#داستان_شب
❓ چرا زایندهرود خشک شد؟
جواب این سوال که چرا «زاینده رود» به این وضع افتاد را «فریدمن» داده؛ او میگوید «اگر یک صحرا هم دست دولت بدهی، دولت بعد از چند سال با بحران کمبود شن مواجه میشود». خشکی زاینده رود مصداق بارز سیاستگذاری غلط و بیتدبیری است که علتش را بررسی میکنیم.
🔹 خشکی زاینده رود سه علت اصلی دارد:
🔹 صنعتی شدن بیش از حد
تاسیس کارخانههای فولاد و کاشی و سرامیک بیش از حد در حاشیه اصفهان و یزد. کارخانههایی که مصرف آب خیلی زیادی دارند و چهار طرف اصفهان را محاصره کردند، باد از هر طرف بیاید آلودگی این کارخانهها را به داخل شهر میآورد.
🔹 آبرسانی غیراصولی
لولهکشی آب زاینده رود به یزد. اگرچه هیچکس مخالف رسیدن آب به یزد نیست، چراکه منشا آب هم مال خود اصفهان نیست و برای کوهرنگ و یک منبع طبیعی است که حق همه است استفاده کنند. اما باید به اینکته توجه میشد که زاینده رود در بهترین حالت پتانسیل تامین آب خود اصفهان را داشت و همین عامل باعث تنش کشاورزان ورزنه با یزدیها شده است.
🧠 هرچند دو عامل قبلی خیلی مهم بودند، اما عامل اصلی خشکی زاینده رود چیز دیگری است. عامل اصلی چیست؟
مجوز بیش از حد برای کشاورزی (آن هم نه برای برنج و گندم که یک کالای استراتژیک هر منطقه و کشوری است) در یک دوره تشویق و حمایت شدید برای کاشت هلو و بادام شکل گرفت.
این حمایتها همه جانبه بود، نهال رایگان دادند، تشویق و تبلیغ کردند. آنقدر کشت این دو محصول زیاد شد که سطح آب سفرههای آب زیرزمینی به شدت کم شد.
👈 تبعات خشک شدن زاینده رود چه بود؟
خشک شدن زاینده رود تبعات بدی هم در پیش داشت، از تنش بین اصفهان و یزد گرفته تا بالا رفتن افسردگی مردم اصفهان در اثر خشکسالی، به هم ریختن اکوسیستم و از بین رفتن بسیاری از حشرات، تبدیل شدن اصفهان به جزیره حرارتی و کویری و مهمتر از همه آلودگی بسیار بالای این شهر. درواقع این نتیجه سیاستگذاری غلط است، دولت با حمایتها و کارهای کاملا غیرکارشناسانه کاری کرد که هم خودش هم مردم آسیب ببینند و زاینده رود هم مثل ارومیه، گتوند، رودخانه قم و... آینه عبرت بزرگی برای بد اندیشیها و بیتدبیریها است.
#خشکسالی_زاینده_رود
جواب این سوال که چرا «زاینده رود» به این وضع افتاد را «فریدمن» داده؛ او میگوید «اگر یک صحرا هم دست دولت بدهی، دولت بعد از چند سال با بحران کمبود شن مواجه میشود». خشکی زاینده رود مصداق بارز سیاستگذاری غلط و بیتدبیری است که علتش را بررسی میکنیم.
تاسیس کارخانههای فولاد و کاشی و سرامیک بیش از حد در حاشیه اصفهان و یزد. کارخانههایی که مصرف آب خیلی زیادی دارند و چهار طرف اصفهان را محاصره کردند، باد از هر طرف بیاید آلودگی این کارخانهها را به داخل شهر میآورد.
لولهکشی آب زاینده رود به یزد. اگرچه هیچکس مخالف رسیدن آب به یزد نیست، چراکه منشا آب هم مال خود اصفهان نیست و برای کوهرنگ و یک منبع طبیعی است که حق همه است استفاده کنند. اما باید به اینکته توجه میشد که زاینده رود در بهترین حالت پتانسیل تامین آب خود اصفهان را داشت و همین عامل باعث تنش کشاورزان ورزنه با یزدیها شده است.
مجوز بیش از حد برای کشاورزی (آن هم نه برای برنج و گندم که یک کالای استراتژیک هر منطقه و کشوری است) در یک دوره تشویق و حمایت شدید برای کاشت هلو و بادام شکل گرفت.
این حمایتها همه جانبه بود، نهال رایگان دادند، تشویق و تبلیغ کردند. آنقدر کشت این دو محصول زیاد شد که سطح آب سفرههای آب زیرزمینی به شدت کم شد.
خشک شدن زاینده رود تبعات بدی هم در پیش داشت، از تنش بین اصفهان و یزد گرفته تا بالا رفتن افسردگی مردم اصفهان در اثر خشکسالی، به هم ریختن اکوسیستم و از بین رفتن بسیاری از حشرات، تبدیل شدن اصفهان به جزیره حرارتی و کویری و مهمتر از همه آلودگی بسیار بالای این شهر. درواقع این نتیجه سیاستگذاری غلط است، دولت با حمایتها و کارهای کاملا غیرکارشناسانه کاری کرد که هم خودش هم مردم آسیب ببینند و زاینده رود هم مثل ارومیه، گتوند، رودخانه قم و... آینه عبرت بزرگی برای بد اندیشیها و بیتدبیریها است.
#خشکسالی_زاینده_رود
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM