◾️زندگی ایرانی وسط جنگ اوکراین!
✍️ احسان محمدی
◾️آدم عاقل روز جمعه لش میکند، عین گربه بدنش را توی رختخواب کش میدهد، بعد بلند میشود اُملتی به بدن میزند، با پیژامه گُلگُلی روی مبل ولو میشود، شاید هم با دوستانش قرار بگذارد و برود چرخی بزند.
کوهی، قُلقُلی با قلیان، قر دادنی با «روم زوم کنی؛ بوم بوم کنه قلبم… مثلا هی لج کنی! راه کج کنی از من!»، دور هم جمع شدنی، خندههای رها ... زندگی معمولی همین است.
◾️اما ما در جغرافیای ناامن زاده شدهایم. یکی توئیت کرده بود: «آوارگی» توی خون ماست. زیر بمباران از #آبادان آواره شدیم، بعد از جنگ #کویت بودیم، صدام حمله کرد آواره شدیم، الان پسرم #اوکراین هست و اونجا آواره شده!
ما کریه بودن دندانهای سیاه جنگ را میفهمیم. با استخوانهایمان.
◼️چند سال پیش وقتی دوستانی از جامعه جهانی میخواستند به داد ما برسد نوشتم «هیچکس را جز خودمان نداریم، مطلقاً هیچکس!» گفتند پس حقوق بشر و سازمان ملل و اینا چیه؟ ماجرای #افغانستان و حالا اوکراین نشان داد که در این جهان شلوغ هر کس به «منافع» خودش نگاه میکند، خیلی دیگر ناراحت بشوند یک «ابراز نگرانی» از خودشان در میکنند و میگویند «ما کنار مردم اوکراین هستیم». خسته نشید کدخداهای جهان!
◾️وقتی منافعی وجود نداشته باشد کسی دیوانه نیست با خرس روسی گلاویز بشود. اسم حمله هم میشود «عملیات ویژه» یا دعوای خانوادگی بین تعدادی ولادیمیر، ایوان، ماکسیم و الکساندر توی برفها و آخرش روی هم را میبوسند که «بیا ودکا بزن رفیق! فراموش کن»
◾️اوکراین را با دو فوتبالیست یعنی آقا #شوچنکو و آندری یارملنکو میشناختم و #سرگئی_بوبکا (قهرمان پرش با نیزه) و دو تیم دیناموکیف و شاختار دونتسک. سرچ کردم دیدم کلی بوکسور معروف دارند، سیاستمدارانی مثل برژنف و تروتسکی، موزیسین، خواننده و حتی بازیگر فیلمهای خاکبرسری.
◾️یک کشور ۴۵میلیونی که بعد از متلاشی شدن شوروی، دو دستی تسلیحات هستهایش را تقدیم روسیه کرد.
من هم دوست دارم مثل کتابهای شعر، بزرگترین جنگ بشر، جنگ «لب و دندان» باشد و آدمها با «بوسه» از هم انتقام بگیرند و «اسیر» آغوش هم بشوند اما تحولات دنیا نشان میدهد که بدون قدرت نظامی هر لحظه ممکن است خورده شوید. تضمینی هست که همین روسیه که ادای رفیقها را در میآورد هوس حمله به ایران نکند؟
◾️به عنوان کسی که زندگی خودش و خانوادهاش در جنگ متلاشی شده از هر جنگی در هر کجای دنیا بیزارم، از #یمن و #سوریه و #فلسطین گرفته تا #اوکراین و #سومالی و #افغانستان و ... تحت هیچ عنوانی مدافع تجاوز نشویم، خطکشی نکنیم، اجازه ندهیم اعتقادات سیاسی توجیهگر خشونت جنگ شود.
◾️گرچه #پوتین برای این اعتراضها تَره خرد نمیکند ولی دلم میخواهد برای دلِ خراب خودمان هم شده یک تظاهرات «مردمی» -بدون بلندگوهای رسمی- شکل میدادیم، به خیابان میرفتیم و علیه جنگ فریاد میزدیم.
نسلهای بعد حتی باور نمیکنند راهپیمایی برای #صلح هم بدون مجوز دولتی آزاد نبود.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
◾️آدم عاقل روز جمعه لش میکند، عین گربه بدنش را توی رختخواب کش میدهد، بعد بلند میشود اُملتی به بدن میزند، با پیژامه گُلگُلی روی مبل ولو میشود، شاید هم با دوستانش قرار بگذارد و برود چرخی بزند.
کوهی، قُلقُلی با قلیان، قر دادنی با «روم زوم کنی؛ بوم بوم کنه قلبم… مثلا هی لج کنی! راه کج کنی از من!»، دور هم جمع شدنی، خندههای رها ... زندگی معمولی همین است.
◾️اما ما در جغرافیای ناامن زاده شدهایم. یکی توئیت کرده بود: «آوارگی» توی خون ماست. زیر بمباران از #آبادان آواره شدیم، بعد از جنگ #کویت بودیم، صدام حمله کرد آواره شدیم، الان پسرم #اوکراین هست و اونجا آواره شده!
ما کریه بودن دندانهای سیاه جنگ را میفهمیم. با استخوانهایمان.
◼️چند سال پیش وقتی دوستانی از جامعه جهانی میخواستند به داد ما برسد نوشتم «هیچکس را جز خودمان نداریم، مطلقاً هیچکس!» گفتند پس حقوق بشر و سازمان ملل و اینا چیه؟ ماجرای #افغانستان و حالا اوکراین نشان داد که در این جهان شلوغ هر کس به «منافع» خودش نگاه میکند، خیلی دیگر ناراحت بشوند یک «ابراز نگرانی» از خودشان در میکنند و میگویند «ما کنار مردم اوکراین هستیم». خسته نشید کدخداهای جهان!
◾️وقتی منافعی وجود نداشته باشد کسی دیوانه نیست با خرس روسی گلاویز بشود. اسم حمله هم میشود «عملیات ویژه» یا دعوای خانوادگی بین تعدادی ولادیمیر، ایوان، ماکسیم و الکساندر توی برفها و آخرش روی هم را میبوسند که «بیا ودکا بزن رفیق! فراموش کن»
◾️اوکراین را با دو فوتبالیست یعنی آقا #شوچنکو و آندری یارملنکو میشناختم و #سرگئی_بوبکا (قهرمان پرش با نیزه) و دو تیم دیناموکیف و شاختار دونتسک. سرچ کردم دیدم کلی بوکسور معروف دارند، سیاستمدارانی مثل برژنف و تروتسکی، موزیسین، خواننده و حتی بازیگر فیلمهای خاکبرسری.
◾️یک کشور ۴۵میلیونی که بعد از متلاشی شدن شوروی، دو دستی تسلیحات هستهایش را تقدیم روسیه کرد.
من هم دوست دارم مثل کتابهای شعر، بزرگترین جنگ بشر، جنگ «لب و دندان» باشد و آدمها با «بوسه» از هم انتقام بگیرند و «اسیر» آغوش هم بشوند اما تحولات دنیا نشان میدهد که بدون قدرت نظامی هر لحظه ممکن است خورده شوید. تضمینی هست که همین روسیه که ادای رفیقها را در میآورد هوس حمله به ایران نکند؟
◾️به عنوان کسی که زندگی خودش و خانوادهاش در جنگ متلاشی شده از هر جنگی در هر کجای دنیا بیزارم، از #یمن و #سوریه و #فلسطین گرفته تا #اوکراین و #سومالی و #افغانستان و ... تحت هیچ عنوانی مدافع تجاوز نشویم، خطکشی نکنیم، اجازه ندهیم اعتقادات سیاسی توجیهگر خشونت جنگ شود.
◾️گرچه #پوتین برای این اعتراضها تَره خرد نمیکند ولی دلم میخواهد برای دلِ خراب خودمان هم شده یک تظاهرات «مردمی» -بدون بلندگوهای رسمی- شکل میدادیم، به خیابان میرفتیم و علیه جنگ فریاد میزدیم.
نسلهای بعد حتی باور نمیکنند راهپیمایی برای #صلح هم بدون مجوز دولتی آزاد نبود.
🖋 @ehsanmohammadi95
🔥زیر پوستت خاورمیانه است ...
✍️ احسان محمدی
🌍️ درون سینه هر آدم یک خاورمیانه پنهان است. پر از شر، شور، شراب، خدا، گناه، صلح، گُل، گلوله...
🌎سینه هر کدام از ما را که بشکافند هم بوی خون میدهد هم عطر نفت خاورمیانه! پر از تعصب و طمع. پر از امید، آرزو. پر از پنهانکاری، درست مثل انگورهای خاورمیانه که هم کشمش روزهداران میشوند هم شراب بادهنوشان.
🌎️ هر دَم و بازدم ما پر از خشمهای فروخورده است. بوسههای به مقصد نرسیده، حرفهای ماسیده روی لب. قایم شده در گرمگاه سینه. بغضهای در گلو مانده مثل پسرک #فلسطینی که سنگ را آنقدر توی دستش چرخانده که تاول انداخته روی پوست نازکش. نه دل دارند که پرتش کُنند، نه دل میکَنَند که از فکرش رها شوند
🌎️ زیر پوست ما مثل #سوریه است، پر آشوب، بمبهای خوشهای روی دیوار شعرها و شهرهایش خراش انداخته.
زیر پوست ما مثل #بغداد بوی قهوه عربی میدهد، مثل صحرای #عربستان پرعطش است، مثل جنگلهای شمال #ایران انگار خدا دارد با مه روی صورت آدم نقاشی میکند، مثل #شیراز بوی بهارنارنج میدهد، مثل #دُبی بین وعده نسیه خدا و نقد شیطان دلدل میکُند.
🌎️ در هر چروک صورت ما یک #کویت پنهان است. مثل دوران اوجش پر از وسوسه بهشت و بوسه، مثل زمان جنگاش پر از زخمهایی که خوب نمیشود، مثل مُرغهای دریاییاش که توی نفت بال میزدند، پرهایشان میسوخت، در آب غرق میشدند.
🌎️ در هر "چیزی نیست خوبم!" ما، سطلسطل اشک قایم است، مثل مادرهایی که میروند بهشتزهرا و برای پسرها و دخترهایی که جنگ آنها را بلعید مویه میکنند و بعد جلوی دوربینها میگویند فدای سر ایرانم که پسرم رفت، دخترم رفت..
🌎️ درون سینه ما دختری کُرد که از چنگ #داعش گریخته در میان اشک میخندد و مثل #شهرزاد قصه گو آنقدر قصه و غصه دارد که همه پیامبران خاورمیانه را خواب کُند و خودش بیدار بماند و زُل بزند به شب. به اینکه کی آرامش از راه میرسد؟
کی سر آرام بر بالش میگذاریم، کی دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت... کی آن روز از راه میرسد که کمترین سرود بوسه باشد؟
🌎️ وجود ما آمیزهای از مستانههای #ابراهیم_تاتلیس، نالههای #ام_کلثوم، ربنای #شجریان، آوای #عبدالباسط و "چشم من بیا منو یاری بکن" #داریوش است. از داریه و دمبک تا رقص بندری و شمشیرهای عمانی و شوخ چشمان تُرک و عرب.
🌎️ درون هر کدام از ما خاورمیانهای است که جنگش تمام نمیشود. شب زیر موشک باران دلتنگی میخوابیم، صبح با لبخند بیدار میشویم که برویم به جنگ سرنوشت...
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🌍️ درون سینه هر آدم یک خاورمیانه پنهان است. پر از شر، شور، شراب، خدا، گناه، صلح، گُل، گلوله...
🌎سینه هر کدام از ما را که بشکافند هم بوی خون میدهد هم عطر نفت خاورمیانه! پر از تعصب و طمع. پر از امید، آرزو. پر از پنهانکاری، درست مثل انگورهای خاورمیانه که هم کشمش روزهداران میشوند هم شراب بادهنوشان.
🌎️ هر دَم و بازدم ما پر از خشمهای فروخورده است. بوسههای به مقصد نرسیده، حرفهای ماسیده روی لب. قایم شده در گرمگاه سینه. بغضهای در گلو مانده مثل پسرک #فلسطینی که سنگ را آنقدر توی دستش چرخانده که تاول انداخته روی پوست نازکش. نه دل دارند که پرتش کُنند، نه دل میکَنَند که از فکرش رها شوند
🌎️ زیر پوست ما مثل #سوریه است، پر آشوب، بمبهای خوشهای روی دیوار شعرها و شهرهایش خراش انداخته.
زیر پوست ما مثل #بغداد بوی قهوه عربی میدهد، مثل صحرای #عربستان پرعطش است، مثل جنگلهای شمال #ایران انگار خدا دارد با مه روی صورت آدم نقاشی میکند، مثل #شیراز بوی بهارنارنج میدهد، مثل #دُبی بین وعده نسیه خدا و نقد شیطان دلدل میکُند.
🌎️ در هر چروک صورت ما یک #کویت پنهان است. مثل دوران اوجش پر از وسوسه بهشت و بوسه، مثل زمان جنگاش پر از زخمهایی که خوب نمیشود، مثل مُرغهای دریاییاش که توی نفت بال میزدند، پرهایشان میسوخت، در آب غرق میشدند.
🌎️ در هر "چیزی نیست خوبم!" ما، سطلسطل اشک قایم است، مثل مادرهایی که میروند بهشتزهرا و برای پسرها و دخترهایی که جنگ آنها را بلعید مویه میکنند و بعد جلوی دوربینها میگویند فدای سر ایرانم که پسرم رفت، دخترم رفت..
🌎️ درون سینه ما دختری کُرد که از چنگ #داعش گریخته در میان اشک میخندد و مثل #شهرزاد قصه گو آنقدر قصه و غصه دارد که همه پیامبران خاورمیانه را خواب کُند و خودش بیدار بماند و زُل بزند به شب. به اینکه کی آرامش از راه میرسد؟
کی سر آرام بر بالش میگذاریم، کی دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت... کی آن روز از راه میرسد که کمترین سرود بوسه باشد؟
🌎️ وجود ما آمیزهای از مستانههای #ابراهیم_تاتلیس، نالههای #ام_کلثوم، ربنای #شجریان، آوای #عبدالباسط و "چشم من بیا منو یاری بکن" #داریوش است. از داریه و دمبک تا رقص بندری و شمشیرهای عمانی و شوخ چشمان تُرک و عرب.
🌎️ درون هر کدام از ما خاورمیانهای است که جنگش تمام نمیشود. شب زیر موشک باران دلتنگی میخوابیم، صبح با لبخند بیدار میشویم که برویم به جنگ سرنوشت...
🖋 @ehsanmohammadi95