Forwarded from دل شدگان
🌹جشن سده گرامی باد 🌹
🌜🌜🌜🌜🌜
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
بر آمد به سنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
از این طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
شب آمد بر افروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خْوَرد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی از او یاد کرد
📙 #شاهنامه_فردوسی
🌺🌺🪴🌺🌺🪴🌺🌺🪴🌺🌺🪴
🌜🌜🌜🌜🌜
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
بر آمد به سنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
از این طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
شب آمد بر افروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خْوَرد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی از او یاد کرد
📙 #شاهنامه_فردوسی
🌺🌺🪴🌺🌺🪴🌺🌺🪴🌺🌺🪴
مفهوم ملیت و ایران
این مفهوم را در آثار هیچیک از شاعران کهن از جمله مولانا و سعدی و حافظ نمیتوانیم حس کنیم، فقط شاهنامه است که در آن مفهوم یکپارچگی، قدمت تاریخی، هویت ایرانی و از این قبیل را میبینیم. یکی از نمونههای درخشان آن وقتی است که رستم میخواهد اسبی برای خود برگزیند (رخش)، وقتی بهای آن را از چوپان میپرسد، چوپان (رمز نگاهبان ایران) به او میگوید قیمت آن تمام ایران است.
ز چوپان بپرسید کاین اژدها
به چندست و این را که خواهد بها؟
چنین داد پاسخ که گر رستمی
برو راست کن روی ایران زمی
مر این را بر و بوم ایران بهاست
بدین بر، تو خواهی جهان کرد راست
حتا در زمان خود فردوسی هم ایرانِ یکپارچه نداشتیم، خراسان در دست محمود بود، ری در دست دیلمیان، اصفهان را بعدها مسعود پسر محمود گرفت. وقتی فردوسی از مازندران و اصفهان و سیستان سخن میگفت حس میکرد که وقتی همهی آنجاها ایران بوده است و دیگر نیست. شاید اینگونه افکار در نزد شعوبیه رایج بوده است. اما در شاعران و نویسندگان آن دوره و ادوار بعد مرسوم نبود. مثلن از نظر سعدی ایران ملک فارس است و اتابک شاه فارس شاه ایران است. از نظر مولانا اساسن این وطن مصر و عراق و شام نیست؛ این وطن جایی است کان را نام نیست.
حافظ ایران را یزد و شیراز و اصفهان و کرمان میدانست. اساسن واژهی ایران در این متون جز به ندرت به کار نرفته است. تنها فردوسی است که با این وسعت از ایران و ایرانیان و شاه ایران سخن میگوید چنان که در مرگ یزدگرد آخرین شاه ایران باستان میگوید:
فکنده تن شاه ایران به خاک
پر از خون و پهلو به شمشیر چاک
این اشعار فردوسی هنوز هم مو بر تن ایرانی راست میکند مخصوصن اگر ایرانی - مانند بیشتر ادوار تاریخی - ایرانی و ایران را در لبهی پرتگاههای خطرناک ببیند:
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
همه جای جنگی سواران بدی
نشستنگه شهریان بدی
کنون جای سختی و رنج و بلاست
نشستنگه تیز چنگ اژدهاست
▪️شاهِ نامهها- #سیروس_شمیسا- صص ۳۰۱-۳۰۰
#شاهنامه
#فردوسی
این مفهوم را در آثار هیچیک از شاعران کهن از جمله مولانا و سعدی و حافظ نمیتوانیم حس کنیم، فقط شاهنامه است که در آن مفهوم یکپارچگی، قدمت تاریخی، هویت ایرانی و از این قبیل را میبینیم. یکی از نمونههای درخشان آن وقتی است که رستم میخواهد اسبی برای خود برگزیند (رخش)، وقتی بهای آن را از چوپان میپرسد، چوپان (رمز نگاهبان ایران) به او میگوید قیمت آن تمام ایران است.
ز چوپان بپرسید کاین اژدها
به چندست و این را که خواهد بها؟
چنین داد پاسخ که گر رستمی
برو راست کن روی ایران زمی
مر این را بر و بوم ایران بهاست
بدین بر، تو خواهی جهان کرد راست
حتا در زمان خود فردوسی هم ایرانِ یکپارچه نداشتیم، خراسان در دست محمود بود، ری در دست دیلمیان، اصفهان را بعدها مسعود پسر محمود گرفت. وقتی فردوسی از مازندران و اصفهان و سیستان سخن میگفت حس میکرد که وقتی همهی آنجاها ایران بوده است و دیگر نیست. شاید اینگونه افکار در نزد شعوبیه رایج بوده است. اما در شاعران و نویسندگان آن دوره و ادوار بعد مرسوم نبود. مثلن از نظر سعدی ایران ملک فارس است و اتابک شاه فارس شاه ایران است. از نظر مولانا اساسن این وطن مصر و عراق و شام نیست؛ این وطن جایی است کان را نام نیست.
حافظ ایران را یزد و شیراز و اصفهان و کرمان میدانست. اساسن واژهی ایران در این متون جز به ندرت به کار نرفته است. تنها فردوسی است که با این وسعت از ایران و ایرانیان و شاه ایران سخن میگوید چنان که در مرگ یزدگرد آخرین شاه ایران باستان میگوید:
فکنده تن شاه ایران به خاک
پر از خون و پهلو به شمشیر چاک
این اشعار فردوسی هنوز هم مو بر تن ایرانی راست میکند مخصوصن اگر ایرانی - مانند بیشتر ادوار تاریخی - ایرانی و ایران را در لبهی پرتگاههای خطرناک ببیند:
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
همه جای جنگی سواران بدی
نشستنگه شهریان بدی
کنون جای سختی و رنج و بلاست
نشستنگه تیز چنگ اژدهاست
▪️شاهِ نامهها- #سیروس_شمیسا- صص ۳۰۱-۳۰۰
#شاهنامه
#فردوسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ادبیات
#شاهنامه_فردوسی
بیشک تعجب خواهید کرد و شگفتزده خواهید شد...
🔘 شاهنامه فردوسی از زبان #فرانسیس_فورد_کاپولا
🔘 فیلم ساز و خالق #پدرخوانده
🔘 انتشار کتاب صوتی شاهنامه به زبان انگلیسی و با مقدمه #کاپولا
🔘 از سخنان #کاپولا در مورد شاهنامه شگفت زده خواهید شد و افسوس خواهید خورد که چرا هنوز شاهنامه فردوسی را نخوانده اید.
همراه با #زیرنویس_فارسی...
#شاهنامه_فردوسی
بیشک تعجب خواهید کرد و شگفتزده خواهید شد...
🔘 شاهنامه فردوسی از زبان #فرانسیس_فورد_کاپولا
🔘 فیلم ساز و خالق #پدرخوانده
🔘 انتشار کتاب صوتی شاهنامه به زبان انگلیسی و با مقدمه #کاپولا
🔘 از سخنان #کاپولا در مورد شاهنامه شگفت زده خواهید شد و افسوس خواهید خورد که چرا هنوز شاهنامه فردوسی را نخوانده اید.
همراه با #زیرنویس_فارسی...
Forwarded from دریچه ای به سمت نور
شاهنامه ستایش شاهان نیست؛
ستایشِ مردمِ ایران است.
#شاهنامه تاریخ و سیرت شاهان است اما بر خلاف آنچه گاهی برخی خاماندیشان و ناآگاهان و مغرضان پنداشته و گفتهاند، ستایش شاهان نیست، ستایش ایران و مردم ایران است. ستایش همهٔ نیکان و دلاوران و خردمندان است.
شاهان سلطنت میکردند اما قدرت مطلقهٔ حکومت به دست آنان نبود. شهریاری رشتهای بود که ایرانیان را به هم میپیوست و مرزهای ایران و سنن و آیین و فرهنگ ایران را نگاهبانی میکرد و رمز قدرت و شوکت ایران بود.
شاهنامه مجموعهٔ تجارب تاریخی ایرانیان در ادارهٔ صحیح اجتماع و تأمین آسایش مردم است. خرد و دانش و ژرفبینی و باریکنگری حکیم فردوسی سبب گردیده که شاهکار او به صورت آیین کشورداری و درس فرمانروایی خردمندانهای درآید و منطبق با اصول صحیح مدیریت باشد. حتی امروز هم فرمانروایان و زمامداران در همهٔ جهان حتی یک فرماندار و بخشدار ناحیهای کوچک میتواند از شاهنامه نکاتی در مدیریت توأم با عدالت بیاموزد.
در میان پنجاه پادشاه ایرانی شاهنامه، شاهانِ خوب هستند، شاهانِ بد هم هستند. فردوسی شاهان خوب را میستاید و شاهانِ بد را مینکوهد. شاهِ خوب گوش به فرمان سروش دارد و فرّ کیانی یا فرّ ایزدی (تأیید خداوندی) با اوست و در دادگری و آبادی کشور و آسایش مردم میکوشد. شاهِ بد گوش به اهرمن و جادو میسپارد و فرّ ایزدی از او دور میشود و مردم هم از او بر میگردند.
از نمونههای شاهان خوب، فریدون، کیخسرو، بهرام گور، نوشیروان و نمونههای شاهان بد، ضحّاک و کیکاوس و گشتاسب و هرمز
و شیرویه هستند.
آنچه فردوسی دربارهٔ فریدون میگوید خطاب به همهٔ فرمانروایان است:
فریدونِ فرخ فرشته نبود
به مُشک و به عنبر سرشته نبود
به داد و دِهِش یافت این نیکوی
تو داد و دهش کن فریدون توی
برگرفته از:
کتاب فردوسی، استاد دکتر محمدامین ریاحی، ۱۳۸۷، طرح نو، صص ۲۰۸- ۲۰۷.
ستایشِ مردمِ ایران است.
#شاهنامه تاریخ و سیرت شاهان است اما بر خلاف آنچه گاهی برخی خاماندیشان و ناآگاهان و مغرضان پنداشته و گفتهاند، ستایش شاهان نیست، ستایش ایران و مردم ایران است. ستایش همهٔ نیکان و دلاوران و خردمندان است.
شاهان سلطنت میکردند اما قدرت مطلقهٔ حکومت به دست آنان نبود. شهریاری رشتهای بود که ایرانیان را به هم میپیوست و مرزهای ایران و سنن و آیین و فرهنگ ایران را نگاهبانی میکرد و رمز قدرت و شوکت ایران بود.
شاهنامه مجموعهٔ تجارب تاریخی ایرانیان در ادارهٔ صحیح اجتماع و تأمین آسایش مردم است. خرد و دانش و ژرفبینی و باریکنگری حکیم فردوسی سبب گردیده که شاهکار او به صورت آیین کشورداری و درس فرمانروایی خردمندانهای درآید و منطبق با اصول صحیح مدیریت باشد. حتی امروز هم فرمانروایان و زمامداران در همهٔ جهان حتی یک فرماندار و بخشدار ناحیهای کوچک میتواند از شاهنامه نکاتی در مدیریت توأم با عدالت بیاموزد.
در میان پنجاه پادشاه ایرانی شاهنامه، شاهانِ خوب هستند، شاهانِ بد هم هستند. فردوسی شاهان خوب را میستاید و شاهانِ بد را مینکوهد. شاهِ خوب گوش به فرمان سروش دارد و فرّ کیانی یا فرّ ایزدی (تأیید خداوندی) با اوست و در دادگری و آبادی کشور و آسایش مردم میکوشد. شاهِ بد گوش به اهرمن و جادو میسپارد و فرّ ایزدی از او دور میشود و مردم هم از او بر میگردند.
از نمونههای شاهان خوب، فریدون، کیخسرو، بهرام گور، نوشیروان و نمونههای شاهان بد، ضحّاک و کیکاوس و گشتاسب و هرمز
و شیرویه هستند.
آنچه فردوسی دربارهٔ فریدون میگوید خطاب به همهٔ فرمانروایان است:
فریدونِ فرخ فرشته نبود
به مُشک و به عنبر سرشته نبود
به داد و دِهِش یافت این نیکوی
تو داد و دهش کن فریدون توی
برگرفته از:
کتاب فردوسی، استاد دکتر محمدامین ریاحی، ۱۳۸۷، طرح نو، صص ۲۰۸- ۲۰۷.
#هویّت_ایرانی در #شاهنامه در تحقیر ملّت های دیگر نیست که رنگ و جلا می یابد بلکه خود بر بنیادهای فکری و معنوی و اخلاقی نیرومندی استوار است.
از همین رو، ملّی گرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچ گاه به نژادپرستی نفرت انگیزی چون نازیسم و فاشیسم در قرن بیستم مبدّل نشد.
در قرن بیست و یکم، #ایرانیان می توانند بر پایۀ همان بنیادها، به ویژه بنیادهای اخلاقی که در سرتاسر شاهنامه موج می زند، در جهانی که در اثر پیشرفت های برق آسا در فناوری ارتباطات ، بیم آن می رود که بسیاری از #فرهنگ _های_بومی فراموش شوند، #هوّیت_ایرانی خود را حفظ کنند و آن را استمرار بخشند.
سخن آخر اینکه، اگر #دیوان_حافظ #ناخودآگاهِ_جمعی ایرانیان را باز می تاباند، #شاهنامه #خودآگاه_جمعیِ ایرانیان است.
منبع : #مقاله "هویّت ایرانی در شاهنامه" دکتر #ابوالفضل خطیبی
از همین رو، ملّی گرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچ گاه به نژادپرستی نفرت انگیزی چون نازیسم و فاشیسم در قرن بیستم مبدّل نشد.
در قرن بیست و یکم، #ایرانیان می توانند بر پایۀ همان بنیادها، به ویژه بنیادهای اخلاقی که در سرتاسر شاهنامه موج می زند، در جهانی که در اثر پیشرفت های برق آسا در فناوری ارتباطات ، بیم آن می رود که بسیاری از #فرهنگ _های_بومی فراموش شوند، #هوّیت_ایرانی خود را حفظ کنند و آن را استمرار بخشند.
سخن آخر اینکه، اگر #دیوان_حافظ #ناخودآگاهِ_جمعی ایرانیان را باز می تاباند، #شاهنامه #خودآگاه_جمعیِ ایرانیان است.
منبع : #مقاله "هویّت ایرانی در شاهنامه" دکتر #ابوالفضل خطیبی
#شاهنامه_بایسنقری
یکی از معروفترین و شناخته شده ترین نسخه های شاهنامه است که متعلق به قرن نهم هجری می باشد و این کتاب به درخواست شاهزاده #بایسنقر_میرزا از شاهزادگان گورکانی تهیه شده است . این کتاب ارزشمند متعلق به #امیر_نظام_گروسی سیاستمدار، ادیب و خوشنوس دوران قاجاریه بوده است که در حدود صد و ده سال قبل آنرا اهدا کرد و اکنون در کاخ موزه گلستان نگه داری می شود.
مهمترین ویژگی این شاهنامه آن است که بسیار کامل است و برخلاف نمونه های مشابه توسط صاحبش تکه تکه نشده و هر ورق آن در یک موزه نگهداری نمی شود ،از سوی دیگر بخاطر نگارگری و تذهیب بسیار اهمیت دارد، اما از نظر خوش نویسی این نسخه ضعیف است به نظر می رسد که دلیل آن است که کتابت این نسخه همزمان با شکل گیری خط #نستعلیق بوده است در نتیجه هنوز این شیوه ی خوش نویسی به درجه ی اعلای خود نرسیده بود .اشعار این شاهنامه به خط استادان «میرزا جعفر و اظهرتبریزی» کتابت شده است و دارای ۱۸۰ نقاشی از داستان های شاهنامه است که از زیباترین مینیاتورهای ایرانی متعلق به #مکتب_هرات است .
یکی از معروفترین و شناخته شده ترین نسخه های شاهنامه است که متعلق به قرن نهم هجری می باشد و این کتاب به درخواست شاهزاده #بایسنقر_میرزا از شاهزادگان گورکانی تهیه شده است . این کتاب ارزشمند متعلق به #امیر_نظام_گروسی سیاستمدار، ادیب و خوشنوس دوران قاجاریه بوده است که در حدود صد و ده سال قبل آنرا اهدا کرد و اکنون در کاخ موزه گلستان نگه داری می شود.
مهمترین ویژگی این شاهنامه آن است که بسیار کامل است و برخلاف نمونه های مشابه توسط صاحبش تکه تکه نشده و هر ورق آن در یک موزه نگهداری نمی شود ،از سوی دیگر بخاطر نگارگری و تذهیب بسیار اهمیت دارد، اما از نظر خوش نویسی این نسخه ضعیف است به نظر می رسد که دلیل آن است که کتابت این نسخه همزمان با شکل گیری خط #نستعلیق بوده است در نتیجه هنوز این شیوه ی خوش نویسی به درجه ی اعلای خود نرسیده بود .اشعار این شاهنامه به خط استادان «میرزا جعفر و اظهرتبریزی» کتابت شده است و دارای ۱۸۰ نقاشی از داستان های شاهنامه است که از زیباترین مینیاتورهای ایرانی متعلق به #مکتب_هرات است .
🌲🌳رستم برترین آفریدهی فردوسی است. اما او تنها نمودار نیرو نیست. او مجموعهای است از اندیشه و خرد، نیرو و دلاوری، بردباری و از خودگذشتگی، زیرکی و منطقی سخت و استوار او نمونهی آرمانیِ فردوسی است. او یگانه نماینده و مظهر تودههای ایرانی است که به خامهی هنرمند فردوسی، با اجتماعی از نیکوترین گوهرهای مردمی در قالب یک مرد تجسم یافته است. او در عین حال وحدتی است از گوهرهای متضاد. او خرد گودرز و پیران، پهلوانی و آیینخواهی گیو، دلیری و میهندوستی و از خودگذشتگی بهرام، بیباکی و پیشروی بیژن، نیرومندی شگفتآور و پاکدلانهی سهراب، و نازکدلی و آزرم سیاوش را در خود وحدت بخشیده است. اگر هر یک از ایشان خداوند گوهرهای ویژهی خویش است، رستم خدای خدایان و دارندهی همهی آنهاست. او دارندهی والاترین گوهرهای مردمی است.
مرتضی ثاقب فر
#شاهنامه
مرتضی ثاقب فر
#شاهنامه
سیمرغ گفت: امروز نام تو را دستان نھادم. این را بدان که ھرگز تو را تنھا نخواھم گذارد و تو را به پادشاھی میرسانم. من دل به تو بستهام برای آنکه ھمیشه با تو باشم تعدادی از پر خود را به تو میدھم تا اگر زمانی سختی پیش آمد از پرھای من یکی را به آتش افکنی، در ھمان زمان نزد تو خواھم آمد.
سیمرغ دل دستان را رام کرد و او را بر پشت گرفت و نزدیک سام بر زمین نشست. قبای پھلوانی آوردند و جوان پوشید و از کوه به زیر آمدند و ھمه با ھم راھی ایرانشھر شده و به دیدن منوچھر رفتند.
منوچھر فرمانی نوشت که تمامی کابل و سرزمین ھند تا دریای سند از زابلستان تا کنار رود ھمه از آن جھان پھلوان سام باشد.سام ھمراه فرزندش دستان (زال) بعد از نیایش روانه سرزمین خود شدند.
در زابلستان، سام تاج و تخت و کلید گنج را به زال سپرد و بعد از نصیحت فرزند، خود به فرمان منوچھر شاھنشاه ایران برای جنگ با دیوان و دشمنان به گرگساران و مازندران رفت.
روزگاری گذشت تا روزی زال جوان آھنگ سیر و سفر و شکار کرد. مھراب شاه کابل، مردی خردمند و دلیر، از نژاد ضحاک و باجگزار سام شاه زابلستان بود و دختری بسیار زیبا به نام رودابه داشت. زال و رودابه ندیده عاشق ھمدیگر شدند ولی نژاد رودابه مشکل وصلتشان بود. بعد از مدتھا نامهنگاری بین زال و سام و حتی آماده شدن سام برای جنگ با مھراب، بالاخره زال به دیدار منوچھر رفته، بعد از آزمایش او توسط موبدان، منوچھر با این وصلت موافقت میکند.
سام نیز که فرزند را بکام دل خویش میبیند پادشاھی و تخت و تاج زابلستان را به زال میسپارد.
#شاهنامه
#فردوسی
سیمرغ دل دستان را رام کرد و او را بر پشت گرفت و نزدیک سام بر زمین نشست. قبای پھلوانی آوردند و جوان پوشید و از کوه به زیر آمدند و ھمه با ھم راھی ایرانشھر شده و به دیدن منوچھر رفتند.
منوچھر فرمانی نوشت که تمامی کابل و سرزمین ھند تا دریای سند از زابلستان تا کنار رود ھمه از آن جھان پھلوان سام باشد.سام ھمراه فرزندش دستان (زال) بعد از نیایش روانه سرزمین خود شدند.
در زابلستان، سام تاج و تخت و کلید گنج را به زال سپرد و بعد از نصیحت فرزند، خود به فرمان منوچھر شاھنشاه ایران برای جنگ با دیوان و دشمنان به گرگساران و مازندران رفت.
روزگاری گذشت تا روزی زال جوان آھنگ سیر و سفر و شکار کرد. مھراب شاه کابل، مردی خردمند و دلیر، از نژاد ضحاک و باجگزار سام شاه زابلستان بود و دختری بسیار زیبا به نام رودابه داشت. زال و رودابه ندیده عاشق ھمدیگر شدند ولی نژاد رودابه مشکل وصلتشان بود. بعد از مدتھا نامهنگاری بین زال و سام و حتی آماده شدن سام برای جنگ با مھراب، بالاخره زال به دیدار منوچھر رفته، بعد از آزمایش او توسط موبدان، منوچھر با این وصلت موافقت میکند.
سام نیز که فرزند را بکام دل خویش میبیند پادشاھی و تخت و تاج زابلستان را به زال میسپارد.
#شاهنامه
#فردوسی
از تمام مشرقزمین؛ فردوسی
ما قدر #شاهنامه را غالباً نمیدانیم.
خیال میکنیم همهٔ زبانها و همهٔ مللِ کرهٔ زمین شاعرانی از تراز فردوسی دارند.
محلی که دانشگاه هاروارد و اِمآیتی قرار دارد اکنون مرکز ثقلِ علم کرهٔ زمین است. من در آنجاکه پیاده به دفتر کارم در هاروارد میرفتم، میدیدم از سراسر جهان، توریستها میآیند برای تماشای نقطهای که هاروارد و امآیتی در فاصلهای نزدیک بههم قرار دارند.
در آنجا، سنگ مرمری هست و روی آن اسم مفاخر بشریت در تاریخ نقل شدهاست.
آنجا افلاطون، ارسطو، هگل، کانت و... را میبینید.
روی آن سنگ از شاعران، هومر، دانته، شکسپیر و از کل مشرقزمین یعنی چین و هند و عرب و ایران، فقط یک شاعر نوشته شده است: #فردوسی.
هیچکس دیگری نیست. نه عمرخیام، نه جلالالدین مولوی، نه متنبّی، نه ابوتمّام، نه ابوالعَلای معرّی و نه هیچ شاعری از هند، نههیچ شاعری از چین.
فقط در کنار هومر، دانته و شکسپیر شما آنجا #فردوسی را میبینید.
همچین شاعری هیچ ملتی ندارد.
خیلی اهمیت دارد که ما این را بدانیم.
ما خیال میکنیم هر ملتی حماسه دارد و حماسهاش هم در حد ارزش #شاهنامه است.
محمدرضا شفیعیکدکنی
ما قدر #شاهنامه را غالباً نمیدانیم.
خیال میکنیم همهٔ زبانها و همهٔ مللِ کرهٔ زمین شاعرانی از تراز فردوسی دارند.
محلی که دانشگاه هاروارد و اِمآیتی قرار دارد اکنون مرکز ثقلِ علم کرهٔ زمین است. من در آنجاکه پیاده به دفتر کارم در هاروارد میرفتم، میدیدم از سراسر جهان، توریستها میآیند برای تماشای نقطهای که هاروارد و امآیتی در فاصلهای نزدیک بههم قرار دارند.
در آنجا، سنگ مرمری هست و روی آن اسم مفاخر بشریت در تاریخ نقل شدهاست.
آنجا افلاطون، ارسطو، هگل، کانت و... را میبینید.
روی آن سنگ از شاعران، هومر، دانته، شکسپیر و از کل مشرقزمین یعنی چین و هند و عرب و ایران، فقط یک شاعر نوشته شده است: #فردوسی.
هیچکس دیگری نیست. نه عمرخیام، نه جلالالدین مولوی، نه متنبّی، نه ابوتمّام، نه ابوالعَلای معرّی و نه هیچ شاعری از هند، نههیچ شاعری از چین.
فقط در کنار هومر، دانته و شکسپیر شما آنجا #فردوسی را میبینید.
همچین شاعری هیچ ملتی ندارد.
خیلی اهمیت دارد که ما این را بدانیم.
ما خیال میکنیم هر ملتی حماسه دارد و حماسهاش هم در حد ارزش #شاهنامه است.
محمدرضا شفیعیکدکنی
#محمدعلی_فروغی:
بعقیده من وظیفه هر ایرانی است که اولا خود با #شاهنامه مانوس شود، ثانیا ابناء وطن را بموانست این کتاب ترغیب نماید و اسباب آن را فراهم آورد.
مختصر، فردوسی قباله و سند نجابت ملت ایران را تنظیم فرموده، و همین کلمه مرا بی نیاز می کند از اینکه در توضیح مطلب و پافشاری در اثبات مقام فردوسی از این جهت بطول کلام بپردازم.
بعقیده من وظیفه هر ایرانی است که اولا خود با #شاهنامه مانوس شود، ثانیا ابناء وطن را بموانست این کتاب ترغیب نماید و اسباب آن را فراهم آورد.
مختصر، فردوسی قباله و سند نجابت ملت ایران را تنظیم فرموده، و همین کلمه مرا بی نیاز می کند از اینکه در توضیح مطلب و پافشاری در اثبات مقام فردوسی از این جهت بطول کلام بپردازم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهکاری به نام شاهنامه فردوسی، این تنها یک بیت از این شاهکاره
#شاهنامه_فردوسی هم از حیث کمیت ، هم از جهت کیفیت ، بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است. بلکه میتوان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمیزدم و از اینکه سخنانم گزافه نماید احتراز نداشتم میگفتم شاهنامه معظمترین یادگار ادبی نوع بشر است.
فروغی
مقام فردوسی و اهمیت شاهنامه، به قلم #محمد_علی_فروغی (ذکاالملک)
#شاهنامه_فردوسی هم از حیث کمیت ، هم از جهت کیفیت ، بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است. بلکه میتوان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمیزدم و از اینکه سخنانم گزافه نماید احتراز نداشتم میگفتم شاهنامه معظمترین یادگار ادبی نوع بشر است.
فروغی
مقام فردوسی و اهمیت شاهنامه، به قلم #محمد_علی_فروغی (ذکاالملک)
#اسطوره_مصور
#موجودات_اساطیری
#اساطیر_ایرانی
#اساطیر_آریایی
#اساطیر_زرتشتی
#اساطیر_هندی
🔺#دیو
• بخشی از اثر نبرد «دیو و اژدها» اثر روحالله جهانبین (بر اساس سبک تیموری-ترکمان)
• «جنگ #رستم و #اکواندیو» از #شاهنامه ی سدهی دهم (دورهی صفوی)؛ نگهداری در موزهی رضا عباسی
• طراحی «انسان و دیو» اثر محمود فرشچیان
• طراحی «چهرهی دیو» اثر میکل آنژ
• «جنگ رستم با #ارژنگدیو»؛ خان ششم. از #شاهنامه_تهماسبی
• نقاشی قهوهخانهای از «جنگ رستم و #دیو_سپید» در خان هفتم شاهنامهی #فردوسی
@MythologyGeek
#موجودات_اساطیری
#اساطیر_ایرانی
#اساطیر_آریایی
#اساطیر_زرتشتی
#اساطیر_هندی
🔺#دیو
• بخشی از اثر نبرد «دیو و اژدها» اثر روحالله جهانبین (بر اساس سبک تیموری-ترکمان)
• «جنگ #رستم و #اکواندیو» از #شاهنامه ی سدهی دهم (دورهی صفوی)؛ نگهداری در موزهی رضا عباسی
• طراحی «انسان و دیو» اثر محمود فرشچیان
• طراحی «چهرهی دیو» اثر میکل آنژ
• «جنگ رستم با #ارژنگدیو»؛ خان ششم. از #شاهنامه_تهماسبی
• نقاشی قهوهخانهای از «جنگ رستم و #دیو_سپید» در خان هفتم شاهنامهی #فردوسی
@MythologyGeek
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM