🌕
🍃۞ أمرِ 🔻«زَمِّلوني زَمِّلوني»🔺 از سویِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص)، که «الْمُزَّمِّلُ» بودنِ آن ذاتِ لا إشاره است، در عالمِ اشاره؛ توسّطِ حضرتِ «#لباس_النبی»، اُمّ المؤمنین، خدیجۀ کبریٰ (سلام الله علیها) رقم میخورد که، در شأن ایشان (س) میفرمایند:
🔲 «كَانَتْ خَدِيجَةُ وَزِيرَةَ صِدْقٍ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ كَانَ ❂☜ يَسْكُنُ إِلَيْهَا» 🔲
✾ خديجه (س)؛ دستيارى راستين براى اسلام بود و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به وجود او آرامش مىيافت.
📚 بحار الأنوار، ج۱۹، ص۵
🍃֎⇦ إن شاء الله که توجه و دقت شده باشد؛
متکلّم در مقام بیان است و قید نیاورده است، زمان نیاورده است، حدّ نزده است.
بنابراین:
✓➊ «الإسلام»؛ در حقیقتِ خویش، و نه در برهۀ تاریخ منظور است.
✓➋ چه کسی سُکنیٰ یافتۀ حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س) است؟
❂☜ رسول اکرم (ص) که؛ «كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا».
🍃֎⇦ هر چقدر معرفت به حضرت رسول اکرم (ص) داشته باشیم، بر عبارتِ 🔸«كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا»🔸 سجدۀ خضوع میکنیم.
[به بلندایِ «#نفس_الله_تعالی» بودنِ آلالله (؏) و مافوقِ آن؛ خاضعانه به حضرتشان (س) ساجدیم إن شاء الله]
✓➌ پوشاندنِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص) توسّط حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س)؛
✿☜ اوّلاً؛ طاقت دادن به عالمین است.
✿☜ ثانیاً؛ عامِل به «تنزیلِ» وحی بودنِ حضرتشان (س) است.
[#تنزیل =نزولِ تدریجی قرآن
#انزال = نزولِ دفعی قرآن]
✿☜ثالثاً؛ کتمان و در خفا و خلوت برَندۀ حضرت رسول اکرم (ص)، به عینِ شخصیِ ترسیمِ عالم هستند.
[تا بدین جا ترسیمِ عالم را خوب دریافت کنید إن شاء الله.]
🌿۞ امّا در اشاراتی از حدیث کساء که مختصرا در این مقاله بیان شد؛
🍃֎⇦ به جامعِ بودنِ (جمع کننده بودنِ) حضرت فاطمه (س) اشاره شد که حضرت رحمةٌ للعالمین، رسول اکرم (ص)، به حضرت فاطمه (س)، عالم را به سمتِ وحدت، جمع مینمایند.
🍃⇯֎ کساء یمانی؛ ظهورِ وحدتِ حقّﷻ در عالمِ ظاهر است. و روانه کردنِ حضرت رسول اکرم (ص) به زیر کساء توسّط حضرت «فاطمه»، حضرت «بتول» (س)؛
❂☜ اضمحلالِ جمال و کثرت، در جلال و وحدت است.
🍃֎⇦ که این؛ تجمیعِ وحی و عالم بود.
🌿۞ یک اشاره در تحلیل و قیاسِ پوشاننده بودنِ حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت خدیجۀ کبریٰ (س):
🔻֎⇦ پوشانندگیِ حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)؛
در ترسیمِ وحی و عالَم است.
🔺֎⇦ پوشانندگیِ حضرتِ فاطمۀ زهرا (س)؛
در تجمیعِ وحی و عالَم است.
🍃⇯֎ و هر دویِ این «پوشاننده بودنها»، جلواتِ #عصمة_الله بودنِ حضرت فاطمۀ زهرا (س) است.
[یعنی مقامِ اطلاق که «لا اسمَ له و لا رسمَ له» است.]
🔻֎⇦ که در ترسیم؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)» جلوه میکند.
🔺֎⇦ و در تجمیع؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت فاطمۀ زهرا (س)» جلوه میکند.
🌿۞ پس در ترسیم و تجمیعِ عالم که همه به حضرتِ «رحمةٌ للعالمین» رسول اکرم (ص) صورت میگیرد؛
⤵️ حضرتِ «أمّ المؤمنین» خدیجۀ کبریٰ (س)؛
🍃❂☜ در #ترسیم، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) هستند.
⤴️ و حضرت «أمّ أبیها» فاطمۀ زهرا(س)؛
🍃❂☜ در #تجمیع، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) میباشند.
🔻
🔰 و اشارۀ آخر؛
در مورد فرقِ نوریِ «اُمّ المؤمنین» و «اُمّ أبیها»:
🌿۞ ایمان با تعدّد سازگار نیست.
و مؤمن؛ اَحدِ مطلق است.
#مؤمن؛ ❂☜ شخصِ حقیقی عالَم است که مطلقِ علی الاطلاق است. و هر مؤمنی، جلوهای از جلواتِ اوست.
🍃֎⇦ اُمّ مطلق (مطلق علی الاطلاق)؛ حضرت فاطمۀ زهرا (س) هستند که «اُمُّ الخِیَرَة» هستند و در مقامِ اطلاق و عصمت؛
❂☜ «لا اسم له و لا رسم» میباشند.
🌿۞ اُمّ مطلق، در ترسیم و تجمیع، بدین صورت جلوه میکند:
🍃❀ «اُمّ المؤمنین» حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)، به #جمع بودنِ «المؤمنین» و نسبتِ سببیشان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّتِ مطلقه، در #ترسیم هستند.
🍃❀ «اُمّ ابیها» حضرت فاطمۀ زهرا (س)، به #مفرد بودنِ «أبیها» و نسبتِ نسَبیشان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّت مطلقه، در #تجمیع هستند.
🔺
#شهادت_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#لطیفه_راسم_بودن_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#ام_المؤمنین
🏴 🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🤍
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
🍃۞ أمرِ 🔻«زَمِّلوني زَمِّلوني»🔺 از سویِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص)، که «الْمُزَّمِّلُ» بودنِ آن ذاتِ لا إشاره است، در عالمِ اشاره؛ توسّطِ حضرتِ «#لباس_النبی»، اُمّ المؤمنین، خدیجۀ کبریٰ (سلام الله علیها) رقم میخورد که، در شأن ایشان (س) میفرمایند:
🔲 «كَانَتْ خَدِيجَةُ وَزِيرَةَ صِدْقٍ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ كَانَ ❂☜ يَسْكُنُ إِلَيْهَا» 🔲
✾ خديجه (س)؛ دستيارى راستين براى اسلام بود و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به وجود او آرامش مىيافت.
📚 بحار الأنوار، ج۱۹، ص۵
🍃֎⇦ إن شاء الله که توجه و دقت شده باشد؛
متکلّم در مقام بیان است و قید نیاورده است، زمان نیاورده است، حدّ نزده است.
بنابراین:
✓➊ «الإسلام»؛ در حقیقتِ خویش، و نه در برهۀ تاریخ منظور است.
✓➋ چه کسی سُکنیٰ یافتۀ حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س) است؟
❂☜ رسول اکرم (ص) که؛ «كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا».
🍃֎⇦ هر چقدر معرفت به حضرت رسول اکرم (ص) داشته باشیم، بر عبارتِ 🔸«كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا»🔸 سجدۀ خضوع میکنیم.
[به بلندایِ «#نفس_الله_تعالی» بودنِ آلالله (؏) و مافوقِ آن؛ خاضعانه به حضرتشان (س) ساجدیم إن شاء الله]
✓➌ پوشاندنِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص) توسّط حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س)؛
✿☜ اوّلاً؛ طاقت دادن به عالمین است.
✿☜ ثانیاً؛ عامِل به «تنزیلِ» وحی بودنِ حضرتشان (س) است.
[#تنزیل =نزولِ تدریجی قرآن
#انزال = نزولِ دفعی قرآن]
✿☜ثالثاً؛ کتمان و در خفا و خلوت برَندۀ حضرت رسول اکرم (ص)، به عینِ شخصیِ ترسیمِ عالم هستند.
[تا بدین جا ترسیمِ عالم را خوب دریافت کنید إن شاء الله.]
🌿۞ امّا در اشاراتی از حدیث کساء که مختصرا در این مقاله بیان شد؛
🍃֎⇦ به جامعِ بودنِ (جمع کننده بودنِ) حضرت فاطمه (س) اشاره شد که حضرت رحمةٌ للعالمین، رسول اکرم (ص)، به حضرت فاطمه (س)، عالم را به سمتِ وحدت، جمع مینمایند.
🍃⇯֎ کساء یمانی؛ ظهورِ وحدتِ حقّﷻ در عالمِ ظاهر است. و روانه کردنِ حضرت رسول اکرم (ص) به زیر کساء توسّط حضرت «فاطمه»، حضرت «بتول» (س)؛
❂☜ اضمحلالِ جمال و کثرت، در جلال و وحدت است.
🍃֎⇦ که این؛ تجمیعِ وحی و عالم بود.
🌿۞ یک اشاره در تحلیل و قیاسِ پوشاننده بودنِ حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت خدیجۀ کبریٰ (س):
🔻֎⇦ پوشانندگیِ حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)؛
در ترسیمِ وحی و عالَم است.
🔺֎⇦ پوشانندگیِ حضرتِ فاطمۀ زهرا (س)؛
در تجمیعِ وحی و عالَم است.
🍃⇯֎ و هر دویِ این «پوشاننده بودنها»، جلواتِ #عصمة_الله بودنِ حضرت فاطمۀ زهرا (س) است.
[یعنی مقامِ اطلاق که «لا اسمَ له و لا رسمَ له» است.]
🔻֎⇦ که در ترسیم؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)» جلوه میکند.
🔺֎⇦ و در تجمیع؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت فاطمۀ زهرا (س)» جلوه میکند.
🌿۞ پس در ترسیم و تجمیعِ عالم که همه به حضرتِ «رحمةٌ للعالمین» رسول اکرم (ص) صورت میگیرد؛
⤵️ حضرتِ «أمّ المؤمنین» خدیجۀ کبریٰ (س)؛
🍃❂☜ در #ترسیم، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) هستند.
⤴️ و حضرت «أمّ أبیها» فاطمۀ زهرا(س)؛
🍃❂☜ در #تجمیع، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) میباشند.
🔻
🔰 و اشارۀ آخر؛
در مورد فرقِ نوریِ «اُمّ المؤمنین» و «اُمّ أبیها»:
🌿۞ ایمان با تعدّد سازگار نیست.
و مؤمن؛ اَحدِ مطلق است.
#مؤمن؛ ❂☜ شخصِ حقیقی عالَم است که مطلقِ علی الاطلاق است. و هر مؤمنی، جلوهای از جلواتِ اوست.
🍃֎⇦ اُمّ مطلق (مطلق علی الاطلاق)؛ حضرت فاطمۀ زهرا (س) هستند که «اُمُّ الخِیَرَة» هستند و در مقامِ اطلاق و عصمت؛
❂☜ «لا اسم له و لا رسم» میباشند.
🌿۞ اُمّ مطلق، در ترسیم و تجمیع، بدین صورت جلوه میکند:
🍃❀ «اُمّ المؤمنین» حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)، به #جمع بودنِ «المؤمنین» و نسبتِ سببیشان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّتِ مطلقه، در #ترسیم هستند.
🍃❀ «اُمّ ابیها» حضرت فاطمۀ زهرا (س)، به #مفرد بودنِ «أبیها» و نسبتِ نسَبیشان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّت مطلقه، در #تجمیع هستند.
🔺
#شهادت_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#لطیفه_راسم_بودن_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#ام_المؤمنین
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
🔅
➋ و از شهر بيرون میبرند و به سوی #بیابان رفتند (فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ )»»
● که #شهر، تعیّنِ وطن است و بیرون رفتن از تعیّن وطن؛ ترکِ إنیّت و رسیدن به إنیّت و نفسِ حقیقی و واحدۀ الهی یعنی «#نفس_الله_تعالی» حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
☜ این سیر، سیرِ استکمالی حدّی برای جناب کمیل نیست، بلکه تمام این امور برای رهسپاری خلائق به حقیقتیِ عمیق است که به عنایت و انشاء حضرت مولی(ع)، به باب بودنِ جناب کمیل در عالم متجلّی میشود.
● بیانِ کردنِ #صحرا با نام «الْجَبَّانِ» در حالِ خروج؛
«الْجَبَّانِ»؛ از #جبین آمده که جبین و پیشانی؛ مقامِ جلوه کردنِ هویّت است و از این رو در قیامت هر کسی به جبینش شناخته میشود و مثلاً بر پیشانی کسانی که ولایت حضرات آل الله(ع) را نداشته باشند چنین مکتوب میشود؛ «آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله؛ مأیوس از رحمت خدایند؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص: ۹۴». که این مکتوب، هویّتِ نابجایِ بُریدگان از ولایت و رحمت حقّ است.
➌چون به صحرا رسيدند (فَلَمَّا أَصْحَر)؛
بیانِ کردنِ #بیابان با نامِ صحرا در هنگام وصلت به آن؛ جوشندگی را میرساند. چرا که #صحرا ؛ بیابانی است که از شدّت گرما، هر چیزی را میجوشاند.
➍ نَفَسِ بلندى میکشند ( تَنَفَّسَ الصُّعَدَاء)؛
نفَسِ حضرت مولی(ع)، نفخۀ منشئ است که جاریکنندۀ حقیقت از بطن و خلوَت حضرت امیرالمؤمنین(ع) - یعنی کوثرِ حقیقت، حضرت فاطمه زهرا(س)-، تا عالَم جلوَت است.
➎و «#میفرمایند»؛
فرمایش و #قول حقیقی، جلوۀ خودِ «قائل» است و از این رو هر کسی به قولش، شناخته میشود و گفتار حقیقی، آینۀ شخصیّت و هویّت است که؛
«الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه؛ مرد،پشت زبانش پنهان شده است؛📚 الأمالي( للصدوق)، ص:۴۴۷»
و «الْأَلْسُنُ تُتَرْجِمُ عَمَّا تَجُنُّهُ الضَّمَائِرُ؛ زبانها آنچه را در ضمیر و هویّتِ انسان است، ترجمه مىكنند؛ 📚 تصنيف غرر الحكم، ص: ۲۰۹».
🔆 ائمه اطهار(ع) شخصِ #أحسن_قول و قولِ أحسن بوده و قول و فرمایش حضرتشان(ع)، تجلیّاتشان در عالَم وجود است.
⏎▣ با این پنج مرتبه از مراتب انشائی، حقیقتِ «قلب» در عالَم محقّق میگردد.
۞ قلبی از کمیلِ مولی؏، ظرفیت میگیرد که #شکستهترین باشد.
چرا که قلبِ حقیقی؛ نفْسِ #دگرگونی و #شکستگی است و خودیتی جز مظروفش ندارد و تامّاً مَظهَر و مُظهِرِ مظروفِ خویش، یعنی؛ حضرت حقّﷻ است.
◘ هم اوﷻ که ☜«لاهوإلّاهو» ست.
بدین معنا که؛
◪ دائماً☜به «لا هو» در شکستن و نفیِ لبّی خویش است و به «إلّا هو» در اثباتِ لبّی خویش میباشد.
این شکستگی (نفی) و شکستهبندی (اثبات)؛ حیاتِ حضرت حقّﷻ است.
.
۞«قلب»☜نقطۀ شکستگی و دگرگونیِ حیاتی است که جامعِ شکسته شدنِ«لاهو»ئیِ جلال، و شکستهبندیِ«إلّاهو»ئی جمال است.
و این☜معنای شکسته بودنِ ذاتیِ قلب است که جلوهای از «لا هو إلا هو»ست.
حضرت حقّ تعالی نفسِ وسعت است و «الْوَسِيع؛ 📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج۲، ص۶۳۳». بنابراین؛ در هیچ ظرفی، مظروف نمیشود، جز اینکه آن ظرف، نفسِ شکستگی باشد و چیزی جز، جلوۀ حضرتِ الوسیعﷻ نباشد.
حضرت «الْوَسِيع»ﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻『 لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَ لکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ.』 🔺
من در زمین و آسمانم نمیگنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای میدهد.
(📚عوالي اللئالي،ج۴،ص۷)
این است که 🔹『قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ؛ قلب مؤمن، عرش خدای رحمان است؛📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)،ج۵۵،ص۳۹』🔹.
حضرتِ حقّﷻ که صرفاً نزد خویش است و بس؛ نزد قلبِ مؤمن که نفسِ شکستگی است میباشد که در حدیث قدسی میفرماید:
.
💔〖 أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُم〗💔
من نزد دلشکستگانم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت،ج۷۰،ص۱۵۷)
♡࿐
۞ شکستۀ حقیقی؛
آن دلِ منقلب بین جلال و جمال حقّﷻ است که؛
☜نه به قید جلال، مختفی است، و نه به قید جمال، منجلی است. بلکه به قامتِ مقامِ جمع الجمعِ #مشیة_الله بودنِ ائمه اطهار(ع)، نفسِ دگرگونی و شکستگی و گَردان بودن است که حضرت امام محمّد باقر علیه السلام میفرمایند:
🔻♡『إِنَّ الْقُلُوبَ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ اللَّهِ يَقْلِبُهَا كَيْفَ يَشَاءُ سَاعَةَ كَذَا وَ سَاعَةَ كَذَا.』♡🔺
همانا قلوب، بین دو انگشت از انگشتان پروردگارش هستند که دائماً منقلب میشود آنگونه که اوﷻ میخواهد، ساعتی(که جلوۀ وسعتِ حق است) چنیناند و ساعتی، چنان.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۶۷،ص۵۳)
غیر از این دگرگونی باشد، قلب نیست بلکه مسامحتاً «قلب» خوانده میشود و إلّا حقیقتاً بدتر از سنگ و حجر است که؛
▪️«قَلْبُ الْكَافِرِ أَقْسَى مِنَ الْحَجَرِ.»▪️
قلب کافر از سنگ سختتر است.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۶۷، ص: ۵۳)
♡࿐
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔅
➋ و از شهر بيرون میبرند و به سوی #بیابان رفتند (فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ )»»
● که #شهر، تعیّنِ وطن است و بیرون رفتن از تعیّن وطن؛ ترکِ إنیّت و رسیدن به إنیّت و نفسِ حقیقی و واحدۀ الهی یعنی «#نفس_الله_تعالی» حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
☜ این سیر، سیرِ استکمالی حدّی برای جناب کمیل نیست، بلکه تمام این امور برای رهسپاری خلائق به حقیقتیِ عمیق است که به عنایت و انشاء حضرت مولی(ع)، به باب بودنِ جناب کمیل در عالم متجلّی میشود.
● بیانِ کردنِ #صحرا با نام «الْجَبَّانِ» در حالِ خروج؛
«الْجَبَّانِ»؛ از #جبین آمده که جبین و پیشانی؛ مقامِ جلوه کردنِ هویّت است و از این رو در قیامت هر کسی به جبینش شناخته میشود و مثلاً بر پیشانی کسانی که ولایت حضرات آل الله(ع) را نداشته باشند چنین مکتوب میشود؛ «آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله؛ مأیوس از رحمت خدایند؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص: ۹۴». که این مکتوب، هویّتِ نابجایِ بُریدگان از ولایت و رحمت حقّ است.
➌چون به صحرا رسيدند (فَلَمَّا أَصْحَر)؛
بیانِ کردنِ #بیابان با نامِ صحرا در هنگام وصلت به آن؛ جوشندگی را میرساند. چرا که #صحرا ؛ بیابانی است که از شدّت گرما، هر چیزی را میجوشاند.
➍ نَفَسِ بلندى میکشند ( تَنَفَّسَ الصُّعَدَاء)؛
نفَسِ حضرت مولی(ع)، نفخۀ منشئ است که جاریکنندۀ حقیقت از بطن و خلوَت حضرت امیرالمؤمنین(ع) - یعنی کوثرِ حقیقت، حضرت فاطمه زهرا(س)-، تا عالَم جلوَت است.
➎و «#میفرمایند»؛
فرمایش و #قول حقیقی، جلوۀ خودِ «قائل» است و از این رو هر کسی به قولش، شناخته میشود و گفتار حقیقی، آینۀ شخصیّت و هویّت است که؛
«الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه؛ مرد،پشت زبانش پنهان شده است؛📚 الأمالي( للصدوق)، ص:۴۴۷»
و «الْأَلْسُنُ تُتَرْجِمُ عَمَّا تَجُنُّهُ الضَّمَائِرُ؛ زبانها آنچه را در ضمیر و هویّتِ انسان است، ترجمه مىكنند؛ 📚 تصنيف غرر الحكم، ص: ۲۰۹».
🔆 ائمه اطهار(ع) شخصِ #أحسن_قول و قولِ أحسن بوده و قول و فرمایش حضرتشان(ع)، تجلیّاتشان در عالَم وجود است.
⏎▣ با این پنج مرتبه از مراتب انشائی، حقیقتِ «قلب» در عالَم محقّق میگردد.
۞ قلبی از کمیلِ مولی؏، ظرفیت میگیرد که #شکستهترین باشد.
چرا که قلبِ حقیقی؛ نفْسِ #دگرگونی و #شکستگی است و خودیتی جز مظروفش ندارد و تامّاً مَظهَر و مُظهِرِ مظروفِ خویش، یعنی؛ حضرت حقّﷻ است.
◘ هم اوﷻ که ☜«لاهوإلّاهو» ست.
بدین معنا که؛
◪ دائماً☜به «لا هو» در شکستن و نفیِ لبّی خویش است و به «إلّا هو» در اثباتِ لبّی خویش میباشد.
این شکستگی (نفی) و شکستهبندی (اثبات)؛ حیاتِ حضرت حقّﷻ است.
.
۞«قلب»☜نقطۀ شکستگی و دگرگونیِ حیاتی است که جامعِ شکسته شدنِ«لاهو»ئیِ جلال، و شکستهبندیِ«إلّاهو»ئی جمال است.
و این☜معنای شکسته بودنِ ذاتیِ قلب است که جلوهای از «لا هو إلا هو»ست.
حضرت حقّ تعالی نفسِ وسعت است و «الْوَسِيع؛ 📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج۲، ص۶۳۳». بنابراین؛ در هیچ ظرفی، مظروف نمیشود، جز اینکه آن ظرف، نفسِ شکستگی باشد و چیزی جز، جلوۀ حضرتِ الوسیعﷻ نباشد.
حضرت «الْوَسِيع»ﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻『 لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَ لکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ.』 🔺
من در زمین و آسمانم نمیگنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای میدهد.
(📚عوالي اللئالي،ج۴،ص۷)
این است که 🔹『قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ؛ قلب مؤمن، عرش خدای رحمان است؛📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)،ج۵۵،ص۳۹』🔹.
حضرتِ حقّﷻ که صرفاً نزد خویش است و بس؛ نزد قلبِ مؤمن که نفسِ شکستگی است میباشد که در حدیث قدسی میفرماید:
.
💔〖 أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُم〗💔
من نزد دلشکستگانم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت،ج۷۰،ص۱۵۷)
♡࿐
۞ شکستۀ حقیقی؛
آن دلِ منقلب بین جلال و جمال حقّﷻ است که؛
☜نه به قید جلال، مختفی است، و نه به قید جمال، منجلی است. بلکه به قامتِ مقامِ جمع الجمعِ #مشیة_الله بودنِ ائمه اطهار(ع)، نفسِ دگرگونی و شکستگی و گَردان بودن است که حضرت امام محمّد باقر علیه السلام میفرمایند:
🔻♡『إِنَّ الْقُلُوبَ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ اللَّهِ يَقْلِبُهَا كَيْفَ يَشَاءُ سَاعَةَ كَذَا وَ سَاعَةَ كَذَا.』♡🔺
همانا قلوب، بین دو انگشت از انگشتان پروردگارش هستند که دائماً منقلب میشود آنگونه که اوﷻ میخواهد، ساعتی(که جلوۀ وسعتِ حق است) چنیناند و ساعتی، چنان.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۶۷،ص۵۳)
غیر از این دگرگونی باشد، قلب نیست بلکه مسامحتاً «قلب» خوانده میشود و إلّا حقیقتاً بدتر از سنگ و حجر است که؛
▪️«قَلْبُ الْكَافِرِ أَقْسَى مِنَ الْحَجَرِ.»▪️
قلب کافر از سنگ سختتر است.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۶۷، ص: ۵۳)
♡࿐
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔅
.
༺•اا𑁍 لطائفی از اذان 𑁍اا•༻
➖ ➖ ➖ ➖ ➖
🖊 🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🌿 https://t.me/ehsannil2/1194
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
༆࿐
گوشِ جان بسپار!
صدایت میکند…
༺•اا۞•عـﷻــلے؏•۞اا•༻
🔰 لطیفۀ اوّل - معرفت به معنایِ اذان:
#اذان در لغت به معنایِ «اعلام» بوده، و در حقیقت؛ «اعلامِ مطلق» است.
اعلام چه چیزی؟
اعلامِ عَلَم حقیقیِ عالَم. آنکه همه باید بدانندَش؛
✿『فَاعْلَمْ
👈🏻 أنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ』✿
پس بدان که؛
قطعاً هيچ معبودى جز خداوند نيست.
[📖 سورۀ سیّد الکونین، حضرت «محمّد» -ص-،
آیۀ ۱۹؛ (#نوزده، یعنی؛ به عین شخصیِ تعداد حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم»! که؛ لطائف دارد)]
🍃۞ جز حضرت الله تعالی؛ کسی یا چیزی نیست که در هیچ مرتبهای از وجودش (یعنی؛ ذات و صفات و افعال و آثار)، عَلَمی داشته باشد و اِعلام بخواهد!
که هر عَلَمی جز نفس باریتعالی؛ عَلَمِ فقر و نیستی و هیچ بودن است.
🍃۞ پس؛
اِعلامِ مطلق و حقیقی این است؛
که یکی هست و هیچ نیست جز او
«وَحـــدَهُ لا إلـــه إلّا هــــُــو»
🔰 لطیفۀ دوّم - درک و تلقین اذان:
🕋۩ #اذان ؛ اعلام نیستی عالَم و هست بودنِ خداست. ➣●•
از این حقیقت که 💎【كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ】💎 (هر چیزی، نفسِ هلاکت است إلّا وجه باریتعالی؛قصص،آیۀ۸۸)، پس؛
هر مولودی،نه صرفاً در انتهای سیر خود، بلکه در بدوِ موجود شدن و به نفسِ بودنش، هالک است و فانی است و جز وجاهَت باریتعالی، چیزی نیست. از این رو؛
⏎❂ پدرِ فرزندِ تازه متولّد شده، بر فرازِ منزل، منزلتِ فرزندِ خود را با اذان اعلام میکند، اینچنین که؛
فرزندم به «نیست بودنِ خودش و هست بودنِ وجه باریتعالی»؛ به دنیا آمد.
۩ و این حقیقت را به گوشِ جانِ طفل هم، در همان بدوِ تولّد تلقین میکند این گونه که؛
👂🏻☜ در أُذُن (گوش) - که خاصِّ شنیدنِ #اذان، خلق شده است -؛ اذان میگوید.
❖ در گوشِ راستِ طفل؛ اذان،
❖ و در گوشِ چپ او؛ اقامه.
تا مِنَ الأذُنِ إلی الأذن، گوش تا گوش - که مرتبۀ وجهِ فرزند است که همان هویّتِ طفل میباشد -؛ چیزی جز اذان و جلوۀ «وجه الله» نباشد.
⇦ به او #تلقین میکند؛
🔆وجود وُ هویّت وُ وجاهتی جز وجهِ مطلق الهی یعنی شخصِ حضرات آل الله(علیهم السلام) نیست که نیست.🔻
🔰 لطیفۀ سوّم - معرفت به شخصِ اذان:
🔺 ⊱⟤ آن وجاهتی که امیرِ آن، حضرتِ «#مبدأ_الوجود » ، «#عین_الوجود » ، «#سماء_الجود »، «#نفس_الله_تعالی »، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که میفرمایند:
🔆 『أَنَا وَجْهُ الله تَعَالَى』🔆
منم وجه خدای متعال.
📚الفضائل-ابن شاذان،ص۸۳
🍃۞ آن مولایی که؛
از خلوتسرایِ غیبوبتِ «مبدأ الوجود»، تا محقّق بودنِ «عین الوجود» که «نفس الله تعالی» است (یعنی مقامِ ذاتِ الهی)، متکّی به «سماء الجود» بودنِ خویش؛ قیام کرده وُ با حیدریّتِ وجودِ خود، حجابِ خویشتن دریده و متجلّی شده وُ به عینِ شخصیِ 【لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ】بودنِ «نَفْسُ الله»بودن خویش، مولودها را رسم و خلق نموده وُ در گوشِ ازل تا ابدشان، و در تمام شش وجهِ عوالِمشان، گوشهای را باقی نگذاشته، جز آنکه اذانِ 《نیستی آنها را به عینِ هستیِ خود》 خوانده؛
🍃☜ شخصِ «#اذان» میباشد.
💠چنان که حضرت سیّد الساجدین(ع) در وصفِ آن تنها امیر مطلقِ مؤمنان(ع) میفرمایند:
🔹《الْأَذَانُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)》🔹
اذان؛ شخصِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
📚نور الثقلين،ج۲،ص۱۸۳
💠 حضرت(ع) در حدیث دیگری در مورد حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔹《«هُوَ وَ اللهِ کَانَ الْأَذَانَ》🔹
به خدا قسَم، او خودِ اذان هستند.
📚بحار الأنوار،ج۳۵،ص۲۹۹
⚠️ تذّکر مهمّ:
بعضی از بندگانِ خدا در این مقدمه ماندهاند که شهادت ثلاثۀ مشهور (شهادت به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی ع)؛ آیا در اذان هست یا خیر؟
➊◈ به علّت اینکه حضرت مولی(ع)، شخصِ اذان هستند؛ برای اهل معرفت، شهادت به حضرتشان(ع) در اذان، نه مستحب، بلکه واجب است، امّا برای سایرین؛ مستحب است، و برای مقصّرین در معرفت؛ غلوّ محسوب میشود!
➋◈ دقت شود که برای شهادت ثلاثه در اذان دلیل لازم نیست. وقتی حضرت مولی(ع) خودِ اذان هستند، شهادتِ به حضرتشان(ع) به طریقِ أوْلی در اذانِ حقیقی، محقّق است و از شدّت حضور، این شهادت برای بعضی از افراد؛ معلوم الحال نیست!
🔰 برای اهل این معرفت بیان میشود:
دلیلِ شهادت به یگانگی حضرت أحد(جلّ جلاله) و شهادتِ به نبوّتِ حضرت ختمی مرتبت(ص)، 👈🏻 شخصِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) هستند.
بسیار دقت شود؛
قوام این دو شهادت نه صرفاً در عالَم ظاهر و شهادتِ شاهدین مختلف (عالَم اثبات و تحقیق)، بلکه در حقیقتِ «مشهود» و عالَم باطن (یعنی؛ عالَمِ ثبوت و تحقّق) به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(ع) است.
یعنی؛
یگانگیِ حقّ و نبوّتِ حضرتِ نبی اکرم(ص)؛ حقیقتاً به حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الإلٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔆
༺•اا𑁍 لطائفی از اذان 𑁍اا•༻
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
༆࿐
گوشِ جان بسپار!
صدایت میکند…
༺•اا۞•عـﷻــلے؏•۞اا•༻
🔰 لطیفۀ اوّل - معرفت به معنایِ اذان:
#اذان در لغت به معنایِ «اعلام» بوده، و در حقیقت؛ «اعلامِ مطلق» است.
اعلام چه چیزی؟
اعلامِ عَلَم حقیقیِ عالَم. آنکه همه باید بدانندَش؛
✿『فَاعْلَمْ
👈🏻 أنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ』✿
پس بدان که؛
قطعاً هيچ معبودى جز خداوند نيست.
[📖 سورۀ سیّد الکونین، حضرت «محمّد» -ص-،
آیۀ ۱۹؛ (#نوزده، یعنی؛ به عین شخصیِ تعداد حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم»! که؛ لطائف دارد)]
🍃۞ جز حضرت الله تعالی؛ کسی یا چیزی نیست که در هیچ مرتبهای از وجودش (یعنی؛ ذات و صفات و افعال و آثار)، عَلَمی داشته باشد و اِعلام بخواهد!
که هر عَلَمی جز نفس باریتعالی؛ عَلَمِ فقر و نیستی و هیچ بودن است.
🍃۞ پس؛
اِعلامِ مطلق و حقیقی این است؛
که یکی هست و هیچ نیست جز او
«وَحـــدَهُ لا إلـــه إلّا هــــُــو»
🔰 لطیفۀ دوّم - درک و تلقین اذان:
🕋۩ #اذان ؛ اعلام نیستی عالَم و هست بودنِ خداست. ➣●•
از این حقیقت که 💎【كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ】💎 (هر چیزی، نفسِ هلاکت است إلّا وجه باریتعالی؛قصص،آیۀ۸۸)، پس؛
هر مولودی،نه صرفاً در انتهای سیر خود، بلکه در بدوِ موجود شدن و به نفسِ بودنش، هالک است و فانی است و جز وجاهَت باریتعالی، چیزی نیست. از این رو؛
⏎❂ پدرِ فرزندِ تازه متولّد شده، بر فرازِ منزل، منزلتِ فرزندِ خود را با اذان اعلام میکند، اینچنین که؛
فرزندم به «نیست بودنِ خودش و هست بودنِ وجه باریتعالی»؛ به دنیا آمد.
۩ و این حقیقت را به گوشِ جانِ طفل هم، در همان بدوِ تولّد تلقین میکند این گونه که؛
👂🏻☜ در أُذُن (گوش) - که خاصِّ شنیدنِ #اذان، خلق شده است -؛ اذان میگوید.
❖ در گوشِ راستِ طفل؛ اذان،
❖ و در گوشِ چپ او؛ اقامه.
تا مِنَ الأذُنِ إلی الأذن، گوش تا گوش - که مرتبۀ وجهِ فرزند است که همان هویّتِ طفل میباشد -؛ چیزی جز اذان و جلوۀ «وجه الله» نباشد.
⇦ به او #تلقین میکند؛
🔆وجود وُ هویّت وُ وجاهتی جز وجهِ مطلق الهی یعنی شخصِ حضرات آل الله(علیهم السلام) نیست که نیست.🔻
🔰 لطیفۀ سوّم - معرفت به شخصِ اذان:
🔺 ⊱⟤ آن وجاهتی که امیرِ آن، حضرتِ «#مبدأ_الوجود » ، «#عین_الوجود » ، «#سماء_الجود »، «#نفس_الله_تعالی »، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که میفرمایند:
🔆 『أَنَا وَجْهُ الله تَعَالَى』🔆
منم وجه خدای متعال.
📚الفضائل-ابن شاذان،ص۸۳
🍃۞ آن مولایی که؛
از خلوتسرایِ غیبوبتِ «مبدأ الوجود»، تا محقّق بودنِ «عین الوجود» که «نفس الله تعالی» است (یعنی مقامِ ذاتِ الهی)، متکّی به «سماء الجود» بودنِ خویش؛ قیام کرده وُ با حیدریّتِ وجودِ خود، حجابِ خویشتن دریده و متجلّی شده وُ به عینِ شخصیِ 【لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ】بودنِ «نَفْسُ الله»بودن خویش، مولودها را رسم و خلق نموده وُ در گوشِ ازل تا ابدشان، و در تمام شش وجهِ عوالِمشان، گوشهای را باقی نگذاشته، جز آنکه اذانِ 《نیستی آنها را به عینِ هستیِ خود》 خوانده؛
🍃☜ شخصِ «#اذان» میباشد.
💠چنان که حضرت سیّد الساجدین(ع) در وصفِ آن تنها امیر مطلقِ مؤمنان(ع) میفرمایند:
🔹《الْأَذَانُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)》🔹
اذان؛ شخصِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
📚نور الثقلين،ج۲،ص۱۸۳
💠 حضرت(ع) در حدیث دیگری در مورد حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔹《«هُوَ وَ اللهِ کَانَ الْأَذَانَ》🔹
به خدا قسَم، او خودِ اذان هستند.
📚بحار الأنوار،ج۳۵،ص۲۹۹
⚠️ تذّکر مهمّ:
بعضی از بندگانِ خدا در این مقدمه ماندهاند که شهادت ثلاثۀ مشهور (شهادت به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی ع)؛ آیا در اذان هست یا خیر؟
➊◈ به علّت اینکه حضرت مولی(ع)، شخصِ اذان هستند؛ برای اهل معرفت، شهادت به حضرتشان(ع) در اذان، نه مستحب، بلکه واجب است، امّا برای سایرین؛ مستحب است، و برای مقصّرین در معرفت؛ غلوّ محسوب میشود!
➋◈ دقت شود که برای شهادت ثلاثه در اذان دلیل لازم نیست. وقتی حضرت مولی(ع) خودِ اذان هستند، شهادتِ به حضرتشان(ع) به طریقِ أوْلی در اذانِ حقیقی، محقّق است و از شدّت حضور، این شهادت برای بعضی از افراد؛ معلوم الحال نیست!
🔰 برای اهل این معرفت بیان میشود:
دلیلِ شهادت به یگانگی حضرت أحد(جلّ جلاله) و شهادتِ به نبوّتِ حضرت ختمی مرتبت(ص)، 👈🏻 شخصِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) هستند.
بسیار دقت شود؛
قوام این دو شهادت نه صرفاً در عالَم ظاهر و شهادتِ شاهدین مختلف (عالَم اثبات و تحقیق)، بلکه در حقیقتِ «مشهود» و عالَم باطن (یعنی؛ عالَمِ ثبوت و تحقّق) به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(ع) است.
یعنی؛
یگانگیِ حقّ و نبوّتِ حضرتِ نبی اکرم(ص)؛ حقیقتاً به حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الإلٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔆
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
🏴 ༺֎•حضرت جواد الأئمّه(؏)؛
بَدْو و خَتمِ قاعدۀ حقیقت•֎༻
🤍 🤍 🤍 🤍
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1452
┅─┅─═• 🍁 •═─┅─┅
🌐 عالم؛ آیات و ظهور و اسماء حضرت حق است.
حضرات وجه الله؏؛ هویّت و شخصیت حضرت حق [و به نصّ احادیث شریفه]؛ #اصل_الحق و #حق_الحقیق و #خالصة_الله و #نفس_الله_تعالی هستند.
🔅اگر به عنایتشان، چشم دل روشن گردد؛
خواهد یافت که وجه تسمیۀ هر صاحب اسمی، طوری از تَطَوُّراتِ « #وجه_الله ؏» است.
🌙از آن جمله؛ أسماء ماههای قمری و روزهای آنست.
روزها و ماههای قمری، گنجینۀ سرّ، و أسماء آن؛ نقشۀ صاحبْ نقشِ آن.
بحمد الله لطائف بعضی از نامهای ماههای قمری و روزهایش، به مناسبت در #کانال_اللطائف_الالهیة بیان شده است.
🔰 لطیفهای از #ذی_القعده : ➣●•
✾『 قَعدة』 که در فارسی «گَـعده» خوانده میشود؛ اسم مَرّة (یکبار!) از «قَعَدَ» به معنای مکان یا مکانتِ #نشستن است.
💠 ✓ #نشستن؛ پایان بیتابیهاست.
امّا اِنانیّت؛ ایستادنِ هیچی و پوچی، تَفَرعُن، قَدْ علَم کَردِگی، و استکبار و ادّعایِ نابجاست.
محضِ بودنِ «نفس»، در مقابل نفس واحدۀ إلهی؛ خودِ [نابجا] #ایستادن است.
❖ اسمِ مَرّة بودنِ «#قعدة» و یکبار بودنش؛ برخاسته از حقیقت وحدانیّت مطلقۀ حضرت احد است.
🌙 همان طور که قمر و منازلش، حقیقتِ منازلِ سلوکیِ اشخاص است؛ سوره قمر، حقیقتِ این دقیقه است. و آخرین آیۀ این سوره، مبیّنِ حکمت و مقصدِ سیر سالک است که میفرماید:
🔻﴿في مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ﴾🔺
در جايگاه صدق، نزد پادشاهى با اقتدار.
(آخرین آیۀ سورۀ قمر❗️)
⊱⟤ نفس واحدۀ الهی که خودیّت مطلقه است، حقیقتِ صدق بوده که هر نفسی از آن انشاء شده، و قوام دارد. پس حقیقتی ماورای نفس واحدۀ إلهی نیست که مجالِ شک در صدق بودن آن باشد. «مَقْعَدِ صِدْقٍ»؛ جلوۀ قاعدۀ صدقِ مطلقه بوده که مکانت و جایگاه و نشیمنگاهِ حقیقی و مطلق است و غیر از آن؛ نفسِ کذب است.
⏎▣ پس؛
نزد هیچ مکانتی، نشستن و فنا و اضمحلال جائز نیست؛ إلّا نزد نفس حضرت أحد(جلّ جلاله) یعنی؛ شخصِ ائمه اطهار(ع).
این مقام، که به ترک إنیّت و فنایِ در 『حقیقت حضرت أحد(جلّ جلاله)』 یعنی حضراتِ 《الْوَحْدَانِيَّةُ الْکبْرَیٰ؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۲۵،ص۱۷۲》 ائمۀ اطهار(ع) رقم میخورد؛ مقام ◣『النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ』◥ است که در رفعت و رجعتِ جلالی، ◣『راضِيَةً مَرْضِيَّةً』◥ میباشد (📖 آیات۲۷و۲۸فجر).
🔳 『 #مقعد_صدق』؛ مکانت درکِ وحدانیّت کُبراست.
🌙ماههای قمری، جلوات ائمۀ اطهار(ع) هستند که قرآن مجید میفرماید:
💎『إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللهِ إثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّم...』💎
همانا تعداد ماهها نزد خدا، آن روزى كه آسمانها و زمين را بيافريد، در كتاب الهى، دوازده ماه بود، كه از آنها چهار ماه حرام است. [و] آيين درست همين است ...
(سورۀ توبه آیۀ ۳۶)
📗در احادیث، تأویلِ این آیۀ شریفه آمده است که منظور از ۱۲ ماه؛ حضراتِ دوازده امام (علیهم السلام) هستند و آن #چهار_ماه_حرام ، چهار امامی هستند که نام مبارکشان «#علی» است و از این رو، این چهار ماه، حرمت داشته و ماهِ حرام هستند (📚البرهان،ج۲،ص۷۷۴).
☀️ میلاد حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام، در یازدهمین روز ماهِ #ذی_القعده متجلّی شده است و این ماه شریف که ماهِ قعودِ نفوس است، در تمام مراتب، شرافت از حضرتشان دارد که وصفی از ایشان چنین است که:
❀«#رضا»؛ شخصِ اطلاق و لاتعیّنیِ نفس و ذات باریتعالی است (عوالِم از ذات و نفسِ اقدس الهی انشاء شده است).
🔻 ( و پیش از این در مقالات مختلفی در #کانال_اللطائف_الإلهیة و نیز در #اینستاگرام شرحِ آن گذشت.
مثلاً ر.ک : 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/581)
و توضیح داده شد که در دعای عرفه آمده است:
▼"إِلَهِي!
👈🏻 تقَدَّسَ رِضَاكَ أَنْ تَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْكَ
فَكَيْفَ يَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّي"▲
خداوندا!
#رضای_تو پاکتر از آن است که [حتّی] علّتی از «خود تو» برای آن وجود داشته باشد،
پس کجا رسد که علّتی از من برای آن باشد؟
(📚 إقبال الأعمال- ط؛ القديمة،ج۱،ص۳۴۹)🔺
🔰«رضا»(ع)؛ شخصِ «#اطلاق» و #صفت_علیاء بوده که هویّت ذات و نفس اقدس الهی است. اسمی که مسمّای «قدّوس» به او (ع)، مسمّاست، چنان که پیامبر اکرم(ص) در دعا میفرمایند:
🔻«أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي مَلَأْتَ بِهِ قُدْسَكَ بِعَظِيمِ التَّقْدِيسِ يَا قُدُّوسُ!»🔺
از تو میخواهم به اسم تو که به آن قدس خود را به بزرگی تقدیس، پُر نمودی، یا قدّوس!
📚البلد الأمين و الدرع الحصين،ص۴۱
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◾️
بَدْو و خَتمِ قاعدۀ حقیقت•֎༻
🖊
↗️ https://t.me/ehsannil2/1452
┅─┅─═• 🍁 •═─┅─┅
🌐 عالم؛ آیات و ظهور و اسماء حضرت حق است.
حضرات وجه الله؏؛ هویّت و شخصیت حضرت حق [و به نصّ احادیث شریفه]؛ #اصل_الحق و #حق_الحقیق و #خالصة_الله و #نفس_الله_تعالی هستند.
🔅اگر به عنایتشان، چشم دل روشن گردد؛
خواهد یافت که وجه تسمیۀ هر صاحب اسمی، طوری از تَطَوُّراتِ « #وجه_الله ؏» است.
🌙از آن جمله؛ أسماء ماههای قمری و روزهای آنست.
روزها و ماههای قمری، گنجینۀ سرّ، و أسماء آن؛ نقشۀ صاحبْ نقشِ آن.
بحمد الله لطائف بعضی از نامهای ماههای قمری و روزهایش، به مناسبت در #کانال_اللطائف_الالهیة بیان شده است.
🔰 لطیفهای از #ذی_القعده : ➣●•
✾『 قَعدة』 که در فارسی «گَـعده» خوانده میشود؛ اسم مَرّة (یکبار!) از «قَعَدَ» به معنای مکان یا مکانتِ #نشستن است.
💠 ✓ #نشستن؛ پایان بیتابیهاست.
امّا اِنانیّت؛ ایستادنِ هیچی و پوچی، تَفَرعُن، قَدْ علَم کَردِگی، و استکبار و ادّعایِ نابجاست.
محضِ بودنِ «نفس»، در مقابل نفس واحدۀ إلهی؛ خودِ [نابجا] #ایستادن است.
❖ اسمِ مَرّة بودنِ «#قعدة» و یکبار بودنش؛ برخاسته از حقیقت وحدانیّت مطلقۀ حضرت احد است.
🌙 همان طور که قمر و منازلش، حقیقتِ منازلِ سلوکیِ اشخاص است؛ سوره قمر، حقیقتِ این دقیقه است. و آخرین آیۀ این سوره، مبیّنِ حکمت و مقصدِ سیر سالک است که میفرماید:
🔻﴿في مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ﴾🔺
در جايگاه صدق، نزد پادشاهى با اقتدار.
(آخرین آیۀ سورۀ قمر❗️)
⊱⟤ نفس واحدۀ الهی که خودیّت مطلقه است، حقیقتِ صدق بوده که هر نفسی از آن انشاء شده، و قوام دارد. پس حقیقتی ماورای نفس واحدۀ إلهی نیست که مجالِ شک در صدق بودن آن باشد. «مَقْعَدِ صِدْقٍ»؛ جلوۀ قاعدۀ صدقِ مطلقه بوده که مکانت و جایگاه و نشیمنگاهِ حقیقی و مطلق است و غیر از آن؛ نفسِ کذب است.
⏎▣ پس؛
نزد هیچ مکانتی، نشستن و فنا و اضمحلال جائز نیست؛ إلّا نزد نفس حضرت أحد(جلّ جلاله) یعنی؛ شخصِ ائمه اطهار(ع).
این مقام، که به ترک إنیّت و فنایِ در 『حقیقت حضرت أحد(جلّ جلاله)』 یعنی حضراتِ 《الْوَحْدَانِيَّةُ الْکبْرَیٰ؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۲۵،ص۱۷۲》 ائمۀ اطهار(ع) رقم میخورد؛ مقام ◣『النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ』◥ است که در رفعت و رجعتِ جلالی، ◣『راضِيَةً مَرْضِيَّةً』◥ میباشد (📖 آیات۲۷و۲۸فجر).
🔳 『 #مقعد_صدق』؛ مکانت درکِ وحدانیّت کُبراست.
🌙ماههای قمری، جلوات ائمۀ اطهار(ع) هستند که قرآن مجید میفرماید:
💎『إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللهِ إثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّم...』💎
همانا تعداد ماهها نزد خدا، آن روزى كه آسمانها و زمين را بيافريد، در كتاب الهى، دوازده ماه بود، كه از آنها چهار ماه حرام است. [و] آيين درست همين است ...
(سورۀ توبه آیۀ ۳۶)
📗در احادیث، تأویلِ این آیۀ شریفه آمده است که منظور از ۱۲ ماه؛ حضراتِ دوازده امام (علیهم السلام) هستند و آن #چهار_ماه_حرام ، چهار امامی هستند که نام مبارکشان «#علی» است و از این رو، این چهار ماه، حرمت داشته و ماهِ حرام هستند (📚البرهان،ج۲،ص۷۷۴).
☀️ میلاد حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام، در یازدهمین روز ماهِ #ذی_القعده متجلّی شده است و این ماه شریف که ماهِ قعودِ نفوس است، در تمام مراتب، شرافت از حضرتشان دارد که وصفی از ایشان چنین است که:
❀«#رضا»؛ شخصِ اطلاق و لاتعیّنیِ نفس و ذات باریتعالی است (عوالِم از ذات و نفسِ اقدس الهی انشاء شده است).
🔻 ( و پیش از این در مقالات مختلفی در #کانال_اللطائف_الإلهیة و نیز در #اینستاگرام شرحِ آن گذشت.
مثلاً ر.ک : 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/581)
و توضیح داده شد که در دعای عرفه آمده است:
▼"إِلَهِي!
👈🏻 تقَدَّسَ رِضَاكَ أَنْ تَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْكَ
فَكَيْفَ يَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّي"▲
خداوندا!
#رضای_تو پاکتر از آن است که [حتّی] علّتی از «خود تو» برای آن وجود داشته باشد،
پس کجا رسد که علّتی از من برای آن باشد؟
(📚 إقبال الأعمال- ط؛ القديمة،ج۱،ص۳۴۹)🔺
🔰«رضا»(ع)؛ شخصِ «#اطلاق» و #صفت_علیاء بوده که هویّت ذات و نفس اقدس الهی است. اسمی که مسمّای «قدّوس» به او (ع)، مسمّاست، چنان که پیامبر اکرم(ص) در دعا میفرمایند:
🔻«أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي مَلَأْتَ بِهِ قُدْسَكَ بِعَظِيمِ التَّقْدِيسِ يَا قُدُّوسُ!»🔺
از تو میخواهم به اسم تو که به آن قدس خود را به بزرگی تقدیس، پُر نمودی، یا قدّوس!
📚البلد الأمين و الدرع الحصين،ص۴۱
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◾️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM