کتابخانه نیمهشب
1)
"کتابخانه نیمهشب" (The Midnight library)، کتابی است داستانی از نویسنده انگلیسی، "مت هیگ" (Matt Haig) که در سال 2020 میلادی نگاشته شده و در زمره پرفروشترینها قرارگرفته است. "مت هیگ" که آثار داستانی و غیرداستانی قابلتوجهی دارد، خود تجربه دستوپنجه نرم کردن با افسردگی و رهایی از آن را دارا است و این تجربهی زیستهی او در "کتابخانه نیمهشب" و سایر کتابهایش نمود داشته است. آثار داستانی او را میتوان نوعی از علمی- تخیلی نرم به شمار آورد. "کتابخانه نیمهشب" توسط مترجمان زیادی به فارسی برگردانده شده است.
2)
"نورونهای آینهای" (Mirror Neurons) در مغز انسان و برخی دیگر از پریماتها کارکرد شبیهسازی دارند و نوعی از بازنمایی را به ارمغان میآورند. عملکرد متعالی این نورونها سببساز حسهایی همچون "همدردی" (Sympathy) و "همدلی" (Empathy) است. بر اساس تقویت فعالیت این نورونها است که ما میتوانیم از کنج نگاه خودمان بیرون بیاییم و به درجاتی دنیا را از زاویه نگاه دیگران ببینیم، امری که "هیگ" در روایت آن استاد است. ارتباط و تعامل این نورونها با "سامانه حس خوب" (Well-being System) در مغز، در انسانهای متفاوت یکسان نیست و همین امر بنیان طیف وسیعی از رویکردهای سیاسی در بازه محافظهکار تا ترقیخواه است. خواندن کتابهای داستانی، اگرچه که ممکن است مضمون بسیاری از آنان در میانمدت فراموش شود، دارای حسن تقویت همدلی و فعالسازی نورونهای آینهای است. "هیگ" در "کتابخانه نیمهشب" این فرآیند را به شکل دیگری روایت میکند، او قهرمان داستانش را نه در پشت چشمان سایر انسانها، بلکه در پشت چشمان نسخههای دیگری از خودش قرار میدهد و این همدلی با خویشِ شخصیت اصلی یعنی "نورا سید" (Nora Seed) را برای مخاطب کتاب، به همدلی با تمام حالات ممکن تبدیل میسازد.
3)
فیزیک کوانتوم و احتمال وقوع تمام حالتهای ممکن و تمثیل "گربه شرودینگر" به همراه ژرفاندیشی با اندیشههای ناب و درونگرایی افراطی فیلسوف آمریکایی، "هنری دیوید ثورو" (Henry David Thoreau)، دستمایهی نابی برای "هیگ" بوده است تا داستانی عامهپسند را بر بنیانی ژرف بنا کند. "کتابخانه نیمهشب" توصیف نوعی تغییرات شرایط اولیه بهمانند اثر پروانهای در ساختار یک نظام غیرخطی و آشوبگونه است به نام زندگی که هر بار نتایج غیرقابلپیشبینی عظیمی به بار میآورند، ولی نقاط ثابت و جاذب مشخص و مشترکی در همهی آن حالتها موجود است. تشبیه تارهای سازهای موسیقی با نظریه ریسمان (String Theory) و ارتعاشهای مختلفی که هرکدام سبب بروز پدیدههای متفاوتی میشوند را هم باید بر مشخصههای هنر نویسندگی "هیگ" افزود.
4)
"هیگ" در کتابش این نکته را صراحتاً بیان نکرده، اما مسیر داستان توصیفی است از یک ایدهی فلسفی به نام "بازگشت ابدی" (Eternal Recurrence): حالتهای ممکن محدود هستند و زمان بینهایت، لذا چرخهی وقایع در یک روال دوری تکرار خواهد شد، به همین دلیل یکبار برای همیشه درست تصمیم بگیر و بگذار این تصمیم تا ابدیت تکرار گردد.
#مت_هیگ
#کتابخانه_نیمهشب
#The_Midnight_Library
#Matt_Haig
@eventhorizon1
1)
"کتابخانه نیمهشب" (The Midnight library)، کتابی است داستانی از نویسنده انگلیسی، "مت هیگ" (Matt Haig) که در سال 2020 میلادی نگاشته شده و در زمره پرفروشترینها قرارگرفته است. "مت هیگ" که آثار داستانی و غیرداستانی قابلتوجهی دارد، خود تجربه دستوپنجه نرم کردن با افسردگی و رهایی از آن را دارا است و این تجربهی زیستهی او در "کتابخانه نیمهشب" و سایر کتابهایش نمود داشته است. آثار داستانی او را میتوان نوعی از علمی- تخیلی نرم به شمار آورد. "کتابخانه نیمهشب" توسط مترجمان زیادی به فارسی برگردانده شده است.
2)
"نورونهای آینهای" (Mirror Neurons) در مغز انسان و برخی دیگر از پریماتها کارکرد شبیهسازی دارند و نوعی از بازنمایی را به ارمغان میآورند. عملکرد متعالی این نورونها سببساز حسهایی همچون "همدردی" (Sympathy) و "همدلی" (Empathy) است. بر اساس تقویت فعالیت این نورونها است که ما میتوانیم از کنج نگاه خودمان بیرون بیاییم و به درجاتی دنیا را از زاویه نگاه دیگران ببینیم، امری که "هیگ" در روایت آن استاد است. ارتباط و تعامل این نورونها با "سامانه حس خوب" (Well-being System) در مغز، در انسانهای متفاوت یکسان نیست و همین امر بنیان طیف وسیعی از رویکردهای سیاسی در بازه محافظهکار تا ترقیخواه است. خواندن کتابهای داستانی، اگرچه که ممکن است مضمون بسیاری از آنان در میانمدت فراموش شود، دارای حسن تقویت همدلی و فعالسازی نورونهای آینهای است. "هیگ" در "کتابخانه نیمهشب" این فرآیند را به شکل دیگری روایت میکند، او قهرمان داستانش را نه در پشت چشمان سایر انسانها، بلکه در پشت چشمان نسخههای دیگری از خودش قرار میدهد و این همدلی با خویشِ شخصیت اصلی یعنی "نورا سید" (Nora Seed) را برای مخاطب کتاب، به همدلی با تمام حالات ممکن تبدیل میسازد.
3)
فیزیک کوانتوم و احتمال وقوع تمام حالتهای ممکن و تمثیل "گربه شرودینگر" به همراه ژرفاندیشی با اندیشههای ناب و درونگرایی افراطی فیلسوف آمریکایی، "هنری دیوید ثورو" (Henry David Thoreau)، دستمایهی نابی برای "هیگ" بوده است تا داستانی عامهپسند را بر بنیانی ژرف بنا کند. "کتابخانه نیمهشب" توصیف نوعی تغییرات شرایط اولیه بهمانند اثر پروانهای در ساختار یک نظام غیرخطی و آشوبگونه است به نام زندگی که هر بار نتایج غیرقابلپیشبینی عظیمی به بار میآورند، ولی نقاط ثابت و جاذب مشخص و مشترکی در همهی آن حالتها موجود است. تشبیه تارهای سازهای موسیقی با نظریه ریسمان (String Theory) و ارتعاشهای مختلفی که هرکدام سبب بروز پدیدههای متفاوتی میشوند را هم باید بر مشخصههای هنر نویسندگی "هیگ" افزود.
4)
"هیگ" در کتابش این نکته را صراحتاً بیان نکرده، اما مسیر داستان توصیفی است از یک ایدهی فلسفی به نام "بازگشت ابدی" (Eternal Recurrence): حالتهای ممکن محدود هستند و زمان بینهایت، لذا چرخهی وقایع در یک روال دوری تکرار خواهد شد، به همین دلیل یکبار برای همیشه درست تصمیم بگیر و بگذار این تصمیم تا ابدیت تکرار گردد.
#مت_هیگ
#کتابخانه_نیمهشب
#The_Midnight_Library
#Matt_Haig
@eventhorizon1