اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
906 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
.

🌿🤺﹏.𐫱 «غدیر خم»؛
نقشِ حقیقی بر صفحۀ وجودِ خلائق
𐫱.﹏


┈••✾•🍃✋🏻‏۱۸🍃•✾••┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 〰️〰️
↗️ https://t.me/ehsannil2/801
┈••✾•🍃✋🏻‏۱۸🍃•✾••┈


🍃 به لطف خدا؛
این مقاله، بر اساس مراتبِ عشرۀ ایمان، در ده قدمِ معرفتی إنشاء شد که هر یک از آن، مستقلاً مَجمعی از لطائف است که برای پرهیز از إطالۀ کلام؛ به اشاره‌‌ای اکتفاء می‌شود.
إن شاء الله با ذکر شریفِ «یا علی؏»، به دلْ همراهی بفرمائید تا به عنایتِ حضرت مولی علیه‌السلام؛ لطیفۀ مهمّ و اصلی این بیان، آن طور بر جان مبارکتان بنشیند که حظّ و بهرۀ ابدی روزی گردد:


↷°•❁•🍃یا عـﷻــلے🍃•❁•°↶


♦️ ⇦ بیعت با ولایت؛ حقیقت موجودات ➣●•

قرآن در مورد #میثاق گرفتن از بنی آدم(ع) می‌فرماید:

💎﴿وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّک مِنْ بَني‏ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا کنَّا عَنْ هذا غافِلينَ﴾ 💎
و آن‏گاه که پروردگار تو از پسران آدم (ع)، از پشت‏‌هايشان، نسل و نژاد آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه کرد که: آیا من پروردگار شما نيستم؟ [آنها به زبان فطرت‏] گفتند: چرا! گواهى داديم. تا در روز رستاخيز نگوييد ما از آن غافل بوديم.

(📘سورۀ اعراف، آیۀ ۱۷۲)

روایات بسیاری در خصوصِ این آیۀ شریفه و نیز بطورِ مجزّا، بیان می‌فرماید که برای ائمه اطهار(ع) از همۀ خلائق، میثاق گرفته می‌شود. از جملۀ آن روایات فرمایشی از حضرت امام صادق(ع) را بخوانیم:

🔻〖 إِنَّ الله أَخَذَ الْمِيثَاقَ عَلَى النَّاسِ لِلَّهِ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ لِرَسُولِهِ ص بِالنُّبُوَّةِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ ع بِالْإِمَامَةِ ثُمَّ قَالَ‏ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ‏ وَ مُحَمَّدٌ نَبِيُّكُمْ‏ وَ عَلِيٌ أَمِيرُكُمْ وَ الْأَئِمَّةُ الْهَادُونَ أَوْلِيَاؤُكُمْ‏ قالُوا بَلى‏ فَمِنْهُمْ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ مِنْهُمْ تَصْدِيقٌ بِالْقَلْب‏.〗🔺
همانا خداوند برای ربوبیّت الله، و نبوّتِ رسولش (ص) و امامتِ امیرالمؤمنین (ع) و ائمه‌ی اطهار (ع) بر خلائق میثاق گرفت، سپس فرمود «آیا من پروردگار شما نیستم؟!» و محمّد (ص) نبیّ شما و علی (ع) امیر شما و ائمه‌ی هُدیٰ (ع) اولیاء شما نیستند؟! همگی گفتند؛ بلی. پس بعضی از ایشان صرفاً اقرار به زبان کردند، و بعضی از ایشان تصدیق به قلب نمودند.

(📚تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص۱۸۶)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

♦️ ⇦ عالم میثاق، باطنِ عالم دنیا ➣●•

عالَم عالی، مافوقِ حدودِ زمان و مکان است. #عالم_میثاق، حقیقت و باطنِ همه‌ی مراتب وجودی تمامیِ خلائق، در عوالم هستی است. به این معنا که این میثاق، یک امرِ مربوط به زمانهای گذشته نیست، بلکه دائماً خداوند- به دوامِ حقیقیِ خویش که حضرتِ «الدائم» است -، در اخذِ این میثاق است، و همه‌ی انسان‌ها [و در پیِ انسان‌ها؛ همه‌ی موجودات] هستی‌شان به این «بَلى» است و از اینکه مختاراً، و دائماً، تسلیم ذات باریتعالی بوده و اقرار به ربوبیّتِ حضرت حقّ و نبوّت حضرت رسول اکرم(ص) و امامت حضرت امیرامؤمنین(ع) و ائمه‌ی اطهار(ع) دارند، موجود و مخلوق بوده و مرزوقِ حضرت حقّ هستند. این میثاق، برای موجود بودنِ هر موجودی، واجب است. چرا که تکوین همه‌ی موجودات، در گرویِ وجود خداوند و حضرات آل‌الله(ع) است و همه‌ی موجودات، به قیّومیّتِ معیه «قوام الله» - یعنی حضرات آل‌الله(ع)-، موجود بوده و دوام دارند.

میثاقی که از خلائق در باطنِ عوالم هستی، دَم به دَم اخذ می‌گردد و خلائق در تمام مراتبِ وجودی، مآخَذِ آن هستند و با تمامِ مراتبِ وجودی «بَلى» می‌گویند؛ بیعتِ حقیقی است و حقیقتِ بیعتِ عالَمِ ظاهر است.


♦️ ⇦ ائمه اطهار(ع) شخصِ میثاقِ مطلقه ➣●•

حضرات آل‌الله(ع)، شخصِ «میثاقِ مطلق الهی» هستند
که در زیارات مختلف حضرات آل‌الله(ع) و از جمله در زیارت آل یس(ص) به حضرت بقیة الله روحی له الفداء با این انشاء، سلام می‌دهیم:

🔻 『السَّلَامُ عَلَيْک يَا «مِيثَاقَ الله» الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَکدَه.』🔺
سلام بر میثاق مطلق الهی که آن را پیمان گرفت و او را مورد تأکید قرار داد.
(📚 الإحتجاج، للطبرسي، ج‏۲، ص۴۹۳)

در اینجا نفرمودند؛ «السّلام علیک یا من له المیثاق» که گفته شود از حضرات آل‌الله(ع) برای موضوعِ دیگری غیر خودشان، میثاق گرفته شده است. و حتّی نفرمودند؛ «السّلام علیک یا من له میثاق الله» که گفته شود ائمه‌ی اطهار(ع) و میثاقِ مطلق الهی دو امر مجزا هستند، و نهایتاً حضرات آل‌الله(ع) «میثاق الله» را «دارند».
بلکه؛
با حرفِ ندایِ «يَا» قبل از «مِيثَاقَ الله»؛ حضرت(عج)، خودِ «مِيثَاقَ الله» خوانده شده‌اند. یعنی «مِيثَاقَ الله»؛ حیثیتِ وجودی، دونِ نفس ائمه‌ی اطهار(ع) ندارد. پس حتّی وقتی از خلائق، در مورد ربوبیّت خداوند، اخذِ میثاق می‌شود؛ به محوریّت حضراتِ آل الله(ع) و به سیطرۀ حضور و اطلاقِ سلطه و موضوعِ آل الله(ع)، برای خداوند اخذ میثاق صورت می‌گیرد.

⬅️ بنابراین؛
اگر کسی شهادت به یگانگی خداوند بدهد و شبانه روز به عبادت مشغول باشد، ولی شخصِ «میثاق الله»(ع) را نپذیرفته باشد، دقیقاً مشرک است که حضرت امام جعفر صادق(ع) می‌فرمایند:

🔻『أُمِرَ النَّاسُ بِمَعْرِفَتِنَا وَ الرَّدِّ إِلَيْنَا وَ التَّسْلِيمِ لَنَا. - [ثُمَّ قَالَ] - وَ إِنْ صَامُوا وَ صَلَّوْا وَ شَهِدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إلّا اللَّهُ وَ جَعَلُوا فِي أَنْفُسِهِمْ أَنْ لَا يَرُدُّوا إِلَيْنَا کانُوا بِذَلِک مُشْرِکينَ.』🔺
مردم به معرفتِ ما و مراجعه به ما و تسليم‏ شدن براى ما، مأمورند، - [سپس فرمود:] - و اگر چه روزه بگيرند و نماز گزارند و گواهى دهند که معبودى جز خداى يگانه نيست؛ ولى پيش خود بنا گذارند که به ما مراجعه نکنند، به نفْسِ این کار، مشرک هستند.

📚الکافي ج ۲، ص ۳۹۸



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

⚠️ خوب دقت شود که چنین کسی در روایات، «مشرک» خوانده شده است که صد البته شرک، بدتر از کفر است و مشرک، بدتر از کافر. ➠

⇩ امّا چرا مشرک خوانده شده است؟

⇭ چون آن خدای ساختگی که به یگانگی‌اش شهادت داده و مشغول عبادتش شده را در کنارِ شخصِ «نَفْسُ اللهِ تعالی؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۷، ص۳۳۱»، شخصِ «الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَیٰ؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۵، ص۱۷۲»، یعنی حضرات آل الله(ع)، عَلَم کرده است.
و این در حالی است که محوریّت وجودِ خداوند، خودیّت او یعنی حضراتِ «نَفْسُ اللهِ تعالی»(ع) هستند و محوریّت أحد و واحد بودنِ خداوند، حضراتِ «الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَیٰ»(ع) هستند. و ائمه اطهار(ع) نه تنها «مِن دون الله» نیستند، و نه تنها «نَفْسُ اللهِ تعالی»، بلکه «خالِصة الله؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۵، ص۱۷۴»، «صَفوَة الله؛ 📚المزار، للشهيد الاول، ص۱۰۱»، «سِرَّ الله؛ بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۹، ص۲۰»، و بلکه «رُكْنُ الله؛ بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۴، ص۲۷۲» هستند که رکن هر امری، محکمیِ آن امر است. از این رو [نَستَجیر باللّه] کوچکترین جسارت به ائمه اطهار(ع) اینطور نیست که صرفاً جسارتِ به خداوند باشد، بلکه جنگ و مبارزۀ علَنی با خداوند است که حضرت حقّ تعالی می‌فرمایند:

👈◾️«مَنْ أَهَانَ وَلِيّاً لِي فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَة» ◾️
کسی که اهانت به ولیّ من نماید؛ قطعاً به جنگ علنی با من برخاسته.
(📚 التوحيد، للصدوق، ص۳۹۹)

🔥 پس چون خودیّت خداوند و وحدانیّت حضرتِ احد را از او جدا ساخته، و بعد «خدا خدا» سر می‌دهد(!)، بُتی را در کنارِ نفس خداوند، یعنی حضرات آل‌الله(ع) تراشیده و مشغول پرستش شده است.
چنین خدائی، وجود حقیقی ندارد و معتقِدِ به آن، مشرک و ملعون است.

قوّت داری که چنین بُتی و چنین بت پرستی را با تمام وجود، بشکنی؟! این قوّت، ایمانِ اهلِ یقین است.

شدّت شرک چنین فردی با جمله‌ی اسمیۀ «کانُوا بِذَلِک مُشْرِکينَ» که نشان از تأکید، دوام، و ثباتِ در شرک دارد، معلوم می‌شود.

◆ این شرک، شرکِ خفی است که از خباثت و شدّت جولانِ نفاق بودنِ آن همین بس که جز قلیلی از مؤمنین که به مقامِ یقین رسیده‌اند، ایمان آورندگان به ولایتِ ائمه اطهار(ع) نیز دچار شرک خفی هستند که قرآن می‌فرماید:

💎﴿و ما يُؤْمِنُ أَکثَرُهُمْ بِالله إلّا «وَ هُمْ مُشْرِکونَ»﴾ 💎
و بيشترشان به خدا ايمان نمى‌آورند جز اين که همچنان مشرکند.
(سوره‌ی یوسف ع، آیه‌ی ۱۰۶)

البته به فضل و رحمتِ ائمه اطهار(ع) محبّین ائمه اطهار(ع) از این شرک خلاص خواهند شد و شرّ آن به مصدرِ آن، یعنی ابالشرور، عمر ملعون، باز خواهد گشت.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

♦️ ⇦ ارسال رسل و انزال کتب، تذکّر برای بیعت با ولایت ➣●•


حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند:

🔹『يَا عَلِيُّ مَا بَعَثَ الله نَبِيّاً إلّا وَ قَدْ دَعَاهُ إِلَى وَلَايَتِک طَائِعاً أَوْ کارِهاً.』🔹
يا على(ع)! خداوند پيامبرى را مبعوث نکرد مگر اينکه او را دعوت به ولايت تو کرد چه بخواهد و چه نخواهد.
(📚بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد ص، ج‏۱، ص۷۲)

بیانِ «طَائِعاً أَوْ کارِهاً» این نیست که آن نبی جدای از نبوّتش، رغبت به ولایت داشته باشد یا نداشته باشد. بلکه بیان کنندۀ این است که نَفْس و حقیقتِ نبوّت، ولایتِ مولی امیرالمؤمنین(ع) است. این حقیقت، حقیقتِ ذاتیِ نبوّت است، و نه امری جدایِ از آن.
حضرتِ مولی(ع) دلیلِ ثبوتیِ نبوّت هستند.

هر «نبی» به نفسِ «نبی» بودن، متذّکِر حضرتِ «نبأ عظیم» یعنی مولی امیرالمؤمنین(ع) است.
هر نبی از انبیاء الهی(ع)، در نفسِ بیان حقائق و دستگیری از خلائق و راهنمایی به دقائق، پرده‌ای از جمالِ دلالتِ مطلقۀ خود، یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) برداشته و حضرت رسول اکرم(ص) که خاتم الانبیاء و المرسلین هستند، شخصِ مقصد و مقصودِ هدایت و هدف و منظورِ انبیاء و ارسال رُسُل و انزالِ کُتب الهی را تماماً ظاهر نمودند و دستِ ایشان را بر فرازِ دستان خود بلند فرمودند تا بلندایِ علوّ مقصد و مطلوب و منظورِ مطلق، و غایتِ رسالت و نبوّت و بلکه ربوبیّت و الوهیّت و خدائیت خداوند، بر خلائق آشکار شود که در زیارتنامه‌ها به حضرت مولی(ع) صلوات می‌فرستیم:

🔻『اللهمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَبْدِک وَ أَخِي رَسُولِک الَّذِي انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِک وَ جَعَلْتَهُ هَادِياً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِک وَ "الدَّلِيلَ عَلَى مَنْ بَعَـثْــتَـهُ بِرِسَالاتِک‏"』🔺
خدايا درود فرست بر اميرالمؤمنين(ع) بندۀ تو و برادر رسولت که او را به علم خودت برگزيدى و او را هدایت کننده برای هر یک از خلقت که خواستی قرار دادی و دلیل بر هر کسی که به رسالتت او را مبعوث کردی.
(📚كامل الزيارات، ص۲۰۱)

🔰 بنابراین؛
هرکس حتّی کوچکترین شکی در مورد حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) نماید، نه تنها به انبیاء الهی(ع) بلکه به حقیقتِ انبیاء و سیّد و خاتم ایشان، حضرت رسول اکرم(ص) هرگز ایمان نیاورده است که در زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(ع) در روز غدیر می‌خوانیم:

◾️『أَشْهَدُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاک فِيک مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ』◾️
شهادت میدهم ای امیر مؤمنان که شک کنندۀ در تو، به حضرت رسول اکرم(ص) ایمان نیاورده است.
(📚 المزار الكبير، لابن المشهدي، ص۲۶۶)

و به تبَعِ اینکه رسالتِ حضرت رسول اکرم(ص) بر مبنایِ ولایت و برای ولایتِ حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است که قرآن می‌فرماید؛ 【﴿وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إلّا الْبَلاغُ الْمُبِين‏﴾؛ و بر عهده پيغمبر وظيفه‌‏اى جز ابلاغ آشکار نيست‏؛ سوره‌ی نور، آیه‌ی ۵۴】، همۀ انبیاء الهی(ع) مأمور به ابلاغ ولایتِ حضرت مولی(ع) هستند که قرآن از لسانِ آنها می‌فرماید؛ انبیاء الهی(ع) می‌فرمایند: 【﴿وَ ما عَلَيْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ﴾؛ و بر عهدۀ ما چيزى جز ابلاغ آشكار نيست؛ سوره‌ی حضرتِ یس -ص-، آیه‌ی۱۷】.


💠 به قولِ مطلق؛
👈 ولایتِ حضرت مولی أمیرالمؤمنین علی(ع)؛ اصالتِ رسالت است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

♦️ ⇦ بیعت با دستِ راست ➣●•

دَست، امتدادِ وجود شخص، و نمودِ خودیّتِ اوست. و از این رو؛ در قیامت که 【﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ﴾؛ روزی که سِرّها برملا می‌شود، سوره‌ی طارق، آیه‌ی۹】، نامۀ اعمالِ هر شخصی - که خودیّت آن شخص است-، به دستِ او داده می‌شود که اگر مؤمن به ولایتِ ائمه اطهار(ع) باشد و از اصحابِ یمین، نامۀ اعمالش به دستِ راست داده می‌شود، و اگر غیر مؤمن باشد، نامۀ اعمالش به دستِ چپ او داده می‌شود و این همان است که مَلَکِ نویسندۀ اعمالِ حسنه که به نامِ «رَقیب» است، بر مصدرِ دستِ راست یعنی شانۀ راست قرار دارد، و مَلَکِ نویسندۀ اعمالِ رذیله که به نامِ «عَتید» است، بر مصدرِ دستِ چپ یعنی شانۀ چپ قرار دارد.

ولایت خَیر مطلق و مطلقِ خَیر است. پس بیعتِ با شخصِ ولایت حضرتِ امیرالمؤمنین علی(ع)، به دستِ راست صورت می‌گیرد.
حضرت رسول اکرم(ص) بعد از خطبۀ غدیریه به همگان فرمودند که برای بیعت با حضرت مولی(ع) با حضرتشان مُصافِحه کنند. «#مصافحه»، حقیقتاً از غدیر خم و برای بیعتِ با حضرت مولی(ع)، انشاء شده است و آن، چنین است که کیفیت و صفحۀ وجودت که به کفِ دستِ راست هویداست، به فدایِ حضرتِ ید الله مولی امیرالمؤمنین(ع) درآوری تا نقشِ غدیرخم، بر صفحۀ دستِ وجودت، بنشیند.



♦️ ⇦ انشاء موجودات، از سعۀ اسماء الحسنی ➣●•

موجودات که آیات الله و اسماء الله هستند، به سعۀ وجود مطلق - یعنی وجود ائمه اطهار(ع)- موجود هستند. حضرات آل الله(ع) «الاسماء الحُسنی» بوده، و موجودات به نفسِ وجودِ حضرتشان، مورد اشاره هستند و اسمِ حقیقی دارند و مادونِ حضرات(ع)، «هالِک»اند. در زیارتی از زیارات جامعۀ ائمه‌ی اطهار(ع) می‌خوانیم:

🔸〖 کُــنَّا عِنْدَهُ "مَوْسُومِينَ فِيــکم‏"〗🔸
ما نزد خداوند، در شما اسم‌دار شده‌ایم.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۹، ص۱۵۲)

که اسماء الحسنی به «بسم الله الرّحمن الرّحیم»، در عالَم اشارات، هویداست.
پس موجودات، به «بسم الله الرّحمن الرّحیم»، موجودند و پیش از «بسم الله الرّحمن الرّحیم» و مادونِ «بسم الله الرّحمن الرّحیم» موجود نمی‌باشند.
به بیانی؛
خلائق که به ولایت حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) موجود هستند، در سعۀ کلمۀ آغازِ مطلق، یعنی «بسم الله الرّحمن الرّحیم»، محقّق و موجودند که امام؛ که «عين‏ الوجود؛ 📚مشارق الانوار،ص: ۷۶» است و بلکه «عِلَّةُ الْوُجُود؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۶، ص۲۵۹» است، 『مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُهُ؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۵، ص۱۷۴』 است و او، «قُطْبُ الْوُجُودِ وَ سَمَاءُ الْجُودِ وَ شَرَفُ الْمَوْجُود؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۵، ص۱۷۰» است و از جودِ اطلاقِ خود، عالَم را انشاء و خلق می‌نماید و همچنان «أَوْتَادِ الْكَائِنَات؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۹، ص۲۰۳ » و «غَايَةِ الْمَوْجُودَات؛ 📚همان» است.

حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند:

🔻『إِنَّ کُلَّ ما فِی الْقُرآنِ فِی الْفاتِحَةِ وَ کُلَّ ما فِی الْفاتِحَةِ فِی بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ کُلَّ ما فِیهِ فِی الْباءِ وَ کُلَّ ما فِی الْباءِ فِی النُّقْطَةِ وَ أَنَا نُقْطَةُ تَحْتَ الْباءِ』🔺
همانا آنچه در قرآن است در سوره حمد میباشد، و تمام آنچه در سوره حمد است در "بسم الله الرّحمن الرّحیم" جمع شده، و آنچه در بسم الله است در "باء" آن است، و تمام آنچه در "باء" جمع شده در نقطه آن است، و من نقطه زیر باء هستم.
(📚 الأنوار النعمانية ۱/۴۰)

حضرت مولی(ع) آن نقطۀ آغازگرِ «بسم الله الرّحمن الرّحیم» هستند که اسمِ اعظم می‌باشد که؛

🔹『"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ"؛ اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَم』🔹
(📚مهج الدعوات – سیّد ابن طاووس، ص۳۱۶)

که حضرت مولی(ع) ("کلّهم نورٌ واحدٌ") ربّ العالمین هستند که؛

👈🔻『بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ』🔺
(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۴۷۱)

و اوست (ع) که اله عالمیان است که در ادعیه می‌خوانیم:

👈🔻『أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ』 🔺
(📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۱، ص۳۴۱)


و به او آسمان و زمین پُر شده است و بلکه ملئیتِ تمام اشیاء است که؛

🔹『أَسْأَلُكَ بِـ«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» الْحَيِّ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ مِلْ‏ءَ السَّمَاوَاتِ وَ مِلْ‏ءَ الْأَرْضِ』🔹
(📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۱، ص۳۴۱)


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

♦️ ⇦ بررسی اعدادِ نوری در کلمۀ آغازین مطلقه (بسمله)➣●•

«بسم الله الرّحمن الرّحیم» یک کلمه است و 《۹‏۱》 حرف دارد. این اعداد، اعدادِ ظلمتی نیستند که یکی تمام شود و دیگری آغاز گردد. بلکه «الوحدانیة الکبری» بودنِ ائمه اطهار(ع) می‌باشند و جلواتِ احد بودنِ باریتعالی‌اند.

پس به این دقیقه که تعدّد منظور، تعدّدِ نوری است، بخوانیم؛
چون موجودات، به ولایتِ حضرت مولی(ع) موجود هستند، پس ابتدایِ حقیقیِ ایشان، روز غدیر است و روز غدیر، 《‏۱۸》ام ماهِ ذی‌الحجّه است که نامِ خویش را از حجّی دارد که 🔹تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَامِ(ع)؛ تمامیّت و همه‌ی حجّ، ملاقات امام(ع) است』🔹.

🔰 بنابراین؛
عددِ نوریِ روز غدیر، 《‏۱۸》 است.
و هرچند در هجدهمین روز از ماه ذی الحجّه ظاهر می‌شود و جلوه می‌کند، ولی مانند روزهای دیگر که صرفاً روزی از روزها هستند، در عِدادِ ایّام سال نیست، چنانکه حضرت امام جعفر صادق(ع) به کسی که بعد از وصفِ روز غدیر، سؤال می‌نماید؛ «أَيُّ يَوْمٍ هُو؟؛ آن، کدام روز است؟»، حضرت(ع) می‌فرمایند:

🔸『وَ مَا تَصْنَعُ بِالْيَوْمِ إِنَّ السَّنَةَ تَدُورُ وَ لَكِنَّهُ يَوْمُ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِنْ ذِي الْحِجَّة』 🔸
و با روز آن‌ چه كار دارى‌؟! همانا سال در حالِ گردش است، ولیکن روزِ هجدهم ذى الحجّه است.
(📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۴، ص۱۴۹)

🔻⚠️ نکات مهمّ به اشاره:
✓➀جمع اعدادِ ابجدیِ «غدیر خم»، عدد ابجدیِ «حَی»، و عدد شهدای بنی‌هاشم در کربلا، 《‏۱۸》 می‌باشد («قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ؛ 📚الأمالي(للصدوق)، ص130»).
«غدیرخم»، حقیقتِ حیات است و همانطور که حیاتِ حقیقی، نشرِ غدیر خم توسّط شهدای کربلاست، شهدای بنی‌هاشم سرسلسلۀ شهدای کربلا می‌باشد و غدیرخم را عالَم نشر می‌دهند و موجودات به این حقیقت، زنده‌اند.
✓➁ عُمَرِ ملعون که عدوّ مطلق حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است، در مقابل غدیر (یعنی؛ 《‏۱۸》) که آینۀ حضرت مولاست، به تخاصم برخاسته. این مقابل را جنابِ ابولولو (قدّس الله ترابَه) به قوۀ الهی، از پای در می‌‎آورد. پس برای مقابله با دشمنِ 《‏۱۸》 (غدیر)، در آینۀ دست یَمین (که دستِ یسار است) عددِ ابجدِ نامِ اسمِ «ابولؤلؤ» یعنی 《۱‏۸》 نمایان میشود که آینۀ 《‏۱۸》 در تقابل با دشمنِ لعینِ مولاست.
بنابراین؛
✋🏻دست یمین؛ نشانی از ولایت،
و 🤜🏻 دست چپ مؤمن؛ نشانی از برائت است.
🔺


《‏۱۸》 بودنِ غدیر خم، شخص حقیقی است و عدد نوری می‌باشد و مصدرِ «بسم الله الرّحمن الرّحیم»یی است که همۀ عوالم از آن منشأ است و عدد نوریِ آن، 《۹‏۱》 است. و به حسبِ ظاهر هم؛ 《‏۱۸》 مقدّم بر 《۹‏۱》 است. ولی دقت داشته باشیم که این تقدّم، تقدّم حقّی است و این دو عدد، کنار هم نیستند بلکه حقیقتِ واحدۀ اطلاقی می‌باشند که؛
👈 غدیرخم، حقیقتِ «بسم الله الرّحمن الرّحیم» است.

《‏۱۸》 منظور، بالحقّ و الحقیقة، شخصِ نقطۀ باء «بسم الله الرّحمن الرّحیم» است که «بسم الله الرّحمن الرّحیم» به آن، محقّق، و موجودات به «بسم الله الرّحمن الرّحیم»، محقّق و موجودند.


♦️ ⇦ غدیر خُم، حقیقت میثاقِ مطلقه ➣●•

غدیرِ خُم، همان حقیقتِ میثاق مطلق است که با حضرات آل الله(ع) به محوریّتِ شخصِ امیرالمؤمنین(ع) محقّق است و عدد نوریِ 《‏۱۸》 می‌باشد.

✋🏻 از آنجا که موجودیّت هر موجودی، به ولایت است و بیعتِ با حضرات آل الله(ع)؛ چنین موجودیّتی در نفسِ بیعت کننده، به دستِ یمین او ظاهر می‌شود و عددِ《‏۱۸》 در کفِ دستِ راستِ هر انسانی، اعلام و اظهارِ غدیر خُم و بیعتِ با حضرت مولاست تا هر موجودی، به نفسِ رؤیتِ حقیقیِ جانِ خویش در کفِّ یمین خود، مذکَّرِ پیمان و عهد و میثاق خود با حضرت مولی(ع) باشد و حجّت بر او دائماً تمام است و دائماً مذکِّر این است که همۀ خلائق، عابدِ شخصِ «معبودِ مطلق»، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) («کلّهم نورٌ واحدٌ») می‌باشند و حضرتِ نقطه(علیه السلام) که به جلوۀ عددِ《‏۱۸》 در کفِ دستِ راست متجلّی هستند، تمیز و تمایزِ عابد و معبود می‌باشند که؛

『بالباء ظهر الوجود و بالنقطة تميـّـز العابد عن المعبود』
(📚مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام، ص۵۶)


آن دفـــترِ آتـشــی کــه در ســـینـه نشست
هم سینه به سینه رفت و هم دست به دست
از عُمـْــر تـــو و راستـــی‌ات آمـــــده است
آن هجدهمی که در کــف دست تـو هست✋🏻



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

♦️ ⇦ حضرت عصمة الله(س) منشئ درکِ ولایت ➣●•

درکِ حقیقتِ غدیر خم (به جلوۀ عددِ نوریِ《‏۱۸》) یعنی شخصِ ولایت، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)، را سلسله‌جنبانِ ولایت، کُفو الولیّ، زوج الوَلیّ، شخصِ اطلاق و عصمت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، در عالَم انشاء و ظاهر می‌سازند که در سن 《‏۱۸》سالگی، در نهایتِ مظلومیّت، توسّط غاصبین ملعونِ خلافت، یعنی ابابکر و عمر(لعنة الله علیهما و علی اتباعهم اجمعین)، به شهادت می‌رسند.

⇩ که اشاره‌ای از معنایِ آن بیان می‌گردد:

💠 عصمت و ولایت، یک حقیقت است. عصمت، باطن ولایت است.
حضرت فاطمه (س) و حضرت مولی (ع) یک وجود هستند که حضرت فاطمه (س) باطنِ حضرت مولی(ع) می‌باشند.

🔰 در تحلیل:
🔹حضرت فاطمه(س)، مقامِ #عصمت هستند.
🔹حضرت مولی(ع)، مقام
#ولایت می‌باشند.

که در حدیثِ طارق بن شهاب در مورد ائمه اطهار(ع) می‌خوانیم:

🔻『هُمُ الْكَوَاكِبُ الْعُلْوِيَّةُ وَ الْأَنْوَارُ الْعَلَوِيَّةُ(ع) الْمُشْرِقَةُ مِنْ شَمْسِ الْعِصْمَةِ الْفَاطِمِيَّةِ(س) فِي سَمَاءِ الْعَظَمَةِ الْمُحَمَّدِيَّة(ص)』🔺
ائمه اطهار(ع) ستارگانِ والا مرتبه و نورهایی عَلَوی(ع) هستند که از خورشیدِ عصمتِ فاطمی(س) در آسمانِ عظمتِ محمّدی(ص) می‌درخشند.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۵، ص۱۷۴)


سنّ شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) (《‏۱۸》)، سنّ شهودِ #عصمت است که این سنّ با روزِ شهودِ ولایت یعنی 《‏۱۸》 ذی الحجّه (غدیرخم)- که به حُجّة الله مطلق(ع)، «ذی الحَجّة» می‌باشد- عین شخصی‌اند و هویدا کنندۀ یگانگیِ حقیقتِ عصمت و ولایت می‌باشد.

🔲 شهادتِ حضرت فاطمه (س) شهادتِ اطلاق است.
و اطلاق، به خودش، شهید است و به خودش، ظاهر است. و او خودش، 《‏۱۸》 است و خودش به خودش، در ظاهرِ 《‏۱۸》، متجلّی می‌گردد.

💧🦋 قربانِ آن ایستایی «الوحدانیة الکبری» و احد و واحد (۱) او که خود بِخود، و به خود، و برای خود ، و به سعه و مجالِ خود، تا ادنی مرتبۀ عالَم وجود ظاهر شد، و مجالِ به مقابل و مخالفین خود داد، و مظلومانه بر اثر جسارات دشمنان غدیر خم، عمر و ابابکر ملعون، مصدوم و مجروح و خَمیده شد و ۸ را به جلوه خُمِّ خَمِشِ خود، ترسیم نمود و قلّۀ دلدادگی را به رسمِ انشاء، رقم زد و 《‏۱۸》 که عدد حقیقی و عدد اطلاق و مُنشئ حقیقیِ اعداد است را متجلّی ساخت و منشئ 《۹‏۱》ئی گردید که حروفِ «بسم الله الرّحمن الرّحیم» است و مصدرِ تمام موجودات.

🔰 که اگر یافتیم «بسم الله الرّحمن الرّحیم»، «بالباء ظهر الوجود» و یافتیم «بالنقطة تميـّـز العابد عن المعبود»، إن شاء الله خواهیم یافت؛

👈خلوَت‌نشینِ لُبّی آن، وجودِ حضرتِ اطلاق، حضرتِ عصمت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

♦️ ⇦ سینۀ دوستان مولی(ع)، نجفِ اشرف ➣●•

🍂اگر راوی از وجه تسمیه «نجف» سوال می‌نماید و حضرت می‌فرمایند؛ 『بَحْرَ نَيْ ثُمَّ جَف‏ّ؛ دریای نِی است که [بالمرّه و الحقیقة] خشکیده؛📚علل الشرائع، ج‏۱، ص۳۱』؛ آن سینۀ دوستان مولاست(ع). دریای نی است که از آتش حبّ مولایشان؏(『حُبُّ اللَّهِ نَارٌ لَا تَمُرُّ عَلَى‏ شَيْ‏ءٍ إِلَّا احْتَرَقَ؛ مصباح الشریعه، باب۹۶』)، خشکیده، و نوایشان، نالهٔ فراق است.
ناله‌ای برخاسته از بحرِ #سینهٔ داغدار، به #نایِ «نی» خراشیده، و به #حلق و #تراشیده‌قلمِ اصواتْ دمیده؛

پس؛
بشنو از نی چون حکایت می‌کند
از جدایی‌ها شکایت می‌کند

🍂 از خشکیده‌سینهٔ‌داغدار؛
به همراهان محبّت و معرفت،
شرحه شرحه و دفتر دفتر؛ «سلام».

༺ سلامی ༻ از ༺ دارالسلام مولی؏ ༻؛ که عهد و‌ عقد او در مَه‌ْلقای حجّة بودنش در #هجدهمین روز ماه #ذی‌_الحجه، بر صفحه یُمنِ تقویم و‌ قوام و کَیفِ دل، تا کَفِّ یمین اصحاب یمین‌اش نقش بسته تا هر دمی، دست بر بحرِ سینهٔ خشکیده از داغ فراقش نهاده وُ تجدیدِ بیعتی با دلبر خود کنند.

☘️ رفیقا!
نظر کن به آن 《‏۱۸》 حک شده بر دستِ راست خود!
👈 که مِهر مُهر شدۀ میثاق مطلق است، و حاکی از حجّة الوداعِ بیعت و دلدادگی با نفسِ نفیسِ الهی و حجّة مطلقۀ او، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است. آن؛ 《‏۱۸》 نشسته بر قامَتِ دلدادگیِ وجودیِ توست که بر کفّ دستت هویداست.

با این معرفت، آن یَمینِ دلدادگی را به سینۀ سوخته‌ات بگذار و با مولایمان(ع) تجدید بیعت کن؛

.


✋🏻دستی به روی سينه تو هم احترام كن
همراه من به ساقی مستان سلام كن
ساقی! سلام، جرعه آبی به ما بده
ساقی سلام جام شرابی به ما بده
وقتی كه حال ميكدهٔ دل خراب شد
شاعر «علی» نوشت و شعرش شراب شد
ميخانه را به لذت ديدار ديده‌ايم
«ما در پياله عكس رخ يار ديده‌ايم»
در آن حريم عشق كه ايوانش از طلاست
آنجا كه بال هر ملكی فرش زير پاست
عمری است چون گدا به در خانهٔ تواييم
تو شمع خانه و همه پروانهٔ تواييم
آقا مريض عشق توام سوز و تب بده💧
از باغ نخل‌های قشنگت رطب بده
می‌خواهمت كه باز مسلمان كنی مرا
از اصفهان بيايم‌⁩ و سلمان كنی مرا
من را ذبيح عشق خودت كن كه چاره نيست
«در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست»


🍃 من را ز باغ حبّ علی در قفس نكش
ای دل بدون حبّ علی يک نفس نكش

بِعَلیٍّ بِعَلیٍّ بِعَلیٍّ (علیه السلام)
آمین یا ربّ العالمین.



«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام»
(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۴۶۴)




#شهادت_عصمت_اضمحلال_جلالت_در_وحدت
#میثاق_مطلق_خودیت_موجودات
#هجدهم_ذی‌الحجه_هجده_اطلاق
#نشان_غدیرخم_در_کف_یمین
#هجده_عدد_اطلاق
#لطیفه_غدیریه
#عدد_حقیقی
#تعدد_نوری
#غدیرخم

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 〰️〰️



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

💍 ༺خاتم بخشی؛ ختمِ تمامیّتِ مطلقه ༻


┈••✾•💠💍💠•✾••┈
↗️https://t.me/ehsannil2/811
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده
┈••✾•💠💍💠•✾••┈


⤵️➊ ⇦ اسلام؛ دین مطلق و عالم‌گیر است ➣●•

قرآن می‌فرماید:
💎﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ﴾💎
در حقيقت، دين در نزد خدا همان اسلام است‏.
(سورۀ آل عمران،آیۀ۱۹)

«عِنْدَ الله»؛ یک مکان و محلّه کنار محلّه‌هایِ دیگر، و یک مکانت و مقام کنارِ مکانتها و مقاماتِ دیگر نیست! بلکه چون خداوند مطلق و صمد است و جائی از او خالی نیست، پس وقتی «عِنْدَ الله» بودن برای امری، مطرح شد؛ منظور، آن امر در اطلاق است.
بنابراین؛
💎﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ﴾💎؛ یعنی دینِ مطلق، اسلام است.

که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏) می‌فرمایند: ⦅أَنَا الْإِسلام؛ 📚بحارالأنوار،ج‏۲۶ص۱۵۴⦆. حضرت،شخصِ «دینِ مطلق [الهی]» هستند. و چون دین مطلق، شخصِ حقیقی است؛ پس یک مفهوم کنار مفاهیم دیگر نیست که مصادیق داشته باشد.

🔰 بنابراین؛
۱- در هر مرتبۀ وجودی، تا برسد به اینکه در هر وَهله و زمانی، حضرت مولی(؏) -که دینِ مطلقِ الهی می‌باشند- در مرتبه‌ای از مراتب خود، جلوه کردند و دین نبیِّ آن زمان(ع) محقّق شد. و در مبعثِ حضرت رسول اکرم(ص)، حضرت مولی(ع) تماماً به نامِ خاصّ خود یعنی «اسلام»، ظاهر و متجلّی شدند.

۲- وقتی حضرت مولی(ع) به جلوۀ تامّۀ دین بودنِ خود، یعنی به نامِ خاصّ «اسلام» ظاهر شدند، دیگر جلوات، مندک و فانی در جلوۀ تامّ است و از این رو، جلواتِ قبلی (یعنی ادیانِ انبیاء قبل ع)، به نفسِ جلوۀ تامّۀ مولی(ع)، منسوخ و باطل است و معتقدین به آن، یعنی کسانی که جلوۀ تامّه را قبول نکرده و به دینِ منسوخ شده ماندند؛ کافر هستند (برای پرهیز از اطالۀ کلام، از ذکرِ آیات و روایات این خصوص صرفنظر شد).

اسلام، دینِ خودِ خداوند است که می‌فرمایند؛ 🔻دِينُ الله اسْمُهُ الْإِسلام؛ اسلام، اسمِ دین خداوند است』🔺.
با دقائقی که بیان شد و معارفی که شرح مفصلی از آن در #کانال_معرفة_الحق و #کانال_اللطائف_الالهیة روزی شده؛

👈خداوند، نفساً و ذاتاً مؤمن و دیندار است که نفسِ او و دینِ او؛ شخصِ شخیص مطلق، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند («کلّهم -؏- نورٌ واحدٌ»).

⇦ از دینداری خداوند؛ سایرین هم بایستی مختاراً دیندار باشند.

حضرت امام محمّد باقر(؏)، در تأویلِ آیه‌ی ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسلام‏﴾ «اسلام» را این گونه معرّفی می‌فرمایند؛

🔻『التَّسْلِيمُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(؏) بِالْوَلَايَةِ.』 🔺
[اسلام] تسلیم به ولایتِ علی بن ابیطالب(؏) شدن است.
(📚بحار الأنوار،ج‏۳۵ص۳۴۱)

اسلام، از اطلاقش، عالَم را گرفته است و به همۀ خلائق، مجال داده است. پس؛ بر اساسِ اطلاقِ اسلام، هیچ کسی در عالم نیست که دین نداشته باشد. حتی کفّار که خدا و دین را قبول ندارند، «بی دینی‌شان»، دین‌شان است (دقت بفرمائید!).

از آنجایی که اسلام، «دِينُ الله»، یعنی دینِ مطلق است؛ پس خالصۀ دینِ مطلق (یعنی «اسلام» بدون لحاظِ احکام و شریعتِ ظاهری که برای قومِ هر یک از انبیاء؏، به جلوه‌ای تشریع شده است)، بر «بی‌دینیِ کافر»(که همین «بی‌دینی»، دینِ کافر است)، آنطور حاکم است که حتّی فارغ از اسلام؛ کافر، معدوم است و [چون معدوم است، مسلّم است که] نمی‌تواند کافری کند.
کافر ملعون، برای انکارِ خدا، بایستی در صفحۀ اطلاقِ «اسلام» و به مجالِ «اسلام» (که دینِ مطلق است)، منکر باشد و چون «اسلام»، تسلیم به ولایتِ حضرت مولی(؏) است، پس؛ کافر هم، با کراهت و تکویناً، برای بودن و کافری کردنش، بایستی تسلیمِ ولایتِ آل الله(؏) باشد. قرآن می‌فرماید:

💎﴿أَ فَغَيْرَ دينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾💎
پس آيا آنها دينى جز دين الهى مى‌‏جويند؟! حال آن كه هر كه در آسمان‏ها و زمين است خواه ناخواه تسلیمِ اوست و [في الحال] همه در حالِ بازگشتن به سوى او هستند.

دینِ کافر، در سیطرۀ حقیقیِ دینِ مطلق، مجالِ جولان دارد و کافر، در نفسِ کفرش، به مجالِ اسلام، نفَس می‌کشد. بنابراین؛ در نفسِ کفرَش، مقهورِ اسلام و حقیقتِ آن -یعنی ائمه اطهار؏- است.

با معرفتی که بیان شد، بخوانیم که پیامبر اکرم (ص) به کفّار ملعون می‌فرمایند:
💎﴿لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دينِ﴾💎
شما را دين خودتان و مرا دين خويش.
(سورۀکافرون۶)

(تا پیش از درکِ اطلاقِ اسلام، آیۀ فوق اینطور تصوّر می‌شود که حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند؛ طرفیِ دینِ مَن و طرفِ دینِ شما کفّار!)

بنابراین؛
کفّار و منافقین، به همان نحو که از مجالِ ولایتِ مطلقۀ آل الله(؏)، غاصبانه به هم ولایت دارند (که قرآن می‌فرماید؛«﴿وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ﴾؛بقره۲۵۷»)؛ غاصبانه هم دین دارند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
⤵️➋ ⇦ تشریع اسلام؛ به وسعت همهٔ گیتی➣●•

تشریع دین، بقولِ مطلق، فعلی از افعالِ شارعِ مطلق یعنی حضرتِ خاتم الانبیاء و المرسلین(ص) است که در زیارتِ شریف حضرتشان(ص) می‌خوانیم:

🔹 『أَشْهَدُ أَنَّ الدِّينَ کمَا شَرَعَ.』🔹
شهادت می‌دهم که دین [مطلق]؛ آن است که حضرت رسول اکرم(ص) تشریع فرمودند.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۹، ص۱۴۹)

ائمه اطهار(ع) که دینِ مطلق هستند و ادیانِ مختلف، جلواتِ حضرتشان(ع) است، خود به خود، و در خود، و به خود، و تا خود، در مرتبۀ شریعت، تجلّی و تشریع شده، و به بذل جاه، در عالَم اشارات، جلوه می‌نمایند و شریعتِ ادیان و احکام و حدود را به نفسِ حضورِ خود، ترسیم می‌نمایند.
بنابراین؛
تمام احکام و مناسک دین و مناسباتِ آن، جلواتِ شخصِ ائمه اطهار(؏) است که حضرت امام جعفر صادق(؏) می‌فرمایند:

🔻『نَحْنُ الصَّلَاةُ فِي کتَابِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ الزَّکاةُ وَ نَحْنُ‏ الصِّيَامُ‏ وَ نَحْنُ الْحَجُّ وَ نَحْنُ الشَّهْرُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ کعْبَةُ اللهِ وَ نَحْنُ قِبْلَةُ اللهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللهِ.』🔺
ما نماز هستیم که در کتاب خداوند عزّوجلّ ذکر شده است، و ما زکات هستیم، و ما روزه هستیم، و ما حج هستیم، و ما ماه حرام هستیم، و ما شهر حرام هستیم، و ما کعبه‌ی خداوند می‌باشیم و ما قبله‌ی خدا هستیم، و مائیم وجه حضرت باریتعالی.

(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۴، ص۳۰۳)

🔰 دقّت بفرمائید:

⦿ ۱. جملاتِ حدیثِ فوق، از نظر ادبی، جملۀ اسمیه است که دالّ بر ثبوت و دوام دارد و ثبوت و دوام، وقتی حقیقی است که دیمومَتِ حقّ باشد. بنابراین؛ اگر در روایات معراجیه بیان می‎شود که خداوند، نمازگزار است («رَبَّكَ يُصَلِّي‏؛📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص: ۴۴۳»)، خداوند به نفسِ خویش - که ائمه اطهار(؏) هستند- خودش را عابد است و دائماً نمازگزار است. و این، دیمومَت و دوامِ علی الاطلاقِ حضرتِ «الدائم»(عزّوجلّ) است که مقاله‌ای در این خصوص پیشتر بیان شد و اشاره شد که نفسِ نمازِ باریتعالی، صلواتِ دائمیِ ذاتی، صفاتی، افعالیِ باریتعالی بر حضرات آل الله(؏) است.
(رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil2/80 )

⦿۲. «نَحْنُ» ضمیر است و اشاره به مرتبۀ نفسِ ائمه اطهار(؏).
بنابراین؛ ائمه اطهار(ع) شخصِ حقیقیِ نماز و روزه و حج و سایر احکام و مناسک، و همچنین قبلۀ مطلقه و کعبه مطلقه که مُطافِ هر قومی است، هستند. «شخصِ حقیقی هستند» یعنی؛ موارد مذکور، صرفاً از «مفاهیم» نیستند که وجودِ مصادیق برایشان تصوّر شود. در نتیجه؛ نه تنها شریعت و احکامِ هر دینی (که بیان شد ادیان قبل از اسلام هم از تطوّراتِ آل الله؏ هستند)، جلوه‌ای از جلواتِ آل الله(؏) است، بلکه [می‌دانستند یا نمی‌دانستند] قبلۀ ایشان هم، شخصِ ائمه اطهار(؏) بوده‌اند و الان نیز در اسلام، همه به سمتِ آل الله(؏) در سجده و نمازند و گِردِ وجودِ شخصِ ایشان، طواف می‌کنند و آنانکه معتقد و مقرّ به این امر نیستند، در حالِ طواف و نماز و عباداتشان، وَیل و نفرین و لعن، آنها را در برگرفته است که البته محبّین آل الله(؏) مورد مغفرت هستند ولی مطلب حقیقی، همین است که نفسِ انکارِ نماز [و همۀ عبادات و نیز کعبه و قبله] بودنِ آل الله(؏)، مطرود و منفور است که قرآن می‌فرماید:

◾️﴿فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ✾ الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ﴾◾️
پس واى بر نمازگزاران! آنان که از [حقیقتِ] نمازشان (یعنی از آل الله ؏) غافلند.
(سوره‌‌ی ماعون، آیات ۴ و ۵)

∆ امّا مؤمنین؛
✓ «﴿الَّذينَ هُمْ في‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُون‏﴾؛ مؤمنون،۲» ،
✓ «﴿الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ﴾؛ معارج،۲۳» ،
✓ «﴿وَ الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ‏﴾؛ معارج،۳۴».

چون سلطه و سیطرۀ مطلقِ «دین مطلق» - یعنی «دین الله» که اسلام است- درک شد، خواهیم دانست که مطالبی که در تشریع اسلام هم بیان می‌شود؛ مجالِ فرار ندارد و حتّی کفّار در عینِ کفرشان، تکویناً در سیطرۀ تشریع هستند و از این رو همین که وجود دارند و موجود هستند؛ «﴿إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ﴾؛ هيچ موجودى نيست مگر اين كه به ستايش او تسبيح می‌کند؛ اسراء۴۴»، هرچند به حالِ کراهت، ولی تکویناً به نفسِ موجود بودنشان و برای موجود بودنشان، نمازگزار بوده و بخاطرِ غافل بودن و بلکه دشمن بودن با حقیقتِ نماز - یعنی ائمه اطهار(؏)- ملعون و منفور و معذَّب هستند.

إن شاء الله تا بدینجا؛ اطلاقِ اسلام، و اطلاقِ نماز و سیطرۀ آن معلوم شده باشد. در قدم معرفتیِ بعدی، وارد بر موضوعِ محورِ نماز خواهیم شد...

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.
⤵️➌ ⇦ نماز، محورِ همۀ اعمال ➣●•

حضرت
امام جعفر صادق(؏) می‌فرمایند: 🔻الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّين‏؛ نماز ستون دین است؛📚المحاسن، ج‏۱، ص: ۲۸۶』🔺 و می‌فرمایند:

🔻『أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ عَلَيْهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ.』🔺
اوّل چیزی که بر عبد محاسبه می‌شود، نماز است. پس اگر قبول شد، سائر اعمالش قبول است و اگر ردّ شود، سائر اعمالش بر او ردّ می‌شود.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۷۹، ص: ۲۳۶)

پس معلوم شد؛
نماز (که جلوۀ ائمه اطهار؏ است)؛ مصدرِ حقیقی و اطلاقی تمام اعمال است.

🔰 امّا اوّلیتِ حقیقیِ نماز چیست؟

شخصِ صلاة و حقیقتِ آن یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏) می‎فرمایند :

🔻『إِنَّ أَوَّلَ صَلَاةِ أَحَدِكُمُ‏ الرُّكُوعُ‏.』🔺
همانا اوّل نماز شما، رکوع است.
(📚وسائل الشيعة، ج‏۸، ص۳۸۴)

مسلّم است که رکوع؛ اول حدّی و ظاهریِ نماز نیست. چرا که در میانۀ نماز واقع است.
🔰 بنابراین؛
👈🏻رکوع ، اوّلِ حقیقی و اطلاقی نماز است.
و چون حضراتِ آل الله(؏) شخصِ صلاة هستند، نتیجه اینکه؛
«رکوع»؛ شدّتِ ظهورِ واسطۀ مطلقه و مقامِ جمع الجمع بودنِ حضراتِ ائمه اطهار(؏) است.

که به حسبِ ظاهر، مقامِ جمع الجمع در آن مشهود است. بدینصورت که؛

حالِ ظاهریِ قیام، ایستادن است. و آن، مقامِ خلوَت و جمع و وحدت نوری است (عالم وحدت).
و حالِ ظاهری سجده بر خاک افتادن است. و آن، مقامِ فنا و فرق و کثرتِ نوری است (عالم کثرت).

ولی رکوع ؛ جامعِ دو حالِ فوق است ؛
۱. 🔷 ایستاده بودن »» قیام »» اشاره به مقام وحدت (عالم وحدت)
۲. 🔷 خمیده بودن »» اشاره به مقام کثرت (عالم کثرت)

🌸 در حقیقت؛ رکوع، جامع مقام وحدت و کثرت است و مقام جمع الجمع می‌باشد.
از این رو؛
حضرتِ جامع الشَّتات، مجمع الاضداد، مولی الموحّدین امیرالمؤمنین(ع)، که مقام جمع الجمع هستند؛ در حالِ رکوع نمازشان، خاتم بخشی می‌نمایند و نه در حالات دیگر مثل قیام یا سجده یا تشهد یا غیره.
و این حال، حالِ دائمی حضرتشان است که در آیهٔ خاتم‌بخشی فرمود؛《وَ هُمْ راكِعُونَ؛ مائده ۵۵》(واو حالیه، و ضمیر «هُمْ»که اشاره به مرتبهٔ نفس است، و اسم فاعلِ «راكِعُونَ» که بدون زمان، معنای صفتِ حالیه می‌دهد).
ظهور مقام جمع الجمع و واسطه مطلقه - که خلوت و جلوت را به فراگیری، خوانده، و به خواندن، انشاءِ لبِّی و حقیقی فرموده-؛ رکوع است، و در رکوع است. و اینچنین است که در رکوع، خاتم بخشی می‌نماید.

نکات:
۱✓ بر اساس روایات؛ خاتم، در انگشتِ کوچک دستِ راستِ حضرت مولی(ع) بوده است. که این مطلب، لطائف دارد، از جمله؛ امر خاتم‌بخشی به کوچکترین اشاره از وجود یداللّهی حضرت مولی(ع) محقّق است.

۲✓ شباهت حالِ رکوع:➷
شبیه حرفِ لام است («لـ» است، منتها برعکس. برعکس بودنش برای تصعید و ارجاع و ترسیمِ ارجاع است. یعنی به رجعت و بازگشت و "لا هو" و جلال، ترسیم و انشاء صورت می‌گیرد.
این حرف، حرفِ وُسطایِ بینِ «عَلــی» و «ولـــیّ» است. در این حال است که خاتم بخشی هم در خلوت صورت می‌گیرد و هم در جلوَت. یعنی هم خلوت به لامِ نامِ مبارک و سِمَتِ حضرت مولی(؏) تحقّق دارد و هم جلوَت.

🍃 به لطف مولی(؏)؛

یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم وصف آن رشک ملک
ور دهان یابم، چنین و صد چنین
تنگ آید در فغانِ این حنین
این قدر گر هم نگویم ای سند
شیشهٔ دل از ضعیفی بشکند
شیشهٔ دل را چو نازک دیده‌ام
بهر تسکین بس قبا بدریده‌ام


🔰 در زیارت حضرت مولی(؏) می‌خوانیم:

🔹《السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》🔹
سلام بر اصلِ حضرتِ قدیم(عزّوجلّ)، و فرعِ حضرتِ کریم(عزوجل).
(📚المزار الكبير، لابن المشهدي، ص۲۱۷)


👈🏻❖ 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ》 ⇦ حیاتِ و انشاء لبّی و حقّی و حقیقتیِ مقامِ خلوَت است.
👈🏻❖ 《الْفَرْعِ الْكَرِيـــم‏》 ⇦ حیاتِ و انشاءِ لبّی و حقّی و حقیقتی مقامِ جلوَت است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.
⦁⊷▾⧩ا🔻ا ⧨ ▾⊶⦁
⚠️ نکاتی به اشاره:

✋🏻 دربارۀ لطیفه‌ای از «دست»، در #کانال_اللطائف_الالهیة صحبت شد و بیان شد که دست، مدّ وجود است و نیز بیان شد که انگشتر، لبّ وجودِ شخص است که به مدّ وجودِ او یعنی «یَمین» و دستِ راست او قرار می‌گیرد که «یَمین» صفتِ مشبهه از مادۀ «یُمن؛ مبارک بودن» است که حقیقتِ فطری و وجودیِ شخص است.
◉اگر قرآن، «قسَم» را با نام «أَيْمان» که جمعِ «یَمین؛ دستِ راست» است بیان می‌فرماید (مائده ۸۹)؛ زیرا قَسمِ حقیقی، قِسمِ لبّیِ وجودِ شخص است که به «یَمین» جلوه می‌کند که مثلاً بایستی برای قَسَم خوردن با قرآن، دست راست خود را بر قرآن بگذارد و قسم یاد کند.
◉«أَيْمان؛ قَسَم»(از مادۀ «یُمن؛ مبارک») با «إيمان»(از مادۀ «أمن») اشتقاقِ کبیر دارد و یک حقیقت، در دو جلوه است. که قَسَم حقیقی، قِسمی از ایمان شخص است که متجلّی می‌گردد.
◉ سفارش به 『تَخَتَّمَ بِيَمِينِه‏؛ انگشتر به دست راست کردن؛📚المناقب، شهرآشوب،ج‏۳، ص۳۰۳』، برخاسته از اصحاب یمین بودن است و شرحش، موکولِ به مقالات دیگر إن شاء الله.
◉ دستِ مولی(؏) و خاتم در دستان بزرگوارشان و خاتم بخشیِ حضرتشان(ع)، از باطن تا ظاهر، ممدوداً، برقرار است.

⦁⊷▴◭ا🔺ا◮▴⊶⦁

💍 در زبانِ حقیقت - یعنی زبانِ عربی- انگشتر را «#خاتم» می‌گویند (که هم با فتحِ تاء برقرار است و هم با کسرِ تاء).

⤵️ خاتم بخشی ولیّ خدا(؏)؛ نه صرفاً انگشتر ظاهری به سائلی ظاهری است. بلکه؛
خاتمِ منظور؛ به دو معنای اصلی است؛
◙ تمام
◙ خَتم کننده

هر دو معنا، جلوۀ «اطلاق حقیقی» است. اما فرق نوری این دو معنا:
◙ تمام ⇦ اطلاق
◙ خَتم کننده ⇦ عَلَی الاطلاق

مولایی که «تمامِ حقیقی» است؛ در خلوت اطلاق متوقف نمی‌شود، بلکه از مقامِ «تمام»، به عَلَی الاطلاقِ «تمام»، ظاهر می‌گردد و خود به خود، خاتم بخشی می‌نماید. و این، ختمِ حقیقیِ بی‌حدّ است، و او؛ خاتِم مطلق است.

رشحه؛
إن شاء الله برای خواندنِ لطائف و دقائق، شرح صدر داشته باشیم و اگر مطلبی، سنگین بود، توسّل و ادب کنیم تا بابِ فهم و تسلیم و تصدیقش باز شود:
فقیری که به جلوهٔ مَلَکی از ملائک، سائل مولای خاتم‌بخشی(؏) است؛ حضرت سیّد الکونین، راسِم عوالم هستی، حقیقت حق، رحمةً للعالمین، احمدِ احد، محمّدِ مَحمود، مصطفیِّ مصطفیٰ، و مصطفای مصطفیٖ، سیّد المرسلین و خاتم الانبیاء و المرسلین صلوات الله و سلامه علیه و آله و سلّم می‌باشند.
خاتم‌بخشی به حضرتِ رسالت(ص)، از آنجایی که حضرت مولی(؏)، نفس الله و نفس الرسول(ص)، تمامیّت و خدائیّت خداوند و حقیقت و دلالتِ رسالت هستند و این خاتم‌بخشی، به دوامِ مطلقه، دائم است.

🔰 این چنین است که حضرت رسول اکرم(روحنا لذکره الفداء) به حضرت مولی(ع) می‌فرمایند: ➷

💠『لَا أَسْتَغْنِي‏ عَنْک‏ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة』💠
هرگز در دنیا و آخرت (کنایه از همۀ مقامات و شئونات و حالات) از تو بی نیاز نمی‌شوم.
(📚الخصال، ج‏۲، ص۵۷۳)

و این، در نفسِ یگانگیِ آل الله(؏) است و با این معرفت، بیان می‌شود که حضرتِ مولی امیرالمؤمنین(؏)، غنایِ حضرت غنیِ مطلق، یعنی ذاتِ خداوند باریتعالی هستند.

🔆 حضرتشان(؏)، به خاتم بخشیِ مطلقۀ خود؛ خاتم رسالت(ص) را آورنده‌اند تا کارِ نبوّت را در مقامِ لُبّیّت، اکمال و اتمام نمایند و تمامیّتِ خویش را از خلوت تا جلوت، ظاهر و ممدود سازند.
و
به نفسِ حضرت ختمی مرتبت(ص)، تمام انبیاء الهی(؏)، مستفیضِ خاتم بخشیِ حضرت مولی (؏) هستند و این خاتم، مُهرِ نبوّتِ یک به یک همۀ انبیاء الهی(؏) می‌باشد و بدونِ آن، نبی، نبی نخواهد بود. حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند:

🔸『يَا عَلِيُّ ؏! مَا بَعَثَ الله نَبِيّاً إلّا وَ قَدْ دَعَاهُ إِلَى وَلَايَتِک طَائِعاً أَوْ کارِهاً.』🔸
يا على؏! خداوند پيامبرى را مبعوث نکرد مگر اينکه او را دعوت به ولايت تو کرد چه بخواهد و چه نخواهد.
(📚بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد ص، ج‏۱، ص۷۲)

و این مطلب، دوامِ نبوّتِ هر یک انبیاء(؏) است و هرگز استغنایی از حضرت مولی(؏) پیدا نکرده و نمی‌کنند.
و اگر مطلبِ اطلاقی که از صدرِ این بحث، صحبت آن شد، درست تبیین و تفهیم شده باشد، خواهیم دانست که حتّی کفّار از این خاتم بخشی، مجالِ فرار و گریزی ندارند.

🔰 و وقتی اطلاقِ این خاتِم و خاتم‌بخشیِ حضرتش(؏) بیان شد، این مطلب، مطلبِ بزرگی نیست که اشاره شود؛

👈 تمامِ نفوس -که ظلّ «نفس الله تعالی» هستند-، سائلِ حضرت مولی(؏) و خاتم بخشیِ حضرتشان هستند.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

اگر برای انگشتر افراد مختلف هیچ لطیفه‌ای نباشد و دقّت و توجّه، محلّ نداشته باشد؛ امّا مسلّماً خاتمِ ائمه اطهار(؏)، جایِ خضوع و دقت دارد؛

💍♦️ خاتمِ حضرتِ نفس الله تعالی، خالصة الله، صفوة الله، خاصّة الله، سرّ الله، رُکن الله، امیرالمؤمنین (که ﴿هُوَ...الْمُؤْمِن؛ حشر۲۳﴾) 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 که «هو القدیم» (که #قدیم؛ مقامِ خفا و ذاتِ باریتعالی است)و «هو الکریم» (که #کریم؛ مقامِ جلا و جمالِ باریتعالی است)، مولی علی بن ابیطالب علیهما السلام؛
👈🏻 تمامیّتِ مطلقه الهی است که از تمامیّتِ مطلقه بودن، ختم کنندۀ مطلقه است.

و
خاتم بخشیِ حضرت مولی(؏)؛ ➷
👈🏻 ♦️انشاء لبّی و حیاتِ دَم به دمِ تمامیّتِ مقامِ خلوَت و جلوَتِ باریتعالی است. ♦️

💍 و از حقیقت #نبأ_عظیم و خاتِم و خاتَم مطلق؛ حضرت نبی اکرم(ص) پرده برمی‌دارند، بدین صورت که؛
🍃 وارد مسجد می‌شوند و سائل خبر می‌دهد که حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) به او خاتم بخشیده‌اند، حضرت نبی اکرم(ص) بدون طفره و فاصله تکبیر («الله اکبر») می‌گویند و تمام اهل مسجد (کنایه از تمام عوالِم هستی) به تَبَع حضرت نبی اکرم(ص)، تکبیر می‌گویند (🔻«فَكَبَّرَ النَّبِيُّ ص وَ كَبَّرَ أَهْلُ الْمَسْجِدِ؛ 📚الأمالي( للصدوق)،ص124»🔺).

به ندای تکبیر و «#الله_اکبر»؛ خبر از «نفس الله تعالی» و کبریایی مطلق او، یعنی شخصِ حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌دهند تا خاتِم و ختم‌کنندۀ مطلق، حتّی در خلوَت ذات الهی، برای قلوب سلیم و تسلیم، هویدا شود.

⚠️ در صورتِ توجّه، لطیفۀ این مقاله؛
◣ جز برای معتقدینِ این مهمّ که ائمه اطهار(؏) «مِن دون الله» نبوده، بلکه نفسِ باریتعالی هستند -و این، توحیدِ ذاتیِ خداوند و حضرات آل الله(؏) است-؛ کفر و شرک قلمداد می‌شود! و معتقد و گویندۀ چنین دقائقی، قطع به یقین از دیدِ احوَل چنین افرادی، مطرود است! (پناه بر خدا)
امّا ؛
به لطف حضرت حقّ، درس‌های این دقائق در #کانال_معرفة_الحق و لطائفِ مقدماتی این مقاله، در همین #کانال_اللطائف_الإلهیة بارها بیان شده است و اگر کسی به لطف خدا، از ابتدایِ این مسیر، همدلی و همراهی کرده، و مطالب را با دقّت مطالعه کرده باشد؛ إن شاء الله قبول این معارف برای او آسان است و بلکه تشنۀ بیشتر آن خواهد بود.
به نفسِ حضرتِ حقّ، مولی امیرالمؤمنین؏؛ دائماً ملتجی و پناهنده‌‌ایم.◥


🍃 خاتم بخشی حضرتِ 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام؛ فتراکِ و محور و حیات و قوّتِ تمامیّتِ مطلقۀ باریتعالی است.
♻️ و این حلقۀ انگشتری -که حالِ برگشت به خود دارد-؛ جلوۀ «﴿نُورٌ عَلى‏ نُور﴾؛ سورۀ نور، آیۀ ۳۵» و تجلّی «خود به خودِ» نفس باریتعالی، یعنی حضراتِ ائمه اطهار(؏) است.


🍃 به لطف حضرتِ مولی(؏) روزی شد و؛
من از مفصّــل این نکتــــه ، مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصّل بخوان ازین مجمل



«الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»
(📚الدروع الواقية – سیّد بن طاووس ، ص۱۷۶)




#خاتم_نفس_الله_تعالی
#خاتم_الرسول_ص
#خاتم_رسالت
#خاتم_بخشی
#خاتم

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Forwarded from کانال رزرو 9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کانال رزرو 9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن هفدهم:
فَاخْلَعْ نَعلَیْک!

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/835
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🔥 در طورِ حقیقت، حضرتِ موسی (ع) آتشی را طوری مشاهده می‌کند که به آن انس می‌گیرد و به سمتش می‌رود. پس به وادی اَیْمَن در بُقعۀ مبارکه نزدیک می‌شود و آنگاه از «درختی» ندا می‌رسد:

💎﴿ إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً﴾💎
همانا من پروردگار تو هستم. پس هر دو كفش خود را درآور كه تو در وادى مقدس «طُویٰ» هستى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص-، آیۀ ۱۲)

💎﴿فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ مِنْ «شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ» فِي «الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ» مِنَ «الشَّجَرَةِ» أَنْ يا مُوسى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ﴾💎
پس چون به نزد آتش آمد، از کنار وادى راستین، در آن بقعۀ مبارک، از «درخت» ندا داده شد كه: اى موسى! همانا من خداوند، پروردگار جهانيان هستم.
(قصص، آیۀ ۳۰)


حضرتِ امام جعفر صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

وادی ایمن؛ فُرات است و بقعۀ مبارکه، کربلاست و درخت، حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) هستند.
(『شاطئ الوادي الأيمن الذي ذكره تعالى في كتابه هو الفرات، و البقعة المباركة هي كربلاء، و الشجرة هي محمّد (ص)؛ 📚البرهان، ج۴، ص۲۶۵』)

که هرکسی با معرفتِ به یگانگی ذاتیِ ائمه اطهار(ع) با حضرت حقّ تعالی، به کربلا و زیارتِ حضرت سیّدالشهدا(ع) برود، ندایِ حسینیِ «إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ» در وجودش طنین‌انداز می‌شود.


نفسِ آدمی، مَرکَب انسان است که حضرت مولی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

🔻『إِنَّ نَفْسَكَ مَطِيَّتُك‏』🔺
همانا نَفْسِ تو، مَرکَب توست.
(📚غرر الحكم، ص۲۴۳)

که این مَرکب در عالَم ظاهر، در اوّلین مَرتبه، به جلوۀ دو پایِ آدمی، نمایان می‌شود و نَعلَیْن، نمایانندۀ پاها هستند.
پس چون جدایی پاها برای خطاب به ترکِ نفس، ممکن نیست، به حضرتِ موسی(ع) خطاب می‌شود؛ «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ».

▪️حضرت موسی(ع) پیامبر اولوالعزم هستند، بنابراین نفسانیّت ندارند. امّا از آنجا که امرِ【فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ】 در وادی مقدّس کربلا، وَ نشانی از این است که موسویّت و موسی(ع)، فانی در حسینی‌ بودن و حسین(علیه‌السلام) است، پس با فاءِ تَفریع می‌فرماید؛ 【فَـــاخْلَعْ نَعْلَيْكَ】 بدین معنا که؛
اطلاق و شدّتِ فنای موسی(ع) در حسینی بودن، آورندۀ امر به 【فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ】 است.

◼️ پس بطورِ کلّی؛
نَعلَیْن (یعنی دو نَعل)؛ نشانۀ نفس آدمی است که نفسِ آدمی، چنان که فانی در ائمه اطهار (علیهم‌السلام) نشده باشد، انیّت است و بدترینِ دشمن‌ها.
که حضرت رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

▪️『أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك‏』▪️
بدترین دشمن تو نَفْسِ توست که بین دو پهلوی توست.
(📚عوالي اللئالي،ج‏۴، ص۱۱۸)


⚠️ بیانِ 《جَنْبَيْك》 در 【الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك】 جای دقّت دارد:

نفس حقیقی؛ نفسِ واحده‌ی الهی، یعنی؛ «نَفْسِ اللَّهِ تَعَالَى‏؛📚بحار،ج۹۷،ص۳۳۱» است، که شخصِ ائمه اطهار (علیهم‌السلام)، و شخصِ جَنْبِ مطلقه، یعنی؛ حضراتِ ⦅جَنْبُ الله⦆(ع) می‌باشد («أَنَا جَنْبُ الله؛ من جنب الله هستم؛📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۳۹، ص۳۴۸»).

امّا چنانچه نفسِ آدمی از حقیقتِ خویش، یعنی؛ 《نَفْسِ الله تَعَالَى》 جدا شد و مدعّیِ انیّت گشت، به کافِ خطاب در آید که 『نَفْسُــــكَ؛ نفسِ #تو』.

این نفسِ مخاطَب، شرّ مطلق و مطلقِ شرّ است که جولانی از عمر و ابابکر ملعون می‌باشد که نفسِ دوئیت هستند و مقابلِ جنب مطلق و واحد الهی یعنی حضراتِ ⦅جَنْبُ الله⦆(علیهم‌السلام) قرار گرفتند.

⬅️ بنابراین؛
همانطور که کافِ انیّتِ 《جَنْبَيْك》، جولانی از این دو ملعون ازل و ابد است، تثنیۀ 《جَنْبَيْك》 نیز نفسِ دوئیت است. که عمر و ابابکر ملعون، دوئیتِ مقابلِ وحدانیّت باریتعالی، و نفسانیّت، مقابلِ نفس واحدۀ الهی هستند.

◼️ پس دنبال این نباش که دو جنب کجا قرار دارد و دو تا بودنِ آن را جز به این دقیقه، دقیق مشو که این انحراف از شناختنِ اصل دوئیت نیز، از شرورِ و کارهایِ خبیثِ جنودِ عمر و ابابکر ملعون است.

برای 《جَنْبَيْك》، پَهلوُیِ ظاهر را نشانه نگیر! بلکه واحدِ جدایی از حضراتِ ⦅جَنْبُ الله⦆(علیهم‌السلام)، جولانِ ثنویّت مطلقه، یعنی؛ عمر و ابابکر ملعون است که جولانِ نفسانیّتِ مطلقه و کاف خطابیِ خطائی مطلقه است و نشان از بُعْد و تَبَعُّد از حقّ و حقیقت می‌باشد.
که این کاف خطابیِ خطائی، کنار ضمائر دیگر و در عِداد آنها نیست، بلک نفسِ جدایی و تبعُّد است.

(🔔این اشارات، اعتکاف می‌خواهد!
إن شاء الله اهلش، به هوش‌ و گوش‌اند!)



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
◼️
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
◼️

⬅️ الغرض؛
جلوۀ 『نَفْسُــــكَ』 -که دشمن‌ترینِ دشمن‌هاست-؛ در نَعلَیْن است. و بایستی برائت و بغض آن را در خود تقویّت کنی. از این رو حتّی مستحبّ است که نَعلَین مؤمن، به رنگِ زرد باشد.
⚠️ که رنگِ زرد؛ رنگِ بغض از عمر و ابابکر ملعون است، چرا که حضرت مولی(علیه‌السلام) موقع جسارتِ این دو ملعون ازل و ابد برای جستجویِ مضجع مبارکِ حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به قصدِ نبش قبر حضرتشان (س)؛ عمامۀ #زرد بسته و شمشیر برهنه به دست گرفتند.
و نیز هنگام ضربت خوردن و همچنین هنگامِ شهادت، عمامۀ حضرت مولی(علیه السلام) به رنگِ زرد بود ( 『بِعِمَامَةٍ صَفْرَاء؛ 📚الأمالي، للمفيد،ص۳۲۵』).

⇦ بنابراین؛ ⤥
☜ رنگِ صفراء(زرد)؛ از صَفَر و نشانه‌ی بغض از جولانِ دشمنانِ ملعون خداست.
(لطائفی از صفر پیش‌تر بیان شده، رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/419)


◼️جمع بندی آنکه؛
استحبابِ رنگِ صفراء برای نَعلَین، بابتِ بغض از ▪️『أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك‏』▪️ یعنی عمر و ابابکر ملعون است تا گرفتارِ حدِّ نَفْس که نفسانیّت و انیّتِ و دعویِ خدایی است، نشویم و جز جلوه و تجلّیِ حضراتِ ⦅نَفْسِ اللَّهِ تَعَالَى⦆ و ⦅جَنْبُ الله⦆-علیهم‌السلام- نباشیم.


°•❁🔳🔲🔳❁•°

◼️ اگر حضرت مولی (علیه‌السلام)، نعلین کهنه به پایِ مبارک می‎کردند؛

⇜ ❖ به «نعلینِ به پا کردن»، مُنشئ کثرات هستند.
⇜ ❖ امّا به «کهنه و قدیمی بودنِ نعلینِ مبارکشان»؛ معصوم و منزّه از حدّ کثرت هستند.

«کهنه و قدیمی بودنِ نعلینِ مبارکشان»؛ ظاهر کنندۀ این حقیقت است که اگر به یگانگیِ ⦅نَفْسِ الله⦆ بودن و ⦅جَنْبُ الله⦆بودن و ⦅الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَى‏؛ 📚بحار،ج۲۵،ص۱۷۲⦆بودنِ خویش، همۀ عوالَم وجود را خلق و ایجاد می‌نمایند و دَم به دَم و نو به نو، بطورِ ممدود و دائم، حیات داده و تا«﴿أَسْفَلَ سافِلينَ﴾؛ تین۵» به دوئیّت و کثرت مَجال می‌دهند؛ این #مجال؛ به تنزیه از کثرت، محقّق میشود.

◼️ وصله زدن حضرت مولی(علیه‌السلام) بر نعلین مبارک، نشان از حشر و جمع کردنِ کثرت به وحدت است. که این وصله‌ها، تجمیع و وصل کردنِ همۀ دلدادگان حضرت(علیه‌السلام) به ⦅نَفْسِ اللهِ تَعَالَى⦆ و ⦅جَنْبُ الله⦆ و ⦅الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَى⦆بودنِ خویش است، تا از ▪️『أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك‏』▪️مختاراً نجات یابند و زنده زنده «یوم الحشر» آشکار گردد،

چنان که حضرت مولی(ع) می‌فرمایند؛ 『أَنَا الْحَاشِرُ إِلَى اللَّه‏؛📚بحار، ج‏۵۳،ص۴۷』 که شرحِ آن را نفسِ حضرت مولی(ع)، حضرت خاتم الأنبیاء(ص) می‌فرمایند:

🔸『أَنَا «الْحَاشِرُ» يُحْشَرُ النَّاسُ عَلَى قَدَمَي』🔸
من «حاشر» هستم که مردم بر جایِ پایِ من محشور می‌شوند.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۱۶، ص: ۱۱۴)


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
◼️


🍂 به خدا قسم، و به خداوندی خدا - یعنی حضراتِ آل الله (علیهم‌السلام)- قَسَم؛ که حتّی وصله و بندِ کفشِ ائمه اطهار (علیهم‌السلام) شناخته نشده است.
که حتّی بندی از نَعلَینِ حضرتِ قنبر غلامِ حضرت مولی(علیه‌السلام) هم، شناخته نشده است.
وای بر احوالِ کسانی که دقائقی از فضائل آل الله(علیهم‌السلام) را غلوّ می‌پندارند و اهل معرفت را به این کوته‌اندیشی و کوتاهی معرفت، رَمی به غلوّ و کفر می‌نمایند و هم خودشان را محروم از ادقّ معارف می‌سازند و هم گاهی راهِ دیگران را برای رسیدن به معارف عالیه، مسدود می‌کنند!


🍃 حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به حضرت مولی (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

🔻『لَوْ لَا أَنِّي أَخَافُ أَنْ يُقَالَ فِيكَ مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِي الْمَسِيحِ لَقُلْتُ الْيَوْمَ فِيكَ مَقَالَةً لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا أَخَذُوا تُرَابَ نَعْلَيْكَ‏ وَ فَضْلَ وُضُوئِكَ يَسْتَشْفُونَ بِهِ وَ لَكِنْ حَسْبُكَ أَنْ تَكُونَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ تَرِثُنِي وَ أَرِثُكَ الْخَبَرَ.』🔺
اگر نمى‌ترسيدم از اينکه دربارۀ تو آنچه را که نصرانيان در مورد مسیح (ع) گفتند، بگویند (و تو را در تثلیث بیاورند و کوچک نمایند)؛ فضیلتی از تو را فاش می‌كردم تا از هر گروهِ مسلمان (یعنی تسلیم‌شدگانِ مولی ع) كه عبور می‌كردى؛
👈🏻 خاکِ كفش تو را
و زیادیِ آبِ وضويت را براى شفا بگيرند،
ولى این مطلب برای تو بس كه تو از مَن هستی و من از تو هستم، از من ارث مى‌برى و من از تو.

(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۵، ص۲۸۴)

°•❁🔳🔲🔳❁•°

♻️ جمع بندی آنکه؛
مؤمنین به ولایتِ ائمه اطهار (علیهم‌السلام) و برائت از دشمنان ملعون حضرات (ع)، آن وصله‌هایِ نعلین حضرت مولی (علیه‌السلام) هستند و به قدرِ قوّتِ ولایت و برائتشان، خلعِ نَعلین و موتِ نفس دارند و انیّت‌شان، فانی در ائمه اطهار (علیهم‌السلام) است.
و در کربلایِ حقیقت، با نفسی، فارغ از خویش، وارد شده و به عنایتِ حضرتِ ابوتراب (علیه‌السلام)، جلوه‌ای از تربتِ پاکِ وادی مقدّس طُوایِ حسینی (علیه‌السلام) می‌باشند و ندایِ حسینیِ «إِنِّي أَنَا الله رَبُّ الْعالَمينَ» جانشان را سرمست می‌سازد.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳