🔹
🔘 درکِ «کفایت» برای اکثر افراد، بعد از درکِ افتقار و نداری است.
یعنی مثلاً وقتی گرسنه هستند، و برایشان طعامی آماده و کشیده میشود؛
ابتدائاً به گرسنگیِ خود دقت دارند، و مترتّبِ گرسنگی (در حقیقت؛ مترتّبِ نداری و فقرِ حدّی خود)، میزانِ غذایِ کشیده شده را مُکفی قلمداد میکنند تا اینکه میگویند «کفایت میکند».
🔳 این کفایت؛ کفایت حقیقی نیست. چرا که مَشوب و آلوده به فقر و نداری است و به عبارتی؛ مبتنی به فقر است. ▣⇦ پس؛ نهایتاً میتوان آن را «کفایتِ نسبی» دانست.
اهل ظاهر که اصحابِ حدود هستند، صرفاً با چنین مرتبۀ دَنی از کفایت، سر و کار دارند. و آن نیز به مجالِ حضراتِ کاف (علیهم السلام) است که رشحهای از کفایت، به ایشان رسیده و الّا درکِ کفایت را هم نمیکنند. چنان که حضرت رسول اکرم(ص) معاویه لعین را، در پیِ تمرّد از دعوتشان(ص)، نفرین کردند؛ 🔻«لَا أَشْبَعَ الله بَطْنَه؛ خداوند شکمش را سیر نکند؛ 📚 مناقب آل أبي طالب ع(لابن شهرآشوب)، ج۱، ص۱۶۲»🔺. این شد که حضرت رسول اکرم(ص) کفایت کردنِ نسبی غذا را هم از این ملعون برداشتند و تا آخر عمر هر چه میخورد، هرگز سیر نمیشد و کمّا و کیفاً هیچ مقدار و نوعِ غذایی، کفایتِ او را نمیکرد و آن ملعون که حقیقتاً به خباثت، سیریناپذیر بود؛ تا مرگش [و بعد از مرگ]، مرضِ «جوع» داشت [و «لَا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ؛ سورۀ غاشیه، آیۀ ۷»].
🔰 امّا کفایتِ حقیقی؛
کفایت حقیقی، پیش از همۀ «نداری»هاست.
کفایة، مصدرِ کاف است. و کاف؛ نقطۀ انشاء تمام موجودات است («کُن» وجودی).
کسانی که در تعیّن و تشخّص میمانند، اصلاً واردِ وادیِ کفایت نمیشوند. چنین کسانی مطلقاً اهل حدود هستند و چون درکی از کفایتِ حقیقی ندارند، در تقسیم بندی اهلِ کفایت نمیآیند.
فقط کسانی حظّ از کفایتِ حقیقی میبرند که ربطِ به ائمۀ اطهار(ع) داشته باشند. و به قدرِ فنایشان در آل الله(ع) محظوظ از آن هستند که این افراد، در سه گروهِ اصلی تقسیم میشوند:
➊⇩ گروهی که صرفاً کفایت را در حظِّ از یک شیء درک میکنند (کفایتِ جمالی - «إلا هو»یی):➣●•
💢فقط شیء یا امرِ خاصّی مورد طلبشان است. با این حال، چون حظّی از حضراتِ کاف (ع) بردهاند، در تعیّنِ این شیء، متوقف نمیشوند. بلکه به لُبّ و لاتعیّنیِ این شیء راه یافته و کفایت در این شیء بخصوص برایشان حاصل میشود.
➋⇩ گروهی که کفایت را در فراگیری و جامعیّتِ اشیاء درک میکنند (کفایتِ توحیدی - «لا هو إلّا هو»یی):➣●•
💢چنین افرادی، دامنۀ کفایتشان وسیع تر است. اینطور که کلّ اشیاء و امور را فرا میگیرد. ممکن است الان مثلاً آب طلب نکنند و آب، شیء مطلوب الان ایشان نباشد، امّا چون به لاتعیّنیِ تمام اشیاء راه یافتند و حظّ عمیقتری از حضراتِ کاف(ع) دارند؛ کفایت از همۀ اشیاء دارند. پس هر گاه هر چه از جمله آب (به عنوانِ مثال) را طلب کنند، به کفایتی که درک کردهاند، نزدشان حاضر مییابند (و نه اینکه آب، نزدشان حاضر میشود).
➌⇩ گروهی که کفایت را در منشئ بودن و ایجاد کنندگی درک میکنند (کفایتِ اطلاقی):➣●•
💢این افراد فراتر از این که کفایت را در مورد یا موارد خاصّ دنبال کنند، نفس کفایت و کاف را درک میکنند. که کاف، منشئ بودنِ «کُن»وجودی است. و هر موجود و مطلوبی، به کافِ «کُن»، موجود است.
بنابراین؛ این افراد، مطلوب را انشاء میکنند.
🍃الحمد للّه الکافی.
🖊 🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#کفایت
#کافی
#کاف
#لطیفه_کفایت
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🔹
🔘 درکِ «کفایت» برای اکثر افراد، بعد از درکِ افتقار و نداری است.
یعنی مثلاً وقتی گرسنه هستند، و برایشان طعامی آماده و کشیده میشود؛
ابتدائاً به گرسنگیِ خود دقت دارند، و مترتّبِ گرسنگی (در حقیقت؛ مترتّبِ نداری و فقرِ حدّی خود)، میزانِ غذایِ کشیده شده را مُکفی قلمداد میکنند تا اینکه میگویند «کفایت میکند».
🔳 این کفایت؛ کفایت حقیقی نیست. چرا که مَشوب و آلوده به فقر و نداری است و به عبارتی؛ مبتنی به فقر است. ▣⇦ پس؛ نهایتاً میتوان آن را «کفایتِ نسبی» دانست.
اهل ظاهر که اصحابِ حدود هستند، صرفاً با چنین مرتبۀ دَنی از کفایت، سر و کار دارند. و آن نیز به مجالِ حضراتِ کاف (علیهم السلام) است که رشحهای از کفایت، به ایشان رسیده و الّا درکِ کفایت را هم نمیکنند. چنان که حضرت رسول اکرم(ص) معاویه لعین را، در پیِ تمرّد از دعوتشان(ص)، نفرین کردند؛ 🔻«لَا أَشْبَعَ الله بَطْنَه؛ خداوند شکمش را سیر نکند؛ 📚 مناقب آل أبي طالب ع(لابن شهرآشوب)، ج۱، ص۱۶۲»🔺. این شد که حضرت رسول اکرم(ص) کفایت کردنِ نسبی غذا را هم از این ملعون برداشتند و تا آخر عمر هر چه میخورد، هرگز سیر نمیشد و کمّا و کیفاً هیچ مقدار و نوعِ غذایی، کفایتِ او را نمیکرد و آن ملعون که حقیقتاً به خباثت، سیریناپذیر بود؛ تا مرگش [و بعد از مرگ]، مرضِ «جوع» داشت [و «لَا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ؛ سورۀ غاشیه، آیۀ ۷»].
🔰 امّا کفایتِ حقیقی؛
کفایت حقیقی، پیش از همۀ «نداری»هاست.
کفایة، مصدرِ کاف است. و کاف؛ نقطۀ انشاء تمام موجودات است («کُن» وجودی).
کسانی که در تعیّن و تشخّص میمانند، اصلاً واردِ وادیِ کفایت نمیشوند. چنین کسانی مطلقاً اهل حدود هستند و چون درکی از کفایتِ حقیقی ندارند، در تقسیم بندی اهلِ کفایت نمیآیند.
فقط کسانی حظّ از کفایتِ حقیقی میبرند که ربطِ به ائمۀ اطهار(ع) داشته باشند. و به قدرِ فنایشان در آل الله(ع) محظوظ از آن هستند که این افراد، در سه گروهِ اصلی تقسیم میشوند:
➊⇩ گروهی که صرفاً کفایت را در حظِّ از یک شیء درک میکنند (کفایتِ جمالی - «إلا هو»یی):➣●•
💢فقط شیء یا امرِ خاصّی مورد طلبشان است. با این حال، چون حظّی از حضراتِ کاف (ع) بردهاند، در تعیّنِ این شیء، متوقف نمیشوند. بلکه به لُبّ و لاتعیّنیِ این شیء راه یافته و کفایت در این شیء بخصوص برایشان حاصل میشود.
➋⇩ گروهی که کفایت را در فراگیری و جامعیّتِ اشیاء درک میکنند (کفایتِ توحیدی - «لا هو إلّا هو»یی):➣●•
💢چنین افرادی، دامنۀ کفایتشان وسیع تر است. اینطور که کلّ اشیاء و امور را فرا میگیرد. ممکن است الان مثلاً آب طلب نکنند و آب، شیء مطلوب الان ایشان نباشد، امّا چون به لاتعیّنیِ تمام اشیاء راه یافتند و حظّ عمیقتری از حضراتِ کاف(ع) دارند؛ کفایت از همۀ اشیاء دارند. پس هر گاه هر چه از جمله آب (به عنوانِ مثال) را طلب کنند، به کفایتی که درک کردهاند، نزدشان حاضر مییابند (و نه اینکه آب، نزدشان حاضر میشود).
➌⇩ گروهی که کفایت را در منشئ بودن و ایجاد کنندگی درک میکنند (کفایتِ اطلاقی):➣●•
💢این افراد فراتر از این که کفایت را در مورد یا موارد خاصّ دنبال کنند، نفس کفایت و کاف را درک میکنند. که کاف، منشئ بودنِ «کُن»وجودی است. و هر موجود و مطلوبی، به کافِ «کُن»، موجود است.
بنابراین؛ این افراد، مطلوب را انشاء میکنند.
🍃الحمد للّه الکافی.
#کفایت
#کافی
#کاف
#لطیفه_کفایت
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil