اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
907 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
🔹
🍃 و امّا بعد ...

از آن مقام حقیقت، تا جلوَتِ طریقت، تنزیل بیان کنیم و به لطف او، چند کلمه‌ای پیشتر رَویم و بیشتر بدانیم:

می‌گوییم : "دانستم، فهمیدم، خوشحال شدم، ناراحت شدم، چشیدم، بوئیدم، لمس کردم، دیدم، شنیدم".


🔍 🔰دقیقۀ اوّل ➣●•

دانستن و فهمیدن و خوشحال شدن و ناراحت شدن و چشیدن و بوئیدن و لمس کردن و دیدن و شنیدن، همه و همه، «درک» است.
پنج درکی که مربوط به حوّاس ظاهر است (باصره، سامعه، ذائقه ، شامه ، لامسه)، «#درک_مادی» است.
و درکی که مربوط به باطن است؛ «#درک_معنوی» است که شامل تعقــّــل، تفکر، تدبّر، تأمّل، توّهم، تخیّل، تصوّر و ... می‌شود.

قوّۀ دَرّاکه اعم از درکِ معنوی و درک مادّی است.

در روایتی عجیب و پر معنا، یونس بن ظَبْیان برای دیدار امام جعفر صادق علیه السلام در محلّی وارد می‌شود و عجائبی از حضرت (ع) را بر او مکشوف می‌سازند. و سپس می‌فرمایند:

🔶بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ، وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ، وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‏🔶
به سبب ما چشم ها بینایی دارد و به سبب ماست گوش ها می‌شنوَد و در قلوب ایمان وارد می‌شود.

(📚 دلائل الإمامة، ط - الحديثة، ص۲۷۰)
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۵۶، ص۱۹۷)

🔳 قوّۀ درّاکه، حضرات آل الله علیهم السلام هستند.


🔍 🔰دقیقۀ دوّم ➣●•

وقتی می‌گوییم : "دانستم، فهمیدم، خوشحال شدم، ناراحت شدم، چشیدم، بوئیدم، لمس کردم، دیدم، شنیدم"؛
برای تمام اینها یک «مَن» قائل شدیم.
که مَن دانستم، من فهمیدم، من خوشحال شدم، من ناراحت شدم، من چشیدم، من بوئیدم، من لمس کردم، من دیدم، من شنیدم.

این "مَن"، نفس است. که از آن به «خود» تعبیر می‌کنیم.

نقطۀ به اشاره آمدن که می‌گوییم "مَن" و نه دیگران، آن نفــْــس است.
"کـَـس" بودن و "خود" بودن هر کسی که نقطۀ اشارۀ به اوست، نفس است که قرآن در آیات بسیاری این مطلب را برای ما مکشوف ساخته و برای اشاره به افراد، "نفس" را بیان فرموده است:

💎 وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزي نَفْسٌ عَنْ «نَفْسٍ» شَيْئاً】 (بقره ۴۸)
و بترسيد از روزى كه كسى از ديگرى چيزى دفع نكند.

💎لا تُكَلَّفُ «نَفْسٌ» إِلاَّ وُسْعَها】 (بقره ۲۳۳)
هيچ كس جز به قدر توانش مكلّف نمى‏شود.

💎تُوَفَّى كُلُّ «نَفْسٍ» ما كَسَبَت】 (بقره ۲۸۱)
به هر كس [پاداش‏] آنچه كرده است به تمامى داده مى‏شود.

💎 يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ «نَفْسٍ» ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً 】 (آل عمران ۳۰)
روزى كه هر كس هر آنچه از نيك و بد كرده است حاضر مى‏يابد.

💎كُلُّ «نَفْسٍ» ذائِقَةُ الْمَوْتِ 】 (آل عمران ۱۸۵)
هر نفسى چشندۀ مرگ است‏.

💎مَنْ قَتَلَ «نَفْساً» ...】 (مائده ۳۲)
هر کس کسِ دیگری را بکشد ...

💎يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ «نَفْسٌ» إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَ سَعيدٌ 】 (هود ؏، ۱۰۵)
روزى فرا رسد كه هيچ كس جز به اذن او سخن نگويد، پس بعضى از مردم تيره‏بخت و برخى نيكبخت‏اند.

💎لِتُجْزى‏ كُلُّ «نَفْسٍ» بِما تَسْعى‏】 (طه -ص-، ۱۵)
تا هر كسى به موجب آنچه مى‏كوشد جزا داده شود.

💎ما تَدْري «نَفْسٌ» ما ذا تَكْسِبُ غَداً】 (لقمان ؏، ۳۴)
و كسى نمى‏داند فردا چه به دست مى‏آورد.

💎وَ لَوْ شِئْنا لَآتَيْنا كُلَّ نَفْسٍ هُداها】 (سجده ۱۳)
و اگر مى‏خواستيم، به هر كسى [از روى جبر] هدايتش را مى‏داديم‏.

💎 وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهيدٌ】 (ق ۲۱)
و هر كسى همراه يك مأمور سوق دهنده و يك شاهد بيايد.

💎 وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَد】 (حشر ۱۸)
و باید هر کسی نظاره کند که برای فرداش چه پیش فرستاده.

💎عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ】 (تکویر ۱۴)
[در آن روز] هر كس داند چه حاضر كرده است‏.

💎يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً】 (انفطار ۱۹)
روزى است كه هيچ كس براى كسى اختيار چيزى را ندارد.


سعی شد که به اختصار بیان، عمدۀ نکات مربوط به نفس در آیاتِ اشاره‌ای فوق بیاید. پس دقت شود که نفس؛ نقطۀ اشاره به شخص، نقطۀ کسبیات، نقطۀ درکیّات (معنوی و مادّی)، نقطۀ سعی و تکلیف، نقطۀ پاداش و عِقاب، نقطۀ هدایت و ضلالت، نقطۀ مالکیت و مملوکیّت، و بالخصوص نقطۀ سوا شدن از دیگران و تمیز پیدا کردن با غیر است که عرض شد، از آن به "خود" تعبیر می‌کنیم و در آیۀ زیر این مهمّ اشاره شده است:

🔻وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها🔺
و سوگند به نفس آدمى و آنكه او را سوا نمود.

(سورۀ شمس، آیۀ ۷)


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

  ༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🔹
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن اول:
دَرْک

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/241
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🏴 جهت درکِ مصیبت و عزاداری حضرت سیّد الشهدا علیه السلام لازم است چند کلمه در مورد "#درک" صحبت شود.
از این رو ، سخنِ اوّل به این موضوع اختصاص داده شد و صِرفاً به مختصر اشاره‌ای در جهتِ فتح باب سخن دوّم بسنده می‌کنم.


● مُدرِک = درک کننده (اسم فاعل)
● مُدرَک = درک شده (اسم مفعول)

■ هیچ مُدرِکی، هیچ چیزی را #درک نمی‌کند الّا اینکه مُدرَک در او تحقّـق پیدا کند.
● یعنی مثلاً هر چیزی که می‌چشید، می‌شنوید، می‌بینید، لمس می‌کنید، می‌بوئید، از آن شیءِ مُدرَک، چیزی در شما حاضر می‌شود.
این فقط منحصر در محسوسات نیست. بلکه برای معقولات نیز چنین است. و اصلاً حضورِ محسوسات، به قوّت و برکتِ حضورِ معقولات است.
به بیان ساده عرض می‌کنم :
هر موضوعی را که تعقّل می‌کنید، تصوّری از آن در ذهن شما شکل می‌گیرید.

تمامِ محسوسات، و معقولات، و مافوقِ آن، که لا اشاره باشد یا به اشاره بیاید، و در حیطۀ کلّیِ «درک» قرار بگیرد، به وجودِ و حضورِ مطلقِ حضرات آل الله علیهم السلام قابلیّت درک پیدا می‌کنند.
حضرات ائمۀ اطهار (ع) ؛ حقیقتِ وجود و تمام مراتب آن بوده و واسطۀ مطلقه می‌باشند.
یعنی اشیاء ؛ حدوثاً و بَقاءاً ، و تا نهایتِ مُدرَک بودن، وجودی دونِ حضرات آل الله علیهم السلام ندارند.
بنابراین درکِ هر شیئی، به اتصالِ مطلقه و الصاقِ حقیقیۀ حضرات معصومین (ع) ممکن است و الا اصلاً دَرکی در عالَم معنا پیدا نمی‌کند.

🔰 که الصادق عن الله امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند :

🔻 『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ،
وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ،
وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』
🔺
این است و جز این نیست که ؛
به ما چشمها بینایی دارد
و به ما گوشها می‌شنود
و در قلوب ایمان وارد می‌شود.

📚 دلائل الإمامة، ط - الحديثة، ص۲۷۰

(این کلام، بخاطرِ تقدّم «بِنا» حَصر دارد)
👁 بصَر؛ شاخصۀ فاعلیّت است. 👂و اذُن؛ شاخصۀ قابلیّت. و تمام محسوسات و معقولات قابلِ اشاره (چه فاعل باشند و چه قابل) در دو عبارتِ ابتدایی جمع میشود (『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ، وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ』) .
و تمام امور لا اشارۀ در عبارتِ آخر (『 وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』).


🔳 حضرات آل الله علیهم السلام عقلِ کلّی هستند (📚بحارالانوار، ج‏۱، ص۹۷) که در احادیث فرمودند 《جوهرٌ دَرّاک》 است و نیز فرمودند 《وسط الکُلّ》 است (📚تفسير كنز الدقائق، ج‏۷، ص۱۲۷) .

وسط هر شیء در عالم نور؛ مبدأ وجودیِ آن شیء است.
آن نقطۀ خَیریّت که شیء، به آن، «شیء» شده است؛ ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی؛ حضرات آل‌الله علیهم السلام می‌باشند که وسطِ حقیقی شیء هستند، چنان که می‌فرمایند؛ 🔻«خَيْرُ الْأُمُورِ "أَوْسَطُهَا"»🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏، ص۵۴۱).

■ به حضرات آل الله (ع) که «#وسط_الکل» بوده و حقیقتِ «#درک» و #واسطه_حقیقی هستند، مُدرَک و مُدرِک موجود شده و حول و قوّه می‌یابند.

■ اینکه در وصف شیعه اینقدر مطالب بالا فرمودند که مثلاً 🔸 إنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا🔸 (📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص۲۶۲) و یا هر اهانتی به شیعه، اهانت به حضرات آل‌الله (ع) است، و یا دوستی شیعه، دوستی حضرات آل‌الله (ع) است؛ همۀ اینها برای این است که درکی از حضرات آل‌الله (ع) در شیعه وجود دارد و به اندازۀ این درک، این شیعه محترم بوده و حرمت دارد.

■ دقیقتر اینکه:
● همۀ اینها برای این است که مراتبی از حضور آل‌الله (ع) در شیعه، جلوه‌گر است. که اصلاً شیعه در نقطۀ «شیعه بودن»، شعاعِ نور آل‌الله (ع) است. پس حضرات آل‌الله(ع) را در این شیعه تماشا کن.
این است که نظر به عالِمی از علمایِ شیعه، عبادت محسوب می‌شود. و این شدّت وجود تا جایی است که نظر به دربِ خانۀ مؤمن، عبادت است (🔻جَعَلَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَةً بَلْ وَ إِلَى بَابِ الْعَالِمِ عِبَادَة🔺؛ 📚عدة الداعى- ابن فهد حلّی، ص۷۵).

این احادیث، بیانی از توحید است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن دوّم:
درک مصیبت حضرت سیدالشهداء (؏) و ظهور حزن و تباکی


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/244
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

▪️همانطور که در سخن اوّل روزی شد، #درک ؛ حضور درک شده در درک کننده است.
ان شاء الله به سراغ اصل مطلب می‌رویم:

▪️در زیارت عاشورا که حدیثی قدسی می‌باشد، می‌خوانیم:
(⚠️ خوب به عبارات و معنا دقت بفرمایید!)

🔻『 و اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَ بِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يُعْطِيَنى «بِمُـصـابـى بِـكُمْ» اَفْضَلَ ما يُعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ』🔺

و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او داريد، به مصيبتى که «از ناحیــه شمـا به من رســـیده» بهترين پاداشى را که به یک مصيبت زده از مصيبتى که ديده میدهد، به من عطا فرماید .


ان شاءالله که به عبارات دقت فرمودید!
👈 مصیبت به حضرت ابا عبد الله (ع) وارد شده است یا به شما؟!

▪️در زیارت فرمود مصیبتِ به ابا عبد الله (ع)، به شما رسیده («بِمُـــصـابــى بِــكُمْ»).

🔸چطور ؟! مگر شما آنجا بودید؟!
قوّت داری تا عرض کنم؟!

محبّ آل الله (ع)!
● عاشورا، حقیقت است و یک برهۀ زمانی نیست.

محبّ آل الله (ع) !
💔 طبق همین زیارت عاشورا، آنجا که خون پاک سیدالشهدا (ع) را آن ملعونها جاری ساختند، به سعۀ وجودی، عینِ شخصی، و اطلاقِ حقیقیِ حضرت رحمة الله الواسعه ابا عبد الله الحسین (علیه السلام)، خونِ تو، عیناً ریخته شده (عین شخصی و نه تطبیقی) که می‌خوانی:

🔳『 وَ اَسْئَلُهُ...اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ «ثـــاري» مَعَ اِمامٍ هُدىً 』 🔳
● و از خدا می خواهم...تا «خون خودم» را با حضرت مهدی (علیه السلام) طلب کنم ●


🍃 دقّت کنیم و خوب متوجه شویم که نمی‌گوییم من و شما العیاذ بالله سیدالشهداء (ع) هستیم.
نستجیر بالله و پناه بر خدا می‌بریم از این تصوّرهایِ خام و کوتاهْ فهمی برخی از افراد که سخن را درست متوجّه نمی‌شوند و موحّدین عالَم را مورد افترا قرار داده یا تکفیر می‌کنند!

⚠️ دقت شود که چه عرض می‌کنم:
ولیّ خدا آن چنانی است که جانِ من و شماست.
نه اینکه محبّین ایشان، با این کثرتی که در تعدّد دارند، [العیاذ بالله] ولیّ الله باشند.


🔰 اگر مطلب واضح شد به زیارت جامعۀ کبیره و فقرات هفتگانۀ توحید آن اشاره می‌شود:

🔻『 ذكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ
وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ
وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ
وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ
وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ
وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَارِ
وَ قُبُورُكُمْ فِي الْقُبُورِ』🔺



● آل الله (ع) را باید بشناسیم!
● سیّدالشهدا (ع) را باید بشناسیم!


🍃 "اللّهمَّ عَرِّفني نفسَک..."



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔲


🔅 #برجستگی_حقیقی در هر شیئی، آن است که در تمامِ مراتبِ وجودیِ آن، برجسته باشد و بلکه تمامیّتِ همه‌ی مراتبِ وجودیِ آن شیء باشد. یعنی شیء، در تمام مراتبِ وجودی‌اش (که شاملِ ذات و صفات و افعال و آثار است)، دائماً به آن برجستگی؛ ذات و صفات و افعال و آثار دارد، و دائماً در تمام مراتبِ وجودی‌اش، برگشتِ توحیدی به آن دارد که؛ ❖『 إنّا لله و إنّا إلیه راجعون』 ❖.

🕋 «کعبه»؛ محلّ میلادِ حضرتِ ولیّ الله(ع) است و به همین دلیل و قوّت؛ «أَوَّلِ بُقْعَهًٍْ خَلَقْتُهَا مِنَ الْأَرْضِ؛ 📚بحارالأنوار،ج۹۶،ص۳۶» اول بقعه و بیت حقیقی و مطلق است که خلقت آن در مکانتِ خدائیت باریتعالی باید نظر شود، و از آن مکانت، ممدوداً تا مکان حاضر است و دائماً، محلّ #دحو_الارض و کشیدگیِ أرضِ تعیّنات(یعنی همۀ اشیاء) می‌باشد. دوامی که جلوهٔ دوام و حیاتِ نفسِ حضرتِ «الدائم» و «الحیّ القیّوم»(جلّ جلاله) است که حیات و نور دائمی همه چیز است؛«هُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْ‏ء؛ 📚 الکافی،ج‏۱،ص۱۳۰».

پس #کعبه؛ دائماً مَظهرِ برجستگیِ در تمام مراتبِ وجودیِ موجودات است.
این برجستگی، همان #تسبیحات_اربعه است که طبق احادیث؛ چهار رکنِ حقیقتِ کعبه می‌باشد، و شیئیتِ هر شیئی است و هر شیئی دائم التّسبیح به آن است و #ارکان_اربعه و #عناصر_اربعه ، جلواتی از آن هستند.

(ر.ک: مقالۀ 《 «دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388)


🔻➂❖ قدم سوّم - مختصری در مورد #رزایا •●•

🔲 «الرَزایا»، جمع «الرَزِيّة»، از مادّه‌ی «رَزَأَ»؛ به معنایِ مصائب است.

#مصیبت در نظر عموم افراد، ناگواراییِ حَدّی است که بعد از تصوّر کینونَت و نَفْسِ افراد (یعنی بعد از مرتبه‌ی ذاتِ افراد)، تحتِ عناوینِ مختلف، به آنها #اصابت و برخورد می‌کند.
یعنی مصیبت را صرفاً چنین مصیبتی می‌بینند که شخصی «هست» (کینونت و ذات و نفس)، و بعد، امری یا شیءِ دیگری، در مرتبه‌ی صفات یا افعال یا آثار، به این شخص، اصابت می‌کند.

در حالی که مطلب فراتر است و بایستی مصیبت را در عالَم حقیقت، و با منظرِ اطلاق بشناسیم. که مصیبت مطلقه؛ تمام مراتبِ ذات و صفات و افعال و آثار را شامل می‌شود.

🔳 #مصیبة؛ از مادۀ #صوب است.
#اصابة یعنی دَرْک. و #درک؛ نقطهٔ اتّصالِ حقیقیِ درک کننده و درک شده است.

(⚠️ با نفسِ این «اتّصال» در این بیان معرفتی، کار داریم.)

💧قرآن، بارانی را که متصّل بین #آسمان و #زمین است را "صَیِّب" معرّفی می‌فرماید (✿『 أَوْ «كَصَيِّبٍ» مِنَ السَّماء』✿؛ بقره،۱۹).

نفسِ «اتّصال» (مُبَرّا و فارغ از تعیّنِ دو طرفِ اتصال)؛ واسطه‌ی مطلقه یعنی حضرات آل الله (ع) هستند که «درستیِ» مطلق می‌باشد که به آن《صَـواب》می‌گویند. که همان #برجستگی_مطلقه و حقیقی، و شیئیتِ اشیاء است که از سماءِ #غیب، تا ارضِ #شهود؛ مَمدود و گسترده است و سماءِ و ارض (غیب و شهود - عالَمِ لا اشاره و عالَمِ اشاره)، دائماً به آن، قوام دارند و حدوث و بقائشان به حضرات آل الله(ع) است که در دعای ندبه آمده:

🔻أَيْنَ وَجْهُ الله الَّذِي إِلَيْهِ تَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ،
👈 أيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء🔺
کجاست آن وجه خداوند که اولیاء الهی متوجّه او هستند؟! کجاست آن وجود مقدّسی که سبب اتّصالِ بین زمین (کنایه از عالم اشاره - مَن علیه الحجّة - خلائق) و آسمان (کنایه از عالم لا اشاره - مَن له الحجّة - خداوند) است و آسمان و زمین به واسطه‌ی او به همدیگر متّصل‌اند؟!

《صَواب》؛ از مادّه‌ی «صَوب» است که هم‌ ریشه با «مصیبة» می‌باشد.

چون کلمات و واژه‌ها به سُخره‌ی اهل دنیا در آمده، معنایِ لطیفشان گاهی فراموش شده است!
و از آن جمله؛ همین کلمه‌ی «مصیبة» است که به محضِ جاری شدنِ آن به لسان، لطائفِ آن جز برای معدودی از افراد، رخ عیان نمی‌کند، تا جائی که آیات قرآن را دالّ بر مذمَّتِ «مصیبت» بیان می‌نمایند. مثلاً در این آیات که فرموده است:

💎وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشىَ‏ْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ(بقره، ۱۵۵)
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم «مُّصِيبَةٌ» قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ(۱۵۶) 』💎
و مسلماً شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كاهش محصولات مى‌‏آزماييم، و صابران را نويد ده‏.
آنها كه هرگاه مصيبتى بدانها رسد [صبورى كنند] و گويند: ما از آنِ خداييم و به سوى او باز مى‌‏گرديم.

به حدّ و تعیّنِ «خوف و جوع و نقص در اموال و نَفْسها و ثمرات» می‌مانند وُ زمختی و ناسازگاری و ناگواریِ کلمه‌ی «مصیبت» را آواری بر سر مصیبت‌زده می‌دانند و از این آوار سر برون نمی‌کنند تا نوری از حقیقت، بر ایشان مکشوف شود!


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
◾️

⏎❂از این رو؛
به نصّ احادیث؛
◔ در شب ۲۴ ماه رجب (شبِ #فتح_خیبر

❂☜ به جلوۀ قوّت مطلقۀ حضرت فاتح مولی امیرالمؤمنین(ع)؛
֎اقامۀ چهل رکعت نمازی خاصّ وارد شده است.

֎هر رکعت به قرائتِ حمد و سورۀ «اخلاص»(توحید) »» تا به چهل رکعت، ارکان اربعۀ نمازگزار از خود و إنیّتِ تهی، «خالص» شده و به حضرت فاتح مولی امیرالمؤمنین(ع)، فتح شود و إنیّت حقیقی جلوه کند.

و چون سالک به چنین رزقی موفّق بود، فرمودند؛

🔻『➊كَتَبَ الله تَعَالَى لَهُ أَلْفَ حَسَنَةٍ
➋وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ
➌ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ
➍وَ يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ أَلْفُ مَلَكٍ
➎رَافِعُونَ أَيْدِيهِمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ
➏وَ يَرْزُقُهُ الله تَعَالَى سَلَامَةَ الدَّارَيْنِ
➐وَ كَأَنَّمَا أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ🔺
➀خداوند هزار حسنه و عمل نیک برای او نویسد
➁و هزار سیئه و گناه او را محو کند
➂و هزار درجه برای او بلند فرماید
➃و هزار ملک از آسمان نازل می‌کند
➄که دست‌های خود را بلند نموده بر او صلوات می‌فرستند
➅و خداوند سلامتی دنیا و آخرت را به او عطا می کند
➆و گویا شب قدر را درک کرده است.

📚البلد الأمين و الدرع الحصين،ص۱۶۹

◩ فتح خیبرِ إنیّت؛ در أخصّ فتح شدن؛منتهی به دَرْکِ ناموس حق، عصمتِ مطلقۀ الهی، شخصِ 《کَنز مخفی》، شخصیّت و هویّتِ ذاتِ باریتعالی، حضرتِ 《لیلة القدر》، 《فاطمة الله》، صدیقۀ طاهره سلام الله علیها خواهد بود. قرآن می‌فرماید:

بسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏
💎﴿إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ(۱ قدر)
وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ(۲)
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ(۳)
تَنزَّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن كلُ‏ِّ أَمْرٍ(۴)
سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ(۵)﴾💎
به نام خداوند هستى بخش مهربان.
۱. همانا ما آن [قرآن‏] را در شب قدر نازل كرديم.
۲. و تو چه مى‌‏دانى شب قدر چيست.
۳. شب قدر از هزار ماه بهتر است.
۴. در آن شب فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان از براى هر كارى فرو مى‌‏آيند.
۵. شبى سراسر سلامت است تا صبحدم.

🔰 به لطف حضرت خیبر شکن، مولی امیرالمؤمنین؏،
فتحِ خیبرِ سالک به چهل رکعتِ اقامۀ نماز مذکور، طوری محقّق می‌شود که؛

◄⇦ ثبتِ «أَلْفَ حَسَنَةٍ» و محوِ «أَلْفَ سَيِّئَةٍ» و ترفیعِ «أَلْفَ دَرَجَةٍ» یکجا، برقرار شده که این تحقّق؛ جلوۀ ﴿أَلْفِ شهَْرٍ﴾ی است که 💎﴿لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ﴾💎.
که «ألْف»(هزار)؛ تجلّی اُلفَتی و کمالیِ حضراتِ «شهر الله» - یعنی ائمه اطهار(ع)- است که؛
● ثبتِ «أَلْفَ حَسَنَةٍ»؛ جلوۀ جمالیِ حضرتشان(ع)،
● و محوِ «أَلْفَ سَيِّئَةٍ»؛ جلوۀ جلالیِ حضرتشان(ع)،
● و ترفیعِ «أَلْفَ دَرَجَةٍ»؛ جلوۀ ربط به رفعتِ مطلقه یعنی شخصِ حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است.

◄⇦ و اینکه «أَلْفُ مَلَكٍ» از آسمان نازل می‌شوند؛ جلوۀ 💎﴿تَنزَّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن كلُ‏ِّ أَمْرٍ﴾💎 است.

◄⇦ و «يَرْزُقُهُ اللهُ تَعَالَى سَلَامَةَ الدَّارَيْنِ»؛ جلوۀ 💎﴿سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾💎 است.

◄⇦ و 『وَ كَأَنَّمَا أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ』؛ جلوۀ 💎﴿وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ﴾💎 می‌باشد. و شاید و «گمانِ» مطرح‌شده که در کلمۀ «كَأَنَّمَا» وجود دارد؛

⧔➊⧕. از بی حدّ بودن «لیلة القدر»(س) است و نه اینکه «لیلة القدر» درک نشده است.
⧔➋⧕. چون «لیلة القدر»(س) شخصِ اطلاق و لاتعیّنی مطلقه هستند؛ بیانِ درکِ «لیلة القدر» خودِ «گویی» است و خودِ «درک نشدنی» که قبلاً مقاله‌ای مستقل در این خصوص به لطف خدا نگاشته شد و شرحی بر آیۀ شریفۀ 💎﴿وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ﴾💎 گذشت.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil2/460)

🍃گویند: علی به دست خیبر شکنش
انگشتر «یا فاطمةالزهرا» بود!


به لطف مولی(ع)؛
آن کس که از نفس گذشت و مؤمن حقیقی شد؛ به فرمایش روایات؛ قوّتِ چهل مرد را داراست («جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ‏ قُوَّةَ أَرْبَعینَ‏ رَجُلًا؛ 📚الخصال،ج‏۲،ص۵۴۱»).
مؤمن، بدونِ تعدّدِ نفرات، و به عددِ نوری(و نه عدد ظلمتی)؛ یکباره و به وحدانیّت مولایش(ع)؛ چهل مرد است.

🔲 ماه رجب، ماه حضرت خیبرشکن، مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ 👈🏻 ماه #تخلیه و شکسته شدن أنانیّت است
و ۲۴ ام آن؛ ظهورِ خاصّ حضرتِ خیبرشکن(ع)!

به نفسِ شکسته شدنِ خیبرِ أنانیّت؛ درک امّ الخیرة یعنی حضرتِ «لیلة القدر»(س) به همان لاتعیّنی و اطلاق؛ محقّق و برقرار است.




🍃ای فاتح دل و جان،
یا علی!
بی چاره آن دلی، که بیچاره‌ات نشد

الحمد لله الفاتح.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#خیبر_شکن
#درک_لیلة_القدر


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🍃


🍃۞ حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻«لَا تَجُوزُ الرُّؤْيَةُ مَا لَمْ يَكُنْ‏
بَيْنَ الرَّائِي وَ الْمَرْئِيِّ هَوَاءٌ لَمْ‏ يَنْفُذْهُ الْبَصَرُ»🔺
✾ تا وقتى كه بینِ بيننده و ديده شده (هدفِ ديد)؛
هوائى نباشد، ديد در آن نفوذ نكند (یعنی؛ دیده نمی‌شود).

📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۹۷


🌿֎⇯بنابراین؛ «هواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ علّتِ رؤیتِ اشیاء است.
که #رؤیت، در رقیقۀ معنا؛
🍃֎⇦ وجودِ واسطۀ مطلقه است که رائی (بیننده) و مرئی (دیده شده) به اعتبارِ آن مکانت؛ معنا پیدا می‌کنند.

🌿۞ البتّه دقّت شود که:
🍃֎⇦ اوّلًا؛
موضوعِ رؤیت مطرح نیست. بدین معنا که؛ متعلَّق رؤیت، مهمّ نیست. بلکه خالصۀ رؤیت، به «هوا» محقّق است و بس. یعنی؛ کاری به این نداشته باشیم که مرئی (یعنی دیده شده) کیست یا چیست. هر جائی که رؤیتی باشد، فتراک و جان و علّت و حیاتش؛ «هواء» است که جلوه‌ای از جلواتِ واسطۀ مطلقه یعنی حضرات آل الله(ع) است.

🍃֎⇦ ثانیاً؛
رؤیت، خالصۀ درک است. و درک؛ حضورِ مُدْرَک (درک شده) است نزدِ مُدْرِک (درک کننده). بنابراین از آنجا که در روایتِ فوق؛
مطلقِ رؤیت به واسطۀ «هَواء» بیان شده است؛
❂☜ حضورِ حقّﷻ نزد خودش نیز بِـ«الْهَواء» است. که بواقع؛ «الْهَواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ چیزی نیست جز خودیّتِ حقّﷻ.
بدین معنا که؛
❂☜ حضورِ خداوندﷻ نزد خودش، و رؤیتِ خداوندﷻ خودش را؛ به خودیّتِ حقّﷻ، یعنی؛ حضرات آل‌الله (علیهم‌ السّلام) است.

[ 🔔👆🏻 به مطلب مهمّی اشاره شد که تأمّل می‌طلبد.]

🍃֎⇦ ثالثاً؛
از طرفی به «هواء»، رؤیت، ممکن است. و از آن طرف؛ «عَماء» از «عَمَیَ» به معنای کوری می‌آید.
پس دو متقابل داریم؛
❂☜ #رؤیت و #عمی.
یا به عبارتی؛ #درک و #لا_درک.

🌿⇯֎ به چه معنا؟
🍃֎⇦ قرآن می‌فرماید:

💎『 لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ
وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ
وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ 』💎
✾ ديدگان، اوﷻ را درک نمی‌‏كنند
ولى اوﷻ ديدگان را درک می‌كند
و او لطيف و دانا است‏.

📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۰۳


🌿۞ امّا از کجا و چرا این طور است که دیدگان، اوﷻ را درک نمی‌کنند؟!

❂☜ از آنجا که حضرتِ «هوﷻ»؛ حقیقتِ بصیرت وُ خودِ نورِ ابصار است. و نه اینکه ابصار در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» هم در طرفی دیگر، و بعد بگوئیم اوﷻ آنچنان جلالتی دارد که این ابصارِ کم‌سو، درمانده از درکِ آن «هو»ی غیبی هستند!


همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که توئی چشمِ مرا #بینائی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید
وین عجب‌تر که تو خودْ رویْ به کس ننمایی

#فخرالدین_عراقی


🌿⇯֎ مطلب، بسیار فراتر از آنی است که در #حدود، تصوّر بشود. چون حضرتِ «هوﷻ»؛ خودِ نورِ ابصار وُ خودِ بینائیِ ابصار است، «ابصار» از درکِ خودیّتشان عاجزند، نه اینکه حضرتِ «هو»ی مطلقﷻ - اَلعیاذُ بالله - نهان در پستوئی باشند وُ ابصار را دسترسیِ حدّی به آن پستو نباشد!


🌿۞ همان طور که در ادامۀ آیه می‌فرماید:
«وَ هُوَ اللَّطيفُ»؛
🍃֎⇦ حضرتِ «هوﷻ» آن‌قدر لطیف است که اگر ابصار، در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» در طرفی دیگر، آن «هو»ی حدّیِ تصوّر شده؛ دیگر «لطیف» نیست، بلکه در ضخامتِ تَبَعُّد و دوری است، نه اینکه از «لطافت» در «غیب الغیوب» بودن باشد.


🌿۞ و حضرتِ «هوﷻ» آنچنان «لطیف» است، که جان و حقیقتِ ابصار است. اینچنین است که تحلیلاً بیان می‌شود: به «لطافتِ مطلق» بودنش؛ «خبیر» مطلق است.


🌿⇯⇦ #لطیف که صفتِ مشبّهه از «لطف» است، به معنای بسیار نزدیک است. و وقتی نزدیکی در زیادت و اطلاق است که؛ مقرِّب و مقرَّب، در دوئیت نباشند و تصریحاً اینکه؛ دو نفس نداشته باشند.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ «لطیف»؛ جانِ ابصار باشد.


🌿⇯⇦ و چون حضرتِ لطیفﷻ، جانِ ابصار و بینائیِ دیدگان است؛
❂☜ «خبیر» مطلق است.
که «خبیر» نیز صفت مشبّهه است و اطلاق را می‌رساند و وقتی «خبردار بودن» مطلق بود که؛ مُخبِر (خبر دهنده) و مُخبَـــرٌ عنه (چیزی که از آن خبر می‌دهند) در دوئیت نباشد (دو نفس نداشته باشند)، بلکه؛ «خبیر»، قوامِ وجودی و نفسیِ «مُخبِرٌ عنه» باشد.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ چون «خبیر»؛ جانِ «مخبَرٌ عنه» است،
در اطلاقِ خبردار بودن است.


🌿۞ این حضورِ مطلقِ حضرتِ «هوﷻ» است که به عینِ شخصیِ اینکه در نهایت و اطلاقِ «لطافت» و حضور و قرابت است؛ «هو»ی غیبی است و غیب الغیوب، که؛
🔻«عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ وَ كَلَّتِ الْأَلْسُن‏»🔺

[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]


🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌