✨
🍃 و امّا عبارتِ مورد بحث در حدیث «رُفِعَ القلم»:
🔻«... وَ أَمَرْتُ الْكِرَامَ الْكَاتِبِينَ أَنْ «يَرْفـَعُــوا الْقَـلـَمَ» عَنِ الْخَلْقِ كُلِّهِمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَ لَا أَكْتُبُ عَلَيْهِمْ شَيْئاً مِنْ خَطَايَاهُمْ كَـــرَامَـــةً لَكَ وَ لِوَصِيِّكَ، يَا مُحَمَّدُ! ...»🔺
📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۳۱، ص۱۲۵
◘ اوّل اینکه؛ وقتی که سلطان شاد باشد، بار عام میدهد، یعنی؛ درها را میگشاید و امر میکند تا دربانها روی خود را برگردانند تا هر کس، با هر حالی که هست، و میخواهد بیاید؛ بیاید.
◘ دوّم اینکه؛ جنس شادی نهم ربیع الاول با جنس شادی در اعیاد دیگر مانند عید غدیر فرق میکند. جنس شادی غدیر از آمدن امر وِفاق است، ولی جنس عید فرحة الزهرا(س) از به درک رفتن مخالف و معاند است، و این؛ تفاوت تحلیلی ولایت و برائت است.
🔻شادی ولایت؛ در #کسب است
🔺و شادی برائت؛ در #راحت شدن و #رها شدن است.
مانند شادیای که در آخرت است و شادیای که در دنیا هست. همۀ شادیهای دنیوی از جنس شادی "رَفع اَلــَـم" (رفع درد) است. ولی شادی آخرتی از جنس شادی آمدنِ وجود است. کسی از نفس کشیدن عادی شاد میشود و کسی از اینکه دست از گلویش بردارند تا نفسش بیرون بیاید، شاد میشود. اینها دو نحو و دو نوع شادی است.
🍃 همین طور در صاحب شادیها یعنی؛ حضرات آلالله (ع) این مطلب را باید دید که در یک نحو شادی؛ دوستان خود را میبینند و به عنایتی که به دوستانشان کردهاند، مینگرند. و در نحو دیگر شادی؛ چشمها را بر شادی کردن دوستانشان میبندند و میفرمایند هر چه میخواهید شادی کنید که امروز روز شادی شماست («يَوْمُ فَرَحِ الشِّيعَة»؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۳۱، ص۱۲۷).
🔔 پس باید ببینید از ناحیهی مولی (ع) به این فعل نگاه میکنید یا از ناحیۀ خود. ممکن است یک فعل انجام شود ولی به نیّت لذّت نفس باشد، یا به نیّت اینکه مولی (ع) خواسته تا شاد باشی.
👈🏻 از ناحیۀ مولی(ع)؛ در سعۀ دید مولی (ع) این فعل دیده میشود.
👈🏻 ولی از ناحیۀ خود؛ در ضیق مجال خود دیده میشود.
این ما هستیم که به خاطر گرفتار شدن در عالم حدود نمیتوانیم در حدود و ضیق، دو چیز را کنار هم ببینیم. اما در سعۀ دید مولی (ع)، دو چیز که با هم تقابل دارند، جمع میشوند و اشکالی نخواهد بود.
🎊🎉 «رُفِع القلم» در فرحة الزهرا (س)؛ فرحناکیِ برای فرحِ سلطان عالَم است.
اگر به اتّکالِ آلالله (علیهم السلام) [دقت شود که چه عرض میشود، «به اتکال ولیّ خدا (ع)»] از شیعهای به نوعی فعلی سر زد که در آن حقیقتاً «فرحناک» شد (نه اینکه حقیقتاً فرحناک نشد و مثلاً پشیمانی و ندامت وجودش را گرفت)، برای او «رفع القلم» کرامتاً رقم خورده است.
👈🏻 دقت شود که ۲ شرط اصلی پیدا شد:
⧈ ۱- به اتّکالِ به آلالله (ع)
⧈ ۲ - فرحناکیِ حقیقیای که ندامت نداشته باشد.
این چند خط را فقط به اشاره عرض کردم. وگرنه حرفهای دقیق و احادیث مهمّ و رموز خطیر و فوق العاده لطیفی در این خصوص بایستی بیان شود که از نظر کمّی و کیفی، بیش از این مقال و مقاله است.
✨
🍃 و امّا عبارتِ مورد بحث در حدیث «رُفِعَ القلم»:
🔻«... وَ أَمَرْتُ الْكِرَامَ الْكَاتِبِينَ أَنْ «يَرْفـَعُــوا الْقَـلـَمَ» عَنِ الْخَلْقِ كُلِّهِمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَ لَا أَكْتُبُ عَلَيْهِمْ شَيْئاً مِنْ خَطَايَاهُمْ كَـــرَامَـــةً لَكَ وَ لِوَصِيِّكَ، يَا مُحَمَّدُ! ...»🔺
📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۳۱، ص۱۲۵
◘ اوّل اینکه؛ وقتی که سلطان شاد باشد، بار عام میدهد، یعنی؛ درها را میگشاید و امر میکند تا دربانها روی خود را برگردانند تا هر کس، با هر حالی که هست، و میخواهد بیاید؛ بیاید.
◘ دوّم اینکه؛ جنس شادی نهم ربیع الاول با جنس شادی در اعیاد دیگر مانند عید غدیر فرق میکند. جنس شادی غدیر از آمدن امر وِفاق است، ولی جنس عید فرحة الزهرا(س) از به درک رفتن مخالف و معاند است، و این؛ تفاوت تحلیلی ولایت و برائت است.
🔻شادی ولایت؛ در #کسب است
🔺و شادی برائت؛ در #راحت شدن و #رها شدن است.
مانند شادیای که در آخرت است و شادیای که در دنیا هست. همۀ شادیهای دنیوی از جنس شادی "رَفع اَلــَـم" (رفع درد) است. ولی شادی آخرتی از جنس شادی آمدنِ وجود است. کسی از نفس کشیدن عادی شاد میشود و کسی از اینکه دست از گلویش بردارند تا نفسش بیرون بیاید، شاد میشود. اینها دو نحو و دو نوع شادی است.
🍃 همین طور در صاحب شادیها یعنی؛ حضرات آلالله (ع) این مطلب را باید دید که در یک نحو شادی؛ دوستان خود را میبینند و به عنایتی که به دوستانشان کردهاند، مینگرند. و در نحو دیگر شادی؛ چشمها را بر شادی کردن دوستانشان میبندند و میفرمایند هر چه میخواهید شادی کنید که امروز روز شادی شماست («يَوْمُ فَرَحِ الشِّيعَة»؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۳۱، ص۱۲۷).
🔔 پس باید ببینید از ناحیهی مولی (ع) به این فعل نگاه میکنید یا از ناحیۀ خود. ممکن است یک فعل انجام شود ولی به نیّت لذّت نفس باشد، یا به نیّت اینکه مولی (ع) خواسته تا شاد باشی.
👈🏻 از ناحیۀ مولی(ع)؛ در سعۀ دید مولی (ع) این فعل دیده میشود.
👈🏻 ولی از ناحیۀ خود؛ در ضیق مجال خود دیده میشود.
این ما هستیم که به خاطر گرفتار شدن در عالم حدود نمیتوانیم در حدود و ضیق، دو چیز را کنار هم ببینیم. اما در سعۀ دید مولی (ع)، دو چیز که با هم تقابل دارند، جمع میشوند و اشکالی نخواهد بود.
🎊🎉 «رُفِع القلم» در فرحة الزهرا (س)؛ فرحناکیِ برای فرحِ سلطان عالَم است.
اگر به اتّکالِ آلالله (علیهم السلام) [دقت شود که چه عرض میشود، «به اتکال ولیّ خدا (ع)»] از شیعهای به نوعی فعلی سر زد که در آن حقیقتاً «فرحناک» شد (نه اینکه حقیقتاً فرحناک نشد و مثلاً پشیمانی و ندامت وجودش را گرفت)، برای او «رفع القلم» کرامتاً رقم خورده است.
👈🏻 دقت شود که ۲ شرط اصلی پیدا شد:
⧈ ۱- به اتّکالِ به آلالله (ع)
⧈ ۲ - فرحناکیِ حقیقیای که ندامت نداشته باشد.
این چند خط را فقط به اشاره عرض کردم. وگرنه حرفهای دقیق و احادیث مهمّ و رموز خطیر و فوق العاده لطیفی در این خصوص بایستی بیان شود که از نظر کمّی و کیفی، بیش از این مقال و مقاله است.
✨