یاد جنگل دور: فرضیه ساوانا و انتخاب زیستگاه در انسان
Snakes, Sunrises, and Shakespeare: How Evolution Shapes Our Loves and Fears
1)
چرا برخی از مناظر برای ما زیباترند؟
دوگانۀ نور/ تاریکی در فرهنگ بشری چه خاستگاهی دارد؟
ترس ذهنی ما از موجوداتی مانند مار چه علتی دارد؟
توصیف بهشت و جهنم در ادیان از کجا سرچشمه گرفته؟
آیا حس تنفر ابتدا از ذائقه غذایی انسان پدید آمده است؟
بوی خوش و بوی بد برآمده از چه نوع دگرگشتی هستند؟
علت علاقه ما به موسیقی چیست؟
فرضیاتی محکم برای پاسخ دادن به چنین سؤالاتی را میتوان در کتاب "یاد جنگل دور" یافت. "گوردون اوراینز" (Gordon Howell Orians) پرندهشناس و بومشناس آمریکایی این کتاب را در سال 2015 میلادی و با عنوان اصلی "مارها، طلوع آفتاب و شکسپیر" منتشر کرده است. کتاب در سال 1399 و با عنوان "یاد جنگل دور" در انتشارات "فرهنگ نشر نو" (با همکاری نشر آسیم) و با ترجمه "کاوه فیضاللهی" به چاپ رسیده. مترجم در مقدمۀ پربار خود علت این تغییر نام را ذکر کرده و به کسب اجازه از نویسنده برای چنین تغییر نامی هم اشاره نموده است.
2)
انسان در بازهای نسبتاً طولانی از زمان با ابزار انتخاب طبیعی و فرگشت به ویژگیهایی مجهز شده است که دستیابی به بقای بیشتر و تولیدمثل بهتر را برایش فراهم آورد. اما این ویژگیها برآمده از محیطهای علفزارگونه و خاصی به نام "ساوانا" (Savana) در آفریقا است. شروع مهاجرت گونهی انسان از آفریقا و در پی آن اتفاقات سریعی نظیر انقلاب کشاورزی، انقلاب صنعتی و ظهور دنیای امروزی فرصت کافی برای اصلاح ویژگیهای انسانی را در جهت تطابق با محیط جدید نداده است. به همین علت است که ما با تلفنهای همراهمان در ساختمانهای مدرن هنوز کارکردی ذهنی شبیه انسانهای ساوانا داریم. به همین دلیل پدیده چاقی یکی از معضلات بزرگ انسان امروزی است، چون هنوز شبیه انسان ساوانا در ولع منابع غذایی حاوی قند هستیم که چند ده هزار سال پیش بهشدت کم بودند.
3)
نویسنده فرضیه جالبی درباره شکلگیری درجه گرایش زیباییشناسانه ما به باغهای سرسبز دارد و علت آن را در ردۀ همبستگی مناظر باغگونه با ساوانا میداند. او این فرضیه را در متون مذهبی نیز دنبال میکند و تصاویر ارائهشده از بهشت در ادیان گوناگون را نمادی از دلبستگی همچنان انسان امروزی به زادبوم باستانیاش یعنی علفزارهای آفریقایی میداند. بدیهی است که خطری مانند مارها در آن زادبوم بهاندازهای در ناخودآگاه تکاملی ما ریشه کرده باشد که برخی از ادیان شیطان را به شکل مار تصویر کنند و هنوز هم در آستانه سده پانزدهم خورشیدی کابوسهای ما برآمده از همین ترسهای تکاملی باشد و نه خطرات واقعی دنیای امروزی مانند برقگرفتگی و تصادفات جادهای.
4)
کتاب "یاد جنگل دور" در نقطه میانۀ "روانشناسی تکاملی"، "زیستشناسی تکاملی"، "ژنتیک رفتاری" و "نمادشناسی" ایستاده است و درعینحال نقش محیط و تربیت را نیز بر شکلگیری خصیصههای انسانی انکار نمیکند. "کاوه فیضاللهی" دانشآموختهی رشته زیستشناسی که از پیشتازان ترجمه آثار حوزه "زیستشناسی تکاملی" و "سوسیوبیولوژی" است، نهفقط ترجمه روانی از کتاب ارائه داده که با افزودن توضیحات روشنگر در پاورقیها، ارزشافزودۀ علمی کتاب را نیز به شکل قابلتوجهی بالابرده است. مقدمه ارزشمند او بر کتاب نیز خواندنی است.
#یاد_جنگل_دور
@eventhorizon1
Snakes, Sunrises, and Shakespeare: How Evolution Shapes Our Loves and Fears
1)
چرا برخی از مناظر برای ما زیباترند؟
دوگانۀ نور/ تاریکی در فرهنگ بشری چه خاستگاهی دارد؟
ترس ذهنی ما از موجوداتی مانند مار چه علتی دارد؟
توصیف بهشت و جهنم در ادیان از کجا سرچشمه گرفته؟
آیا حس تنفر ابتدا از ذائقه غذایی انسان پدید آمده است؟
بوی خوش و بوی بد برآمده از چه نوع دگرگشتی هستند؟
علت علاقه ما به موسیقی چیست؟
فرضیاتی محکم برای پاسخ دادن به چنین سؤالاتی را میتوان در کتاب "یاد جنگل دور" یافت. "گوردون اوراینز" (Gordon Howell Orians) پرندهشناس و بومشناس آمریکایی این کتاب را در سال 2015 میلادی و با عنوان اصلی "مارها، طلوع آفتاب و شکسپیر" منتشر کرده است. کتاب در سال 1399 و با عنوان "یاد جنگل دور" در انتشارات "فرهنگ نشر نو" (با همکاری نشر آسیم) و با ترجمه "کاوه فیضاللهی" به چاپ رسیده. مترجم در مقدمۀ پربار خود علت این تغییر نام را ذکر کرده و به کسب اجازه از نویسنده برای چنین تغییر نامی هم اشاره نموده است.
2)
انسان در بازهای نسبتاً طولانی از زمان با ابزار انتخاب طبیعی و فرگشت به ویژگیهایی مجهز شده است که دستیابی به بقای بیشتر و تولیدمثل بهتر را برایش فراهم آورد. اما این ویژگیها برآمده از محیطهای علفزارگونه و خاصی به نام "ساوانا" (Savana) در آفریقا است. شروع مهاجرت گونهی انسان از آفریقا و در پی آن اتفاقات سریعی نظیر انقلاب کشاورزی، انقلاب صنعتی و ظهور دنیای امروزی فرصت کافی برای اصلاح ویژگیهای انسانی را در جهت تطابق با محیط جدید نداده است. به همین علت است که ما با تلفنهای همراهمان در ساختمانهای مدرن هنوز کارکردی ذهنی شبیه انسانهای ساوانا داریم. به همین دلیل پدیده چاقی یکی از معضلات بزرگ انسان امروزی است، چون هنوز شبیه انسان ساوانا در ولع منابع غذایی حاوی قند هستیم که چند ده هزار سال پیش بهشدت کم بودند.
3)
نویسنده فرضیه جالبی درباره شکلگیری درجه گرایش زیباییشناسانه ما به باغهای سرسبز دارد و علت آن را در ردۀ همبستگی مناظر باغگونه با ساوانا میداند. او این فرضیه را در متون مذهبی نیز دنبال میکند و تصاویر ارائهشده از بهشت در ادیان گوناگون را نمادی از دلبستگی همچنان انسان امروزی به زادبوم باستانیاش یعنی علفزارهای آفریقایی میداند. بدیهی است که خطری مانند مارها در آن زادبوم بهاندازهای در ناخودآگاه تکاملی ما ریشه کرده باشد که برخی از ادیان شیطان را به شکل مار تصویر کنند و هنوز هم در آستانه سده پانزدهم خورشیدی کابوسهای ما برآمده از همین ترسهای تکاملی باشد و نه خطرات واقعی دنیای امروزی مانند برقگرفتگی و تصادفات جادهای.
4)
کتاب "یاد جنگل دور" در نقطه میانۀ "روانشناسی تکاملی"، "زیستشناسی تکاملی"، "ژنتیک رفتاری" و "نمادشناسی" ایستاده است و درعینحال نقش محیط و تربیت را نیز بر شکلگیری خصیصههای انسانی انکار نمیکند. "کاوه فیضاللهی" دانشآموختهی رشته زیستشناسی که از پیشتازان ترجمه آثار حوزه "زیستشناسی تکاملی" و "سوسیوبیولوژی" است، نهفقط ترجمه روانی از کتاب ارائه داده که با افزودن توضیحات روشنگر در پاورقیها، ارزشافزودۀ علمی کتاب را نیز به شکل قابلتوجهی بالابرده است. مقدمه ارزشمند او بر کتاب نیز خواندنی است.
#یاد_جنگل_دور
@eventhorizon1