بدنمندی (تنانگی)
بخش اول: جسمانیت بهروال یک جنبش
عصر روشنگری (قرن ۱۷ و ۱۸) و ظهور روشنفکران دینی اروپایی با رویکرد ذهنگرایی(خردگرایی)، میراث بزرگی برای فلسفه ذهن باقی گذاشت به نام دوگانهگرایی دکارتی.
دکارت بر این اعتقاد بود که بدن و ذهن دو جوهر مستقلند که یکی جای در عالم مادیات دارد و دیگری هدیه ای است از عالم بالا.
مسیر غالب علم و فلسفه در طول دو سدهی بعدی هیچگاه نتوانست راه گریز قدرتمندی از این دوگانهگرایی پیدا کند.
اما نیمه دوم سدهی بیستم میلادی آغاز گمانهزنی در باب نوعی یگانهگرایی انقلابی بود به نام تنانگی:
ذهن چیزی جدای از بدن نیست و حتی بافرض وجود واقعیت واحدی در دنیای بیرون، این بدنها هستند که روایت ویژه خود را از آن به ما باز مینمایانند.
این مسیر جدید فلسفهی ذهن شاید زیرساخت جوشش پارادایم بدنمندی بهمثابه یک جنبش در برابر دوگانهگرایی دکارتی در جایگاه یک نظام غالب و ریشهدار باشد.
شواهد علوم اعصاب، روانشناسی شناختی و معناشناسی کفه ترازو را به شکل قابلملاحظهای به سود بدنمندی تغییر میدهند و جسمانیت بهروال یک جنبش دیر یا زود آخرین بقایای نظامهای دکارتی سنتی را به حاشیه خواهد راند.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
@eventhorizon1
بخش اول: جسمانیت بهروال یک جنبش
عصر روشنگری (قرن ۱۷ و ۱۸) و ظهور روشنفکران دینی اروپایی با رویکرد ذهنگرایی(خردگرایی)، میراث بزرگی برای فلسفه ذهن باقی گذاشت به نام دوگانهگرایی دکارتی.
دکارت بر این اعتقاد بود که بدن و ذهن دو جوهر مستقلند که یکی جای در عالم مادیات دارد و دیگری هدیه ای است از عالم بالا.
مسیر غالب علم و فلسفه در طول دو سدهی بعدی هیچگاه نتوانست راه گریز قدرتمندی از این دوگانهگرایی پیدا کند.
اما نیمه دوم سدهی بیستم میلادی آغاز گمانهزنی در باب نوعی یگانهگرایی انقلابی بود به نام تنانگی:
ذهن چیزی جدای از بدن نیست و حتی بافرض وجود واقعیت واحدی در دنیای بیرون، این بدنها هستند که روایت ویژه خود را از آن به ما باز مینمایانند.
این مسیر جدید فلسفهی ذهن شاید زیرساخت جوشش پارادایم بدنمندی بهمثابه یک جنبش در برابر دوگانهگرایی دکارتی در جایگاه یک نظام غالب و ریشهدار باشد.
شواهد علوم اعصاب، روانشناسی شناختی و معناشناسی کفه ترازو را به شکل قابلملاحظهای به سود بدنمندی تغییر میدهند و جسمانیت بهروال یک جنبش دیر یا زود آخرین بقایای نظامهای دکارتی سنتی را به حاشیه خواهد راند.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش دوم: معماری تن تو تاریخ انحناست (هوشنگ صهبا)
قالبها یا فریمها چارچوبهای شناختی ادراک بدنمند واقعیتند.
از این منظر هر مجادلهای عبارت است از تضاد یا دگرگونگی دو قالب در ساختار ادراکی دو یا چند شخص.
انچه برای ما رنگ تقدس دارد در قالبی ذهنی جای گرفته که بیتردید ممکن است از مجرای قالبهای ذهنی دیگران عاری از تقدس باشد و همین گوناگونی برای شناسندهای که از ارتفاع فراشناخت به پدیدهها مینگرد بستری است برای تسامح و رد تعصب.
نقش بدنها و تجربیات جسمانی در ساخت دادن به قالبهای شناختی و مفهومسازی آنچنان پررنگ است که میتواند حتی بهمثابه گزاره "هر تنی متناظر با واقعیتی" تلقی شود.
در همین امتداد حقیقت واحد بیرونی در صورت وجود به شکل بیشمار واقعیت بدنمند درونی بازنمایی میشود.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش دوم: معماری تن تو تاریخ انحناست (هوشنگ صهبا)
قالبها یا فریمها چارچوبهای شناختی ادراک بدنمند واقعیتند.
از این منظر هر مجادلهای عبارت است از تضاد یا دگرگونگی دو قالب در ساختار ادراکی دو یا چند شخص.
انچه برای ما رنگ تقدس دارد در قالبی ذهنی جای گرفته که بیتردید ممکن است از مجرای قالبهای ذهنی دیگران عاری از تقدس باشد و همین گوناگونی برای شناسندهای که از ارتفاع فراشناخت به پدیدهها مینگرد بستری است برای تسامح و رد تعصب.
نقش بدنها و تجربیات جسمانی در ساخت دادن به قالبهای شناختی و مفهومسازی آنچنان پررنگ است که میتواند حتی بهمثابه گزاره "هر تنی متناظر با واقعیتی" تلقی شود.
در همین امتداد حقیقت واحد بیرونی در صورت وجود به شکل بیشمار واقعیت بدنمند درونی بازنمایی میشود.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش دوم: معماری تن تو تاریخ انحناست (هوشنگ صهبا)
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش دوم: معماری تن تو تاریخ انحناست (هوشنگ صهبا)
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش سوم: لحظهی اسپینوزایی
طبیعت بهعنوان یک کل و بسان یک بدن واحد همان چیزی است که اسپینوزا آن را خدا مینامد. از این دید ذهن انسان حالتی است از صفت فکرت خداوند و بدن انسان حالتی است از صفت امتداد خداوند. این یگانهانگاری اسپینوزایی که انقلابی است در برابر دوگانهگرایی دکارتی، اولین طلیعه فلسفه ذهن بدنمند در تاریخ است و آرمانهای آن هیچگاه به مذاق اصحاب سنت خوشایند نیامد.
لحظه شجاعت و خرد فریاد زدن جسمانیت بهعنوان حقیقت ذهن لحظهای است اسپینوزایی و در این لحظه است که امید پیروزی انقلاب ذهن بدنمند بر نظام کهنه دکارتی شروع به درخشیدن خواهد کرد.
اسپینوزا این شریفترین فلاسفه بعد از سه سده همچنان در برابر کهنهگرایان متعصب قد علم کرده است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش سوم: لحظهی اسپینوزایی
طبیعت بهعنوان یک کل و بسان یک بدن واحد همان چیزی است که اسپینوزا آن را خدا مینامد. از این دید ذهن انسان حالتی است از صفت فکرت خداوند و بدن انسان حالتی است از صفت امتداد خداوند. این یگانهانگاری اسپینوزایی که انقلابی است در برابر دوگانهگرایی دکارتی، اولین طلیعه فلسفه ذهن بدنمند در تاریخ است و آرمانهای آن هیچگاه به مذاق اصحاب سنت خوشایند نیامد.
لحظه شجاعت و خرد فریاد زدن جسمانیت بهعنوان حقیقت ذهن لحظهای است اسپینوزایی و در این لحظه است که امید پیروزی انقلاب ذهن بدنمند بر نظام کهنه دکارتی شروع به درخشیدن خواهد کرد.
اسپینوزا این شریفترین فلاسفه بعد از سه سده همچنان در برابر کهنهگرایان متعصب قد علم کرده است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
برده در پی رضایت ارباب است و توده بردگان که بر اساس کتاب "روانشناسی تودهای" زیگموند فروید، توده فرویدی نامیده میشود، پیرو ارباب کلانی است که در ساحت اجتماعی برساختی از یک نظام دکارتی است.
در این میان دیر یا زود نسل جدیدی در قامت ابرانسان "نیچه" برمیخیزند و اعتبار بدنهای پویا را بر سیطره اذهان سنتی غالب میسازند. این جنبش را فقط میتوان "غروب بتها" نامید.
بتهای اربابی در دیدگان بردگان فرو میریزند و هر انسان ابرانسانشدهای از آنپس خود یک ارباب بدنمند است.
این فلسفیدن تنانه بهحق "فلسفیدن با پتک" نامگرفته است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
برده در پی رضایت ارباب است و توده بردگان که بر اساس کتاب "روانشناسی تودهای" زیگموند فروید، توده فرویدی نامیده میشود، پیرو ارباب کلانی است که در ساحت اجتماعی برساختی از یک نظام دکارتی است.
در این میان دیر یا زود نسل جدیدی در قامت ابرانسان "نیچه" برمیخیزند و اعتبار بدنهای پویا را بر سیطره اذهان سنتی غالب میسازند. این جنبش را فقط میتوان "غروب بتها" نامید.
بتهای اربابی در دیدگان بردگان فرو میریزند و هر انسان ابرانسانشدهای از آنپس خود یک ارباب بدنمند است.
این فلسفیدن تنانه بهحق "فلسفیدن با پتک" نامگرفته است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش پنجم: بهسوی امر والا
"جهان تصور من است". این جملهی آغازین کتاب "جهان همچون اراده و تصور" اثر فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، "آرتور شوپنهاور"، است.
همین جمله به تنهایی کافی است تا این اندیشه را احیا کند که ما بیشتر در جدال با رانههای درونی هستیم تا بیرونی و تصویر ما از جهان جز از طریق غربال شکلدهندهی بدن شکل نمیگیرد.
ذهنیت سنتی مسیر جنبش بدنمندی را با نگاهی تقلیلگرانه و تحریفشده به برهنگی و مادیگرایی فرومیکاهد و امر والا را نه در بدن و ماده که در ذهن و نفس جستجو میکند، اما این تعبیر ذهنگرا برآمده از یک رانه درونی زاده از اخلاق بردگی است. ابتذال یک پدیده از عالم بیرون شکل نمیگیرد، بلکه محصول تعبیر درون است.
فلسفه بدنمندی در شکل اصیل خود رسیدن به تعامل و تعادل با اراده معطوف به حیات است و چنین تعادلی امر والا از نوع شوپنهاوری را در افق مطلوب خود خواهد داشت، چنین انسان بدنمند در جستجوی تعادلی:
زیبایی تنها و صاحبان تنها را درک خواهد کرد، بدون اینکه در طلبشان باشد ...
و این نوعی آغاز دوباره برای یک تمدن انسانی است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش پنجم: بهسوی امر والا
"جهان تصور من است". این جملهی آغازین کتاب "جهان همچون اراده و تصور" اثر فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، "آرتور شوپنهاور"، است.
همین جمله به تنهایی کافی است تا این اندیشه را احیا کند که ما بیشتر در جدال با رانههای درونی هستیم تا بیرونی و تصویر ما از جهان جز از طریق غربال شکلدهندهی بدن شکل نمیگیرد.
ذهنیت سنتی مسیر جنبش بدنمندی را با نگاهی تقلیلگرانه و تحریفشده به برهنگی و مادیگرایی فرومیکاهد و امر والا را نه در بدن و ماده که در ذهن و نفس جستجو میکند، اما این تعبیر ذهنگرا برآمده از یک رانه درونی زاده از اخلاق بردگی است. ابتذال یک پدیده از عالم بیرون شکل نمیگیرد، بلکه محصول تعبیر درون است.
فلسفه بدنمندی در شکل اصیل خود رسیدن به تعامل و تعادل با اراده معطوف به حیات است و چنین تعادلی امر والا از نوع شوپنهاوری را در افق مطلوب خود خواهد داشت، چنین انسان بدنمند در جستجوی تعادلی:
زیبایی تنها و صاحبان تنها را درک خواهد کرد، بدون اینکه در طلبشان باشد ...
و این نوعی آغاز دوباره برای یک تمدن انسانی است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش ششم: یک کوه استعاره
شعارهای سهبخشی به شکل z, y, x که تبدیل به نماد جنبشهای اجتماعی میشوند پنجرهای به شیوه اندیشیدن و قالبهای ذهنی پیروان آنها میگشایند.
آمیزه مفهومی و یا به شکل کاملتر: آمیزه استعاری که نشانگر تلفیق حوزههای مفهومی در یکدیگر و تولید یک خروجی ذهنی به شکل یک قالب اندیشگانی است در یک فرآیند مهندسی معکوس میتواند پرده از جهتگیری اندیشه صاحبان آنها بردارد.
تفکر دوگانهگرای دکارتی در این مسیر شعار سهوجهی را به سمت عنصری ذهنی و انتزاعی از نوع مقدس و آسمانی سوق میدهد و تفکر بدنمند بهسوی بنمایهای زمینی و خاکی.
طبیعتا قالبهای ذهنی تعدد و گوناگونی دارند و این طالب نوعی خرد جمعی است که برای هیچ قالبی بر دیگری برتری مفهومی قائل نشد.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش ششم: یک کوه استعاره
شعارهای سهبخشی به شکل z, y, x که تبدیل به نماد جنبشهای اجتماعی میشوند پنجرهای به شیوه اندیشیدن و قالبهای ذهنی پیروان آنها میگشایند.
آمیزه مفهومی و یا به شکل کاملتر: آمیزه استعاری که نشانگر تلفیق حوزههای مفهومی در یکدیگر و تولید یک خروجی ذهنی به شکل یک قالب اندیشگانی است در یک فرآیند مهندسی معکوس میتواند پرده از جهتگیری اندیشه صاحبان آنها بردارد.
تفکر دوگانهگرای دکارتی در این مسیر شعار سهوجهی را به سمت عنصری ذهنی و انتزاعی از نوع مقدس و آسمانی سوق میدهد و تفکر بدنمند بهسوی بنمایهای زمینی و خاکی.
طبیعتا قالبهای ذهنی تعدد و گوناگونی دارند و این طالب نوعی خرد جمعی است که برای هیچ قالبی بر دیگری برتری مفهومی قائل نشد.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش هفتم و پایانی: سلسله موی دوست
وقتی صحبت از اندیشه بهمیان میآید و نگریستن ژرف به زیربنای آن، جایگاه امر سیاسی چیزی جز صرفا یک روبنای متزلزل و مدام در معرض بادهای تغییر به شمار نمیرود.
آنگاه که نظام فرهنگی یک جامعه از ریشه زیر و رو شود، ساختار سیاسی یا ناگزیر از پذیرش تغییر بنیادین است و یا محکوم به پیوستن به تاریخ.
فلسفه جسمانی بر مبنای بدنمندی به آنگونه که در حال درنوردیدن تفکر معاصر و تغییر نگاه ما به هستی است، با تقبل جسمانیت ذهن، ناآگاه بودن اندیشه و استعاری بودن مفاهیم انتزاعی، زادگاه کنشهای اجتماعی نوینی است که نظامهای سیاسی دیر یا زود ملزم به تسلیم در برابر آن هستند.
دور نیست زمانی که شعارهایی چون "برای سعادت و رستگاری" و "برای خوشبختی"، جای خود را بدهند به:
"برای زندگی"، "برای آزادی".
در آن نقطه شاید شاعری را که در قرن هفتم هجری میگفت: هر کس به زمان خویشتن بود/ من سعدی آخرالزمانم
بتوان بازخوانی کرد و دوباره خواند:
سلسله موی دوست حلقهی دام بلا است
هر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجرا است.
پایان
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش هفتم و پایانی: سلسله موی دوست
وقتی صحبت از اندیشه بهمیان میآید و نگریستن ژرف به زیربنای آن، جایگاه امر سیاسی چیزی جز صرفا یک روبنای متزلزل و مدام در معرض بادهای تغییر به شمار نمیرود.
آنگاه که نظام فرهنگی یک جامعه از ریشه زیر و رو شود، ساختار سیاسی یا ناگزیر از پذیرش تغییر بنیادین است و یا محکوم به پیوستن به تاریخ.
فلسفه جسمانی بر مبنای بدنمندی به آنگونه که در حال درنوردیدن تفکر معاصر و تغییر نگاه ما به هستی است، با تقبل جسمانیت ذهن، ناآگاه بودن اندیشه و استعاری بودن مفاهیم انتزاعی، زادگاه کنشهای اجتماعی نوینی است که نظامهای سیاسی دیر یا زود ملزم به تسلیم در برابر آن هستند.
دور نیست زمانی که شعارهایی چون "برای سعادت و رستگاری" و "برای خوشبختی"، جای خود را بدهند به:
"برای زندگی"، "برای آزادی".
در آن نقطه شاید شاعری را که در قرن هفتم هجری میگفت: هر کس به زمان خویشتن بود/ من سعدی آخرالزمانم
بتوان بازخوانی کرد و دوباره خواند:
سلسله موی دوست حلقهی دام بلا است
هر که در این حلقه نیست، فارغ از این ماجرا است.
پایان
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1