اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
907 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
🔹

🍃۞ حضرت موسیٰ علیه‌السّلام وقتی به #کوه_طور رسید، از مقاماتِ «دعا» و «ندا» عبور فرموده و آنچنان قربی را ترسیم نموده‌اند که متکلّم در مخاطَب متجلّی گشت و وحدتِ مخاطِب (گوینده) و مخاطَب (شنونده)، ترسیم و «کلیم الله» جلوه‌گر شد.

🔅۞ جلوه‌ای از این حقیقت را در حدیثِ «#قرب_نوافل» می‌خوانیم که عبد؛ با انجام #نوافل، آنچنان «قربی» به خدا پیدا می‌کند که دیگر خودش در میان نیست، بلکه خداوند؛ سمع و بصر و دست و زبانش می‌شود:

🔻【 كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ
وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ
وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ
وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا】🔺

منِ خداوندم گوشِ او که با آن می‌شنود
و چشمِ او که با آن می‌بیند
و زبانِ او که با آن سخن می‌گوید
و دستِ او که با آن می‌گیرد.

📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۲، ص۳۵۲


در عشق اگر زبانِ تو با دل یکی شود
راه تو را هزار و دو منزل یکی شود
یک اصل حاصل آید و آن اصل، نامِ او
روزی که اصل و فرعِ مسائل یکی شود
زین «لا» و «لم» به عالَمِ توحید، راهْ تو ...
... وقتی بَری، که سامِع و قائل یکی شود


🔅۞ نجوا؛ مقام مقرّبینِ درگاهِ الهی است که فانی در حقّﷻ می‌باشند. که دیگر آنها نیستند و بلکه خداوند است که خود، قائل است و خود، سامع است. خودش می‌گوید و خودش، خودش را می‌شنود.

🔅۞ نجوا؛ ظهورِ قیّومیّت مطلقه در قیّومیّت معیّه است و آیۀ نجوا (سورۀ مجادله آیۀ ۷) بیانگرِ این حقیقت است.

(برای مطالعۀ #قیومیت_معیه
رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil3/75)


توضیح بیشتر:
«کلیم» صفت مشبّهه است. و صفتِ مشبّهه؛ ثبوت را می‌رساند و اسم فاعل و اسم مفعول را فرا می‌گیرد. پس هم فاعل است و هم مفعول. یعنی؛ هم متکلّم است و هم مخاطب.
«کلیم الله» بودنِ حضرت موسیٰ علیه‌السّلام، ظهور و جلوۀ حضرات آل‌الله علیهم‌السّلام است و اشاراتش در مقالۀ «زندانی برای رهایی!» گذشت و دوستان عزیز می‌توانند رجوع بفرمایند.

(رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/72)


☀️۞ نجوا؛ که مقامِ «کلیم الله» شدن است؛ ظهورِ #مقام_قرب است.

🔔 تذکّر:
انبیاء الهی (علیهم‌السّلام) به نبیّ بودنشان، سیر استکمالیِ حدّی ندارند. بلکه به قدمهایشان در ارضِ تعیّنات، مراتب و مقامات را ترسیم کرده، و متجلّی می‌سازند.


❄️ خداوند تا پیش از تقرّب حضرت موسیٰ (؏)، به 《نــدا》، ایشان را خواند.
و در قربِ وحدت و یگانگی، به 《نجــوا》، با «کلیم الله» (؏) سخن فرمود:

💎【 وَ «نــادَيْنــاهُ» مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ
وَ «قَــــرَّبْنـــاهُ نَـجـــيًّــــا»】💎

◈ و از جانبِ راستِ طور، او را «نـــدا» داديم
◈ و «نجوا» کُـنان نزديكش ساختيم.

📘 سورۀ حضرت مریم سلام‌الله‌علیها، آیۀ ۵۲


♦️ طبق احادیثِ این آیه؛
«طورِ أیمَن»؛ جلوۀ مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ علیه‌السّلام در کربلایِ مُعلّایِ حُسینی علیه‌السّلام است.
📚 تفسیر برهان، ج۴، ص۲۶۵

〽️֎ بنابراین، قربِ مقرّبین؛
❂☜در کربلای مُعَلّیٰ ظاهر می‌شود.


🍃۞ #مناجات_شعبانیه، اکسیر قرب است.
و درکِ باطنی و لذّت و حظّ از آن، اذن دخولِ #فهم است.


۞ چنان که در اذن دخول مشاهد مشرّفۀ حضرات آل‌الله علیهم‌السّلام می‌خوانیم:

💠〖 وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ «مُنَاجَاتِهِم»〗💠

[خدایا!]
بابِ فهم مرا به لذّتِ مناجاتِ حضرات آل‌الله علیهم‌السّلام باز کردی.

📚 المزار الكبير، لابن المشهدي، ص۵۵




«الْحَمْدُ للهِ الَّذِي حَمِدَ نَفْسَهُ وَ اسْتَحْمَدَ إِلَیٰ خَلْقِهِ»

📚الدروع الواقية، سیّد بن طاووس (ره)، ص۱۸۷


الحمد لله ربّ العالمین.



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#لطیفه_مناجات_شعبانیه
#اکسیر_قرب
#اذن_دخول_فهم


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

🎲 مناجات‌ شعبانیه؛
༺ از اکسیر قرب، تا صهبای نظر! ༻



🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/114
┅─┅─═✾🗞✾═─┅─┅


🗣#ندا》؛ خواندنِ منادا با صدای بلند است که هنوز نحو دوئیت برقرار است.
ولی ...
🔅#نجوا》؛ صحبت در سرّ و #مقام_قرب است. که نحوِ دوئیّت برچیده می‌شود و محبّ در وحدتِ با محبوب، هم‌کلام می‌گردد.


۞ در بین انبیاءِ الهی (علیهم‌ السّلام)؛

🔸حضرت موسیٰ (علیه السّلام)؛ مأمور به #شریعت می‌باشند.
🔹و حضرت عیسیٰ (علیه السّلام)؛ مأمور به #طریقت می‌باشند.


💠 حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

🔸كانَ أخى مُوسى‌ عَيْنُهُ الْيُمْنى‌ عَمْياء
🔹و أخى عيسى‌ عَيْنُهُ الْيُسْرى‌ عَمْياء
💠 و أنَا ذُو العَيْنَيْنِ


چشم راست برادرم موسیٰ (؏)
و چشم چپ برادرم عيسیٰ (؏) نابينا بود،
در حالى كه من صاحبِ دو چشم بينا هستم‏.

📚 تفسير بيان السعادة، ج‏۴، ص۹۹


🍃۞ توضیح اینکه؛
حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین، رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)؛
❂☜ولیُّ اللهِ مطلقِ الهی بوده، و وجودشان جامعِ #حقیقت و #طریقت و #شریعت می‌باشد، چنان که می‌فرمایند:

🔻【 ◉ الشَّرِيعَةُ أَقْوَالِي‏
◉ وَ الطَّرِيقَةُ افعَالِي
◉ وَ الْحَقِيقَةُ أَحْوَالِي
🔺

◈ شریعت، سخن‌های من است
◈ و طریقت، افعال من است
◈ و حقیقت، احوال من است.

📚 عوالي اللئالي، ج‏۴، ص۱۲۴


〽️ #کوه_طور ، مَطْلَعِ حقایقی به وجود نازنین حضرت موسیٰ (علیه السّلام) است.

☘️ در این مکانِ شریف؛

🔻◉ پرده از نبوّت حضرت موسیٰ (؏) برداشته شد.
🔻#کلیم_الله با حضرت حقّﷻ در نقطۀ قربِ نجوا، هم کلام شد.
🔻◉ و #کتاب_تورات که محتوی احکام است (شریعت) در ظرف چهل روز (کلِّ ماه ذی القعده و دهۀ اوّل ماه ذی الحجّه) به حضرت موسیٰ (؏) نازل شد.

حضرت مولی امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) می‌فرمایند:

♦️ «أَنَا الطُّور»♦️

📚الفضائل - لابن شاذان القمي، ص۸۱
📚مشارق الأنوار، ص۲۶۹

🔔 دقائق و لطائفی در خصوص #طور و #تطور_موسوی در همین کانال روزی شد، که إن شاء الله برای نفوسِ تشنۀ معرفت، گوارا است.
برای رجوعِ راحت‌تر به آن مقاله، بر روی این لینک کلیک بفرمایید ❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/18


🔘 بنی اسرائیل برای قبولِ سخنان حضرت موسیٰ (؏) تقاضای شنیدنِ مکالمات خدا با حضرت موسیٰ (؏) را کردند. و چون هفتاد تن از ایشان همراهِ نبیّ خدا (؏) شدند و در کوه طور رفته و صدای حقّ را شنیدند، وعدۀ خویش را منکر شده، و تقاضایِ دیدار حقّﷻ را کردند و عرضه داشتند:
خدایت را آشکارا به ما نشان بده، وگرنه گواهی به همْ‌کلامیِ تو با حقّﷻ نمی‌دهیم!

(【 وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً📗 سورۀ بقره، آیۀ ۵۵)


۞ پس آنگاه حضرت موسیٰ (؏) از حضرت حقّﷻ خواست🔻رَبِّ أَرِني‏ أَنْظُرْ إِلَيْك‏🔺( بار الها! خود را به من بنماى كه تو را بنگرم‏، 📗 سورۀ اعراف، آیۀ ۱۴۳).

۞ و حضرت حقّﷻ فرمود:

🔻 لَنْ تَراني‏
وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ
فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَراني‏
🔺

هرگز مرا نخواهى ديد،
و ليكن به اين كوه بنگر،
پس اگر در جايش برقرار ماند، مرا خواهى ديد.

📗سورۀ اعراف، آیۀ ۱۴۳


🔔 برای #رؤیت_حق_تعالی مطالبی به لطف خدا، در بیانْ روزی شد و بعضی از خوانندگان و همراهان مطالعه فرمودند. ان شاء الله در همین کانال برای عزیزانی که طالبِ این مطلب هستند، اشاراتی خواهم نوشت.

🍃۞ اجمالاً اشاره می‌شود که؛
❂☜ رؤیت حقّﷻ، دقیقاً و عیناً و شخصاً به رؤیتِ حضرات آل‌الله علیهم السّلام است.
چنان که حضرت خاتم الانبیاء (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

☀️ «مَنْ رَآنِى فَقَدْ رَأَى الحقّ» ☀️
هر کس مرا رؤیت کند، قطعاً حقّﷻ را رؤیت کرده است.

📚روضة المتّقين، ط - القديمة، ج۵، ص۴۸۰



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹

حال دقّت شود که حضرت حقّﷻ می‌فرماید:

✴️ 🔻 لَنْ تَراني‏🔺؛

۞ که به معنای #مقام_جمع یا همان #مقام_خلوت یا همان #مقام_لااشاره حقّﷻ است.
و راه پیدا کردن به آن؛ جز به مقامِ اطلاق و وجودِ جمع‌الجمعیِ حضرات آل‌الله (؏) ممکن نیست.

۞ و این عدمِ امکان، از کوتاهی و قصور ما نیست. بلکه خودِ حقیقتِ حقّﷻ چنین است که هرجا به اشاره بیاید (حتّی برای خودش، یعنی در #تجلی_ذات_بر_ذات)، به نفْسِ و حجّت و وجه خویش، یعنی حضرات آل‌الله (؏) به اشاره می‌آید.

⇐ بنابراین؛ سخن در『 لَنْ تَراني‏』تمام نشد، و نفیِ حدّیِ #رؤیت صورت نگرفت، بلکه متصّلاً و ممدوداً در ادامه می‌فرماید:

🔻وَ لكِنِ انْظُرْ إلَى الجَبَل🔺؛


۞ #جبل، جبلّت و استواریِ «صنع الله» است. و در روایت، به صراحت بیان شد که کوه طور، حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (؏) هستند.

👁‍🗨 بنابراین #رؤیت در #جلال، به نظر در مقامِ جمعُ الجمعی، و اقبالِ وجودی به مطلقِ علی الإطلاق بودنِ حضرات آل‌الله (؏) صورت می‌گیرد و در #قیامت نیز چنین است.

🍃۞ و امّا، نظر به حضراتِ وجه‌الله (؏) که رؤیت تامّ و تمامِ حقّﷻ بوده، و دیدنِ شخصِ شخیصِ حقّﷻ است، هرگز به حدّ و تعیّنِ هیچ جلوه‌ای نمی‌ماند. بلکه این رؤیت؛
❂☜ فـرقْ افکن است وُ دوئیّت را بَر می‌چیند.
پس بلافاصله حقّﷻ فرمود:

✴️فَإنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَراني✴️

پس اگر [کوه طور] در جايش برقرار ماند،
مرا خواهى ديد.

تجلّی بر #کوه؛
❂☜ عَلَی الإطلاق بودن حقّﷻ را می‌رساند.
🍃 و مستقرّ نبودنِ کوه در جای خودش؛
❂☜اطلاق و در قید نگنجیِ حقّﷻ را می‌رساند.

۞ بنابراین؛

✳️ فَلَمّا تَجَلّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا
وَ خَرَّ مُوسى‏ صَعِقاً
✳️

سپس همين که پروردگارِ او بر كوه تجلّى كرد،
آن را متلاشى ساخت‏
و موسیٰ (؏) بيهوش افتاد.

۞ در آیات دیگر، می‌فرمایند که این تجلّی؛ «#الصاعقه» بوده است (🔻فَأخَذَتْكُمُ «الصّاعِقَةُ» وَ أنْتُمْ تَنْظُرُون】‏🔺؛ سورۀ بقره، آیۀ ۵۵).

⚡️«الصَّاعِقَةُ»؛ معرفه است، یعنی یک صاعقۀ خاصّ. که در احادیث، تأویلِ آن را می‌فرمایند:
❂☜ «الموت‏»
📚البرهان في تفسير القرآن، ج‏۱، ص۲۲۲

و نیز می‌فرمایند:
❂☜ «معاينة» بوده است.
📚البرهان في تفسير القرآن، ج‏۱، ص۲۱۹


🔲 «#موت» و «#معاینه»؛ در یک نقطه است.
بدین معنا که؛
❂☜ هر کس موتش برسد، دقیقاً در نقطۀ «#موت»، حجّت و وجه و ولیِّ خدا (؏) را رؤیت کرده، چنان که حضرت وجه الله، حجّة الله، عینُ الله الناظره، مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (؏) می‌فرمایند:

🔻مَنْ يَمُتْ يَرَنِي🔺

هر کس بمیرد (یعنی موتش برسد نه فوتَش)،
مرا رؤیت می‌کند.
(🔔این مضمون به أنحاء مختلف در مجموعه‌ای از احادیث آمده است.)
📚 الأمالي، للمفيد، ص۷

❂☜ و به عینِ شخصیِ رؤیت ولیِّ خدا (؏)، خدا را بعَینِهِ رؤیت کرده است.

💠 بنابراین، «صَعِق شدن»؛ نقطۀ مدهوشی از جلالِ رؤیتِ حقّﷻ در جمالِ حضراتِ آل‌الله (علیهم السّلام) است⚡️

🍃 إن شاء الله با جانت مستیِ این هبۀ خاصِّ الهی را درک کنی تا چکّۀ آخر این مقال، آن طور در مَحالّ نفسَت سُکنیٰ کند، که ترکش مُحال گردد.


۞ و امّا ...
بیان شد که ماه‌هایِ رجبُ المرجّب، شعبانُ المعظّم و رمضانُ المبارک؛ فشردۀ ایّامِ سلوک در حقیقت است.
و درکِ آنی از ساعاتِ آن؛ سعه‌ای در کارِ اهل دل است.

💫 سر بسته رمزی بیان می‌شود که؛
مناجات شعبانیّه؛
🔆☜ اکسیرِ قرب است.

☀️ اکسیری که حضرتِ سبعُ المثانی، الحجّةُ الربّاني، النّورُ الشَّعْشَعاني‏، مُحَقِّقُ الحقائِقِ الصّمَدانی، فیضُ الوجودِ الحقّاني، جوهر النفساني، حقیقةُ المَعاني؛ حضرتِ مَوْلَی المَوالي امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه افضل الصّلوات المصلّین) در عالَم، انشاء نموده و دلدادگان به حضرتشان را به نفَسِ الهیِ خویش در این نجوا سِیر می‌دهند و می‌فرمایند:


🔻【 ✺ إلهي!

هَبْ لِي كَمالَ الاِنْقِطاعِ إلَيْكَ
وَ أنِرْ أبصارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إلَيْكَ‏
حَتّى تَخْرِقَ أبصارُ القُلُوبِ حُجُبَ النّور
فَتَصِلَ إلى مَعْدِنِ العَظَمَةِ
وَ تَصِيرَ أرواحُنا مُعَلّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ‏

✺ إلهي!

وَ اجْعَلنِي مِمّنْ نادَيْتَهُ فَأجابَكَ
وَ لاَحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ
فَناجَيْتَهُ سِرّاً
وَ عَمِلَ لَكَ جَهْراً
】‏🔺

✺ الهی!

مرا انقطاع كامل به سوى خود عطا فرما‌.
و روشن ساز ديده‏هاى دل ما را به نورى كه به آن نور تو را مشاهده كند.
تا آنكه ديدۀ بصيرت ما حجاب‌هاى نور را بردَرَد
و به نور عظمت واصل گردد.
و جان‌هاى ما به مقام قدسِ عزّتت پيوندد.

✺ الهی!

مرا از آنان قرار ده كه چون او را ندا كنى، تو را اجابت مى‏كند.
و چون به او متوجّه شوى، از تجلّى جلال و عظمتت مدهوش مى‏گردد.
پس تو با او در سرّ، نجوا می‌کنى
و او به عيان به كارِ تو مشغول است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🔹

🍃۞ الغرض؛
معارف بایستی از ذاتِ حقّﷻ بررسی شود. چرا که همۀ دین، وَ بایدها و نبایدهای احکام - که امر به معروف و نهی از منکر است -؛ جلواتی از ذاتِ حقّﷻ است.
֎ بدین معنا که؛
❂☜ هر بایدی و نبایدی در شریعت؛ از شدّت نفی و اثباتِ ذاتِ واجب الوجود است.
که او‌ﷻ؛ 🔻 لا هــــو الّا هــــو🔺 است.

🍃۞ توضیح اینکه؛
👁‍🗨 دیدگاه ما نسبت به هر مطلبِ معرفتی، باید از شخصِ حقیقی عالم، تا آن مطلب باشد.
چرا که؛
❂☜«المَعْرِفَةُ صُنْعُ الله؛ 📚دعائم الإسلام، ج‏۱، ص۱۳». و #صنع_الهی؛ یک فعل مانند افعالِ سایرین نیست. بلکه ظهورِ فعلیّتِ محضۀ حقّﷻ است.
و از اینکه نقطۀ اتقان و استواریِ حقّﷻ است؛ اتقانِ هر شیئی است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔅『 صُنْعَ الله الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ء 』🔅
📘سورۀ نمل، آیۀ ۸۸

✳️ بنابراین؛
معرفت به هر امر، و هر حکمِ شریعت نیز؛ از معرفت به خودِ حقّﷻ باید باشد، چنان که می‌فرماید؛

◣〖بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْك‏〗◢
تو را به خودت شناختم و تو مرا بر خودت دلالت کردی و بسویِ خودت دعوت نمودی.

(📚 فرازی از دعای پر فیض ابوحمزه ثمالی)

🍃۞ آنان که معارف را صرفاً در #مقام_فرق (یعنی؛ #مقام_جلوت، #مقام_اشاره) نظر می‌کنند، در تفاوت‌ها و فرق‌ها گرفتار می‌شوند. و جمع‌بندیِ حقائق برایشان مشکل و مغلق خواهد بود.

👁‍🗨 امّا چنانچه به عنایات حقّﷻ، چشم بر جمالِ #شخص_حقیقی عالم باز شد، و توحید را از مبدأ تا انزال و تنزیل و [در کُلِّ] تجلّیات حقّﷻ نظر کردیم؛
❂☜ نظامِ جُمَلیِ عالم را جلوۀ حضرت أحدﷻ خواهیم دید و می‌یابیم که همۀ امور، ظلِّ ممدودِ این شاخص است. و مسائل، به اوﷻ، و در اوﷻ معنا می‌شود.

◎ چون بینش توحیدی تصحیح شد، و مشاهده شد که شخصِ حقیقی عالم، حضرتِ حقّ تعالی، عالَم و امور و شئون را فراگرفته؛
آنگاه معرفت به احکام از حضرتِ حقّ که 🔸لا هو الا هو🔸 است («اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو ؛ سورۀ بقره آیۀ ۲۵۵») حاصل میشود. ➷

⭕️پس چون این مطلب و حقیقت را یافتیم، دقّت کنیم:
🔺◉ هر #نهی، در شریعت؛ از شدّتِ نفیِ «لاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جلال حقّﷻ است که منشأ نهی از منکر می‌باشد. و نواهی الهی (اموری که نهی از انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جلال حقّﷻ است.

🔺◉ و هر #امر، در شریعت؛ از شدّتِ «الّاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جمال حقّ است که منشأ امر به معروف می‌باشد. و اوامر الهی (اموری که امر به انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جمالِ حقّﷻ است.


نکته :
همانطور که خداوند، مرکّب از اجزاء نبوده بلکه بسیط است؛ امرها و نهی‌های در شرع و احکام که ظهورِ 🔸لا هو الا هو🔸 است، یک حقیقتِ مطلقه است. و انفکاک و تباینِ «حدّی»، و جدایی بین اوامر و نواهی الهی وجود ندارد.

(مقاله‌ای با عنوان #حق_تعالی_احدی_المعنا_است در #کانال_معرفة_الحق نگاشته شد که إن شاء الله خوانندگان این مقالات، پیش‌نیازهایِ این مباحث را خوانده باشند.
رجوع شود به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/310)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹


🌗۞ سَحور (غذای در سحر)؛
֎⇦ وجهی به نور، و وجهی به ظلمت دارد.
از آنجایی که هر ظاهری؛ باطنی دارد، خوردنِ سحری نیز حکمت و باطنی دارد که شاید حکمتش این باشد که؛
❂☜ با خوردنِ سحری در بین فجرِ #کاذب و فجر #صادق، به صائم نشان داده می‌شود که:

🌑֎⇦ از جانبِ خودش؛ #معدوم است و ظلمت ...

🌕֎⇦ و از جانب علّتش - که حضرات آل‌الله علیهم السّلام هستند -، تجلّیِ واجبُ‌الوجود است.


🌗۞ پس در حدّ مختصر هم که شده است، خوردنِ سحری سفارش شده و مستحبّ است.
֎⇦ چرا که نفْسِ صائم، به خوردنِ سحری، می‌یابد که قوامش به حقّﷻ است نه به خودش.


🌖⇯֎ برای همین وقتی از حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) در مورد خوردن یا نخوردن سحری در ماه مبارک رمضان سؤال می‌شود، می‌فرمایند:

🌅 «فَإِنَّ الْفَضْلَ فِي السَّحُورِ
وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاء»
💧

✾ فضيلت در سحرى خوردن است،
گر چه، به جرعه‌ای از آب باشد .

📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۹۴


🌗۞ سحری که زمانش سحر است و بین فجر کاذب و فجر صادق قرار دارد؛
֎⇦ مقامِ جمع الجمعی است، که برزخِ بین ظلمت و نور می‌باشد.

🍃⇩֎ #مقام_جمع_الجمع؛
در تحلیل؛ دو مقام را جامع است و جمع می‌کند:

🔺◉ یکی #مقام_فرق که کثرتِ صِرف است.
🔺◉ و یکی #مقام_جمع که وحدتِ صِرف است.


🍃۞ تفاوت‌ها را دقّت کنیم:

🌑 کافری که منکرِ دین، و در نتیجه روزه است و صِرفاً در «خوردن» است؛
֎⇦ در فجرِ کاذب و ظلمت قرار دارد وُ در مقامِ «فرق»؛ باقی مانده است (یعنی در کثرات) و هرچه هست؛ فجر #کاذب است.
او گرچه تمام عمر را هم نخورد، به خاطِر کفرش، در مَناط و معیارِ خوردنِ صِرف است.

🔵 اهل کتاب که به دینِ کامل، یعنی؛ اسلام، لبّیک نگفته‌اند؛ روزۀ وصالِ بدونِ سحری می‌گیرند. یعنی؛ دو روز بدون افطار و سحر روزه هستند و نقص در سیر و سلوک دارند.
֎⇦ آنان صِرفاً در فجر صادق بوده و در مقام «جمعِ» حدّی مانده‌اند، که همان رُهبانیّتی است که اسلام از آن نهی می‌کند.

🌕 و امّا مسلمانان، آنان که شیعیانِ حضرات آل‌الله (علیهم‌ السّلام) هستند (اهل تسنّن، اهل خلاف و بدعتند و حقیقتاً مسلمان نیستند)؛
֎⇦ به مقام جمعُ الجمعیِ ولیُّ‌الله (؏)؛ لبّیک می‌گویند و اعتقادشان فرمایش حضرت خاتم الانبیاء (ص) است که می‌فرمایند:

💠〖لَا تَدَعْ أُمَّتِيَ السَّحُورَ
وَ لَوْ عَلَى حَشَفَةِ تَمْرٍ〗💠

✾ امّت من سحرى را وانمى‌گذارد،
اگر چه با خرماى خشكيده پوسيده‌اى باشد.

📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۳۵


🌗⇯֎ و این تفاوتِ امّت حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) با سایر اُمَم است، چنان که حضرت (ص) به آن اشاره می‌فرمایند:

🔻«أُكْلَةُ السَّحُورِ؛
فَرْقُ مَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ أَهْلِ الْمِلَل»🔺

✾ خوردن سحری؛
فرق بین ما و بینِ اهل ملّت‌ها است.

📚بحارالانوار، ج۹۳، ص۳۱۱


🌗۞ سحور؛ مقام جمعُ الجمعی است که مقام «فرقِ» فجر کاذب (که اشاره به عالمِ کثرات دارد) و مقام «جمعِ» فجر صادق (که اشاره به عالم وحدت دارد) را جامع است.
֎⇦ و استحبابِ آن و نهیِ از ترک آن؛ به خاطر این حقیقت و برکتی است که در سحور است.

🌗⇯֎ این است که کسانی که مقامِ جمعُ‌الجمعیِ حضراتِ آل‌الله (؏) در سحور را درک می‌کنند؛
֎⇦ صلواتِ خداوند که اتصال بر حضراتِ آل‌الله (؏) است، شامل حالشان می‌باشد.
چنان که حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

♦️ «تَسَحَّرُوا وَ لَوْ بِجُرَعِ الْمَاءِ
أَلَا صَلَوَاتُ اللهِ عَلَى❂☜ الْمُتَسَحِّرِين»
♦️

✾ سحری بخورید، ولو به جرعه‌ای از آب.
آگاه باشید که صلواتِ خداوند بر کسانی است که سحری می‌خورند.

📚مستدرك الوسائل، ج۷، ص۳۵۸







«اللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ
عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرّاءِ
حَمْداً يَصْعَدُ أَوَّلُهُ وَ لا يَفْنَى آخِرُهُ»

📚اقبال الاعمال ،ط - الحديثة، ج‏۲، ص۱۴۲




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_سحری




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.


🌿۞ #جزا را باید بشناسیم تا إن شاء الله لطیفۀ این فرمایشِ نورانی به جان بنشیند:

🍃֎ اگر جزا؛ حقیقی باشد، منفصل از عمل نیست، بلکه حقیقتِ عمل است.
در قیامت؛
֎⇦ جزای اعمال را نشان می‌دهند. یعنی؛ حقیقتِ اعمال را نشان می‌دهند که اگر إن شاء الله خَیر باشد، #نور است. و اگر العیاذ بالله شرّ باشد، #نار است.

֎⇯⇦ اعمال و تجسّمِ اعمال، جدای از شخص نیست، بلکه خودیّتِ شخص است. پس جزایش نیز، ظهورِ حقیقتِ عمل است.
❂☜برای همین هم نفسِ عامل (عمل کننده)، در گرویِ عملش است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔻【 كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَةٌ】🔺
✾ هر نفسی در گرویِ آن چیزی است که کسب کرده است.
📘 سورۀ مدثّر، آیۀ ۳۸


🍃֎⇯⇦ که اگر #عمل، و #عامل، دو مطلب جدایِ از هم باشند؛ معنا ندارد که عامل را برای آن عمل، عقاب کرده یا ثواب دهند.
بنابراین؛
🍃֎⇦ عمل، جانِ عامِل است و برخاسته از آن جان، در ظهورِ آمده است.


♻️ پس تا اینجای سخن؛
جزای یک عمل، نمی‌تواند کمتر از آن باشد که اگر چنین شد، جزای آن عمل، تمامْ نبوده و چیزی از جـــزا داده شده است.
بلکه اصحّ این است که گفته شود: اصلاً جزای آن عمل نبوده است که داده شده.

🔔‌ العیاذ بالله که خداوند پیمانۀ کوچک بریزد. هر چه هست، کریم است و جزایِ کریمانۀ او، تطوّرات و تجلیّاتِ کرم اوست ...


🍃🌕🌱 روزه، سراسر رؤیت و مشاهده است، چنان که حضرت خاتم الأنبیاء (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

🔻『 صومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَ أَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِه』🔺

✾ به رؤیت، روزه بگیرید و به رؤیت، افطار کنید.

📚 عوالي اللئالي، ج۲، ص۲۳۳


🌙۞ که این حقیقت، تا رؤیتِ ظاهر هم کشیده شده است و در دیدنِ هلال ماه و شفقِ خورشید، در بدو و ختمِ ماه مبارک رمضان؛ منظور است.


🍃۞ اما مطلب ما بر سر عرفانِ این قضیه است.
رؤیت و مشاهده در عالمِ نور مطرح است و کلام حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از شدّتِ «بود»، تا امرِ «صومُوا» و «أَفْطِرُوا» آمده است، یعنی؛

🌙⇯⇦ از اینکه «صیام»؛ رؤیت است و «افطار»؛ رؤیت است؛
❂☜ این حقیقت؛ تا امرِ به رؤیت در ظاهرترین مرحله - که دیدنِ هلال و شفق در طلوع و غروب است -، ممدود و کشیده شده است.


👁‍🗨 در رؤیت و مشاهده؛ شاهد و مشهود در #مقام_شهادت، یکی می‌شوند و از این رو؛
🍃֎⇦ صوم بر خلاف اعمالِ عبادی دیگر، تقسیم نمی‌شود، چرا که دوئیّتی در کار نیست.
در نتیجه حقّﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻«الصَّوْمُ لِـــي»🔺
روزه برای من است.
📚 الكافي، ج۴، ص۶۳


🍃֎⇯⇦ وچون تماماً این عمل (روزه) برای خداست، جزایش نیز غیر از خدا نیست، چرا که می‌فرمایند:

🔻『 مَن كانَ لله كانَ اللهُ لَه』🔺
✾ کسی که برای خدا بود، خدا برای اوست.
📚 بحار الأنوار، ج۷۹، ص۱۹۷


🔰 و در نتیجه حقّﷻ در همان حدیث قدسی می‌فرماید:

🍃【 الصَّوْمُ لِــــي وَ أَنَا أَجْزِي به】🍃

📚 مصباح الشريعة، ص۱۳۶


↲۞ در مرتبۀ پائین‌تری از معرفت؛
«اجزي»، فعل معنا می‌شود. و در نتیجه حدیث بدین معناست که؛
🍃֎⇦ من به این عمل (روزه) جزا می‌دهم.

❂☜ این درست است، ولی تمام نیست!

↲۞ امّا در مرتبۀ بالاتری از معرفت؛
«اجزيٰ»، فعل نیست، بلکه اسم مفعول است و خبر برای مبتدای «أنا».
بنابراین؛ «أنَا اجزيٰ بِه» اینگونه معنا می‌شود:
🍃֎⇦ من [خودم] جزای به این عمل (روزه) هستم.


🍃🌕⇦ خودِ خداوند؛ جزای صوم (روزه) است؛ به خاطرِ اینکه ❂☜ لقاء و مشاهدۀ او صورت گرفته است و دوئیّتی در کار نیست.
معبود است و جلوۀ خودش در عبدی که صائم است ...

֎⇯⇦ او جزای صوم است؛ یعنی؛ خالصۀ صوم بدون احتسابِ صائم (که چه کسی است) جلوۀ خداوند است.

🍃֎⇦ منتها چون صائم در انتساب به صوم، چیزی جز ظهورِ صوم نیست (یعنی صائم به روزه‌اش نشان داده می‌شود)؛ پس جزای صائم هم خداوند است.


🔰 و این مطلب اشاره‌ای است به حدیثی قدسی که حقّﷻ می‌فرماید:

🔅〖من طلبنی وَجَدَنی و مَن وَجَدَنی عَرَفَنی
و مَن عَرَفَنی أحَبَّنی و مَن أحَبَّنی عَشَقَنی
و مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ و مَن عَشَقتَهُ قَتَلتَهُ
و مَن قَتَلتَهُ فَعَلَیَّ َدیَتَهُ و مَن عَلَیّ َدیَتَهُ
و اَنا من قتلته دیَتُه و مَنْ علیَّ دیَتُه «فــأنـــا دیَـــتُـــهُ»〗
🔅

✾ آن کس که مرا طلب کند، من را می‌یابد
و آن کس که مرا یافت، من را می‌شناسد
و آن کس که مرا شناخت، من را دوست می‌دارد
و آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق می‌ورزد
و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم
و آن کس که من به او عشق ورزیدم، او را می‌کُشم
و آن کس را که من بکشم، خون‌بهای او بر من واجب است
و آن کس که خون‌بهایش بر من واجب شد؛
پس خودِ من خون‌بهای او می باشم.

📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ملّا محسن فیض کاشانی، ص۸۰



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻



◉⇯⇦ حضرت اباعبدالله‌الحسین سیّدالشّهداء (؏)؛ سرّ حضرت امیرالمؤمنین (؏) هستند. که سرّ مولیٰ (؏)، دقیقاً و عیناً و شخصاً سرّ خداست.


❒ حضرت سیّدالشّهداء (؏) از فریادِ بی شرمانۀ⦅بُغْضِاً لِأبیک⦆ دشمنانِ ملعون، به شهادت رسیدند.
[یعنی؛ به خاطرِ بغضی که به پدر گرامیشان داشتند، حضرت سیّدالشّهداء (علیه السّلام) را شهید کردند.]


🔴 ۞ حضرت امام حسین (؏)؛ «ثـــار الله» بوده و خونِ مطهرشان؛
🔻『 سَکَنَ في الخُلد』🔺است.
(زیارتنامۀ حضرت؏؛ 📚 الكافي، ج‏۴، ص۵۷۶)
و حقیقتِ ازلیّت و ابدیّتِ حقّ تعالیٰ می‌باشند ...


▪️ ملعونی سنگی به رأسِ مبارک حضرت سیّدالشّهدا (علیه السّلام) زد و «خون» مبارکِ ایشان جاری شد. حضرت (؏) دست زیر خون‌ها برده و به «محاسنِ» مبارک مالیدند.


🔔 دقّت کنیم که از ولیّ خدا (؏) صحبت می‌شود! که واحدِ اشارۀ به او، اشارۀ به خدایِ لا إشاره است.
⇩ پس دل بدهیم و دقّت را روانه کنیم:


#خون ولیّ خدا؛
֎⇦ بی‌قراری است وُ
مقامِ جلالِ حقّ تعالیٰ.
(#مقام_جمع_نوری)

◉ «#محاسن» ولیّ خدا؛
֎⇦ «حُسن» است و قرار و
مقامِ جمالِ حقّ تعالیٰ.
(#مقام_فرق_نوری)


↯ ❂☜ و اینکه حضرت (؏)، خون مطّهرشان را به محاسنِ مبارکشان می‌کشند، یعنی؛
֎⇦ جلال و جمال را به یک‌باره، در وجهِ مبارک نمایان می‌کنند. و یعنی؛
֎⇦ تمام صفات جلال و تمام صفاتِ جمال حقّ تعالیٰ در این وضو ساختنِ با خون، ظاهر می‌شود.


⇯֎ و این کار را فقط کسی می‌تواند انجام دهد که مافوقِ تعیّنِ جلال و تعیّنِ جمال باشد. کسی که حقیقتِ ذاتِ خدا بوده و آنچنان اطلاقی دارد که قیدِ جلال و قیدِ جمال را برمی‌دارد و هر دو را در وجهِ مبارک، نمایان می‌کند.


🍃۞ این حقیقت؛ جمع کردنِ مقامِ خلوتِ شاهد و مقامِ جلوتِ مشهود، در حضرتِ سیّدالشّهداء (علیه السّلام) است.


🔲⇯⇦ حضرت سیّدالشّهداء (علیه السّلام) که سرّ پدر گرامیشان هستند، «سیّدالشّهداء» بودن را در هنگامۀ ضربۀ آن ملعون در حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) نمایان می‌سازند و محاسنِ مبارکِ حضرتِ جانْ، مولیٰ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به خون مبارکِ ایشان خضاب می‌شود.


֎⇯⇦ «سرّ» مطلق، هر چقدر هم در آشکار شدن باشد؛ باز در کتمانِ سرّ بودن است.
یعنی؛ در تمام ظهور هم که بیاید، باز هم سرّ است و در خفاست و متلبّسِ به فاش شدنِ ظلمتی و حدّی نمی‌گردد.
که اگر متلبّس شود، - العیاذُ بالله - خودیّت خدا محدود به حدِّ ظلمتی شده است و - نستجیرُ بالله - اصلاً خدائی نخواهد بود.

❂☜ بنابراین؛ حضرت سیّدالشّهداء (؏) خون مبارک را به آسمان پرتاب می‌کردند و این حقیقت را ظاهر فرمودند که دستْ یازی به سرِّ الهی هرگز امکان ندارد و این حقیقت را نمایان ساختند که:

🔻【يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ
وَ يَأْبَى الله إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】 🔺

می‌خواهند نور خدا را با دهان‏هاى خود خاموش كنند!
ولى خداوند نمی‌گذارد تا اين كه نور خود را كامل كند ...
و هر چند كافران خوش ندارند.

📘سورۀ توبه، آیۀ ۳۲



دشمنت کُشت ولی نورِ تو خاموش نشد
آری آن جلوه که فانی نشود نورِ خداست




🔥«أَلَا لَعْنَةُ الله عَلَى الظَّالِمِينَ»🔥



#شهادت_مولی_امیرالمؤمنین_علی_علیه‌السلام
🏴 🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده





─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.



🌿۞ تا اینجای مطلب را ان شاء الله که با دل و جان آمده باشید.

🍃 امّا قدمی پیشتر برویم ...
مطلبی که از ابتدا، قصد بیانش بود؛
֎⇦ در موردِ #رجعت است.
که فرمود:
💎【 فصِيامُ ... سَبْعَةٍ إِذا «رَجَــعْـــتُمْ»】💎
📘 سورۀ بقره، آیۀ ۱۹۶


🍃֎⇯سالک بعد از سیر به سوی خداوندﷻ
و رسیدن به کمال؛
֎⇦ به سوی خَلْق، #رجعت می‌کند.

🍃۞ راجع به رجعت در روایات مختلف، مفصلاً بحث شده است و از جمله مطالبی است که پیچیدگی‌ها و اسرار عجیبی از آن در فرمایشات حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) بیان شده است.

🌿֎⇯⇦ بعد از ظهور حضرت بقیّة الله (عجّل الله تعالیٰ فرجه الشّریف) و حاکمیّت ایشان، رجعتِ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) آغاز می‌گردد.

🍃֎⇦ بدین معنا که وجود مبارکِ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام)؛ یکی پس از دیگری به حسبِ ظاهر، زمین را می‌شکافند و به دنیا بازگشته و حکومت می‌کنند.

🍃֎⇦ و در پیِ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام)؛
دو دستۀ دیگر نیز به دنیا رجعت پیدا می‌کنند:

✓➊ یکی مؤمنینِ خاصّ که ایمانِ محض دارند.
✓➋ و یکی مشرکین و کفّارِ خاصّ که کفرِ محض دارند.

🔰 چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻〖 إنَّ الرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ
لَا يَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً
أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضاً 〗🔺

✾ رجعت؛ عمومى نيست.
بلكه افراد خاصّى به دنيا برمی‌گردند،
كه يا مؤمنِ محض و يا مشرکِ محض باشند.

📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۵۳، ص۳۹


🍃֎⇯⇦ پس رجعت؛ مخصوصِ خواصّ است.
و قرآن می‌فرماید:

💎【 و حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ】💎

✾ و مردم شهرى كه آن را هلاک كرده‌ايم،
محال است بازگشتى داشته باشند.

📘 سورۀ انبیاء، آیۀ ۹۵


🍃֎⇦ در رجعت؛
عبدِ سالک - که اطمینان نفس یافته
و نفس مطمئنّه را درک کرده،
و به #مقام_رضا رسیده است -؛
در پیِ حقیقتِ نفسِ مطمئنّه
(یعنی؛ حضرات آل‌الله علیهم السّلام)؛
أمرِ به رجعت می‌شود، که قرآن می‌فرماید:

🔻【یا أيَّتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ
ارْجِعِى إِلىَ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً
فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى
وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ】🔺

✾ تو اى جانِ آرام يافتهٔ به اطمينان رسيده!
به سوى پروردگارت بازگرد ...
كه تو از او خشنود، و او از تو خشنود است.
پس به جمع بندگانم در آى،
و در بهشت من داخل شو.

📘 آیاتِ پایانیِ سورهٔ فجر


☀️۞ مقام رضای حضرت حقّﷻ، از مافوقِ علّت و معلول است، چنان که در دعایِ عرفه می‌خوانیم:

🔳『 إِلَهِي تَقَدَّسَ رِضَاكَ أَنْ تَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْك‏
فَكَيْفَ يَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّي‏ 』🔳

✾ بار الها! رضایِ تو آنچنان مقدّس است که از تو علّتی برای آن نیست،
پس چطور برای آن علّتی از جانب من باشد؟!


۞ رضایِ حقّﷻ که حتّی پیش‌تر از علّتی از جانبِ خداوندﷻ (در تعیّنِ خدائیّتِ خداوندﷻ)، بایستی به آن نظر شود؛
❂☜ به دستانِ مبارکِ حضرت راضیة المرضیّة صدّیقة الکبریٰ فاطمة الزّهرا (سلام الله علیها) است.
[فتأمَّلْ!]

🔰 چنان که حضرت خاتم الأنبیاء (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

🔸『 أنَّ اللهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ
وَ يَرْضَىٰ لِرِضَاهَا』🔸

✾ خداوند برای غضب فاطمه (س)، غضب می‌کند
و برای رضای ایشان (س)، راضی می‌شود.

📚 امالی صدوق، ص۳۸۴



♻️ تا اینجای مطلب را جمع‌بندی می‌کنم:

⇪◆ سالک به محبّت حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) در سیر إلی الله؛
🍃֎⇦ سه روزِ شاخص را روزه می‌گیرد (نوزده، بیست و یک، و بیست و سوّمِ ماه مبارک رمضان)، تا #افعال و #صفات و #ذاتش به توحید رسیده، و فانی در حقّﷻ شود.


⇪◆ و با این روزه‌ها، طیِّ طریقی صعودی، به سوی حقّﷻ داشته، و آنگاه که بیست و سوّمِ ماه مبارک، یعنی #لیلةالقدر را درک نمود؛
🍃֎⇦ به انزالِ قرآن به قلب ولیّ‌الله (علیه السّلام)، سیرِ #صعودی او کامل می‌شود.

[ 🔔☜ بیان شد که هر مرتبه «نزولِ» قرآن؛ موجبِ «صعودِ» سالک است. پس ظهورِ «نزولِ قرآن»؛ «صعودِ سالک» است.]


⇪◆ و الآن وقت رجعتِ اوست.
پس هفت روزِ دیگر روزه می‌گیرد. که این هفت روز؛
🍃֎⇦ صعودِ قرآن، و رجعتِ سالکِ است.
که در این هفت روز؛ سالک، هفت آسمان را به قصدِ سفر از حقّﷻ به خلق، طیّ می‌کند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.

༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ دوازدهم:
#عید_فطر؛ کمال اخلاص


┅─┅─═•🌙📖•═─┅─┅
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/196
┅─┅─═•🌙📖•═─┅─┅


🌿۞ بیان شد که؛
❖☜ «#رمضان» نام مبارکِ حقّﷻ است. و اسماء حقّﷻ؛ #توقیفی، و برخاسته از ذات است.

[برای شرحِ توقیفی بودنِ اسماء حقّﷻ لطفاً به این آدرس، مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/186]


🌙۞ ماه رمضان؛ اوّل سال است (🔻شهْرُ رَمَضَانَ‏ رَأْسُ‏ السَّنَة🔻؛📚 إقبال الأعمال، ج‏۱، ص۴). و رأس بودن و رئیس بودن و اوّلیّتِ آن؛ اوّلیّتِ حقیقی است (و نه عددی)، بدین معنا که؛
🍃֎⇦ ظهورِ «هو الاوّل» بودنِ حضرت رمضانﷻ است.

❖☜ بنابراین؛ اوّلیّت وُ باطن و فتراک همۀ سال، و همۀ ماه‌هایِ قمری؛ ماه مبارک رمضان است. و به عبارتی؛ ماه‌هایِ قمری، ظهور و بسطِ #ماه_رمضان می‌باشد وُ در حقیقت؛
🍃֎⇦ ماهِ مبارکِ رمضان؛ حکمِ اسمِ مستأثرِ سایر ماه‌هایِ قمری را دارد.

[اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذاتِ حقّﷻ، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّﷻ؛ ظهوراتِ اسم مستأثرند. برای اشاراتِ بیشتر، لطفا به این آدرس، مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil2/259]


🍃۞ ایّام و اعمالِ ماه رمضان، حقیقتی در وجود، و مسیرِ سلوکیِ عبد است.
❖☜ پس بررسیِ ماه رمضان و اعمالِ آن، نیازمند بینش عمیقِ معرفتی است.


🌙֎⇯⇦ الغرض؛ پایانِ ماه مبارک رمضان؛ نقطۀ آغازینِ #عید_فطر است.

🌿🔔 هر چند تمامِ لطائفی که روزی شد و بیان گشت، چیزکی از حقائق ماه مبارک رمضان بود؛ ولی تمام آن حرمت و بزرگی و سیر و اسرار را همراهِ جان داشته باش و به خواندنِ رشحه‌ای از لطائفِ عید سعید فطر؛ اهتمام بفرما.


°•✾🎀✾•°


🌿📜 دانستیم؛
❖☜ #روزه - که #امساک است -، «#اخلاص» است و بیان شد که می‌فرمایند؛🔻الصِّيَامُ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاص〗🔺 (روزه، ثـباتِ اخلاص است؛ 📚 علل الشّرائع، ج۱، ص۲۴۸).

❖☜ و بیان شد که #اخلاص؛ توحید است، چنان که می‌فرمایند؛ 🔹 لا إِلَهَ الّا الله وَ هِيَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاص〗🔹 (📚 التوحيد، للصدوق، ص۲۳۴).


🍃֎⇯⇦ [به لطف خدا] صائم به صیامش؛ مسیرِ #اخلاص را طیّ می‌کند و صمدیّت حقّﷻ در نفْسِ او ظاهر می‌شود.

❖☜ امّا روزۀ وصال بر او حرام است.
(『 صَوْمُ الْوِصَالِ حَرَام‏』
📚 مستدرك الوسائل، ج‏۷، ص۵۵۱)

🍃یعنی؛
֎⇦ #نمی‌شود که دو روزِ پیاپی و بی وقفه در امساک باشد. که این حالْ؛ خارج شدن از عبودیّت، و ادعایِ الوهیّت است. چرا که؛
❖☜ تنها خداوندﷻ است که در #مقام_جمع (#خلوت)، دائماً در امساک است.


☕️🍲🍇⇯⇦ و امّا با افطار؛
❖☜ این حقیقت در نفسِ صائم، محقَّق می‌شود که صائمِ حقیقیِ؛ خداوندﷻ است و غنیِّ بالذّات، اوست. و اوست که مطلق است و بی‌نیاز از قوُت.
اوست که از صمدیّت، دائماً در امساک است.
و مبادا در کنارِ حضرتِ صمدﷻ، إنیّتی بسازی (تَفَرعُن)!

که همانجا هم که صائم بودی؛
֎⇦ جلوۀ از جلواتِ حقّﷻ بودی.

❖☜ پس صائم، به افطار؛ ترکِ مرتبۀ دیگری از انیّت را می‌نماید.


🍃֎⇯⇦ سیرِ فوق؛ مربوط به تمام ایّام ماه رمضان است تا برسیم به روزِ آخر.

❖☜ به غیر از روز آخر ماهِ رمضان؛ تمام ایّام این ماه را افطار می‌کنیم تا فردایِ آن روز، امساک کنیم.
و دائماً این افطار به صیامِ فردا متصّل است. صیامی که بیان شد، «اخلاص» است.


☕️🍲🍇⇯⇦ امّا در افطارِ روزِ آخر؛➣●•
❖☜ افطار می‌کنیم نه به اینکه فردایش صائم باشیم و در امساک، بلکه این افطار؛ «امساک از امساک» است. چون فردایِ آن؛ عید فطر است و روزۀ آن، حرام.

بنابراین؛
💠【 «روزه»، که حرمت دارد و «اخلاص» است؛❖☜ «نگرفتنِ روزۀ عید فطر»؛ در جلالِ حرمتی است و «کمال الإخلاص» است】💠

(دقّت و تأمّل دو چندان می‌خواهد!)


🟢۞ سالک که عبدِ خداوندﷻ است؛ نهی از خوردن، و امر به خوردن را از حقیقتِ حقّﷻ می‌بیند، و نه گسیخته از اوﷻ. پس اگر به تعیّنِ «نخوردن» و «خوردن» بمانَد؛
❖☜ «عبد الله» نیست، بلکه؛ عبدِ «نخوردن» و عبدِ «خوردن» است.

🌿֎⇯⇦ اینچنین است که در بابی از روایات آمده است که اگر روزۀ مستحبی گرفتی و مؤمنی تو را مهمان کرد (چیزی تعارف کرد)؛
❖☜ «بخور» (حتّی اگر دقائقِ نزدیک به افطار باشد). و اگر این سخن را قبول نمودی و عمل کردی؛ ده برابرِ روزه‌ات (عددِ ۱۰، عدد اکمل است)، جزا خواهی داشت.

[یک باب از کتاب شریف #وسائل_الشیعه اختصاص به این روایات دارد که می‌توانید رجوع بفرمائید ❂☜ 📚 وسائل الشيعة، ج۱۰، ص۱۵۱]


🔔 بنابراین؛
❖☜ اینجا امتحانِ بزرگ من و توست!
که آیا به تعیّنِ «صوم» ایستاده‌ای، یا به حقیقتِ «صوم»؟!



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌙
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌙


🌿📜۞ در سخن‌های قبلی بیان شد که هر شبِ ماه مبارک رمضان را افطار می‌کنیم به نیّت «امساکِ» فردا.
[نه اینکه افطار بکنیم به نیّت قُوُتِ فردا]

❖☜ امّا افطارِ شب آخر ماه مبارک رمضان، با افطارهای شب‌های قبل متفاوت است، چرا که افطار می‌کنیم به نیّتِ «قُوُتِ فردا»، که فردایش چون عید فطر است و روزه؛ #حرام ...

⚠️ حرمت روزۀ عیدِ فطر محلّ دقت است!

🍃֎⇯⇦ در شب‌های دیگرِ ماه مبارک رمضان به اَکْل و شربی افطار می‌کنیم تا فردایش از همین اَکْل و شُرب، امساک کنیم. امّا در شبِ آخر ماه مبارک رمضان به اَکْل و شُربی افطار می‌کنیم که دیگر افطار باشیم. یعنی؛
❖☜ در عید فطر؛ به خودِ «امساک»، افطار می‌کنیم و «امساکِ از امساک» خواهیم داشت.

🌿۞ اگر به روزه و امساکِ ماه مبارک رمضان، «اخلاص» یافتی؛
حالا به افطار و قُوُتِ عید فطر؛
֎⇦ «کمالُ الاخلاص» خواهی یافت.

[این است که قدم به قدمِ ایّام و اعمالِ ماه مبارک، قدم‌هایِ سلوکیِ عبد است.]

🍃֎⇯⇦ بنابراین؛ روزۀ عید فطر حرام است زیرا از تعیّنِ «امساک» (که صد البته، حسنه بود)، وارد به «امساک از امساک» شدی که ما فوقِ تعیّنِ حسنه است.
و آن؛
❖☜ کمالِ عبودیّت در این سیر است، که بایستی از امساک هم در راه دوست، امساک کنی.

🍃۞ که همان خدایی که روزه را واجب کرده، در روزِ اوّل ماه شوّال، روزه را حرام نموده است.

بلکه بیانِ اصحّ این است که؛
❖☜ همان «وجوب»، در اطلاقِ واجب بودن، تا این تحریم، کشیده و ممدود است.
[یعنی اطلاق؛ تا نهایتِ قید بایستی دیده شود.]


🍃۞ خداوندﷻ که ذاتِ بسیط است، افطار و امساکش به عین هم است و به عبدِ فانیِ در خود، نشان می‌دهد که؛

✓➊ به وحدتی که با حقّﷻ پیدا کرده، در امتیازِ از اوست.
[یعنی؛ عبد، عبد است و معبود، معبود، که این؛ #مقام_فرق_نوری است.]

🌿֎⇯⇦ و به او نشان می‌دهد؛
❖☜ در این مسیر که آمده و روزه گرفته است؛ صوم که صفتِ صَمَدانی است، مالِ خدا بوده، و افطار؛ مالِ عبد.
که آن خداوندﷻ است که صفتش ترکِ خوردن و نوشیدن است و منزّه از این افعال می‌باشد. و عبد در ایّامِ روزه؛ متلبّس به لباسِ صوم (یعنی؛ صفتِ صمدانیِ حقّﷻ) شده است.


✓➋ واجب بودنِ روزه؛ از «وجوبِ» خودِ حقّﷻ است.
و #وجوب حقّﷻ؛ مطلقِ حقیقی است.
پس به قوّتِ اطلاقِ وجوب (واجب بودنِ روزه)؛
❖☜ در #تحریم وجوب (تحریم روزۀ عید فطر) می‌آید.

🌿֎⇯⇦ و این؛ کمالِ وجوب است. که نفیِ خود، در بساطتِ خود می‌کند تا «لا هو إلّا هو» - که توحیدِ اَخَصُّ الخواصّ وُ «کمال الاخلاص» است - را؛ در جانِ عبدِ خویش، محقّق کند.


🔰 چنین عبدی مُقِرِّ به این مطلب است که؛

ظهورِ تو به من است و وجودِ من از تو
وَ لَسْتَ تَظْهَـــــرُ لَوْلاىَ، لَمْ أكُـــــنْ لَوْلاكْ
تـــو آفـتابِ غیری و «مغــربی» ســـایه
ز آفتــاب بــوَد ســایه را وجود و هلاک






🔻«لَهُ الْحَمْدُ وَ الْمَجْدُ وَ الْعَظَمَةُ وَ الْكِبْرِيَاءُ
مَعَ كُلِّ نَفَسٍ وَ كُلِّ طَرْفَةِ عَيْنٍ
وَ كُلِّ لَمْحَةٍ سَبَقَ فِي عِلْمِهِ‏»
🔺

📚 از ادعیۀ سحر ماه مبارک رمضان
إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۸۲






🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عید_فطر



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
◼️

💢➏ 『 اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ 』 ➣●•

⇦ یارانی که『 أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』هستند، در خلوَتِ اختصاصِ ذات نمانده بلکه در جلوَتِ صفت و فعل و اثر هم ممدوداً می‌آیند.
عبارتِ『 اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ 』؛ فراز مهمّی از معناست. چرا که غالباً بر ظاهرِ افعال یاران (مانند حضرت حرّ سلام الله علیه) تکیه کرده و آنرا ذنبی در عالَم حدود فرض می‌کنند و غور و تعمّق ایشان در مقاماتِ ایشان، بعد از توبۀ ظاهری در نظر گرفته می‌شود.


💢➐ 『 أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قُتِلْتُمْ عَلَى الدُّعَاءِ إِلَى الْحَقّ‏』 ➣●•

⇦ آن حقیقتی که تا بدینجا در شش منزلِ تنزیلِ خلقَت آمد، و【في‏ سِتَّةِ أَيَّام‏】 ترسیمِ حقیقت نمود (#مقام_ترسیم)، بایستی عالَم را به سمتِ حقّ تجمیع نماید. پس برای دعوتِ به سویِ حقّ، کشته می‌شود که در تحلیل بیان می‌گردد که این #مقام_تجمیع است.

🍃 یارانِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) که در عینیّت شخصیِ ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم آمده، و صِرف الربطِ به اسم مُستأثِر، در عالَم اسماء ظاهر شده (که عالَم اسماء، جلواتِ اسم اعظم‌اند)، بایستی با دعوتِ اسماء به باطنِ خویش که اسم مستأثِر است، حقیقتِ ترسیم شدۀ عالَم را مختاراً تجمیع نمایند. پس عالَمی در ایشان، و ایشان در آستانِ آسمانِ وجودِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) فانی می‌شوند که 🔻『 الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِك‏』🔺(شهدایِ کربلا فانی در آستانِ ابا عبد الله ع هستند / 📜 زیارتِ عاشورا).

این نقطۀ کشته شدن برایِ حضرتِ «قتیل الله»(ع) و به سمت و غایتِ ایشان؛ کمالی است که هر نیکی به سمتِ آن در تَقَلّاست که حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

🔻〖 فَوْقَ كُلِّ ذِي بِــرٍّ بِــرٌّ حَتّى‏ يُقْــتَلَ فِي‏ سَبِيــلِ اللَّهِ،
فَإِذَا قُتِــلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِــرّ.〗
🔺

فوقِ هر نیکی، نیکی است تا اینکه در «سبیل الله» کشته شود
پس هنگامی که در «سبیل الله» کشته شد، پس فوقِ آن دیگر نیکی نیست.
(📚الكافي، ط - دارالحديث، ج‏۹، ص۴۷۶)

حضرت «قتیل الله» ابا عبد الله الحسین علیه السلام «سبیل الله» هستند که فرمودند🔸〖نَحْنُ سَبِيلُ اللَّهِ〗🔸(📚 مستدرك الوسائل، ج‏۱۰، ص۳۳۷). و بــِـرّ، خودِ ایشانند که 💎 الْبِــرَّ «مَـــنْ» آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّين‏َ💎 ( نيكى؛ كسى است كه به خدا و روز آخرت و ملائكه و كتاب آسمانى و پيغمبران ايمان داشته باشد/ سورۀ بقره، آیۀ۱۷۷).

و بلکه حضرتِ قتیل الله(ع)، «اصلِ البِرّ» هستند و برّ و نیکی از فروع ایشان است که فرمودند🔻〖 نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِــرّ، فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيد و ...〗🔺(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۸، ص: ۲۴۲).

هر بِرّ و نیکی، به بِرّ و نیکیِ مافوقِ خود باقی بوده و دوام دارد. همانطور که اسمِ اسم، به اسم تداوم دارد. و تمامِ اسماء، به اسمِ اعظم. و حروفِ اسمِ اعظم، به اسمِ مستأثِر تداوم داشته و باقی است. بنابراین به یارانِ سیّد الشهدا علیه السلام اینگونه سلام می‌دهیم:

🔹 『 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ دَائِماً إِذَا فَنِيتُ وَ بُلِيت‏ُ』🔹
سلام بر شما برای همیشه ، هنگامی که من ، نابود و پوسیده می‌شوم.
(📚 كامل الزيارات، ص۲۴۳)

💫 هر بِــرّ و نیکی جلواتِ حضرت قتیل الله(ع) است. و از حضرت(ع)، آغاز شده، به حضرت(ع) دوام دارد، و بسویِ حضرت(ع) ختم شده، و کشتۀ حضرت(ع) یعنی فدویِ حقیقتِ خویش است.

به لطف حقّ تعالی؛ تا بدینجایِ مطلب، سلسلۀ ترسیم و تجمیع عالَم، به مختصر اشاره‌ای، بیان شد. و رشحه‌ای از معرفتِ به یاران حضرت قتیل الله ابا عبد الله الحسین(ع) و نقشِ حقیقیِ ایشان در حقیقتِ هستی، به تحلیل و رشتۀ تحریر در آمد.

پس مبادا تعیّناتِ زمان و مکان، ما را از حقیقت عالَم غافل کند!
کربلا و عاشورا و یارانِ سیّد الشهدا علیه السلام، منسوبین به ربّ العالمینی هستند که از مافوقِ زمان و مکان، راسمِ زمان و زمانیّات و مکان و مکانیّات است.
هرچه هست، به این حقیقت است و اگر بعدی در نظر بگیریم، بعد از این حقیقت، و به این حقیقت ، تحقّق دارد. چنین است که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام «در حالیکه طوافِ #مصارع_العشاق می‌نمودند» می‌فرمایند :

💠『 مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَاءَ لَا يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لَا يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ』💠
محل افتادن عشّاقِ شهداء، هیچ کسی قبل از ايشان بر آنها سبقت نگرفته‏ و کسی بعد از ایشان به ایشان ملحق نشده.

(📚 كامل الزيارات، ص۲۷۰)


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
🔹

♦️◆ قدم هجدهم ➣●• —---—
دانستیم که شهادت و «شهید بودن» خودیّت حضرات آل الله علیهم السلام است.

در این قدم بایستی در مورد عدد ۶ و #شش_ماهگی در بینِ سه جلوۀ حقیقت (حضرت محسن ، حضرت سیّد الشهدا، حضرت علی اصغر - علیهم السلام-)، مقدمه‌ای بیان میشد. امّا به ضیقِ مقال، و پرهیز از اطالۀ کلام، از این مقدمه اجتناب کرده و خودِ ذِی المقدمه بیان می‌شود. باشد که إن شاء الله در فرصتی دیگر مجالِ بیانِ آن مقدمه نیز فراهم گردد:

🔰 با در نظر گرفتنِ « #شش_ماه » که بین حضرتِ محسن(؏) و حضرتِ امام حسین(؏) و حضرت علی اصغر(؏) مشترک است، یک حقیقت مشهود است . و آن شهادت است. به تحلیل کوتاه که بیان می‌شود، دقت بفرمائید:

🔳 حضرت محسن علیه السلام به حَسَبِ ظاهر، #جنین #شش_ماهه بودند و هنوز متولّد نشده بودند که #شهید شدند.
⇦ پس در خفا و در بطنِ حضرت فاطمه(س) شهید شدند. که حضرت «فاطمه»(؏) به «فاطمه بودن» دائماً در جلالت هستند که ◣『 لِأَنَّ الْخَلْقَ «فُطِمُوا» عَنْ‏ مَعْرِفَتِهَا』◥ (زیرا خلایق از معرفتش جدا شده‌اند/ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۴۳،ص۶۵).
بنابراین؛

»» این مقامِ خفایِ شهادت (یعنی شهید شدنِ حضرت محسن ع در بطنِ ناموسیّت الهی) ؛ #مقام_جمع_شهادت یا به عبارتی، جلالِ شهادت، یا به بیانی #مقام_خلوت_شهادت است.

🔳 حضرت امام حسین علیه السلام که "سیّد الشهدا" هستند، #شش_ماهه #متولد شدند.
ایشان چون "سیّد الشهدا" هستند، جامعِ مقامِ خلوت و جلوتِ شهادت می‌باشند.
⇦ پس تولّدِ شهادت در مقامِ جمع الجمع بوده است. که به #تولد در شش ماهگی ، مشترک حقیقی با حضرت محسن(؏) هستند. و به شهادت ظاهری، مشترک حقیقی با حضرت علی اصغر (؏) هستند. یعنی خلوت و جلوَت را فراگرفته‌اند.
یا به عبارتی و بیانی دیگر :

❖ «سیّد الشهدا بودن» ؛ مقامِ خلوتِ شهادت است.
❖ متولّد شدن حضرت سیّد الشهدا (؏)؛
مقامِ جلوتِ شهادت است.

»» هر دو
مقامِ فوق چون بالحقیقة در یک شخص است، پس #مقام_جمع_الجمع_شهادت در حضرت سید الشهدا (؏) باید دیده شود.

🔳 حضرت علی اصغر علیه السلام #شش_ماه #بعد_از_تولد شهید شدند.
»» ظهورِ شهادت، بعد از تولّد، #مقام_فرق_شهادت یا به بیانی #مقام_جلوت_شهادت است.

پس به لطف خدا؛ دانستیم که این سه بزرگوار (؏) همگی در مقاماتِ شهادت ظاهر شدند.
نکات و لطائف این خصوص در جوشش است امّا اشارۀ آخر فقط بیان می‌شود والسّلام، و آن این است:


♦️◆ قدم نوزدهم ➣●• —---—
֎ خونِ حضرات آل الله(؏)، سرّ حیات و جوشش و بیقراریِ خدائیتِ خداست. ⤥

❣️ خون مطهّر حضرت محسن (؏) به حسب ظاهر مخفی ماند.
❣️و نیز خون مطهّر حضرت علی اصغر (؏) به آسمان پرتاب شد و آن هم به خفایِ جلالت سپرده شد.

❤️ امّا خونِ مطهّر حضرت سیّد الشهدا(؏) هم به آسمانِ خفا و لا اشاره پاشیده شد و هم به ارضِ جلا و اشاره، ریخته گشت.
👈☀️ این مقامِ جمع الجمعی شهادت است که از «مُسْتَسِرِّ السِّرِّ»بودنِ حضرت محسن (؏) ، تا نهایت «ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ» بودنِ حضرتِ علی اصغر (؏) در حضرت «سیّد الشهدا» (ع) ظاهر میگردد. ☀️


⬛️◼️▪️به شهادت رساندنِ حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت محسن(؏)، توسط عمر و ابابکر ملعون، قتل و جسارت به تمامِ مراتب و مقامات حضرات آل الله علیهم السلام از «مُسْتَسِرِّ السِّرِّ» تا نهایتِ «ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ» است.
این جسارت، دقیقاً و شخصاً و عیناً جسارتِ به خداست.
➣●•






🔥"اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا
وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا
وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا
وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا
"🔥

☝️(لعن حضرت رسول اکرم -ص- به عمر ملعون /
📚 الأمالي، للصدوق، ص۱۱۴)





#حضرت_محسن_علیه‌السلام
🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

༺♡✾حضرت توحید، یا حبل المتین!
نَعْـبُـدُوا إیــّـاکَ نَعبُدْ نَسْـتَعین✾♡༻

┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/359
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈



💠 «الصادق عن الله» امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:

در حال نماز، آنقدر 🔻إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ🔺 را تکرار کردم، تا آنرا از قائل آن شنیدم.
("حتی سمعتُ من قائلها" / 📚مفتاح الفلاح – شیخ بهائی، ص ۳۷۲).


🔳 ولیّ خدا (ع)، نفس حضرتِ باریتعالی، و خدائیتِ خداوندِ بیحدّ و عدّ است.
پس تکرار ولیّ خدا، در حدّ و عَدّ نیست. بلکه کرّاریّتِ بیقراری و رفت و شدِ جلال و جمالِ حضرت حق است. و آن، نفْسِ حرکت و #حیات حضرت «حیّ» می‌باشد که در زیارتِ حضرت بقیة الله روحی و ارواح العالمین لتراب مَقدمه الفداء، که نقطۀ بقایِ حضرت الباقی هستند، اینگونه به حضرتشان سلام می‌دهیم :

🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «عَيْنَ الْحَيَاة»🔺
(📚جمال الأسبوع - سیّد بن طاووس، ص۳۷)

حضرت بقیة الله (روحی فداه) «عَيْنَ الْحَيَاة» هستند. یعنی حیاتِ مطلق و مطلقِ حیات می‌باشند.
بنابراین حیاتِ ذاتیِ حضرت حیّ قیّوم، حضرت #عین_الحیاة ، بقیۀ خدا، خالصۀ خدا، مولا و مقتدایمان، حضرت حجّة بن الحسن العسکری (روحی و ارواح العالمین لذکرهما الفداء) می‌باشند.

آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 اشاره به انحصارِ عبادت و استعانت دارد.
عبادت؛ فنایِ عبد در معبود است. و اضمحلال کثرت در وحدت است . و سیر جمال به جلال است.
و استعانت که متجلّی کنندۀ مُعین و مستعان بودنِ حقّ است ؛ اضمحلال مُعین (یاری کننده) و مستعان بودنِ حقّ در مستعین (طلب یاری کننده) است. و اضمحلال وحدت در کثرت است. و سیر جلال به جمال است.


نقطۀ جمعیۀ عبادتِ خفا، و استعانتِ جلا، که در انحصارِ مطلقۀ ولیّ خداست؛ ظهورِ حیاتِ مطلقه حیّ قیّوم است.

🔲 خودِ آیۀ شریفۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】؛
👈 آیتِ کرّاریّت و حیات است. یعنی نشانۀ #حرکت_ملئی و نوری حضرت حق می‌باشد.


ائمۀ اطهار علیهم السلام که نفسِ حضرت باریتعالی می‌باشند؛ مقام جمع الجمع هستند.
قابل و فاعل، سامع و قائل، عبد و معبود، مُستَعین و مُستَعان، در صفحۀ وجود «اصل الخیر» -یعنی حضرات آل الله (ع)-، معنا می‌شود و ؛

💎كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ في‏ «إِمامٍ مُبينٍ»
(سورۀ حضرتِ یس -ص - ، آیۀ ۱۲)

بلکه ؛
💎إِنْ‏ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه
(زیارت جامعۀ کبیره - 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶١۶)

🔰 در تحلیل بیان می‌گردد :

آن وجود یگانه؛
🔹در مقام وحدت با حضرت حق( #مقام_خلوت - #مقام_جمع_نوری )؛ مذکورند و معبود.
🔸و در مقام کثرت و جلوَت (#مقام_جلوت - #مقام_فرق_نوری )؛ ذاکرند و عبد.



🍃 و امّا ...

هریک از ائمۀ اطهار علیهم السلام در عین یگانگی شخصیِ حقیقی؛ نمازهای مخصوص به خود دارند.
که هریک از این نمازها، جلوه‌ای از جلوات معراجیۀ آل الله علیهم السلام را ظاهر کننده است.
مؤمن به تمسک و اقامۀ هر نمازی از نمازهای آل الله (ع)؛ لبّیک آن حقیقت را گفته، و در آن مرتبه از تجلّی، به میزان معرفتش، فانی در آن رتبه میشود.

🔰 مستحضر آداب نماز مخصوص حضرت بقیة الله روحی فداه هستید:

دو رکعت مشابه نماز صبح، و یا اصلاً نماز #صبح، مشابهِ آن!
هر رکعت به آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 بایستی به تکرار تا عددِ صد، مکرِّر شوی؛ تا کرَّةِ حضرتِ #عین_الحیاة (عج) را بیابی.
اذکار رکوع و سجده هم بایستی به عدد ۷ (یعنی ابجدِ "ابد") اقرار کنی؛ تا در ازلیّتِ ازل و ابدیّتِ ابدِ حضرتشان (عج) فانی شوی.

ائمۀ اطهار علیهم السلام حقیقتِ حضرتِ حقّ‌اند و نور واحد. واحدِ حقیقی. که مطلق علی الاطلاق است.
ظهورِ حضرات(؏)، ظهورِ حضرت "الظاهر" عزّوجلّ است.

🌤 حضرات (علیهم السلام)؛
تا قبل از نقطۀ ظهور؛ باطن را به رعایتِ ظاهر، ظاهر می‌سازند.
ولی در نقطۀ #ظهور ؛ باطن را، به عینِ شخصیِ ظاهر، ظاهر می‌نمایند.
(دقت میخواهد!)

و آن، به دستانِ الهیِ عین الحیاة، حضرتِ بقیة الله (روحی فداه) است که در زیارت شریفشان می‌خوانیم:

💎"أنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْك‏"💎
منتظر ظهور شما و ظهور حضرت حقّ بر دستان مبارک شما هستم.
(جمال الاسبوع - سیّد بن طاووس، ۴۱)


🌤 صبح حقیقت چون به «ظهور» بدمد، نَفْس رحمانی حضرت عین الحیاة (عج)، نفَسی زند که تارِ دلها، به #قلب_الله بودنِ خودْ لرزانده، و تاری چشمها، به #عین_الله بودنِ خود، بزداید.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌤
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔳

🔳 مصدر و منشأ حقّ و حقیقت، که در عینِ [شخصیِ] یگانگی با ذات باری، قداست و هویّتِ ذات است و قداستِ بر قداستِ حقّ تعالی است؛ آن امامِ هُمامی است که معرفتش در عرفۀ عارفانِ بیدل، دعایِ سیّد الشاهد و المشهود، حضرتِ سیّد الشهداء علیه السلام چنین جاری شده و پرده از این سرّ عظیم برداشته شد که فرمودند :

▼"إِلَهِي!
👈 تقَدَّسَ رِضَاكَ أَنْ تَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْكَ
فَكَيْفَ يَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّي
"▲
خداوندا!
#رضای_تو پاک‌تر از آن است که علّتی از «خود تو» برای آن وجود داشته باشد،
پس کجا رسد که علّتی از من برای آن باشد؟

(📚 إقبال الأعمال- ط - القديمة، ج‏۱، ص۳۴۹)

او که مافوقِ تعیّنِ #علت و #معلول بوده، و نفسِ #رهائی و #اطلاق، و فائق بر هر مافوقیست؛ حضرتِ #انیس_النفوس، #شمس_الشموس، #امام_الرئوف، آقاجانمان علی بن موسی«#الرضا» علیهما آلاف التحیة و الثناء و السلام هستند.
👈 حضرتشان، خودِ مکانَت و مقامِ اطلاق و فائِقیّت محضه بوده، که علّة العلل مطلقه است و رقم‌زنندۀ هر حقیقتی.

این مکانت و مقام؛ مصدرِ و اَمامِ مطلق، اِمام رئوف(علیه السلام)، سلسله‌جنبانِ حزن می‌باشند (حزنی که بیان شد؛ جلالِ سرور است).

🔳 در زیارت شریف حضرت امام #رضا (مشهور به زیارت جوادیه علیهما السلام) اینگونه سلام را عرض ادب می‌کنیم و ادب را به قربانِ حضرتشان تقدیم میداریم :

◆" السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوفِ الَّذِي هَيَّجَ أَحْزَانَ يَوْمِ الطُّفُوف‏"◆
سلام بر امام رئوف، کسی که حزنهای روزِ عاشورا را تهییج کرد.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۹، ص۵۵)

•┈••✾👈 ◄حضرت انیس النفوس، آقا امام رضا علیه السلام، شخصِ رضایِ مطلقه بوده که از نقطۀ اُنسِ مطلقه (یعنی اطلاق حقیقی) که مُنشئ هر نفس الامری است؛ فائقِ بر مقامِ وحدت و خلوت، و مقامِ کثرت و جلوَت هستند.

حضرتشان(ع)؛ حُزنِ جلال(خلوَت - ذات)، و سُرورِ جمال (جلوَت - کثرات) را انشاء و ایجاد می‌نمایند. ► ✾••┈•


⇦ بنابراین حضرتِ امام رئوف(ع)، مُهیِّج حُزنِ «یوم الطفوف»ی می‌باشند که پیشتر، قدری از وصف آنرا، در بعضی از مقالاتِ «#یوم_الطفوف_مجمع_حیرانی» در همین #کانال_اللطائف_الالهیة مطالعه فرموده‌اید.

انشاءِ حقیقیِ حُزن(که جلالِ سرور است)، به امرِ وَلَوی حضرت امام رضا علیه السلام (که مقامِ اطلاق هستند)، در خفایِ حقّ (که مقامِ ذات است)، و تا مدّ آن که جلایِ عوالِم است(یعنی کثرات)، جاری می‌گردد.
در نتیجه حضرت امام رضا علیه السلام به جناب ریّان بن شبیب - که جلوه‌ای از بابِ ریّان در جنّة المأوی، برای روزه‌داران است- می‌فرمایند:

•●•" يااِبْنَ‌شَبِيبٍ! أَصَائِمٌ أَنْتَ؟"•●•
اى [ریّان] پسرِ شبيب ، آیا روزه‌ هستی؟

ریّان بن شبیب عرض میکند : خیر.

🔘✾که روزه نبودنِ جناب ریّان (آن جلوۀ ملئیت و صمدیّتِ باب ریّان بهشت) نه تقریر و نفی از روزه در این روز، بلکه ابرازِ فقرِ محضه صمدیّتِ ابوابِ جنّت، یعنی دربِ «ریّان»، در برابر حقیقت جنّت، یعنی سیّد شباب اهل الجنّة، "باب الله مطلق"، حضرت اباعبد الله الحسین علیه السلام است.

در دنباله، حضرت رضا علیه السلام، به امرِ وَلَوی و انشائی خویش می‌فرمایند :

🔲يَا ابْنَ شَبِيبٍ !
إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ؏
‏』🔲
ای فرزند شبیب!
اگر بر هر شیئی و امری از امور، گریان شدی؛ پس بر حسین بن علی بن ابیطالب (علیهم السلام) گریه کن.

(📚 الأمالي، للصدوق، ص۱۳۰)


✾•🔲•✾ سررشتۀ حزن و عزای حسینی(ع)، این فخرِ حقیقی و قوّتِ حیات و جوانی ابدی، به گوشۀ نگاهی از نَظْرۀ رأفت و رحمتِ حضرتِ انیس النفوس، آقا علی بن موسی الرضا(ع) است.
ان شاء الله به مدد حضرتشان؛ ماه محرّم، آغازی بی‌پایان بر فنا و فدا شدنِ دائمی‌مان برای حضرت سیّد الشهدا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و یاران گرامی‌شان (علیهم السلام) باشد.



#مقام_رضا_انشاء_حزن_و_عزا
#ریان_بن_شبیب
#اول_محرم

🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴




─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.


❂☜ #فدک؛ تمامی فلَک و بلکه #فلک و مافوقِ فَلَک است.
که مالک وُ مُلک وُ مَلکوت وُ مَلَک وُ مَلَکات، تا برسد به مِلک، مالکیّت هر مالکی و مملوک و آثارش (#نه_فلک) را فراگرفته است.


💠 به همان قوّت که اسلام، رشحه‌ای از رشحاتِ آل‌الله؏ می‌باشد؛ بلاد اسلامی، جلوه‌ای از جلواتِ ائمه‌ی اطهار؏ است. وقتی ارضِ تعیّنات از #دحو_الارض کعبه گسترده شده و دَم به دَم به کعبه، موجود است؛ بلاد هم به «بلدِ حرام»، وجود و حُرمتِ وجودی دارد. و این در حالی است که حضرت امام جعفر صادق؏ می‌فرمایند:

◣『نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَام‏』◥
ما شهر حرام هستیم(که مکّه جلوه‌ای از آنست).
📚بحار الأنوار،ج‏۲۴،ص۳۰۳

«الْبَلَدُ الْحَرَام»؛ روحِ همۀ بلاد است و چون جلوۀ حقّ است و قِسمِ حقیقی است، قَسَم الهی در سورۀ #بلد به آن صورت می‌گیرد که:

💎﴿لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ ✾ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ ﴾💎
سوگند
به اين شهر [بلد حرام‏]. شهری که تو [ای حقیقتِ بَلَد، یا رسول الله -ص-] در آن ساکن هستی.
(بلد،آیات۱و۲)

پس؛
وقتی در مورد غصبِ فدک در زیارت روزِ غدیرِ حضرت مولی؏ صحبت می‌شود، ائمه اطهار؏ با این انشاء می‌فرمایند:

🔹«وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقَّكَ،
❂☜ غَصْبُ الصِّدِّيقَةِ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَدَكاً،...»🔹▣⇣
موضوع شگفت‌انگیزتر و مصیبت هولناک‌تر، پس از انکار حق تو، غصب حضرت صدیقۀ زهرا(س) سرورِ زنان، در مورد فدک بود...
📚المزار(للشهيد الاول)،ص۸۴

▣ ⇡ دقّت شود که؛ نفرمودند غصب فدک که مال حضرت زهرا (س) بوده، بلکه غصب شخص حضرت زهرا(س) را پیش می‌اندازند و بعد تمیزِ «فدکاً» را بیان می‌فرمایند که؛ غصب حضرت صدیقۀ زهرا(س) تا «فدکاً» ممدود است.

بدین معنا که شخصِ حضرتِ زهرا(س)؛ به «سَيِّدَةُ النِّسَاء»بودن (که شاخصۀ وجودیِ نساء؛ خلوَت‌نشینی است)؛ سیّدِ خلوت‌نشینان، بلکه سیادتِ مقامِ خلوَت‌ هستند. و #فدک هم؛ مکان است و نهایتِ جلوَت، نتیجه آنکه؛ اینگونه بیان نمودنِ غصبِ فدک یعنی؛
غصبِ فدک از خلوَتِ وجود تا نهایتِ جلوَتِ موجودات، موردِ اشاره است.

این چنین بیانی؛ شدّت بیانِ غصب است که غاصبینِ ملعونِ آن، از خلوَت تا جلوَت، جسارت کرده‌اند.

🔻( نکته‌ای با توجه به مقالۀ «نفی لبّی» در #کانال_معرفة_الحق:
«فَدَّک» یعنی؛ زدن پنبه و جداسازی آن.
فدک؛ جلوۀ «نفسِ جدایی»، «نفی لبّی»، «اطلاق»، و «عصمت» یعنی شخصِ حضرتِ «فاطمه»،«بتول»،«عذرا»(س) است.)🔺

▣⇦ بنابراین؛
«فدک»
؛ مدّ وجودِ فاطر هستی، حضرت صدّیقۀ طاهره(س)، موجود و مورد اشاره است.

حضرت فاطمه(س) که آن #مقام_عماء، #کنز_مخفی و حقیقتِ ذاتِ باری هستند، تا نهایتِ موجودات که مکان و مکانیات است؛ همه را فراگرفته‌اند. بنابراین؛

🔷 اوّلاً) به قوّتِ لطیفۀ معرفتی که بیان شد، از روایتِ جعلیِ «نحن معاشر الانبیاء لا نوَرّث ما ترکنا صدقة» (حدیثِ جعلی ابابکر ملعون)؛ مالکیّتِ حقیقیِ حضرت فاطمه(س) بر فدک ثابت می‌شود. به این معنا که؛ مملوک (فدک) حقیقتی دونِ مالک (حضرت فاطمه س) نداشته، و #فدک فقط یک ارثِ ظاهری نیست که از پدری به فرزندش برسد؛ بلکه ملکی جدانشدنی از حضرت فاطمه(س) است. در نتیجه:
حتّی با همین روایتِ جعلی؛ مالکِ فدک بودنِ حضرت فاطمه زهرا(س)؛ به نحوِ ثبوتی که مافوقِ نحوِ اثباتی؛ ثابت است.

🔷 ثانیاً) جسارت و غاصب بودنِ غاصبین فدک، از نهایتِ خلوَت تا نهایتِ جلوَت است و اگر به غصبِ زمینِ فدک اشاره شده، برای اهالیِ عالمِ حدود است، تا هر ذی‌اشاره‌ای، درکی از غاصب بودنِ مطلقِ خلفایِ سَگانه پیدا کند.🔥

❑ النهایة؛
تمام کسانی که واحدِ بغضِ حضرت فاطمه(س) را داشته باشند (یعنی؛ ولایت حضرت مولی؏ را قبول نکرده باشند)، مبغضِ حضرت زهرا(س) هستند و به حرامی در روی زمین، زندگی می‌کنند، چنان که حضرت ختمی مرتبت(ص) در مورد آن ملعون‌ها می‌فرمایند:

◣『مَنْ مَشَى عَلَيْهَا مُبْغِضاً لَهَا مَشَى حَرَاماً.
هرکسی که با بغض فاطمه(س)، بر زمین راه می‌رود؛ به حرامی راه رفته است.


تذکر:
«مَشی» به معنای عامّ منظور است که جاریِ بودن شیئیّت است. و معنایِ فرمایش حضرت(ص)، صرفاً راه رفتن ظاهری نیست، بلکه نَفْسِ زندگی این افراد است که نفَس نفَس‌هایِ ایشان حقیقتاً حرام می‌باشد.

🍃 الهی!
جانانه و از مکنونِ سرّ تا ظاهر و عَلانیّت، همراهِ خداوند و ائمه اطهار(ع)؛ لاعِنِ غاصبین خلافت و تمامِ تابعین ملعونشان باشیم که حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند:

◣『اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا فِي مَكْنُونِ السِّرِّ وَ ظَاهِرِ الْعَلَانِيَة』
📜#دعای_صنمی_قریش -
📚مصباح للكفعمي،ص۵۵۳





🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
#فدک


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.


#⃣ ༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻



🌿🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1000
─═༅࿇༅📜༅࿇༅═─

🍃 جناب كميل؏ می‌فرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:

🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّت‌ترین آنهاست.

📚نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷

♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.

#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن می‌باشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/186)

به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» می‌باشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.

و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوه‌ای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» می‌باشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a

#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.

شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده می‌شود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند می‌فرماید:

💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانه‌‏ها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)

جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی می‌شود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.

حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء می‌فرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛

➊ دست جناب کمیل را می‌گیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت می‌باشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

﹏.𐫱 لطائفی از «#عماء » و «#هواء» 𐫱.﹏

༆࿐
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
🌿🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1057
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
༆࿐

🌿۞ راوی از محضرِ مبارکِ امام (؏)، سؤال می‌پرسد:

🔻«أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأرْض‏؟»🔺
✾ پرودگارِ ما قبل از خلق آسمان‌ها و زمین کجا بود؟

🍃۞ و حضرت (؏) می‌فرمایند:

🔻«كَانَ فِي عَمَاء
مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺
✾ در #عماء بود.
مافوقش هوا بود و ماتحتش هوا بود.

📚 عوالي اللَّئالي، ج‏۱، ص۵۴


🍃⇯⇦ این در حالی است که خداوندﷻ، از آنجائی که خالقِ زمان و مکان است؛ مقهورِ زمان و مکان نمی‌باشد، چنان که در روایتِ دیگری می‌خوانیم که راوی از حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) سؤال می‌پرسد:

🔻«أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ سَمَاءً وَ أَرْضاً؟»🔺
✾ پروردگارمان پیش از خلق نمودنِ آسمان و زمین، کجا بوده است؟

🍃۞ و حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻«"أَيْنَ" سُؤَالٌ عَنْ مَكَانٍ وَ كَانَ الله وَ لَا مَكَانَ.»🔺
✾«أیْنَ»؛ سؤالی از مکان است، و خداوند، مکان ندارد.

📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص۹۰


🌿⇯⇦ جمع‌بندی اینکه؛
«عماء»؛ #مکان نیست، بلکه؛ #مکانت و #مقام است. و پاسخ به «أیْنَ» در روایتِ اوّل؛
🍃֎⇦ پاسخی در #مکانت است، و نه در مکان.
همان طور که در فرازهای دعای ندبه، دائماً این کلمۀ استفهام را به کار می‌بریم و «أینَ» می‌گوئیم، در حالی که حضرت بقیة الله (عجّل‌الله‌تعالی‌ٰفرجه‌الشّریف)؛ صاحب الزمان و البته صاحب المکان هستند به این معنا که زمان و مکان را به جامعیت حقیقی وجودشان، فراگرفته‌اند و مافوق زمان و مکان بوده و از این تفوُّق اطلاقی؛ در عین اینکه خالقِ زمان و مکان و مافوق آن هستند؛ در زمان و مکان، حضور دارند.

🍃⇯⇦ پس نکتۀ مهمّ این است که بدانیم:
❂☜ سخنِ اصلی از #مکانت است. و از آن مکانت است که در لفظِ «أيْنَ» می‌آید و به نظر برای #مکان هم استفاده می‌شود.


🍃۞ الغرض؛
خداوندﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔺«لَا يَسَعُنِي‏ أَرْضِي‏ وَ لَا سَمَائِي‏
وَ لَكِنْ‏ يَسَعُنِي‏ قَلْبُ‏ عَبْدِيَ‏ الْمُؤْمِن‏»🔺
✾ نه زمینِ من، و نه آسمانِ من، وسعتِ مرا ندارد؛
ولیکن قلبِ بندۀ مومن من، وسعتِ مرا دارد.

📚‌ عوالي اللئالي، ج‏۴، ص۷


🌿⇯⇦ بنابراین؛ «عماء» را در قلبِ عبدِ حقیقی بیاب. که آن عبدِ حقیقی؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) هستند.

و «قلب♡»؛
🍃֎⇦ مطلقِ #دگرگونی است.
یعنی؛ نقطۀ لا تعیّن بودن است و از لا تعیّن بودن؛ به چنگ نمی‌آید، پس در خُفْیۀ «عَمائی» است، چنان که رشحه‌ای از آن را در جامعۀ کبیره می‌خوانیم:

🔻«مَوَالِيَّ لَا أُحْصِي ثَنَاءَكُمْ
وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ
وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُم‏»🔺
✾ سَرورانم!
نمی‌توانم ستايشتان را در شمار آورم
و با مدح؛ به ژرفاى شمایان نمى‌رسم
و با توصيف؛ نمی‌توانم منزلتتان را بيان كنم.


🌫 و امّا؛
«عَماء» به حسبِ ظاهر؛ به معنای اَبْرِ رقیق است. و در حدیثِ صدرِ سخن، بیان شد که حضرت (؏)؛ در وصفِ «عَماء» می‌فرمایند؛ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء».

❂☜ در ابتدای تحلیل، این دو «مَا» را در عبارتِ فوق؛ «ما»ی #موصوله (به معنای آنچه) می‌گیریم. البتّه ظاهر عبارت هم به معنای موصولیِ «مَا» نزدیک‌تر است.

🍃֎⇯⇦ مراد از «هواءٌ» - که ما فوق و ماتحتِ عَماء است -؛ همان واسطۀ مطلقه یعنی؛ حضرات آل‌الله (؏) هستند، چرا که در مجموعهٔ احادیثِ «اَوّلُ ما خَلَقَ الله»؛ یکی از تعابیری که برای صادر و مخلوقِ اوّل بیان شده است، همین «هوا» است. به عنوان نمونه، می‌فرمایند:

🔻«أوّلُ المخلوقات‏ اَلْهَواء»🔺
📚 بحار الأنوار، ج‏۵۴، ص۳۰۸

🍃֎ و یا می‌فرمایند:

🔻«إنّ الرّبَ تبارك و تعالىٰ خَلَقَ الهَواء
ثُمّ خَلَقَ القَلَم‏»🔺
📚 تفسير القمي، ج‏۱، ص۳۲۱


🌿⇯⇦ مختصراً عرض می‌کنم که «هواءٌ»؛ حقیقتِ «عَماء» است، که در نهایتِ لطافت است وُ از لطیف بودنش؛ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ وَ كَلَّتِ الْأَلْسُن‏؛ چشم‌ها [از دیدنش] عاجزند و زبان‌ها [از توصیفش] الکن؛ 📜دعای احتجاب، بحار الأنوار،‌ ج‏۹۱، ص۳۷۹)».

❂☜ یعنی مقامی که؛
🔻«لا إسْمَ له و لا رَسْمَ له
و لا نَعْتَ له و لا وَصْفَ له و لا ...»🔺



🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

༺◆ °• حیـﷻــــدر ؏•° ◆༻


┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🪶🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1385
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


✿«الله اکبر» است و ملقّب به «حَیدَر» است✿


🔰استسقا و تمنائی بر اسم مبارک «حیدر»:

💢بیان ۱: «حیدر»؛ صفت مشبّهه از ریشۀ «حَدَرَ»
(☜ فرود آمد، فرود آورد)
💢بیان ۲: «حیدر»؛ کلمۀ مرکّب از «حَیّ» (زنده) و «دَرَّ» (ریزِش کردن)
𒆳
طبقِ بیان ۱:
֎⇦«حیدر ؏»؛ والا مقامیست که بذلِ جاه فرموده و از مقام #کنز_مخفی وحدت، به جلوۀ کثرت، ظاهر گشته.

طبق بیان ۲:
֎⇦متصلاً و مِدراراً در ریزِش آمدنِ «حیّ» است.
𑁍࿐
۞شیر؛ طبق حالات مختلفش، نام‌های مختلفی دارد. مانند:
اسد، غضنفر، اُسامه، ضِرغام، لِیث، ضَیغَم، قَسوَرة.
و در حالت درندگی؛
#حیدر خوانده می‌شود.

با ذهن پاک از عالم حدود بخوانیم:
֎⇦ دَریدن؛ در عالم حدّ، مترتّبِ تصوّر دو نفس‌الأمر است که یکی، دیگری را بدَرد.
اما #دریدن در عالم حقّ و حقیقت؛ به اطلاق باید نظر شود. و آن نفسِ #درندگی است.
𒆳
که درندگی؛ جلالَست.
و مقابلش که جمالست؛ حیات.

۞بنابراین نه صرفاً از لفظ و معنای حدّی آن در عالَم کثرت، بلکه از #حق_الحقیق بودنِ حضرت #حیدر (روحی لإسمه الفداء) و #مقام_جمع_الجمع و #اطلاق حضرتشان، این لطیفه اشاره می‌گردد که:
«حیدر»؛
🍃֎⇦ عین شخصیِ «لا هو إلا هو» است.
و جامعِ جلالِ #قتال و جمالِ #حیات است.
که تحلیلاً بیان می‌شود:
𒆳
❖ قتالِ مطلق؛ #لاهو ست
❖ و حیاتِ مطلق؛ #الاهو ست.
𑁍࿐
۞«#عین_الحیاة» بودن حضرات آل‌الله؏ در زیارات آمده⇣:
🔻«السلام علیک یا عین الحیاة»🔺

🗨⇦ «#الحیاة»؛ مطلق است.
یعنی؛ چشمۀ مطلقِ هر حیاتی.

❂☜اگر نفْسِ حضرت حیّ‌قیّومﷻ با نفْس حضرات آل‌الله؏ در دوئیّت باشد،[العیاذ بالله] چنین اطلاقی، ناصحیح و بلکه کفر و شرک است.
ولی چنین نیست.
حضرات آل‌الله؏، نفس حضرت حیّﷻ و بلکه خالصۀ اویند.
که در زیارت حضرت حیدر؏ می‌خوانیم:
🔹«السّلام علیٰ نفسِ الله تعالیٰ» 🔹
𒆳
♦️الغرض؛
چشمهٔ جوشندهٔ حیاتِ «اللّهی، که اکبر است»؛ حَیدر؏ است.
که حیّ مطلق، محیی مطلق، و حیات مطلق بودنِ حضرت #حیدر ؏؛
֎⇦ رشحه‌ای از رشحات «عین الحیاة» بودنِ حضرتشان است.
𑁍࿐
او «حیّ»ای نیست که در حدّ خلوت بماند.
بلکه از خفایِ «عینیّت»(#عین الحیاة)، خود را به خود (و #بخود) می‌دَرَد، و «الحیاة» را انشاء می‌کند.

💠 که حیدر؛ «حَیّ دَرّ» است و جوشندگیِ حیات مطلق.
و حیات مطلق؛ حیات لا إشاره و اشاره است و مسمّا و اسم و موصوف و صفتِ حقّﷻ، به نفْسیّتِ خویش، یعنی حیدر کرّار؏؛ محقَّق است.



🔅قُل هُوَ الحیدر اَحَد، #حیدر همان ذات صَمَد
«لَم یَلِد» باشد علیّ و مثل او «کُفواً احد»



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


°•○●°•🍃#الله_اکبر🍃•°●○•°
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◾️


🔰 به تحلیلی مختصر، اشاره می‌‌شود:

#رضا ؛ صفت علیاء و هویّتِ ذاتِ لاإشارۀ باریتعالی.
#هو ؛ اسمِ عَلَم برای ذات و نفس باریتعالی و اشاره به مقام خفا و خلوت ذات.
#قعده ؛ مقام و مکانتِ #فنای_مطلقه در نفس باریتعالی.
#ذی_القعده ؛ جلوۀ استیلا و تفوّق مطلقۀ حضرت رضا(ع) و انشاءِ قعدة.
#یازده ؛ عدد ابجد «هو».
✿یازدهم ماه ذی القعده؛ روز ظهور و میلادِ ظاهریِ هویّتِ ذات (هویّتِ «هو») حضرت امام رضا علیه السلام.


🍃 و امّا بعد…

نفس حضرت باریتعالی، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند:

◣『أَفْضَلُ الْجُودِ بَذْلُ الْمَوْجُودِ.』◥
برترین بخشش، بذل کردنِ تمامِ موجودی است.
📚غرر الحكم و درر الكلم، ص۱۹۴

❖ الف و لامِ «الْمَوْجُودِ»، الف و لامِ استغراق است. پس؛ «الْمَوْجُودِ» یعنی؛ هر آن چه که موجود هست.

💠 جود و بخششِ در عالَم حدّ، عطا و بخشش در مراتبِ بعد از «نفسِ عطا کننده» و «نفس دریافت کنندۀ عطا» و «نفسِ آنچه عطا شده» و نیز «نفسِ خالصۀ عطا» است.
همۀ این نفوس؛
⦿اوّلاً موجود هستند و بعد، امرِ عطا کردن و دریافت عطا، محقّق می‌شود.
⦿ثانیاً حقیقتا مالکِ حتّی نفس خود هم نیستند چه برسد به مالکیّت بر آنچه که عطا می‌کنند و یا دریافت می‌کنند.
⦿ثالثاً آنچه که عطا می‌شود، بعد از موجود بودنِ نفوسِ چهارگانه‌ای که نام برده شد، در مرتبۀ نازله‌ای انجام می‌شود.

⏎◈ بنابراین؛
جود و بخشندگی در عالَم حدود، جود و بخشش حدّی است که حقیقتاً جود و بخشش نیست امّا وقتی حقیقی و مورد توجّه است که عطاکننده، اقبال به نفس مطلقه الهی داشته باشد یعنی ولایت ائمه اطهار(ع) را پذیرفته باشد و إلّا #حاتم_طایی هم که باشد وُ شُهره و ضرب المثَلِ #بخشندگی ؛ ولی چون کافر به آل الله(ع) است، نجات نمی‌یابد و اهل جنّت نخواهد بود.

🍃 امّا...
امّا جود و بخشش باریتعالی آن است که؛
1. خودِ «وجود» را وجود می‌بخشد یعنی به جود و عطایش، «وجود» را «وجود» می‌کند و به مَنَصۀ «موجود» بودن می‌رساند و حیاتِ نفس باریتعالی و تمام اسماء الهی است.
2. چون جود مطلقه است، و اطلاقش حقیقی است یعنی #مطلق_علی_الإطلاق است؛ فاطِر و منشئ نفوسِ موجودات است و موجودات را انشاء و ایجاد می‌کند و مجال مطلق می‌بخشد.
در حالی است که؛

اوّلاً: «وجود»، خودیّت و نفسِ باریتعالی است و ائمه اطهار(ع) [که «نفس الله تعالی» هستند] شخصِ «الوجود» و بلکه «مبدأ الوجود»، یعنی عَیْن و چشمۀ جوشان «وجود» هستند که می‌فرمایند:

🔻『نَحْنُ‏ عَيْنُ‏ الوُجوُد』🔺
مائیم عینیّت و نیز چشمه‌ی جوشان وجود
📚مشارق أنوار اليقين في أسرار أميرالمؤمنين ع، ص۷۶

🔻『مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُهُ』🔺
[ائمۀ اطهار(ع)] مبدأ و غایت «وجود» هستند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۵،ص۱۷۴

ثانیاً: حضراتِ وجودِ مطلق(ع)؛ شخصِ «مشیّة الله» بوده (『قُدْرَةُ الرَّبِّ وَ مَشِيَّــتُهُ』؛ 📚بحار الأنوار،ط - بيروت،ج‏۲۵،ص۱۷۴) پس هر امری و بلکه هر تحقّق و موجودیّتی، فقط و فقط به ائمه اطهار(ع)، برقرار و محقّق است که؛

🔹『بِکمْ فَتَحَ الله وَ بِکمْ يَخْتِمُ』🔹
خداوند [به طور مطلق ] هر امر و تحقّقی را به شما حضراتِ آل‌الله(ع) آغاز می‌کند و هر امر و تحقّقی را به شما خاتمه می‌دهد.
(زیارت جامعۀ کبیره؛ 📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۲،ص۶۱۵)

ثالثاً: موجودات در هر مرتبه‌ای از مراتب، حدوثاً و بقائاً، به قوامِ مطلقۀ الهی یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع)، محقّق هستند (ر.ک: به شرحِ قیّومیّت ولیّ الله؏ در #کانال_معرفة_الحق 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/75).


🔰 الغرض؛
◈ ذات و نفس باریتعالی،
◈ که رضا و اطلاق و لاتعیّنی، هویّت اوست،
◈ از خلوَتِ «کنز مخفی» (#مقام_خلوت_نوری
◈ به 👈🏻 جودِ مطلق،
◈ آنچنان در اطلاق و تامیّتِ خود، محقّق است که در خلوَتِ ذات نمانده، بلکه بر مقام کثرت، متجلّی گشته (#مقام_کثرت_نوری و اسماء الهی)،
◈ و انشاء نفوس عالَم و موجودات را می‌نماید (کثرات).

⏎◈ آن جود مطلق است که سرّ رضاست(ع)، و به نصّ روایات ◣『قُطْبُ الْوُجُودِ وَ سَمَاءُ الْجُودِ وَ شَرَفُ الْمَوْجُود』◥ است (📚حدیث طارق بن شهاب؛ بحارالأنوار، ط - بيروت، ج ۲۵، ص۱۷۰)؛
💠حضرت امام محمّد بن تقی جواد الأئمه(علیهم السلام) می‌باشند. 💠


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
◾️