Forwarded from Ferdowsi Astronomy Club (کانون نجوم آماتوری دانشگاه فردوسی مشهد)
کانون نجوم آماتوری با همکاری انجمن علمی مهندسی هوافضا برگزار میکند:
🎥 اکران و تحلیل فیلم سینمایی
💫 اینتراستلار 💫
👤 سخنران: مهندس ناصر حافظی مطلق
☕ همراه با پذیرایی 🍩
⏰ دوشنبه ٨ خرداد ١۴٠٢ - ساعت ١۶
📍 دانشکده مهندسی - آمفی تئاتر خیام
جهت ثبتنام از طریق لینک اقدام نمایید.
منتظر حضور گرمتان هستیم 🌹😊
🆔️ @ferdowsi_astronomy_club
🆔️ @aerospace_fum
🎥 اکران و تحلیل فیلم سینمایی
💫 اینتراستلار 💫
👤 سخنران: مهندس ناصر حافظی مطلق
☕ همراه با پذیرایی 🍩
⏰ دوشنبه ٨ خرداد ١۴٠٢ - ساعت ١۶
📍 دانشکده مهندسی - آمفی تئاتر خیام
جهت ثبتنام از طریق لینک اقدام نمایید.
منتظر حضور گرمتان هستیم 🌹😊
🆔️ @ferdowsi_astronomy_club
🆔️ @aerospace_fum
The Science of Interstellar.jpg
10.1 KB
"میانستارهای بهروایت علم" کتابی است نوشته "کیپ تورن" که در سال ۲۰۱۴ میلادی نگاشته و در سال ۱۳۹۴ توسط "حسین شهرابی" و "پوریا ناظمی" به فارسی برگردانده شده است. این کتاب که به بحث در مورد زیرساخت علمی فیلم "میانستارهای" میپردازد، تبدیل به یکی از کتابهای محبوب ترویج علم برای عموم شده است.
به پیوست نسخه انگلیسی کتاب تقدیم میگردد.
@eventhorizon1
به پیوست نسخه انگلیسی کتاب تقدیم میگردد.
@eventhorizon1
Restless
Andy Kouros
چنین کاری در بین کارهای دهه ۶۰ این دو بزرگوار یککم عجیب به نظر میاد.
جدا از اینکه Restless "بیقرار" معنی بشه یا "جستجوگر" یا "خستگیناپذیر"، باید پذیرفت این سه معنی از هم جدا نیستند.
@eventhorizon1
جدا از اینکه Restless "بیقرار" معنی بشه یا "جستجوگر" یا "خستگیناپذیر"، باید پذیرفت این سه معنی از هم جدا نیستند.
@eventhorizon1
Restless
Fire burns inside him
Justice is the flame
Quite turns into torch that carries
Into engine train
Where is hot on the trail
Is taken by the heat
Kicking into the world content
And never miss a feet
He's restless
You can see it in his eyes
Restless
That's one thing he can't hide
Driven by the hunger
Fed by his desire
Rob the soul inside of him turning
Passion into fire
He's restless
Backing on against the wall
Watching keep his cool
He is educated graduated
From the heart not school
When thousand knives surround him
He makes them come alive
And when he moves It's like a cat
It's very as my life
He's restless
You can see it in his eyes
Restless
That's one thing he can't hide
Driven by the hunger
Fed by his desire
Rob the soul inside of him turning
Passion into fire
He's restless
Watch he makes his way
Through the empty streets
Where the lonely heart
Find the place to meet
Life is so unkind
Where streets are mean
But dreams never die
Hip whit dead the dream
Restless
You can see it in his eyes
Restless
That's one thing he can't hide
He's restless
You can see it in his eyes
Restless
That's one thing he can't hide
Driven by the hunger
Fed by his desire
Rob the soul inside of him turning
Passion into fire
He's restless
@eventhorizon1
Fire burns inside him
Justice is the flame
Quite turns into torch that carries
Into engine train
Where is hot on the trail
Is taken by the heat
Kicking into the world content
And never miss a feet
He's restless
You can see it in his eyes
Restless
That's one thing he can't hide
Driven by the hunger
Fed by his desire
Rob the soul inside of him turning
Passion into fire
He's restless
Backing on against the wall
Watching keep his cool
He is educated graduated
From the heart not school
When thousand knives surround him
He makes them come alive
And when he moves It's like a cat
It's very as my life
He's restless
You can see it in his eyes
Restless
That's one thing he can't hide
Driven by the hunger
Fed by his desire
Rob the soul inside of him turning
Passion into fire
He's restless
Watch he makes his way
Through the empty streets
Where the lonely heart
Find the place to meet
Life is so unkind
Where streets are mean
But dreams never die
Hip whit dead the dream
Restless
You can see it in his eyes
Restless
That's one thing he can't hide
He's restless
You can see it in his eyes
Restless
That's one thing he can't hide
Driven by the hunger
Fed by his desire
Rob the soul inside of him turning
Passion into fire
He's restless
@eventhorizon1
Forwarded from Event Horizon (Nasser Hafezi-Motlagh)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وبسایت "درثانیه" با همكاري "تالار فيكشن" تقديم ميكند:
📱 پادكست "چرا علمي- تخيلي؟"
Why Science-fiction?
🎙 ميزبان: ناصر حافظيمطلق
🎤 مهمانان:
امير خضراييمنش
سميه كرمي
سعيد سيمرغ
نويد فرخي
مطهره اسلامي
بهرام صفريراد
🌐وبسايت درثانيه↪️
🌐كانال تلگرامي تالار فيكشن↪️
#چرا_علمي_تخيلي
🆔 @eventhorizon1
📱 پادكست "چرا علمي- تخيلي؟"
Why Science-fiction?
🎙 ميزبان: ناصر حافظيمطلق
🎤 مهمانان:
امير خضراييمنش
سميه كرمي
سعيد سيمرغ
نويد فرخي
مطهره اسلامي
بهرام صفريراد
🌐وبسايت درثانيه↪️
🌐كانال تلگرامي تالار فيكشن↪️
#چرا_علمي_تخيلي
🆔 @eventhorizon1
Forwarded from Event Horizon (Nasser Hafezi-Motlagh)
Hamshahri Dastan 124.pdf
1.7 MB
"چگونه به آدم فضاييها بفهمانيم افسرده هستيم؟"
جستاري دربارهي جنبش موج نو در ادبيات داستاني علمي
نوشته: ناصر حافظيمطلق
مجله همشهري داستان، شماره 124، تيرماه 1400
@eventhorizon1
جستاري دربارهي جنبش موج نو در ادبيات داستاني علمي
نوشته: ناصر حافظيمطلق
مجله همشهري داستان، شماره 124، تيرماه 1400
@eventhorizon1
sultan
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
من ماندهام اینجا که حلال است، حرام است؟
با این که به فتوای دل اشکال ندارد
گر یار پسندید ترا کار تمام است
در مذهب ما باده حلال است، ولی حیف
در مذهب اسلام همین باده حرام است
شد قافیه تکرار ولی مسئلهای نیست
چون شاعر این بیت طرفدار نظام است
این ماه شب چاردهم در شب مهتاب
یا این که نه، همسایهی ما در لب بام است
در مجلس اگر جای خودت را نشناسی
اینجا است که مفهوم قعود تو قیام است
پرسید طبیبم که پس از رفتن یارت
وضع تو اعم از بد و از خوب کدام است؟
از این که چه آمد به سرم هیچ نگفتم
گفتم دل من سوخت، نفهمید کجام است
ناصر فیض
@eventhorizon1
من ماندهام اینجا که حلال است، حرام است؟
با این که به فتوای دل اشکال ندارد
گر یار پسندید ترا کار تمام است
در مذهب ما باده حلال است، ولی حیف
در مذهب اسلام همین باده حرام است
شد قافیه تکرار ولی مسئلهای نیست
چون شاعر این بیت طرفدار نظام است
این ماه شب چاردهم در شب مهتاب
یا این که نه، همسایهی ما در لب بام است
در مجلس اگر جای خودت را نشناسی
اینجا است که مفهوم قعود تو قیام است
پرسید طبیبم که پس از رفتن یارت
وضع تو اعم از بد و از خوب کدام است؟
از این که چه آمد به سرم هیچ نگفتم
گفتم دل من سوخت، نفهمید کجام است
ناصر فیض
@eventhorizon1
کتابخانه نیمهشب
1)
"کتابخانه نیمهشب" (The Midnight library)، کتابی است داستانی از نویسنده انگلیسی، "مت هیگ" (Matt Haig) که در سال 2020 میلادی نگاشته شده و در زمره پرفروشترینها قرارگرفته است. "مت هیگ" که آثار داستانی و غیرداستانی قابلتوجهی دارد، خود تجربه دستوپنجه نرم کردن با افسردگی و رهایی از آن را دارا است و این تجربهی زیستهی او در "کتابخانه نیمهشب" و سایر کتابهایش نمود داشته است. آثار داستانی او را میتوان نوعی از علمی- تخیلی نرم به شمار آورد. "کتابخانه نیمهشب" توسط مترجمان زیادی به فارسی برگردانده شده است.
2)
"نورونهای آینهای" (Mirror Neurons) در مغز انسان و برخی دیگر از پریماتها کارکرد شبیهسازی دارند و نوعی از بازنمایی را به ارمغان میآورند. عملکرد متعالی این نورونها سببساز حسهایی همچون "همدردی" (Sympathy) و "همدلی" (Empathy) است. بر اساس تقویت فعالیت این نورونها است که ما میتوانیم از کنج نگاه خودمان بیرون بیاییم و به درجاتی دنیا را از زاویه نگاه دیگران ببینیم، امری که "هیگ" در روایت آن استاد است. ارتباط و تعامل این نورونها با "سامانه حس خوب" (Well-being System) در مغز، در انسانهای متفاوت یکسان نیست و همین امر بنیان طیف وسیعی از رویکردهای سیاسی در بازه محافظهکار تا ترقیخواه است. خواندن کتابهای داستانی، اگرچه که ممکن است مضمون بسیاری از آنان در میانمدت فراموش شود، دارای حسن تقویت همدلی و فعالسازی نورونهای آینهای است. "هیگ" در "کتابخانه نیمهشب" این فرآیند را به شکل دیگری روایت میکند، او قهرمان داستانش را نه در پشت چشمان سایر انسانها، بلکه در پشت چشمان نسخههای دیگری از خودش قرار میدهد و این همدلی با خویشِ شخصیت اصلی یعنی "نورا سید" (Nora Seed) را برای مخاطب کتاب، به همدلی با تمام حالات ممکن تبدیل میسازد.
3)
فیزیک کوانتوم و احتمال وقوع تمام حالتهای ممکن و تمثیل "گربه شرودینگر" به همراه ژرفاندیشی با اندیشههای ناب و درونگرایی افراطی فیلسوف آمریکایی، "هنری دیوید ثورو" (Henry David Thoreau)، دستمایهی نابی برای "هیگ" بوده است تا داستانی عامهپسند را بر بنیانی ژرف بنا کند. "کتابخانه نیمهشب" توصیف نوعی تغییرات شرایط اولیه بهمانند اثر پروانهای در ساختار یک نظام غیرخطی و آشوبگونه است به نام زندگی که هر بار نتایج غیرقابلپیشبینی عظیمی به بار میآورند، ولی نقاط ثابت و جاذب مشخص و مشترکی در همهی آن حالتها موجود است. تشبیه تارهای سازهای موسیقی با نظریه ریسمان (String Theory) و ارتعاشهای مختلفی که هرکدام سبب بروز پدیدههای متفاوتی میشوند را هم باید بر مشخصههای هنر نویسندگی "هیگ" افزود.
4)
"هیگ" در کتابش این نکته را صراحتاً بیان نکرده، اما مسیر داستان توصیفی است از یک ایدهی فلسفی به نام "بازگشت ابدی" (Eternal Recurrence): حالتهای ممکن محدود هستند و زمان بینهایت، لذا چرخهی وقایع در یک روال دوری تکرار خواهد شد، به همین دلیل یکبار برای همیشه درست تصمیم بگیر و بگذار این تصمیم تا ابدیت تکرار گردد.
#مت_هیگ
#کتابخانه_نیمهشب
#The_Midnight_Library
#Matt_Haig
@eventhorizon1
1)
"کتابخانه نیمهشب" (The Midnight library)، کتابی است داستانی از نویسنده انگلیسی، "مت هیگ" (Matt Haig) که در سال 2020 میلادی نگاشته شده و در زمره پرفروشترینها قرارگرفته است. "مت هیگ" که آثار داستانی و غیرداستانی قابلتوجهی دارد، خود تجربه دستوپنجه نرم کردن با افسردگی و رهایی از آن را دارا است و این تجربهی زیستهی او در "کتابخانه نیمهشب" و سایر کتابهایش نمود داشته است. آثار داستانی او را میتوان نوعی از علمی- تخیلی نرم به شمار آورد. "کتابخانه نیمهشب" توسط مترجمان زیادی به فارسی برگردانده شده است.
2)
"نورونهای آینهای" (Mirror Neurons) در مغز انسان و برخی دیگر از پریماتها کارکرد شبیهسازی دارند و نوعی از بازنمایی را به ارمغان میآورند. عملکرد متعالی این نورونها سببساز حسهایی همچون "همدردی" (Sympathy) و "همدلی" (Empathy) است. بر اساس تقویت فعالیت این نورونها است که ما میتوانیم از کنج نگاه خودمان بیرون بیاییم و به درجاتی دنیا را از زاویه نگاه دیگران ببینیم، امری که "هیگ" در روایت آن استاد است. ارتباط و تعامل این نورونها با "سامانه حس خوب" (Well-being System) در مغز، در انسانهای متفاوت یکسان نیست و همین امر بنیان طیف وسیعی از رویکردهای سیاسی در بازه محافظهکار تا ترقیخواه است. خواندن کتابهای داستانی، اگرچه که ممکن است مضمون بسیاری از آنان در میانمدت فراموش شود، دارای حسن تقویت همدلی و فعالسازی نورونهای آینهای است. "هیگ" در "کتابخانه نیمهشب" این فرآیند را به شکل دیگری روایت میکند، او قهرمان داستانش را نه در پشت چشمان سایر انسانها، بلکه در پشت چشمان نسخههای دیگری از خودش قرار میدهد و این همدلی با خویشِ شخصیت اصلی یعنی "نورا سید" (Nora Seed) را برای مخاطب کتاب، به همدلی با تمام حالات ممکن تبدیل میسازد.
3)
فیزیک کوانتوم و احتمال وقوع تمام حالتهای ممکن و تمثیل "گربه شرودینگر" به همراه ژرفاندیشی با اندیشههای ناب و درونگرایی افراطی فیلسوف آمریکایی، "هنری دیوید ثورو" (Henry David Thoreau)، دستمایهی نابی برای "هیگ" بوده است تا داستانی عامهپسند را بر بنیانی ژرف بنا کند. "کتابخانه نیمهشب" توصیف نوعی تغییرات شرایط اولیه بهمانند اثر پروانهای در ساختار یک نظام غیرخطی و آشوبگونه است به نام زندگی که هر بار نتایج غیرقابلپیشبینی عظیمی به بار میآورند، ولی نقاط ثابت و جاذب مشخص و مشترکی در همهی آن حالتها موجود است. تشبیه تارهای سازهای موسیقی با نظریه ریسمان (String Theory) و ارتعاشهای مختلفی که هرکدام سبب بروز پدیدههای متفاوتی میشوند را هم باید بر مشخصههای هنر نویسندگی "هیگ" افزود.
4)
"هیگ" در کتابش این نکته را صراحتاً بیان نکرده، اما مسیر داستان توصیفی است از یک ایدهی فلسفی به نام "بازگشت ابدی" (Eternal Recurrence): حالتهای ممکن محدود هستند و زمان بینهایت، لذا چرخهی وقایع در یک روال دوری تکرار خواهد شد، به همین دلیل یکبار برای همیشه درست تصمیم بگیر و بگذار این تصمیم تا ابدیت تکرار گردد.
#مت_هیگ
#کتابخانه_نیمهشب
#The_Midnight_Library
#Matt_Haig
@eventhorizon1
Looking For The Summer
Chris Rea
Looking for the Summer /Chris Rea
Look deep into the April face
A change is clearly taking place
Looking for the summer
The eyes take on a certain gaze
And leave behind the springtime days
Go looking for the summer
This ain't no game of kiss
and tell
The implications how you knew so well
Go looking for the summer
The time has come and they must go
To play the passion out that haunts you so
Looking for the summer
Remember love how it was the same
We scratched and hurt each other's growing pains
We were looking for the summer
And still I stand this very day
With a burning wish to fly away
I'm still looking, looking for the summer
Looking for the summer
@eventhorizon1
Look deep into the April face
A change is clearly taking place
Looking for the summer
The eyes take on a certain gaze
And leave behind the springtime days
Go looking for the summer
This ain't no game of kiss
and tell
The implications how you knew so well
Go looking for the summer
The time has come and they must go
To play the passion out that haunts you so
Looking for the summer
Remember love how it was the same
We scratched and hurt each other's growing pains
We were looking for the summer
And still I stand this very day
With a burning wish to fly away
I'm still looking, looking for the summer
Looking for the summer
@eventhorizon1