✅ هنوز از #بهمنی می کشم که پدرم...
✍️ احسان محمدی
✌️اینکه بگوییم «هنوز از بهمنی می کشم که پدرم در سال57 روشن کرد» آسان است. درست مثل اینکه عکسی از مردم در راهپیمایی های 57 ببینیم و آه دود کنیم که #گول مان_زدند. عکسی از دختران سر برهنه که ایستاده اند دوشادوش زنانی که روسری هایشان را سفت می بستند تا سوز سرما نرود لای موهای سیاهشان.
✌️آدم باید توی خیابان بوده باشد قاطی جوان هایی که لذت می بردند از بوی لاستیک سوخته، از سنگ زدن به مجسمه ها. از هیجان. از اینکه فکر می کردند دارند تاریخ را ورق می زنند.
✌️تقصیر کسی نیست که امروز باور نکند خیلی چیزها را. یکی از هنرهای ما مبتذل کردن است. مثل وقتی که زخم سینه پدرها و مادرهای عزیز از دست داده #جنگ را تا سرحد یخچال فریزر و سهمیه کنکور تنزل دادیم. مثل وقتی که نشستیم به پاک کردن آن عکس مشهور روی #پلکان_هواپیما. مثل وقتی که رزمنده ها را یا تبدیل کردیم به موجوات ملکوتی که از دم نان و شراب آسمانی می خوردند و هر مینی می دیدند روی آن شیرجه می زدند یا از آن طرف بام افتادیم و شدند #بایرام_لودر که معده اش قاطی می کرد و هی بوی باقالی می داد!
فغان از ما مردم افراط. ما مردم تفریط.
✌️همیشه فکر می کنم به دخترها و پسرهای دبیرستانی و دانشجو که #کتاب_ممنوعه می خواندند، اعلامیه ها را دست نویس می کردند، روی دیوارها شعار می نوشتند. به آن عرقی که کف دستشان می نشست و فکر می کردند مرد کرواتی پشت سرشان #مامور_ساواک است که تعقیب شان می کند.
✌️سی و چند سال بعد قضاوت کردن آسان است. بی رحمانه است. همیشه فکر می کنم به دخترهای جوانی که جنگ چریکی می کردند، به آن اندام های نحیف که قلبشان می لرزید در #خانه های_تیمی. به آن جسارتی که #کپسول_سیانور را می گذاشتند توی دهان برای لحظه مبادا. حالا هی بگویید؛دختر است دیگر؟!
✌️فکر می کنم به آن پسرهای سبیلو که توی زندان شلاق می خوردند و مزه شور خون می ریخت توی دهانشان اما نمی گفتند. لو نمی دادند. #رفیق نمی فروختند. همیشه با همه اختلاف نظرها به آن سرهای پرشور، به آن قلب های جسور احترام می گذارم. اینکه بعدش ما برای انقلاب چکار کردیم و انقلاب برای ما چکار، ماجرای دیگری است.
✌️ وقتی می روم #موزه_عبرت که زندان ساواک بود، به دیوارها نگاه می کنم، به آدم هایی فکر می کنم که با چه امیدها برای ساختن یک#ایران بهتر اینجا شلاق خوردند، زیر ناخن هایشان سوزن ته گرد فرو کردند و زیرش شعله گرفتند. فکر می کنم به لحظه ای که سیگار می گذاشتند روی سینه دخترها و جیغ شان توی همان زندان خفه می شد. چطور می توانیم امروز لم بدهیم توی خانه و همه آنها را به نادانی، به فریب خوردن، به انجام دادن یک کار بیهوده محکوم کنیم؟
✌️آنها فکر می کردند ایران بهتری می سازند برای نسل های بعد که #ما باشیم. که آزادتر زندگی کنیم و سر خم نکنیم مقابل هر کسی. نشویم پرنده های قفسی که «نمی دونن سفر چیه؟ عاشق در به در کیه؟ هر کی بریزه شادونه فکر می کنن خداشونه»... ما سرخم نکردیم؟ ما نترسیدیم؟ از غم نان و جان تن ندادیم؟
✌️من نه دلم برای #کافه و #کاباره آن روزگار تنگ می شود نه دل با هیچ شاه و ملکه و خدای روی زمینی دارم. اما دلم همیشه برای آن آدم ها تنگ می شود. آنها به جای نشستن و آه دود کردند، بلند شدند و کاری کردند. راهی را رفتند. یادشان گرامی باد. یاد همه آنها که با مشت های گره کرده، با سرهای پرشور، با رد شلاق هایی روی تن به خیابان ها آمدند گرامی باد...
#انقلاب
#بهمن
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
✌️اینکه بگوییم «هنوز از بهمنی می کشم که پدرم در سال57 روشن کرد» آسان است. درست مثل اینکه عکسی از مردم در راهپیمایی های 57 ببینیم و آه دود کنیم که #گول مان_زدند. عکسی از دختران سر برهنه که ایستاده اند دوشادوش زنانی که روسری هایشان را سفت می بستند تا سوز سرما نرود لای موهای سیاهشان.
✌️آدم باید توی خیابان بوده باشد قاطی جوان هایی که لذت می بردند از بوی لاستیک سوخته، از سنگ زدن به مجسمه ها. از هیجان. از اینکه فکر می کردند دارند تاریخ را ورق می زنند.
✌️تقصیر کسی نیست که امروز باور نکند خیلی چیزها را. یکی از هنرهای ما مبتذل کردن است. مثل وقتی که زخم سینه پدرها و مادرهای عزیز از دست داده #جنگ را تا سرحد یخچال فریزر و سهمیه کنکور تنزل دادیم. مثل وقتی که نشستیم به پاک کردن آن عکس مشهور روی #پلکان_هواپیما. مثل وقتی که رزمنده ها را یا تبدیل کردیم به موجوات ملکوتی که از دم نان و شراب آسمانی می خوردند و هر مینی می دیدند روی آن شیرجه می زدند یا از آن طرف بام افتادیم و شدند #بایرام_لودر که معده اش قاطی می کرد و هی بوی باقالی می داد!
فغان از ما مردم افراط. ما مردم تفریط.
✌️همیشه فکر می کنم به دخترها و پسرهای دبیرستانی و دانشجو که #کتاب_ممنوعه می خواندند، اعلامیه ها را دست نویس می کردند، روی دیوارها شعار می نوشتند. به آن عرقی که کف دستشان می نشست و فکر می کردند مرد کرواتی پشت سرشان #مامور_ساواک است که تعقیب شان می کند.
✌️سی و چند سال بعد قضاوت کردن آسان است. بی رحمانه است. همیشه فکر می کنم به دخترهای جوانی که جنگ چریکی می کردند، به آن اندام های نحیف که قلبشان می لرزید در #خانه های_تیمی. به آن جسارتی که #کپسول_سیانور را می گذاشتند توی دهان برای لحظه مبادا. حالا هی بگویید؛دختر است دیگر؟!
✌️فکر می کنم به آن پسرهای سبیلو که توی زندان شلاق می خوردند و مزه شور خون می ریخت توی دهانشان اما نمی گفتند. لو نمی دادند. #رفیق نمی فروختند. همیشه با همه اختلاف نظرها به آن سرهای پرشور، به آن قلب های جسور احترام می گذارم. اینکه بعدش ما برای انقلاب چکار کردیم و انقلاب برای ما چکار، ماجرای دیگری است.
✌️ وقتی می روم #موزه_عبرت که زندان ساواک بود، به دیوارها نگاه می کنم، به آدم هایی فکر می کنم که با چه امیدها برای ساختن یک#ایران بهتر اینجا شلاق خوردند، زیر ناخن هایشان سوزن ته گرد فرو کردند و زیرش شعله گرفتند. فکر می کنم به لحظه ای که سیگار می گذاشتند روی سینه دخترها و جیغ شان توی همان زندان خفه می شد. چطور می توانیم امروز لم بدهیم توی خانه و همه آنها را به نادانی، به فریب خوردن، به انجام دادن یک کار بیهوده محکوم کنیم؟
✌️آنها فکر می کردند ایران بهتری می سازند برای نسل های بعد که #ما باشیم. که آزادتر زندگی کنیم و سر خم نکنیم مقابل هر کسی. نشویم پرنده های قفسی که «نمی دونن سفر چیه؟ عاشق در به در کیه؟ هر کی بریزه شادونه فکر می کنن خداشونه»... ما سرخم نکردیم؟ ما نترسیدیم؟ از غم نان و جان تن ندادیم؟
✌️من نه دلم برای #کافه و #کاباره آن روزگار تنگ می شود نه دل با هیچ شاه و ملکه و خدای روی زمینی دارم. اما دلم همیشه برای آن آدم ها تنگ می شود. آنها به جای نشستن و آه دود کردند، بلند شدند و کاری کردند. راهی را رفتند. یادشان گرامی باد. یاد همه آنها که با مشت های گره کرده، با سرهای پرشور، با رد شلاق هایی روی تن به خیابان ها آمدند گرامی باد...
#انقلاب
#بهمن
🖋 @ehsanmohammadi95
📻 کجاست یاریگری که ما را یاری دهد؟
به رادیو ورزش رای بدهید شاید #ما رستگار شویم!
به جان #نقی_معمولی رادیو ورزش به ویژه در #از_فوتبال_چه_خبر با حضور کم فتوح من دست مریزاد دارد.😊
🖋 @ehsanmohammadi95
به رادیو ورزش رای بدهید شاید #ما رستگار شویم!
به جان #نقی_معمولی رادیو ورزش به ویژه در #از_فوتبال_چه_خبر با حضور کم فتوح من دست مریزاد دارد.😊
🖋 @ehsanmohammadi95
🔹قهرمانی #استقلال؛شکاف در برخی گزاره های #جامعه_شناسی ایران
✍️ #احسان_محمدی
🔻ما ایرانی ها کار تیمی بلد نیستیم و تک روی می کنیم!
🔻ما ایرانی ها تن به قانون نمی دیم. قانون گریزیم، قانون ستیزیم!
🔻ما ایرانی ها تن به کار سخت نمی دیم. عاشق تنبلی هستیم!
🔻 ما ایرانی ها درست بشو نیستیم. باید مملکت رو کوبید از نو ساخت!
🔻 ما ایرانی ها...
▪️روزی نیست که یکی از این جملات شماتت بار را در #کتاب ها، سایت ها و کانال های حتی فیلتر شده #تلگرام نخوانیم. انگار لذتی در این#خودزنی_ملی هست که تکرارش از مُد نمی افتد. جملاتی که حتی در لحن شماتت بار برخی #روشنفکران هم شنیده می شود.
آن قدر که انگار مثل #دیوار_چین نمی توان از جا تکانش داد! اینکه #ما_ایرانی ها عوض شدنی نیستیم. «ما ایرانی ها» در مقابل تغییرات مثبت مقاومت می کنیم...ما ایرانی ها درست شدنی نیستیم...
⚽️ اما ٍ#فوتبال به عنوان یکی از عرصه های اجتماعی که با حساسیت و وسواس رصد می شود نشان داد که بسیاری از این گزاره ها یا از اساس درست نیستند یا می توان آنها را به چالش کشید. #پرسپولیسِ برانکو و #استقلالِ شفر و حتی تیم ملی با #کی_روش به خوبی نشان داد که #هدایت و #رهبری در سطح مدیران اتفاقاً حلقه مفقوده و کلیدی ماست نه بی نظمی در فرودست.
⚽️ «این بازیکنان هستند که نتیجه را رقم می زنند نه تاکتیک ها». جمله ای که بارها در تحلیل مفسران فوتبال شنیده ایم. اینکه بدون بازیکنان عملاً تاکتیک ها و ایده های مربیان مُشتی فلش و دایره های گمراه کننده روی وایت بوردها هستند که هرگز نمی توانند گل بزنند! چطور ممکن است همان بازیکنانی که زیر نظر #علیرضا_منصوریان انگار در یک باتلاق تا زانو گرفتار شده بودند حالا مثل رقصنده های #باله می توانند حتی در زمین های چمن رنگ پریده اینطور بدرخشند؟
⚽️ استقلال تهران فاتح جام حذفی شد. یک جام با #شفر آلمانی که در کلکسیون افتخارات باشگاه تا ابد بایگانی شد و هیچکس حتی با کُری های گزنده و اینکه آنها مدام با تیم های دسته اولی بازی کردند هم نمی تواند خراشی رویش بیندازد. این جام پاداش استمرار استقلالی ها زیر نظر وینفرد شفر بود نه مرهون یک تکل گل توسط #مامه_تیام که به یوزپلنگ سیاه سنگالی آبی ها شهره شده است.
⚽️ وینفرد شفر استقلال را مثل یک #کشتی_چوبی که با بادبان های سوراخ به صخره خورده و در حال غرق شدن بود تحویل گرفت و حالا آبی ها احساس می کنند مالک یک #کشتی_تندرو_تفریحی و شیک که دو پرچم ایران و آلمان را بر فراز آن برافرشته اند اما هنوز ملوان های این کشتی ایرانی هستند! همان ها که داشتند با منصوریان به اعماق سقوط می کردند!
⚽️ تاثیر مامه تیام انکار ناپذیر است اما او هواپیمای تک نفره نیست. #لیونل_مسی هم نیست که بتواند یک تنه نتیجه یک بازی را رقم بزند. بدون 10 بازیکن دیگر استقلال درون زمین، یک بازیکن تنها میان 11 بازیکن حریف است. گرفتار و بی اثر. تقلیل موفقیت استقلال به شفر-تیام ظلم مطلق به باقی بازیکنان و البته تیم مدیریت باشگاه است.
نگاهی به موفقیت پرسپولیس، استقلال و تیم ملی باعث می شود یک بار دیگر در بیان قاطعانه این گزاره ها تردید کنیم. اینکه آیا:
🔻ما ایرانی ها کار تیمی بلد نیستیم و تک روی می کنیم!
🔻ما ایرانی ها تن به قانون نمی دیم. قانون گریزیم، قانون ستیزیم!
🔻ما ایرانی ها تن به کار سخت نمی دیم. عاشق تنبلی هستیم!
🔻 ما ایرانی ها درست بشو نیستیم. باید مملکت رو کوبید از نو ساخت!
🔻 ما ایرانی ها...
@farhangestanefootball
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ #احسان_محمدی
🔻ما ایرانی ها کار تیمی بلد نیستیم و تک روی می کنیم!
🔻ما ایرانی ها تن به قانون نمی دیم. قانون گریزیم، قانون ستیزیم!
🔻ما ایرانی ها تن به کار سخت نمی دیم. عاشق تنبلی هستیم!
🔻 ما ایرانی ها درست بشو نیستیم. باید مملکت رو کوبید از نو ساخت!
🔻 ما ایرانی ها...
▪️روزی نیست که یکی از این جملات شماتت بار را در #کتاب ها، سایت ها و کانال های حتی فیلتر شده #تلگرام نخوانیم. انگار لذتی در این#خودزنی_ملی هست که تکرارش از مُد نمی افتد. جملاتی که حتی در لحن شماتت بار برخی #روشنفکران هم شنیده می شود.
آن قدر که انگار مثل #دیوار_چین نمی توان از جا تکانش داد! اینکه #ما_ایرانی ها عوض شدنی نیستیم. «ما ایرانی ها» در مقابل تغییرات مثبت مقاومت می کنیم...ما ایرانی ها درست شدنی نیستیم...
⚽️ اما ٍ#فوتبال به عنوان یکی از عرصه های اجتماعی که با حساسیت و وسواس رصد می شود نشان داد که بسیاری از این گزاره ها یا از اساس درست نیستند یا می توان آنها را به چالش کشید. #پرسپولیسِ برانکو و #استقلالِ شفر و حتی تیم ملی با #کی_روش به خوبی نشان داد که #هدایت و #رهبری در سطح مدیران اتفاقاً حلقه مفقوده و کلیدی ماست نه بی نظمی در فرودست.
⚽️ «این بازیکنان هستند که نتیجه را رقم می زنند نه تاکتیک ها». جمله ای که بارها در تحلیل مفسران فوتبال شنیده ایم. اینکه بدون بازیکنان عملاً تاکتیک ها و ایده های مربیان مُشتی فلش و دایره های گمراه کننده روی وایت بوردها هستند که هرگز نمی توانند گل بزنند! چطور ممکن است همان بازیکنانی که زیر نظر #علیرضا_منصوریان انگار در یک باتلاق تا زانو گرفتار شده بودند حالا مثل رقصنده های #باله می توانند حتی در زمین های چمن رنگ پریده اینطور بدرخشند؟
⚽️ استقلال تهران فاتح جام حذفی شد. یک جام با #شفر آلمانی که در کلکسیون افتخارات باشگاه تا ابد بایگانی شد و هیچکس حتی با کُری های گزنده و اینکه آنها مدام با تیم های دسته اولی بازی کردند هم نمی تواند خراشی رویش بیندازد. این جام پاداش استمرار استقلالی ها زیر نظر وینفرد شفر بود نه مرهون یک تکل گل توسط #مامه_تیام که به یوزپلنگ سیاه سنگالی آبی ها شهره شده است.
⚽️ وینفرد شفر استقلال را مثل یک #کشتی_چوبی که با بادبان های سوراخ به صخره خورده و در حال غرق شدن بود تحویل گرفت و حالا آبی ها احساس می کنند مالک یک #کشتی_تندرو_تفریحی و شیک که دو پرچم ایران و آلمان را بر فراز آن برافرشته اند اما هنوز ملوان های این کشتی ایرانی هستند! همان ها که داشتند با منصوریان به اعماق سقوط می کردند!
⚽️ تاثیر مامه تیام انکار ناپذیر است اما او هواپیمای تک نفره نیست. #لیونل_مسی هم نیست که بتواند یک تنه نتیجه یک بازی را رقم بزند. بدون 10 بازیکن دیگر استقلال درون زمین، یک بازیکن تنها میان 11 بازیکن حریف است. گرفتار و بی اثر. تقلیل موفقیت استقلال به شفر-تیام ظلم مطلق به باقی بازیکنان و البته تیم مدیریت باشگاه است.
نگاهی به موفقیت پرسپولیس، استقلال و تیم ملی باعث می شود یک بار دیگر در بیان قاطعانه این گزاره ها تردید کنیم. اینکه آیا:
🔻ما ایرانی ها کار تیمی بلد نیستیم و تک روی می کنیم!
🔻ما ایرانی ها تن به قانون نمی دیم. قانون گریزیم، قانون ستیزیم!
🔻ما ایرانی ها تن به کار سخت نمی دیم. عاشق تنبلی هستیم!
🔻 ما ایرانی ها درست بشو نیستیم. باید مملکت رو کوبید از نو ساخت!
🔻 ما ایرانی ها...
@farhangestanefootball
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ شکنجۀ گلِ سُرخ
✍️ #احسان_محمدی
▪️ دوستی ویدیویی برایم فرستاده بود با این تاکید که حتماً ببین و در موردش بنویس. دیدم. انگار یکی دهانم را باز کرد و قطره قطره زهر چکاند توی گلویم. داستان تازه نبود اما به آن عادت نمیکنم. پدری فرزندش را شکنجه کرده بود. دخترش را با قمه و پسرش را با طناب! معتاد نبود که همه چیز را بشود با خوشخیالی انداخت گردن #شیشه، ورزشکار بود، ورزشکار! بعید نیست جایی هم گفته باشد الگویم جهانپهلوان #تختی است!
▪️مدتهاست که خبرهای بد از در و دیوار آوار میشود و هی منتظریم #بار_دگر_روزگار_چون_شکر_آید و نمیآید! بارها از خودم می پرسم که آیا کودکآزاری بیشتر شده یا به مدد شبکههای اجتماعی امکان شنیدن فریاد آنها را داریم؟ در هر دو حال فرقی نمیکند، روح و جسم کودکی که قادر به دفاع از خود نیست به دست یکی از نزدیکانش متلاشی شده. درست مثل دهان بیدندان آن دختر #ماهشهری که توسط پدر و نامادریاش شکنجه شده بود.
هر بار یادش می افتم انگار زُل میزند به من و با دندانهای شکسته میگوید تو میدانی گناه من چه بود؟
▪️چیز زیادی در مورد جزئیات لایحۀ حمایت از حقوق کودکان نمیدانم. دقیقاً دو سال پیش خبرگزاری میزان نوشت این لایحه به «پیچ آخر بهارستان» رسیده! لاکردار چه پیچ خوفناکی است که دو سال است تمام نمیشود! دلیل این همه تاخیر را نمیفهمم اما مردم میگویند اگر بچۀ یکی از مسؤولان اینطور مورد آزار قرار بگیرد آنوقت حتماً 24 ساعته از پیچ رد میشود و به سرانجام میرسد!
▪️البته مسؤولان محترم خیلی خودتان را بابت این حرفها ناراحت نکنید. #ما_مردم زیاد حرف میزنیم. مثلاً بعضیهایمان میگوییم هر وقت یک گشایشی در یک #قانون پیش میآید حتماً یکی از #عزیزکرده های شما کارش گیر افتاده که این اتفاق میافتد. مثل فروش مقطعی خدمت #سربازی!.. گفتم که خودتان را ناراحت نکنید! #درِ_دروازه را می شود بست، #تلگرام را میشود فیلتر کرد، اما جلوی دهان این مردم را نمیشود گرفت!
▪️پیش از این هم در مورد #جغرافیای_اندوه نوشتهام. اینکه ما در میانه خاورمیانه قرار گرفتهایم جایی که خون و سربریدن و دمپایی رها شده کف خیابان بعد از عملیات #انتحاری بخش جداییناپذیر اخبار روزمرهمان است.
تکرار و تکرار هر روزه آرام آرام دل را سخت میکند، آن وقت کمتر دلت آتش میگیرد از دیدن تن دخترک چند ماههای که پدرش او را با #سیگار سوزانده است، آن وقت بیخوابی نمیآید سراغت از تجسم لحظه عذابکشیدن دختری که پدرش دندانهایش را کشیده است و ... هیچ #حیوانی به حیوانی نمیدارد روا، آنچه این موجودات با فرزند خود میکنند!
▪️گاهی اوقات که رسانهها غرق در خبرهای افزایش قیمت #دلار و جدال مسؤولان در مورد #فیلتر شبکههای اجتماعی و دعوای زرگری #سیاسیون و ... میشوند از خودم میپرسم چه بلایی سرمان آمده که اینطور به جان بچههایمان افتادهایم؟ خروجی این همه پند و اندرز دادن و نصیحت و تریبون چیست که این همه خبر کودکآزاری جیره روزمرهمان شده است؟
▪️فراموش نکنیم که تنها درصد بسیار کوچکی از این جرایم #رسانهای میشود. همین حالا که این کلمهها را میخوانید احتمالاً کودکی یک گوشه این مرز پرگهر! دارد کتک میخورد و ما صدایش را نمیشنویم...
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ #احسان_محمدی
▪️ دوستی ویدیویی برایم فرستاده بود با این تاکید که حتماً ببین و در موردش بنویس. دیدم. انگار یکی دهانم را باز کرد و قطره قطره زهر چکاند توی گلویم. داستان تازه نبود اما به آن عادت نمیکنم. پدری فرزندش را شکنجه کرده بود. دخترش را با قمه و پسرش را با طناب! معتاد نبود که همه چیز را بشود با خوشخیالی انداخت گردن #شیشه، ورزشکار بود، ورزشکار! بعید نیست جایی هم گفته باشد الگویم جهانپهلوان #تختی است!
▪️مدتهاست که خبرهای بد از در و دیوار آوار میشود و هی منتظریم #بار_دگر_روزگار_چون_شکر_آید و نمیآید! بارها از خودم می پرسم که آیا کودکآزاری بیشتر شده یا به مدد شبکههای اجتماعی امکان شنیدن فریاد آنها را داریم؟ در هر دو حال فرقی نمیکند، روح و جسم کودکی که قادر به دفاع از خود نیست به دست یکی از نزدیکانش متلاشی شده. درست مثل دهان بیدندان آن دختر #ماهشهری که توسط پدر و نامادریاش شکنجه شده بود.
هر بار یادش می افتم انگار زُل میزند به من و با دندانهای شکسته میگوید تو میدانی گناه من چه بود؟
▪️چیز زیادی در مورد جزئیات لایحۀ حمایت از حقوق کودکان نمیدانم. دقیقاً دو سال پیش خبرگزاری میزان نوشت این لایحه به «پیچ آخر بهارستان» رسیده! لاکردار چه پیچ خوفناکی است که دو سال است تمام نمیشود! دلیل این همه تاخیر را نمیفهمم اما مردم میگویند اگر بچۀ یکی از مسؤولان اینطور مورد آزار قرار بگیرد آنوقت حتماً 24 ساعته از پیچ رد میشود و به سرانجام میرسد!
▪️البته مسؤولان محترم خیلی خودتان را بابت این حرفها ناراحت نکنید. #ما_مردم زیاد حرف میزنیم. مثلاً بعضیهایمان میگوییم هر وقت یک گشایشی در یک #قانون پیش میآید حتماً یکی از #عزیزکرده های شما کارش گیر افتاده که این اتفاق میافتد. مثل فروش مقطعی خدمت #سربازی!.. گفتم که خودتان را ناراحت نکنید! #درِ_دروازه را می شود بست، #تلگرام را میشود فیلتر کرد، اما جلوی دهان این مردم را نمیشود گرفت!
▪️پیش از این هم در مورد #جغرافیای_اندوه نوشتهام. اینکه ما در میانه خاورمیانه قرار گرفتهایم جایی که خون و سربریدن و دمپایی رها شده کف خیابان بعد از عملیات #انتحاری بخش جداییناپذیر اخبار روزمرهمان است.
تکرار و تکرار هر روزه آرام آرام دل را سخت میکند، آن وقت کمتر دلت آتش میگیرد از دیدن تن دخترک چند ماههای که پدرش او را با #سیگار سوزانده است، آن وقت بیخوابی نمیآید سراغت از تجسم لحظه عذابکشیدن دختری که پدرش دندانهایش را کشیده است و ... هیچ #حیوانی به حیوانی نمیدارد روا، آنچه این موجودات با فرزند خود میکنند!
▪️گاهی اوقات که رسانهها غرق در خبرهای افزایش قیمت #دلار و جدال مسؤولان در مورد #فیلتر شبکههای اجتماعی و دعوای زرگری #سیاسیون و ... میشوند از خودم میپرسم چه بلایی سرمان آمده که اینطور به جان بچههایمان افتادهایم؟ خروجی این همه پند و اندرز دادن و نصیحت و تریبون چیست که این همه خبر کودکآزاری جیره روزمرهمان شده است؟
▪️فراموش نکنیم که تنها درصد بسیار کوچکی از این جرایم #رسانهای میشود. همین حالا که این کلمهها را میخوانید احتمالاً کودکی یک گوشه این مرز پرگهر! دارد کتک میخورد و ما صدایش را نمیشنویم...
🖋 @ehsanmohammadi95
🔰 فقط تحریمی ها بخوانند
✍ #کیوان_مهرگان
به سنت هر ساله همه روسای جمهور، حسن روحانی با رعایت تمام پروتکل ها، گروهی از هنرمندان را دعوت کرد تا یک افطار با هم باشند. حرف بزنند و گفت و گو کنند.
برخی از هنرمندان که به صورت غیرعلنی دعوت شده اند، با علنی کردن دعوتنامه ها و با هشتگ یکسان «#ما_به_افطاری_نخواهیم_رفت»، به دلیل وضع اقتصادی نامناسب مردم، این دعوت را رد کردند و تیتر گزارش رسانه های مخالف دولت شده اند.
1⃣ در این اتفاق یک رفتار بی ادبانه و به دور از آداب معاشرت در علنی کردن دعوتی غیرعلنی رخ داده؛ هنرمندان محترم تحریمی اگر بنایشان بر نرفتن بود، می توانستند از ابتدا دعوتنامه را نپذیرند و امضایشان را پای برگه دریافت دعوت نامه نگذارند.
2⃣ کیست که امروز نگران اوضاع کشور و وضعیت اقتصادی مردم و جامعه نباشد؟ هرکسی هرجا که هست هرکاری می تواند یا از دستش برمی آید، انجام می دهد تا خسارات بی تدبیری ها کمتر شود حتی در حد انتقال چهره به چهره مشکلات به رییس جمهور...
3⃣ کاش برای پرهیز از غیر نمایشی بودن این اعتراض، برای بیان مطالباتان درخواست وقت می کردید. آیا کسی جرات می کرد به شما تریبون ندهد؟
سینه سپر می کردید حرفتان را می زدید. به گوشه ای خزیدن و یک هشتگ زدن که هنر نمی خواهد.
4⃣ با این منطق که شما دارید انتظار می رود نام شما را دیگر در هیچ پروژه سینمایی،سریال یا تاتر نبینیم. چون تا وقتی سفره مردم خالی است چه نیازی به ساخت فیلم و سریال وتاتر است؟
5⃣ برای راستی آزمایی ادعای نگرانی برای سفره خالی مردم درخواست می کنم صداقت به خرج بدهید 50 درصد دستمزدهای سال گذشته تان را به برای پر کردن سفره های مردم بگذارید. هستید؟ محال می دانم.
6⃣ می توانستید بیایید شماره خزانه دولت که در دسترس عموم است پول شام و افطارتان را به خزانه برگردانید.
7⃣ همه موارد بالا را گفتم که فقط نشان بدهم گنجشکی که رنگ می کنید نمی توانید جای قناری به ملت قالب کنید. اعتراض کردن هم آدابی دارد که متاسفانه شماها بلد نیستید.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ #کیوان_مهرگان
به سنت هر ساله همه روسای جمهور، حسن روحانی با رعایت تمام پروتکل ها، گروهی از هنرمندان را دعوت کرد تا یک افطار با هم باشند. حرف بزنند و گفت و گو کنند.
برخی از هنرمندان که به صورت غیرعلنی دعوت شده اند، با علنی کردن دعوتنامه ها و با هشتگ یکسان «#ما_به_افطاری_نخواهیم_رفت»، به دلیل وضع اقتصادی نامناسب مردم، این دعوت را رد کردند و تیتر گزارش رسانه های مخالف دولت شده اند.
1⃣ در این اتفاق یک رفتار بی ادبانه و به دور از آداب معاشرت در علنی کردن دعوتی غیرعلنی رخ داده؛ هنرمندان محترم تحریمی اگر بنایشان بر نرفتن بود، می توانستند از ابتدا دعوتنامه را نپذیرند و امضایشان را پای برگه دریافت دعوت نامه نگذارند.
2⃣ کیست که امروز نگران اوضاع کشور و وضعیت اقتصادی مردم و جامعه نباشد؟ هرکسی هرجا که هست هرکاری می تواند یا از دستش برمی آید، انجام می دهد تا خسارات بی تدبیری ها کمتر شود حتی در حد انتقال چهره به چهره مشکلات به رییس جمهور...
3⃣ کاش برای پرهیز از غیر نمایشی بودن این اعتراض، برای بیان مطالباتان درخواست وقت می کردید. آیا کسی جرات می کرد به شما تریبون ندهد؟
سینه سپر می کردید حرفتان را می زدید. به گوشه ای خزیدن و یک هشتگ زدن که هنر نمی خواهد.
4⃣ با این منطق که شما دارید انتظار می رود نام شما را دیگر در هیچ پروژه سینمایی،سریال یا تاتر نبینیم. چون تا وقتی سفره مردم خالی است چه نیازی به ساخت فیلم و سریال وتاتر است؟
5⃣ برای راستی آزمایی ادعای نگرانی برای سفره خالی مردم درخواست می کنم صداقت به خرج بدهید 50 درصد دستمزدهای سال گذشته تان را به برای پر کردن سفره های مردم بگذارید. هستید؟ محال می دانم.
6⃣ می توانستید بیایید شماره خزانه دولت که در دسترس عموم است پول شام و افطارتان را به خزانه برگردانید.
7⃣ همه موارد بالا را گفتم که فقط نشان بدهم گنجشکی که رنگ می کنید نمی توانید جای قناری به ملت قالب کنید. اعتراض کردن هم آدابی دارد که متاسفانه شماها بلد نیستید.
🖋 @ehsanmohammadi95
✅ اگر می خواهید مدیر شوید این واژه را یاد بگیرید!
✍️ احسان محمدی
🔰 در ادبیات هر کدام از ما یک سری واژه هست که آنها را بیشتر تکرار می کنیم. کلمات کلیدی یا کلیدواژه هایی که به نوعی نگاه ما را به دنیای پیرامون نشان می دهد.
🔰 مدیران ایرانی در کنار واژه هایی مثل #خدمت، #تقوا، #به_خاطر_مردم»، #ما_خدمتگزاریم و ... که تجربه نشان داده صرفاً لقلقه زبان است و بسیاری از حضرات به آن اعتقاد قلبی ندارند و نه تنها خود را #نوکر مردم بلکه صاحب #عقل_خدادادی و #ژن_خوب می دانند چند سالی است که واژه #بی_سابقه را وارد خبرها و گفتگوها کرده اند.
هر جا ناکامی و خللی رخ می دهد این واژه به راحتی توسط مدیران خرج می شود.
🔻 این سیل بی سابقه بود. (توجیه برای زمانی که یک بارندگی ساده موجب می شود جاده و پل ها را آب ببرد و دسترسی مردم قطع شود)
🔻 گرمای هوا بی سابقه است. ( وقتی قطعی برق رخ می دهد و زندگی مردم مختل می شود)
🔻 هجوم مردم برای خرید خودرو بی سابقه بود. (وقتی مدیران قادر به پاسخگویی به تعهدات شان در مقابل خریداری که از ماه ها قبل پول به حساب شرکت ها واریز کرده نیستند)
🔻 تقاضای خرید سکه بی سابقه است. ( وقتی قادر به کنترل بازار ارز و سکه نیستند)
🔻 استقبال تماشاگران از این مسابقه فوتبال بی سابقه بود! ( وقتی بعد از سالها قادر به مدیریت بلیت فروشی یک مسابقه فوتبال نیستند)
🔻 این زلزله بی سابقه بود. ( وقتی ساختمان ها را با کمترین نظارت و نازل ترین مصالح ساخته اند و خدمات امدادرسانی کافی نیست)
و ...
🔰اگر می خواهید در ایران مدیر شوید در کنار درس هایی مانند«مباحث و چالش هاي مدیریت دولتی»، «مبانی مدیریت دولتی»، «سازماندهی و اصلاح تشکیلات و روش ها» و ... این واژه کلیدی را هم یاد بگیرید! بیش از هر درس دیگری به کار می آید!
🔰بی سابقه یعنی اینکه مثلاً در استان #خوزستان برف به شکلی ببارد که جاده ها بسته شود، بی سابقه یعنی در بازار یک جنس #ارزان شود و مردم برای خریدنش یورش بیاورند!، بی سابقه یعنی یک #دایناسور از متروی دروازه دولت بیاید بیرون، بی سابقه یعنی وقتی برای دیدن یک مسابقه فوتبال به جای صدهزار نفر، یک میلیون نفر به سمت ورزشگاه #آزادی بروند ...
🔰اخبار چندسال اخیر را مرور کنید. فرقی نمی کند در چه حوزه ای باشد. سیاست یا اقتصاد، مدیریت شهری یا ورزش، در همه اینها بسیاری از مدیران دو واژه #بی_سابقه و #غافلگیرشدیم را کنار هم استفاده می کنند. نوعی سپر دفاعی در مقابل انتقادات.
🔰اما تفاوت مدیری که خدم و حشم دارد و اضافه کار و حق مدیریت می گیرد و به جای بیل زدن در اعماق معدن ها، با لباس های اتوکشیده و مرتب مدام در «جلسات» بی بازده رفت و آمد می کند دقیقاً اینجاست که قبل از رخ دادن یک اتفاق، تدبیر کند تا غافلگیر نشود و مجبور نباشد از واژه «بی سابقه» استفاده کند.
🔰در غیر اینصورت #تقوا آن است که روی چنین صندلی ننشیند و آن را به کسی واگذارد که قادر به کنترل و مدیریت اوضاع باشد و بهانه نتراشد، کسی که بتواند کار خلق خدا را راه بیندازد. تنها در این صورت است که «خدمتگزار» معنی پیدا می کند و «رضای خدا» حاصل می شود.
گرچه کنار کشیدن خودخواسته یک مدیر ایرانی به دلیل ناتوانی و ناکارآمدی واقعاً «بی سابقه» است!
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🔰 در ادبیات هر کدام از ما یک سری واژه هست که آنها را بیشتر تکرار می کنیم. کلمات کلیدی یا کلیدواژه هایی که به نوعی نگاه ما را به دنیای پیرامون نشان می دهد.
🔰 مدیران ایرانی در کنار واژه هایی مثل #خدمت، #تقوا، #به_خاطر_مردم»، #ما_خدمتگزاریم و ... که تجربه نشان داده صرفاً لقلقه زبان است و بسیاری از حضرات به آن اعتقاد قلبی ندارند و نه تنها خود را #نوکر مردم بلکه صاحب #عقل_خدادادی و #ژن_خوب می دانند چند سالی است که واژه #بی_سابقه را وارد خبرها و گفتگوها کرده اند.
هر جا ناکامی و خللی رخ می دهد این واژه به راحتی توسط مدیران خرج می شود.
🔻 این سیل بی سابقه بود. (توجیه برای زمانی که یک بارندگی ساده موجب می شود جاده و پل ها را آب ببرد و دسترسی مردم قطع شود)
🔻 گرمای هوا بی سابقه است. ( وقتی قطعی برق رخ می دهد و زندگی مردم مختل می شود)
🔻 هجوم مردم برای خرید خودرو بی سابقه بود. (وقتی مدیران قادر به پاسخگویی به تعهدات شان در مقابل خریداری که از ماه ها قبل پول به حساب شرکت ها واریز کرده نیستند)
🔻 تقاضای خرید سکه بی سابقه است. ( وقتی قادر به کنترل بازار ارز و سکه نیستند)
🔻 استقبال تماشاگران از این مسابقه فوتبال بی سابقه بود! ( وقتی بعد از سالها قادر به مدیریت بلیت فروشی یک مسابقه فوتبال نیستند)
🔻 این زلزله بی سابقه بود. ( وقتی ساختمان ها را با کمترین نظارت و نازل ترین مصالح ساخته اند و خدمات امدادرسانی کافی نیست)
و ...
🔰اگر می خواهید در ایران مدیر شوید در کنار درس هایی مانند«مباحث و چالش هاي مدیریت دولتی»، «مبانی مدیریت دولتی»، «سازماندهی و اصلاح تشکیلات و روش ها» و ... این واژه کلیدی را هم یاد بگیرید! بیش از هر درس دیگری به کار می آید!
🔰بی سابقه یعنی اینکه مثلاً در استان #خوزستان برف به شکلی ببارد که جاده ها بسته شود، بی سابقه یعنی در بازار یک جنس #ارزان شود و مردم برای خریدنش یورش بیاورند!، بی سابقه یعنی یک #دایناسور از متروی دروازه دولت بیاید بیرون، بی سابقه یعنی وقتی برای دیدن یک مسابقه فوتبال به جای صدهزار نفر، یک میلیون نفر به سمت ورزشگاه #آزادی بروند ...
🔰اخبار چندسال اخیر را مرور کنید. فرقی نمی کند در چه حوزه ای باشد. سیاست یا اقتصاد، مدیریت شهری یا ورزش، در همه اینها بسیاری از مدیران دو واژه #بی_سابقه و #غافلگیرشدیم را کنار هم استفاده می کنند. نوعی سپر دفاعی در مقابل انتقادات.
🔰اما تفاوت مدیری که خدم و حشم دارد و اضافه کار و حق مدیریت می گیرد و به جای بیل زدن در اعماق معدن ها، با لباس های اتوکشیده و مرتب مدام در «جلسات» بی بازده رفت و آمد می کند دقیقاً اینجاست که قبل از رخ دادن یک اتفاق، تدبیر کند تا غافلگیر نشود و مجبور نباشد از واژه «بی سابقه» استفاده کند.
🔰در غیر اینصورت #تقوا آن است که روی چنین صندلی ننشیند و آن را به کسی واگذارد که قادر به کنترل و مدیریت اوضاع باشد و بهانه نتراشد، کسی که بتواند کار خلق خدا را راه بیندازد. تنها در این صورت است که «خدمتگزار» معنی پیدا می کند و «رضای خدا» حاصل می شود.
گرچه کنار کشیدن خودخواسته یک مدیر ایرانی به دلیل ناتوانی و ناکارآمدی واقعاً «بی سابقه» است!
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
✅ هنوز از #بهمنی می کشم که پدرم...
✍️ احسان محمدی
✌️اینکه بگوییم «هنوز از بهمنی می کشم که پدرم در سال57 روشن کرد» آسان است. درست مثل اینکه عکسی از مردم در راهپیمایی های 57 ببینیم و آه دود کنیم که #گول مان_زدند. عکسی از دختران سر برهنه که ایستاده اند دوشادوش زنانی که روسری هایشان را سفت می بستند تا سوز سرما نرود لای موهای سیاهشان.
✌️آدم باید توی خیابان بوده باشد قاطی جوان هایی که لذت می بردند از بوی لاستیک سوخته، از سنگ زدن به مجسمه ها. از هیجان. از اینکه فکر می کردند دارند تاریخ را ورق می زنند.
✌️تقصیر کسی نیست که امروز باور نکند خیلی چیزها را. یکی از هنرهای ما مبتذل کردن است. مثل وقتی که زخم سینه پدرها و مادرهای عزیز از دست داده #جنگ را تا سرحد یخچال فریزر و سهمیه کنکور تنزل دادیم. مثل وقتی که نشستیم به پاک کردن آن عکس مشهور روی #پلکان_هواپیما. مثل وقتی که رزمنده ها را یا تبدیل کردیم به موجوات ملکوتی که از دم نان و شراب آسمانی می خوردند و هر مینی می دیدند روی آن شیرجه می زدند یا از آن طرف بام افتادیم و شدند #بایرام_لودر که معده اش قاطی می کرد و هی بوی باقالی می داد!
فغان از ما مردم افراط. ما مردم تفریط.
✌️همیشه فکر می کنم به دخترها و پسرهای دبیرستانی و دانشجو که #کتاب_ممنوعه می خواندند، اعلامیه ها را دست نویس می کردند، روی دیوارها شعار می نوشتند. به آن عرقی که کف دستشان می نشست و فکر می کردند مرد کرواتی پشت سرشان #مامور_ساواک است که تعقیب شان می کند.
✌️سی و چند سال بعد قضاوت کردن آسان است. بی رحمانه است. همیشه فکر می کنم به دخترهای جوانی که جنگ چریکی می کردند، به آن اندام های نحیف که قلبشان می لرزید در #خانه های_تیمی. به آن جسارتی که #کپسول_سیانور را می گذاشتند توی دهان برای لحظه مبادا. حالا هی بگویید؛دختر است دیگر؟!
✌️فکر می کنم به آن پسرهای سبیلو که توی زندان شلاق می خوردند و مزه شور خون می ریخت توی دهانشان اما نمی گفتند. لو نمی دادند. #رفیق نمی فروختند. همیشه با همه اختلاف نظرها به آن سرهای پرشور، به آن قلب های جسور احترام می گذارم. اینکه بعدش ما برای انقلاب چکار کردیم و انقلاب برای ما چکار، ماجرای دیگری است.
✌️ وقتی می روم #موزه_عبرت که زندان ساواک بود، به دیوارها نگاه می کنم، به آدم هایی فکر می کنم که با چه امیدها برای ساختن یک#ایران بهتر اینجا شلاق خوردند، زیر ناخن هایشان سوزن ته گرد فرو کردند و زیرش شعله گرفتند. فکر می کنم به لحظه ای که سیگار می گذاشتند روی سینه دخترها و جیغ شان توی همان زندان خفه می شد. چطور می توانیم امروز لم بدهیم توی خانه و همه آنها را به نادانی، به فریب خوردن، به انجام دادن یک کار بیهوده محکوم کنیم؟
✌️آنها فکر می کردند ایران بهتری می سازند برای نسل های بعد که #ما باشیم. که آزادتر زندگی کنیم و سر خم نکنیم مقابل هر کسی. نشویم پرنده های قفسی که «نمی دونن سفر چیه؟ عاشق در به در کیه؟ هر کی بریزه شادونه فکر می کنن خداشونه»... ما سرخم نکردیم؟ ما نترسیدیم؟ از غم نان و جان تن ندادیم؟
✌️من نه دلم برای #کافه و #کاباره آن روزگار تنگ می شود نه دل با هیچ شاه و ملکه و خدای روی زمینی دارم. اما دلم همیشه برای آن آدم ها تنگ می شود. آنها به جای نشستن و آه دود کردند، بلند شدند و کاری کردند. راهی را رفتند. یادشان گرامی باد. یاد همه آنها که با مشت های گره کرده، با سرهای پرشور، با رد شلاق هایی روی تن به خیابان ها آمدند گرامی باد...
#انقلاب
#بهمن
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
✌️اینکه بگوییم «هنوز از بهمنی می کشم که پدرم در سال57 روشن کرد» آسان است. درست مثل اینکه عکسی از مردم در راهپیمایی های 57 ببینیم و آه دود کنیم که #گول مان_زدند. عکسی از دختران سر برهنه که ایستاده اند دوشادوش زنانی که روسری هایشان را سفت می بستند تا سوز سرما نرود لای موهای سیاهشان.
✌️آدم باید توی خیابان بوده باشد قاطی جوان هایی که لذت می بردند از بوی لاستیک سوخته، از سنگ زدن به مجسمه ها. از هیجان. از اینکه فکر می کردند دارند تاریخ را ورق می زنند.
✌️تقصیر کسی نیست که امروز باور نکند خیلی چیزها را. یکی از هنرهای ما مبتذل کردن است. مثل وقتی که زخم سینه پدرها و مادرهای عزیز از دست داده #جنگ را تا سرحد یخچال فریزر و سهمیه کنکور تنزل دادیم. مثل وقتی که نشستیم به پاک کردن آن عکس مشهور روی #پلکان_هواپیما. مثل وقتی که رزمنده ها را یا تبدیل کردیم به موجوات ملکوتی که از دم نان و شراب آسمانی می خوردند و هر مینی می دیدند روی آن شیرجه می زدند یا از آن طرف بام افتادیم و شدند #بایرام_لودر که معده اش قاطی می کرد و هی بوی باقالی می داد!
فغان از ما مردم افراط. ما مردم تفریط.
✌️همیشه فکر می کنم به دخترها و پسرهای دبیرستانی و دانشجو که #کتاب_ممنوعه می خواندند، اعلامیه ها را دست نویس می کردند، روی دیوارها شعار می نوشتند. به آن عرقی که کف دستشان می نشست و فکر می کردند مرد کرواتی پشت سرشان #مامور_ساواک است که تعقیب شان می کند.
✌️سی و چند سال بعد قضاوت کردن آسان است. بی رحمانه است. همیشه فکر می کنم به دخترهای جوانی که جنگ چریکی می کردند، به آن اندام های نحیف که قلبشان می لرزید در #خانه های_تیمی. به آن جسارتی که #کپسول_سیانور را می گذاشتند توی دهان برای لحظه مبادا. حالا هی بگویید؛دختر است دیگر؟!
✌️فکر می کنم به آن پسرهای سبیلو که توی زندان شلاق می خوردند و مزه شور خون می ریخت توی دهانشان اما نمی گفتند. لو نمی دادند. #رفیق نمی فروختند. همیشه با همه اختلاف نظرها به آن سرهای پرشور، به آن قلب های جسور احترام می گذارم. اینکه بعدش ما برای انقلاب چکار کردیم و انقلاب برای ما چکار، ماجرای دیگری است.
✌️ وقتی می روم #موزه_عبرت که زندان ساواک بود، به دیوارها نگاه می کنم، به آدم هایی فکر می کنم که با چه امیدها برای ساختن یک#ایران بهتر اینجا شلاق خوردند، زیر ناخن هایشان سوزن ته گرد فرو کردند و زیرش شعله گرفتند. فکر می کنم به لحظه ای که سیگار می گذاشتند روی سینه دخترها و جیغ شان توی همان زندان خفه می شد. چطور می توانیم امروز لم بدهیم توی خانه و همه آنها را به نادانی، به فریب خوردن، به انجام دادن یک کار بیهوده محکوم کنیم؟
✌️آنها فکر می کردند ایران بهتری می سازند برای نسل های بعد که #ما باشیم. که آزادتر زندگی کنیم و سر خم نکنیم مقابل هر کسی. نشویم پرنده های قفسی که «نمی دونن سفر چیه؟ عاشق در به در کیه؟ هر کی بریزه شادونه فکر می کنن خداشونه»... ما سرخم نکردیم؟ ما نترسیدیم؟ از غم نان و جان تن ندادیم؟
✌️من نه دلم برای #کافه و #کاباره آن روزگار تنگ می شود نه دل با هیچ شاه و ملکه و خدای روی زمینی دارم. اما دلم همیشه برای آن آدم ها تنگ می شود. آنها به جای نشستن و آه دود کردند، بلند شدند و کاری کردند. راهی را رفتند. یادشان گرامی باد. یاد همه آنها که با مشت های گره کرده، با سرهای پرشور، با رد شلاق هایی روی تن به خیابان ها آمدند گرامی باد...
#انقلاب
#بهمن
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from بنياد خیریه مهر پيشه فرید
♦️رسیدگی به حوائج مومنین در آخرین لحظات زندگی
به شیخ محمد حسین حائری اصفهانی (صاحب فصول) گفته شد:
اگر بدانی مرگت نزدیک شده و از عمرت مگر چند ساعتی باقی نمانده چه خواهی کرد؟
فرمود: می نشینم روی سکوی در منزلم برای آنکه حاجات مردم برآورده سازم، شاید کسی بیاید و از من حاجتی بخواهد و لوآنکه آن حاجت استخاره ای باشد.
منبع پندهایی از علما، ص31
🔺کانال تذکرة الاولیاء
📍 تهيه آذوقه شب عيد ١٣٩٨
به اميد گوشه نگاهي ...
پيشه مهر برازنده شما است ...
💰 قيمت تقريبي هر سبدكالا شامل مرغ، برنج، روغن، رب، قند و شكر و ... به ارزش ٢٠٠ هزار تومان
#ما_با_هم_ميتوانيم
#عيد١٣٩٨
#سبد_مهر
💳خیریه مهر پیشه فرید
5041-7210-6380-6005
🏧 https://ppng.ir/d/RUKZ
🆔 @mehrbonyad
به شیخ محمد حسین حائری اصفهانی (صاحب فصول) گفته شد:
اگر بدانی مرگت نزدیک شده و از عمرت مگر چند ساعتی باقی نمانده چه خواهی کرد؟
فرمود: می نشینم روی سکوی در منزلم برای آنکه حاجات مردم برآورده سازم، شاید کسی بیاید و از من حاجتی بخواهد و لوآنکه آن حاجت استخاره ای باشد.
منبع پندهایی از علما، ص31
🔺کانال تذکرة الاولیاء
📍 تهيه آذوقه شب عيد ١٣٩٨
به اميد گوشه نگاهي ...
پيشه مهر برازنده شما است ...
💰 قيمت تقريبي هر سبدكالا شامل مرغ، برنج، روغن، رب، قند و شكر و ... به ارزش ٢٠٠ هزار تومان
#ما_با_هم_ميتوانيم
#عيد١٣٩٨
#سبد_مهر
💳خیریه مهر پیشه فرید
5041-7210-6380-6005
🏧 https://ppng.ir/d/RUKZ
🆔 @mehrbonyad