️@farhang15
این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.
شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و همانطور که از خداوند می خواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند...
ابراهیم می گفت روزی را خدا می رساند...
برکت پول مهم است،،
کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد...🥀
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#سلام_بر_ابراهیم
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#کرونا_را_شکست_میدهیم
☑️@farhang15
حاج قاسم سلام
👤به روایت حمیدرضا فراهانی
✍️به قلم مجید سانکهن
✔️انتشارات روایت فتح
📝برشی از کتاب:
یک بار توی بیمارستان بقیة الله بود..فاطمه عمل داشت..قرار بود یکی از زانوهایش را تعویض کند و پروتز بگذارد...
دم در آسانسور خیلی شلوغ بود یکی دست گذاشت روی شانه هایم،، برگشتم،، حاج قاسم بود...
با همان لبخند🍃
مصافحه کردیم.
گفت:
-پیر شدی فراهانی
گفتم:
-حاجی یه نگاه به خودت بنداز، خودتو ندیدی...
-اینجا چیکار میکنی؟
-حاج خانم امروز عمل زانو داره اومدم کارهای اداریش رو انجام بدم.
-ببین چقد اذیت کردی بنده خدارو مریض کردی...
در آسانسور باز شد و رفتیم داخل.
آن روزها تنور درگیری با داعش حسابی گرم شده بود.
حدس زدم آمده برای عیادت از محروحان و بروبچه های نیروی قدس و نیروهای حشدالشعبی...
حدسم درست بود...
پ.ن: رونمایی مجازی از کتاب حاج قاسم سلام توسط #کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران به مناسبت زادروز حاج قاسممون🌸
ارواح طیبه ی پاک شهدا صلوات بفرستید🥀
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
#کرونا_را_شکست_میدهیم
👤به روایت حمیدرضا فراهانی
✍️به قلم مجید سانکهن
✔️انتشارات روایت فتح
📝برشی از کتاب:
یک بار توی بیمارستان بقیة الله بود..فاطمه عمل داشت..قرار بود یکی از زانوهایش را تعویض کند و پروتز بگذارد...
دم در آسانسور خیلی شلوغ بود یکی دست گذاشت روی شانه هایم،، برگشتم،، حاج قاسم بود...
با همان لبخند🍃
مصافحه کردیم.
گفت:
-پیر شدی فراهانی
گفتم:
-حاجی یه نگاه به خودت بنداز، خودتو ندیدی...
-اینجا چیکار میکنی؟
-حاج خانم امروز عمل زانو داره اومدم کارهای اداریش رو انجام بدم.
-ببین چقد اذیت کردی بنده خدارو مریض کردی...
در آسانسور باز شد و رفتیم داخل.
آن روزها تنور درگیری با داعش حسابی گرم شده بود.
حدس زدم آمده برای عیادت از محروحان و بروبچه های نیروی قدس و نیروهای حشدالشعبی...
حدسم درست بود...
پ.ن: رونمایی مجازی از کتاب حاج قاسم سلام توسط #کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران به مناسبت زادروز حاج قاسممون🌸
ارواح طیبه ی پاک شهدا صلوات بفرستید🥀
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
#کرونا_را_شکست_میدهیم
[امام در کربلا یک بار شهید نمی شود او در تک تک یاران خویش به شهادت می نشیند...🥀]
📚از دیار حبیب...
رمانی است کوتاه که گوشه هایی از زندگی حبیب بن مظاهر یار سالخورده ی حضرت سیدالشهدا(ع) را به تصویر می کشد؛
البته قسمت اعظم آن، به شهادت حبیب در کربلا اختصاص دارد و وصف عشق و شیدایی او به امام زمانش.
داستان از جایی آغاز می شود که حبیب بن مظاهر و میثم تمّار در ملاقاتی، مقابل چشم عده ای از مردم، هر یک از عاقبت کار آن دیگری و چگونگی شهادتش خبر می دهند و از هم جدا می شوند...
📖بخشی از کتاب: جان در قفس تن حبیب، بی تابی می کند. حبیب، به حال خود نیست. انگار رخت پیری را کنده است، در چشمه ی عشق، وضوی ارادت گرفته است و یکباره جوان شده است. جوانی که خویش را به تمامی از یاد برده است و لجام دل به دست عشق سپرده است. هیچ کس حبیب را تا کنون به این حال ندیده است، گاهی آن می کشد، گاهی نگاهی به خیام حرم می اندازد، گاهی به افق چشم می دوزد، گاهی خود را در نگاه معشوق گم می کند، گاهی می گرید و گاهی می خندد.
#کتاب_خوانه
#از_دیار_حبیب
#سید_مهدی_شجاعی
#کتاب_خوب
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#کرونا_را_شکست_میدهیم
📚از دیار حبیب...
رمانی است کوتاه که گوشه هایی از زندگی حبیب بن مظاهر یار سالخورده ی حضرت سیدالشهدا(ع) را به تصویر می کشد؛
البته قسمت اعظم آن، به شهادت حبیب در کربلا اختصاص دارد و وصف عشق و شیدایی او به امام زمانش.
داستان از جایی آغاز می شود که حبیب بن مظاهر و میثم تمّار در ملاقاتی، مقابل چشم عده ای از مردم، هر یک از عاقبت کار آن دیگری و چگونگی شهادتش خبر می دهند و از هم جدا می شوند...
📖بخشی از کتاب: جان در قفس تن حبیب، بی تابی می کند. حبیب، به حال خود نیست. انگار رخت پیری را کنده است، در چشمه ی عشق، وضوی ارادت گرفته است و یکباره جوان شده است. جوانی که خویش را به تمامی از یاد برده است و لجام دل به دست عشق سپرده است. هیچ کس حبیب را تا کنون به این حال ندیده است، گاهی آن می کشد، گاهی نگاهی به خیام حرم می اندازد، گاهی به افق چشم می دوزد، گاهی خود را در نگاه معشوق گم می کند، گاهی می گرید و گاهی می خندد.
#کتاب_خوانه
#از_دیار_حبیب
#سید_مهدی_شجاعی
#کتاب_خوب
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#کرونا_را_شکست_میدهیم
📚نام کتاب:رویای نیمه شب
🖋نویسنده:مظفر سالاری
📄انتشارات:کتابستان
🖇توضیحات: قصه دل باختن پسری سنی به دختری شیعه است.
رمان با روایت های معتبر و واقعی تشرف به محضر امام زمان عج به اثری مهدوی تبدیل شده و واجد برخی پاسخ های کلامی شیعیان به پرسش های رایج است.
📖برشی از کتاب:
بارها در دل ساکت و سنگین شب صحنه آمدن ریحانه و مادرش را به مغازه مرور کردم.
میخواستم از معمای عشق سردرآورم.
چه اتفاقی می افتاد که یکنگاه با یک لبخند می توانست قلابی شود و انسانی آزاد را به دام اندازد؟
میان خواب و بیداری سعی میکردم بدانم چه چیزی از وجود ریحانه مرا آنطور بهم ریخته بود؛؛؛
شبحی از چهره اش؟
نگاهش که لحظه ای به نگاهم تلاقی کرده بود؟
سکوت و وقارش؟آهنگ صدایش؟
همه ی این ها..هیچکدامشان...
همه این ها بود و هیچکدامشان نبود...
مثل صیدی بودمکه هرچه بیشتر تلاش میکردم بیشتر گرفتار حلقه های دام میشدم.
گیج و ناامید در بسترم نشستم و چنگ در موهایمزدم.. در آن بیچارگی این تنها راه چاره بود..ولی چگونه؟؟؟
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
🖋نویسنده:مظفر سالاری
📄انتشارات:کتابستان
🖇توضیحات: قصه دل باختن پسری سنی به دختری شیعه است.
رمان با روایت های معتبر و واقعی تشرف به محضر امام زمان عج به اثری مهدوی تبدیل شده و واجد برخی پاسخ های کلامی شیعیان به پرسش های رایج است.
📖برشی از کتاب:
بارها در دل ساکت و سنگین شب صحنه آمدن ریحانه و مادرش را به مغازه مرور کردم.
میخواستم از معمای عشق سردرآورم.
چه اتفاقی می افتاد که یکنگاه با یک لبخند می توانست قلابی شود و انسانی آزاد را به دام اندازد؟
میان خواب و بیداری سعی میکردم بدانم چه چیزی از وجود ریحانه مرا آنطور بهم ریخته بود؛؛؛
شبحی از چهره اش؟
نگاهش که لحظه ای به نگاهم تلاقی کرده بود؟
سکوت و وقارش؟آهنگ صدایش؟
همه ی این ها..هیچکدامشان...
همه این ها بود و هیچکدامشان نبود...
مثل صیدی بودمکه هرچه بیشتر تلاش میکردم بیشتر گرفتار حلقه های دام میشدم.
گیج و ناامید در بسترم نشستم و چنگ در موهایمزدم.. در آن بیچارگی این تنها راه چاره بود..ولی چگونه؟؟؟
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
[کتاب سه دقیقه در قیامت، تجربه ای نزدیک به مرگ]
📚کتاب کوتاه اما پرمفهومه...
به معنای واقعی روح و روان آدمو درگیر میکنه...
حتتتما بخونید...
📖هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده
بودیم آن ها جدی جدی نوشته بودند...‼️
#کتاب_خوب
#کتاب_خوانه
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
#حق_الناس_رو_جدی_بگیریم
🌈@farhang15
📚کتاب کوتاه اما پرمفهومه...
به معنای واقعی روح و روان آدمو درگیر میکنه...
حتتتما بخونید...
📖هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده
بودیم آن ها جدی جدی نوشته بودند...‼️
#کتاب_خوب
#کتاب_خوانه
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
#حق_الناس_رو_جدی_بگیریم
🌈@farhang15
⭕️همیشه فرمانده / خاطرات مینیمال همراه با تصاویری ناب از شهید [محمد فرومندی]
📖برشی از کتاب:
💢حاجیِ مکه نرفته فرماندهی لشگر 5 نصر محمد باقر قالیباف و قائم مقامش، محمد فرومندی بود.
محمد، نور چشمیِ رزمندهها بود..برای همین مايل نبودند در كارهای دستهجمعی مثل آماده كردن غذا، شستن ظروف، جارو كردن و كارهای ديگر قاطیشان شود.
رزمندهها بارها توی تاریکی شب، محمد را دیده بودند که ظرفها را ميشست و پوتینها را واكس میزد.
این کارها، محمد را بین رزمندهها محبوبتر میکرد.
بچههای لشگر، حاجآقا صدایش میزدند؛ حاجی ای که اصلاً مکه نرفته بود!
وقتی قاليباف از زيارت خانهی خدا برگشت، کسی حاج باقر صدایش نمیکرد.
روزی گفت: «آخه بیانصافها! من كه مكه رفتم و بهتون سور هم دادم، باز برادر باقر صدام میکنین ولی به آقای فرومندی كه مكه نرفته، حاج آقا میگین!» رزمندهها زدند زیر خنده...
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#در_خانه_میمانیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
📖برشی از کتاب:
💢حاجیِ مکه نرفته فرماندهی لشگر 5 نصر محمد باقر قالیباف و قائم مقامش، محمد فرومندی بود.
محمد، نور چشمیِ رزمندهها بود..برای همین مايل نبودند در كارهای دستهجمعی مثل آماده كردن غذا، شستن ظروف، جارو كردن و كارهای ديگر قاطیشان شود.
رزمندهها بارها توی تاریکی شب، محمد را دیده بودند که ظرفها را ميشست و پوتینها را واكس میزد.
این کارها، محمد را بین رزمندهها محبوبتر میکرد.
بچههای لشگر، حاجآقا صدایش میزدند؛ حاجی ای که اصلاً مکه نرفته بود!
وقتی قاليباف از زيارت خانهی خدا برگشت، کسی حاج باقر صدایش نمیکرد.
روزی گفت: «آخه بیانصافها! من كه مكه رفتم و بهتون سور هم دادم، باز برادر باقر صدام میکنین ولی به آقای فرومندی كه مكه نرفته، حاج آقا میگین!» رزمندهها زدند زیر خنده...
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#در_خانه_میمانیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
📚نام کتاب:خون خدا
🖋نویسنده:محسن نعماء
📑انتشارات:کتاب جمکران
📖برشی از کتاب:
کوفیان با چشم هایی حیرت زده به باران نگاه می کنند.
به بارانی که هیچگاه گمان نمی کردند دعای حسین علیه السلام نازل شود.
همه غرق در تعجب و حیرت اند.
همه دست های شکر را بالا می برند.
همه شاد و خوشحالند.
از خوشی در پوست خود نمی گنجند.
به سوی حسین علیه السلام می روند، یکی سرو صورتش را می بوسد، یکی دستش را می بوسد، دیگری او را در بغل می گیرد.
هرکس به طریقی ابراز محبت و سپاسگزاری می کند.
کسی نمی داند این لطفی ک حسین در حقشان کرده را چگونه می شود جبران کرد
لطفی که نظیری برایش نیست، نجات کوفیان از تشنگی و عطش!
#کتاب_خوب
#کتاب_خوانه
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
🖋نویسنده:محسن نعماء
📑انتشارات:کتاب جمکران
📖برشی از کتاب:
کوفیان با چشم هایی حیرت زده به باران نگاه می کنند.
به بارانی که هیچگاه گمان نمی کردند دعای حسین علیه السلام نازل شود.
همه غرق در تعجب و حیرت اند.
همه دست های شکر را بالا می برند.
همه شاد و خوشحالند.
از خوشی در پوست خود نمی گنجند.
به سوی حسین علیه السلام می روند، یکی سرو صورتش را می بوسد، یکی دستش را می بوسد، دیگری او را در بغل می گیرد.
هرکس به طریقی ابراز محبت و سپاسگزاری می کند.
کسی نمی داند این لطفی ک حسین در حقشان کرده را چگونه می شود جبران کرد
لطفی که نظیری برایش نیست، نجات کوفیان از تشنگی و عطش!
#کتاب_خوب
#کتاب_خوانه
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
📖چشمان پریشان عباس یادم آمد
لحن نگران حیدر و دلشوره های عمو...
غیرتشان برای من می تپید و حالا همه شهید شده بودند و من نباید اسیر هوس این داعشی میشدم که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم...
📚حکایت حضور سردار سلیمانی در محاصره داعش در رمان #تنها_میان_داعش
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
🆔@farhang15
لحن نگران حیدر و دلشوره های عمو...
غیرتشان برای من می تپید و حالا همه شهید شده بودند و من نباید اسیر هوس این داعشی میشدم که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم...
📚حکایت حضور سردار سلیمانی در محاصره داعش در رمان #تنها_میان_داعش
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
🆔@farhang15
📖دیدن جلد کتابی که رویش نوشته خاطرات فرمانده گردان حضرت ابالفضل علیهالسلام آن هم با عنوان [آب هرگز نمیمیرد]، بهخودی خود آنقدر جذاب هست که آدم را ترغیب کند به خریدن و خواندن آن..
شاید برای همین است که سراسر کتاب، بوی آن حضرت را به خود گرفته و راوی داستان هم، در دستنوشتهای که در ابتدای کتاب، خودنمایی میکند، چنین نوشته است:
✍️“از روزی که در ۶ سالگی روضهی مشک و سقا را از پدرم شنیدم تا زمانی که دستم به داس و خوشههای گندم گره خورد، رد این بوی خوش را گرفتم تا به زیر علم عباس علیهالسلام رسیدم. اتفاقی نبود. در دفتر تقدیر الهی همهچیز حساب و کتاب داشت که با شروع جنگ تحمیلی و تأسیس یگان رزمی استان همدان –انصارالحسن علیهالسلام - به نوکری گردان حضرت ابالفضل علیهالسلام منصوب شدم و تشنه آب، آب حیاتی که هنوز از مشک ابالفضل علیهالسلام میریخت و به تاریخ آبرو میداد...”
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
شاید برای همین است که سراسر کتاب، بوی آن حضرت را به خود گرفته و راوی داستان هم، در دستنوشتهای که در ابتدای کتاب، خودنمایی میکند، چنین نوشته است:
✍️“از روزی که در ۶ سالگی روضهی مشک و سقا را از پدرم شنیدم تا زمانی که دستم به داس و خوشههای گندم گره خورد، رد این بوی خوش را گرفتم تا به زیر علم عباس علیهالسلام رسیدم. اتفاقی نبود. در دفتر تقدیر الهی همهچیز حساب و کتاب داشت که با شروع جنگ تحمیلی و تأسیس یگان رزمی استان همدان –انصارالحسن علیهالسلام - به نوکری گردان حضرت ابالفضل علیهالسلام منصوب شدم و تشنه آب، آب حیاتی که هنوز از مشک ابالفضل علیهالسلام میریخت و به تاریخ آبرو میداد...”
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عجیب بود رابطه ی میان این پدر و پسر...
📖گاهی احساس می کردم رابطه ی حسین با علی اکبر فقط رابطه ی یک پدر و پسر نیست،،،
رابطه ی یک باغبان با زیبا ترین گل آفرینش است..
رابطه ی عاشق و معشوق،،
رابطی دو انیس و همدل جدایی ناپذیر است...
احساس می کردم رابطه ی علی اکبر با حسین فقط رابطه یک پسر با پدر نیست.
رابطه ی ماموم و امام است،،
مرید و مراد است،،
رابطه ی محب و محبوب،،،
و اگر کفر نبود می گفتم رابطه ی عابد ومعبود است...
📚پدر،عشق و پسر
👤سید مهدی شجاعی
#کتاب_خوب
#کتاب_خوانه
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
📖گاهی احساس می کردم رابطه ی حسین با علی اکبر فقط رابطه ی یک پدر و پسر نیست،،،
رابطه ی یک باغبان با زیبا ترین گل آفرینش است..
رابطه ی عاشق و معشوق،،
رابطی دو انیس و همدل جدایی ناپذیر است...
احساس می کردم رابطه ی علی اکبر با حسین فقط رابطه یک پسر با پدر نیست.
رابطه ی ماموم و امام است،،
مرید و مراد است،،
رابطه ی محب و محبوب،،،
و اگر کفر نبود می گفتم رابطه ی عابد ومعبود است...
📚پدر،عشق و پسر
👤سید مهدی شجاعی
#کتاب_خوب
#کتاب_خوانه
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
📚کتاب: شهید ابراهیم هادی ۱
🖇گردآورنده:گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
📖معرفی کتاب:
«سلام بر ابراهیم» کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است.
این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.
شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و همانطور که از خداوند می خواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند.
[پیشنهاد میکنیم این کتابو حتما بخونید واقعا قشنگه🍃🌸🍃]
#معرفی کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوانه
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
🖇گردآورنده:گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
📖معرفی کتاب:
«سلام بر ابراهیم» کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است.
این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.
شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و همانطور که از خداوند می خواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند.
[پیشنهاد میکنیم این کتابو حتما بخونید واقعا قشنگه🍃🌸🍃]
#معرفی کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوانه
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
مولف: محمدعلی جعفری
ویراستار: فاطمه دوست کامی
ناشر کتاب: روایت فتح
سال نشر :۱۳۹۷
تعداد صفحات :۱۴۴
قصهی دلبری شهدارو که بخونی تازه میفهمی خودت هیچ جای این دنیا نیستی...
میفهمی که اونا از فرصت هایی که نصیبشون شد نهایت استفادهرو بردن و در نهایت، بُردن!!!
فقط کافیه ۳..۴ساعت وقت بزارید برای خوندن این کتاب📚
📖برشی از کتاب:
خیلی جدی و بی مقدمه پرسید:”چرا هرکیرو میفرستم جلو جوابتون منفیه؟”
بدون مکث گفتم:”ما به درد هم نمیخوریم”
بااعتماد به نقس صدایش را صاف کرد:”ولی من فکر میکنم خیلی بهم میخوریم”
جوابم را کوبیدم توی صورتش:”آدم باید کسی که میخواد همراهش بشه به دلش بشینه”
_یعنی این مسئله حل بشه مشکل شمام حل میشه؟
جوابی نداشتم،،چادرم را محکم چسبیدم و صحنه را خالی کردم.
صدا بلند کرد:”ببین حالا این قدر دست دست میکنی ولی میاد زمانی که حسرت این روزارو بخوری”
بااینکه زیرلب گفتم چه اعتماد به نفس کاذبی تا برسم خانه مدام این چند کلمه در ذهنم می چرخید:[حسرت این روزا!]
#کتاب_خوب
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
ویراستار: فاطمه دوست کامی
ناشر کتاب: روایت فتح
سال نشر :۱۳۹۷
تعداد صفحات :۱۴۴
قصهی دلبری شهدارو که بخونی تازه میفهمی خودت هیچ جای این دنیا نیستی...
میفهمی که اونا از فرصت هایی که نصیبشون شد نهایت استفادهرو بردن و در نهایت، بُردن!!!
فقط کافیه ۳..۴ساعت وقت بزارید برای خوندن این کتاب📚
📖برشی از کتاب:
خیلی جدی و بی مقدمه پرسید:”چرا هرکیرو میفرستم جلو جوابتون منفیه؟”
بدون مکث گفتم:”ما به درد هم نمیخوریم”
بااعتماد به نقس صدایش را صاف کرد:”ولی من فکر میکنم خیلی بهم میخوریم”
جوابم را کوبیدم توی صورتش:”آدم باید کسی که میخواد همراهش بشه به دلش بشینه”
_یعنی این مسئله حل بشه مشکل شمام حل میشه؟
جوابی نداشتم،،چادرم را محکم چسبیدم و صحنه را خالی کردم.
صدا بلند کرد:”ببین حالا این قدر دست دست میکنی ولی میاد زمانی که حسرت این روزارو بخوری”
بااینکه زیرلب گفتم چه اعتماد به نفس کاذبی تا برسم خانه مدام این چند کلمه در ذهنم می چرخید:[حسرت این روزا!]
#کتاب_خوب
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
منِ او
📖برشی از کتاب:
وقتی رفیق آدم چیزی از آدم خواست، لطفش به این است که بی حکمت و بی پرس و جو بدهی...
اگر حکمتش را بدانی که به خاطر حکمت داده ای، نه به خاطر لوطی گری...
تنها چیزی که حد نداره، رفاقته...🌱
#کتاب_خوب
#کتابخانه_طلوع_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
#به_سوی_آسمان
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
📖برشی از کتاب:
وقتی رفیق آدم چیزی از آدم خواست، لطفش به این است که بی حکمت و بی پرس و جو بدهی...
اگر حکمتش را بدانی که به خاطر حکمت داده ای، نه به خاطر لوطی گری...
تنها چیزی که حد نداره، رفاقته...🌱
#کتاب_خوب
#کتابخانه_طلوع_فرهنگسرای_خاوران
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
#به_سوی_آسمان
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسراے خاوران⇧
✨مطلع عشق✨
👤گرد آورنده:محمدجواد حاج علی اکبری
این کتاب دارای نثری روان و نکات بدیعی است که به دل مینشیند و از این رو خواندن آن شیرین است و جذاب...
در ابتدای این کتاب دستخط رهبر انقلاب در تبریک و توصیههایی به عروسها و دامادها آمده است...🍃
در بخشی از متن کتاب میخوانیم:
📖فرصت ازدواج و آرام گرفتن در یک مجموعهی خانواده، یکی از فرصت های مهم زندگی برای مرد و زن است.
این یک وسیلهی آسایش، آرامش روحی، وسیلهی دلگرم شدن به تداوم فعالیت زندگی است، وسیلهی تسلی، وسیلهی پیدا کردن یک غمخوار نزدیک است، که برای انسان در طول زندگی بسیار لازم است..
#کتاب_خوب
#کتابخانه_مجتمع_شهیدان_جعفری_نژاد
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
#به_سوی_آسمان
👤گرد آورنده:محمدجواد حاج علی اکبری
این کتاب دارای نثری روان و نکات بدیعی است که به دل مینشیند و از این رو خواندن آن شیرین است و جذاب...
در ابتدای این کتاب دستخط رهبر انقلاب در تبریک و توصیههایی به عروسها و دامادها آمده است...🍃
در بخشی از متن کتاب میخوانیم:
📖فرصت ازدواج و آرام گرفتن در یک مجموعهی خانواده، یکی از فرصت های مهم زندگی برای مرد و زن است.
این یک وسیلهی آسایش، آرامش روحی، وسیلهی دلگرم شدن به تداوم فعالیت زندگی است، وسیلهی تسلی، وسیلهی پیدا کردن یک غمخوار نزدیک است، که برای انسان در طول زندگی بسیار لازم است..
#کتاب_خوب
#کتابخانه_مجتمع_شهیدان_جعفری_نژاد
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
#به_سوی_آسمان
عاشق "شدن" مسئله ای نیست؛ عاشق "ماندن" مسئلهی ماست...
بقای عشق، نه بُروز عشق...
هر نوجوانی هم گرفتار هیجانات عاشقانه میشود؛
اما آیا عاشق هم میمانَد؟
عشق به اعتبارِ مقدارِ دوامش عشق است نه شدتِ ظهورش...
#نادرابراهیمی
#از_کتاب_یک_عاشقانهی_آرام
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
#به_سوی_آسمان
🌐@farhang15
بقای عشق، نه بُروز عشق...
هر نوجوانی هم گرفتار هیجانات عاشقانه میشود؛
اما آیا عاشق هم میمانَد؟
عشق به اعتبارِ مقدارِ دوامش عشق است نه شدتِ ظهورش...
#نادرابراهیمی
#از_کتاب_یک_عاشقانهی_آرام
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتابخانه_فرهنگسرای_خاوران
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
#به_سوی_آسمان
🌐@farhang15
📚کتاب :جاذبه و دافعه حضرت علی(ع)
نویسنده:مرتضی مطهری
داستان کتاب :جاذبه و دافعه علی نام کتابی است از مرتضی مطهری، فیلسوف و نویسنده ایرانی، مشتمل بر ۴ سخنرانی وی در روزهای ۱۸ تا ۲۱ ماه رمضان ۱۳۸۸ قمری که در حسینیه ارشاد ایراد شدهاست. این کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شدهاست. بخش اول یا مقدمه به کلیاتی دربارهٔ جذب و دفع انسانها میپردازد. بخش دوم و سوم هم به تشریح جاذبه و دافعه علی بن ابیطالب (ع)اختصاص دارد.
#معرفی کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوانه
#کتابخانه_مجتمع_شهیدان_جعفری_نژاد
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسرای خاوران▪️
نویسنده:مرتضی مطهری
داستان کتاب :جاذبه و دافعه علی نام کتابی است از مرتضی مطهری، فیلسوف و نویسنده ایرانی، مشتمل بر ۴ سخنرانی وی در روزهای ۱۸ تا ۲۱ ماه رمضان ۱۳۸۸ قمری که در حسینیه ارشاد ایراد شدهاست. این کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شدهاست. بخش اول یا مقدمه به کلیاتی دربارهٔ جذب و دفع انسانها میپردازد. بخش دوم و سوم هم به تشریح جاذبه و دافعه علی بن ابیطالب (ع)اختصاص دارد.
#معرفی کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوانه
#کتابخانه_مجتمع_شهیدان_جعفری_نژاد
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسرای خاوران▪️
📚کتاب :مدیر مدرسه
نویسنده:جلال آل احمد
داستان کتاب :«مدیرمدرسه» شاید به جرأت بهترین اثر «جلال آل احمد» باشد. نویسندهای ظلمستیز که واقعیتهای زندگی را با نظری انتقادی بیان میکند. راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بیدردسر به مدیریِ دبستان رو میآورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی درپی خواهد داشت. مدیر که خود را هیچکاره میداند و آمده تا گوشهای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواریِ سرپرستیِ «یک ناظم و هفت معلم و دویست و سی و پنج شاگرد» روبرو میشود. پس همه توان خود را به کار میگیرد تا کمبودها و نارساییها را به گونهای سروسامان دهد؛ اما در این شرایط محیطی امکان اصلاح وجود ندارد و مدیر تصمیم میگیرد که استعفا دهد.
#معرفی کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوانه
#کتابخانه_مجتمع_شهیدان_جعفری_نژاد
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسرای خاوران▪️
نویسنده:جلال آل احمد
داستان کتاب :«مدیرمدرسه» شاید به جرأت بهترین اثر «جلال آل احمد» باشد. نویسندهای ظلمستیز که واقعیتهای زندگی را با نظری انتقادی بیان میکند. راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بیدردسر به مدیریِ دبستان رو میآورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی درپی خواهد داشت. مدیر که خود را هیچکاره میداند و آمده تا گوشهای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواریِ سرپرستیِ «یک ناظم و هفت معلم و دویست و سی و پنج شاگرد» روبرو میشود. پس همه توان خود را به کار میگیرد تا کمبودها و نارساییها را به گونهای سروسامان دهد؛ اما در این شرایط محیطی امکان اصلاح وجود ندارد و مدیر تصمیم میگیرد که استعفا دهد.
#معرفی کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوانه
#کتابخانه_مجتمع_شهیدان_جعفری_نژاد
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
🆔@farhang15
کانال تلگرام فرهنگسرای خاوران▪️