اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
907 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پانزدهم :
مقام رضا؛ انشاء حزن و عزا


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/579
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🌙 محرَّم؛ مَحرَم دلهایِ محزون، و ملجأ نفوسِ مفتون و شیداست. آن حزنی، که مَنشأ بهجت و سرور و خوشیِ حقیقیست که در دعایِ استهلالِ این ماه - با اینکه ماهِ #حزن است -، از خداوند، #هشت مطلب و مطلع را طلب می‌کنیم.
طلب می‌کنیم :

◄"اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَيْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ وَ السَّلَامَةِ وَ الْإِسْلَامِ وَ الْغِبْطَةِ وَ السُّرُورِ وَ الْبَهْجَةِ وَ الْحُبُورِ"►
خدایا!
ماه محرم را بر ما ، امان و ایمان و سلامت و غبطه و سرور و بهجت و خوشحالی قرار ده.
(📚إقبال الأعمال،ط - القديمة، ج‏۱، ص۱۹)


◾️ ماه محرّم است، ماهِ عزای حسینی (ع)...
اهل دنیا، غم و اشک و اندوهِ ظاهری عزاداران را می‌بینند و از حقائق بی‌خبرند. ◆"وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِه‏"◆ (و خدا را چنان كه سزاوار منزلت اوست نشناختند/ انعام، ۹۱).
پس؛
معطّلشان مَشو!
بگذار و بگذر... ◆"قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في‏ خَوْضِهِمْ يَلْعَبُون‏"◆ بگو: «الله»، آن‏گاه آنها را واگذار كه در ياوه‏‌گويى خود بازى كنند! (دنبالۀ آیۀ مذکور).

#لیالی_عشر ، سایه افکنده و کشتیِ نجات در بحر عمیق و موّاجِ عوالِم هستی، لنگر انداخته، تا به قداسَتِ بی‌خویشی خویش (#اطلاق)، هر خویشتنی را از خودِ متعیّن رها ساخته و به خودِ لاتعیّنی مطلق، بها دهد.

این سخن؛ خاضعانهْ عرضِ ادبی است به ساحتِ مقدّس ارباب و صاحب نفْس و نَفَسِمان، حضرت سیّد الشهدا(ع) و یاران گرامی‌شان.
به استمداد و بیانی از روایتِ مشهورِ #ریان_بن_شبیب ؛ دستِ گدائی‌مان را بر آستانِ رأفتِ حضرت انیس النفوس، مُهیِّج «أَحْزَانَ يَوْمِ الطُّفُوف»، آقاجانمان، علی بن موسی الرضا (ع) بلند کرده و رزقِ عزایِ جدّ بزرگوارشان را با بیانِ معرفتی که خواهیم خواند، طلب می‌کنیم.


°•❁🔳🔲🔳❁•°


پیش از این، در مورد اسماء توقیفی حضرت حقّ و ائمۀ اطهار(ع) در #کانال_معرفة_الحق اشاراتی بیان شد.
(رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil3/186 )

به همان قوّت که اسماء باریتعالی، توقیفی و برخاسته از ذات، و ظاهر و وصفی از باطن است؛ اسماء ائمۀ اطهار(ع) چنین‌اند. و مدّ وجودِ ائمۀ اطهار(ع)، اسماء یاران خاصّ آل الله (ع) (و نیز افراد خاصّ، مکان‌ها و زمان‌های خاص) برخاسته از حقیقت وجودی ایشان بوده و حاویِ اسراری است، چنان که پیش‌تر، در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن اسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرتِ #ام_البنین س، حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، امکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و ازمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا).


✾•◆🔲◆•✾

🔰یکی از یاران حضرات آل الله(ع) جنابِ «ریّان بن شبیب» است.

🔳 «#شبیب»؛ صفت مشبهه از «شبب» است و به معنایِ آن کسی است که درکِ بالائی از #جوانی و #حیات دارد.
در عالم حقیقت؛ «شبابِ مطلق»، ✿«سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة»✿ یعنی حضرت امام حسن مجتبی(ع) و حضرت امام حسین(ع) هستند.

کسی که محظوظ از وجودِ ائمۀ اطهار(ع) شده باشد؛ «شبیب» است و جوانِ حقیقی، و بهره‌مند از حیاتِ حقیقت و جنّتِ جاودانگی‌ست.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔳

🔳 مصدر و منشأ حقّ و حقیقت، که در عینِ [شخصیِ] یگانگی با ذات باری، قداست و هویّتِ ذات است و قداستِ بر قداستِ حقّ تعالی است؛ آن امامِ هُمامی است که معرفتش در عرفۀ عارفانِ بیدل، دعایِ سیّد الشاهد و المشهود، حضرتِ سیّد الشهداء علیه السلام چنین جاری شده و پرده از این سرّ عظیم برداشته شد که فرمودند :

▼"إِلَهِي!
👈 تقَدَّسَ رِضَاكَ أَنْ تَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْكَ
فَكَيْفَ يَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّي
"▲
خداوندا!
#رضای_تو پاک‌تر از آن است که علّتی از «خود تو» برای آن وجود داشته باشد،
پس کجا رسد که علّتی از من برای آن باشد؟

(📚 إقبال الأعمال- ط - القديمة، ج‏۱، ص۳۴۹)

او که مافوقِ تعیّنِ #علت و #معلول بوده، و نفسِ #رهائی و #اطلاق، و فائق بر هر مافوقیست؛ حضرتِ #انیس_النفوس، #شمس_الشموس، #امام_الرئوف، آقاجانمان علی بن موسی«#الرضا» علیهما آلاف التحیة و الثناء و السلام هستند.
👈 حضرتشان، خودِ مکانَت و مقامِ اطلاق و فائِقیّت محضه بوده، که علّة العلل مطلقه است و رقم‌زنندۀ هر حقیقتی.

این مکانت و مقام؛ مصدرِ و اَمامِ مطلق، اِمام رئوف(علیه السلام)، سلسله‌جنبانِ حزن می‌باشند (حزنی که بیان شد؛ جلالِ سرور است).

🔳 در زیارت شریف حضرت امام #رضا (مشهور به زیارت جوادیه علیهما السلام) اینگونه سلام را عرض ادب می‌کنیم و ادب را به قربانِ حضرتشان تقدیم میداریم :

◆" السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوفِ الَّذِي هَيَّجَ أَحْزَانَ يَوْمِ الطُّفُوف‏"◆
سلام بر امام رئوف، کسی که حزنهای روزِ عاشورا را تهییج کرد.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۹، ص۵۵)

•┈••✾👈 ◄حضرت انیس النفوس، آقا امام رضا علیه السلام، شخصِ رضایِ مطلقه بوده که از نقطۀ اُنسِ مطلقه (یعنی اطلاق حقیقی) که مُنشئ هر نفس الامری است؛ فائقِ بر مقامِ وحدت و خلوت، و مقامِ کثرت و جلوَت هستند.

حضرتشان(ع)؛ حُزنِ جلال(خلوَت - ذات)، و سُرورِ جمال (جلوَت - کثرات) را انشاء و ایجاد می‌نمایند. ► ✾••┈•


⇦ بنابراین حضرتِ امام رئوف(ع)، مُهیِّج حُزنِ «یوم الطفوف»ی می‌باشند که پیشتر، قدری از وصف آنرا، در بعضی از مقالاتِ «#یوم_الطفوف_مجمع_حیرانی» در همین #کانال_اللطائف_الالهیة مطالعه فرموده‌اید.

انشاءِ حقیقیِ حُزن(که جلالِ سرور است)، به امرِ وَلَوی حضرت امام رضا علیه السلام (که مقامِ اطلاق هستند)، در خفایِ حقّ (که مقامِ ذات است)، و تا مدّ آن که جلایِ عوالِم است(یعنی کثرات)، جاری می‌گردد.
در نتیجه حضرت امام رضا علیه السلام به جناب ریّان بن شبیب - که جلوه‌ای از بابِ ریّان در جنّة المأوی، برای روزه‌داران است- می‌فرمایند:

•●•" يااِبْنَ‌شَبِيبٍ! أَصَائِمٌ أَنْتَ؟"•●•
اى [ریّان] پسرِ شبيب ، آیا روزه‌ هستی؟

ریّان بن شبیب عرض میکند : خیر.

🔘✾که روزه نبودنِ جناب ریّان (آن جلوۀ ملئیت و صمدیّتِ باب ریّان بهشت) نه تقریر و نفی از روزه در این روز، بلکه ابرازِ فقرِ محضه صمدیّتِ ابوابِ جنّت، یعنی دربِ «ریّان»، در برابر حقیقت جنّت، یعنی سیّد شباب اهل الجنّة، "باب الله مطلق"، حضرت اباعبد الله الحسین علیه السلام است.

در دنباله، حضرت رضا علیه السلام، به امرِ وَلَوی و انشائی خویش می‌فرمایند :

🔲يَا ابْنَ شَبِيبٍ !
إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ؏
‏』🔲
ای فرزند شبیب!
اگر بر هر شیئی و امری از امور، گریان شدی؛ پس بر حسین بن علی بن ابیطالب (علیهم السلام) گریه کن.

(📚 الأمالي، للصدوق، ص۱۳۰)


✾•🔲•✾ سررشتۀ حزن و عزای حسینی(ع)، این فخرِ حقیقی و قوّتِ حیات و جوانی ابدی، به گوشۀ نگاهی از نَظْرۀ رأفت و رحمتِ حضرتِ انیس النفوس، آقا علی بن موسی الرضا(ع) است.
ان شاء الله به مدد حضرتشان؛ ماه محرّم، آغازی بی‌پایان بر فنا و فدا شدنِ دائمی‌مان برای حضرت سیّد الشهدا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و یاران گرامی‌شان (علیهم السلام) باشد.



#مقام_رضا_انشاء_حزن_و_عزا
#ریان_بن_شبیب
#اول_محرم

🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴




─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

💦حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستی‌آفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَری‌شأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء؛ فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.

شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت؛ مانع از مشروح‌گفتن. پس به پریشان‌گوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...

‎‌‌‎─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─

تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر؛ خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.


🔳 شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهٔ تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» می‌باشد.

(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)

🔳 به میخِ گداخته‌ی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعله‌ی نارِ #کثرت و‌ #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت؛ مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه؛ منجلی است،
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُ‌ الشتّات» بودنِ #اطلاق،
#جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت می‌گیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).‌

دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچه‌ای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق [بدین معنا که؛ تا نقطه‌ی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف می‌آورند و مجال می‌دهند] احراقِ باب می‌کند.🔥

🔳 #باب [که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است]؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُ‌الله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُ‌الله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُ‌الله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.

💠 حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها [که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت می‌باشند]؛ دربانِ موجِد «باب‌ُالله، بابِ بیتُ‌الله، و [بلکه] الله» می‌باشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهٔ #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.

🔥 دوّمی ملعون؛ نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم‌، بلکه #دمادم حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها را شهید می‌سازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.

🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...


◆◈◆◈◆رشحه‌ای از شرح!◆◈◆◈◆

🍁 تمام اشارات فوق، بابی است از سخن‌های معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در شبِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
🔥📌فقط اشاره‌ای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔳

🔥 نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.

🔹نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حُبّ الله نارٌ ».
🔸نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.


☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:

🔹 الله = «لا هو الا هو» = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبِّ «لا هو الا هو»

🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله وجود دارد، و حبّ به او، بعد از وجود داشتنِ «الله» است.

🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
«حبّ الله»؛ اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.

هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.

نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ «حبّ» متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ «بغض». بلکه جامع است و همان #اطلاق می‌باشد.

🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق؛ جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ «هــو»ی غیب الغیوب را منصهٔ مظلومیّت، نمایان ساخت.

🔲 تمامِ «#هو»ی غیب، در «#آه »ِ شهود، متجلّی است.
«#آه » همان «#هو»ست، که؛ در تأویلِ «هو»، می‌فرمایند(ع):

◾️الْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ وَ الْوَاوُ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ ؛📚التوحيد للصدوق،ص۸۸ 』◾️

[در سیر سالک] هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.

در اسم عَلَمِ «هو»؛ اگر واو ِجلال، در ابتدا آمد و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچاره‌ات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .

در تحلیل؛
«هو»قوسِ صعود است و «آه» قوسِ نزول.

«هو»ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به «آه»ِ قوسِ نزول، رجعت می‌کند که؛

#آه در تحلیل؛ «ا» و «ه» می‌باشد.
«ا»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).


«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.

🔲 «آه‌» از سویدای دل می‌آید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و‌ جز بی‌قراریِ «#هو» نمانده. از آن مکانت که بیچاره‌اش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند می‌شود، و می‌شود «#آه» ...

🔲 «#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.

📌 #مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطه‌ای است که ضربه به آن می‌زنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.

محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.

آه ...😭

ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها


📌 دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت می‌رساند.

📌 #مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )

#سامری از ریشه‌ی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه 👈🏻 خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.




ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز
او خورد زمین و من بُریدم آن روز
از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز
با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز 💧

🍂 وامصیبتاه!
یا زهرا سلام الله علیها 💧



إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تمام تابعینشان باشید.

🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الأشرار، لا تعدّ و لا تحصی




#مسمار_عداوت

#موجد_باب_بیت‌الله
#موجد_باب_الله
🔔 #موجد_اطلاقی_واجب
#آه
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

•┈•اا✾•🍎کوثَـــﷻــــــر🍎•✾اا•┈•


•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/925
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•
𑁍


💢 #کوثر
بر هیأتِ «فَوْعَل» و مادّۀ «کَثَرَ» است.
◈ هیأتِ فَوْعَل؛ برای بیانِ #زیادت است، و مادّۀ «کَثَرَ»؛ به معنایِ #ازدیاد.

⇦ بنابراین؛ «کوثر»، حقیقت و سرّ زیادت است و زیادتی است در ازدیاد، که؛
●زیادتِ او؛ #اطلاق،
●ازدیادِ او؛ #علی_الاطلاق اوست.

💠کوثر؛ اطلاق، سلسله جنبان، و آورنده‌ی #کثرت است.

از این رو کثرت (کمّی و کیفی)، در فراگیریِ کوثر تعریف می‌شود.

♡••࿐
⇣❂ #کثرت؛
•● در عالَم جلوَت؛ از نوع کمّی است و توقّفی در تعیّنِ جمال و الوهیّت است و اهلش - که اهل دنیا هستند- به این تعیّن، طالب دنیا و مدعّیِ الوهیّت‌اند!

•● در عالم خلوَت؛ از نوع کیفی است و توقّفی در تعیّنِ جلال و لاهوتیّت است و اهلش - که اهل عقبی هستند- به این تعیّن، طالب عقبی و مستسقیِ جنّات‌اند.

⇦ بنابراین؛ کثرتِ کمّی، به جلالِ کوثر، مجالِ جولان یافته، و کثرتِ کیفی، جلوه‌ای از دولتِ جمالیِ کوثر است.

❧═┅┅┄┄

🔰#کوثر ༻؛ آورندۀ هیأتِ «زیادت»(یعنی؛ خلوَت و جلال و لاهوتیت) و مادّۀ «ازدیاد» (یعنی؛ جلوَت و جمال و الوهیت) است.

▣⇦ چون کوثر «هست»؛
● هیأتِ فوعَل؛ برای بیان زیادت، و مادّۀ «کَثَرَ»؛ به معنایِ ازدیاد، محقق است[و نه برعکس].
● [بلکه فراتر؛] إطلاق و عَلَی الإطلاق، جلال و جمال، لاهوتیّت و الوهیّت، وجود و موجود، به #کوثر محقّق است.❧


🔰از منظر قاعده‌ی سرسلسله:
⊱⟤ «الله» تعالی، مستجمع جمیع صفات کمالیه بوده و شخصِ زیادت و ازدیاد است که؛
◉ جلال(لا هو) و لاهوتیّت او؛ زیادت،
◉ جمال(إلّا هو) و الوهیّت او؛ ازدیاد است.

💠 حضرت الله(عزوجل)؛ شخصِ «#الوجود» و «#الموجود» است که؛
تمام #موجودات؛ #آیات او، و «#عناصر_اربعه‌»شان؛ جلوۀ «#ارکان_اربعه‌»ی اویند.࿇
𑁍ܓ

❖ خداوند به رسول گرامی‌اش(ص) که #رحمة_للعالمین و محقّق حقّ و ارکان اربعۀ وجود، و خالق و راسِم موجودات و عناصر اربعۀ ایشان است، به «إنّا»ی خدائیتش، مفتخرانه می‌فرماید:

🍎﴿إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ﴾🍎
ما به تو کوثر عطا کردیم.

ببین چه عطا کردیم!
که به این رؤیت و مَستی از عطا؛
࿓࿔࿔
💎﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ﴾💎

•✾ پس برای ربّ خود نمازی گزار در هیأت بیقراری و قربان شدن؛
👈🏻 که من به [واسطۀ] رسول خود(ص) و قربانی‌اش؛ قربانِ #کوثر و بیقرار اویم.
𒆳

#فاطمة_الزهرا(س)؛ آن #کوثر و عطایند که مُعطیٖ ﷻ و مُعطیٰ(ص)، خلوَت و جلوَت، لاهوتیّت و الوهیّت، به حضرتشان(س) به اشاره‌اند که؛ القابی از آن حقیقت؛ امّ الخیرة ﷻ و امّ أبیها(ص) و امّ الأئمة(ع) است و فعلیّتِ ذات و صفات و افعال الهی‌اند، که؛
آن والامقام بلکه والاییِ مقام، سرّ مگو، بلکه مَگوییِ سرّ حضرتِ عَلّام ﷻ، قوّتِ ذاتِ قیّوم ﷻ بوده و إشاره و لاإشاره در محضرشان؛ عوام، و بر دربِ #دارالسلام اش، غلام‌اند...

࿓࿔࿔🍇

هرگز نشنيديم خدا را بوَدى اُمّ
اى اُمّ الوهيّت(س)! وى در تو خدا گم
(حکیم صفای اصفهانی)



الحمد لله الفاطر.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🪸


#ام_الوهیت 🍃
#ام_لاهوتیت #ام_الخیرة #ام_ابیها #ام_الائمه
#مبدأ_الوجود #عین_الوجود #الموجود #غایة_الوجود
.


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

🧭🕋 لطیفه‌ی تغییرِ قبله


─═༅࿇༅ 🕋 ༅࿇༅═─
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/957
─═༅࿇༅ 🧭 ༅࿇༅═─
𑁍

🍃 معنیِ «أیْنَما تُوَلّوا» چیست؟
هر طرف رو کنید، رویِ عـﷻــلے است



🔰 قدم اوّل؛
مقدّمه

۞ امور در عالَمِ محدودات؛ صرفاً در تعیّن و حدِّ خودشان هستند. بعضی از امور؛ مفاهیم هستند و بعضی؛ مصادیق، امّا به هر حال مقیّد و محدودند. مثلاً مفهومِ «بشر» بودن؛ محدود به تعریفِ بشر می‌باشد وُ دارای مصادیقِ محدودِ مختلفی است.

۞ امّا وقتی از عالَمِ حدود، به سمت عالمِ بیحدّی و نور وارد شویم؛ «شخص حقیقی» مطرح می‌شود، بدین معنا که؛
❖⫸ وجودِ شخصِ حقیقی در عالم نور؛ شاخص وُ عَلَم وُ علمدارِ حقیقت است وُ همه‌ی مفاهیم وُ مصادیق، از وجودِ مبارکِ او (؏) انشاء می‌گردد.

❖⫸ و شخصِ حقیقی؛ #مطلق_حقیقی است. بدین معنا که؛ «#اطلاق» (☜ رهایی) برایش قید و حدّ محسوب نمی‌شود، بلکه از مطلق بودنِ خودش هم اطلاق دارد و رهاست، که این مطلب، همان معنای «مطلقِ عَلَی الإطلاق» بودنِ #وجود است.

(برای شرح #مطلق_علی_الاطلاق
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/291)

۞ بنابراین؛ شخصِ حقیقی، در قید هیچ تعیّنی نمی‌گنجد. و این «رها از قیود» وُ #اطلاقحیاتِ شخصِ حقیقی است.

❖⫸ به عنوان مثال؛
وقتی بیان می‌شود که «#رحمت» ☜ شخصِ حقیقی است، بدین معناست که؛ به تعیّن و ظاهرِ «رحمت» متوقف نمی‌شود، از این رو؛ شخصِ «رحمت»، تا نقطه‌ی مقابل خود - که «#غضب» است - هم ممدوداً؛ حاضر و ظاهر است.


🔰 قدم دوّم؛
«شخص بودنِ قبله»

۞ در مقدّمه‌ی فوق، بیان شد که شخصِ حقیقی؛ مطلقِ عَلَی الإطلاق است، بدین معنا که به حقیقتِ حیّ بودن ☜ از هر قیدی رهاست.

❂☜ و امّا راجع به #قبله؛ حضرت امام جعفر صادق علیه‌السّلام می‌فرمایند:

🕋 «نَحْنُ قِبْلَةُ الله»
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۴، ص۳۰۳

❖⫸ ضمیرِ «نَحْنُ» در روایتِ فوق؛
❂☜اشاره به مرتبه‌ی #شخص وُ نفس وُ ذاتِ ائمّه‌ی اطهار (؏) دارد.

❖⫸ و عبارتِ نورانیِ این روایت، از نظر ادبی؛‌ جمله‌ی اسمیه است، که جمله‌ی اسمیه ☜ دالّ بر ثبوت و استمرار است. و ثبوتِ و استمرارِ حقیقی؛ آن هنگامی محقّق است که أمرِ مستمَر، أمرِ #ذاتی باشد.

❖⫸ و همان طور که مثلاً «قدرة الله» قدرتِ مطلقه است، و «عِلم‌ُالله» علمِ مطلقه می‌باشد ☜ «قبلةُ الله» هم قبله‌ی مطلقه است.

۞ بنابر نِکاتِ فوق؛
«نَحْنُ قِبْلَةُ الله» یعنی ☜ حضرات ائمّه‌ی اطهار (؏)؛ شخصِ قبله‌ی مطلقه هستند.

و اینکه شخصِ قبله هستند، بدین معناست که؛
مقام و مکانتِ قبله به هر مکانی که ظاهر گردد (یعنی؛ هر سمت و سوئی که قبله شود)‌ ☜ جلوات و رشحاتِ شخصِ قبله‌ی مطلقه؛ یعنی جلواتِ حضرات آل‌الله؏ می‌باشد.
و حتّی مجال به مفهومی دیگر کنار سلطنت و فراگیریِ خود نمی‌دهد، چه برسد به مصداق و مصادیقِ دیگر.

۞ بنابراین؛
«قبله» ☜ یک مفهوم در کنار مفاهیم دیگر نیست که مجالِ آن را پیدا کند تا مصداق یا مصادیق داشته باشد، بلکه شخصِ حقیقی است و از حقیقتِ «مطلقِ عَلَی الإطلاق» بودنِ خود؛ به جلواتِ مختلف، متجلّی می‌گردد.

۞ جمع‌بندی آنکه؛
❂☜ در مطلبِ تغییرِ قبله، بیتُ المقدّس (به عنوانِ قبله‌ی اوّل)؛ جلوه‌ای از جلواتِ شخصِ حقیقیِ «قبله» است. و چون شخصِ حقیقیِ «قبله»؛ #مطلق_علی_الاطلاق است، پس در تعیّن وُ قیدِ «بیت المقدّس»، خُشکیده و متوقّف نیست، بلکه؛ تغییرِ قبله ☜ ظهورِ #حیات و اطلاق و رهایی از قیودِ شخصِ حقیقیِ «قبله»(؏) است.


🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋
༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕋

🔰 قدم چهارم؛
«قبلةالله»؛ جلوه‌ی وجاهتِ مطلقه‌ی آل‌الله (؏)

۞ «قبلةُالله» بودنِ حضراتِ آل‌الله (؏) - که کعبه‌ی ظاهری، یکی از جلواتِ ایشان (؏) است -؛ از آن مقامِ «وجه‌ُالله» بودن حضرتشان است که ☜ وجاهتِ مطلقه‌ی حقّﷻ می‌باشند.
بدین معنا که؛
❂☜ به وساطتِ مطلقه‌ی «وجه الله» بودنشان؛ جامعِ «جاهِ» غیبی وَ «شأنِ» ظاهریِ موجودات هستند.

(در شرحِ جاه وُ شؤونِ وجودِ مطلق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/155)

۞ و ازین روست که؛
❂☜ مکانتِ اقبالِ جمیعِ موجودات می‌باشند و همه‌ی ساحاتِ عالَم و لااشارات و اشارات، عوالِم غیبی و عوالِم شهودی، از جاهِ «غیب» تا شؤونِ «شهود»، همه و همه؛ تکویناً رو به حضراتِ «وجه‌الله(؏)» هستند که «هستند»‌‌ و «#موجود» می‌باشند و قوام دارند.

(در شرحِ قیّومیّتِ معیّه؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/75)

۞ و این مطلب امکان ندارد، جز به اینکه «وجه‌الله(؏)»؛ شیئیّتِ اشیاء و أمور باشد، بدین معنا که؛
❂☜ چیزی از ذات و صفات و افعال و آثارِ أشیاء و أمور نیست، إلّا اینکه ☜ به شخصِ حضراتِ «وجه‌الله»(؏)؛ محقّق و برقرار است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔆『كُلُّ شيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه‏』🔆
جمیعِ ساحاتِ اشیاء، فی‌الواقع؛ هالکند،
مگرِ وجهِ اوﷻ.
📗 قصص، ۸۸

(در شرحِ مطلبِ فوق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/215)


۞ نتیجه آنکه؛
❂☜ قبله؛ نقطه‌ی اقبالِ جمیعِ #وجوه است، وَ مُقبَلٌ إلیه (آنچه بدان اقبال می‌شود) ☜ وجاهَتِ وُجوه، یعنی؛ شخصِ حضرات «وجهُ‌الله(؏)» هستند.

🕋 و به دیگر بیان؛
❂☜ همه‌ی موجودات، از #دحو_الارض کعبه؛ موجود شده‌اند. بنابراین؛
کعبه‌ی ارکانِ اربعه ☜ #جمال وُ ظاهرِ ذاتشان است.
وَ #جلال و باطنِ ذاتشان ☜ وجهِ آنهاست، که جلوه‌ای از جلواتِ حضرات «وجه‌الله؏» است.

۞ بدین معنا که؛
❂☜ موجودات، دائماً با تسبیحاتِ اربعه - که ﴿وَ إنْ مِنْ شيءٍ إلّا يُسَبّحُ بِحَمده؛ اسراء، ۴۴﴾ -؛ رجعت به حقیقتِ و مقوّمِ خویش و مبدأ وجودِ خود دارند. یعنی؛ رو و وجه و هویّتِ آنها، به حضرات «وجه‌الله؏» است وُ حضراتِ «وجه‌الله(؏)»؛ نقطه‌ی اقبالِ حقیقیِ تمامِ وجوه هستند.


۞ جمع‌بندیِ قدم سوّم آنکه؛

مقصد وُ مقصودِ اقبالِ مطلقه [و عبادتِ مطلقه‌]؛
❂☜ حضراتِ «وجه‌الله(؏)» هستند. و حقیقتِ رو کردن و اقبالِ #عابد به سویِ «کعبه» (قبله)؛ اقبال به شخصِ حضراتِ «قبلةالله(؏)» است (حتّی اگر العیاذ بالله؛ منکرِ آل الله؏ باشد). و مؤمن این حقیقت را با رغبت پذیرفته و اقبالِ تشریعی به آن دارد و مطیعِ امرِ مولایِ خویش حضرت علی ابن‌موسی‌الرّضا (؏) است که می‌فرمایند:

🕊 «وَ أنْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ الله
وَ ذِكْرَ رَسُولِ الله (ص)
وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ‏ الأئمّةِ (؏) نُصْبَ عَيْنَيْك‏»

❖ و نمازت را با نوایِ ذکرِ حقّﷻ
و ذکر رسول‌الله (ص) آغاز کن و
یکی از ائمّه‌ی اطهار (؏) را پیشِ چشمِ خود قرار ده ...

📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرّضا(؏)، ص۱۰۵
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۸۱، ص۲۰۷


۞ و این حقیقت از آنجایی است که؛
عابد و معبود مطلق، یعنی حضرت حقّ تعالیﷻ، ❂☜ دائماً مُصلِّي به صلوات وُ صِله و وصلتِ مطلقه به سویِ نفس و وجهِ مطلقِ خویش، یعنی؛
حضراتِ «وجه‌الله(؏)» است، که؛
💫 ﴿إنّ اللهَ وَ ملائكتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النّبي﴾؛

در حالی که شرطِ #صحت وُ #مقبولیت مطلقِ #صلوة؛
❂☜ اقبال به سویِ قبلةاللهِ مطلق،
یعنی؛ حضراتِ آل‌الله (؏) است،
که؛ 🔻«لَا صَلَاةَ إلّا إلَى الْقِبْلَة»🔺.


۞ و جمع‌بندی قدمِ سوّم وُ چهارم آنکه؛

❖⫸ اگر حقیقتِ فراگیریِ وجاهَتِ مطلقه (یعنی؛ شخصِ حضراتِ «وجه‌الله؏»)؛
که مقامِ #اطلاق بوده، بدین معنا که؛
❂☜ جامعِ مشرقِ «هو الأوّل» وُ «هو الباطن»، وَ مغربِ «هو الآخِر» وُ «هو الظّاهر» هستند وُ وجاهَتِ مقبول بودنِ حقّﷻ وَ مقبولٌ إلیه بودنِ کعبه می‌باشند؛‌
طوری درک شود که؛
❂☜ مُدرِک؛ فانیِ در «وجه‌الله(؏)» گردد؛
آنگاه است که؛
«مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّه‏» را می‌یابد و با تغییر قبله، بدونِ آنکه از نماز به سویِ بیتُ المقدّس، نهی شود و به نماز به سوی کعبه، أمر شود؛
در حالِ فنایِ در شخصِ «وجه‌الله(ص)»،
و به عین شخصِ ایشان (ص)
❂☜ «تُوَلَّوا» داشته، و #می‌گردد.

❖⫸ ولی اگر «قبلةاللهِ مطلق» بودنِ آل‌الله (؏) را
نیافته باشد وُ صرفاً به تعیّنِ قبله متوقّف گردد؛
❂☜ با تغییر قبله، معطّل است و #نمی‌گردد.

(توضیحِ بیشترِ مطلبِ فوق؛
در قدمِ هشتم از جاریِ همین سخن)


🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋
༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
🍃


🍃۞ حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻«لَا تَجُوزُ الرُّؤْيَةُ مَا لَمْ يَكُنْ‏
بَيْنَ الرَّائِي وَ الْمَرْئِيِّ هَوَاءٌ لَمْ‏ يَنْفُذْهُ الْبَصَرُ»🔺
✾ تا وقتى كه بینِ بيننده و ديده شده (هدفِ ديد)؛
هوائى نباشد، ديد در آن نفوذ نكند (یعنی؛ دیده نمی‌شود).

📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۹۷


🌿֎⇯بنابراین؛ «هواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ علّتِ رؤیتِ اشیاء است.
که #رؤیت، در رقیقۀ معنا؛
🍃֎⇦ وجودِ واسطۀ مطلقه است که رائی (بیننده) و مرئی (دیده شده) به اعتبارِ آن مکانت؛ معنا پیدا می‌کنند.

🌿۞ البتّه دقّت شود که:
🍃֎⇦ اوّلًا؛
موضوعِ رؤیت مطرح نیست. بدین معنا که؛ متعلَّق رؤیت، مهمّ نیست. بلکه خالصۀ رؤیت، به «هوا» محقّق است و بس. یعنی؛ کاری به این نداشته باشیم که مرئی (یعنی دیده شده) کیست یا چیست. هر جائی که رؤیتی باشد، فتراک و جان و علّت و حیاتش؛ «هواء» است که جلوه‌ای از جلواتِ واسطۀ مطلقه یعنی حضرات آل الله(ع) است.

🍃֎⇦ ثانیاً؛
رؤیت، خالصۀ درک است. و درک؛ حضورِ مُدْرَک (درک شده) است نزدِ مُدْرِک (درک کننده). بنابراین از آنجا که در روایتِ فوق؛
مطلقِ رؤیت به واسطۀ «هَواء» بیان شده است؛
❂☜ حضورِ حقّﷻ نزد خودش نیز بِـ«الْهَواء» است. که بواقع؛ «الْهَواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ چیزی نیست جز خودیّتِ حقّﷻ.
بدین معنا که؛
❂☜ حضورِ خداوندﷻ نزد خودش، و رؤیتِ خداوندﷻ خودش را؛ به خودیّتِ حقّﷻ، یعنی؛ حضرات آل‌الله (علیهم‌ السّلام) است.

[ 🔔👆🏻 به مطلب مهمّی اشاره شد که تأمّل می‌طلبد.]

🍃֎⇦ ثالثاً؛
از طرفی به «هواء»، رؤیت، ممکن است. و از آن طرف؛ «عَماء» از «عَمَیَ» به معنای کوری می‌آید.
پس دو متقابل داریم؛
❂☜ #رؤیت و #عمی.
یا به عبارتی؛ #درک و #لا_درک.

🌿⇯֎ به چه معنا؟
🍃֎⇦ قرآن می‌فرماید:

💎『 لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ
وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ
وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ 』💎
✾ ديدگان، اوﷻ را درک نمی‌‏كنند
ولى اوﷻ ديدگان را درک می‌كند
و او لطيف و دانا است‏.

📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۰۳


🌿۞ امّا از کجا و چرا این طور است که دیدگان، اوﷻ را درک نمی‌کنند؟!

❂☜ از آنجا که حضرتِ «هوﷻ»؛ حقیقتِ بصیرت وُ خودِ نورِ ابصار است. و نه اینکه ابصار در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» هم در طرفی دیگر، و بعد بگوئیم اوﷻ آنچنان جلالتی دارد که این ابصارِ کم‌سو، درمانده از درکِ آن «هو»ی غیبی هستند!


همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که توئی چشمِ مرا #بینائی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید
وین عجب‌تر که تو خودْ رویْ به کس ننمایی

#فخرالدین_عراقی


🌿⇯֎ مطلب، بسیار فراتر از آنی است که در #حدود، تصوّر بشود. چون حضرتِ «هوﷻ»؛ خودِ نورِ ابصار وُ خودِ بینائیِ ابصار است، «ابصار» از درکِ خودیّتشان عاجزند، نه اینکه حضرتِ «هو»ی مطلقﷻ - اَلعیاذُ بالله - نهان در پستوئی باشند وُ ابصار را دسترسیِ حدّی به آن پستو نباشد!


🌿۞ همان طور که در ادامۀ آیه می‌فرماید:
«وَ هُوَ اللَّطيفُ»؛
🍃֎⇦ حضرتِ «هوﷻ» آن‌قدر لطیف است که اگر ابصار، در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» در طرفی دیگر، آن «هو»ی حدّیِ تصوّر شده؛ دیگر «لطیف» نیست، بلکه در ضخامتِ تَبَعُّد و دوری است، نه اینکه از «لطافت» در «غیب الغیوب» بودن باشد.


🌿۞ و حضرتِ «هوﷻ» آنچنان «لطیف» است، که جان و حقیقتِ ابصار است. اینچنین است که تحلیلاً بیان می‌شود: به «لطافتِ مطلق» بودنش؛ «خبیر» مطلق است.


🌿⇯⇦ #لطیف که صفتِ مشبّهه از «لطف» است، به معنای بسیار نزدیک است. و وقتی نزدیکی در زیادت و اطلاق است که؛ مقرِّب و مقرَّب، در دوئیت نباشند و تصریحاً اینکه؛ دو نفس نداشته باشند.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ «لطیف»؛ جانِ ابصار باشد.


🌿⇯⇦ و چون حضرتِ لطیفﷻ، جانِ ابصار و بینائیِ دیدگان است؛
❂☜ «خبیر» مطلق است.
که «خبیر» نیز صفت مشبّهه است و اطلاق را می‌رساند و وقتی «خبردار بودن» مطلق بود که؛ مُخبِر (خبر دهنده) و مُخبَـــرٌ عنه (چیزی که از آن خبر می‌دهند) در دوئیت نباشد (دو نفس نداشته باشند)، بلکه؛ «خبیر»، قوامِ وجودی و نفسیِ «مُخبِرٌ عنه» باشد.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ چون «خبیر»؛ جانِ «مخبَرٌ عنه» است،
در اطلاقِ خبردار بودن است.


🌿۞ این حضورِ مطلقِ حضرتِ «هوﷻ» است که به عینِ شخصیِ اینکه در نهایت و اطلاقِ «لطافت» و حضور و قرابت است؛ «هو»ی غیبی است و غیب الغیوب، که؛
🔻«عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ وَ كَلَّتِ الْأَلْسُن‏»🔺

[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]


🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
🍃

🌿֎⇯⇦ جمع‌بندی اینکه؛
«عَماء» - که مقامِ جلالت و خفای حضرتِ «هوﷻ» است -؛ در تعیّن و حدِّ غیبوبت و کوری نیست، بلکه در لُبِّ «غیبُ‌الغیوب» بودن است.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ در قید و حدِّ غیبوبت نمی‌ماند وُ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت می‌شود، امّا هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در مقامِ عَماء، باقی است.

🍃֎⇦ بنابراین؛
#عماء به خودش؛ پوشیده شده و مخفی است. که خودیّتِ عَماء؛ «هواءٌ» است و هر جایی که «عَماء» در اشاره بیاید، به واقع؛
❂☜ به «هواء» است که به اشاره می‌آید و از این جهت است که می‌فرمایند:
🔻«مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺

🌿⇯֎ و بیانِ عباراتِ «مَا فَوْقَهُ» و «مَا تَحْتَهُ» یعنی؛ همه‌اش، و نه ما فوقِ حدّی و ما تحتِ حدّی، که برویم در بالایی و پائینیِ حدّی، آن طور‌ که عَماء، میانِ یک فوق و تحت محصور باشد!
اینطور نیست!
بلکه؛ ما فوق و ما تحتِ لُبّیِ نوری، مطرح است.

🍃֎⇦ چرا که خداوندﷻ منزّه از فوق و تحتِ حدّی است،
چنان که می‌فرمایند:

🔻«فَوْقَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لَا يُقَالُ شَيْ‏ءٌ فَوْقَهُ»🔺
✾ بالای هر شیئی است،
و گفته نمی‌شود که بالایش چیزی است.
📚 الإختصاص، ص۲۳۶

🍃֎⇦ و یا می‌فرمایند:

🔻«لَا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ»🔺
✾ هیچ بالارونده‌ای بالایش نمی‌رود،
و هیچ سبقت‌گیرنده‌ای از اوﷻ سبقت نمی‌گیرد.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۳

🍃֎⇦ و یا در دعا می‌خوانیم:

🔻«الْأَوَّلِ فَلَيْسَ قَبْلَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْآخِرِ فَلَيْسَ بَعْدَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الظَّاهِرِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْبَاطِنِ فَلَيْسَ دُونَهُ شَيْ‏ءٌ»🔺

📚 إقبال الأعمال، (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۴۸۴


🌿⇯⇦ بنابراین؛
«عَماء»؛ قبل و بعد ندارد. و چیزی با خداوندﷻ نیست، چنان که حضرت امام محمّد باقر (؏) می‌فرمایند:

🔻«كَانَ‏ اللهُ وَ لَا شَيْ‏ءَ مَعَه‏ُ»🔺
📚 التّوحيد، للصّدوق، ص۶۷


🌿⇯ جمع‌بندی اینکه؛
🍃֎⇦ «هواء»ئی که مطرح شده است، چیزی در کنارِ «عماء» نیست. بلکه #عین_شخصی آن است.

[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]


🍃֎⇦ پس إن شاء الله معلوم شده باشد که «عَماء» و «هواء»؛ که به ظاهر، متقابِلَیْن هستند (دو متقابل)، یک حقیقتند.
بدین معنا که؛
💫☜ «عَماء» به خودیّتِ خویش؛ که «هواء» می‌باشد؛ پوشیده شده است، و بـه «هواءٌ»؛ رؤیت می‌شود.

🌿⇯⇦ بنابراین؛
#عماء؛ باطن و جلالِ «رؤیت» است.
#رؤیت به هواءٌ؛ ظاهر وُ جمالِ «عَماء» است.

🍃 و بِالجمله؛
عَماء؛ #جلال است.
رؤیت به هواءٌ؛ #جمال است.

🌿֎⇦ پس به تحلیل بیان می‌شود که؛

🌑 «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ خَلْوَت است.

🌕 «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ جَلْوَت است.

🌿⇯⇦ و این دو (که دو جلوه از یک حقیقت‌اند)؛ عینِ شخصی هستند.
بدین تحلیل که؛

🍃֎⇦ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
در عالَمِ #خلوت، این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که خودش «هُوَ الظّاهر» است، به عینِ شخصیِ اینکه؛ #باطن است وُ «هُوَ الباطن».
در نتیجه؛
💫☜ خود به خود، و در خود، و از خود، و به سوی خود، و تا خود، «غیبُ‌الغیوبِ» مطلق است و «هـــو» است («هو»؛ اسمِ علَم برای غائب).

🍃֎⇦ «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
در عالَمِ #جلوت؛ این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که عینِ باطن و غیب است.
و در نتیجه؛
💫☜ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» و «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ».



🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
.

༺◆ °• حیـﷻــــدر ؏•° ◆༻


┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🪶🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1385
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


✿«الله اکبر» است و ملقّب به «حَیدَر» است✿


🔰استسقا و تمنائی بر اسم مبارک «حیدر»:

💢بیان ۱: «حیدر»؛ صفت مشبّهه از ریشۀ «حَدَرَ»
(☜ فرود آمد، فرود آورد)
💢بیان ۲: «حیدر»؛ کلمۀ مرکّب از «حَیّ» (زنده) و «دَرَّ» (ریزِش کردن)
𒆳
طبقِ بیان ۱:
֎⇦«حیدر ؏»؛ والا مقامیست که بذلِ جاه فرموده و از مقام #کنز_مخفی وحدت، به جلوۀ کثرت، ظاهر گشته.

طبق بیان ۲:
֎⇦متصلاً و مِدراراً در ریزِش آمدنِ «حیّ» است.
𑁍࿐
۞شیر؛ طبق حالات مختلفش، نام‌های مختلفی دارد. مانند:
اسد، غضنفر، اُسامه، ضِرغام، لِیث، ضَیغَم، قَسوَرة.
و در حالت درندگی؛
#حیدر خوانده می‌شود.

با ذهن پاک از عالم حدود بخوانیم:
֎⇦ دَریدن؛ در عالم حدّ، مترتّبِ تصوّر دو نفس‌الأمر است که یکی، دیگری را بدَرد.
اما #دریدن در عالم حقّ و حقیقت؛ به اطلاق باید نظر شود. و آن نفسِ #درندگی است.
𒆳
که درندگی؛ جلالَست.
و مقابلش که جمالست؛ حیات.

۞بنابراین نه صرفاً از لفظ و معنای حدّی آن در عالَم کثرت، بلکه از #حق_الحقیق بودنِ حضرت #حیدر (روحی لإسمه الفداء) و #مقام_جمع_الجمع و #اطلاق حضرتشان، این لطیفه اشاره می‌گردد که:
«حیدر»؛
🍃֎⇦ عین شخصیِ «لا هو إلا هو» است.
و جامعِ جلالِ #قتال و جمالِ #حیات است.
که تحلیلاً بیان می‌شود:
𒆳
❖ قتالِ مطلق؛ #لاهو ست
❖ و حیاتِ مطلق؛ #الاهو ست.
𑁍࿐
۞«#عین_الحیاة» بودن حضرات آل‌الله؏ در زیارات آمده⇣:
🔻«السلام علیک یا عین الحیاة»🔺

🗨⇦ «#الحیاة»؛ مطلق است.
یعنی؛ چشمۀ مطلقِ هر حیاتی.

❂☜اگر نفْسِ حضرت حیّ‌قیّومﷻ با نفْس حضرات آل‌الله؏ در دوئیّت باشد،[العیاذ بالله] چنین اطلاقی، ناصحیح و بلکه کفر و شرک است.
ولی چنین نیست.
حضرات آل‌الله؏، نفس حضرت حیّﷻ و بلکه خالصۀ اویند.
که در زیارت حضرت حیدر؏ می‌خوانیم:
🔹«السّلام علیٰ نفسِ الله تعالیٰ» 🔹
𒆳
♦️الغرض؛
چشمهٔ جوشندهٔ حیاتِ «اللّهی، که اکبر است»؛ حَیدر؏ است.
که حیّ مطلق، محیی مطلق، و حیات مطلق بودنِ حضرت #حیدر ؏؛
֎⇦ رشحه‌ای از رشحات «عین الحیاة» بودنِ حضرتشان است.
𑁍࿐
او «حیّ»ای نیست که در حدّ خلوت بماند.
بلکه از خفایِ «عینیّت»(#عین الحیاة)، خود را به خود (و #بخود) می‌دَرَد، و «الحیاة» را انشاء می‌کند.

💠 که حیدر؛ «حَیّ دَرّ» است و جوشندگیِ حیات مطلق.
و حیات مطلق؛ حیات لا إشاره و اشاره است و مسمّا و اسم و موصوف و صفتِ حقّﷻ، به نفْسیّتِ خویش، یعنی حیدر کرّار؏؛ محقَّق است.



🔅قُل هُوَ الحیدر اَحَد، #حیدر همان ذات صَمَد
«لَم یَلِد» باشد علیّ و مثل او «کُفواً احد»



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


°•○●°•🍃#الله_اکبر🍃•°●○•°
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

🏴 ༺֎•حضرت جواد الأئمّه(؏)؛
بَدْو و خَتمِ قاعدۀ حقیقت•֎༻

🤍🤍🤍🤍
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1452
┅─┅─═• 🍁 •═─┅─┅

🌐 عالم؛ آیات و ظهور و اسماء حضرت حق است.
حضرات وجه الله؏؛ هویّت و شخصیت حضرت حق [و به نصّ احادیث شریفه]؛ #اصل_الحق و #حق_الحقیق و #خالصة_الله و #نفس_الله_تعالی هستند.

🔅اگر به عنایتشان، چشم دل روشن گردد؛
خواهد یافت که وجه تسمیۀ هر صاحب اسمی، طوری از تَطَوُّراتِ « #وجه_الله ؏» است.

🌙از آن جمله؛ أسماء ماه‌های قمری و روزهای آنست.
روزها و ماه‌های قمری، گنجینۀ سرّ، و أسماء آن؛ نقشۀ صاحبْ نقشِ آن.

بحمد الله لطائف بعضی از نام‌های ماه‌های قمری و روزهایش، به مناسبت در #کانال_اللطائف_الالهیة بیان شده است.


🔰 لطیفه‌ای از #ذی_القعده : ➣●•

✾『 قَعدة』 که در فارسی «گَـعده» خوانده می‌شود؛ اسم مَرّة (یکبار!) از «قَعَدَ» به معنای مکان یا مکانتِ #نشستن است.

💠#نشستن؛ پایان بی‌تابی‌هاست.
امّا اِنانیّت؛ ایستادنِ هیچی و پوچی، تَفَرعُن، قَدْ علَم کَردِگی، و استکبار و ادّعایِ نابجاست.
محضِ بودنِ «نفس»، در مقابل نفس واحدۀ إلهی؛ خودِ [نابجا] #ایستادن است.

❖ اسمِ مَرّة بودنِ «#قعدة» و یکبار بودنش؛ برخاسته از حقیقت وحدانیّت مطلقۀ حضرت احد است.

🌙 همان طور که قمر و منازلش، حقیقتِ منازلِ سلوکیِ اشخاص است؛ سوره قمر، حقیقتِ این دقیقه است. و آخرین آیۀ این سوره، مبیّنِ حکمت و مقصدِ سیر سالک است که می‌فرماید:

🔻﴿في‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ﴾🔺
در جايگاه صدق، نزد پادشاهى با اقتدار.
(آخرین آیۀ سورۀ قمر❗️)

⊱⟤ نفس واحدۀ الهی که خودیّت مطلقه است، حقیقتِ صدق بوده که هر نفسی از آن انشاء شده، و قوام دارد. پس حقیقتی ماورای نفس واحدۀ إلهی نیست که مجالِ شک در صدق بودن آن باشد. «مَقْعَدِ صِدْقٍ»؛ جلوۀ قاعدۀ صدقِ مطلقه بوده که مکانت و جایگاه و نشیمنگاهِ حقیقی و مطلق است و غیر از آن؛ نفسِ کذب است.

⏎▣ پس؛
نزد هیچ مکانتی، نشستن و فنا و اضمحلال جائز نیست؛ إلّا نزد نفس حضرت أحد(جلّ جلاله) یعنی؛ شخصِ ائمه اطهار(ع).

این مقام، که به ترک إنیّت و فنایِ در 『حقیقت حضرت أحد(جلّ جلاله)』 یعنی حضراتِ 《الْوَحْدَانِيَّةُ الْکبْرَیٰ‏؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۵،ص۱۷۲》 ائمۀ اطهار(ع) رقم می‌خورد؛ مقام ◣『النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ』◥ است که در رفعت و رجعتِ جلالی، ◣『راضِيَةً مَرْضِيَّةً』◥ می‌باشد (📖 آیات۲۷و۲۸فجر).

🔳#مقعد_صدق』؛ مکانت درکِ وحدانیّت کُبراست.


🌙ماه‌های قمری، جلوات ائمۀ اطهار(ع) هستند که قرآن مجید می‌فرماید:

💎『إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللهِ إثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّم...』💎
همانا تعداد ماه‌ها نزد خدا، آن روزى كه آسمان‌ها و زمين را بيافريد، در كتاب الهى، دوازده ماه بود، كه از آنها چهار ماه حرام است. [و] آيين درست همين است ...
(سورۀ توبه آیۀ ۳۶)

📗در احادیث، تأویلِ این آیۀ شریفه آمده است که منظور از ۱۲ ماه؛ حضراتِ دوازده امام (علیهم السلام) هستند و آن #چهار_ماه_حرام ، چهار امامی هستند که نام مبارکشان «#علی» است و از این رو، این چهار ماه، حرمت داشته و ماهِ حرام هستند (📚البرهان،ج۲،ص۷۷۴).

☀️⁩ میلاد حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام، در یازدهمین روز ماهِ #ذی_القعده متجلّی شده است و این ماه شریف که ماهِ قعودِ نفوس است، در تمام مراتب، شرافت از حضرتشان دارد که وصفی از ایشان چنین است که:

❀«#رضا»؛ شخصِ اطلاق و لاتعیّنیِ نفس و ذات باریتعالی است (عوالِم از ذات و نفسِ اقدس الهی انشاء شده است).
🔻 ( و پیش از این در مقالات مختلفی در #کانال_اللطائف_الإلهیة و نیز در #اینستاگرام شرحِ آن گذشت.
مثلاً ر.ک : 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/581)
و توضیح داده شد که در دعای عرفه آمده است:

▼"إِلَهِي!
👈🏻 تقَدَّسَ رِضَاكَ أَنْ تَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْكَ
فَكَيْفَ يَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّي
"▲
خداوندا!
#رضای_تو پاک‌تر از آن است که [حتّی] علّتی از «خود تو» برای آن وجود داشته باشد،
پس کجا رسد که علّتی از من برای آن باشد؟
(📚 إقبال الأعمال- ط؛ القديمة،ج‏۱،ص۳۴۹)🔺

🔰«رضا»(ع)؛ شخصِ «#اطلاق» و #صفت_علیاء بوده که هویّت ذات و نفس اقدس الهی است. اسمی که مسمّای «قدّوس» به او (ع)، مسمّاست، چنان که پیامبر اکرم(ص) در دعا می‌فرمایند:

🔻«أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي مَلَأْتَ بِهِ قُدْسَكَ بِعَظِيمِ التَّقْدِيسِ يَا قُدُّوسُ🔺
از تو می‌خواهم به اسم تو که به آن قدس خود را به بزرگی تقدیس، پُر نمودی، یا قدّوس!

📚البلد الأمين و الدرع الحصين،ص۴۱



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
◾️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌱

🌟 و امّا اهل بصیرت که حقائق را «بِنُورِ الله» مشاهده می‌نمایند؛ شاهدانِ مقامِ "جمعُ الجمع" هستند، و هر امری را در مقامِ جمعُ الجمع و اطلاق علی الإطلاق [که جامعِ حقیقی مقام خلوَت و مقام جلوَت است] مشاهده می‌نمایند. پس ایشان؛ نه به حدِّ جلوَتِ عالَمِ ظاهر متوقّف‌اند، و نه به حدِّ خلوَتِ عالَم باطن.

🍃⇯֎ و با این دیدِ اطلاقی؛
◇◆ پیوستگی‌ها و ناپیوستگی‌هایِ باطنی و ظاهری؛ از اِشرافِ مقامِ جمعُ الجمع و #اطلاق - که جامعِ عوالِم باطنی و عوالِم ظاهری است -؛ برقرار بوده، و قواعدِ باطن و ظاهر؛ به اِشرافِ بی‌رنگیِ اطلاق است که رنگِ باطنی و ظاهری می‌گیرد.

🍃⇯֎ تا آنجا که⤥
🚫 ↫منفورترین حلالِ خدا هم اگر طلاق است؛
به نفسِ اختیارِ شخص (که 👈🏻 جلوه‌ای از اطلاق حقیقی است)؛ از عوالِم باطنی تا عوالِم ظاهری، محقّق است.
و نه ظاهر؛ مقهورِ باطن است و نه باطن؛ مقهورِ ظاهر.

✧ ༅࿐

📌 و امّا راجع به تعدّد زوجات و اختلافِ زوجَین، و یا طلاق و جدائی زوجین، و یا ازدواج پیامبران با زنانی که کافر و یا منافق بوده‌اند و ...
🔅 تمامیِ این سؤالات؛
❂☜ در جامعیّت اطلاق و «#عین_شخصی»
آنقدر معلوم است که دیگر سؤالی نمی‌ماند❗️

پس【عین شخصی】بودنِ نَفْس - که مطلق عَلَی الإطلاق است - را به عنوانِ ملاک و معیار داشته باشیم.
و بعد؛
❂☜ انشاء نفوس و خَلق ازواج، خُلقِ آحاد، و تعدّد زوجات را به【عین شخصی بودنِ نفس】نظاره کنیم ...

🔔 و حقیقتاً با تمرکز به【عین شخصی】دیگر اِشکال و سؤالی باقی نمی‌ماند.

که【عین شخصی】؛
🔘↫مقامی است که در آن؛ سائل و مجیب به وحدتِ شخصی جمعند وُ مقامِ 🌸﴿لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ؛ سوره‌ی انبیاء (ع)، ۲۳﴾🌸 می‌باشد ...

و هر سؤالی هم؛
بعد از آن مقام معنا پیدا می‌کند.
که:
🌸﴿وَ هُمْ يُسْئَلُونَ﴾🌸




🌱『الْحَمْدُ للهِ الَّذي خَلَقَ الأَزواجَ کُلَّها』🌱



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#زوجیت
#زوج_دنیوی_زوج_اخروی
#زوجیت_حقیقی



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🌱
.
.
🌱

🌿۞ اگر هر کسی #اطلاق و حقیقتِ زوجیّت را دریافت؛ مستقرّ در او (یعنی؛ در آن نفسِ واحده‌ای مطلق علی الاطلاق است که از شدّتِ واحده بودن؛ متجلّی در زوجیّت است) خواهد بود، و آرام و در سکونت.
و اگر نیافت؛ مستودع است و نا آرام؛

💎 ﴿وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ﴾💎
🔹و او همان کسى است که شما را از یک تن (یعنی از نفس واحده) پدید آورد. پس [شما را] قرارگاه و امانتگاهی است. همانا این آیات را براى مردمى که مى‌فهمند، به تفصیل بیان کردیم.
📘انعام، ۹۸

🍃⇯֎ و تا قبل از استقرارِ ایمانی و ایمانِ مستقر؛ هر چه که ببینیم؛ جز تعیّنِ #اختلاف و تفاوت‌ها نیست! امّا به ایمانِ مستقر؛ قرارِ امنی مشاهده می‌شود؛

💎﴿وَ ما كانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فيما فيهِ يَخْتَلِفُونَ﴾💎
🔹و مردم [بر محور ایمان مستقرُ] جز امّت واحدی نبودند. ولیکن [به خاطر ضعفِ ایمان وُ عدمِ استقرارِ ایمانی] دچار اختلاف شدند. و اگر از سوی پروردگارت، فرمانی مقرّر نشده بود [که عذابِ اختلاف‌کنندگان تا قیامت به تأخیر افتد] یقیناً میان آنان در آنچه که اختلاف می‌کنند، داوری می‌شد [و نتیجه‌ی داوری؛ مجازات و نابودیِ آنان بود].
📘یونس؏، ۱۹

⊰᯽⊱┈──╌▲

🌿۞ و دیگر اینکه؛

💎﴿وَ لَوْ شاءَ الله لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾💎
🔹و اگر خدا مى‏‌خواست؛ قطعاً شما را اُمّتى واحد قرار مى‏‌داد، ولیکن هر كه را که بخواهد؛ گمراه، و هر كه را بخواهد؛ هدايت مى‌كند، و از آنچه که انجام مى‏‌داديد؛ حتما سؤال خواهيد شد.
📘نحل، ۹۳


🌿۞ الغرض؛
اگر فقط به مرد، یا به زن اشاره شود؛
❂☜ در خودِ مرد، و در خودِ زن؛ «زوجیّت» [وجود و ماهیّت] موجود است.
حال آنکه؛
❂☜ مرد در کنار زن نیز #زوج هستند؛
▼و مرد؛ مظهرِ جمالِ نفسِ واحده است.
▲و زن؛ مظهرِ جلالِ نفسِ واحده است.

🔔 ولی دقّت شود که این مطلب؛ به این معنا نیست که مرد، جلال را ندارد!
و به همین قوّت؛ بدین معنا نیست که زن، جمال را ندارد!
❂☜ بلکه هم زن، و هم مرد؛
هم جلال هستند و هم جمال.
و «زوجیّتِ حقیقی»؛ «زوجیّتِ» جمال و جلال است [و #وجود؛ جلال است، و #ماهیت؛ جمال].

🌟 ولیکن چون مرد؛ در مظهرِ جمال بودن، قوّت دارد، و زن؛ در مظهرِ جلال بودن، قوی‌تر است؛ این تقابل، زوج را در #بیرون درست می‌کند.

👥 و در واقع؛ به حسبِ ظاهر است که به نظر می‌رسد زوجیّت؛ امری است بیرونی!
در حالی که حقیقتاً این‌طور است که از اوّل هم در عالم خلقت؛ این زوجِ مرد و زن⇚انشاء شده از نفس واحده بوده، و زوجیّت؛ یک امرِ باطنی بوده است.

🫂🚻 و چون یکیِ حقیقی و لُبّی و باطنی بودند؛
❂☜ در عالم #ظاهر هم به واسطه‌ی #یکی بودن، به〖عقدِ〗هم در می‌آیند.


⊰᯽⊱┈──╌▼

🪢 و امّا〖عقد〗یعنی؛ گِره.
که گِره در عالَم حدود؛ فرعِ بر دوئیّت بوده، و لازمه‌اش؛ دو سَر داشتن است.
ولی〖عقد〗در عالم بیحدّی و لبّ نوری؛
♦️☜ جلوۀ «وحدت» بوده، و لازمه‌اش؛ دو سَر داشتن نیست!
🌑☜ بلکه؛ ظهورِ سِرّ بودنِ آن است. ➠

⇜֎ و #عقد_حقیقی؛ ظهورِ همان #یکی بودنِ در عالم باطن است֎⇝

⊰᯽⊱┈──╌▲


♦️📝 اگر مطلب در مورد «زوجیّت» معلوم شده باشد؛
❂☜ می‌یابیم که #زوج؛ چه در عالم ظاهر، و چه در عالم باطن؛ امری #بیرونی نیست. چون #عین_شخصی است. از این جهت؛ تزویج در بهشت هم با حقیقتِ خودِ انسان است.

⛲️📜 برای درکِ بهتر، به ریّانِ روایات رجوع می‌کنیم.


🔻🔻🔻🔻🔻🔻

🔔 جهت وارد شدن در اشاره‌ای از روایتِ ذیل؛ مقدّمه‌ای لازم است، که آن را مختصراً بیان می‌کنم:

🔆↫[ اسمِ انسان، خودیّتِ انسان را ظاهر می‌کند. ازین رو؛ اسم‌گذاری برای طفل بسیار شرافت داشته، و از حقوقی است که فرزند بر گردنِ پدرِ خویش دارد، و بایستی که پدر نامِ نیکو برای فرزند برگزیند. به طوری که حتّی سرنوشت یک انسان با اسم او عوض می‌شود.

و این حقیقت؛ در احادیث بیان شده است که در قیامتی که 💎﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ﴾💎 بوده، و در حقیقت؛ روزی است که خودیّت انسان محشور می‌شود و چیزی جز عالم لُبّ نیست؛
❂☜ در آن روز انسان را با اسمش صدا می‌زنند.
و این یک صدا زدنِ عادّی نیست!
چرا که عالمِ لُبّ است و همه‌ی شؤونش چیزی جز لُبّ و عینیّت نیست.

به لطف خدا؛
به همین قدر بسنده می‌کن‌م تا فقط عرض کرده باش‌م که اسمِ انسان، خودیّت و حقیقتِ انسان است.]↬🔆

🔺🔺🔺🔺🔺🔺




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🌱
.
.
🌱


🌿📜↫و امّا در روایتی مُطَوّل؛
حضرت فاطمة الزهرا (سلام‌الله‌علیها) به جناب سلمان (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:

🌱❐⇦ نام زوجه‌ای که در زوجیّتِ سلمان (ع) است؛ «سَلْمَى‏» است.
🌱❐⇦و نام زوجه‌ای که در زوجیّتِ مقداد (ع) است؛ «مَقْدُودَة» است.
🌱❐⇦و نام زوجه‌ای که در زوجیّتِ اباذر (ع) است؛ «ذَرَّة‏» است.

نکته‌ای به اختصار:
این زوجات؛ به حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) عرض کردند؛ 🔻«أَنَّنَا جَوَارٍ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ مِنْ دَارِ السَّلَام‏؛ همانا ما از خانۀ سلام، کنار ملائکه هستیم»🔺. پس زوجِ مؤمن؛ مافوقِ این است که صرفاً حوریه‌ و مَلَک باشد. بلکه زوج مؤمن - که خودیّت و نفسِ اوست -؛ لطافت و #جلال حوریه، و #صورت إنسیه را توأمان دارا می‌باشد، یعنی زوجِ مؤمن؛ جلوه‌ای از مقام جمعُ الجمعِ «نفس واحده» است، و از این رو؛ از «دار السّلام» - که منزلِ بی‌رنگی و اطلاق بوده، و از جلواتِ حضرت فاطمه (س) است - می‌باشد.

📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۴۳، ص۶۷


🔹✓ توضیح اینکه؛
اگر اسمِ زوجۀ منسوب به حضرت مقداد(ع)⇦⦅مقدوده⦆ است، در واقع؛
❂☜ ظهورِ باطنِ خودِ مقداد (ع) است، و مشابهتِ اسمی نیست.

🌑☜ بلکه مسمّا در عالمِ #باطن وقتی به اشاره آمده؛ به اسم ⦅#مقدوده⦆ به اشاره آمده است.

🌍☜و همین مسمّا وقتی در عالمِ #ظاهر به اشاره آمده؛ به اسمِ ⦅#مقداد⦆ به اشاره آمده است.

🍃⛲️ و حسب روایت فوق؛
اینکه نساءِ #حقیقی؛ همان "اُنس" است[🌸مَعْنَى النّساءِ أنَّهُنَّ أُنْسٌ لِلرِّجَال؛ 📚معاني الأخبار، ص۴۸』🌸
🌿☜ در #بهشت معلوم می‌شود.

🍃⇯֎ و آن؛
💫☜ حقیقتِ اُنس و اتّصالِ #باطن به #ظاهر بوده، که در واقع؛ ترسیم شدنِ ظاهر یا به عبارتی متجلّی شدنِ مسمّاست.

♦️ بنابراین؛ تزویج با حورالعین در بهشت؛
💫☜ برگشتِ ظاهر به سمتِ باطن است.

📌و در نتیجه؛ حور العین صرفاً برای جنس مردان نیست، بلکه عنوانی کلّی است که هم مشمولِ مردان، و هم زنان می‌گردد.


⊰᯽⊱┈──╌▼

🔔 خیلی مهمّ است که مَناط و معیار نساء (جلال و باطن) و رجال (جمال و ظاهر) را از دست ندهیم. چرا که اصل؛ به دست داشتنِ #معیار است. و اگر ابتدا «عین شخصی» را معنا نکنیم، مسلماً سؤالاتِ زیاد و اشکالات زیادی در برخورد با آیات و روایاتِ این موضوع، برایمان پیش می‌آید.

(برای مطالعۀ مبحثِ «عینیّت» رجوع بفرمایید به 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/299)

⊰᯽⊱┈──╌▲


♻️ جمع‌بندی آنکه؛
🍃【زوجِ هر انسانی در جنّت؛ ▼خودیّت اوست▲ که جلوه کرده است.】🍃
در نتیجه؛
♦️ «زوجیّت»↫ در خودِ انسان بایستی دیده شود.

🌍 که اگر ابتدائا این جمع‌بندی را در عالمِ ظاهر (یعنی در دنیا) بررسی نکردیم؛ اصلِ مطلب روشن نشده، و اشکالات زیادی هم که به #ظاهر در تعارض با آیات قرآن است؛ برایمان رخ می‌دهد.





🌱『الْحَمْدُ للهِ الَّذي خَلَقَ الأَزواجَ کُلَّها』🌱


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#زوجیت
#زوجیت_در_قیامت

─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🌱
.
.
🌱

🌿۞ الغرض؛
بعد از دانستنِ مطالبِ مبنایی فوق؛
بیان می‌شود که در بعضی از روایات شریف می‌فرمایند؛ حیاء در زنان بیش از مردان،
و عقل در مردان بیش از زنان است.

[🔔 البتّه دقّت شود که خداوند متعال اگر موجودی را از لحاظ عقل و حیاء؛ #ناقص خلق کرده باشد، هرگز به او امرِ به دینداری کامل نمی‌کند! بنابراین؛ غلبه‌ی حیاء در زنان، نشانی از نقصِ حدّیِ عقلِ زنان نیست. و غلبه‌ی عقل در مردان نیز؛ نشانی از نقصِ حدّیِ حیاء در مردان نیست! که إن شاء الله در ادامه‌ی مقاله، شرح بیشتری در این خصوص خواهیم خواند.]


🔰 و امّا؛
به عنوان نمونه‌ای از برتریِ زنان در #حیاء؛ حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:

🔻『اَلْحَيَاءُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ فِي اَلنِّسَاءِ وَ وَاحِدٌ فِي اَلرِّجَالِ...』🔺
✾ حياء؛ ده جزء دارد، نُه جزء آن در زنان، و یک جزء آن در مردان می‌باشد ...
📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۳، ص۴۶۸

[🔔 برای مطالعه‌ی بیشتر در خصوص #لطیفه_حیاء
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil2/59]


⁉️ آیا حدیثِ فوق؛ نشان از بی‌حیائی یا به عبارتی؛ ناقصُ‌الحیاء بودنِ حدّی مردان است؟!
🌟 هرگز چنین نیست!
که اگر چنین باشد، از آنجائی که؛
🔹 اوّلاً رجل بودن؛ امرِ ذاتی برای جنس ذکور است.
🔹 و ثانیاً بر اساسِ روایات مختلفی که بعضی از آن‌ها بیان شد؛ کسی که حیاء ندارد، دین ندارد، و یا بر اساسِ حدیثِ 🔻『«لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا حَيَاءَ لَهُ؛ کسی که حیاء ندارد، ایمان ندارد؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۲، ص۱۰۶』🔺؛ ناقص در حیاء، ناقص الایمان است.
༺𒆳
بنابراین:
از جمع بندیِ دو گزارۀ مذکور، به اشتباه، این نتیجه حاصل می‌شود که؛
مرد؛ هرگز دیندار و مؤمنِ کامل نخواهد شد!!!

🔔 پس وای به احوالِ کسانی که این روایات را در عالَم حدود، و با معیاراتِ عالَم حدّ معنا می‌نمایند و به چه نتایج اشتباهی که نمی‌رسند!


⊰᯽⊱┈──╌🔻

و همین جا لازم است تذکّری که [بحمد الله] سال‌هاست که به خوانندگانِ عزیز این مقالات داده می‌شود؛ تکرار شود.
🌟 اینکه عزیزان!
تا معرفةٌ بالنّورانیّة، درکِ مقام جمعُ‌الجمع، و یا به عبارتی؛ درکِ اطلاقِ حقیقی، محقّق نشده است؛ معرفت حقیقی حاصل نشده، و نمی‌شود!
که بدونِ درکِ مقامِ جمعّ‌الجمع و اطلاق؛
یافته‌ها؛ نایافته است، و بدونِ این درک؛
مگر به فضلِ الهی، رشحه‌ای از معرفت نصیب گردد، و نه خودِ معرفت ...

⊰᯽⊱┈──╌🔺


🔰 و امّا؛ راجع به موضوع اصلیِ این مقاله، یعنی #عقل؛
حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) در روایاتِ متعدّدی می‌فرمایند:

🔹『الْعَقْلُ فَضِيلَةُ الْإِنْسَانِ‏』🔹
✾ عقل؛ مایه‌ی افزونیِ رتبه‌ی انسان است.
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۵۰

🔻『كَمَالُ الْإِنْسَانِ الْعَقْل』🔺
✾ کمال آدمی به عقلِ اوست.
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۵۰

🔹『قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ』🔹
✾ قیمتِ هر کسی؛ عقلِ اوست.
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۵۰

🔻『الْإِنْسَانُ بِعَقْلِه』🔺
✾ انسان، به عقل است.
(یعنی عقل؛ انسانیّتِ انسان است.)
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۴۹

🔹『بِالْعَقْلِ كَمَالُ النَّفْس‏』🔹
✾ کمال نفس به عقل است.
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۵۳

🔻『مَا قَسَمَ الله سُبْحَانَهُ بَيْنَ عِبَادِهِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْل‏』🔺
✾ خداوند سبحان، برتر از عقل، چیزی را بینِ عبادش تقسیم نکرده است.
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۵۰


🍃⇯֎ بنابراین؛ انسانیّتِ انسان، به عقلِ اوست.
و حالا وقتِ آن است که وارد بر موضوع اصلیِ این مقاله شویم، یعنی آنجا که حضرت مولی علی (علیه‌السّلام) بعد از جنگ جمل [که جنگی بود که عایشه‌ی ملعونه، علیه حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) ترتیب داد]؛ در خطبه‌ای می‌فرمایند:

🔻『إِنَّ النِّسَاءَ ... نَوَاقِصُ الْعُقُول』🔺
📚نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص۱۰۵، خطبه‌ی ۸۰

⁉️ آیا این روایت؛ به معنای آن است که زنان، نقصِ در عقل، و بنا بر روایاتِ فوق؛ نقص در انسانیّت دارند؟!

🔔 دقّت شود که این خطبهٔ حضرت مولی (ع)؛ دقیقاً بعد از جنگ #جمل، و بعد از ظهور خباثتِ عایشه‌ی ملعونه بیان شده، و منظور از زن در آن؛ شخص خاصّی است، و آن؛ عایشه‌ی ملعونه می‌باشد.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🌱
.
.
☀️༺•
༺•
۞‌☜ در صورتی که ضمیرِ «هُ» در «أَنْزَلْناهُ»؛ آن باطن حقیقی است و عالمِ غیبی هست که شهود را به انشاء خودش ظاهر می‌کند و ظهوری که برای «هُ» هست؛ عینِ شخصیِ خودِ «هُ» است که در آیات قرآن هم آمده است «هو الظاهر؛ حدید 3». یعنی خودِ ان «هو»؛ «الظاهر» است و نه اینکه ظهورِ «هو»، چیزی غیر از خودش است.

پس اگر دقیقۀ فوق درک شد؛
قطعاً باید دنبالِ مرجعِ ضمیرِ «هُ» در «إنّا انزلناهُ» نگردیم. و اگر گشتیم؛ بدانیم که هنوز در کوره راهِ معرفتِ «هُ» هستیم!
«هُ» «أَنْزَلْناهُ»؛ ضمیرِ مطلق و خودِ «#اطلاق» که تمام اسماء و ضمائر، بلکه اسماء حُسنای الهی، و ضمیرِ مطلقِ الهی که همان «نفس الله» است؛ به «هُ» بازگشتِ حقیقی دارد. «بازگشتِ حقیقی»؛ یعنی بازگشتِ وجودی و نفسی که دائماً همه چیز، به «هُ»ی مذکور؛ محقّق و برقرار است و این «هُ»؛ «عَین الحیاة» یعنی چشمۀ حیاتِ مطلق است و هر چیزی، به «هُ»ی مذکور؛ محقّق و برقرار است و به عبارتی؛ «هُ»؛ «مبدأ الوجود» (مبدأ وجودِ مطلق) است.

نکته:
انزالِ «أَنْزَلْنَاهُ» در سورۀ قدر، مافوقِ انزالِ دفعی‌ای که در کنارِ تنزیل تدریجی قرار می‌گیرد.
«هُ»؛ نفسِ «دفعتاً»، نفسِ «بغتتاً»، نفسِ «ناگهانی» است که در مقالات اینستاگرام در مورد آن صحبت شده است و خوانندگانی که به لطف خدا پیگیر مطالب هستند؛ ان شاء الله متوجّه منظورِ این لطائف و ظرائف هستند.


خود «هُ» اسم عَلَم هست و این ضمیر، اسم علَمی هست برای اشاره به «غیب الغیوب مطلق»

💎 إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ💎

🔘 در لیلة القدر انزال پیدا می کند ، این که در لیلة القدر انزال پیدا می کند درک مراتب موجودات بر اساس این آیه و یافتن این مطلب که:

🕊 هر موجودی چقدر از این انزال و این شبِ بلند حقیقی که «لیلهٔ قدر» هست را درک می کند، بر اساس این آیه می توان متوجه شد، ان شاءالله

❖ ☜ این است که عده بسیاری در «القدر» متوقف هستند، به این معنا که مطلبی که در تنزیلِ وجود خودشان در ساحات مختلفِ وجودی مطرح است ، اینها درکی که خواهند کرد فقط تعیّنات خودشان را درک می کنند؛

‌☜ پس در «القدر» هم که هستند، درکی از «القدر» دارند ، درک حدّی «القدر» است آن هم حدِّ خودشان و باز هم خودشان به تقسیم بندی سه مرتبه، مُتعیّن می شوند.

و حدیثی در این زمینه این است که:

💠 رسول الله صلى الله عليه و آله می‌فرمایند:

«القَلبُ ثَلاثَةُ أنواعٍ : قَلبٌ مَشغولٌ بِالدُّنيا ، و قَلبٌ مَشغولٌ بِالعُقبى ، و قَلبٌ مَشغولٌ بِالمَولى . أمّا القَلبُ المَشغولُ بِالدُّنيا فَلَهُ الشِّدَّةُ و البَلاءُ ، و أمّا القَلبُ المَشغولُ بِالعُقبى فلَهُ الدَّرَجاتُ العُلى ، و أمّا القَلبُ المَشغولُ بِالمَولى فلَهُ الدُّنيا و العُقبى و المَولى.»

🔹 ♡ دل سه گونه است:
دلِ گرفتار دنيا،
دلِ گرفتار عُقبى
دلِ گرفتار مولى.
دلى كه گرفتار دنيا باشد، سختى و رنج نصيب اوست و دلى كه گرفتار عقبى باشد، درجات بلند نصيبش شود و دلى كه گرفتار مولى باشد، هم دنيا دارد و هم عقبى را و هم مولى را.
📚 [المواعظ العدديّة : ۱۴۶]

❖ عده‌ای قدر و منزلت خودشان را فقط در دنیا می دانند پس خودشان را در دنیا طالب هستند؛
یعنی:
خودیت خود را محدود به "دنیا" می دانند که اینها:

🔹 الْقَلْبُ الْمَشْغولُ بِالدُّنْیَا هستند،
پس نهایتِ درک «لیلةالقدرِ» اینها درک "خودیت خودشان" در تعیّنِ دنیاست.

❖ عده‌ای در آخرت دنبال "خودشان" می‌گردند و قدر و منزلت خودشان را فقط محدود به مرتبه‌ای از دنیا می‌دانند و آخرت؛
یعنی یک مرتبه به جلوتر رفته‌اند،
به این معنا که یا در یک مرتبه‌ای ترس ازجهنم دارند،
یا یک مرتبه‌ای ترسِ از دست دادن بهشت را دارند؛
یعنی به هر حال شوق به بهشت دارند، اینها هم در یک مرتبه‌ای از تعیّن خودشان در «آخرت» متوقف هستند؛

🍃⏎⧈ پس یک مرتبه دنیا شد و یک مرتبه هم شد آخرت.

❖ عده‌ای هم هستند که مرتبه شان، یک مرتبه‌ای فراتر و بالاتر است که "خودشان" را در مولی(ع) می‌بینند. اینها هم باز "خودشان" را در مولی(ع) می‌بینند ، یعنی مولی را کَأنَّه می‌خواهند برای『 خودشان 』.
پس؛
💢 تعیّنِ خودشان را در مولی(ع) می‌بینند، که مثلاً دعا می‌کنند و برای اهل بیت(ع) صلوات می‌فرستند و شوق اهل بیت(ع) را دارند ولی با این توجه که『 خودشان 』مَد نظر هستند و در محوریت قرار دارند.

۞‌☜ مطلب دیگری که اگر کسی فراتر برود ، این است که از «القدر» بالاتر برود و وارد «لیلة» شود،
عده‌ای وارد『 لیلة 』می‌شوند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🍃

.
.
☀️༺•
𑁍࿐

🌀 بنابراین اگر کسی به فرج راه پیدا کرد، راه پیدا کردن به این معناست که در شب «لیلة القدر» طالب فرج شد؛

در فرج حضرت(عج) داعی و دعا کننده بود، چنین شخصی درکِ «لیلة القدر» را کرده است، یعنی از تعیّن خارج شده، تعیّنِ خودش ، حتی تعیّن خود در امامش خارج شده و به خودِ امام راه پیدا کرده است.

🔹 مترتّب این《 فرج 》حضرت (عج) تمام قدرها و منزلتها محقّق است که در روایات هست که :

«أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏»

خودِ آن فرج، فرج شما را محقّق می کند، نه آن که اثر این فرج آن است که فرج شما می رسد، که فرجِ گشایش کارتان می رسد؛

این طور نیست که مثلاً شمایی که درخواست کنندهٔ فرج هستید پاداشی به شما بدهند و فرجی برای امورات شما حاصل بشود؛

📌 خودِ فرج حضرت(عج) که الان ماهیتش را مقداری شرح می دهیم  ، این است که «نفی لُبّی» است، «عصمت» باریتعالی است ؛
حضرت زهرا (س) هستند⇜۞ فاطمةُ الله۞⇝هستند.

این «لیلة القدر» به معنای حقیقی است، نه به آن معنایی که فقط در تعیّنِ شب و روز بمانیم؛

🕊به معنای حقیقی اش، همان ۞ فاطمةُ الله ۞ محقّق است و چون فرج حضرت(عج)، «فرج لُبّی» است؛
این که فرج لُبّی است و نفی لُبّی است، هر تعیّنی را در خودش مضمحل دارد ؛
فرج های دیگر که می شود قدرها و منزلتهای دیگر، القدرهای دیگر، تمام اسماء باریتعالی؛
برسیم به اسم «اللّه» ؛ که همان «القدر» بود، اسم «اللّه» که مستجمع جمیع صفات کمالیه است؛
🔺به چه نحوی مستجمع جمیع صفات کمالیه است؟

این اجتماعش از آنجایی است که حضرت بقیة اللّه(عج) فرج شان که آن فرج، عصمت الله است و نفی لُبّی است، جامع الشَّتّات تمام اسماء است، جامع الشمل همهٔ اسماء باریتعالی است؛

💫 اسم «اللّه» هم، در فرج حضرت بقیة الله (عج)، الله است و محقّق است،
و مهمتر این که آن مُستجمع بودنش یعنی فعلیت اسم «اللّه» از حضرت بقیةالله (عج) و فرج حضرت هست.

❖ بنابراین هر کسی که بخواهد لیلةالقدر را در اطلاقِ علی الاطلاقش درک کند ، باید وارد بر «فرج» حضرت بقیة الله (عج) بشود، و برای «فرج» حضرت بقیة الله (عج) بی تاب باشد، یعنی به اضطرار برسد و این اضطرار از آنجایی است که از حقیقتش چیزی درک کرده باشد.

🔘 که اگر به آن نقطه برسد «لیلةالقدر» را به لطف حضرت(عج) درک کرده است. 

  ┄┄┅┅✿📿✿┅┅┄┄

۞ در این خصوص نمازی هست برای حضرت فاطمه زهرا(س) که حضرت لیلةالقدر هستند، برای درک لیلة القدر، که این نماز توسط حضرت راسم هستی ، حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم در عالم انشاء شده؛
👈🏻 که می‌فرمایند: کسی که بخواهد لیلة القدر را نه یک بار بلکه بیست مرتبه و بلکه فراتر درک کند و در عین درک کردن کسی که این نماز را بخواند می تواند هفتصد هزار (بی‌حد) نفر از گنهکاران را شفاعت کند (و کاری هم به زمان خاصی ندارد و رغبت به لیلة القدر مهم است و لطیفهٔ معرفتی دارد!)

🌿 این طور است که :
▣⇦مانند نماز ظهر است که ظهر، آن جلوهٔ ظهور حضرت بقیة الله (عج) است،

📿 و به این شکل است که هر رکعت آن با حمد شروع می شود و سه بار سوره جحد دارد و سه مرتبه سوره توحید در هر رکعت،
در رکعت دوم تشهد خوانده می شود و دو رکعت بعد هم به همین شکل این سوره ها خوانده می شوند،
و وقتى سلام نماز گفته شد، سیزده  بار «أستغفر الله»، سیزده بار «سبحان الله» و نهایتاً یکبار «استغفر الله».

(📚اقبال الأعمال - سید بن طاووس)



🔰اشارهٔ کوتاه از لطائف این نماز و سیرش:

نماز؛ معراج است.
چهار رکعت؛ از ارکان اربعه تا عناصر اربعه را به ورطهٔ سیر و عروج می‌آورد.
 
إن شاء الله ؛
با سه سوره جحد (کافرون) در هر رکعت؛ افعال و صفات و ذاتت؛ از حدّ و تعیّن کثرت خارج می‌شود.
و با سه سورهٔ توحید بعد، در هر رکعت؛ افعال و صفات و ذاتت؛ به وحدت نائل می‌شود.

با سیزده استغفار؛
از تعیّنِ جمالِ سیز‌ده معصوم علیهم السلام به لاتعیّنیِ جمال حضرتشان علیهم‌السلام نائل می‌شوی‌. و سیرِ جمال به جلال حضرتشان(ع) محقق می‌شود.

با سیزده تسبیح بعد؛
از تعیّنِ جلالِ سیزده معصوم علیهم‌السلام به لاتعیّنیِ جلالِ حضرتشان علیهم‌السلام نائل می‌شوی‌. و سیرِ جلال به #جلالت و #اطلاق و سلالهٔ حضرتشان(ع) یعنی شخصِ حضرت بقیة الله روحنا فداه محقّق می‌شود.

به استعفار آخر؛ از قید و تعینّ «اطلاق»، به «اطلاق حقیقی«(یعنی؛ اطلاق علی الاطلاق‌) رها شده و به غیبِ حضرت (عج)؛ نائل می‌شوید.

به لطف خدا ؛
م‌ن از مفصل این نکته، مجملی گفت‌م
تو خود حدیث مفصل، بخوان از این مجمل





  🌿الحمدلله الوصول.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_ای_از_درک_لیلة_القدر
#فرج_و_لیلة_القدر


─═༅࿇༅ 🏴 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil   ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣  کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
─═༅࿇༅ 🏴 ༅࿇༅═─
🍃
.

✿࿐

⏎❖ از این رو؛ وجه حضرت حمزه(؏) با همین کفن پوشیده شد، و  دو پایِ حضرت حمزه(؏) با گیاهِ خوشبویی به نامِ «إِذْخِرٌ» پوشیده شد.

🌿 که «إِذْخِرٌ» از مادّۀ «ذخر» است و گیاهی است مخصوصِ دندان (« هو عظيم النفع فى الاسنان؛ 📚كتاب الماء، ج‏۱، ص۴۸»).

که؛
⦿ اوّلاً اینکه پاهای مبارک حضرت(؏) به کفن پوشیده نشد، یعنی؛ دست از این مجاهدت و تفصیلِ حضرتِ وحدانیّتِ یعنی مولی  امیرالمؤمنین(؏) در عالَم کثرات بر نمیدارند.

⦿ ثانیاً پوشاندنِ پاها با گیاه اذخر (مفیدِ دندان) مصاف با دندانِ هند جگرخوار است.

🔥 که یعنی هر چند جگر مَن به دندانِ این ملعونه کشیده شد؛ امّا با جگر به دندان کشیده شده نیز، به مصاف و جهاد با دشمنانِ حضرت مولی(؏) برخاسته و هنوز زنده‌ام.💧


نکته:
[ماورایِ تقدّم و تأخّر ظاهری] کفن‌ِ مبارکِ حضرت حمزه(ع) مشابه کفنِ مبارکِ حضرت محمد بن علی(؏)، باقرالعلوم است. حضرت امام محمّد باقر(ع) «باقر العلوم» یعنی شکافنده‌ی مطلق علم هستند. یعنی علم را از مقام خلوت و وحدت در مقام جلوت و کثرت می‌آورند و تفصیل می‌دهند.
به عینیت شخصی؛
حضرت حمزه(؏)، حضرت 『الوَحدانیّةُ الکبریٰ』، علم مطلق الهی، یعنی حضرتِ امیرالمؤمنین علی(؏) را از خلوت به جلوت می‌آورند.

༆༅࿔°

🥀 سپس پیامبر(ص) بر بدن حضرت حمزه(؏) نماز خواندند و هر هفتاد شهید احد را، یک به یک کنار بدن حضرت حمزه(؏) گذاشتند و پیامبر(ص) بر دو بدن نیز یک نماز خواندند. بدین ترتیب بر پیکر مطهرحضرت حمزه(؏)، هفتاد مرتبه‌ی دیگر نماز خوانده شد.
📚(المغازی للواقدی، ج۱، ص۲۱۱ )

⏎ هفتاد شهید اُحُد؛ جلوه‌ی تمامِ مؤمنینی هستند که ایمانشان به شهود «وحدانیّت» رسیده است.
همه‌ی این مؤمنین به قیّومیّتِ مَعیّه‌ی حضرت حمزه(؏) است، (که متجلّی کننده‌ی قیّومیّت حضرت امیرالمؤمنین(؏) هستند) که به مقامِ شهادتِ وحدانیّت نائل می‌شوند.


➑ ⇦ حاصلِ جهاد و مصافِ دلیرانه‌ی حقیقیِ حضرت حمزه(؏) با دشمنان خدا، این شد که بلافاصله بعد از تکفینِ حضرتشان(؏)، در روایت مذکور فرمودند:

🔻«وَ اِنْهَزَمَ اَلنَّاسُ وَ 👈🏻👈🏻👈🏻 بقِيَ عَلِيٌّ (عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ)»🔺
آن مردمان تار و مار شدند و على(؏) باقى ماند.

👈🏻دقت شود که تأکید بر «بَقِيَ عَلِيٌّ(عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ)» یعنی حضرت وحدانیّت(؏)، شده است.



➒ ⇦ حضرت مولی(؏) در عین اینکه اهل کثرت را به درَک واصل کردند، بعد از سوالِ حضرت رسول اکرم(ص) که 🔻«مَا صَنَعْتَ يَا عَلِيُّ(عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ)🔺؛ یا علی(؏)! چه کردی؟» یعنی عجبا که تو چه معرکه‌ای.

🔆 حضرت مولی(؏) می‌فرمایند:

🔻«يَا رَسُولَ اَللَّهِ (ص)!، لَزِمْتُ اَلْأَرْضَ»🔺
یا رسول الله(ص)! زمین گیر شدم (ملزم به زمین شدم).

֍ «یا رسول الله(ص)» »» با این ندا، حضرت وحدانیّت(؏) مضمحل در راسم عالَم(ص)، برای ترسیم‌شان می‌شوند و حاصلش آن است که:

🔻«لَزِمْتُ اَلْأَرْضَ»🔺
زمین گیر شدم، ملزم به زمین شدم.

⎗ یعنی اضمحلالِ وحدت در کثرت.

این اضمحلال نباید به حدّ اضمحلال بماند، و الّا وحدت مغلوب کثرت می‌شود. بنابراین؛ حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند:

🔻«ذَلِكَ اَلظَّنُّ بِكَ»🔺
این گمان توست.
(که البته تو جز حُسن ظنّ نیستی و چیزی جز حسن ظنّ نداری)

🪩 در نتیجه؛ حضرتِ راسم عالَم (ص) حرکتِ آخر این سیر را انجام می‌دهند:👇🏻



➓ ⇦ 🔻«فَقَالَ رَسُولُ اَلله(صَلَّى‌اَلله‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ): أَنْشُدُكَ يَا لله مَا وَعَدْتَنِي، فَإِنَّكَ إِنْ شِئْتَ لَمْ تُعْبَدْ»🔺

🔆 بنابراین(فاء تفریعِ در حدیث)، رسول خدا(ص) فرمودند:
بار خدايا آنچه را به من وعده دادى محقّق ساز كه اگر تو بخواهى پرستش نخواهى شد.

❂☜ یعنی اگر وحدت به کثرت بماند و به جایگاهِ خود بازنگردد؛ کثرت غالب می‌شود.

⏎ پس باید از مقام وحدت ( یعنی ذات الهی، در مقابل کثرت) برای وحدانیّتش (یعنی حضرت مولی ع) مُناشِده نمود تا قوسِ صعود این سیر نیز کامل شود.



•﴿الحمد لله الشهید﴾•  




✿࿐



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطائف_نحوه_شهادت_حضرت_حمزه؏



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil   ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣  کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─

.

🖼️ ┅✿❀ زیارتِ «آل یاسین(ص)»؛
در طورِ سیناء ❀✿┅


┅─┅─═•  🌤  •═─┅─┅
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/2003
┅─┅─═•  🌾  •═─┅─┅

🍃بعضی از أنبیاء الهی(ع) به نفسِ نبوّت خویش؛ مأمور به إنشاء یا ظهورِ امر یا اموری خاصّ هستند.
از آن جمله؛ حضرت موسی(ع) که بیش از سایر أنبیاء الهی(ع) در قرآن یاد شده‌اند و مأمور به ظاهر هستند؛ در امرِ ظاهر ساختنِ حقایقی در عالَم؛ یَدِ بَیضاء و طولائی دارند.

⎗⇜ در سیرِ موسوی(ع) که مرتبه‌ای از سیر دادنِ ظاهری و جمالیِ خلائق است؛ حضرت موسی(ع) آتشی را در ﴿طُورِ سَيْناء؛ مؤمنون،آیۀ ۲۰ (﴿طُورِ سينينَ؛ تین، آیۀ ۲) مشاهده می‌نمایند و با آن انس می‌گیرند (﴿إِنِّي آنَسْتُ ناراً؛ قصص ۲۹»). و چون به آن منزل خاصّ می‌رسند؛ از طرفِ نفس باریتعالی امر می‌شوند:

🌿﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً﴾
🍁
همانا من پروردگار تو هستم. پس هر دو كفش خود را درآور كه [اينك‏] تو در وادى مقدس «طُویٰ» هستى.
(سورۀ طه -ص- آیۀ ۱۲)

و در وادی مقدّس «أیْمَن» (﴿مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَن‏؛ مریم-س-، آیۀ ۵۲)؛ ایٖمَن از نعلینِ «إنیّت» (إنانیّت)، فارغ از حدّ و تعیّنِ «متکلّم» و «مخاطب»؛ کلیم مطلق هستی را به کلمهٔ توحیدیۀ ﴿إِنَّني‏ أَنَا الله لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا؛ سورۀ طه -ص- آیۀ ۱۴؛ به منصۀ ظهور می‌یابند و به برکتِ تکلّمِ «کلمة اللّهـ»یِ نفس باریتعالی (یعنی؛ حضراتِ آل الله؏) ؛ «کلیم الله» بودنِ حضرتِ موسی(ع) ظاهر می‌شود که موسایِ به ظاهر اَلکَن و در حقیقت؛ شکسته از إدعّایِ تکلّم؛ از باطنِ حقیقت، تا ظاهرِ طریقت؛ به «کلیم اللهـ»ی معرّفی شود و به نبوّتِ کلیم، راهِ سیرِ ظاهری؛ به سویِ حضراتِ «نبأ عظیم» و «کلمة الله التامّة» یعنی ائمه اطهار(ع) بازگردد.

🔥آتشِ حبّ در #طور_سیناء ، و همدم و هم‌کلام شدن با نفس حقّ تعالی؛ اُنسِ دائمی را در سیر موسوی(ع) رقم زده تا این بار؛ هفتاد تن از بنی اسرائیل [مشتَّت و متزلزل] که طالبِ رؤیتِ معبودِ موسی(ع)، حضرتِ «الْحَقُّ الثَّابِت» هستند را به طورِ سیناء بکِشانَد.
میقات و موعِد در طور سیناء؛ جمع، و بارقۀ تجلّی إلهی؛ این هفتاد «تن» را میّت، و «تنها» موسی(ع) را صاعِق و مدهوش می‌سازد (صاعق؛ جلوه‌ای از مقامِ جمع الجمعیِ🔻«میّتنا لَم یَمُت»🔺حضراتِ آل الله؏؛ 📚بحارالأنوار،ج۲۶،ص۶)
و حضرت موسی(ع) با دَمِ «کلیم اللّهـ»ی؛ ﴿أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنين‏؛ اعراف ۱۴۳ می‌فرماید تا؛
شهادت دهد که رؤیت کردم، آن رؤیتِ نبوی که رائی (موسی ع) و مرئی (نفس باریتعالی) یگانه می‌شوند
و اگر کسی حقیقتاً همدل باشد؛ شخصِ «المؤمن» بودنِ نفس باریتعالی را در شهادت دادنِ «کلیم اللهـ»ی م‌َن؛ هم استماع می‌کند و هم رؤیت،
و به همین انشاءِ ﴿أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنين‏﴾ که جلوه‌ای از شهادتِ خود بر خودِ حضرت «المؤمن»(جلّ جلاله) است؛ او هم آیه و آینۀ «المؤمن» (جلّ جلاله) می‌شود.

🌄 این مکانت و مقام؛ مکانتِ «سیناء» است که اگر عالَم، تجلّیِ «#أطوار» و أنوارِ نفس إلهی است؛👈🏻 «سیناء»، مسمّا به «#طور» است و اسمِ او؛ وصفِ اوست یعنی؛ چیزی جز طور و جلوۀ نفسِ مطلقِ حضرت حقّ نیست.

( بحمد الله؛ نکات، بسیار است، ولی افسوس که مجالِ بیان در این مقاله نیست.
یک نکتۀ لطیف: «سَيْناء» یا «سیٖناء»؛ اسم غیر منصرف است که غیر منصرف بودن آن؛ جلوه‌ای از مقامِ «#اطلاق» است.)

🔹 پس؛
«#طور_سیناء»؛ صرفاً مکانِ تجلّی نیست، بلکه مقام و مکانت و حقیقت تجلّی است، که تا مکان تجلّی نیز، ممدوداً برقرار است
که «إن شاء اللهِ المُتَجَلّی»؛ در ادامه، با این حقیقتِ نوری آشنا می‌شویم.


🍃 و امّا...
حروف معجم (۲۸ حرفِ الفبایِ عربی)؛ حقیقتی از باطن تا ظاهر هستند. حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله وسلم می‌فرمایند:

🔹«مَا مِنْ حَرْفٍ إِلَّا وَ هُوَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللهِ عَزَّوَجَل»🔹
هیچ حرفی از حروف نیست الا اینکه اسمی از اسماء خداوند عزوجل است.
📚 بحار الأنوار، ج۲، ص۳۱۹


حضرت امام رضا علیه السلام می‌فرمایند:

🔻«إِنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ الله تَعَالَى لِيُعَرِّفَ بِهِ خَلْقَهُ الْكِتَابَةَ الْحُرُوفُ الْمُعْجَمُ»🔺
اوّل چيزى كه خداوند تعالى آفرید تا خلق او به آن چیز کتابِ او را بفهمند؛ حروفِ معجم بود.
📚عيون أخبار الرضا ؏،ج‏۱،ص۱۲۹


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM