📝فروپاشی و آنها که باور نمیکنند!
🖌#الهام_اشرفی درباره رمان «نه فرشته، نه قدیس» نوشت:
🔹یکی از شخصیتها درگیر خاطرات پدر و مادرش است که شیفته کمونیسم بودند، چرا که آن را ناجی خود میدانستند؛ ناجیای که آنها را از اردوگاههای کار اجباری زمان هیتلر و تسلط فاشیسم بر دنیا نجات داد. بهقول کریستینا پدرش اعتقاد کورکورانهای به حزبش داشت که نمیگذاشت بیعدالتیهای جاری در اطرافش را ببیند.
🔹رمان پر است از اشاره به وقایعی تاریخی که در دنیای واقعی به وقوع پیوسته است؛ از مجازات برخی از سران آلمان نازی و اشاره به نام آنها تا ارجاع به وقایع سیاسی و تظاهرات جوانان در دورههای مختلف و مرگ خودخواسته ویرجینیا وولف و گفتوگوهای حول مذهب و خدا و آفرینش و…
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#الهام_اشرفی درباره رمان «نه فرشته، نه قدیس» نوشت:
🔹یکی از شخصیتها درگیر خاطرات پدر و مادرش است که شیفته کمونیسم بودند، چرا که آن را ناجی خود میدانستند؛ ناجیای که آنها را از اردوگاههای کار اجباری زمان هیتلر و تسلط فاشیسم بر دنیا نجات داد. بهقول کریستینا پدرش اعتقاد کورکورانهای به حزبش داشت که نمیگذاشت بیعدالتیهای جاری در اطرافش را ببیند.
🔹رمان پر است از اشاره به وقایعی تاریخی که در دنیای واقعی به وقوع پیوسته است؛ از مجازات برخی از سران آلمان نازی و اشاره به نام آنها تا ارجاع به وقایع سیاسی و تظاهرات جوانان در دورههای مختلف و مرگ خودخواسته ویرجینیا وولف و گفتوگوهای حول مذهب و خدا و آفرینش و…
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝جنگها تمام نمیشوند
🖌#الهام_اشرفی درباره مجموعه داستان «پرندهباز تهران» نوشت:
🔹ندا رسولی در مجموعهاش از جنگ نوشته؛ در جایجای داستانهای مجموعه «پرندهباز تهران» جنگ و آثارش حضور دارد، بیهیچ تیر و تفنگ و خاکریزی، اما جنگ و اثرات و ماجراها و قصههایش در تکتک داستانهای مجموعه حضور دارد؛ هر بار به طریقی.
🔹همه داستانها همان اول با تعلیق خوبی شروع میشوند، گرچه که از جایی به بعد در داستانها خواننده از گرهی که نویسنده ایجاد کرده است جلو میزند، ولی نویسنده هنوز نخواسته این امر را بپذیرد. داستانها آپارتمانی نبودند، روایتها درونی نبودند، طوری که داستان بیحادثه و کمتعلیق پیش بروند.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#الهام_اشرفی درباره مجموعه داستان «پرندهباز تهران» نوشت:
🔹ندا رسولی در مجموعهاش از جنگ نوشته؛ در جایجای داستانهای مجموعه «پرندهباز تهران» جنگ و آثارش حضور دارد، بیهیچ تیر و تفنگ و خاکریزی، اما جنگ و اثرات و ماجراها و قصههایش در تکتک داستانهای مجموعه حضور دارد؛ هر بار به طریقی.
🔹همه داستانها همان اول با تعلیق خوبی شروع میشوند، گرچه که از جایی به بعد در داستانها خواننده از گرهی که نویسنده ایجاد کرده است جلو میزند، ولی نویسنده هنوز نخواسته این امر را بپذیرد. داستانها آپارتمانی نبودند، روایتها درونی نبودند، طوری که داستان بیحادثه و کمتعلیق پیش بروند.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝عاشقانهای در تبعید برای وطن
🖌#الهام_اشرفی درباره رمان «عشق در تبعید» نوشت:
🔹از عنوان کتاب اینگونه بر میآید که رمان روایت عاشقانه راوی در دوران میانسالیِ رو به پیریاش است، اما عشق بین انسانها در لابهلای خطوط رمان به طریقی زیرپوستی حل شده است، تاجاییکه آن عشق علیرغم عنوانش درونمایه اصلی رمان محسوب نمیشود، بلکه درونمایه اصلی رمان عشق به وطن است.
🔹عشق در تبعید روایت یک روزنامهنگار مصری است که به دلیل طرفداری از جمال عبدالناصر در دوره ریاستجمهوری او به طریقی خیلی غیرمستقیم و لطیف! به جایی خارج از مصر فرستاده میشود تا در روزنامهای خبرها، یادداشتها و گزارشهای بیطرفانه و بیجهتگیری بنویسد.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#الهام_اشرفی درباره رمان «عشق در تبعید» نوشت:
🔹از عنوان کتاب اینگونه بر میآید که رمان روایت عاشقانه راوی در دوران میانسالیِ رو به پیریاش است، اما عشق بین انسانها در لابهلای خطوط رمان به طریقی زیرپوستی حل شده است، تاجاییکه آن عشق علیرغم عنوانش درونمایه اصلی رمان محسوب نمیشود، بلکه درونمایه اصلی رمان عشق به وطن است.
🔹عشق در تبعید روایت یک روزنامهنگار مصری است که به دلیل طرفداری از جمال عبدالناصر در دوره ریاستجمهوری او به طریقی خیلی غیرمستقیم و لطیف! به جایی خارج از مصر فرستاده میشود تا در روزنامهای خبرها، یادداشتها و گزارشهای بیطرفانه و بیجهتگیری بنویسد.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝رئالیسمی آغشته به ناتورالیسم
🖌#الهام_اشرفی درباره رمان «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین» نوشت:
🔹رمان ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین رمانی است واقعگرا؛ رئالیسمی آغشته به ناتورالیسم. بین اهالی ادبیات معروف است که اگر بیل در نگاه رئالیستها یک بیل است، در نگاه ناتورالیستها «کجبیل فرسوده لعنتی» است! و به گمان من همین جملهی کنایهآمیز دقیقاً لحن و نثر روایت مسعود در رمان است.
🔹خانواده کوچک مسعود همه از افراد فرودست شهر بزرگ مشهد هستند، آنها در دل ثروت و هتلهای فراوان دوروبرشان و در دل دادوستدهای تجاری کلان و نیمهکلان بین زائران و گردشگرها و هتلدارها و بازاریان، زیستی فقیرانه و روبهزوال دارند. خانهشان مخروبهای است در دل هتلهای گرانقیمت و چندستاره که یکجورهایی از دل محله بیرون زده است.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#الهام_اشرفی درباره رمان «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین» نوشت:
🔹رمان ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین رمانی است واقعگرا؛ رئالیسمی آغشته به ناتورالیسم. بین اهالی ادبیات معروف است که اگر بیل در نگاه رئالیستها یک بیل است، در نگاه ناتورالیستها «کجبیل فرسوده لعنتی» است! و به گمان من همین جملهی کنایهآمیز دقیقاً لحن و نثر روایت مسعود در رمان است.
🔹خانواده کوچک مسعود همه از افراد فرودست شهر بزرگ مشهد هستند، آنها در دل ثروت و هتلهای فراوان دوروبرشان و در دل دادوستدهای تجاری کلان و نیمهکلان بین زائران و گردشگرها و هتلدارها و بازاریان، زیستی فقیرانه و روبهزوال دارند. خانهشان مخروبهای است در دل هتلهای گرانقیمت و چندستاره که یکجورهایی از دل محله بیرون زده است.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝حکایت کن از بمبهایی که من خواب بودم و افتاد
🖌#الهام_اشرفی درباره رمان «از عشق با من حرف بزن» نوشت:
🔹در رمان «از عشق با من حرف بزن» حتی یک تیر جنگی شلیک نمیشود. ماجرای رمان مثل رمان دیگر اریش رمارک، فروغ زندگی، در اردوگاههای کار اجباری و جنگی و در میان اسرای جنگی و یهودیان نیز نمیگذرد. ولی در تکتک پاراگرافهای رمان بوی جنگ استشمام میشود. حال و هوای شهر پاریس حال و هوای شروع جنگی است که در میان وحشت و زمزمههای مردم در جریان است.
🔹نویسنده از دل چند شخصیت دربوداغون و آواره از وطنهایشان، با شغلهای عجیبی که دارند و اصلاً با نوع زیست عجیب و پا در هوایی که دارند بهترین فضاسازی و بهترین توصیفها و از همه مهمتر بهترین دیالوگها را درآورده است؛ از آن شخصیتها و تصاویر و گفتوگوهایی که هیچگاه از یاد خواننده نمیرود.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#الهام_اشرفی درباره رمان «از عشق با من حرف بزن» نوشت:
🔹در رمان «از عشق با من حرف بزن» حتی یک تیر جنگی شلیک نمیشود. ماجرای رمان مثل رمان دیگر اریش رمارک، فروغ زندگی، در اردوگاههای کار اجباری و جنگی و در میان اسرای جنگی و یهودیان نیز نمیگذرد. ولی در تکتک پاراگرافهای رمان بوی جنگ استشمام میشود. حال و هوای شهر پاریس حال و هوای شروع جنگی است که در میان وحشت و زمزمههای مردم در جریان است.
🔹نویسنده از دل چند شخصیت دربوداغون و آواره از وطنهایشان، با شغلهای عجیبی که دارند و اصلاً با نوع زیست عجیب و پا در هوایی که دارند بهترین فضاسازی و بهترین توصیفها و از همه مهمتر بهترین دیالوگها را درآورده است؛ از آن شخصیتها و تصاویر و گفتوگوهایی که هیچگاه از یاد خواننده نمیرود.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.