اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
907 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
☀️🌿

🔰 و امّا؛ حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻『اَلحياءُ عَشَرَةُ أجزاء؛ تِسعةٌ «في» النّساءِ و واحِدٌ «في» الرِّجال』🔺
حيا ده جز دارد، نُه جزء آن در زنان است و يک جزء در مردان.
📚من لایحضر الفقیه، ج۳، ص۴۶۸

✔️❂☜ باز اگر دقت شود؛ حضرت (؏) حرفِ «في» را بیان می‌نمایند. و حرفِ «في» در قیاس با حرفِ «مِن»، بدین معناست که؛
🍃֎⇦ نساء (و بعد از ایشان و در پی ایشان؛ رجال) #ظرف ظهورِ حیاء هستند.

🌿۞ بنابراین؛ همان‌طور که بیان شد که ظهورِ خداوندﷻ به خودش است و خودش؛ "الظاهر" است، ظهورِ حیاء هم به خودش است، و در نقطۀ نساء بودنِ زنان (که مَحظوظ از نُه قسم از حیاء هستند)، حیاء در اشدِّ ظهور است.

֎⇯⇦ در نتیجه؛
☘️ مظهَرِ اصلیِ (یعنی محلّ ظهورِ) حیاء؛ نساء هستند. پس همان‌طور که [حسب ظاهرِ حدیث] به اندازۀ نود درصد از حیاء بهره برده‌اند، در ظاهر کردنِ حیاء؛『اَحسَن』 هستند.

💠۞ و یکی از دلایل دیگر برای مطلبی که گذشت، بیانِ این حدیث با جملۀ اسمیه‌ی 【الحياء حسنٌ ولكن فى النّساء احسن】 می‌باشد [و نه جملۀ فعلیه]. که جملۀ اسمیه؛ دلالت بر ثبوت و استمرار دارد.
بنابراین؛
🍃☜حقیقتِ امر را بیان فرمودند که گام اوّل در معرفت به «حیاء»؛ وارد شدن بر ظاهرِ افعال و رفتارِ زنان و مردان نیست. بلکه در ثبوت و ذاتِ نسائیّت و رجالیّت ایشان است. که البته آن هم در نساء، ارجح است.
که یعنی؛
🌸حقیقتِ #حیاء در اشدّ ظهور، در نساء بودنِ نساء می‌باشد.

🌿⇯⇦ بنابراین اگر سؤال شود؛
چنانچه [العیاذ بالله] برخی از زنان حیاءِ ظاهری نداشته باشند و افعالی انجام دهند که شرم‌آور باشد، آیا باز هم می‌گوییم که حیاء در ایشان به 『اَحسَن』ظهور می‌کند؟

در پاسخ بیان می‌شود؛
💠☜این مطلب، در حدیث هیچ نقضی را به وجود نمی‌آورد. سخن این است که در حینِ آن افعال نابجا، از نساء بودنِ آن زنان، کاسته شده است.

🍂 که نقطۀ بی‌حیائی؛ نقطۀ منقطع شدن از『 الحیّ』 است، که آن؛ نقطۀ جدائی و منفکّ شدن از ولایت است.
بدین معنا که؛
🔻⇯⇦ هر فاعلِ فعلِ شرم‌آور، با هر جنسیتی؛ در هنگام آن فعل، از وادی انسانیّت خارج شده، و نه مرد است و نه زن، بلکه طبق فرمایش قرآن؛
🌀﴿أولئكَ كالأنْعام بَل هُم أضَلّ﴾
آنها چون چهارپايانند بلكه گمراه‏ترند.
📘اعراف، ۱۷۹

⚠️ دقت بفرمائید که مطلبِ معرفتی را عرض می‌کنم و پناه بر خدا که خاطری رنجیده شود. و إلّا؛ محبّینِ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام)؛ «در محبّ بودن»، نهایتِ حیاء و حیاتند.

🔲 ❂☜ که شرّ بودنِ هر فعلِ شرّی؛ جدا شدنِ از خَیر مطلق یعنی؛ ولایت آل‌الله (؏) است.
🍂 و نقطۀ جدا شدن از ولایت، خارج شدن از انسانیّت است.
💫۞ و خداوند به نصّ قرآن و روایاتِ آل‌الله (علیهم السّلام)؛ محبّین آل‌الله (؏) را می‌بخشد و شکّی در آن نداریم. ولیکن؛ موضوعِ بحثِ ما بخشش محبّین نیست، و مسئله؛ حولِ محورِ حیاء است. و بایستی حقیقتِ آن بیان می‌شد و تسامح در بیانِ معرفت، [خودش] بی‌حیائی و ظلم به حقیقت است.

🌿۞الغرض؛
مطلب این‌طور شد که نساء، در کینونیّتِ «نساء بودن»، مَظهرِ اصلیِ حیاء هستند. و حدیثِ مذکور، بیانِ حقیقت است و نه بیانِ افعالِ زنان. چرا که در حدیثِ دیگری بیان شد که به نساء، سهم اعظم از حیاء داده شده، که این؛ صرفاً به فعل ایشان منحصر نمی‌شود.

🔶 و امّا علّت اینکه به زنان سهم اعظم داده شده است، چیست؟

🔷 اگر علّت افعالِ خداوندﷻ را خارج از اوﷻ در نظر بگیریم، [العیاذ بالله] خدا را صمد ندانسته‌ایم!
بنابراین؛
❂☜اوّلین بیان و تمامِ بیان، که #نفی_لبّی تمام علّت‌هاست، این است؛ خداوند که علّةُ العلل است، سؤال کرده نمی‌شود، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔻【 لا يُسْئَلُ عَمّا يَفْعَلُ وَ هُم يُسئَلون】🔺
[خدا] از آنچه مى‏‌كند سؤال نمى‏‌شود، ولى آن‏ها سؤال مى‌‏شوند.
📘أنبیاء (؏)،۲۳

[🔔 دقت شود که این سؤال نشدن؛ جبر نیست. إن شاء الله، با درکِ نفی لبّی ؛ حقیقتِ سؤال کرده نشدنِ حضرت حقّﷻ مشخّص می‌شود.
ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/384
تمام افعال حقّ تعالی، جلوۀ اوست.
حضرت حقّ، جواب مطلق است که هر سؤالی در خالصۀ «سؤال بودن» جلوه‌ای از جواب مطلق است. پس؛ حضرت حقّ، متعیّنِ به تعیّنِ «سؤال» نیست.]




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻🔆•༻
☀️🌿
.

🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
لطیفۀ پنجم:
ماهِ رمضان؛ آغازِ ترسیم عالم

〰️〰️〰️〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/138
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅


📖 در کتب روایی، مجموعه‌ای از احادیث، مبنی بر این موضوع و مضمون آمده است که اگر حجّت خدا (؏) نباشد، هیچ چیزی نخواهد بود.
مثلاً در کتاب شریف کافی، مرحوم کلینی یک باب با عنوانِ «أنّ الأرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجّة» (یعنی؛ قطعاً زمین خالی از حجّت؏ نیست) باز نموده‌اند.


🔰 به عنوان نمونه؛ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻〖لو لا نا لَساخَتِ الأرض بِأهلها〗🔺
✾ اگر ما نباشیم، زمین اهلش را فرو می‌برد.

📚 مشارق الانوار، ص۸۵


🍃۞ علّت شیء، دائماً با شیء است و اگر آنی نباشد، آن شیء وجود نخواهد داشت.
֎⇦ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام)؛ علّةُ العللِ مطلقه بوده، و تمام اشیاء، صِرفُ الرّبط به حضرات (؏) می‌باشند. یعنی نه تنها علّت، بلکه شیئیتِ اشیاء؛ حضرات ائمۀ اطهار (؏) هستند.


🌐 ارضِ تعیّنات (یعنی عالم اشارات)؛ از کعبه گسترده شده است. و #دحو و کشیدگی زمین از #کعبه می‌باشد (دحو الارض).

🕋 کعبه‌ای که محلّ تولّد ولیّ و حجّت حقّﷻ، حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) است.

[در مورد #کعبه؛ اشاراتی در این مقاله شده است❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/45]


🍃۞ تصوّر مکان در قیاس با زمان، به خاطر ابعاد و جِرمِ اَمکِنه، آسان‌تر است.

🔔 البته به اشاره بیان می‌شود که آنچه که در ذهن از مکان تصوّر می‌گردد، مکانیّتِ مکان نیست، بلکه محلّ ظهورِ مکان است. وگرنه؛ لُبّ مکان بیش از تصوّر معمول، از مکان می‌باشد.

تصوّر زمان از مکان مشکل‌تر است و همین تصوّرِ مشکل، باعث شده است که متکلّمین، زمان را امری موهوم تصوّر کنند. یعنی واقعیّتی برای آن قائل نیستند.

֎⇦ این انکارِ واقعیّت، از لطافت زمان و به چنگِ درکْ نیامدنِ آن است.

🍃۞ عجالتاً بحثمان غور در زمان نیست و مبحثِ #زمان ان شاء الله در مقاله‌ای دیگر بیان خواهد شد.
فقط همین‌قدر که برای مطلبِ فعلی ما به کار می‌آید، به تحلیل، اشاره می‌شود که؛
⌛️☜ زمان؛ روحِ مکان است.


🕋 کعبه؛ نقطۀ #دحو و کشیدگیِ زمین تعیّنات است. و این مبدئیّت مکانی برای ممدود شدن تعیّنات؛
❂☜ از مبدئیّت زمانی است.
یعنی؛
🍃֎⇦ روحِ این #مکان - که محلِّ به اشاره آمدنِ جسمِ حجّت خداوند است -، #زمان است.


🔰 حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

⌛️〖إِنَّ اللهَ تَعَالَى خَلَقَ السَّنَةَ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ يَوْماً
وَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ «فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ»〗🌐

✾ همانا خداوند، سال را سیصد و شصت روز خلق کرد
و آسمان و زمین را «در شش روز» خلق نمود.

📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۱۷


🍃۞ در تحلیل، و با توجّه به حدیثِ فوق، عرض می‌شود:

🌐☜ خلقِ مکان؛ در ظرفِ زمان است.
و چون خلقت به تنزیل و تدریج، جامۀ «شدن» پوشیده؛ زمان، مقدّم بر مکان خلق شده است. و مکان [به بیانی]، در ظرفِ زمان تکوین یافته است.

🌐 بنابراین؛ خلقِ『 السّمَاوَاتِ وَ الأرْضَ』در ظرفِ حقیقیِ «أيّامٍ» است.

🍃֎⇦ #ظرف_حقیقی این طور است که مظروف، جدایِ از ظرف نیست. بلکه؛ ظهورِ ظرف است. یعنی؛
❂☜ زمان، به مکان، به اشاره می‌آید. و از این رو؛ «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک - که نوعی از مکان است -، می‌سنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.

(این مباحث را در مقالات #قیامت و #ظهور ان شاء الله به تفصیل خواهید خواند.)




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹

🔲 خلقِ 『السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ』 در #ظرف_حقیقی «أَيَّام» است.
ظرف حقیقی اینطور است که مظروف، جدایِ از ظرف نیست. بلکه ظهورِ ظرف است.
یعنی زمان، به مکان، به اشاره می‌آید. و از این رو «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک می‌سنجند.

🕰 قرآن می‌فرماید:

💎 إنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ.
🔹 همانا که در خلقت آسمان و زمین و آمد و شدِ روز و شب، نشانه‌هائی برای حقیقت‌نگران.
📘 آل‌عمران، آیهٔ۱۹۰

👈🏻 چون تذکّر و سیر اثباتی و عقلی برای اولوا الالباب مطرح است؛ از خلق سماوات و ارض، به اختلافِ زمانی (آمد و شد زمان) رو می‌کند و حرکتِ شب و روز را مطرح می‌نماید.

«یوم» و «زمان» در هر عالَمی به حسبِ همان عالم است. عوالم اگر در تجرّد باشند، زمانِ مذکور در آن در لطافتِ تجرّدی است. برای همین در احادیث مختلف تعابیر مختلفی در مورد زمان آمده است و با عنوانِ «دهر» و «سرمد» نیز از آن یاد شده است.

🍃 ولی به طور کلّی زمان بودنِ زمان، در همهٔ عوالم به همان لطافت، وجود دارد. لطافتی که مربوط به خدائیّتِ خداست.
حضرت حقّ تعالی در مکان حضور دارد که در ادعیه میخوانیم ◣『 يَا مَوْجُوداً فِي كُلِّ مَكَان‏』◥ ، امّا مستقیماً به هیچ مرتبه‌ مکانی، مسمّا نیست. امّا در مورد ازمنه اینطور نیست.

حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند:

💠 لا تَسُبُّوا «الدَّهْرَ»، فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ «الدَّهْرُ».
🔹 دهر را دشنام مگوئید که دهر، همانا خداوند است.
📚 وسائل‌الشّيعة، ج‏۷، ص ۵۰۸

او، دهر است که حقیقتِ زمان است و از دهر بودن، ▪️«خَالِقِ الْأَزْمِنَةِ وَ الْأَعْصَارِ»▪️ است.
بنابراین زمان و مراتب آن، جلوه و اسمی از اسماء مسمّایِ خویش یعنی حضرت دهر عزّ وجلّ است.

🔅لطافتِ زمان، تجلّیِ لطافتِ دهر بودنِ حضرتِ لطیف (عزّوجلّ) است.

چون حضرت حقّ، خودِ دهر می‌باشد، پس متأثّر از تغییراتِ جلواتِ خود نیست پس ◣『 لَا تُبْلِيكَ الْأَزْمَانُ‏ وَ لَا تُغَيِّرُكَ الدُّهُورُ』◥ (خدایا! زمانها تو را مبدَّل نمیکند و دهر و روزگاران تو را تغییر نمی‌دهد. / 📚فلاح السائل و نجاح المسائل، ص: ۲۳۹).
🔳 بلکه حضرت دهر (عزّوجلّ) از اطلاقِ حقیقی خویش، ▫️مُدَهِّرَ الدُّهُور▫️ و مغیِّرِ مطلق اوست که از اسماء الحسنایِ او 🔻«مُغَيِّر»🔺 است («يَا مُغَيِّر» / 📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص: ۸۱۰)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌤