📖چشمان پریشان عباس یادم آمد
لحن نگران حیدر و دلشوره های عمو...
غیرتشان برای من می تپید و حالا همه شهید شده بودند و من نباید اسیر هوس این داعشی میشدم که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم...
📚حکایت حضور سردار سلیمانی در محاصره داعش در رمان #تنها_میان_داعش
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
🆔@farhang15
لحن نگران حیدر و دلشوره های عمو...
غیرتشان برای من می تپید و حالا همه شهید شده بودند و من نباید اسیر هوس این داعشی میشدم که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم...
📚حکایت حضور سردار سلیمانی در محاصره داعش در رمان #تنها_میان_داعش
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوانه
#کتاب_خوب
#مدیریت_فرهنگی_هنری_منطقه_۱۵
#فرهنگسرای_خاوران
🆔@farhang15