اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
907 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
.

❄️ لطیفه‌ای از تَطوُّر موسوی (ع)


🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/18
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅

در #کانال_معرفة_الحق چند کلمه در مورد تطوّرات حقّ تعالی صحبت شد و در کوتاهْ سخنی اشاره شد:

🍃 تطوّر از مادّۀ "طَوْر" است. "طَوْر" به بیانی یعنی قِسم قِسم بودن و متنوّع بودن که در فارسی هم بکار می‌بریم "این طور" و "آن طور" یعنی این قسم و آن قسم.
و قرآن میفرماید :

💠 "وَ قَدْ خَلَقَكُمْ «أَطْواراً» "
و حال آنكه شما را به گونه‌‏هاى مختلف آفريده است.
(سورۀ حضرت نوح علیه السلام آیۀ 14)

👈 به بیانی دقیقتر "طور" به معنای حال و هیأت است.
که حالِ هر شخصی و هیأت او، مخصوص خود اوست و "ما بـِـهِ الامتیاز" او با دیگران است. پس موجب قِسم و جدائی او از سایرین میشود.

💠 "تَطَوُّر" باب تفعّل است. معنایِ غالبِ باب تفعّل، مُطاوعه و پذیرش است (بالخصوص مطاوعۀ بابِ تفعیل است). مثلاً میگوییم "اَدَّبتُهُ فَتَأَدَّبَ" یعنی او را ادب کردم پس ادب کردن را پذیرفت.
"اَدَّبتُ" باب تفعیل است. و "تَــأَدَّبَ" باب تفعُّل. پس تفعُّل، تفعیل را پذیرفت. این را مُطاوعه یا اثر پذیری میگویند (طَوْع به بیانی یعنی رغبت کردن و فرمان بُردن - اطاعت از همین ریشۀ "طَوْع" است).

🍃 امّا چند کلمه بیشتر بخوانیم و ان شا الله پیشتر برویم :

"تَطَوّر" را مترادف با تجلّی بکار میبریم. که این هم از وجوه مختلف بیان دارد:

♦️ 1- از باب مُطاوَعَه :
"تجلّی" از باب "تَفَعُّل" است، و مُطاوَعۀ متجلّی را میکند (فرمانبَر و پذیرندۀ متجلّی است) . یعنی دائماً تجلّی، فانی در متجلّی است و متجلّی فقط و فقط به تجلّی، متجلّی است (این قسمت شرح دارد!).

♦️ 2- از باب ظهور:
همانطور که "طَوْر" ، قِسم و نوع است. و قسمِ هر مَقسَمی ظاهر کنندۀ آن مَقسَم است، بنابراین "تَطَـــوُّر"، ظاهر کنندۀ "مُطوِّر" است. همانطور که تجلّی، ظاهر کنندۀ متجلّی است.

♦️ 3- از باب مُطاوَعه و ظهور، توأمان:
"تجلّی" و "تطوّر"، در یک نقطه، همْ مُطاوَعۀ مبدأ خویش می‌کنند و هم ظاهر کنندۀ آن هستند. و این دو مطلب، یک حقیقت است که با بیانِ #فنای_مطلق لطیفۀ آن معلوم میشود. که صرفاً اشاره میکنم که فانی مطلق، چیزی نیست جز ظهورِ مُفنا فیه. پس مُفنا فیه تا او حاضر و ظاهر است و نه اینکه فانی، چیزی باشد و سپس مُفنا فیه را ظاهر کند.
(شرح #فنای_مطلق در #کانال_معرفة_الحق )

امّا دقیقه و لطیفه :

"طُور" که گاهی به معنایِ مطلقِ کوه استفاده می‌شود، نامِ کوهِ مخصوصی است که به قصص حضرت موسی علیه السلام مرتبط است.

🍃 اکثراً "طور" را در «اسم»،نظر می‌کنند و وارد بر وصف آن نمی‌شوند. امّا مطلب این است که "طور" چون وصفِ آن است، اسمِ آن، "طور" شده است. به لطف خدا این مطلب در بحثِ #اسماء_توقیفی حقّ تعالی بیان شد (رجوع شود به #کانال_معرفة_الحق 👈 https://t.me/ehsannil3/186 ).

در آنجا در مثال، اشاره شد که حقّ تعالی چون ذاتاً "رحیم" است و صفت حقّ تعالی، "رحیم" است، اسم مبارکِ او برخاسته از ذات اوست، و "رحیم" است.
اسمِ "رحیم"ِ حقّ تعالی، مشتق شده از خودِ ذات الله عزّ و جلّ است و از بیرون از ذات، بر ذات وضع نشده است.

☘️ در مورد "طور" چیزی از همان معنا بیان میشود. که "طور" چون وصف است، اسم است.
امّا چطور "طور" وصفِ این کوه است؟

زیرا که تطوّر و تجلّی ربّ العالمین بالخصوص به این کوه برای عالمین به منصۀ ظهور رسید، پس نامیده شدن این کوه، به "طور" از "تطوّر" و تجلّی حقّ بر آن است. هرچند نامِ آن به حسب ظاهر پیش از قصۀ حضرت موسی (ع) بر آن نهاده شده باشد.
این کوه، "طور اَیْمَن" و "طور سینین" است که قرآن فرمود:

💠"وَ نـــادَيْناهُ مِنْ جـــانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ
وَ قَـــرَّبْناهُ نَجِيًّــــا"💠
و از جانب راست طور او را ندا داديم (حضرت موسی علیه السلام را )
و رازگويان نزديكش ساختيم.
(52 سورۀ حضرت مریم سلام الله علیها)

👈 "اَیْمَن" بودن، نقطۀ وحدت حقّۀ حقیقه است.
🔅"ایمَن"، افعلِ تفضیل از "یُمْن" است که "یَمین" از این ریشه است و "یُمن" با "اَمن" اشتقاق اکبر دارند یعنی تنها در یک حرف با هم به حسب ظاهر اختلاف دارند ولی مشترکِ معنوی در آنها وجود دارد.

🌸 آن چیزی "یُمن" و مبارک است که "اَمن" باشد(و برعکس).

موحِّد و موحَّد در نقطۀ یگانگی و وحدت، "یُمن"ِ حقیقی و "امن"ِ حقیقی هستند. اصلاً "ایمان"، آن نقطه‌ای است که تشتّت و دوئیت را به سمتِ وحدت، نفی می‌کند. مؤمِن با "مَن یُؤمَنُِ به" (کسی که به آن ایمان آورده میشود)، یکی است. این است، امنیّت تمام. و این است تمامِ مُبارکی و یُمن و میمنت.

جائی که سفرۀ دوئیت برچیده شود، امن است و امان است، و نقطۀ ایمان همان است .
و این است "یَمین". و صاحبانش، اصحابِ "یَمین" و "میمَنَة" هستند.
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM