بدنمندی (تنانگی)
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
برده در پی رضایت ارباب است و توده بردگان که بر اساس کتاب "روانشناسی تودهای" زیگموند فروید، توده فرویدی نامیده میشود، پیرو ارباب کلانی است که در ساحت اجتماعی برساختی از یک نظام دکارتی است.
در این میان دیر یا زود نسل جدیدی در قامت ابرانسان "نیچه" برمیخیزند و اعتبار بدنهای پویا را بر سیطره اذهان سنتی غالب میسازند. این جنبش را فقط میتوان "غروب بتها" نامید.
بتهای اربابی در دیدگان بردگان فرو میریزند و هر انسان ابرانسانشدهای از آنپس خود یک ارباب بدنمند است.
این فلسفیدن تنانه بهحق "فلسفیدن با پتک" نامگرفته است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
برده در پی رضایت ارباب است و توده بردگان که بر اساس کتاب "روانشناسی تودهای" زیگموند فروید، توده فرویدی نامیده میشود، پیرو ارباب کلانی است که در ساحت اجتماعی برساختی از یک نظام دکارتی است.
در این میان دیر یا زود نسل جدیدی در قامت ابرانسان "نیچه" برمیخیزند و اعتبار بدنهای پویا را بر سیطره اذهان سنتی غالب میسازند. این جنبش را فقط میتوان "غروب بتها" نامید.
بتهای اربابی در دیدگان بردگان فرو میریزند و هر انسان ابرانسانشدهای از آنپس خود یک ارباب بدنمند است.
این فلسفیدن تنانه بهحق "فلسفیدن با پتک" نامگرفته است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش پنجم: بهسوی امر والا
"جهان تصور من است". این جملهی آغازین کتاب "جهان همچون اراده و تصور" اثر فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، "آرتور شوپنهاور"، است.
همین جمله به تنهایی کافی است تا این اندیشه را احیا کند که ما بیشتر در جدال با رانههای درونی هستیم تا بیرونی و تصویر ما از جهان جز از طریق غربال شکلدهندهی بدن شکل نمیگیرد.
ذهنیت سنتی مسیر جنبش بدنمندی را با نگاهی تقلیلگرانه و تحریفشده به برهنگی و مادیگرایی فرومیکاهد و امر والا را نه در بدن و ماده که در ذهن و نفس جستجو میکند، اما این تعبیر ذهنگرا برآمده از یک رانه درونی زاده از اخلاق بردگی است. ابتذال یک پدیده از عالم بیرون شکل نمیگیرد، بلکه محصول تعبیر درون است.
فلسفه بدنمندی در شکل اصیل خود رسیدن به تعامل و تعادل با اراده معطوف به حیات است و چنین تعادلی امر والا از نوع شوپنهاوری را در افق مطلوب خود خواهد داشت، چنین انسان بدنمند در جستجوی تعادلی:
زیبایی تنها و صاحبان تنها را درک خواهد کرد، بدون اینکه در طلبشان باشد ...
و این نوعی آغاز دوباره برای یک تمدن انسانی است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش پنجم: بهسوی امر والا
"جهان تصور من است". این جملهی آغازین کتاب "جهان همچون اراده و تصور" اثر فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، "آرتور شوپنهاور"، است.
همین جمله به تنهایی کافی است تا این اندیشه را احیا کند که ما بیشتر در جدال با رانههای درونی هستیم تا بیرونی و تصویر ما از جهان جز از طریق غربال شکلدهندهی بدن شکل نمیگیرد.
ذهنیت سنتی مسیر جنبش بدنمندی را با نگاهی تقلیلگرانه و تحریفشده به برهنگی و مادیگرایی فرومیکاهد و امر والا را نه در بدن و ماده که در ذهن و نفس جستجو میکند، اما این تعبیر ذهنگرا برآمده از یک رانه درونی زاده از اخلاق بردگی است. ابتذال یک پدیده از عالم بیرون شکل نمیگیرد، بلکه محصول تعبیر درون است.
فلسفه بدنمندی در شکل اصیل خود رسیدن به تعامل و تعادل با اراده معطوف به حیات است و چنین تعادلی امر والا از نوع شوپنهاوری را در افق مطلوب خود خواهد داشت، چنین انسان بدنمند در جستجوی تعادلی:
زیبایی تنها و صاحبان تنها را درک خواهد کرد، بدون اینکه در طلبشان باشد ...
و این نوعی آغاز دوباره برای یک تمدن انسانی است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش ششم: یک کوه استعاره
شعارهای سهبخشی به شکل z, y, x که تبدیل به نماد جنبشهای اجتماعی میشوند پنجرهای به شیوه اندیشیدن و قالبهای ذهنی پیروان آنها میگشایند.
آمیزه مفهومی و یا به شکل کاملتر: آمیزه استعاری که نشانگر تلفیق حوزههای مفهومی در یکدیگر و تولید یک خروجی ذهنی به شکل یک قالب اندیشگانی است در یک فرآیند مهندسی معکوس میتواند پرده از جهتگیری اندیشه صاحبان آنها بردارد.
تفکر دوگانهگرای دکارتی در این مسیر شعار سهوجهی را به سمت عنصری ذهنی و انتزاعی از نوع مقدس و آسمانی سوق میدهد و تفکر بدنمند بهسوی بنمایهای زمینی و خاکی.
طبیعتا قالبهای ذهنی تعدد و گوناگونی دارند و این طالب نوعی خرد جمعی است که برای هیچ قالبی بر دیگری برتری مفهومی قائل نشد.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش ششم: یک کوه استعاره
شعارهای سهبخشی به شکل z, y, x که تبدیل به نماد جنبشهای اجتماعی میشوند پنجرهای به شیوه اندیشیدن و قالبهای ذهنی پیروان آنها میگشایند.
آمیزه مفهومی و یا به شکل کاملتر: آمیزه استعاری که نشانگر تلفیق حوزههای مفهومی در یکدیگر و تولید یک خروجی ذهنی به شکل یک قالب اندیشگانی است در یک فرآیند مهندسی معکوس میتواند پرده از جهتگیری اندیشه صاحبان آنها بردارد.
تفکر دوگانهگرای دکارتی در این مسیر شعار سهوجهی را به سمت عنصری ذهنی و انتزاعی از نوع مقدس و آسمانی سوق میدهد و تفکر بدنمند بهسوی بنمایهای زمینی و خاکی.
طبیعتا قالبهای ذهنی تعدد و گوناگونی دارند و این طالب نوعی خرد جمعی است که برای هیچ قالبی بر دیگری برتری مفهومی قائل نشد.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش هفتم و پایانی: سلسله موی دوست
وقتی صحبت از اندیشه بهمیان میآید و نگریستن ژرف به زیربنای آن، جایگاه امر سیاسی چیزی جز صرفا یک روبنای متزلزل و مدام در معرض بادهای تغییر به شمار نمیرود.
آنگاه که نظام فرهنگی یک جامعه از ریشه زیر و رو شود، ساختار سیاسی یا ناگزیر از پذیرش تغییر بنیادین است و یا محکوم به پیوستن به تاریخ.
فلسفه جسمانی بر مبنای بدنمندی به آنگونه که در حال درنوردیدن تفکر معاصر و تغییر نگاه ما به هستی است، با تقبل جسمانیت ذهن، ناآگاه بودن اندیشه و استعاری بودن مفاهیم انتزاعی، زادگاه کنشهای اجتماعی نوینی است که نظامهای سیاسی دیر یا زود ملزم به تسلیم در برابر آن هستند.
دور نیست زمانی که شعارهایی چون "برای سعادت و رستگاری" و "برای خوشبختی"، جای خود را بدهند به:
"برای زندگی"، "برای آزادی".
در آن نقطه شاید شاعری را که در قرن هفتم هجری میگفت: هر کس به زمان خویشتن بود/ من سعدی آخرالزمانم
بتوان بازخوانی کرد و دوباره خواند:
سلسله موی دوست حلقهی دام بلا است
هر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجرا است.
پایان
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش هفتم و پایانی: سلسله موی دوست
وقتی صحبت از اندیشه بهمیان میآید و نگریستن ژرف به زیربنای آن، جایگاه امر سیاسی چیزی جز صرفا یک روبنای متزلزل و مدام در معرض بادهای تغییر به شمار نمیرود.
آنگاه که نظام فرهنگی یک جامعه از ریشه زیر و رو شود، ساختار سیاسی یا ناگزیر از پذیرش تغییر بنیادین است و یا محکوم به پیوستن به تاریخ.
فلسفه جسمانی بر مبنای بدنمندی به آنگونه که در حال درنوردیدن تفکر معاصر و تغییر نگاه ما به هستی است، با تقبل جسمانیت ذهن، ناآگاه بودن اندیشه و استعاری بودن مفاهیم انتزاعی، زادگاه کنشهای اجتماعی نوینی است که نظامهای سیاسی دیر یا زود ملزم به تسلیم در برابر آن هستند.
دور نیست زمانی که شعارهایی چون "برای سعادت و رستگاری" و "برای خوشبختی"، جای خود را بدهند به:
"برای زندگی"، "برای آزادی".
در آن نقطه شاید شاعری را که در قرن هفتم هجری میگفت: هر کس به زمان خویشتن بود/ من سعدی آخرالزمانم
بتوان بازخوانی کرد و دوباره خواند:
سلسله موی دوست حلقهی دام بلا است
هر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجرا است.
پایان
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1