اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
904 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
🌕🌿

🔰 و در دنباله نیز می‌فرمایند:

🔻【فَطُوبَى لِمَنْ أُكْرِمَ عِنْدَ النُّزُولِ بِأَوَّلِهَا
وَ طُوبَى لِمَنْ أُحْسِنَ مُشَايَعَتُهُ فِي آخِرِهَا】🔺
پس خوشا به حال کسی که در اوّلین منزل آخرت، گرامی داشته می‌شود.
و خوشا به حال کسی که در مشایعتش در آخر دنیا، نیکو داشته می‌شود.

☀️۞ و امّا؛ حقیقت و نَفْسِ عالم وجود، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) هستند.
⊱⟤⊰ پس با موت؛ وصال به حضرت (؏) حاصل می‌شود، چنان که می‌فرمایند:

🍂【مَنْ يَمُتْ يَرَنِي】🍃
هر کس بمیرد (موتش برسد و نه فوتش!)،
مرا رؤیت می‌کند.
📚الأمالي، للمفيد، ص۷

♦️֎⇯⇦ حالا دقّت بفرمائید که هر دویِ زمان‌هایی که برای اعتکاف سفارش شده است (یعنی؛ ایّام البیض ماه رجب، و نیز؛ دهۀ آخِر ماه مبارک رمضان)؛ مربوط به مقامِ واسطۀ مطلقه، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.

🕋 چرا که روز سیزدهم رجب که روز آغازین ایّام البیض است؛ روز میلادِ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌باشد، و ایّامی است که حقیقتِ کعبه، در خودش معتکف است. یعنی؛
❂☜ حضرت مولی (علیه السّلام) سه روز در کعبه، خود به خود در ظهور خود، معتکِف بودند.

💔 و از آن طرف؛ در نوزدهم ماه رمضان به فرق مبارک حضرت (؏) ضربۀ شمشیرِ ملعونِ ازل و ابد یعنی؛ ابن ملجم مرادی (لعنة الله علیه) اصابت می‌کند، و در روز بیست‌ و یکم؛ حضرت مولی (علیه السّلام) به شهادت می‌رسند. که روز بیست و یکم؛ آغازینْ روز، از دهۀ آخِر ماه رمضان بوده، و دهۀ آخر ماه رمضان با شهادتِ حضرت مولی (علیه السّلام) آغاز می‌شود. و شهادت حضرت (؏)؛
❂☜ رجوع به خویشتنِ خویش است و حیثیتِ جلالیّت حضرت (؏) است. و عالَم، به جَلالِ حضرت (؏) ترسیم می‌گردد. که حضرت مولی (؏)؛ 🔅مَبْدَأُ الْوُجُود؛ 📚بحار الأنوار، ج‏۲۵، ص۱۷۴】🔅 بوده، و نیز ایشان (؏)؛ «اوّل و آخرِ» مطلق [🔻أنا الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن و أنا بکلّ شیء علیم؛ 📚الإختصاص، ص۱۶۳】🔺] می‌باشند.

🕋💔 پس؛
֎⇯⇦ #میلاد و #شهادت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام)؛
❂☜ مبدأ و منتهایِ عوالم است.


🍃۞ در نتیجه، دقّت کنیم که؛

🔆⇯⇦ اوّلاً؛ حضرت مولی (؏) در نقطۀ مبدأ بودن [که ظهورش به میلادِ حضرت (؏) است]:
❂☜ [به حسب عالم ظاهر] درونِ کعبه‌، ظاهر می‌شوند [که باز ظهورشان هم؛ #غائب از ابصار و عیون است؛🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأبْصار؛ 📘سورۀ انعام، آیۀ۱۰۳﴾🔺].

🕋۞ پس میلادِ حضرتِ «مبدأ الوجود» (؏)؛ در کعبه بوده که محلّ #دحو_الارض (یعنی؛ کشیدگیِ ارضِ تعیّنات) می‌باشد. و وَسَطیّتِ عالمِ اشارات، کعبه‌ای است که شرافت از مولی (ع) دارد.
❂☜ که سیّد الکونین حضرت خاتم الأنبیاء (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

🔻【سُمِّيَتِ الكَعْبَةُ كَعْبَةً لِأنّهَا وَسَطُ الدُّنْيا】🔺
کعبه، #کعبه نامیده شد زیرا وسط دنیا (عالم اشارات) است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۱۹۰

🍃🕋 البتّه دقّت شود که منظور از «وَسَطُ الدُّنْيَا» بودنِ کعبه؛ وسطِ بین دو چیز نیست! بلکه #وساطت؛
❂☜ نقطۀ خَیریّت و وجودِ هر موجود و امری است، چنان که می‌فرمایند:

🔻【خَيْرُ الْأُمُورِ أوْسَطُها】🔺
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۶، ص۵۴۱

🌿⇯⇦ و حضرات آل‌الله (علیهم السلام)؛
❂☜ حقیقت و باطن و شیئیّتِ اشیاء هستند و نقطۀ خَیریّت و وَسَطیّت هر امر و شیئی می‌باشند، چنان که در زیارت جامعۀ کبیره می‌خوانیم:

🔻【إنْ‏ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أوّلَهُ وَ أصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأواهُ وَ مُنْتَهاه‏】🔺
(📚من لا يحضره الفقيه،ج‏۲،ص۶١۶)

🌿۞ و امّا #دحو_الارض؛
که کشیدگی عالم تعیّنات و اشارات است؛
❂☜ از محلّی است که به حسب ظاهر؛ زادگاهِ حضرتِ «مبدأ الوجود»، «دابة الارض» (جنبانندۀ زمین - یعنی نقطۀ حیاتِ زمینِ تعیّنات) مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌باشد.

֎⇯⇦ بنابراین؛
🕋 #کعبه - که محلّ کشیدگی ارضِ تعیّنات بوده، و «#وسط_الدنیا» است -؛
❂☜ وسطِ حقیقی بودنِ حضرت مولی (؏) را ظاهر می‌کند، چرا که شرافت کعبه، به مولودِ در آن، یعنی؛ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است [که روایتِ مبارکش را در ادامۀ این مبحث خواهید خواند]، در نتیجه؛
❂☜ کعبه، به خاطرِ حضرتِ واسطۀ مطلقه؛ مولی علی (؏) است که؛ «وَسَطُ الدُّنْيَا» می‌باشد.


🔆⇯⇦ و ثانیاً؛ حضرت مولی (علیه السّلام) در نقطۀ «معاد»بودن [که ظهورش در شهادتِ حضرت (؏) است]:
❂☜ به #شهادت در مسجد و محرابی ظاهر می‌شود که محلّ فنا و معراج است. چرا که نماز؛ #معراج است، چنان که می‌فرمایند: 🔻الصّلاةُ معراجُ المُؤمن؛ 📚كشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶】🔺.

🍃⇯⇦ و هر دوی ظهورِ #مبدأ در مکّه، و #معاد در مسجد؛
❂☜ سیرِ شهودیِ تمام عوالم هستی، توسّط واسطۀ مطلقه یعنی؛ حضرت ولیّ الله مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

🌕🌿


🔻
🔔 چند تذکّرِ ضمنی:

➊ خداوند متعال و حضرت امام حسین (علیه السّلام) دو وجود نیستند.
➋ مقامات؛ خودِ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) هستند و مطلبِ بیرونی نیست، بلکه ذاتشان است.
➌ دادنِ مقامات؛ ظهورِ «بودنِ» مقامات است.
➍ «صاحب اختیاری»، یعنی؛ تو نفسِ اختیاری. می‌توانی در اطلاق و خلوتِ «اختیار» بمانی و کشته نشوی، و یا می‌توانی به اطلاقِ عَلَی الإطلاق بودنِ «اختیار»؛ از خفا بیرون آئی و به حسبِ ظاهر هم کشته شوی.
➎ «می‌توانی»؛ بیانِ خودیّت حضرت (؏) است و نه اذنِ بیرونی، برای انتخاب〗
🔺


◉⇯⇦ پس به چند مطلب، دقّت بفرمائید:

🍃۞ مطلب اوّل؛

حضرات آل‌الله (؏) چه به ظاهر کشته شوند، و چه کشته نشوند، ❂☜ «شهید» هستند.

֎⇦ چنان که برای محبّ آل‌الله (؏) این مطلب هست که محبّ به هر طریقی بمیرد، #شهید، مرده است (🔻『مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً』🔺؛ 📚بحار الأنوار، ج‏۶۵، ص۱۳۷). پس به طریقِ أولیٰ برای حضرات (؏) مسئلۀ دور از ذهنی نیست.

֎⫸ و این مطلب؛ تسامح، تشبیه، مجاز، تلویح و مانند آن، و یا اصطلاح نیست. حتّی تأویلِ بیرونی هم نیست. بلکه؛
֎⇦ حقیقت است.
این چشمانِ گرفتار به عالم حدود است که اجازۀ دیدنِ حقیقت را نمی‌دهد!


🍃۞ مطلب دوّم؛

همین جا و به مناسبتِ این بیان، عرض می‌شود:

֎⇦ حدیثی برای شهادت ظاهری حضرت بقیة الله (؏) دیده‌ نشد. امّا با این حال، به هر حالی از دنیا رحلت بفرمایند، در تمامیّتِ شهادت هستند. مطلبی هم که در کتابِ الزامُ النّاصب به صورتِ حکایتی از شهادتِ حضرت(عج) بیان شده است؛ روایت نیست. و توضیحِ بیش از این در مجالِ این مقاله نیست.



🍃۞ مطلب سوّم؛

حضرتِ مولیٰ امیرالمؤمنین (؏) هم به شمشیرِ ظلم، شهید شدند.
❂☜ امّا دقت دارد که حضرتِ مولیٰ (؏) به شمشیرِ آلوده به سمّ به شهادت رسیدند.
یعنی؛
֎⇦ هم به شمشیر و هم به سمّ.
و یعنی؛
֎⇦ «مقتول و مسموم» در یک نقطه ظاهر شده است.


🔲⇯⇦ که اوّلاً:
مسموم
شدن، حیثیتِ خلوتی شهادت است و مقتول شدن (یعنی به شمشیر، شهید شدن) حیثیتِ جلوتی شهادت.

🔲⇯⇦ و ثانیاً:
حضرتِ مولیٰ (؏) «سه روز» بعد از ضربَتِ شمشیرِ ظلم، بر اثرِ سمّ شهید شدند.

که اینجا؛ این شرح کوتاه لازم است:➷

🔘 #شهادت؛ نقطۀ جمعیۀ شاهد و مشهود است.
و
«شهید»؛ ❂☜ وحدتِ شاهد و مشهود است.

◉ ⇦ «شهید»، صفت مشبّهه است که اسم فاعل (شاهد) و اسم مفعول (مشهود) را فرا گرفته است.

⇯⇦ «سه روز» در شهادت، با «سه روز» در میلادِ حضرت مولیٰ (؏) و در کعبه ماندنِ حضرت(؏) یک حقیقت است.

(برای شرح بیشتر؛ رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/39)

◉⇯⇦ «سه روز»؛ سه روزِ حدّی نیست، بلکه حقیقتِ «ایّام» است. که «ایّام الله»؛ حقیقتِ «ایّام» است.

༺◆ 🔰 که در مورد «ایّام الله» حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔲〖ايــّـام الله عزّ و جلّ ثلاثةٌ:
يوم يقوم القائم،
و يوم الكَـــرَّة،
و يوم القيامة〗
🔲

✾ روزهای خداوند عزّ و جلّ سه روز است:
روز قیام حضرت قائم آل محمد (ص)،
روز رجعت،
و روز قیامت.

📚 البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۲۸۶


✿⇯⇦ «ایّـــام الله» ❂☜ حقیقت تمامِ «ایّام»، بلکه حقیقتِ سال و ماه، بلکه حقیقتِ ساعت و دقیقه و ثانیه و آنیه، بلکه حقیقتِ تمام اشیاء می‌باشد.

֎⫸ «ایّـــام الله»؛ در هر شیئی، فارق و فارغ از زمان و مکان، جاری و ساری است.

که «ایّـــام الله»؛
❂☜ ظهورِ نورانیّت و «یوم» بودنِ حقّﷻ است.
که خداوند؛ حقیقتِ روشنیِ روز است.

☀️⇯⇦ حقیقتِ «یوم»؛ آن «نور» است. که؛
【اللهُ نورٌ】
خداوند؛ نور حقیقی است.
و جانِ عالمِ وجود و سموات و ارض، آن نور است،
چنان که می‌فرماید:
【اللهُ نورُ السموات و الارض】
📘 سورۀ نور، آیۀ ۳۵

◉⇯⇦ پس؛ «ایّـــام الله» را در ذره ذرّۀ عالم باید بیابیم و ببینیم، و نه صرفاً در سه روزِ حدّی.

که هر شیئی؛
֎⫸ #ذات و #صفت و #فعلی دارد،
֎⫸ و #دنیا و #برزخ و #قیامتی.
֎⇯⇦ و «ایّام الله» که سه روز است، حقیقتِ آن سه می‌باشد.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻



◉⇯⇦ حضرت اباعبدالله‌الحسین سیّدالشّهداء (؏)؛ سرّ حضرت امیرالمؤمنین (؏) هستند. که سرّ مولیٰ (؏)، دقیقاً و عیناً و شخصاً سرّ خداست.


❒ حضرت سیّدالشّهداء (؏) از فریادِ بی شرمانۀ⦅بُغْضِاً لِأبیک⦆ دشمنانِ ملعون، به شهادت رسیدند.
[یعنی؛ به خاطرِ بغضی که به پدر گرامیشان داشتند، حضرت سیّدالشّهداء (علیه السّلام) را شهید کردند.]


🔴 ۞ حضرت امام حسین (؏)؛ «ثـــار الله» بوده و خونِ مطهرشان؛
🔻『 سَکَنَ في الخُلد』🔺است.
(زیارتنامۀ حضرت؏؛ 📚 الكافي، ج‏۴، ص۵۷۶)
و حقیقتِ ازلیّت و ابدیّتِ حقّ تعالیٰ می‌باشند ...


▪️ ملعونی سنگی به رأسِ مبارک حضرت سیّدالشّهدا (علیه السّلام) زد و «خون» مبارکِ ایشان جاری شد. حضرت (؏) دست زیر خون‌ها برده و به «محاسنِ» مبارک مالیدند.


🔔 دقّت کنیم که از ولیّ خدا (؏) صحبت می‌شود! که واحدِ اشارۀ به او، اشارۀ به خدایِ لا إشاره است.
⇩ پس دل بدهیم و دقّت را روانه کنیم:


#خون ولیّ خدا؛
֎⇦ بی‌قراری است وُ مقامِ جلالِ حقّ تعالیٰ.
(#مقام_جمع_نوری)

◉ «#محاسن» ولیّ خدا؛
֎⇦ «حُسن» است و قرار و مقامِ جمالِ حقّ تعالیٰ.
(#مقام_فرق_نوری)


↯ ❂☜ و اینکه حضرت (؏)، خون مطّهرشان را به محاسنِ مبارکشان می‌کشند، یعنی؛
֎⇦ جلال و جمال را به یک‌باره، در وجهِ مبارک نمایان می‌کنند. و یعنی؛
֎⇦ تمام صفات جلال و تمام صفاتِ جمال حقّ تعالیٰ در این وضو ساختنِ با خون، ظاهر می‌شود.


⇯֎ و این کار را فقط کسی می‌تواند انجام دهد که مافوقِ تعیّنِ جلال و تعیّنِ جمال باشد. کسی که حقیقتِ ذاتِ خدا بوده و آنچنان اطلاقی دارد که قیدِ جلال و قیدِ جمال را برمی‌دارد و هر دو را در وجهِ مبارک، نمایان می‌کند.


🍃۞ این حقیقت؛ جمع کردنِ مقامِ خلوتِ شاهد و مقامِ جلوتِ مشهود، در حضرتِ سیّدالشّهداء (علیه السّلام) است.


🔲⇯⇦ حضرت سیّدالشّهداء (علیه السّلام) که سرّ پدر گرامیشان هستند، «سیّدالشّهداء» بودن را در هنگامۀ ضربۀ آن ملعون در حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) نمایان می‌سازند و محاسنِ مبارکِ حضرتِ جانْ، مولیٰ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به خون مبارکِ ایشان خضاب می‌شود.


֎⇯⇦ «سرّ» مطلق، هر چقدر هم در آشکار شدن باشد؛ باز در کتمانِ سرّ بودن است.
یعنی؛ در تمام ظهور هم که بیاید، باز هم سرّ است و در خفاست و متلبّسِ به فاش شدنِ ظلمتی و حدّی نمی‌گردد.
که اگر متلبّس شود، - العیاذُ بالله - خودیّت خدا محدود به حدِّ ظلمتی شده است و - نستجیرُ بالله - اصلاً خدائی نخواهد بود.

❂☜ بنابراین؛ حضرت سیّدالشّهداء (؏) خون مبارک را به آسمان پرتاب می‌کردند و این حقیقت را ظاهر فرمودند که دستْ یازی به سرِّ الهی هرگز امکان ندارد و این حقیقت را نمایان ساختند که:

🔻【يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ
وَ يَأْبَى الله إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】 🔺

می‌خواهند نور خدا را با دهان‏هاى خود خاموش كنند!
ولى خداوند نمی‌گذارد تا اين كه نور خود را كامل كند ...
و هر چند كافران خوش ندارند.

📘سورۀ توبه، آیۀ ۳۲



دشمنت کُشت ولی نورِ تو خاموش نشد
آری آن جلوه که فانی نشود نورِ خداست




🔥«أَلَا لَعْنَةُ الله عَلَى الظَّالِمِينَ»🔥



#شهادت_مولی_امیرالمؤمنین_علی_علیه‌السلام
🏴 🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده





─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
◼️

🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•

#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟

🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال می‌فرمایند:
مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)

حضرتشان (ص) پاسخ می‌فرمایند :

🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .

(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)

( نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)

👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟

#توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
#شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
#وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند می‌فرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا می‌کنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) می‌فرمایند 🔻『 نحن عهد الله‏』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص۲۲۱).

#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند :

🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکی‌ها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکی‌ها توحید است.

(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۸، ص۲۴۲)

💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر می‌شود، و توحید، به ولایت برمی‌گردد.

در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت می‌شود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پای‌بست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.

حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمه‌ی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «می‌کند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور می‌آید.

◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد می‌باشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.

🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.

✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.

⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور می‌آید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون می‌آید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).

⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر می‌شود.
و در همان نقطه که وفا می‌کند، به عهد خویش بازمی‌گردد.

♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.

«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله🔹 است.

بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع می‌کند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
◼️

🔆 نورِ مطلق، بسیط است و بدون جزء. پس کوچکترین جسارت و آزاری به او، جسارت به تمامِ آن است.
و چون در وحدتِ حقیقی و شخصی با حضرت حقّ تعالی است؛ جسارت به او، بدونِ تشبیه و تمثیل و تسامح، و بدون طفره و فاصله، بلکه عیناً و شخصاً و حقیقتاً و دقیقاً جسارت به حضرت حقّ جلّ جلاله است.

پس دقّت شود که جسارت به آل الله(ع) العیاذ بالله مانند جسارت به فرزندِ کسی نیست. که پدر، شخصی باشد و طرفی، و فرزند شخصِ دیگری باشد و طرفی دیگر. و فقط عُلقه و نِسَبی اعتباری دلیل شود که آزارِ و جسارت به فرزند، آزار و جسارتِ به پدر محسوب گردد.

هرگز از این جِنس نیست و مطلب، در نسَب و اضافاتِ حدّی نیست.

حضرات آل الله(ع) «مِن دون الله» نیستند که فرضِ دوئیت با حضرت حقّ برای ایشان ملحوظ گردد.

(در مباحثِ #کانال_معرفة_الحق این مطالب توضیح داده شده است. و بدونِ استدلال و اقامۀ براهین و استناد بر آیات و روایات، صحبت نمی‌شود. ر.ک: #کانال_معرفة_الحق https://t.me/ehsannil3 )


🍃 و امّا ...

🔲 "السَّلَامُ عَلَى الشِّفَاهِ الذَّابِلَات" 🔲
سلام بر آن لبهای خشکیده.
(زیارت ناحیۀ مقدسه -
📚 المزار الكبير ، ص: ۵۹۰)

در مقــامــی کــه بـــه یـــاد لــب او مِی‌ْ نوشند
سِفله آن مـسـت کـه باشد خبـر از خویشتنش
(حافظ - ره)


🔲 لب حضرت سیدالشهدا(ع) از تشنگی خشک شده و ترک خورده بود.
(وا ويلاه ، وا مصيبتاه ، وا ثكلاه‏)

▪️ آیا تشنگی، تنها همین تشنگیِ آبِ ظاهری است؟!

معلوم است که حقیقت از باطن تا ظاهر آمده است. حقیقت تشنگی، تشنگی آبِ باطن بود که به آبِ ظاهرْ نمایان شد.

💧 آب در روایاتی؛ "ولایتِ آل الله(ع)" و در روایاتی خودِ آل الله(ع) معرفی شده‌ است (فرقی نمی‌کند، چراکه ولایت؛ خودیّت حضرات(ع) است).
💦 در روایات آمده است که آب؛ سروَرِ نوشیدنی‌هاست و #فرات؛ آن آب است («الماء سيّد شراب الدنيا و الآخرة... الفرات الماء...؛ 📚 كامل الزيارات،ص۴۷»). و #ماء که «اوّل ما خلق الله» است؛ جلوۀ حضراتِ قوّام الله یعنی ائمه اطهار(ع) بوده که واسطۀ مطلقه هستند و هر موجودی از آنها، حدوث و بقاء دارد. پس در عالَمِ دانی و نزولِ اجلالِ آل الله(ع)؛
فرات، شیعه و جلوۀ خودِ حضرات(ع) است که فرمودند 🔹『 الْفُرَاتَ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ؏ 』 🔹(📚 كامل الزيارات،ص۴۹).

مَهریه حضرت زهرا (س) که آب‌های عالَم است؛ یعنی خودشان. مَهریه خودشان، خودشان هستند. که حقیقتِ ماء در هستی؛ سرّ ولایت، یعنی مقامِ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است.

اگر بگوییم چطور این ممکن می‌شود که خودشان، مَهریۀ خودشان باشند؟!
در عالَم حدود و تعیّنات محال است که شیئی به خودش دور بزند، یا به خودش توقّف کند، یا به خودش مشغول باشد، یا خودش، خودش را بخواهد، یا خودش به خودش مستکفی باشد، و یا خودش فدای خودش شود و قتیل خویش باشد (و تعابیر مشابه).

وقتی در عالَم حدود گفته می‌شود "کسی خودش را دوست دارد"؛ این، در یک نقطه نیست.
این شخص، [بداند یا نداند] دو «خودْ» ملحوظ می‌کند که در یکی، محبّ است. و در دیگری، محبوب. پس دوست داشتنِ خود بر خود نیست. بلکه دو مقام لحاظ شده است.

امّا حرف و سخن در عالَم نور فراتر از این قیاساتِ خیالی است!

در عالم نور برای نورِ احدِ واحد، تعبیر 🔸نُورٌ عَلیٰ‏ نُور🔸 آمده است (سورۀ نور۳۵).
یعنی خود به خود در جوشش و غلیان و تجلّی است.
این تجلّیِ خود به خود است.


🍂 حضرت سیدالشهدا (ع) فریاد "العطش" سر دادند.
نه از بیرون خودشان، و نه به بیرون خودشان. که بیرون از امام و ولیّ خدا چیزی نیست که 🔻كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ🔺 (سورۀ ۳۶، آیۀ ۱۲).

✖️مگر او که صمد است و بی‌حدّ، بیرون دارد؟!
او حجّت خداست. یعنی لُبّ اللُبّ خدا. حاقّ الحاقّ خدا.
او دونِ الله تعالی نیست. حساب غیرِ الله برای ولیّ خدا کردن، نشناختن ولیّ خداست، و زیر سوال بردن صمدیّت خدا.

💠 حضرت سیدالشهدا (ع)، «سیّــد» الشهداء هستند.
«سیّد» به معنای ظاهری «آقا»ست.
و «سیّد» هر امر و شیئی؛ آقا بودنِ در آن امر و شیء است. که آن، یعنی صمد بودن و پُر بودن در آن امر است.

◼️ شهادت در عالَم حدود و تعیّنات اینطور است که شاهد و مشهود، حدّ و تعیّن و مختصات دارند. و شاهد، غیر از مشهود است. و مشهود، غیر از شاهد است. و اعتباراً آنرا «#شهادت» می‌گویند.

🔆 امّا شهادت در عالَم نور، دوئیتی ندارد. شاهد و مشهود، به #عین_شخصی یکدیگرند. در حالیکه شاهد، شاهد است و مشهود، مشهود. و این فرق، #فرق_نوری است که مؤکّد وحدت نوری می‌باشد.
حضرت سیّد الشهدا (ع) در «شهادتِ» بی‌حدّیِ نوری هستند. نه شهادتِ در عالَم حدود که شاهد غیر از مشهود است.




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
🌸


🔰 و امّا؛
با این معرفت که مؤمنین در نقطۀ «ایمان»؛ مرآتِ حضرت رسول اکرم (ص) و خاندان طاهرینشان (؏) هستند، بخوانیم:

🍃▪️ #کثرت استغفار مؤمنین در ماه رجب؛
❂☜ ترک إنّیّت است، که مقام فنا، اخلاص، معراج، و قبولِ مقامِ افق أعلای حضراتِ ائمّۀ اطهار (علیهم‌‌السّلام)، و سیر در این مقام است.

🍃▪️#هفتاد بار استغفار مؤمنین در ماه شعبان؛
❂☜ ترکِ ترک، مقامِ فنایِ از فنا، کمالُ الاخلاص، معراج، و قبولِ مقامِ افق مبینِ حضراتِ ائمّۀ اطهار (علیهم‌‌السّلام)، و سیر در این مقام است.

🌿۞ ماه #شعبان؛ ماه پیامبر اکرم (ص) است.
و این هفتاد بار استغفارِ مخصوص؛
🪞#آئینه شدن برای هفتاد بار استغفار روزانۀ پیامبر اکرم (ص) است که افق مبین به وجودِ نازنینِ حضرتشان، معنا می‌یابد.

🍃۞ الغرض؛
👁‍🗨 افق مبین؛ نقطۀ رؤیت است و شهود. یعنی؛ نقطۀ جمعیۀ شاهد و مشهود.
که آن؛
❂☜ شخصِ شخیصِ عالم وجود، جان و حقیقتِ حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله)، سیّد الشاهد و المشهود؛ حضرت سیّد «الشهداء» امام حسین (علیه‌السّلام) هستند، که حضرت پيامبر اکرم (ص) می‌فرمايند:

▫️『حُسَینُ مِنّی و أنا مِن حُسَین؏』▫️


🔳 حضرت سیّد الشّهداء (علیه‌السّلام)؛ تمام حاجت روا شدنِ حضرت رسول اکرم (صلی‌الله علیه و آله) هستند. روا شدنِ #حاجت، در نقطۀ جمعیۀ #شهادت است. که داعی با مدعوِّ خویش؛ در وحدتْ جلوه می‌کند. و حاجتِ محتاج، با محتاج، در نقطۀ جمعیۀ «حاجت روا شدن»، شهود و ملاقات و رؤیت دارد.

🌿۞ پس حاجت‌روا شدنِ مطلق؛ جلوۀ #شهادت_مطلق است که آن؛ شخصِ حضرت سیّد الشّهداء (علیه‌السّلام) هستند.

🍃⇯֎ این است که در دعای روز میلاد حضرت سیّد الشّهداء (علیه‌السّلام) که در سوّمِ ماه شعبه‌ها، شعبانُ المعظم، یعنی؛ در آخرین روز از ستّةُ الایامِ ترسیمِ خلقت (ششمین روزِ بعد از روز بعثت) واقع شده، آمده است:

💠『اللّهُمّ وَ هَبْ لَنا في هذا اليوم خَيْرَ مَوْهِبَةٍ
وَ أنْجِحْ لَنَا فیهِ كُلَّ طَلَبَةٍ
كَما وَهَبْتَ الحُسَينَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّه
وَ عاذَ فُطْرُسَ بِمَهْدِهِ
فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِه مِنْ بَعْدِه
نَشْهَدُ تُرْبَتَه
وَ نَنْتَظِرُ أوْبَتَه
آمين ربّ العالمین.』💠

پروردگارا پس در این روز بر ما عطا نما بهترین عطاها را
و ما را حاجت‌روا کن دربارۀ تمام خواسته‌ها،
همان‌گونه که حسین (؏) را به جدّ او محمّد (ص) عطا کردی،
و [آن سان که] فطرس به گهوارۀ او پناه برد،
پس؛
▪️ما نیز بعد از او به مزارش پناه می‌بریم،
▪️بر تربتش حاضر و شاهد می‌شویم
▪️و بازگشتش را انتظار می‌کشیم
آمین رب العالمین.

📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص۸۲۶


🌿۞ فرمودند:
❂☜『أَنْجِحْ لَنَا ... كَمَا وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ』

🍃⇯֎‌ به راسمِ عالمین بودنِ حضرت ختمی مرتبت، محمّد مصطفی (صلی‌الله علیه و آله)؛ روائیِ حاجت عوالم؛
❂☜ در هبۀ حضرت امام حسین (؏) به حضرت رسول اکرم (ص) بایستی دیده شود.

🍃֎⇦که حضرت سیّد الشهدا (علیه‌السّلام)؛ به اطلاقِ شهادت - که سیّد تمام شواهِد و تمام مشهودات می‌باشند -؛ مطلقِ حاجت‌روائی [بدونِ در نظر گرفتنِ متعلّقش] هستند که وجود نازنین ایشان، به جلوۀ افق مبین تلالؤ دارد.

🍃⇯֎ و هر ذی حاجتی - بداند یا نداند، بخواهد یا نخواهد -؛ در نقطۀ روا شدنِ حاجتش،
❂☜ محظوظِ پرتوئی از حضرت سیّد الشّهداء (علیه‌السّلام) است و جلوه‌ای از افق مبین تا رَوائیِ حاجتِ او ممدود گشته است.

🌕۞ النّهایة؛ میلادِ حضرت سیّد الشهداء (علیه‌السّلام) میلادی است که به #عین_شخصی تبریک؛ همراه با بکاء و ناله است.
❂☜ این نقطۀ شهادت است که فرحِ شهود و ظاهر، و حزن غیبِ و باطن؛ در نقطۀ سیّد الشهدائیِ اهل بیت (علیهم‌السّلام) یعنی؛ حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) جمع است، که در میلادشان آمده است:

💠『اللّهُمّ إنّي أسألُكَ بِحَقِّ المَوْلُودِ في هذا الیَوم
الْمَوْعُودِ بِشهادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ
بَكَتْهُ السّماءُ وَ مَنْ فِيهَا وَ الأرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا
وَ لَمّا يَطَأْ لَابَتَيْهَا』💠
پروردگارا همانا من از تو درخواست می‌کنم به حقّ کسی که در این روز متولّد شد، همان که پیش از پیدایش و ولادتش، وعده به شهادتش داده شد.
[همان که] آسمان و هر که در اوست، و نیز زمین و هر که بر آن است؛ بر او گریست، در حالی که [او] هنوز بر سنگستان‌هایش پای نگذاشته بود.

📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص۸۲۶


🍃🌸 إن شاء الله درکِ میلاد حضرت (ع)؛ در نقطۀ جمعیۀ شهادت، روزی خاصُّ الخاصِّ این ایام باشد.
به حزنِ جلال، و فرحِ جمال؛ میلاد حضرتشان بر جان و دلتان مبارک.



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#افق_مبین_اطلاق_شهادت

─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

🍃 دلا ... !
▪️تو در پی آقا و امامَت، و در پیِ شیء شدنِ هر شیئی، عاشقانه اشک بر سیّدِ مظلومان(ع) را در اشیاء مشاهده کن و فرمایش امامِ رئوف، آن امامی که وصفِ او «الذّی هیّج احزان یوم الطفوف» است (کسی که مهیّجِ حُزن روز کربلا است. / 📚زیارت جوادیۀ حضرت رضا ع) حضرتِ سلطان علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) را با جانَت خریدار باش که:

💧یابن الشبیب!
إِنْ كُنْتَ بَاكِيــاً لِشَـــــيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) 💧
ای پسر شبیب!
برای هر چیزی گریان شدی، برای حسین بن علی (علیهما السلام) گریه بنما.
(📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص: ۲۹۹)

⚠️ نکته‌ :
اسم و کنیۀ مخاطب ("ابن شبیب") در ذکر ولیّ خدا(ع) موضوعیّت دارد؛
"شبیب"؛ صفتِ مشبهه از "شَبَبَ" بوده و شدّتِ جوانی و دارندۀ حیات است.
👈🏻 آنکه حقیقتِ اطلاقیِ شهادت و عزایِ سیّد الشهدا(ع) را بیابد، "ابن شبیب" است. و چنین اسمی، وصفِ اوست .
(یک اشاره برای اهل معنا کافی است!)
به نصّ روایات؛
اهل جنّت، همگی «شباب» هستند. یعنی منسوبین به سیّدالشهدا(ع)، اهل جنّت می‌باشند.
امّا؛
"ابن شبیب"ها؛ فراترند!
آنهایند که در روایات است:
«ایشان [در محشر] از ورود به بهشت دوری می‌کنند و مجلسِ ذکر برای امام حسین ع می‌گیرند [و گِرد هم سر در گریبان هم کرده و نالۀ «حسین حسین»سر می‌دهند] و بِهِشت را بهَشته‌اند »

(📚 کامل الزیارات، ص۸۱-۸۲)


🌟اگر کسی طالب هدایت باشد، همه چیز برایش نجم است و کربلا و عزای سیّد مظلومان (علیه السلام) را در هر شیئی می‌بیند و ندای ابراهیمی(ع) سر می‌دهد که:

▪️『إنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع)』▪️
💧من بیمــــــارِ عشــــق حسینـــــــم (ع)💧

🌟ابراهیم (ع) در نجم، امام حسین (علیه السلام) را می‌بیند و اینطور، سَقیم و بیمار می‌شود.

جانِ ناقابل فدایِ حضرتِ سیّد الساجدین، امام سجاد (ع)!

▪️بیماریِ حضرت سیّد الساجدین، و تاج البکّائین(علیه السلام) را به حضور وجـودی، و عبورِ سجودیِ حضرت از قتلگاه بیاب!

💧حضرتِ 『فَهِمَةٌ غَيرُ مُفهَّمَة؛ 📚الإحتجاج-للطبرسي،ج‏۲،ص۳۰۵』 زینب کبری(س)، یافتند که الان است که امام سجاد (ع) جان بدهند. از این رو فرمودند:

▪️『مالي أراك تـَجود بنفسك يا بقيّة جدّي، و أبي و إخوتي؟』▪️
چه می‌شود تو را كه مى‌ببينم با جانت بازى مى‌كنى اى يادگار جدّ و پدر و برادرم؟!
📚كامل الزيارات،ص۲۶۱

◾️بیماری حضرت سجاد(ع)، کشته شدن و در عین کشته شدن، ماندنشان است و به «ماندن»، شکستن بتِ ظلم و شرک است.

▪️ابراهیم(ع) با دیدن وقایع کربلا جان نداد و از جان ندادن، بیمار شد.
رسالتِ او چنین بود.
جان نداد و در شهر ماند، تا بت‌ها را بشکند.

▪️إن شاءالله گوشه‌ای از بیماری حضرت سجاد(ع) با این بیان معلوم شده باشد.
▪️در مقاتل آمده است که دشمنان ملعون خواستند حضرت سجاد(ع) را نیز شهید کنند، ولی با مشاهدۀ ایشان گفتند او چنان سقیم و بیمار است که زبانِ گفتنِ «إنّی سَقیم» (من بیمارم) را هم ندارد.

💧او چنان سقیم و بیمار است که «خود به خود» شهید می‌شود(است)💧

▪️آن ملعون‌ها، به سیطرۀ ولائی ولیّ خدا(ع)؛ درست فهمیدند. حضرت سجاد(ع) «خـود به خـود» در قتلگاه کشته شدند، اما چون مأمور به حیاتِ ظاهری بودند تا صنمِ دوئیت و شرک را واژگون کنند، تمامْ وجود، سقیم و بیمار گشتند. و در حالِ «شهید و قتیل بودن»، باقی ماندند تا [به نفسِ وحدتْ] مَدّ و ادامۀ حقیقیِ خونِ حضرتِ ثار الله(ع) باشند و «هیهات مِن الذلّة»ِحضرتشان را در ذات و صفات و افعالِ عوالِم هستی، طنین افکن سازند و به نفسِ بُت‌شکنی، توحید را در تمام مراتب، جاری نمایند.

◾️مطلقِ مجال، برای ترسیمِ مصیبت أعظم تا أسفل سافلین را؛
در دستانِ بسته به غُل و زنجیرِ جامعهٔ ولیّ الله [که بالواقع 【يَداهُ مَبْسُوطَتان؛مائده،۶۴است]؛ ببین.

هیهات!
صدایِ زنجیر و غُلِ جامعه، بر بدنِ رنجورِ بیمارِ أعظمِ کربلا(ع)؛ که جولانی از دشمنان لعین آل الله(ع) است؛ غوغایی است در گوش‌های شنوا…💧

کاروان‌ْسالارِ قافلۀ عاشورا،
بیمار أعظمِ مصیبتِ أعظم،
که بیماری حضرتشان؛ جلوۀ جامعیّتِ
👈🏻 «شهید» بودن، امّا «کشته نشدن» است؛
حضرت سیّد البَکّائین امام سجّاد(ع) هستند که شاهدِ حقیقیِ مصیبتِ أعظم؛
از عاشورای حقائق تا معشَرِ خلائق می‌باشند.
و به شهود و اشک حضرتشان؛
مصیبت أعظم، در جانِ عالَم وجود؛ إنشاء گشته
که هر صاحبدلی در هر زمان و مکانی، بیمارِ حسین(ع) شده است.




لعنِ دائمی حضرتِ الدائم و الباقی(عزّو جلّ) بر دشمنان لعین حضرات آل الله(ع).
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_یازدهم
#بیمار_حسین علیه السلام
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌕

🍃۞ أمرِ 🔻«زَمِّلوني زَمِّلوني»🔺 از سویِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص)، که «الْمُزَّمِّلُ» بودنِ آن ذاتِ لا إشاره است، در عالمِ اشاره؛ توسّطِ حضرتِ «#لباس_النبی»، اُمّ المؤمنین، خدیجۀ کبریٰ (سلام الله علیها) رقم می‌خورد که، در شأن ایشان (س) می‌فرمایند:

🔲 «كَانَتْ خَدِيجَةُ وَزِيرَةَ صِدْقٍ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ كَانَ ❂☜ يَسْكُنُ إِلَيْهَا» 🔲

✾ خديجه (س)؛ دستيارى راستين براى اسلام بود و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به وجود او آرامش مى‌يافت.

📚 بحار الأنوار، ج۱۹، ص۵

🍃֎⇦ إن شاء الله که توجه و دقت شده باشد؛
متکلّم در مقام بیان است و قید نیاورده است، زمان نیاورده است، حدّ نزده است.
بنابراین:

✓➊ «الإسلام»؛ در حقیقتِ خویش، و نه در برهۀ تاریخ منظور است.

✓➋ چه کسی سُکنیٰ یافتۀ حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س) است؟
❂☜ رسول اکرم (ص) که؛ «كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا».

🍃֎⇦ هر چقدر معرفت به حضرت رسول اکرم (ص) داشته باشیم، بر عبارتِ 🔸«كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا»🔸 سجدۀ خضوع می‌کنیم.
[به بلندایِ «#نفس_الله_تعالی» بودنِ آل‌الله (؏) و مافوقِ آن؛ خاضعانه به حضرتشان (س) ساجدیم إن شاء الله]

✓➌ پوشاندنِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص) توسّط حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س)؛

✿☜ اوّلاً؛ طاقت دادن به عالمین است.

✿☜‌ ثانیاً؛ عامِل به «تنزیلِ» وحی بودنِ حضرتشان (س) است.
[#تنزیل =نزولِ تدریجی قرآن
#انزال = نزولِ دفعی قرآن]

✿☜ثالثاً؛ کتمان و در خفا و خلوت برَندۀ حضرت رسول اکرم (ص)، به عینِ شخصیِ ترسیمِ عالم هستند.

[تا بدین جا ترسیمِ عالم را خوب دریافت کنید إن شاء الله.]


🌿۞ امّا در اشاراتی از حدیث کساء که مختصرا در این مقاله بیان شد؛
🍃֎⇦ به جامعِ بودنِ (جمع کننده بودنِ) حضرت فاطمه (س) اشاره شد که حضرت رحمةٌ للعالمین، رسول اکرم (ص)، به حضرت فاطمه (س)، عالم را به سمتِ وحدت، جمع می‌نمایند.


🍃⇯֎ کساء یمانی؛ ظهورِ وحدتِ حقّﷻ در عالمِ ظاهر است. و روانه کردنِ حضرت رسول اکرم (ص) به زیر کساء توسّط حضرت «فاطمه»، حضرت «بتول» (س)؛
❂☜ اضمحلالِ جمال و کثرت، در جلال و وحدت است.
🍃֎⇦ که این؛ تجمیعِ وحی و عالم بود.


🌿۞ یک اشاره در تحلیل و قیاسِ پوشاننده بودنِ حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت خدیجۀ کبریٰ (س):


🔻֎⇦ پوشانندگیِ حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)؛
در ترسیمِ وحی و عالَم است.

🔺֎⇦ پوشانندگیِ حضرتِ فاطمۀ زهرا (س)؛
در تجمیعِ وحی و عالَم است.

🍃⇯֎ و هر دویِ این «پوشاننده بودن‌ها»، جلواتِ #عصمة_الله بودنِ حضرت فاطمۀ زهرا (س) است.
[یعنی مقامِ اطلاق که «لا اسمَ له و لا رسمَ له» است.]

🔻֎⇦ که در ترسیم؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)» جلوه می‌کند.

🔺֎⇦ و در تجمیع؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت فاطمۀ زهرا (س)» جلوه می‌کند.


🌿۞ پس در ترسیم و تجمیعِ عالم که همه به حضرتِ «رحمةٌ للعالمین» رسول اکرم (ص) صورت می‌گیرد؛

⤵️ حضرتِ «أمّ المؤمنین» خدیجۀ کبریٰ (س)؛
🍃❂☜ در #ترسیم، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) هستند.

⤴️ و حضرت «أمّ أبیها» فاطمۀ زهرا(س)؛
🍃❂☜ در #تجمیع، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشند.




🔻


🔰 و اشارۀ آخر؛
در مورد فرقِ نوریِ «اُمّ المؤمنین» و «اُمّ أبیها»:

🌿۞ ایمان با تعدّد سازگار نیست.
و مؤمن؛ اَحدِ مطلق است.
#مؤمن؛ ❂☜ شخصِ حقیقی عالَم است که مطلقِ علی الاطلاق است. و هر مؤمنی، جلوه‌ای از جلواتِ اوست.

🍃֎⇦ اُمّ مطلق (مطلق علی الاطلاق)؛ حضرت فاطمۀ زهرا (س) هستند که «اُمُّ الخِیَرَة» هستند و در مقامِ اطلاق و عصمت؛
❂☜ «لا اسم له و لا رسم» می‌باشند.


🌿۞ اُمّ مطلق، در ترسیم و تجمیع، بدین صورت جلوه می‌کند:

🍃❀ «اُمّ المؤمنین» حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)، به #جمع بودنِ «المؤمنین» و نسبتِ سببی‌شان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّتِ مطلقه، در #ترسیم هستند.

🍃❀ «اُمّ ابیها» حضرت فاطمۀ زهرا (س)، به #مفرد بودنِ «أبیها» و نسبتِ نسَبی‌شان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّت مطلقه، در #تجمیع هستند.

🔺


#شهادت_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#لطیفه_راسم_بودن_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#ام_المؤمنین


🏴 🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🤍





─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil   ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣  کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

💦حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستی‌آفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَری‌شأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء؛ فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.

شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت؛ مانع از مشروح‌گفتن. پس به پریشان‌گوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...

‎‌‌‎─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─

تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر؛ خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.


🔳 شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهٔ تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» می‌باشد.

(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)

🔳 به میخِ گداخته‌ی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعله‌ی نارِ #کثرت و‌ #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت؛ مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه؛ منجلی است،
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُ‌ الشتّات» بودنِ #اطلاق،
#جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت می‌گیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).‌

دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچه‌ای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق [بدین معنا که؛ تا نقطه‌ی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف می‌آورند و مجال می‌دهند] احراقِ باب می‌کند.🔥

🔳 #باب [که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است]؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُ‌الله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُ‌الله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُ‌الله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.

💠 حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها [که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت می‌باشند]؛ دربانِ موجِد «باب‌ُالله، بابِ بیتُ‌الله، و [بلکه] الله» می‌باشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهٔ #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.

🔥 دوّمی ملعون؛ نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم‌، بلکه #دمادم حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها را شهید می‌سازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.

🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...


◆◈◆◈◆رشحه‌ای از شرح!◆◈◆◈◆

🍁 تمام اشارات فوق، بابی است از سخن‌های معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در شبِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
🔥📌فقط اشاره‌ای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

♦️ ⇦ سینۀ دوستان مولی(ع)، نجفِ اشرف ➣●•

🍂اگر راوی از وجه تسمیه «نجف» سوال می‌نماید و حضرت می‌فرمایند؛ 『بَحْرَ نَيْ ثُمَّ جَف‏ّ؛ دریای نِی است که [بالمرّه و الحقیقة] خشکیده؛📚علل الشرائع، ج‏۱، ص۳۱』؛ آن سینۀ دوستان مولاست(ع). دریای نی است که از آتش حبّ مولایشان؏(『حُبُّ اللَّهِ نَارٌ لَا تَمُرُّ عَلَى‏ شَيْ‏ءٍ إِلَّا احْتَرَقَ؛ مصباح الشریعه، باب۹۶』)، خشکیده، و نوایشان، نالهٔ فراق است.
ناله‌ای برخاسته از بحرِ #سینهٔ داغدار، به #نایِ «نی» خراشیده، و به #حلق و #تراشیده‌قلمِ اصواتْ دمیده؛

پس؛
بشنو از نی چون حکایت می‌کند
از جدایی‌ها شکایت می‌کند

🍂 از خشکیده‌سینهٔ‌داغدار؛
به همراهان محبّت و معرفت،
شرحه شرحه و دفتر دفتر؛ «سلام».

༺ سلامی ༻ از ༺ دارالسلام مولی؏ ༻؛ که عهد و‌ عقد او در مَه‌ْلقای حجّة بودنش در #هجدهمین روز ماه #ذی‌_الحجه، بر صفحه یُمنِ تقویم و‌ قوام و کَیفِ دل، تا کَفِّ یمین اصحاب یمین‌اش نقش بسته تا هر دمی، دست بر بحرِ سینهٔ خشکیده از داغ فراقش نهاده وُ تجدیدِ بیعتی با دلبر خود کنند.

☘️ رفیقا!
نظر کن به آن 《‏۱۸》 حک شده بر دستِ راست خود!
👈 که مِهر مُهر شدۀ میثاق مطلق است، و حاکی از حجّة الوداعِ بیعت و دلدادگی با نفسِ نفیسِ الهی و حجّة مطلقۀ او، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است. آن؛ 《‏۱۸》 نشسته بر قامَتِ دلدادگیِ وجودیِ توست که بر کفّ دستت هویداست.

با این معرفت، آن یَمینِ دلدادگی را به سینۀ سوخته‌ات بگذار و با مولایمان(ع) تجدید بیعت کن؛

.


✋🏻دستی به روی سينه تو هم احترام كن
همراه من به ساقی مستان سلام كن
ساقی! سلام، جرعه آبی به ما بده
ساقی سلام جام شرابی به ما بده
وقتی كه حال ميكدهٔ دل خراب شد
شاعر «علی» نوشت و شعرش شراب شد
ميخانه را به لذت ديدار ديده‌ايم
«ما در پياله عكس رخ يار ديده‌ايم»
در آن حريم عشق كه ايوانش از طلاست
آنجا كه بال هر ملكی فرش زير پاست
عمری است چون گدا به در خانهٔ تواييم
تو شمع خانه و همه پروانهٔ تواييم
آقا مريض عشق توام سوز و تب بده💧
از باغ نخل‌های قشنگت رطب بده
می‌خواهمت كه باز مسلمان كنی مرا
از اصفهان بيايم‌⁩ و سلمان كنی مرا
من را ذبيح عشق خودت كن كه چاره نيست
«در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست»


🍃 من را ز باغ حبّ علی در قفس نكش
ای دل بدون حبّ علی يک نفس نكش

بِعَلیٍّ بِعَلیٍّ بِعَلیٍّ (علیه السلام)
آمین یا ربّ العالمین.



«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام»
(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۴۶۴)




#شهادت_عصمت_اضمحلال_جلالت_در_وحدت
#میثاق_مطلق_خودیت_موجودات
#هجدهم_ذی‌الحجه_هجده_اطلاق
#نشان_غدیرخم_در_کف_یمین
#هجده_عدد_اطلاق
#لطیفه_غدیریه
#عدد_حقیقی
#تعدد_نوری
#غدیرخم

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 〰️〰️



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▪️

𑁍࿐
🌿֎الغرض؛
مقابلِ #همزه که «شکستنِ کثرتی» و هالک و هیچ بودنِ کثرتِ بی الفِ وجودِ ولیّ الله(ع) است؛
🔻#حمزه🔺قرار دارد.
که ؛
🔰《حمزه》؛ به معنای تیزی و تندی شراب و شمشیر است و مراد از آن؛ 👈🏻 تیزیِ 《وحدت》 است(شمشیرِ جلالِ «لا هو»، شرابِ جمال «إلّا هو»).
🔻#حمزه؛ جلوه‌ و نشانی از وحدانیّت کبری و مطلقۀ باریتعالی یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) می‌باشد.🔺

༺𒆳
💫۞در عالمِ ظاهر؛ جنگِ 《اُحُــــد》 در ۱۵ شوّال، و در کنار کوهِ اُحُد صورت گرفته است.

حضرتِ حمزه (؏)؛
❂☜ جلوۀ وحدانیّتِ حضرتِ حقّﷻ یعنی؛ مولی امیرالمؤمنین علی (؏) هستند.
و شمشیر حضرت وحدانیّت، مولی امیرالمؤمنین (؏)؛
❂☜ #ذوالفقار است که دو لبه می‌باشد و «لا»ی نفی برای از بین بردنِ دوئیّت.

و امّا حضرت حمزه (؏) در جنگ اُحُد؛
🍃֎⇦وجودِ ذوالفقارِ دو لَبه را این چنین به تفصیل آورده، و هویدا می‌سازند که؛
❂☜ با #دو شمشیر به پیکارِ دوئیّت و حدِّ ملعونِ کثرات می‌روند.

🔳 حقیقتِ «لاإله‌إلّاهو »، نفسِ وحدانیِ حضرتِ أحدﷻ ، یعنی؛ حضرتِ «الوحدانیّة الکبری» مولی امیرالمؤمنین(؏) [(『هُمُ الوَحدانیّةُ الکبریٰ؏📚بحار الأنوار،ج‏۲۵،ص۱۷۲)] که دائماً شهادت به خویشتن دارد و قوام و حیاتِ شَهِدَ الله أنّه لاإله‌إلّاهو است؛
آن طور در مقامِ شهادتِ به احدیّت خویش، در جنگ اُحُد، در کنارِ کوهِ اُحد، توسّط حضرت حمزه (؏) به مَنَصۀ شهود و ظهور آمد که ایشان(ع) در تمام مراتبِ وجودی خود مجاهد حقیقی این شهادت بودند. که در باطن، با اقرار و ایمانِ تامّ به شخصِ «الوحدانیّة الکبری» مولی امیرالمؤمنین(؏)، شهید این مجاهدت بودند،
و در ظاهر هم با یَمین و یسار (دو شمشیرِ جلال و جمال) و تمام وجود، این مجاهدت را ظاهر کردند تا «ربّ المشارق و المغارب» یعنی مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام بر عالمیان هویدا شوند که؛ «رَبُّ الْأَرْضِ إِمَامُ الْأَرْضِ؛ 📚بحارالأنوار، ج۷، ص۳۲۶».
🍂 تا جایی که حتّی بعد از شهادت ایشان، دشمنان (که همگی، جولانی از عمر ملعون بودند) طاقتِ سینۀ مخزن الاسرار از سرّ وحدانیّتِ و حبّ و معرفتِ علوی(ع) ایشان را نداشته، پس سینه و بطنِ مبارکِ حضرت حمزه(ع) توسّط ملعونی به نام «هِند» [دختر عُتْبَه، همسر ملعون ابوسفیان و مادر معاویه -لعنة الله علیهم اجمعین] پاره و مُثله شد و جگر ایشان به دندانِ کینه این ملعونه کشیده و خورده شد.

غافل از اینکه؛
این جگر، کبد سوخته از عشقِ مولاست. و جگر مجاهدِ حقیقیِ مولی(ع) هم مجاهد است.
حتّی جگر پارۀ حضرت حمزه(ع) آرام نمی‌گیرد! و در بطونِ سراسر نارِ دوئیتِ دشمنانِ مولایِ وحدانیّت(ع)؛ دو شمشیر به دست، از یمین و یسار، شرق و غرب، دوئیتِ عمر ملعون را با شهادتِ وحدانیِ علوی(ع)، به ادامۀ جنگ اُحُد می‌کِشَد وُ این حقیقت را با تمام وجود، به مَنصۀ ظهور و بدو و ختم می‌رساند که:

💠〖 بِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله علیهم السلام(که وحدانیّت و صمدیّتِ حضرت أحد هستید) آسمان و زمینش را پُر کرد تا «لا إله إلّا أنت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۶۴۶)


🔥۞این است که به مضمون فرمودۀ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین(؏)؛

اگر حضرت حمزه؏ زنده می‌بود؛
آن دو ملعون ازل و ابد (یعنی ابابکر و عمر لعنة الله علیهما و علی أتباعهما - که نفسِ کثرت و ملعنت هستند)، موفّق به غصبِ خلافت نمی‌شدند.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۸، ص۱۹۰

و به فرمایش حضرت امام محمد باقر(ع)؛
بی شک آن دو ملعونِ ازل و ابد را می‌کُشتند.
(📚الکافی، ج۸، ص۱۹۰)


🔥【أَلَا لَعْنَةُ الله عَلَى الظَّالِمِينَ】🔥


🔰او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
◉ مقابلِ تمام هُمَزه و هَمَزاتِ شیاطین، مقابلِ نفسِ کثرتِ عدمی، یعنی؛ 🔥عمر و ابابکر (لعنة الله علیهما و علی جمیع أتباعهما).🔥

🔰 او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
◉ که مقام و شهادتِ او، شهادتِ حقیقی است.
یعنی؛ صرفاً کشته شدن نیست،
بلکه؛
🍃 شهادتی از باطن البواطنِ اقرارِ وحدانیّتِ وجودیِ علوی(ع)، تا ظاهر الظواهرِ بیقرارِ کثرتِ عدمیِ عُمَری(لعنة الله علیه).

⏎▣ و این چنین؛
🔰او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
👈🏻 که لقبِ مبارک و حقیقی‌، و برخاسته از وجودِ مبارکِ سراسر شهادتشان؛《سیّد الشّهداء؏》 است.



الحمد لله الشهید.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#شهادت_حضرت_حمزه ؏
#جنگ_احد


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
▪️
🌱

🍃۞ و امّا ضمن دقّت به مطلبِ فوق؛
خودِ حضرت مولی (علیه‌السّلام) در همین خطبه، به شاهدی برای این نقصان اشاره نموده، و می‌فرمایند:

🔹『وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَيْنِ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ』🔹
✾ و جهت نُقصانِ خِردشان آن است كه (در اسلام)؛ گواهىِ دو زن به جاى گواهىِ يک مرد است.

⏎▣ پس مطلب به #شهادت رسید.
⁉️ ولیکن سؤال؛ همچنان به قوّتِ خود باقی است! که آیا برابریِ شهادتِ دو زن با یک مرد؛ نشان از بی‌عقلی یا به عبارتی ناقصُ‌العقل بودنِ حدّیِ زنان است؟!

🌟 هرگز چنین نیست!
🔆 وقتی که انسانیّتِ انسان، و کمال و ارزشِ نفس؛ به عقل است، و نیز از آنجا که خداوند؛ جودِ مطلق است و امکان ندارد که در بذل، خِسَّت کند؛ پس در اینکه زنان نیز به همان قوّتِ مردان، محظوظ از قوّه‌ی عقل هستند، شکّی نیست.

🍃⇯֎ بنابراین؛ ناقصُ‌العقل بودنِ زنان را نبایستی حدّاً و بر اساسِ معیاراتِ عالمِ ظاهر معنا کنیم، که اگر این نقص را حدّی ببینیم، از آنجائی که؛
🔹اوّلاً نساء بودن؛ امرِ ذاتی برای جنس اُناث است.
🔹 و ثانیاً بر اساسِ روایات مختلفی که بعضی از آن‌ها بیان شد؛ کسی که عقل ندارد؛ دین ندارد، و یا اینکه؛ انسانیّتِ انسان به عقل است و کمالِ انسانیّت، عقل است؛
༺𒆳
پس با جمع بندیِ دو گزارۀ مذکور، این نتیجه‌ی اشتباه حاصل می‌شود که؛
زن‌؛ هرگز انسان و کامل و دیندارِ کامل نخواهد شد!!!

🔔 ان شاء الله دقّت شده است که حاصلِ تفکّراتی که بر اساسِ مبانیِ عالَم کثرت و ظواهر است؛ نه تنها راهبر به معارف حقیقی نیست، بلکه مخرّبِ معارف حقیقی است.

⊰᯽⊱┈──╌🔅

🌟 الغرض؛
نه ناقص بودنِ حیاء در مردان، و نه ناقص بودنِ عقل در زنان؛ هرگز به معنایِ نقصِ حدّی و کمبود نیستند! بلکه نقصِ لبّی و نوری، و یا به عبارتی «اضمحلال نوری» است که ذیلاً شرحی از این مطلب، به مرحمت إلهی تقدیم می‌شود:

🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰

🌿۞ بحمد الله بیان شد که دین؛
🔅☜ حقیقتِ «نفس واحده» بوده، و مقامِ اطلاق و جلالت می‌باشد.‌ که وقتی ظاهر می‌شود؛
༺𒆳

⚫️ ظهورِ جلالیِ دین؛ حیاء است. که حیاء؛ خلوت‌نشین می‌کند و مظهرِ آن؛ نساء هستند.

🟡 ظهورِ جمالیِ دین؛ عقل است. که عقل؛ جلوَت‌نشان می‌کند و مظهرِ آن؛ رجال هستند.

🍃⇯֎ و یا به عبارتی؛
🔻دین وقتی به #حیاء ظهور کند »» می‌شود نساء.
🔺دین وقتی به #عقل ظهور کند »» می‌شود رجال.

🍃⇯֎ و یا به بیانی دیگر؛
#نساء (که جلوۀ جلالیِ نفس واحده هستند)؛
⚫️☜ به جلوۀ «حیاء» ظاهر می‌شوند.
#رجال (که جلوۀ جمالیِ نفس واحده هستند)؛
🟡☜ به جلوۀ «عقل» ظاهر می‌شوند.

🍃⇯֎ و به تعبیری دیگر؛
نمایانندۀ حیاء، یعنی نمایانندۀ جلالِ دین؛ نساء می‌باشند.
نمایانندۀ عقل، یعنی نمایانندۀ جمالِ دین؛ رجال می‌باشند.


⊰᯽⊱┈──╌🔻
نکته:
با توجّه به مطالبی که بیان شد؛ برای همین است که می‌فرمایند:

🔹الْحَيَاءُ حَسَنٌ لَكِنَّهُ فِي النِّسَاءِ أَحْسَن.』🔹
حیا زیباست اما در زنان؛ زیباتر است.
📚نهج الفصاحه ص ۵۷۸

🔅☜ چون نساء؛ نمایانندهٔ حیاء هستند،
پس حیاء در ایشان؛ أحسن است.
و در نتیجه؛
بی‌حیائی از ایشان؛ أقبح است.

🍃⇯֎ و به همین ترتیب؛
🔅#عقل در مردان؛ أحسن است.
و بی‌عقلی از ایشان؛ أقبح است. چرا که جمالِ مردان؛ عقل است، چنان که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:

🔻زِينَةُ الرَّجُلِ عَقْلُهُ.』🔺
زینت مرد عقل اوست.
📚 بحارالانوار ، ج ۱،ص۹۵


و در حدیث دیگر می‌فرمایند:

🔻عُقُولُ‏ النِّسَاءِ فِي جَمَالِهِنَّ وَ جَمَالُ الرِّجَالِ فِي عُقُولِهِمْ🔺
✾ عقلِ زنان در جمالشان است. و جمالِ مردان در عقلشان است.
📚 الأمالي ( للصدوق)، ص۲۲۸

⊰᯽⊱┈──╌🔺



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🌱
.