🌕🌿
🔰 و در دنباله نیز میفرمایند:
🔻【فَطُوبَى لِمَنْ أُكْرِمَ عِنْدَ النُّزُولِ بِأَوَّلِهَا
وَ طُوبَى لِمَنْ أُحْسِنَ مُشَايَعَتُهُ فِي آخِرِهَا】🔺
پس خوشا به حال کسی که در اوّلین منزل آخرت، گرامی داشته میشود.
و خوشا به حال کسی که در مشایعتش در آخر دنیا، نیکو داشته میشود.
☀️۞ و امّا؛ حقیقت و نَفْسِ عالم وجود، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) هستند.
⊱⟤⊰ پس با موت؛ وصال به حضرت (؏) حاصل میشود، چنان که میفرمایند:
🍂【مَنْ يَمُتْ يَرَنِي】🍃
هر کس بمیرد (موتش برسد و نه فوتش!)،
مرا رؤیت میکند.
📚الأمالي، للمفيد، ص۷
♦️֎⇯⇦ حالا دقّت بفرمائید که هر دویِ زمانهایی که برای اعتکاف سفارش شده است (یعنی؛ ایّام البیض ماه رجب، و نیز؛ دهۀ آخِر ماه مبارک رمضان)؛ مربوط به مقامِ واسطۀ مطلقه، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.
🕋 چرا که روز سیزدهم رجب که روز آغازین ایّام البیض است؛ روز میلادِ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) میباشد، و ایّامی است که حقیقتِ کعبه، در خودش معتکف است. یعنی؛
❂☜ حضرت مولی (علیه السّلام) سه روز در کعبه، خود به خود در ظهور خود، معتکِف بودند.
💔 و از آن طرف؛ در نوزدهم ماه رمضان به فرق مبارک حضرت (؏) ضربۀ شمشیرِ ملعونِ ازل و ابد یعنی؛ ابن ملجم مرادی (لعنة الله علیه) اصابت میکند، و در روز بیست و یکم؛ حضرت مولی (علیه السّلام) به شهادت میرسند. که روز بیست و یکم؛ آغازینْ روز، از دهۀ آخِر ماه رمضان بوده، و دهۀ آخر ماه رمضان با شهادتِ حضرت مولی (علیه السّلام) آغاز میشود. و شهادت حضرت (؏)؛
❂☜ رجوع به خویشتنِ خویش است و حیثیتِ جلالیّت حضرت (؏) است. و عالَم، به جَلالِ حضرت (؏) ترسیم میگردد. که حضرت مولی (؏)؛ 🔅【مَبْدَأُ الْوُجُود؛ 📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴】🔅 بوده، و نیز ایشان (؏)؛ «اوّل و آخرِ» مطلق [🔻【أنا الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن و أنا بکلّ شیء علیم؛ 📚الإختصاص، ص۱۶۳】🔺] میباشند.
🕋💔 پس؛
֎⇯⇦ #میلاد و #شهادت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام)؛
❂☜ مبدأ و منتهایِ عوالم است.
🍃۞ در نتیجه، دقّت کنیم که؛
🔆⇯⇦ اوّلاً؛ حضرت مولی (؏) در نقطۀ مبدأ بودن [که ظهورش به میلادِ حضرت (؏) است]:
❂☜ [به حسب عالم ظاهر] درونِ کعبه، ظاهر میشوند [که باز ظهورشان هم؛ #غائب از ابصار و عیون است؛🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأبْصار؛ 📘سورۀ انعام، آیۀ۱۰۳﴾🔺].
🕋۞ پس میلادِ حضرتِ «مبدأ الوجود» (؏)؛ در کعبه بوده که محلّ #دحو_الارض (یعنی؛ کشیدگیِ ارضِ تعیّنات) میباشد. و وَسَطیّتِ عالمِ اشارات، کعبهای است که شرافت از مولی (ع) دارد.
❂☜ که سیّد الکونین حضرت خاتم الأنبیاء (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔻【سُمِّيَتِ الكَعْبَةُ كَعْبَةً لِأنّهَا وَسَطُ الدُّنْيا】🔺
کعبه، #کعبه نامیده شد زیرا وسط دنیا (عالم اشارات) است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۹۰
🍃🕋 البتّه دقّت شود که منظور از «وَسَطُ الدُّنْيَا» بودنِ کعبه؛ وسطِ بین دو چیز نیست! بلکه #وساطت؛
❂☜ نقطۀ خَیریّت و وجودِ هر موجود و امری است، چنان که میفرمایند:
🔻【خَيْرُ الْأُمُورِ أوْسَطُها】🔺
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۶، ص۵۴۱
🌿⇯⇦ و حضرات آلالله (علیهم السلام)؛
❂☜ حقیقت و باطن و شیئیّتِ اشیاء هستند و نقطۀ خَیریّت و وَسَطیّت هر امر و شیئی میباشند، چنان که در زیارت جامعۀ کبیره میخوانیم:
🔻【إنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أوّلَهُ وَ أصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأواهُ وَ مُنْتَهاه】🔺
(📚من لا يحضره الفقيه،ج۲،ص۶١۶)
🌿۞ و امّا #دحو_الارض؛
که کشیدگی عالم تعیّنات و اشارات است؛
❂☜ از محلّی است که به حسب ظاهر؛ زادگاهِ حضرتِ «مبدأ الوجود»، «دابة الارض» (جنبانندۀ زمین - یعنی نقطۀ حیاتِ زمینِ تعیّنات) مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) میباشد.
֎⇯⇦ بنابراین؛
🕋 #کعبه - که محلّ کشیدگی ارضِ تعیّنات بوده، و «#وسط_الدنیا» است -؛
❂☜ وسطِ حقیقی بودنِ حضرت مولی (؏) را ظاهر میکند، چرا که شرافت کعبه، به مولودِ در آن، یعنی؛ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است [که روایتِ مبارکش را در ادامۀ این مبحث خواهید خواند]، در نتیجه؛
❂☜ کعبه، به خاطرِ حضرتِ واسطۀ مطلقه؛ مولی علی (؏) است که؛ «وَسَطُ الدُّنْيَا» میباشد.
🔆⇯⇦ و ثانیاً؛ حضرت مولی (علیه السّلام) در نقطۀ «معاد»بودن [که ظهورش در شهادتِ حضرت (؏) است]:
❂☜ به #شهادت در مسجد و محرابی ظاهر میشود که محلّ فنا و معراج است. چرا که نماز؛ #معراج است، چنان که میفرمایند: 🔻【الصّلاةُ معراجُ المُؤمن؛ 📚كشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶】🔺.
🍃⇯⇦ و هر دوی ظهورِ #مبدأ در مکّه، و #معاد در مسجد؛
❂☜ سیرِ شهودیِ تمام عوالم هستی، توسّط واسطۀ مطلقه یعنی؛ حضرت ولیّ الله مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌕🌿
🔰 و در دنباله نیز میفرمایند:
🔻【فَطُوبَى لِمَنْ أُكْرِمَ عِنْدَ النُّزُولِ بِأَوَّلِهَا
وَ طُوبَى لِمَنْ أُحْسِنَ مُشَايَعَتُهُ فِي آخِرِهَا】🔺
پس خوشا به حال کسی که در اوّلین منزل آخرت، گرامی داشته میشود.
و خوشا به حال کسی که در مشایعتش در آخر دنیا، نیکو داشته میشود.
☀️۞ و امّا؛ حقیقت و نَفْسِ عالم وجود، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) هستند.
⊱⟤⊰ پس با موت؛ وصال به حضرت (؏) حاصل میشود، چنان که میفرمایند:
🍂【مَنْ يَمُتْ يَرَنِي】🍃
هر کس بمیرد (موتش برسد و نه فوتش!)،
مرا رؤیت میکند.
📚الأمالي، للمفيد، ص۷
♦️֎⇯⇦ حالا دقّت بفرمائید که هر دویِ زمانهایی که برای اعتکاف سفارش شده است (یعنی؛ ایّام البیض ماه رجب، و نیز؛ دهۀ آخِر ماه مبارک رمضان)؛ مربوط به مقامِ واسطۀ مطلقه، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.
🕋 چرا که روز سیزدهم رجب که روز آغازین ایّام البیض است؛ روز میلادِ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) میباشد، و ایّامی است که حقیقتِ کعبه، در خودش معتکف است. یعنی؛
❂☜ حضرت مولی (علیه السّلام) سه روز در کعبه، خود به خود در ظهور خود، معتکِف بودند.
💔 و از آن طرف؛ در نوزدهم ماه رمضان به فرق مبارک حضرت (؏) ضربۀ شمشیرِ ملعونِ ازل و ابد یعنی؛ ابن ملجم مرادی (لعنة الله علیه) اصابت میکند، و در روز بیست و یکم؛ حضرت مولی (علیه السّلام) به شهادت میرسند. که روز بیست و یکم؛ آغازینْ روز، از دهۀ آخِر ماه رمضان بوده، و دهۀ آخر ماه رمضان با شهادتِ حضرت مولی (علیه السّلام) آغاز میشود. و شهادت حضرت (؏)؛
❂☜ رجوع به خویشتنِ خویش است و حیثیتِ جلالیّت حضرت (؏) است. و عالَم، به جَلالِ حضرت (؏) ترسیم میگردد. که حضرت مولی (؏)؛ 🔅【مَبْدَأُ الْوُجُود؛ 📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴】🔅 بوده، و نیز ایشان (؏)؛ «اوّل و آخرِ» مطلق [🔻【أنا الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن و أنا بکلّ شیء علیم؛ 📚الإختصاص، ص۱۶۳】🔺] میباشند.
🕋💔 پس؛
֎⇯⇦ #میلاد و #شهادت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام)؛
❂☜ مبدأ و منتهایِ عوالم است.
🍃۞ در نتیجه، دقّت کنیم که؛
🔆⇯⇦ اوّلاً؛ حضرت مولی (؏) در نقطۀ مبدأ بودن [که ظهورش به میلادِ حضرت (؏) است]:
❂☜ [به حسب عالم ظاهر] درونِ کعبه، ظاهر میشوند [که باز ظهورشان هم؛ #غائب از ابصار و عیون است؛🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأبْصار؛ 📘سورۀ انعام، آیۀ۱۰۳﴾🔺].
🕋۞ پس میلادِ حضرتِ «مبدأ الوجود» (؏)؛ در کعبه بوده که محلّ #دحو_الارض (یعنی؛ کشیدگیِ ارضِ تعیّنات) میباشد. و وَسَطیّتِ عالمِ اشارات، کعبهای است که شرافت از مولی (ع) دارد.
❂☜ که سیّد الکونین حضرت خاتم الأنبیاء (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔻【سُمِّيَتِ الكَعْبَةُ كَعْبَةً لِأنّهَا وَسَطُ الدُّنْيا】🔺
کعبه، #کعبه نامیده شد زیرا وسط دنیا (عالم اشارات) است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۹۰
🍃🕋 البتّه دقّت شود که منظور از «وَسَطُ الدُّنْيَا» بودنِ کعبه؛ وسطِ بین دو چیز نیست! بلکه #وساطت؛
❂☜ نقطۀ خَیریّت و وجودِ هر موجود و امری است، چنان که میفرمایند:
🔻【خَيْرُ الْأُمُورِ أوْسَطُها】🔺
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۶، ص۵۴۱
🌿⇯⇦ و حضرات آلالله (علیهم السلام)؛
❂☜ حقیقت و باطن و شیئیّتِ اشیاء هستند و نقطۀ خَیریّت و وَسَطیّت هر امر و شیئی میباشند، چنان که در زیارت جامعۀ کبیره میخوانیم:
🔻【إنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أوّلَهُ وَ أصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأواهُ وَ مُنْتَهاه】🔺
(📚من لا يحضره الفقيه،ج۲،ص۶١۶)
🌿۞ و امّا #دحو_الارض؛
که کشیدگی عالم تعیّنات و اشارات است؛
❂☜ از محلّی است که به حسب ظاهر؛ زادگاهِ حضرتِ «مبدأ الوجود»، «دابة الارض» (جنبانندۀ زمین - یعنی نقطۀ حیاتِ زمینِ تعیّنات) مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) میباشد.
֎⇯⇦ بنابراین؛
🕋 #کعبه - که محلّ کشیدگی ارضِ تعیّنات بوده، و «#وسط_الدنیا» است -؛
❂☜ وسطِ حقیقی بودنِ حضرت مولی (؏) را ظاهر میکند، چرا که شرافت کعبه، به مولودِ در آن، یعنی؛ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است [که روایتِ مبارکش را در ادامۀ این مبحث خواهید خواند]، در نتیجه؛
❂☜ کعبه، به خاطرِ حضرتِ واسطۀ مطلقه؛ مولی علی (؏) است که؛ «وَسَطُ الدُّنْيَا» میباشد.
🔆⇯⇦ و ثانیاً؛ حضرت مولی (علیه السّلام) در نقطۀ «معاد»بودن [که ظهورش در شهادتِ حضرت (؏) است]:
❂☜ به #شهادت در مسجد و محرابی ظاهر میشود که محلّ فنا و معراج است. چرا که نماز؛ #معراج است، چنان که میفرمایند: 🔻【الصّلاةُ معراجُ المُؤمن؛ 📚كشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶】🔺.
🍃⇯⇦ و هر دوی ظهورِ #مبدأ در مکّه، و #معاد در مسجد؛
❂☜ سیرِ شهودیِ تمام عوالم هستی، توسّط واسطۀ مطلقه یعنی؛ حضرت ولیّ الله مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌕🌿
🌙
🤔 در دعای سه شنبه، حضرت امام سجاد (علیه السلام) به این مهمّ اشاره میفرمایند:
🔹〖أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الَّذِي يَزِيدُنِي ذَنْباً إِلَى «ذَنْــبِـــي»〗🔹
پناه بر او میبرم از شرّ شیطانی که گناهی بسوی گناهم زیاد میکند.
(📚 المصباح للكفعمي، ص۱۱۸)
✵ بعد از اینکه به جِدّ باید بدانیم که آل الله علیهم السلام هرگز با کسی قیاس کرده نمیشوند و دعا و استغفار و بیانِ ذنبِ حضرات (ع)، اسرار دارد، آنگاه بخوانیم :
🌱 حضرت (ع) نمیفرمایند 『 ذنباً إلی «ذنوبی»』 بلکه میفرمایند 『 ذَنْباً إِلَى «ذَنْــبِـــي»』.
🔹 "«ذَنْــبِـــي»" خودِ انانیّت است (ذنب در ذات - دوئیت) و " ذَنْباً " گناهان بیرونی است که از انسان سر میزند (ذنب در صفات و افعال) که همه چیز انسان را میگیرد نه گناهانی که در عُرف، گناه حساب میشود بلکه نماز و روزه و اعمال عبادی و حتی نَفــَـس ما را هم میگیرد.
که چون «هستیم» در حالیکه او «هست» و در کنار اوئیم، همۀ افعال، [به این انیّت] گناه است و آنها " ذَنْباً " هستند و انانیّت "«ذَنْبِي»" است.
🔘 دیدگاه عموم این است که گناه را مشخصاً در تعیّنِ شرّ بودن، گناه میدانند. و خودِ «تعیّن» را گناه نمیدانند.
👁🗨 امّا دیدگاه خصوص این نیست و همان است که در مورد "حسنات الابرار سیئات المقربّین" بیان شد.
ذنب عظیم، انیّت است.
او باشد و ما هم باشیم ؟❗️
این «انیّت» است که چون ذوب نشد، ذنب است. و آنهم، "ذنب عظیم".
🔰 همۀ عالَم در مظلَمۀ این ظلم بزرگ هستند که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
🔸〖إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ يَعِيشُونَ فِي فَضْلِ مَظْلِمَتِنَا إِلَّا أَنَّا أَحْلَلْنَا شِيعَتِنَا مِنْ ذَلِك〗🔸
تمام مردم در سايه مظلمه و حق ما زندگى مىكنند ولى ما شيعيان خود را از اين نظر در حليّت قرار داديم (برای شیعیانمان حلال کردیم).
(📚 من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۴۵)
🔹 نفرمودند 『 الّا شیعتنا』 بلکه فرمودند 『 أَنَّا أَحْلَلْنَا شِيعَتِنَا مِنْ ذَلِك』.
یعنی اگر "شیعه" هم طرفی، و در انیّتی باشد و حضرات آل الله علیهم السلام که #عین_الوجود و #مبدأ_الوجود هستند نیز طرفی محسوب شوند، این شیعه هم چون مندک و فانی در "ــنا"یِ "شیعتنا" نشده است، در مَظلَمه گرفتار بوده و از آن خلاص نشده است.
الّا اینکه حضرات علیهم السلام به کرم و فضلشان بر شیعه حلال کردند.
🔅 امّا مقرّبین الهی…
آنان که روزان و شبان سراسرِ وجودشان "الهی العفو" است؛
تشریعاً و مختاراً پیدائی خود را نمیخواهند و به دنبالِ فنایِ در حقیقتِ «پیدائی»، یعنی حضرتِ 🔻【هو الظاهر】🔺 هستند.
آنکه فهمید انانیّتش ذنب است، غرق در توّابیّت خدا میشود که 🔻【إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً 】🔺(سورۀ نصر، آیۀ ۳).
که توّاب را بعضی، "توبه پذیر" معنا کردند در حالیکه موحّد، توّاب را به یک وحدت، "توبه کننده" و "توبه پذیر" معنا میکند و مییابد که خودِ خداست که در انابه و بازگشت بسوی خودش است که 🔻【ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ الله】🔺(هر خيرى به تو رسد از جانب خداست/ سورۀ نساء، آیۀ ۷۹).
🔸 اینجاست که وقتی عبد مشاهده کرد که توبه کننده و توبه پذیر خودِ خداست، و خودش را ندید؛ این توبۀ اصلی است که توبۀ اصلی، فنای در وحدت حقــّۀ حقیقیۀ الله است.
🔰 در تحلیل عرض میشود؛
عید فطر، ترکِ خودیّت در جهت محبوب و رسیدن به فطرتی است که حضرات آل الله (ع) هستند و مولایمان حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمودند🔻『أنا فطرة العالمین』🔺(من فطرت عالمین هستم/ 📚 خطبة البیان).
تا زمانی که ما به "ما" بودن، مُصَلــّـی (نمازگزار) هستیم و خدا مُصَلــّـیٰ له (کسی که برایش نماز خوانده میشود)، شرک و دوئیت حاکم است.
اگر انیّت از این میان برداشته شد و وحدتِ مُصَلــّـی (نمازگزار) و مُصَلــّـیٰ له (خدا) به جانْ، درک شد و یافتیم که اوست که به عبدش ذاکر خود، مُصَلــّـی خود است؛ به حقیقت فطرت راه یافتیم.
این عید فطر است که 🌸〖 لَا أَعْصِي اللَّهَ فِيهِ 〗🌸.
الحمد الله ربّ العالمین.
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عید
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🔹〖أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الَّذِي يَزِيدُنِي ذَنْباً إِلَى «ذَنْــبِـــي»〗🔹
پناه بر او میبرم از شرّ شیطانی که گناهی بسوی گناهم زیاد میکند.
(📚 المصباح للكفعمي، ص۱۱۸)
✵ بعد از اینکه به جِدّ باید بدانیم که آل الله علیهم السلام هرگز با کسی قیاس کرده نمیشوند و دعا و استغفار و بیانِ ذنبِ حضرات (ع)، اسرار دارد، آنگاه بخوانیم :
🌱 حضرت (ع) نمیفرمایند 『 ذنباً إلی «ذنوبی»』 بلکه میفرمایند 『 ذَنْباً إِلَى «ذَنْــبِـــي»』.
🔹 "«ذَنْــبِـــي»" خودِ انانیّت است (ذنب در ذات - دوئیت) و " ذَنْباً " گناهان بیرونی است که از انسان سر میزند (ذنب در صفات و افعال) که همه چیز انسان را میگیرد نه گناهانی که در عُرف، گناه حساب میشود بلکه نماز و روزه و اعمال عبادی و حتی نَفــَـس ما را هم میگیرد.
که چون «هستیم» در حالیکه او «هست» و در کنار اوئیم، همۀ افعال، [به این انیّت] گناه است و آنها " ذَنْباً " هستند و انانیّت "«ذَنْبِي»" است.
🔘 دیدگاه عموم این است که گناه را مشخصاً در تعیّنِ شرّ بودن، گناه میدانند. و خودِ «تعیّن» را گناه نمیدانند.
👁🗨 امّا دیدگاه خصوص این نیست و همان است که در مورد "حسنات الابرار سیئات المقربّین" بیان شد.
ذنب عظیم، انیّت است.
او باشد و ما هم باشیم ؟❗️
این «انیّت» است که چون ذوب نشد، ذنب است. و آنهم، "ذنب عظیم".
🔰 همۀ عالَم در مظلَمۀ این ظلم بزرگ هستند که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
🔸〖إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ يَعِيشُونَ فِي فَضْلِ مَظْلِمَتِنَا إِلَّا أَنَّا أَحْلَلْنَا شِيعَتِنَا مِنْ ذَلِك〗🔸
تمام مردم در سايه مظلمه و حق ما زندگى مىكنند ولى ما شيعيان خود را از اين نظر در حليّت قرار داديم (برای شیعیانمان حلال کردیم).
(📚 من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۴۵)
🔹 نفرمودند 『 الّا شیعتنا』 بلکه فرمودند 『 أَنَّا أَحْلَلْنَا شِيعَتِنَا مِنْ ذَلِك』.
یعنی اگر "شیعه" هم طرفی، و در انیّتی باشد و حضرات آل الله علیهم السلام که #عین_الوجود و #مبدأ_الوجود هستند نیز طرفی محسوب شوند، این شیعه هم چون مندک و فانی در "ــنا"یِ "شیعتنا" نشده است، در مَظلَمه گرفتار بوده و از آن خلاص نشده است.
الّا اینکه حضرات علیهم السلام به کرم و فضلشان بر شیعه حلال کردند.
🔅 امّا مقرّبین الهی…
آنان که روزان و شبان سراسرِ وجودشان "الهی العفو" است؛
تشریعاً و مختاراً پیدائی خود را نمیخواهند و به دنبالِ فنایِ در حقیقتِ «پیدائی»، یعنی حضرتِ 🔻【هو الظاهر】🔺 هستند.
آنکه فهمید انانیّتش ذنب است، غرق در توّابیّت خدا میشود که 🔻【إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً 】🔺(سورۀ نصر، آیۀ ۳).
که توّاب را بعضی، "توبه پذیر" معنا کردند در حالیکه موحّد، توّاب را به یک وحدت، "توبه کننده" و "توبه پذیر" معنا میکند و مییابد که خودِ خداست که در انابه و بازگشت بسوی خودش است که 🔻【ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ الله】🔺(هر خيرى به تو رسد از جانب خداست/ سورۀ نساء، آیۀ ۷۹).
🔸 اینجاست که وقتی عبد مشاهده کرد که توبه کننده و توبه پذیر خودِ خداست، و خودش را ندید؛ این توبۀ اصلی است که توبۀ اصلی، فنای در وحدت حقــّۀ حقیقیۀ الله است.
🔰 در تحلیل عرض میشود؛
عید فطر، ترکِ خودیّت در جهت محبوب و رسیدن به فطرتی است که حضرات آل الله (ع) هستند و مولایمان حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمودند🔻『أنا فطرة العالمین』🔺(من فطرت عالمین هستم/ 📚 خطبة البیان).
تا زمانی که ما به "ما" بودن، مُصَلــّـی (نمازگزار) هستیم و خدا مُصَلــّـیٰ له (کسی که برایش نماز خوانده میشود)، شرک و دوئیت حاکم است.
اگر انیّت از این میان برداشته شد و وحدتِ مُصَلــّـی (نمازگزار) و مُصَلــّـیٰ له (خدا) به جانْ، درک شد و یافتیم که اوست که به عبدش ذاکر خود، مُصَلــّـی خود است؛ به حقیقت فطرت راه یافتیم.
این عید فطر است که 🌸〖 لَا أَعْصِي اللَّهَ فِيهِ 〗🌸.
الحمد الله ربّ العالمین.
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عید
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
◼️
🍃 جناب جابر ابن عبد الله انصاری هم که بخاطر کهولت و نابینا بودن و مهمّتر از آن مأمور بودن برای مسئولیّتی مهمّ (!) نتوانست به حسب ظاهر در کربلا حضور داشته باشد، در این سلسله امر بزرگی را بر دوش میکشد!
ایشان زائر اربعین حضرت سیّد الشهدا (ع) است.
زیارت، "حضور الزائر عند المزور" است. زائر به زیارتش، فانی در مزور میشود که در زیارت حضرت بقیة الله (ع) در سرداب مطهّر میخوانیم🔻〖 اللَّهُمَّ عَبْدُكَ الزَّائِرُ فِي فِنَاءِ وَلِيِّكَ الْمَزُورِ〗🔺 (خدایا عبد تو زائر است که در فنای ولیّ توست که او مزور است./📚المزار الكبير،لابن المشهدي،ص۶۵۹).
⛅️ جابر بعد از غسل در فرات، به دو لُنگ (مانند کفن)، خود را پوشانید و به بدن سُعد پاشید. و با قدمهای آهسته و در حالِ ذکر خدا بسوی مضجع مطهّر حضرت سیدالشهدا (ع) رفت. دست بر بالای تربت حضرت (ع) گذاشت و در این حال بیهوش شد. عطیه آب بر صورت او پاشید و وقتی بهوش آمد سه مرتبه یا حسین فرمود. (📚 بحار الانوار ج۶۵، ص۱۳۹)
👈 (تمام این ده مرحله چون اسرار دارد، ان شاء الله در انتهای این مطلب چیزی از آن بیان میشود)
بعدِ سلام و زیارت و جملاتی، چنین فرمود :
🔻"وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَقَدْ شَارَكْنَاكُمْ فِيمَا دَخَلْتُمْ فِيه"🔺
سوگند به خداوندى كه محمّد (ص) را براستى برانگيخت ما هم در مصائبى كه بر شما وارد شد شريک هستيم.
غلام او، عطیه ، از این مطلب تعجّب کرد. جابر فرمود :
🔻" يَا عَطِيَّة! سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِمْ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ نِيَّتِي وَ نِيَّةَ أَصْحَابِي عَلَى مَا مَضَى عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ وَ أَصْحَابُه"🔺
اى عطيه از دوست خود رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله شنيدم فرمود: هر كس قومى را دوست بدارد خداوند آنها را در ثواب اعمال آنان شريك مىگرداند، سوگند به خدائى كه محمد را براستى برانگيخت و او را به نبوت برگزيد، نيت من و ياران من با آنها يكى میباشند.
🌸 جابر کیست؟
«جابر» بن عبد الله انصاری از یاران خاصّۀ حضرات آل الله (ع) است. او "منّا اهل البیت(ع)" است («يَا جَابِرُ وَ أَنْتَ مِنَّا؛📚 الإختصاص، ص۲۲۳») و به فنای در آل الله (علیه السلام)، حسابش، حساب حضرات آل الله (ع) میباشد. پس دقت کنیم:
👈 نام مبارکِ "#جابر"، وصفِ مبارک اوست. ایشان "جابر" هستند و جبران کنندۀ شکستگان و در راه ماندگان سیر الی الله. و کلماتی که میفرماید که ما نیز با شما شهدای کربلا شریک هستیم، بردنِ و فانی کردنِ در راه ماندگان از محبّین آل الله (ع) است.
🔰 در وصف او امام جعفر صادق (ع) میفرمایند:
🔻『 رحم الله جابرا، إنه من فقهائنا، إنه كان يعرف تأويل هذه الآية:
【إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ】
👈أنه في #الرجعة 』🔺
خدا جابر را رحمت کند. او از فقهای ما بود که همانا تأویل این آیه را میدانست
«بىترديد، همان كه اين قرآن را بر تو واجب كرد تو را به جايگاهت باز مىگرداند»
که در مورد #رجعت است.
(📚 البرهان،ج۴،ص۲۹۳)
اربعین، چِلۀ باطنی همۀ محبّین آل الله (ع) است. مَشائی و پیاده به زیارت رفتنشان، مَشیِ باطن تا ظاهر ایشان بسوی مقصد و مقصود عالم، یعنی حضرت سید الشهدا (ع) است. سیرِ استکمال، و رجعت به حقیقة الحقائق است.
👈 حضرت جابر (ع)، مُدرِک (درک کننده) #رجعت و راجِع (رجعت دهندۀ) وجود به #مبدأ_الوجود است.
مؤمنین ازلاً و ابداً در آرزوی پیوستن به شهدای کربلا هستند و به این شوق به دنیا آمدند و ندای باطن تا ظاهرشان چنین است:
☀️" يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما"☀️
ای کاش با شما بودم، پس به رستگاری عظیم میرسیدم.
و امّا رشحهای از نوع زیارتِ حضرت جابر (ع) :
💠 فلَمَّا وَرَدْنَا كَرْبَلَاءَ دَنَا جَابِرٌ مِنْ شَاطِئِ الْفُرَاتِ «فَاغْتَسَلَ»
💠 ثمَّ «ائْتَزَرَ بِإِزَارٍ وَ ارْتَدَى بِآخَرَ»
💠 ثمَّ فَتَحَ صُرَّةً فِيهَا «سُعْدٌ» فَنَثَرَهَا عَلَى بَدَنِهِ
💠 ثمَّ لَمْ يَخْطُ «خُطْوَةً» إِلَّا «ذَكَرَ اللَّهَ»
💠 حتَّى إِذَا دَنَا مِنَ «الْقَبْرِ» قَالَ «أَلْمِسْنِيهِ»
💠 فأَلْمَسْتُهُ فَخَرَّ عَلَى الْقَبْرِ «مَغْشِيّاً» عَلَيْهِ
💠 فرَشَشْتُ عَلَيْهِ شَيْئاً مِنَ «الْمَاءِ» فَأَفَاقَ
💠 ثمَّ قَالَ «يَا حُسَيْنُ» ثَلَاثا.
جابر بعد از «غسل در فرات»، به «دو لـُـنگ» (مانند کفن)، خود را پوشانید
و به بدن خود، «سُعد» پاشید
و با «قدمهای» آهسته در حالیکه «ذکر خدا» را میگفت، بسوی «مضجع مطهّر» حضرت سیدالشهدا (ع) رفت.
«دست» بر بالای قبر مطهّر حضرت (ع) گذاشت ،
و در این حال «غش» کرد.
عطیه «آب» بر صورت او پاشید
و وقتی بهوش آمد سه مرتبه «یا حسین» فرمود.
(📚 بحار الانوار ج۶۵، ص۱۳۰)
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🔲
🍃 جناب جابر ابن عبد الله انصاری هم که بخاطر کهولت و نابینا بودن و مهمّتر از آن مأمور بودن برای مسئولیّتی مهمّ (!) نتوانست به حسب ظاهر در کربلا حضور داشته باشد، در این سلسله امر بزرگی را بر دوش میکشد!
ایشان زائر اربعین حضرت سیّد الشهدا (ع) است.
زیارت، "حضور الزائر عند المزور" است. زائر به زیارتش، فانی در مزور میشود که در زیارت حضرت بقیة الله (ع) در سرداب مطهّر میخوانیم🔻〖 اللَّهُمَّ عَبْدُكَ الزَّائِرُ فِي فِنَاءِ وَلِيِّكَ الْمَزُورِ〗🔺 (خدایا عبد تو زائر است که در فنای ولیّ توست که او مزور است./📚المزار الكبير،لابن المشهدي،ص۶۵۹).
⛅️ جابر بعد از غسل در فرات، به دو لُنگ (مانند کفن)، خود را پوشانید و به بدن سُعد پاشید. و با قدمهای آهسته و در حالِ ذکر خدا بسوی مضجع مطهّر حضرت سیدالشهدا (ع) رفت. دست بر بالای تربت حضرت (ع) گذاشت و در این حال بیهوش شد. عطیه آب بر صورت او پاشید و وقتی بهوش آمد سه مرتبه یا حسین فرمود. (📚 بحار الانوار ج۶۵، ص۱۳۹)
👈 (تمام این ده مرحله چون اسرار دارد، ان شاء الله در انتهای این مطلب چیزی از آن بیان میشود)
بعدِ سلام و زیارت و جملاتی، چنین فرمود :
🔻"وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَقَدْ شَارَكْنَاكُمْ فِيمَا دَخَلْتُمْ فِيه"🔺
سوگند به خداوندى كه محمّد (ص) را براستى برانگيخت ما هم در مصائبى كه بر شما وارد شد شريک هستيم.
غلام او، عطیه ، از این مطلب تعجّب کرد. جابر فرمود :
🔻" يَا عَطِيَّة! سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِمْ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ نِيَّتِي وَ نِيَّةَ أَصْحَابِي عَلَى مَا مَضَى عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ وَ أَصْحَابُه"🔺
اى عطيه از دوست خود رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله شنيدم فرمود: هر كس قومى را دوست بدارد خداوند آنها را در ثواب اعمال آنان شريك مىگرداند، سوگند به خدائى كه محمد را براستى برانگيخت و او را به نبوت برگزيد، نيت من و ياران من با آنها يكى میباشند.
🌸 جابر کیست؟
«جابر» بن عبد الله انصاری از یاران خاصّۀ حضرات آل الله (ع) است. او "منّا اهل البیت(ع)" است («يَا جَابِرُ وَ أَنْتَ مِنَّا؛📚 الإختصاص، ص۲۲۳») و به فنای در آل الله (علیه السلام)، حسابش، حساب حضرات آل الله (ع) میباشد. پس دقت کنیم:
👈 نام مبارکِ "#جابر"، وصفِ مبارک اوست. ایشان "جابر" هستند و جبران کنندۀ شکستگان و در راه ماندگان سیر الی الله. و کلماتی که میفرماید که ما نیز با شما شهدای کربلا شریک هستیم، بردنِ و فانی کردنِ در راه ماندگان از محبّین آل الله (ع) است.
🔰 در وصف او امام جعفر صادق (ع) میفرمایند:
🔻『 رحم الله جابرا، إنه من فقهائنا، إنه كان يعرف تأويل هذه الآية:
【إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ】
👈أنه في #الرجعة 』🔺
خدا جابر را رحمت کند. او از فقهای ما بود که همانا تأویل این آیه را میدانست
«بىترديد، همان كه اين قرآن را بر تو واجب كرد تو را به جايگاهت باز مىگرداند»
که در مورد #رجعت است.
(📚 البرهان،ج۴،ص۲۹۳)
اربعین، چِلۀ باطنی همۀ محبّین آل الله (ع) است. مَشائی و پیاده به زیارت رفتنشان، مَشیِ باطن تا ظاهر ایشان بسوی مقصد و مقصود عالم، یعنی حضرت سید الشهدا (ع) است. سیرِ استکمال، و رجعت به حقیقة الحقائق است.
👈 حضرت جابر (ع)، مُدرِک (درک کننده) #رجعت و راجِع (رجعت دهندۀ) وجود به #مبدأ_الوجود است.
مؤمنین ازلاً و ابداً در آرزوی پیوستن به شهدای کربلا هستند و به این شوق به دنیا آمدند و ندای باطن تا ظاهرشان چنین است:
☀️" يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما"☀️
ای کاش با شما بودم، پس به رستگاری عظیم میرسیدم.
و امّا رشحهای از نوع زیارتِ حضرت جابر (ع) :
💠 فلَمَّا وَرَدْنَا كَرْبَلَاءَ دَنَا جَابِرٌ مِنْ شَاطِئِ الْفُرَاتِ «فَاغْتَسَلَ»
💠 ثمَّ «ائْتَزَرَ بِإِزَارٍ وَ ارْتَدَى بِآخَرَ»
💠 ثمَّ فَتَحَ صُرَّةً فِيهَا «سُعْدٌ» فَنَثَرَهَا عَلَى بَدَنِهِ
💠 ثمَّ لَمْ يَخْطُ «خُطْوَةً» إِلَّا «ذَكَرَ اللَّهَ»
💠 حتَّى إِذَا دَنَا مِنَ «الْقَبْرِ» قَالَ «أَلْمِسْنِيهِ»
💠 فأَلْمَسْتُهُ فَخَرَّ عَلَى الْقَبْرِ «مَغْشِيّاً» عَلَيْهِ
💠 فرَشَشْتُ عَلَيْهِ شَيْئاً مِنَ «الْمَاءِ» فَأَفَاقَ
💠 ثمَّ قَالَ «يَا حُسَيْنُ» ثَلَاثا.
جابر بعد از «غسل در فرات»، به «دو لـُـنگ» (مانند کفن)، خود را پوشانید
و به بدن خود، «سُعد» پاشید
و با «قدمهای» آهسته در حالیکه «ذکر خدا» را میگفت، بسوی «مضجع مطهّر» حضرت سیدالشهدا (ع) رفت.
«دست» بر بالای قبر مطهّر حضرت (ع) گذاشت ،
و در این حال «غش» کرد.
عطیه «آب» بر صورت او پاشید
و وقتی بهوش آمد سه مرتبه «یا حسین» فرمود.
(📚 بحار الانوار ج۶۵، ص۱۳۰)
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🔲
.
➖ ﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ اللّهی 𐫱.﹏➖
〰️ 〰️ 〰️
🌿 ۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آلالله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار،ج۵۲،ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil3/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊 🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🌸
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
شفیعۀ مقامِ عصمةُ اللّهی 𐫱.﹏
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار،ج۵۲،ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil3/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
.
•┈•اا✾•🍎༺کوثَـــﷻــــــر༻🍎•✾اا•┈•
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
🖊 🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/925
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
𑁍
༆
❧💢 #کوثر
بر هیأتِ «فَوْعَل» و مادّۀ «کَثَرَ» است.
◈ هیأتِ فَوْعَل؛ برای بیانِ #زیادت است، و مادّۀ «کَثَرَ»؛ به معنایِ #ازدیاد.
⇦ بنابراین؛ «کوثر»، حقیقت و سرّ زیادت است و زیادتی است در ازدیاد، که؛
●زیادتِ او؛ #اطلاق،
●ازدیادِ او؛ #علی_الاطلاق اوست.
💠کوثر؛ اطلاق، سلسله جنبان، و آورندهی #کثرت است.
از این رو کثرت (کمّی و کیفی)، در فراگیریِ کوثر تعریف میشود.
♡••࿐
⇣❂ #کثرت؛
•● در عالَم جلوَت؛ از نوع کمّی است و توقّفی در تعیّنِ جمال و الوهیّت است و اهلش - که اهل دنیا هستند- به این تعیّن، طالب دنیا و مدعّیِ الوهیّتاند!
•● در عالم خلوَت؛ از نوع کیفی است و توقّفی در تعیّنِ جلال و لاهوتیّت است و اهلش - که اهل عقبی هستند- به این تعیّن، طالب عقبی و مستسقیِ جنّاتاند.
⇦ بنابراین؛ کثرتِ کمّی، به جلالِ کوثر، مجالِ جولان یافته، و کثرتِ کیفی، جلوهای از دولتِ جمالیِ کوثر است.
❧═┅┅┄┄
🔰༺ #کوثر ༻؛ آورندۀ هیأتِ «زیادت»(یعنی؛ خلوَت و جلال و لاهوتیت) و مادّۀ «ازدیاد» (یعنی؛ جلوَت و جمال و الوهیت) است.
▣⇦ چون کوثر «هست»؛
● هیأتِ فوعَل؛ برای بیان زیادت، و مادّۀ «کَثَرَ»؛ به معنایِ ازدیاد، محقق است[و نه برعکس].
● [بلکه فراتر؛] إطلاق و عَلَی الإطلاق، جلال و جمال، لاهوتیّت و الوهیّت، وجود و موجود، به #کوثر محقّق است.❧
༆
🔰از منظر قاعدهی سرسلسله:
⊱⟤ «الله» تعالی، مستجمع جمیع صفات کمالیه بوده و شخصِ زیادت و ازدیاد است که؛
◉ جلال(لا هو) و لاهوتیّت او؛ زیادت،
◉ جمال(إلّا هو) و الوهیّت او؛ ازدیاد است.
💠 حضرت الله(عزوجل)؛ شخصِ «#الوجود» و «#الموجود» است که؛
تمام #موجودات؛ #آیات او، و «#عناصر_اربعه»شان؛ جلوۀ «#ارکان_اربعه»ی اویند.࿇
𑁍ܓ
❖ خداوند به رسول گرامیاش(ص) که #رحمة_للعالمین و محقّق حقّ و ارکان اربعۀ وجود، و خالق و راسِم موجودات و عناصر اربعۀ ایشان است، به «إنّا»ی خدائیتش، مفتخرانه میفرماید:
🍎﴿إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ﴾🍎
ما به تو کوثر عطا کردیم.
ببین چه عطا کردیم!
که به این رؤیت و مَستی از عطا؛
࿓࿔࿔
💎﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ﴾💎
•✾ پس برای ربّ خود نمازی گزار در هیأت بیقراری و قربان شدن؛
👈🏻 که من به [واسطۀ] رسول خود(ص) و قربانیاش؛ قربانِ #کوثر و بیقرار اویم.
𒆳
#فاطمة_الزهرا(س)؛ آن #کوثر و عطایند که مُعطیٖ ﷻ و مُعطیٰ(ص)، خلوَت و جلوَت، لاهوتیّت و الوهیّت، به حضرتشان(س) به اشارهاند که؛ القابی از آن حقیقت؛ امّ الخیرة ﷻ و امّ أبیها(ص) و امّ الأئمة(ع) است و فعلیّتِ ذات و صفات و افعال الهیاند، که؛
آن والامقام بلکه والاییِ مقام، سرّ مگو، بلکه مَگوییِ سرّ حضرتِ عَلّام ﷻ، قوّتِ ذاتِ قیّوم ﷻ بوده و إشاره و لاإشاره در محضرشان؛ عوام، و بر دربِ #دارالسلام اش، غلاماند...
࿓࿔࿔🍇
هرگز نشنيديم خدا را بوَدى اُمّ
اى اُمّ الوهيّت(س)! وى در تو خدا گم
(حکیم صفای اصفهانی)
الحمد لله الفاطر.
🖊 🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🪸
#ام_الوهیت 🍃
#ام_لاهوتیت #ام_الخیرة #ام_ابیها #ام_الائمه
#مبدأ_الوجود #عین_الوجود #الموجود #غایة_الوجود
.
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
•┈•اا✾•🍎༺کوثَـــﷻــــــر༻🍎•✾اا•┈•
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
↗️ https://t.me/ehsannil2/925
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
𑁍
༆
❧💢 #کوثر
بر هیأتِ «فَوْعَل» و مادّۀ «کَثَرَ» است.
◈ هیأتِ فَوْعَل؛ برای بیانِ #زیادت است، و مادّۀ «کَثَرَ»؛ به معنایِ #ازدیاد.
⇦ بنابراین؛ «کوثر»، حقیقت و سرّ زیادت است و زیادتی است در ازدیاد، که؛
●زیادتِ او؛ #اطلاق،
●ازدیادِ او؛ #علی_الاطلاق اوست.
💠کوثر؛ اطلاق، سلسله جنبان، و آورندهی #کثرت است.
از این رو کثرت (کمّی و کیفی)، در فراگیریِ کوثر تعریف میشود.
♡••࿐
⇣❂ #کثرت؛
•● در عالَم جلوَت؛ از نوع کمّی است و توقّفی در تعیّنِ جمال و الوهیّت است و اهلش - که اهل دنیا هستند- به این تعیّن، طالب دنیا و مدعّیِ الوهیّتاند!
•● در عالم خلوَت؛ از نوع کیفی است و توقّفی در تعیّنِ جلال و لاهوتیّت است و اهلش - که اهل عقبی هستند- به این تعیّن، طالب عقبی و مستسقیِ جنّاتاند.
⇦ بنابراین؛ کثرتِ کمّی، به جلالِ کوثر، مجالِ جولان یافته، و کثرتِ کیفی، جلوهای از دولتِ جمالیِ کوثر است.
❧═┅┅┄┄
🔰༺ #کوثر ༻؛ آورندۀ هیأتِ «زیادت»(یعنی؛ خلوَت و جلال و لاهوتیت) و مادّۀ «ازدیاد» (یعنی؛ جلوَت و جمال و الوهیت) است.
▣⇦ چون کوثر «هست»؛
● هیأتِ فوعَل؛ برای بیان زیادت، و مادّۀ «کَثَرَ»؛ به معنایِ ازدیاد، محقق است[و نه برعکس].
● [بلکه فراتر؛] إطلاق و عَلَی الإطلاق، جلال و جمال، لاهوتیّت و الوهیّت، وجود و موجود، به #کوثر محقّق است.❧
༆
🔰از منظر قاعدهی سرسلسله:
⊱⟤ «الله» تعالی، مستجمع جمیع صفات کمالیه بوده و شخصِ زیادت و ازدیاد است که؛
◉ جلال(لا هو) و لاهوتیّت او؛ زیادت،
◉ جمال(إلّا هو) و الوهیّت او؛ ازدیاد است.
💠 حضرت الله(عزوجل)؛ شخصِ «#الوجود» و «#الموجود» است که؛
تمام #موجودات؛ #آیات او، و «#عناصر_اربعه»شان؛ جلوۀ «#ارکان_اربعه»ی اویند.࿇
𑁍ܓ
❖ خداوند به رسول گرامیاش(ص) که #رحمة_للعالمین و محقّق حقّ و ارکان اربعۀ وجود، و خالق و راسِم موجودات و عناصر اربعۀ ایشان است، به «إنّا»ی خدائیتش، مفتخرانه میفرماید:
🍎﴿إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ﴾🍎
ما به تو کوثر عطا کردیم.
ببین چه عطا کردیم!
که به این رؤیت و مَستی از عطا؛
࿓࿔࿔
💎﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ﴾💎
•✾ پس برای ربّ خود نمازی گزار در هیأت بیقراری و قربان شدن؛
👈🏻 که من به [واسطۀ] رسول خود(ص) و قربانیاش؛ قربانِ #کوثر و بیقرار اویم.
𒆳
#فاطمة_الزهرا(س)؛ آن #کوثر و عطایند که مُعطیٖ ﷻ و مُعطیٰ(ص)، خلوَت و جلوَت، لاهوتیّت و الوهیّت، به حضرتشان(س) به اشارهاند که؛ القابی از آن حقیقت؛ امّ الخیرة ﷻ و امّ أبیها(ص) و امّ الأئمة(ع) است و فعلیّتِ ذات و صفات و افعال الهیاند، که؛
آن والامقام بلکه والاییِ مقام، سرّ مگو، بلکه مَگوییِ سرّ حضرتِ عَلّام ﷻ، قوّتِ ذاتِ قیّوم ﷻ بوده و إشاره و لاإشاره در محضرشان؛ عوام، و بر دربِ #دارالسلام اش، غلاماند...
࿓࿔࿔🍇
هرگز نشنيديم خدا را بوَدى اُمّ
اى اُمّ الوهيّت(س)! وى در تو خدا گم
(حکیم صفای اصفهانی)
الحمد لله الفاطر.
#ام_الوهیت 🍃
#ام_لاهوتیت #ام_الخیرة #ام_ابیها #ام_الائمه
#مبدأ_الوجود #عین_الوجود #الموجود #غایة_الوجود
.
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
• ┈•اا✾•🍎༺کوثَـــﷻــــــر༻🍎•✾اا• ┈•
• ┈┈••✾•💠•✾•• ┈┈•
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/925
• ┈┈••✾•💠•✾•• ┈┈•
𑁍
༆
❧💢 #کوثر
بر هیأتِ «فَوْعَل» و مادّۀ «کَثَرَ» است.
◈ هیأتِ فَوْعَل؛ برای بیانِ #زیادت است، و مادّۀ «کَثَرَ»؛ به معنایِ…
• ┈•اا✾•🍎༺کوثَـــﷻــــــر༻🍎•✾اا• ┈•
• ┈┈••✾•💠•✾•• ┈┈•
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/925
• ┈┈••✾•💠•✾•• ┈┈•
𑁍
༆
❧💢 #کوثر
بر هیأتِ «فَوْعَل» و مادّۀ «کَثَرَ» است.
◈ هیأتِ فَوْعَل؛ برای بیانِ #زیادت است، و مادّۀ «کَثَرَ»؛ به معنایِ…
.
༺•اا𑁍 لطائفی از اذان 𑁍اا•༻
➖ ➖ ➖ ➖ ➖
🖊 🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🌿 https://t.me/ehsannil2/1194
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
༆࿐
گوشِ جان بسپار!
صدایت میکند…
༺•اا۞•عـﷻــلے؏•۞اا•༻
🔰 لطیفۀ اوّل - معرفت به معنایِ اذان:
#اذان در لغت به معنایِ «اعلام» بوده، و در حقیقت؛ «اعلامِ مطلق» است.
اعلام چه چیزی؟
اعلامِ عَلَم حقیقیِ عالَم. آنکه همه باید بدانندَش؛
✿『فَاعْلَمْ
👈🏻 أنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ』✿
پس بدان که؛
قطعاً هيچ معبودى جز خداوند نيست.
[📖 سورۀ سیّد الکونین، حضرت «محمّد» -ص-،
آیۀ ۱۹؛ (#نوزده، یعنی؛ به عین شخصیِ تعداد حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم»! که؛ لطائف دارد)]
🍃۞ جز حضرت الله تعالی؛ کسی یا چیزی نیست که در هیچ مرتبهای از وجودش (یعنی؛ ذات و صفات و افعال و آثار)، عَلَمی داشته باشد و اِعلام بخواهد!
که هر عَلَمی جز نفس باریتعالی؛ عَلَمِ فقر و نیستی و هیچ بودن است.
🍃۞ پس؛
اِعلامِ مطلق و حقیقی این است؛
که یکی هست و هیچ نیست جز او
«وَحـــدَهُ لا إلـــه إلّا هــــُــو»
🔰 لطیفۀ دوّم - درک و تلقین اذان:
🕋۩ #اذان ؛ اعلام نیستی عالَم و هست بودنِ خداست. ➣●•
از این حقیقت که 💎【كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ】💎 (هر چیزی، نفسِ هلاکت است إلّا وجه باریتعالی؛قصص،آیۀ۸۸)، پس؛
هر مولودی،نه صرفاً در انتهای سیر خود، بلکه در بدوِ موجود شدن و به نفسِ بودنش، هالک است و فانی است و جز وجاهَت باریتعالی، چیزی نیست. از این رو؛
⏎❂ پدرِ فرزندِ تازه متولّد شده، بر فرازِ منزل، منزلتِ فرزندِ خود را با اذان اعلام میکند، اینچنین که؛
فرزندم به «نیست بودنِ خودش و هست بودنِ وجه باریتعالی»؛ به دنیا آمد.
۩ و این حقیقت را به گوشِ جانِ طفل هم، در همان بدوِ تولّد تلقین میکند این گونه که؛
👂🏻☜ در أُذُن (گوش) - که خاصِّ شنیدنِ #اذان، خلق شده است -؛ اذان میگوید.
❖ در گوشِ راستِ طفل؛ اذان،
❖ و در گوشِ چپ او؛ اقامه.
تا مِنَ الأذُنِ إلی الأذن، گوش تا گوش - که مرتبۀ وجهِ فرزند است که همان هویّتِ طفل میباشد -؛ چیزی جز اذان و جلوۀ «وجه الله» نباشد.
⇦ به او #تلقین میکند؛
🔆وجود وُ هویّت وُ وجاهتی جز وجهِ مطلق الهی یعنی شخصِ حضرات آل الله(علیهم السلام) نیست که نیست.🔻
🔰 لطیفۀ سوّم - معرفت به شخصِ اذان:
🔺 ⊱⟤ آن وجاهتی که امیرِ آن، حضرتِ «#مبدأ_الوجود » ، «#عین_الوجود » ، «#سماء_الجود »، «#نفس_الله_تعالی »، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که میفرمایند:
🔆 『أَنَا وَجْهُ الله تَعَالَى』🔆
منم وجه خدای متعال.
📚الفضائل-ابن شاذان،ص۸۳
🍃۞ آن مولایی که؛
از خلوتسرایِ غیبوبتِ «مبدأ الوجود»، تا محقّق بودنِ «عین الوجود» که «نفس الله تعالی» است (یعنی مقامِ ذاتِ الهی)، متکّی به «سماء الجود» بودنِ خویش؛ قیام کرده وُ با حیدریّتِ وجودِ خود، حجابِ خویشتن دریده و متجلّی شده وُ به عینِ شخصیِ 【لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ】بودنِ «نَفْسُ الله»بودن خویش، مولودها را رسم و خلق نموده وُ در گوشِ ازل تا ابدشان، و در تمام شش وجهِ عوالِمشان، گوشهای را باقی نگذاشته، جز آنکه اذانِ 《نیستی آنها را به عینِ هستیِ خود》 خوانده؛
🍃☜ شخصِ «#اذان» میباشد.
💠چنان که حضرت سیّد الساجدین(ع) در وصفِ آن تنها امیر مطلقِ مؤمنان(ع) میفرمایند:
🔹《الْأَذَانُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)》🔹
اذان؛ شخصِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
📚نور الثقلين،ج۲،ص۱۸۳
💠 حضرت(ع) در حدیث دیگری در مورد حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔹《«هُوَ وَ اللهِ کَانَ الْأَذَانَ》🔹
به خدا قسَم، او خودِ اذان هستند.
📚بحار الأنوار،ج۳۵،ص۲۹۹
⚠️ تذّکر مهمّ:
بعضی از بندگانِ خدا در این مقدمه ماندهاند که شهادت ثلاثۀ مشهور (شهادت به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی ع)؛ آیا در اذان هست یا خیر؟
➊◈ به علّت اینکه حضرت مولی(ع)، شخصِ اذان هستند؛ برای اهل معرفت، شهادت به حضرتشان(ع) در اذان، نه مستحب، بلکه واجب است، امّا برای سایرین؛ مستحب است، و برای مقصّرین در معرفت؛ غلوّ محسوب میشود!
➋◈ دقت شود که برای شهادت ثلاثه در اذان دلیل لازم نیست. وقتی حضرت مولی(ع) خودِ اذان هستند، شهادتِ به حضرتشان(ع) به طریقِ أوْلی در اذانِ حقیقی، محقّق است و از شدّت حضور، این شهادت برای بعضی از افراد؛ معلوم الحال نیست!
🔰 برای اهل این معرفت بیان میشود:
دلیلِ شهادت به یگانگی حضرت أحد(جلّ جلاله) و شهادتِ به نبوّتِ حضرت ختمی مرتبت(ص)، 👈🏻 شخصِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) هستند.
بسیار دقت شود؛
قوام این دو شهادت نه صرفاً در عالَم ظاهر و شهادتِ شاهدین مختلف (عالَم اثبات و تحقیق)، بلکه در حقیقتِ «مشهود» و عالَم باطن (یعنی؛ عالَمِ ثبوت و تحقّق) به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(ع) است.
یعنی؛
یگانگیِ حقّ و نبوّتِ حضرتِ نبی اکرم(ص)؛ حقیقتاً به حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الإلٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔆
༺•اا𑁍 لطائفی از اذان 𑁍اا•༻
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
༆࿐
گوشِ جان بسپار!
صدایت میکند…
༺•اا۞•عـﷻــلے؏•۞اا•༻
🔰 لطیفۀ اوّل - معرفت به معنایِ اذان:
#اذان در لغت به معنایِ «اعلام» بوده، و در حقیقت؛ «اعلامِ مطلق» است.
اعلام چه چیزی؟
اعلامِ عَلَم حقیقیِ عالَم. آنکه همه باید بدانندَش؛
✿『فَاعْلَمْ
👈🏻 أنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ』✿
پس بدان که؛
قطعاً هيچ معبودى جز خداوند نيست.
[📖 سورۀ سیّد الکونین، حضرت «محمّد» -ص-،
آیۀ ۱۹؛ (#نوزده، یعنی؛ به عین شخصیِ تعداد حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم»! که؛ لطائف دارد)]
🍃۞ جز حضرت الله تعالی؛ کسی یا چیزی نیست که در هیچ مرتبهای از وجودش (یعنی؛ ذات و صفات و افعال و آثار)، عَلَمی داشته باشد و اِعلام بخواهد!
که هر عَلَمی جز نفس باریتعالی؛ عَلَمِ فقر و نیستی و هیچ بودن است.
🍃۞ پس؛
اِعلامِ مطلق و حقیقی این است؛
که یکی هست و هیچ نیست جز او
«وَحـــدَهُ لا إلـــه إلّا هــــُــو»
🔰 لطیفۀ دوّم - درک و تلقین اذان:
🕋۩ #اذان ؛ اعلام نیستی عالَم و هست بودنِ خداست. ➣●•
از این حقیقت که 💎【كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ】💎 (هر چیزی، نفسِ هلاکت است إلّا وجه باریتعالی؛قصص،آیۀ۸۸)، پس؛
هر مولودی،نه صرفاً در انتهای سیر خود، بلکه در بدوِ موجود شدن و به نفسِ بودنش، هالک است و فانی است و جز وجاهَت باریتعالی، چیزی نیست. از این رو؛
⏎❂ پدرِ فرزندِ تازه متولّد شده، بر فرازِ منزل، منزلتِ فرزندِ خود را با اذان اعلام میکند، اینچنین که؛
فرزندم به «نیست بودنِ خودش و هست بودنِ وجه باریتعالی»؛ به دنیا آمد.
۩ و این حقیقت را به گوشِ جانِ طفل هم، در همان بدوِ تولّد تلقین میکند این گونه که؛
👂🏻☜ در أُذُن (گوش) - که خاصِّ شنیدنِ #اذان، خلق شده است -؛ اذان میگوید.
❖ در گوشِ راستِ طفل؛ اذان،
❖ و در گوشِ چپ او؛ اقامه.
تا مِنَ الأذُنِ إلی الأذن، گوش تا گوش - که مرتبۀ وجهِ فرزند است که همان هویّتِ طفل میباشد -؛ چیزی جز اذان و جلوۀ «وجه الله» نباشد.
⇦ به او #تلقین میکند؛
🔆وجود وُ هویّت وُ وجاهتی جز وجهِ مطلق الهی یعنی شخصِ حضرات آل الله(علیهم السلام) نیست که نیست.🔻
🔰 لطیفۀ سوّم - معرفت به شخصِ اذان:
🔺 ⊱⟤ آن وجاهتی که امیرِ آن، حضرتِ «#مبدأ_الوجود » ، «#عین_الوجود » ، «#سماء_الجود »، «#نفس_الله_تعالی »، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که میفرمایند:
🔆 『أَنَا وَجْهُ الله تَعَالَى』🔆
منم وجه خدای متعال.
📚الفضائل-ابن شاذان،ص۸۳
🍃۞ آن مولایی که؛
از خلوتسرایِ غیبوبتِ «مبدأ الوجود»، تا محقّق بودنِ «عین الوجود» که «نفس الله تعالی» است (یعنی مقامِ ذاتِ الهی)، متکّی به «سماء الجود» بودنِ خویش؛ قیام کرده وُ با حیدریّتِ وجودِ خود، حجابِ خویشتن دریده و متجلّی شده وُ به عینِ شخصیِ 【لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ】بودنِ «نَفْسُ الله»بودن خویش، مولودها را رسم و خلق نموده وُ در گوشِ ازل تا ابدشان، و در تمام شش وجهِ عوالِمشان، گوشهای را باقی نگذاشته، جز آنکه اذانِ 《نیستی آنها را به عینِ هستیِ خود》 خوانده؛
🍃☜ شخصِ «#اذان» میباشد.
💠چنان که حضرت سیّد الساجدین(ع) در وصفِ آن تنها امیر مطلقِ مؤمنان(ع) میفرمایند:
🔹《الْأَذَانُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)》🔹
اذان؛ شخصِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
📚نور الثقلين،ج۲،ص۱۸۳
💠 حضرت(ع) در حدیث دیگری در مورد حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔹《«هُوَ وَ اللهِ کَانَ الْأَذَانَ》🔹
به خدا قسَم، او خودِ اذان هستند.
📚بحار الأنوار،ج۳۵،ص۲۹۹
⚠️ تذّکر مهمّ:
بعضی از بندگانِ خدا در این مقدمه ماندهاند که شهادت ثلاثۀ مشهور (شهادت به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی ع)؛ آیا در اذان هست یا خیر؟
➊◈ به علّت اینکه حضرت مولی(ع)، شخصِ اذان هستند؛ برای اهل معرفت، شهادت به حضرتشان(ع) در اذان، نه مستحب، بلکه واجب است، امّا برای سایرین؛ مستحب است، و برای مقصّرین در معرفت؛ غلوّ محسوب میشود!
➋◈ دقت شود که برای شهادت ثلاثه در اذان دلیل لازم نیست. وقتی حضرت مولی(ع) خودِ اذان هستند، شهادتِ به حضرتشان(ع) به طریقِ أوْلی در اذانِ حقیقی، محقّق است و از شدّت حضور، این شهادت برای بعضی از افراد؛ معلوم الحال نیست!
🔰 برای اهل این معرفت بیان میشود:
دلیلِ شهادت به یگانگی حضرت أحد(جلّ جلاله) و شهادتِ به نبوّتِ حضرت ختمی مرتبت(ص)، 👈🏻 شخصِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) هستند.
بسیار دقت شود؛
قوام این دو شهادت نه صرفاً در عالَم ظاهر و شهادتِ شاهدین مختلف (عالَم اثبات و تحقیق)، بلکه در حقیقتِ «مشهود» و عالَم باطن (یعنی؛ عالَمِ ثبوت و تحقّق) به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(ع) است.
یعنی؛
یگانگیِ حقّ و نبوّتِ حضرتِ نبی اکرم(ص)؛ حقیقتاً به حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الإلٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔆
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM