🔳
🔥 نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
🔹نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حُبّ الله نارٌ ».
🔸نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
🔹 الله = «لا هو الا هو» = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبِّ «لا هو الا هو»
🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله وجود دارد، و حبّ به او، بعد از وجود داشتنِ «الله» است.
🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
«حبّ الله»؛ اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ «حبّ» متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ «بغض». بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق؛ جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ «هــو»ی غیب الغیوب را منصهٔ مظلومیّت، نمایان ساخت.
🔲 تمامِ «#هو»ی غیب، در «#آه »ِ شهود، متجلّی است.
«#آه » همان «#هو»ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع):
◾️『 الْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ وَ الْوَاوُ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ ؛📚التوحيد للصدوق،ص۸۸ 』◾️
[در سیر سالک] هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
در اسم عَلَمِ «هو»؛ اگر واو ِجلال، در ابتدا آمد و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
«هو»قوسِ صعود است و «آه» قوسِ نزول.
«هو»ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به «آه»ِ قوسِ نزول، رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «ا» و «ه» میباشد.
«ا»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
🔲 «آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نمانده. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
🔲 «#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
📌 #مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
📌 دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
📌 #مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه 👈🏻 خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز
او خورد زمین و من بُریدم آن روز
از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز
با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز 💧
🍂 وامصیبتاه!
یا زهرا سلام الله علیها 💧
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تمام تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الأشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
🔔 #موجد_اطلاقی_واجب
#آه
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🔥 نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
🔹نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حُبّ الله نارٌ ».
🔸نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
🔹 الله = «لا هو الا هو» = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبِّ «لا هو الا هو»
🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله وجود دارد، و حبّ به او، بعد از وجود داشتنِ «الله» است.
🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
«حبّ الله»؛ اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ «حبّ» متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ «بغض». بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق؛ جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ «هــو»ی غیب الغیوب را منصهٔ مظلومیّت، نمایان ساخت.
🔲 تمامِ «#هو»ی غیب، در «#آه »ِ شهود، متجلّی است.
«#آه » همان «#هو»ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع):
◾️『 الْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ وَ الْوَاوُ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ ؛📚التوحيد للصدوق،ص۸۸ 』◾️
[در سیر سالک] هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
در اسم عَلَمِ «هو»؛ اگر واو ِجلال، در ابتدا آمد و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
«هو»قوسِ صعود است و «آه» قوسِ نزول.
«هو»ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به «آه»ِ قوسِ نزول، رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «ا» و «ه» میباشد.
«ا»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
🔲 «آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نمانده. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
🔲 «#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
📌 #مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
📌 دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
📌 #مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه 👈🏻 خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز
او خورد زمین و من بُریدم آن روز
از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز
با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز 💧
🍂 وامصیبتاه!
یا زهرا سلام الله علیها 💧
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تمام تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الأشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
🔔 #موجد_اطلاقی_واجب
#آه
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
◾️
🔰 به تحلیلی مختصر، اشاره میشود:
✿#رضا ؛ صفت علیاء و هویّتِ ذاتِ لاإشارۀ باریتعالی.
✿#هو ؛ اسمِ عَلَم برای ذات و نفس باریتعالی و اشاره به مقام خفا و خلوت ذات.
✿#قعده ؛ مقام و مکانتِ #فنای_مطلقه در نفس باریتعالی.
✿#ذی_القعده ؛ جلوۀ استیلا و تفوّق مطلقۀ حضرت رضا(ع) و انشاءِ قعدة.
✿#یازده ؛ عدد ابجد «هو».
✿یازدهم ماه ذی القعده؛ روز ظهور و میلادِ ظاهریِ هویّتِ ذات (هویّتِ «هو») حضرت امام رضا علیه السلام.
🍃 و امّا بعد…
نفس حضرت باریتعالی، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند:
◣『أَفْضَلُ الْجُودِ بَذْلُ الْمَوْجُودِ.』◥
برترین بخشش، بذل کردنِ تمامِ موجودی است.
📚غرر الحكم و درر الكلم، ص۱۹۴
❖ الف و لامِ «الْمَوْجُودِ»، الف و لامِ استغراق است. پس؛ «الْمَوْجُودِ» یعنی؛ هر آن چه که موجود هست.
💠 جود و بخششِ در عالَم حدّ، عطا و بخشش در مراتبِ بعد از «نفسِ عطا کننده» و «نفس دریافت کنندۀ عطا» و «نفسِ آنچه عطا شده» و نیز «نفسِ خالصۀ عطا» است.
همۀ این نفوس؛
⦿اوّلاً موجود هستند و بعد، امرِ عطا کردن و دریافت عطا، محقّق میشود.
⦿ثانیاً حقیقتا مالکِ حتّی نفس خود هم نیستند چه برسد به مالکیّت بر آنچه که عطا میکنند و یا دریافت میکنند.
⦿ثالثاً آنچه که عطا میشود، بعد از موجود بودنِ نفوسِ چهارگانهای که نام برده شد، در مرتبۀ نازلهای انجام میشود.
⏎◈ بنابراین؛
جود و بخشندگی در عالَم حدود، جود و بخشش حدّی است که حقیقتاً جود و بخشش نیست امّا وقتی حقیقی و مورد توجّه است که عطاکننده، اقبال به نفس مطلقه الهی داشته باشد یعنی ولایت ائمه اطهار(ع) را پذیرفته باشد و إلّا #حاتم_طایی هم که باشد وُ شُهره و ضرب المثَلِ #بخشندگی ؛ ولی چون کافر به آل الله(ع) است، نجات نمییابد و اهل جنّت نخواهد بود.
🍃 امّا...
امّا جود و بخشش باریتعالی آن است که؛
1. خودِ «وجود» را وجود میبخشد یعنی به جود و عطایش، «وجود» را «وجود» میکند و به مَنَصۀ «موجود» بودن میرساند و حیاتِ نفس باریتعالی و تمام اسماء الهی است.
2. چون جود مطلقه است، و اطلاقش حقیقی است یعنی #مطلق_علی_الإطلاق است؛ فاطِر و منشئ نفوسِ موجودات است و موجودات را انشاء و ایجاد میکند و مجال مطلق میبخشد.
در حالی است که؛
❖ اوّلاً: «وجود»، خودیّت و نفسِ باریتعالی است و ائمه اطهار(ع) [که «نفس الله تعالی» هستند] شخصِ «الوجود» و بلکه «مبدأ الوجود»، یعنی عَیْن و چشمۀ جوشان «وجود» هستند که میفرمایند:
➊🔻『نَحْنُ عَيْنُ الوُجوُد』🔺
مائیم عینیّت و نیز چشمهی جوشان وجود
📚مشارق أنوار اليقين في أسرار أميرالمؤمنين ع، ص۷۶
➋ 🔻『مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُهُ』🔺
[ائمۀ اطهار(ع)] مبدأ و غایت «وجود» هستند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۲۵،ص۱۷۴
❖ ثانیاً: حضراتِ وجودِ مطلق(ع)؛ شخصِ «مشیّة الله» بوده (『قُدْرَةُ الرَّبِّ وَ مَشِيَّــتُهُ』؛ 📚بحار الأنوار،ط - بيروت،ج۲۵،ص۱۷۴) پس هر امری و بلکه هر تحقّق و موجودیّتی، فقط و فقط به ائمه اطهار(ع)، برقرار و محقّق است که؛
🔹『بِکمْ فَتَحَ الله وَ بِکمْ يَخْتِمُ』🔹
خداوند [به طور مطلق ] هر امر و تحقّقی را به شما حضراتِ آلالله(ع) آغاز میکند و هر امر و تحقّقی را به شما خاتمه میدهد.
(زیارت جامعۀ کبیره؛ 📚 من لا يحضره الفقيه، ج۲،ص۶۱۵)
❖ ثالثاً: موجودات در هر مرتبهای از مراتب، حدوثاً و بقائاً، به قوامِ مطلقۀ الهی یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع)، محقّق هستند (ر.ک: به شرحِ قیّومیّت ولیّ الله؏ در #کانال_معرفة_الحق 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/75).
🔰 الغرض؛
◈ ذات و نفس باریتعالی،
◈ که رضا و اطلاق و لاتعیّنی، هویّت اوست،
◈ از خلوَتِ «کنز مخفی» (#مقام_خلوت_نوری)،
◈ به 👈🏻 جودِ مطلق،
◈ آنچنان در اطلاق و تامیّتِ خود، محقّق است که در خلوَتِ ذات نمانده، بلکه بر مقام کثرت، متجلّی گشته (#مقام_کثرت_نوری و اسماء الهی)،
◈ و انشاء نفوس عالَم و موجودات را مینماید (کثرات).
⏎◈ آن جود مطلق است که سرّ رضاست(ع)، و به نصّ روایات ◣『قُطْبُ الْوُجُودِ وَ سَمَاءُ الْجُودِ وَ شَرَفُ الْمَوْجُود』◥ است (📚حدیث طارق بن شهاب؛ بحارالأنوار، ط - بيروت، ج ۲۵، ص۱۷۰)؛
💠حضرت امام محمّد بن تقی جواد الأئمه(علیهم السلام) میباشند. 💠
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◾️
🔰 به تحلیلی مختصر، اشاره میشود:
✿#رضا ؛ صفت علیاء و هویّتِ ذاتِ لاإشارۀ باریتعالی.
✿#هو ؛ اسمِ عَلَم برای ذات و نفس باریتعالی و اشاره به مقام خفا و خلوت ذات.
✿#قعده ؛ مقام و مکانتِ #فنای_مطلقه در نفس باریتعالی.
✿#ذی_القعده ؛ جلوۀ استیلا و تفوّق مطلقۀ حضرت رضا(ع) و انشاءِ قعدة.
✿#یازده ؛ عدد ابجد «هو».
✿یازدهم ماه ذی القعده؛ روز ظهور و میلادِ ظاهریِ هویّتِ ذات (هویّتِ «هو») حضرت امام رضا علیه السلام.
🍃 و امّا بعد…
نفس حضرت باریتعالی، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند:
◣『أَفْضَلُ الْجُودِ بَذْلُ الْمَوْجُودِ.』◥
برترین بخشش، بذل کردنِ تمامِ موجودی است.
📚غرر الحكم و درر الكلم، ص۱۹۴
❖ الف و لامِ «الْمَوْجُودِ»، الف و لامِ استغراق است. پس؛ «الْمَوْجُودِ» یعنی؛ هر آن چه که موجود هست.
💠 جود و بخششِ در عالَم حدّ، عطا و بخشش در مراتبِ بعد از «نفسِ عطا کننده» و «نفس دریافت کنندۀ عطا» و «نفسِ آنچه عطا شده» و نیز «نفسِ خالصۀ عطا» است.
همۀ این نفوس؛
⦿اوّلاً موجود هستند و بعد، امرِ عطا کردن و دریافت عطا، محقّق میشود.
⦿ثانیاً حقیقتا مالکِ حتّی نفس خود هم نیستند چه برسد به مالکیّت بر آنچه که عطا میکنند و یا دریافت میکنند.
⦿ثالثاً آنچه که عطا میشود، بعد از موجود بودنِ نفوسِ چهارگانهای که نام برده شد، در مرتبۀ نازلهای انجام میشود.
⏎◈ بنابراین؛
جود و بخشندگی در عالَم حدود، جود و بخشش حدّی است که حقیقتاً جود و بخشش نیست امّا وقتی حقیقی و مورد توجّه است که عطاکننده، اقبال به نفس مطلقه الهی داشته باشد یعنی ولایت ائمه اطهار(ع) را پذیرفته باشد و إلّا #حاتم_طایی هم که باشد وُ شُهره و ضرب المثَلِ #بخشندگی ؛ ولی چون کافر به آل الله(ع) است، نجات نمییابد و اهل جنّت نخواهد بود.
🍃 امّا...
امّا جود و بخشش باریتعالی آن است که؛
1. خودِ «وجود» را وجود میبخشد یعنی به جود و عطایش، «وجود» را «وجود» میکند و به مَنَصۀ «موجود» بودن میرساند و حیاتِ نفس باریتعالی و تمام اسماء الهی است.
2. چون جود مطلقه است، و اطلاقش حقیقی است یعنی #مطلق_علی_الإطلاق است؛ فاطِر و منشئ نفوسِ موجودات است و موجودات را انشاء و ایجاد میکند و مجال مطلق میبخشد.
در حالی است که؛
❖ اوّلاً: «وجود»، خودیّت و نفسِ باریتعالی است و ائمه اطهار(ع) [که «نفس الله تعالی» هستند] شخصِ «الوجود» و بلکه «مبدأ الوجود»، یعنی عَیْن و چشمۀ جوشان «وجود» هستند که میفرمایند:
➊🔻『نَحْنُ عَيْنُ الوُجوُد』🔺
مائیم عینیّت و نیز چشمهی جوشان وجود
📚مشارق أنوار اليقين في أسرار أميرالمؤمنين ع، ص۷۶
➋ 🔻『مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُهُ』🔺
[ائمۀ اطهار(ع)] مبدأ و غایت «وجود» هستند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۲۵،ص۱۷۴
❖ ثانیاً: حضراتِ وجودِ مطلق(ع)؛ شخصِ «مشیّة الله» بوده (『قُدْرَةُ الرَّبِّ وَ مَشِيَّــتُهُ』؛ 📚بحار الأنوار،ط - بيروت،ج۲۵،ص۱۷۴) پس هر امری و بلکه هر تحقّق و موجودیّتی، فقط و فقط به ائمه اطهار(ع)، برقرار و محقّق است که؛
🔹『بِکمْ فَتَحَ الله وَ بِکمْ يَخْتِمُ』🔹
خداوند [به طور مطلق ] هر امر و تحقّقی را به شما حضراتِ آلالله(ع) آغاز میکند و هر امر و تحقّقی را به شما خاتمه میدهد.
(زیارت جامعۀ کبیره؛ 📚 من لا يحضره الفقيه، ج۲،ص۶۱۵)
❖ ثالثاً: موجودات در هر مرتبهای از مراتب، حدوثاً و بقائاً، به قوامِ مطلقۀ الهی یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع)، محقّق هستند (ر.ک: به شرحِ قیّومیّت ولیّ الله؏ در #کانال_معرفة_الحق 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/75).
🔰 الغرض؛
◈ ذات و نفس باریتعالی،
◈ که رضا و اطلاق و لاتعیّنی، هویّت اوست،
◈ از خلوَتِ «کنز مخفی» (#مقام_خلوت_نوری)،
◈ به 👈🏻 جودِ مطلق،
◈ آنچنان در اطلاق و تامیّتِ خود، محقّق است که در خلوَتِ ذات نمانده، بلکه بر مقام کثرت، متجلّی گشته (#مقام_کثرت_نوری و اسماء الهی)،
◈ و انشاء نفوس عالَم و موجودات را مینماید (کثرات).
⏎◈ آن جود مطلق است که سرّ رضاست(ع)، و به نصّ روایات ◣『قُطْبُ الْوُجُودِ وَ سَمَاءُ الْجُودِ وَ شَرَفُ الْمَوْجُود』◥ است (📚حدیث طارق بن شهاب؛ بحارالأنوار، ط - بيروت، ج ۲۵، ص۱۷۰)؛
💠حضرت امام محمّد بن تقی جواد الأئمه(علیهم السلام) میباشند. 💠
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◾️