Event Horizon
442 subscribers
1.04K photos
78 videos
41 files
117 links
یک اودیسۀ شخصی، در فراسوی امپراتوری کهکشانی

لینک کانال:
https://t.me/eventhorizon1

ارتباط با ادمین:
@nnhhmm
Download Telegram
استعارههايي كه با آنها زندگي ميكنيم
Metaphors we live by

1)
شروع طوفانيِ همكاري "جرج ليكاف" (George Philip Lakoff) و "مارك جانسون" (Mark L. Johnson) در سال 1980 ميلادي و در نگارش اين اثر هم‌اكنون كلاسيك، سرآغازي بر "نظريه استعاره‌هاي مفهومي" (CMT) شد كه همچنان در حال گسترش و تكميل است. ايده‌ي اصلي كتاب دلالت بر اين دارد كه استعاره فقط يك صنعت ادبي و يك آرايه تزئيني محض نيست، بلكه يك ساختار فكري است و بخش قابل‌توجهي از نظام مفهوم‌سازي ما انسان‌ها استعاري است. نسخه اوليه نظريه ضمن تأييد وجود استعاره‌هاي مبتني بر تشبيه و شباهت، دسته بزرگ‌تري از استعارهها را نگاشت حوزه مفاهيم ذهني بر مفاهيم عيني مي‌داند كه مي‌توانند از بُعد هستي‌شناسي، تجربه زيسته، رويكرد ساختاري و ... شكل بگيرند. اين نظام مفهوم‌سازي و مقوله‌بندي نه‌فقط انسان- تجربه ‌مدار كه فرهنگ‌مدار هم هست. به همين دليل است كه اگرچه بسياري از فرهنگ‌ها آينده را در پيش رو و گذشته را در پشت سر مفهوم‌سازي استعاري مي‌كنند، زباني مانند "آيمارا" (Aymara) به شكل برعكس آينده را در پشت سر و گذشته را در پيش رو مي‌داند زيرا كه بر اساس مفهوم‌سازي تجربه زيستي- فرهنگي گويشوران آن زبان، آنچه قابل‌مشاهده است در روبروي چشم‌ها و آنچه ناديدني است در پشت سر قرار دارد. يا در زبان "ماندارين" (Mandarin) حركت از گذشته به آينده يك حركت افقي نيست، بلكه حركتي عمودي از ارتفاع بالا به پايين است. توان انسان در مفهوم‌سازي ذهني آنگاه‌که به مسير گفتار و بيان وارد شود بايد با استفاده از مفاهيم عيني نگاشت و استعاري شود و از اين بابت است كه پيروز شدن در مناظره (مناظره جنگ است)، بالارفتن از پله‌هاي ترقي (ترقي نردبان است)، در آسمان‌ها بودن (احساس داراي ارتفاع است و شادي و لذت در ارتفاع بالا هستند)، غرق شدن كشتي‌ها (غصه و غم در ارتفاع پايين و در حكم از دست دادن دارايي هستند) و ... در زبان گفتاري ما موجودند.

2)
براي درك نظريه استعاره‌هاي مفهومي نيازي به تحليل‌هاي پيچيده نيست. يك مثال ساده و معاصر گوياي تصديق اين نظريه است:
پلنگ‌ها شاخ‌هاي اينستاگرام شده‌اند.
اين يك استعاره مركب است و مفهوم‌سازي‌هاي استعاري آن عبارت‌اند از: الف) خوش‌خط‌وخال پلنگ است و ب) مطرح بودن و در چشم بودن شاخ بودن است.
خوش‌خط‌وخال بودن يك مفهوم بيشتر ذهني است كه در ادراك استعاري بر روي يك مفهوم عيني مثل پلنگ نگاشت شده است. مطرح بودن هم يك مفهوم ذهني است كه بر روي شاخ بودن نگاشت شده است. بر اساس تجربه زيسته انساني شاخ در يك جانور شاخ‌دار اولين بخشي است كه در ادراك ديداري به چشم مي‌آيد زيرا كه عناصر مؤثر بر بقاي تكاملي و گريز از خطر در اين توجه مشهودتر است. انسان بر اساس اين رويكرد فرگشتي در برخورد با موجودي شاخ‌دار در زمان كوتاهي نور بازتابيده از شاخ را بر روي لكه‌ای از شبكيه كه بيشترين تجمع گيرنده‌هاي رنگ در بينايي را دارد مي‌اندازد و ساير عناصر چشم‌انداز را در پس‌زمینه قرار خواهد داد. حالا موجود خوش‌خط‌وخالی كه در اينستاگرام مطرح است و زياد به چشم مي‌آيد طبق يك ادراك و مفهوم‌سازي استعاري در زبان فارسي مي‌شود: پلنگي كه شاخ اينستاگرام شده است. البته "نظريه استعاره‌هاي مفهومي" به‌خوبی بيان مي‌دارد كه در نگاشت استعاري فقط اجزاء سازگار مفهومي از حوزه مبدأ به حوزه مقصد فرافكني مي‌شوند و لذا يك شاخ اينستاگرامي شبيه شاخ يك جانور خطري از ديد بقا فرگشتي محسوب نمي‌شود.

3)
"ليكاف" و "جانسون" در سال 2003 ميلادي نسخه بازنگري شده نظريه خود را ارائه دادند كه در ضميمه ترجمه كتاب هم آمده است. "نظريه استعاره‌هاي مفهومي" توسط بسياري ديگر از پژوهشگران دنبال شده است كه شايد معروف‌ترين آنها "زولتان كُوِچِش" (Zoltán Kövecses) در دانشگاه "اتوش لورند" (Eötvös Loránd) مجارستان باشد. "كُوِچِش" بر اين اعتقاد است كه بسياري از مفاهيم عيني نيز در ذهن ما به شكل ذهني و استعاري مفهوم‌سازي شده‌اند و دامنه مفاهيم صد در صد عيني بسيار محدودتر ازآنچه مي‌انديشيم است. مثال جالب اين ادعا واژه "طوفان" (Typhoon) است كه در اسطوره‌هاي يوناني فرزندان ايزدي زیرزمینی به نام "Typhon" هستند و بادهاي شديد را در زمين توليد مي‌كنند. نقش دستور زبان در شكل‌گيري استعاره موضوع جديدتري است كه توسط "كارن سوليوان" (Karen Sullivan) دنبال شده است. در زبان فارسي پژوهش‌هاي مرتبط با استعاره‌هاي مفهومي بسيار پررونق است و همچنان ادامه دارد. تحليل معناشناسي شناختي قرآن كريم بر اساس دستاوردهاي متأخر ازجمله استعاره‌هاي مفهومي نيز رويكرد جديدي است كه پژوهشگراني مانند "عليرضا قائمي‌نيا" به آن همت گماشته‌اند.

#استعاره_هايي_كه_با_آن‌ها_زندگي_مي‌كنيم

@eventhorizon1
4)
كتاب "استعارههايي كه با آنها زندگي ميكنيم" در سال 1397 توسط "جهانشاه ميرزابيگي" ترجمه‌شده و در انتشارات آگاه به چاپ رسيده است.
"جهانشاه ميرزابيگي" را به‌حق بايد مترجمي دانست كه یک‌تنه عمده دستاوردهاي نوين علوم شناختي را به فارسي برگردانده است و انتشارات آگاه نيز در اين زمينه حقي بزرگ به گردن پژوهشگران علاقه‌مند به اين حوزه دارد.
آثار ديگر "ليكاف"، "جانسون" و "كُوِچِش" را در انتشارات آگاه و با ترجمه "جهانشاه ميرزابيگي" دنبال كنيد.

#استعاره_هايي_كه_با_آن‌ها_زندگي_مي‌كنيم

@eventhorizon1